اشک های بی صدا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

یادی از شهدا

16 آذر 1396 توسط سليمي بني

 یادی از شهدا

  آخرین روزهای سال ۱۳۶۲ بود که خبر شهادت پدرم به ما رسید. بعد از یک هفته عزاداری، مادرم به همراه فامیل برای برگزاری مراسم یاد بود به زادگاه پدرم (خوانسار) رفتند و من هم بعد از هفت روز اولین‌بار به مدرسه رفتم.

همان روز برنامه امتحانی ثلث دوم را به ما دادند و گفتند (والدین باید آن را امضاء کنند.) آن شب با خاطری غمگین و چشمانی اشک‌آلود، با این فکر که چه کسی باید برنامه مرا امضاء کند به خواب رفتم.

در عالم رویا پدرم را دیدم که مثل همیشه خندان و پرنشاط بود. بعد از کمی صحبت به من گفت: [زهرا آن نامه را بیاور تا امضاء کنم.] گفتم: [کدام نامه؟] گفت: همان نامه‌ای که امروز در مدرسه به تو دادند.

برنامه را آوردم اما هر خودکاری که برمی‌داشتم تا به پدرم بدهم قرمز بود. چون می‌دانستم پدرم با قرمز امضاء نمی کند، بالاخره یک خودکار آبی پیدا کردم و به او دادم و پدرم شروع کرد به نوشتن.

صبح که برای رفتن به مدرسه آماده می‌شدم از خواب دیشب چیزی خاطرم نبود. اما وقتی داشتم وسایلم را مرتب می‌کردم، ناگهان چشمم به آن برنامه افتاد.

باورم نمی‌شد! اما حقیقت داشت. در ستون ملاحظات برنامه دست خط پدرم که به رنگ قرمز نوشته بود: اینجانب نظارت دارم. سید مجتبی صالحی و امضاء…

پ.ن: امضای این شهید به عنوان معجزه‌ی  شهید سیدمجتبی صالحی خوانساری نامگذاری شده، که در تهران، خیابان طالقانی، موزه آثار شهدا نگهداری می‌شود. این امضا، با تعداد زیادی از امضاهای شهید تطبیق داده شده و آیت الله خزعلی هم مرقومه ای پای آن نوشته است.

 1 نظر

اهمیت بسیار ویژه "امر به معروف و نهی از منکر"

16 آذر 1396 توسط سليمي بني

 اهمیت بسیار ویژه “امر به معروف و نهی از منکر”


  حضرت على علیه السلام:
همه كارهاى خوب و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منكر،چون قطره ‏اى است در درياى عميق.

  رسول الله صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله:
همانا خداوند مومن ضعیف بی دین را دشمن دارد.
پرسیدند:مومنی که دین ندارد کیست؟
فرمود: کسی که (از ترس)نهی از منکر نمیکند.

 على عليه السلام:
امر به معروف و نهى از منكر نه اجلى را نزديك میکنند و نه از روزى كم مینمايند، بلكه ثواب را دو چندان و پاداش را بزرگ می‏سازند.

  رسول الله صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله:
هرگاه (مردم) امر به معروف و نهى از منكر نكنند، و از نيكان خاندان من پيروى ننمايند، خداوند بدانشان را بر آنان مسلّط گرداند و نيكانشان دعا كنند امّا دعايشان مستجاب نشود.

  امام باقر علیه السلام:
خداى تعالى به شعيب پيامبر وحى فرمود كه: من صد هزار نفر از قوم تو را عذاب خواهم كرد: چهل هزار نفر بدكار را، شصت هزار نفر از نيكانشان را. شعيب عرض كرد: پروردگارا! بدكاران سزاوارند اما نيكان چرا؟

 خداى عزوجل به او وحى فرمود:
آنان با گنهكاران راه آمدند و به خاطر خشم من به خشم نيامدند.

 قال رسول الله صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله:
هر كس از شما منكرى ببيند بايد با دست و اگر نتوانست با زبان و اگر نتوانست با قلبش آن را تغيير دهد، كه پائين‏ترين درجه ايمان همين (تغيير قلبى) است.


