اشک های بی صدا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

گزارش یک طلبه از جدال فکری خود

08 دی 1396 توسط سليمي بني

 
 گزارش یک طلبه از جدال فکری خود

 خانم س. ن. م

 همیشه این سوال رو از خودم می پرسم که درس طلبگی چه تاثیراتی روی رفتار و اخلاق من برجای گذاشته، اگر طلبه نشده بودم چه وضعیتی داشتم؟ شاید دیگران هم گاهی به این سوال فکر کنند سعی میکنم آنچه ذهنم را درگیر کرده است را مطرح کنم.

 زندگی آرامی در تهران داشتم ، دلم میخاست زندگی خدایی داشته باشم. تصمیم گرفتم درباره خدا و دین بیشتر بدونم. سه‌شنبه‌ها عصر با کاروان به مسجد جمکران می رفتیم. با دوستم قراری گذاشته بودیم هر کدوم از ما، تفسیر بخونیم و بیایم به هم توضیح بدیم. در مسیر مدرسه، داخل اتوبوس برا هم فهم خود از آیات ارایه می کردیم. وقتی مسجد محله می رفتم حال خوشی دست می داد هر روز فکر می کردم یک پله به خدای خود نزدیک تر می شوم. به جمکران که می رفتیم خانمی مهربان و دوست داشتنی را گوشه ی مسجد جمکران نشسته بود و به سوالات اعتقادی و فقهی پاسخ می داد هر هفته سوالی از او می پرسیدم و با مهربانی پاسخ می داد. یک روز بمن گفت: خانمی شما که اینقدر خانم خوبی هستی چرا جامعه الزهرا نمیای؟

-چی؟ کجاست؟
-جایی که خانمها علوم دینی می خونند؟
-آها حوزه علمیه؟ خخخخخخخخ من، اصلا بهم میاد؟
-آره ماشالله ظاهرت که کاملا مذهبی است. دغدغه دینی داری؟ توانایی هم داری.
-عاخه خانم یعنی آخوند بشم؟

 خانم توضیحاتی داد که علم حقیقی خودشناسی است و از خودشناسی به خداشناسی می رسی و … خلاصه ما امتحان دادیم و قبول شدیم و از تهران اومدیم قم. وضعیت زندگی تغییر کرد همسرم بیکار شد و با یک فرزند زندگی به سختی می گذراندیم.

 گفتم باید شروع خوبی داشته باشم، رفتیم حرم بانو، حال خوشی دست داد. از در خیابون ارم وارد شدم حس کردم ندایی میاد و میگه فاخلع نعلیک و تو وارد وادی مقدسی شدی و گفتم یا حضرت معصومه شما کمکم کن که تو این شهر غریب گمگشته‌، خودم و پیدا کنم. شما میدونی که با چه سختی تو این شهر اومدیم به امید اینکه آدم خوبی بشم. گفتم میخام مثل آقای بهجت ره بنده ی خوب خدا باشم.

 شش سال مقدمات دروس حوزه را خواندم. هر روز می‌رفتم و می‌اومدم و از همه بیشتر شهریه مهدکودک اذیتم می‌کرد و پول خرید کتابها. باردار شدم فرزند دوم و بخاطر وضعیت تغدیه نامناسب و حجم شدید و فشار زیاد درس‌ها تقریبا هفته‌ای سه روز افت فشار شدید داشتم و زیر سرم می‌رفتم.

 روزهای اول محیط جدید را کشف می کردم اوووووووووو چه کتابخونه‌ای، یا قمر بنی هاشم عجب حیاطی. چه فضای آموزشی مناسبی. باورتون میشه همه چی رو عالی و روشن می‌دیدم. یک روز دوستی از من پرسید قبله کدوم وریه؟ گفتم رو به تخته سیاه چون تو خونه وقتی می‌خاستم سبزی پا ک کنم رو به قبله می‌نشستم فکر می‌کردم که اینجا کلاس‌های درسی رو رو به قبله ساختند…

 یک روز رفتم سرویس بهداشتی، دیدم روی درب نوشته ورود بدون دمپایی اشکال شرعی دارد! اندکی گذشت دوشنبه‌ها کلاس اخلاق بود من خودم خیلی دوست داشتم اما دیدم بچه های ترم بالایی تو حیاط میشینند و تو کلاس شرکت نمی‌کنند. بعد گفتند ساعت اخلاق یک درس هست و حضور و غیاب میشه هرکی هم نیاد اشکال شرعی داره!! بچه‌م دندون در میاورد وقتی می‌رفتم بهش شیر بدم و بیام کمی بهونه می‌گرفت به جای اینکه 8 و ده دقیقه برسم 8 و بیست دقیقه می‌رسیدم می‌گفتند که بعد از استاد وارد کلاس شدن اشکال شرعی داره!!! و این اشکال شرعی همه زندگی رو زیر چترش گرفته بود کارهای کوچیک و بزرگ با نگاه اشکال شرعی دیده می‌شد کم کم معیار قضاوتم شد اشکال شرعی، یعنی من یک عینک اشکال شرعی پیدا کرده بودم، مباحات، قوانین عادی و قراردادهای انسانی رو با اشکال شرعی نگاه می کردم، حرام، حلال.

 اما به مرور و بعد پانزده سال حضور علمی در حوزه، به سوالات جدید ی رسیده ام اینکه کارهای من چقدر اخلاقی است و جایگاه اخلاق برایم چیست؟ هر روز و هر لحظه بین دغدغه های اخلاقی و ذهنیت اشکال شرعی من جنگ و دعواست و تعارضاهایی روح و روانم را درگیر خود کرده است. هر روز در زندگی روزمره در مواجهه با مسائل ریز و درست دو نگاه باهم چالش دارند از سوی نگاه اشکال شرعی جامعه الزهرا رهایم نمی‌کند و از سویی چالش‌های انسانی و اخلاقی ذهنم را آسوده نمی‌گذارد. خیلی از طلبه‌های اطرافم را دیدم که با این مسله جدی روبرو هستند.

 الان همین قدر می تونم بگم که به حوزه علمیه به عنوان مدینه فاضله نگاه نمی‌کنم. و به دوستانم هم توصیه می‌کنم هر رفتاری را ناعادلانه یا غیراخلاقی می‌بینید با فکر خود فکر و تحلیل کنند. بعبارت دیگر عقل خود را تعطیل نکنند و در دامن فضاها قرار نگیرند چرا که ممکن است سالها عمر خود را در فضاهای فکری بگذرانند که بعدها پشیمان شوند.
http://www.tamadonsazi.ir/
از نامه های حوزوی
 

 نظر دهید »