 نهج البلاغه، حكمت 374
 غررالحكم، ج2، ص611
 تهذيب الاحكام، ج6، ح22
 کافى، ج5، ص56، ح1
 نهج الفصاحه، ح‏3010

 

 1 نظر

سه اکسیر در نماز شب

16 آذر 1396 توسط سليمي بني

????????????

 

? سحر خیز عزیز ?

 

  سه اکسیر در نماز شب


سه اکسیر را در خواص خواندن نماز شب بر شمرده اند:

1 دل انسان را نورانی می کند، گویا که خورشید در درون جانش طالع گردیده، از ظلمت بیرون هم هیچ باکی ندارد.

2 سرشت و طبیعت انسان را نیز پاک و روشن می کند و غم را از دل انسان بیرون می کند، تا جایی که دیگر جهان را تاریک نمی بیند.

3 در “العفو العفو” نیمه شب و استغفار سحرگاهی خاصیتی است که همه گناهان انسان آمرزیده می شود. و از آلودگی او کاسته می شود و جان انسان پاک و منزه می گردد.

به خدا قسم که با این مکتب اگر کسی به سعادت دنیا و آخرت نرسد جای شگفتی است.


  ساغر سحر، ص۱۸۸

 نظر دهید »

راه میانبر برای رسیدن به مقصد،عشق و محبت است

16 آذر 1396 توسط سليمي بني

راه میانبر برای رسیدن به مقصد

  عشق و محبت است 


حدیثی در مورد پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم

امام صادق علیه السّلام می‌فرمایند:

«إنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَدَّبَ نَبِيَّهُ عَلَى مَحَبَّتِهِ»

خدای عزّوجل پیامبرش را براساس عشق و محبّت خود تأدیب کرد، ادب آموخت، تربیت کرد و پرورش داد.

اشرف و افضل انبیا و گل سرسبد بوستان خلقت و آفرینش پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم است. حالا ببینید خداوند چطور پیامبر را تربیت کرد؟ بر اساس عشق و محبّت.

در مسیر سلوک الی الله روش‌های مختلفی وجود دارد؛ ولی راه میانبر، راهی که زودتر از همه‌ی راه‌ها انسان را به مقصد می‌رساند، راه عشق و محبّت است.

خداوند متعال هم از این راه پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم را به اوج قلّه‌ی «ثمُ‌َّ دَنَی فَتَدَلّی؛ فَکانَ قابَ قَوْسَینْ‌ِ أَوْ أَدْنیَ‌» رساند.

پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمودند:

  «ادَّبَنِی رَبِّی فأحسَنَ تأدِيبی» 

پروردگارم مرا ادب آموخت، تربیت کرد و چه نیکو تربیت کرد.

معنای نیکو تربیت کردن در حدیث امام صادق علیه السّلام معلوم می‌شود؛ نیکو تربیت کردن خدا این است که بر اساس عشق و محبّت، پیامبر را پرورش داد. او را در جاذبه‌ی عشق الهی قرار داد و مغناطیس عشق الهی او را تا اوج قلّه‌ی کمال، جایی که هیچ احدی و هیچ اندیشه‌ای راه نمی‌برد که بفهمد چه خبر است، رساند…..

 نظر دهید »

عادت

16 آذر 1396 توسط سليمي بني

 عادت

روزی مردی از بازار عطرفروشان می‌گذشت، ناگهان بر زمین افتاد و بیهوش شد.

مردم دور او جمع شدند و هر کسی چیزی می‌گفت، یکی نبض او را می‌گرفت، یکی دستش را می‌مالید، یکی لباس او را در می‌آورد تا حالش بهتر شود.

دیگری گلاب بر صورت آن مرد بیهوش می‌پاشید و یکی دیگر عود و عنبر می‌سوزاند. اما این درمانها هیچ سودی نداشت.

 تا اینکه خانواده‌اش باخبر شدند، آن مرد برادر دانا و زیرکی داشت او فهمید که چرا برادرش در بازار عطاران بیهوش شده است، با خود گفت: من درد او را می‌دانم، برادرم دباغ است و کارش پاک کردن پوست حیوانات از مدفوع و کثافات است.
او به بوی بد عادت کرده و لایه‌های مغزش پر از بوی سرگین و مدفوع است.

کمی سرگین بدبوی سگ برداشت و با زیرکی طوری که مردم نبینند آن مدفوع بد بوی را جلو بینی برادر گرفت. زیرا داروی مغز بدبوی او همین بود. چند لحظه گذشت و مرد دباغ بهوش آمد.


 در حقیقت حضرت مولانا مطرح می کند

انسان اگر به خباثت ها و کثیفی ها و بدی ها عادت کند آنچه خوی و ملکه باطنی او شده است همان ذات او خواهد بود و همان نفس اعمالش پاداش او خواهند بود و هیچ وقت پاکی ها و حقایق باطنی معنوی برای او بیدار کننده نخواهد بود ….

پاک بودن یا نا پاک بودن در اختیار من است .

 نظر دهید »

آب قم، آب نجف

16 آذر 1396 توسط سليمي بني

آب قم، آب نجف

 فرزند يكى از علماى قم در نجف با استاد رفاقت و دوستى داشت. روزى از استاد پرسيد: «پدر من در علم بالاتر و اعلم است يا فلان عالم بزرگ نجف»؟
ايشان فرمود: «عالم مقيم در نجف از پدرتان در اعلميت، بالاتر است». آن آقازاده قمى زير بار نرفت و قبول نكرد.
استاد فرمود: «به قرآن تفأل مى ‏زنم، هرچه آمد همان مورد قبول است»؟ گفت: «آرى» و استخاره گرفتند و اين آيه آمد: »هو الذى مرج البحرين هذا عَذب فرات و هذا ملح أُجاج«. يعنى او كسى است كه دو دريا را به هم پيوست، اين يكى شيرين و گوارا و آن يكى شور و تلخ است.

  استاد فرمود: «آب قم شور و تلخ است و آب نجف شيرين و گوارا است».

نظر استاد کشمیری طبق آيه به صواب در آمد.

 (مژده دلدار: ص 49)
استاد سید علی اکبر صداقت

 نظر دهید »

ارزیابی روایتی منسوب به امام حسن عسکری (ع) درباره فلسفه و عرفان

16 آذر 1396 توسط سليمي بني

 ارزیابی روایتی منسوب به امام حسن عسکری (ع) درباره فلسفه و عرفان

  در برخی از کتب به  مام عسکری علیه السلام نسبت داده اند که به ابوهاشم جعفری فرمود: ای اباهاشم! زمانی فرا می ‌رسد که… علمای آن زمان بدترین جنبندگان روی زمین ‌اند؛ از آن جهت که به  فلسفه و  تصوف گرایش دارند. (علمائهم شرار خلق الله علی وجه الارض لانهم یمیلون الی الفلسفه و التصوف) به خدا سوگند که آنان جزو سرکشان و گمراهان ‌اند. به دوستی دشمنان ما اصرار می‌ ورزند و شیعیان و دوستان ما را گمراه می ‌کنند. اگر به مقام و منصبی دست یابند از رشوه‌ خوری سیر نشوند. اگر تحقیر شوند، ریاکارانه به عبادت خدا روی می‌ آورند. اینان رهزنان مؤمنان و دعوتگران به مذهب بی ‌دینان ‌اند…. (اردبیلی، حدیقه الشیعه 785)

 بررسی سندی
اولین کتابی که این روایت را نقل می‌ کند  حدیقة الشیعة است. دیگران از او نقل کرده اند.
بارها عرض شده که کتاب حدیقة الشیعه، سال ها پس از  مقدس اردبیلی تنظیم شده و با توجه به نگارش کتاب کاشف الحق، در سال 1058 در هند و مبارزه جدی با صوفیه در 1060 به بعد توسط برخی علما، نتیجه می گیریم که این کتاب در فاصله سال های 1070 تا 1090 تنظیم و جعل شده و با تکثیر نسخه، به نام محقق اردبیلی شهرت یافته است. پس حدیقه الشیعه کتاب معتبری نیست.