انسان متوکل

08 دی 1396 توسط سليمي بني

انسان متوکل

 از حضرت صادق علیه السلام روایت شده است که فرمود:
  جاء جبرئیل الی النبی صلی الله علیه و آله و سلم فقال: یا رسول الله، ان الله ارسلنی بهدیه لم یعطها احداً قبلک، فقال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فقلت: و ما هی؟ قال: الصبر
یعنی: جبرئیل نزد رسول حق صلی الله علیه و آله و سلم آمد و عرضه داشت: یا رسول الله! خداوند متعال به همراه من هدیه ای برای تو فرستاد که آن را به احدی قبل از تو نداده است، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم پرسید: آن هدیه چیست؟ گفت: صبر است.
-و احسن منه، قلت: و ما هو؟ قال: القناعه
- بهتر از صبر هم هست، گفتم: چیست؟ گفت: قناعت.
-و احسن منها، قلت: و ما هو؟ قال: لرضا
- بهتر از آن هم هست، گفتم: چیست؟ گفت: رضا.
-و احسن منه، قلت: و ما هو؟ قال: الزهد
- بهتر از آن نیز هست، گفتم: چیست؟ گفت: زهد.
-و احسن منه، قلت: و ما هو؟ قال: الاخلاص
- بهتر از آن هم هست، گفتم: چیست؟ گفت: اخلاص.
-و احسن منه قلت: و ما هو؟ قال: الیقین
یعنی: از آن بهتر باز هم هست، گفت: چیست؟ گفت: یقین.
-و احسن منه: قلت: و ما هو؟ قال: ان مدرجه ذلک کله التوکل کل علی الله
یعنی: باز از آن بهتر نیز هست، گفتم چیست؟ گفت: راه رسیدن به همه اینها توکل بر خداست.
-قلت: یا جبرئیل، و ما تفسیر التوکل علی الله؟ قال: العلم بان المخلوق لا یضر ولا ینفع، ولا یعطی ولا یمنع، و استعمال الیاس من المخلوق فاذا کان العبد کذلک لم یعمل لاحد سوی الله و لم یزغ قبله و لم یخف سوی الله و لم یطمع الی احد سوی الله، فهذا هو التوکل
- ((گفتم: ای جبرئیل! تفسیر ((توکل)) بر خدا چیست؟ گفت: دانستن اینکه مخلوقاتش، نه ضرری می رسانند نه نفعی، نه چیزی می دهند، نه مانع چیزی می گردند، باید از مخلوقاتش مایوس گشت وقتی بنده به این درجه رسید، آنگاه برای غیر خدا کار نمی کند و قلبش به بیراهه نمی رود و از غیر او نمی هراسد و به غیر او دل نمی بندد، این است معنای توکل)).
-قال: قلت: یا جبرئیل، فما تفسیر الصبر؟ قال: یصبر فی الضراء کما یصبر فی السراء، وفی الفاقه کما یصبر فی الغنی، و فی العناء کما یصبر فی العافیه، ولا یشکو خالقه عند المخلوق بما یصیبه من البلاء
- ((رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: گفتم: ای جبرئیل! معنای ((صبر)) چیست؟ گفت: بنده باید در ناخوشیها صبر کند (و آن را پذیرا باشد) همچنانکه در خوشیها صبر می کند (و آن را می پذیرد)، هنگام((نداری، صبور باشد همچنانکه هنگام نداری، صبور باشد همچنانکه هنگام دارایی، صبور است، در سختی و رنج، صابر باشد آن طور که زمان عافیت، صابر است و هرگز به خاطر بلاهای روزگار نزد مخلوق، لب به شکایت از خالقش نگشاید)).
-قلت: فما تفسیر القناعه؟ قال: یقنع بما یصیب من الدنیا، یقنع با لقلیل و یشکر بالیسیر
- ((گفتم: تفسیر ((قناعت)) چیست؟ گفت: هر قدر از نعم دنیا که به او رسید، بدان قانع باشد، با کم بسازد و اندک را شکر گزاری کند)).
-قلت فما تفسیر الرضا؟ قال: الراضی الذی لا یسخط علی سیده اصاب من الدنیا ام لم یصب، و لم یرض من نفسه بالیسیر من العمل
- ((گفتم: تفسیر ((رضا)) چیست؟ گفت: راضی، کسی است که از خدایش ناراحت نمی شود، چه به دنیا برسد و چه نرسد و از عمل اندک خود نیز هرگز خشنود نیست (و خود را مکلف به عمل بسیار می داند
-قلت: یا جبرئیل، فما تفسیر الزهد؟ قال: الزاهد یحب ما یحب خالقه، و بیغض ما خالقه، و یتحرج من حلال الدنیا، ولا یلتقت الی حرامها، فان حلالها حساب و حرامها عقاب، و یرحم جمیع المسلمین کما یرحم نفسه، و یتحرج من الکلام فیما لا یعنیه کما یتحرج من حطام حطام الدنیا و زینتها کما یتجنب النار ان یغشاها و ان یقصر اماله و کان بین عینیه اجله
- ((گفتم: ای جبرئیل! ((زهد)) چیست؟ گفت: زاهد، دوست دارد هر آنچه را که خالقش دوست دارد و بد دارد هر آنچه را که خالقش بد دارد. از حلال دنیا دوری می کند و توجهی به حرامش ندارد، چون حلالش حساب دارد و حرامش عقاب. بر هر مسلمانی ترحم می ورزد آنچنان که بر خود ترحم می کند، همانطور که از حرام پرهیز دارد از سخنان بیهوده و بی فایده نیز دوری می کند. از پرخوری پرهیز می نماید چنانکه از مرداری که بوی گندش شدت یافته، دوری می کند. از نعمتها و زینتهای دنیا دوری دارد آنچنانکه از فرا گرفتن آتش، دوری می ورزد. آرزوهایش کوتاه و مرگ در برابر چشمانش حاضر است)).
-قلت: یا جبرئیل، فما تفسیر الا خلاص؟ قال: المخلص الذی لا یسال الناس شیئاً حتی یجد، و اذا وجد رضی، و اذا بقی شی ء اعطاه لله، فان لم یسال المخلوق فقد اقر لله بالعبودیه، و اذا وجد فرضی فهو عن الله راض، و الله تبارک و تعالی عنه راض، و اذا اعطاه لله فهو جدیر به
- ((گفتم: ای جبرئیل! تفسیر ((اخلاص)) چیست؟ گفت: مخلص، کس است که از مردم چیزی طلب نمی کند تا آنکه خودش آن را بیابد و وقتی که یافت، بدان راضی است و اگر نزدش چیزی اضافه آمد، در راه خدا می دهد. درخواست نکردن از دیگران،

 خود اقراری است به بندگی خدا و وقتی چیزی یافت، بدان راضی می گردد (و از کم یا زیادش شکایت نمی کند) هم او از خدا راضی است هم خدا از او. بخشیدنش در حالی است که خود بدان نیازمندتر و سزاوارتر است)).
-قلت: ما تفسیر الیقین؟ قال: الموقن یعمل لله کانه یراه، و ان لم یکن یری الله فان الله یراه، و ان یعلم یقیناً ان ما اصابه لم یکن لیخطئه، و ان ما اخطاه لم یکن لیصیبه، و هذا کله اغصان التوکل و مدرجه الزهد
- ((گفتم: تفسیر ((یقین)) چیست؟ گفت: انسان اهل یقین، آن طور برای خدا کار می کند که گویا او را می بیند. و اگر به این درجه نرسید که خدایش را ببیند، این قدر می داند که او وی را می بیند و یقین داشته باشد که آنچه به او رسیده می بایست برسد و آنچه به او نرسیده، نمی بایست برسد این همه که گفتیم، شاخه های توکل و طریق زهد بود)).
 خواننده محترم!:
ببین این حدیث چه مضامین بالا و مطالب عالی را در بردارد و بیان کرده است که صبر، قناعت، رضا، زهد، اخلاص و یقین، همه از توکل سرچشمه می گیرند، اگر نبود جز همین یک حدیث در مدح و ستایش توکل، کافی بود.
در این حدیث شریف، پنج ستون برای ((توکل)) ذکر گردیده است:
- مخلوقات، ضرری نمی رسانند.
- مخلوقات، منفعتی نمی رسانند.
- مخلوقات، چیزی نمی دهند.
- مخلوقات، مانع چیزی هم نمی توانند بشوند.
- از غیر او باید مایوس شد.
- چهار ستون اول، علمی و پنجمی، عملی است که اگر این پنجمی نباشد، آن چهار تا، قوام و اثری ندارند، همچنانکه علم بدون عمل قوام ندارد، این امری است بسیار واضح و روشن، مثلاً کسی که دندانش درد می کند و می داند که غذای ترش برایش مضر است، با این حال اگر برود ترشی بخورد، مسلماً دندانش درد خواهد گرفت و صرف دانستن اینکه ترشی برایش مضر است، بدون عمل به مقتضای آن، نفعی برایش نخواهد داشت.
نکته دیگری که در این حدیث شریف نهفته است، سه اثر مهم ((توکل)) است:
اول اخلاص
وقتی بنده، فهمید که مخلوقات هیچ نفعی و ضرری ندارند، در نتیجه برای هیچ یک از آنها عملی انجام نمی دهد، بنابر این، انگیزه ریا برچیده می شود، قلبش از انحراف و کجی نجات می یابد و طاعات و عبادت را با اخلاص انجام می دهد.
دوم عزت:
وقتی فهمید غیر ذات اقدس الهی، همه محتاجند از آنان قطع طمع می کند و به آنان دل نمی بندد و فقط به معبودش تکیه می کند ولا غیر.
سوم امنیت:
از دیگر آثار این است که انسان متوکل، از مخلوقات و موذیات نمی هراسد، چون آنها را در برابر عظمت حق هیچ می داند و بر همین اساس است که گاهی اوقات در احوالات برخی افراد مخلص و بندگان پاک درگاه الهی، می شنویم که گذرشان به حیوانات درنده می افتاد ولی به آن اهمیت نمی دادند، چون یقین داشتند که مخلوق ضرری نمی رساند، یک حیوان درنده در برابرشان با چیزهای دیگر نظیر سنگ و درخت و…فرقی نداشت.