 به فرض اگر حدیقه، معتبر باشد و مجعول نباشد، عرض می شود حدیقة الشیعة این روایت را به سید مرتضی بن‌ داعی رازی نسبت می ‌دهد و از او به شیخ مفید و از او به احمد بن‌محمد بن‌حسن بن‌ولید و از او به پدرش (محمد بن‌الحسن) و از او به سعد بن‌عبدالله و از او به محمد بن‌عبدالله و در نهایت به محمد بن‌عبدالجبار می‌رساند.
از محمد بن‌عبدالله و از طريق محمد بن‌عبدالجبار تنها یک روایت در منابع ما ثبت شده است که مربوط به زکات فطره می‌شود (شیخ صدوق‏، بي‌تا: 2/398). این بدین معنا است که محمد بن‌عبدالله هیچ روایتی از محمد بن‌عبدالجبار جز همین يك روایت نقل نکرده است.
درباره افراد سلسله این روایت باید گفت در بین راویان آن محمد بن‌عبدالله (مسمعی) قرار دارد كه مجهول است و ابن ‌ولید وی را تضعیف کرده است (خويى، 1410: 16/259)
نتیجه این که سند این روایت، معتبر نیست و به احتمال قوی، جعلی است.

 بررسی دلالی
به فرض که سند، درست باشد (که نیست) این روایت ناظر به فلسفه های دروغین و غیر الهی و تصوف های انحرافی و عرفان های کاذب است؛ نه فلسفه و عرفان اسلامی که از متن دین و قرآن، استفاده می کند و ترازوی خود را برهان و قرآن می داند و علمای بزرگی مثل صدرالمتألهین،  امام خمینی،  علامه طباطبایی و علامه حسن زاده آملی پرچمدار آن هستند.
 خواجه طوسی در عصر مغولان،  شیخ بهايی و  میرداماد در عصر صفویه و امام خمینی در عصر حاضر نمونه‌ های کاملی از علما هستند که به منصب ‌های عالی دست یافته ‌اند؛ اما کسی اوصاف گفته شده در روایت را (مانند اگر به مقام و منصبی دست یابند از رشوه‌ خوری سیر نشوند. اگر تحقیر شوند، ریاکارانه به عبادت خدا روی می‌ آورند.) در آنان نه ‌تنها سراغ ندارد که تصور آن را هم به خود راه نمی ‌دهد.

 قاعده
نقل روایت، خیلی مهم نیست، فهم و درایت روایت، خیلی مهم است. همچنانکه حفظ ظاهر قرآن، خیلی مهم نیست، فهم درست قرآن و عمل به آن خیلی مهم است.
اگر قرار بر نقل روایت باشد که برای تحریف قرآن هم روایت داریم اما آیا آن روایات را بررسی سندی و دلالی نمی کنیم؟


دکتر واحد جوان

 نظر دهید »

طلوع محمد

16 آذر 1396 توسط سليمي بني

 یکی مرد عرب اما بیابانگرد و صحرائی
قدم بگذاشت در ” ام القری ” وین شعر را برخواند:
که ای یاران مگر دیشب بخواب مرگ پیوستید؟
چه کس دید از شما آن روشنان آسمانی را؟
که دید از ” مکیان ” آن ماهتاب پرنیانی را
زمین و آسمان ” مکه ” دیشب نورباران بود
هوا ‎آغشته با عطر شفا بخش بهاران بود
بیابان بود و تنهایی و من دیدم
 که از هر سو ستاره در زمین ما فرود آمد
به چشم خویش دیدم ماه را از جای خود کندند
ز هر سو در بیابان عطر مشگ و بوی عود آمد
بیابان بود و من، اما چه مهتاب دلارائی!
بیابان بود و من، اما چه اخترهای زیبائی!
بیابان، رازها دارد
ولی در شهر، آن اسرار، پیدا نیست
بیابان، نقش ها دارد که در شهر آشکارا نیست

کجا بودید ای یاران؟!
 که دیشب آسمانیها زمین ” مکه ” را کردند گلباران
ولی گل نه، ستاره بود جای گل
 زمین و آسمان ” مکه ” دیشب نورباران بود
هوا آغشته با عطر شفابخش بهاران بود