 منبع ؛ آیین بندگی و نیایش«ترجمه عدة الداعی»
نویسنده : شیخ احمد بن فهد حلی مترجم : حسین غفاری ساروی‏

 آدرس اصلی؛ بحارالانوار جلد 100 صفحه 23 حدیث 35

 نظر دهید »

اگر به قرآن عمل میشد, چه اتفاقهایی می افتاد ؟!

08 دی 1396 توسط سليمي بني

 اگر به قرآن عمل میشد, چه اتفاقهایی می افتاد ؟!


1 - اگر هر کس  به سوره اعراف ٣١  (کلو و اشربوا و لا تسرفوا ) توجه میکرد ، دیگر هرکس به اندازه نیازش غذا میخورد و پر خوری نمیکرد و این همه غذای اضافی دور ریخته نمیشد و شاید هم دیگر گرسنه ای باقی نمی ماند!

2 - اگر هرکس   به سوره ملك ايه ١٥   (وامشوا فی مناکبها و کلو من رزقه) توجه میکرد ، راه رفتن را در برنامه روزانه خود پیش میگرفت.

3 - اگر هر کسی  به سوره بقره آیه ٨٣   (و قولوا لناس حسنا) توجه میکرد ، دیگر عصبانی نمیشد و دیگر دعوا و بدگویی از جامعه رخت بر می بست.

4 - اگر هر کس   به سوره اسرا ايه ٣٧  ( ولا تمش فی الارض مرحا ) توجه میکرد ، دیگر کسی برای جلب توجه دیگران و فخر فروشی و خودنمایی با غرور راه نمی رفت .

5 - اگر هر کسی   به سوره ال عمران ايه ٧٣  (و لا تومنوا الا لمن تبع دینکم) توجه میکرد ، دیگر در مقابل اروپا و آمریکا و کافران احساس ضعف نمیکردیم و تقلید کورکورانه از لباس و فرهنگشان نمی کردیم.

6 - اگر هر کس   به سوره نور آیه٣٧   ( رجال لا تلهیهم تجاره و ولا بیع عن ذکر الله و اقام الصلاه و…) عمل میکرد ، دیگر هنگام اذان بازارها از مردم خالی میشد و همه به صف نماز می ایستادن ، و صفا و صمیمیت و دوستی و معنویت فرا گیر میشد و فرمان خدا اطاعت میشد و فحشا و منکر از بین میرفت و خداوند برکاتش را بر ما نازل میکرد

7 - اگر هر زنی به سوره نور آیه ٣١  ( و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهن ) عمل میکرد ، دیگر زنی برای غیر شوهرش آرایش نمیکرد و خیلی از زندگیها آرام بود و جوانها دنبال شهوترانی نبودند.

8 - اگر هر کسی به سوره لقمان آیه ١٩   ( و اغضض من ابصارهم ) عمل میکرد ، دیگر کسی به نامحرم نگاه نمیکرد و تیر زهر آگین شیطان به قلبش وارد نمیشد و این همه فساد جنسی رایج نمیشد.

9 - اگر هر دختر   و پسر   جوانی به سوره نور ايه ٣٣ ( ولیستعفف الذین لا یجدون نکاحا حتی یغنیهم الله من فضله ) عمل میکرد ، دیگر به بهانه نداشتن موقعیت ازدواج ، گناه نمیکردند و صبر میکردند تا خدا از فضلش به آنها همسری بدهد و زمینه ازدواجش فراهم شود.

10- اگر هر کسی به سوره نور ايه ١٩   (ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین ءامنوا لهم عذاب الیم ) توجه میکرد ، دیگر کسی دوستش را به گناه دعوت نمیکرد و برای هم فیلم و عکس نامشروع نمی فرستادن تا علاوه بر خودشان دیگران را به دنبال فحشا ببرند.

11 - اگر شما خواننده محترم به سوره اعراف ١٩٩   ( و امر بالمعروف ) عمل بکنید و این پیام را نشر دهيد شاید چند نفر بیشتری آن را یاد بگیرند و عملی کنند.

 نظر دهید »

عظمت شأن حضرت معصومه سلام الله علیها از زبان ائمّه علیهم السلام

08 دی 1396 توسط سليمي بني

 به مناسبت سالروز وفات حضرت معصومه سلام الله عليها در ١٠ ربيع الثاني

 عظمت شأن حضرت معصومه سلام الله علیها از زبان ائمّه علیهم السلام:

 ” امام صادق علیه السلام فرمودند:
«اَلا اِنَّ‏ لِلْجَنَّةِ ثَمانِيَةَ اَبْوابٍ‏» برای بهشت هشت در وجود دارد؛
“ثَلاثَةٌ مِنْها اِلىٰ قُمَّ» از این هشت در، سه در آن به سوی  قم باز شده است. و این یعنی سه هشتم بهشت را می توان با رفتن به قم بدست آورد. شانس بسیار بزرگی است.
بعد فرمودند: «تُقْبَضُ فِيهَا امْرَاَةٌ مِنْ وُلْدِي اسْمُهَا فاطِمَةُ بِنْتُ مُوسىٰ وَ تُدْخَلُ بِشَفاعَتِها شِيعَتِي الْجَنَّةَ بِاَجْمَعِهِمْ»

خیلی عجیب است! فرمودند: در این سرزمین بانویی از فرزندان من، که نام او فاطمه است و دختر موسیٰ، پسر من است؛ از دنیا خواهد رفت. و با شفاعت این بانو همه ی شیعیان:«بِاَجْمَعِهِمْ»؛ همه ی شیعیان من وارد بهشت خواهند شد.

 (مجلسی، بحارالانوار، ج 57، ص 228)

 امام رضا علیه السلام فرمودند: «مَنْ‏ زارَها فَلَهُ‏ الْجَنَّةُ»
کسی این خواهر بزرگوار مرا زیارت کند، بهشت متعلّق به او خواهد بود.

 (حرّعاملی، وسائل الشّیعة، ج 14، ص 576)

 برادرزاده ی بزرگوار حضرت معصومه سلام الله علیها، امام جواد علیه السلام، فرمودند:
«مَنْ‏ زارَ قَبْرَ عَمَّتِي‏ بِقُمْ‏ فَلَهُ‏ الْجَنَّةُ»
کسی قبر عمّه ی بزرگوار مرا در قم زیارت کند، بهشت از آن اوست. “

 (حرّعاملی، وسائل الشّیعة، ج 14، ص 576)

 استاد مهدی طیّب- 85/09/02

 

 نظر دهید »

داستان: ﺁﯾﺎ ﺧﺪﺍ ﻋﺎﺩﻝ ﺍﺳﺖ؟

07 دی 1396 توسط سليمي بني

ﺯﻧﯽ ﺧﺪﻣﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺍﻭﺩ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺁﯾﺎ ﺧﺪﺍ ﻋﺎﺩﻝ ﺍﺳﺖ؟
ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ : ﻋﺎﺩﻝ ﺗﺮ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ،
ﭼﻪ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭘﺮﺳﯽ؟
ﺯﻥ ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺑﯿﻮﻩ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ 3ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺩﺍﺭﻡ ، ﺑﻌﺪﺍﺯ ﻣﺪﺗﻬﺎ طناب ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺑﺎﻓﺘﻪ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻣﯿﺒﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺎ ﭘﻮﻟﺶ ﺁﺫﻭﻗﻪ ﺍﯼ ﺑﺮﺍي ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﻡ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺍﯼ طناب ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﺭﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﻭﺭ ﺷﺪ، ﻭ ﺍﻻﻥ ﻣﺤﺰﻭﻥ ﻭ ﺑﯽ ﭘﻮﻝ ﻭ ﮔﺮﺳﻨﻪ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﯾﻢ . ﻫﻨﻮﺯ ﺻﺤﺒﺖ ﺯﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩ، درب خانه حضرت داوود را زدند، و ايشان اجازه ورود دادند، ده نفر از تجار وارد شدند و هرکدام کيسه صد ديناري را مقابل حضرت گذاشتند، و گفتند اينها را به مستحق بدهيد.
حضرت پرسيد علت چيست؟
ايشان گفتند در دريا دچار طوفان شديم و دکل کشتي آسیب ديد و خطر غرق شدن بسيار نزديک بود که درکمال تعجب پرنده اي طنابی بزرگ به طرف ما رها کرد. و با آن قسمتهاي آسيب ديده کشتي را بستيم و نذر کرديم اگر نجات يافتيم هر يک صد دينار به مستحق بدهيم حضرت داوود رو به آن زن کرد و فرمود: خداوند براي تو از دريا هديه ميفرستد، و تو او را ظالم مي نامي. اين هزار دينار بگير و معاش کن و بدان خداوند به حال تو بيش از ديگران آگاه هست.