  طلوع محمد / محمود سهيلي

 نظر دهید »

عبودیت مطلقه

16 آذر 1396 توسط سليمي بني

 عبودیت مطلقه 

در سیر الی الله اوج سیر سائر الی الله به #عبودیت مطلقه ختم می شود. در مراحل پایین تر  عبودیت می تواند نسبت به هر اسمی از اسماء الله محقق شود. یعنی یکی بشود عبدالرّحمن، یکی بشود عبد الرّحیم، یکی بشود عبد الودود، یکی بشود عبد الغفّار، یکی بشود عبد الجبّار، یکی بشود عبد القهّار، یکی بشود عبد الکریم، یعنی عبودیت به اسماء مختلف می تواند تعلق بگیرد. اما بالاتر از آن وقتی است که عبودیت به «الله» برسد، یعنی فرد بشود عبدالله. «الله» اسمی است که همۀ اسماء در آن جمع هستند. «الله» اسم اعظم حق متعال است. این عبودیتی است که نسبت به اسم «الله» واقع شد. قبل از این که ذات مقدّس حقّ متعال تجلّی اسمائی بکند و اسماء و صفات حقّ متعال تعیّن پیدا کنند، قبل از آن هم خدا در مرتبه ای فوق مرتبۀ اسماء و صفات هست! حال اگر عبودیت به او متوجه شود، او دیگر عبدالله هم نیست، آن حقیقت حقیقتی است که اسم ندارد. «لا اسم له و لا رسم له» آنجاست که فقط به او می شود به «آن» اشاره کرد، بدون هیچ اسمی. لذا می شود «عبده». «عبده» بالاتر از عبدالله است. این عبودیت مطلقه قلّه ای است که در بین تمامی انبیاء عظام رسول خاتم صلّی الله علیه و آله و سلّم به آن نائل شده است. این قلّۀ عبودیت مطلقه را فقط پیغمبر خاتم فتح کرد. لذا در قران کریم در مورد پیغمبر اکرم به «عبده» بدون این که کنارش اسم به کار رود یاد شده است. اینها نکته های ظریفی در آیات است.

1️ آیۀ اول سورۀ  اسراء: «سبحان الّذی اسری بعبده لیلاً» منزه است خدایی که بندۀ خود را به سفری شبانه برد. اینجا اسمی نیست، معلوم نیست این «بعبده» کیست، اما کاملا معلوم است؛ تنها کسی که «عبده» است رسول الله خاتم  انبیاء است.
2️ آیۀ یکم سورۀ  کهف: «الحمد لله الذی انزل علی عبده الکتاب» حمد و سپاس سزاوار خدایی است که قران را بر عبد خود فرو فرستاد. اینجا هیچ توضیحی کنارش نیست که نشان دهد«عبده» کیست، اما کاملا مشخص است که رسول الله است.

3️ آیۀ اول سورۀ  فرقان: «تبارک الّذی نزّل الفرقان علی عبده» مبارک و سرشار از برکت است خدایی که فرقان را بر  عبد خود فرو فرستاد. آیۀ دهم سورۀ نجم: «فأوحی الی عبده ما اوحی» پس وحی کرد به بندۀ خود آنچه را که وحی کرد. در همۀ این آیات مقصود از «عبده» رسول الله است.

4️ آیۀ نهم سورۀ  حدید: «هو الّذی ینزّل علی عبده آیاتٍ بیّنات» او خدایی است که بر عبد خودش آیات روشن و بیّن الهی را فرو می فرستد.

تعبیر «عبده» در مورد یکی از انبیای دیگر هم آمده است، اما کنار «عبده» بلافاصله اسم او آمده است. آیۀ دوم سورۀ مریم در مورد زکریای پیغمبر است: «ذکر رحمة ربّک عبده زکریّا» اینجا کنار «عبده» بلافاصله اسم «زکریا» آمده است. اما تنها کسی که با تعبیر «عبدَه» یا «عبدُه» یا «عبدِه» در آیات از او یاد شده بدون این که اسمی از او برده شود و کاملا هم متعیّن است که راجع به که است، پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم است. این مقام  عبودیت مطلق حقّ متعال، اوج سیر  سالک و عبد در مسیر سلوک الی الله است. لذا از همین جا هم باز خاتمیت پیغمبر روشن می شود، چون پیغمبر به انتهای راه رسیده است و راهی باقی نمانده است که پیامبر دیگری طی کند!”