 نظر دهید »

دیوانگی

07 دی 1396 توسط سليمي بني

دیوانگی


یک جادوگر قدرتمند که میخواست سراسر یک
پادشاهی را نابود کند، یک معجون جادویی در چاهی ریخت که تمامی ساکنان شهر از آن
مینوشیدند و همه دیوانه شدند، به جز خود شاه
و خانواده اش که چاه مخصوصی داشتن، و جادوگر نتوانسته بود آن چاه را مسموم کند.
شاه نگران شد و سعی کرد با صدور یک سلسله
فرمان برای حفظ امنیت ملی و سلامتی عمومی، مردم را مهار کند.
اما پلیسها و کاراگاه ها هم از آب مسموم خورده بودند و فکر میکردند تصمیم های
پادشاه احمقانه است، و تصمیم گرفتند هیچ توجهی به آنها نکنند.
وقتی ساکنان آن سرزمین فرمان ها را شنیدند،
مطمئن شدند که پادشاه دیوانه شده و فرمانهای نامعقول صادر میکند.به طرف قصر تظاهرات کردند و از او خواستند کنارگیری کند. پادشاه، با نومیدی تصمیم گرفت از تخت کناره گیری کند، اما ملکه جلویش را گرفت و
گفت: بیا برویم از همان چاه عمومی بنوشیم.
بعد ما هم مثل آنها میشویم.و همین کار را کردند. پادشاه و ملکه از چاه دیوانگی نوشیدند
و بی درنگ شروع کردن به چرند گفتن.
زیردست هاشان بلافاصله توبه کردند، حالا که
شاه داشت این اندازه خردمندانه سخن میگفت، چرا نباید بگذارند بر کشور حکومت کند؟
آن کشور در صلح و صفا به زندگی خود ادامه داد، هر چند رفتار ساکنانش بسیار متفاوت با کشورهای همسایه بود.پادشاه توانست تا آخرین روزهای عمرش بر آن کشور حکومت کند.

ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد
“پائولوکوئیلو"”

 نظر دهید »

شناختن نفس مقدمه شناختن خدا

07 دی 1396 توسط سليمي بني

شناختن نفس مقدمه شناختن خدا

بدان كه كليد سعادت دو جهاني ، شناختن نفس خويشتن است ، زيرا كه شناختن آدمي‌خويش را اعانت‌بر شناختن آفريدگار خود مي‌نمايد . چنانكه حق - تعالي - مي‌فرمايد : «سنريهم آياتنا في الافاق و في انفسهم حتي يتبين لهم انه الحق‌»
يعني : «زود باشد كه‌بنمائيم به ايشان آثار قدرت كامله خود را در عالم و در نفسهاي ايشان ، تا معلوم شودايشان را كه اوست پروردگار حق ثابت‌» . (1)
و از حضرت رسول - صلي الله عليه و آله و سلم - منقول است كه : «من عرف نفسه فقدعرف ربه‌» يعني : «هر كه بشناسد نفس خود را پس به تحقيق كه بشناسد پروردگار خودرا» . (2)
و خود اين ظاهر و روشن است كه : هر كه خود را نتواند بشناسد به شناخت ديگري چون تواند رسيد ، زيرا كه هيچ چيز به تو نزديك‌تر از تو نيست ، چون خود