 استاد مهدي طيب _ جلسه ٢٠ بهمن ٩٠

 نظر دهید »

میزان عظمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله(بسیار زیبا و خواندنی)

14 آذر 1396 توسط سليمي بني

میزان عظمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله


 خداوند در قرآن میفرماید:
“و رفعنا لک ذکرک” یعنی ذکر و یاد تو (محمد)را بلند کردیم…

 در حديثى از پيغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله) میخوانيم كه فرمود:

 جبرئيل به من گفت: خداوند متعال می‏فرماید : هنگامیكه نام من برده میشود نام تو نيز همراه من ذكر میشود(و در عظمت مقام تو همين بس).


 آﯾﺎ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ: ﺩﺭﻃﻮﻝ24 ﺳﺎﻋﺖ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺭﻭﺯ، ﻫﯿﭽﮕﺎﻩ ﺻﺪﺍﯼ ﺍﺫﺍﻥ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﮐﺮﻩ ﺯﻣﯿﻦ ﻗﻄﻊ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ!

 ﺻﺪﺍﯼ ﺍﺫﺍﻥ ﺩﺭﮐﺮﻩ ﺯﻣﯿﻦ ﺩﺭﺗﻤﺎﻡ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺭﻭﺯﻗﻄﻊ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ ﻭﺩﺭ ﻫﺮ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺑﺮﺳﺪ ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﺩﺭﺟﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺁﻏﺎﺯﻣﯿﺸﻮﺩ .

 ﮔﻔﺘﻦ ﺍﺫﺍﻥ 4ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺯﻣﺎﻥﻻﺯﻡ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺯﻣﯿﻦ ﺩﺍﺭﺍﯼ 360 ﺧﻂ ﻓﺮﺿﯽ ﺍﺯﻗﻄﺐ ﺷﻤﺎﻝ ﺑﻪ ﻗﻄﺐ ﺟﻨﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻌﺎﺩﻝ 360 ﺩﺭﺟﻪ ﻣﯿﺒﺎﺷﺪ؛ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺜﺎﻝ ﻇﻬﺮﺷﺮﻋﯽ ﺩﺭﺧﻂ1 ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﺸﻮﺩ، 4 ﺩﻗﯿﻘﻪ ﻃﻮﻝ ﻣﯿﮑﺸﺪﺗﺎ ﻇﻬﺮﺷﺮﻋﯽ ﺩﺭﺧﻂ 2 ﺷﺮﻭﻉ ﺷﻮﺩ،ﻭﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﻣﻌﺎﺩﻝ ﺯﻣﺎﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺧﻂ ﯾﮏ ﺍﺫﺍﻥ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮﺩ . ﺑﻪ ﺍین ﺗﺮﺗﯿﺐ 360ﺿﺮﺑﺪﺭ 4ﻣﯿﺸﻮﺩ 1440 ﺩﻗﯿﻘﻪ ﮐﻪ ﻣﻌﺎﺩﻝ24 ﺳﺎﻋﺖ ﺍﺳﺖ …..

 ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻛﺒﺮ …

 یعنی حداقل در هر اذان یادی از پیامبر میشود و اسم مبارکش ذکر میگردد.
 پس هیچ دقیقه ای روی کره ی زمین نیست مگر آنکه اسم رسول خدا صلی الله علیه و آله آورده شود ….

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 26
  • 27
  • 28
  • ...
  • 29
  • ...
  • 30
  • 31
  • 32
  • ...
  • 33
  • ...
  • 34
  • 35
  • 36
  • ...
  • 117
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

اشک های بی صدا

کد شامد:1-1-695173-64-4-1
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • ثواب گریه

Random photo

2981434-2225-l.jpg

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس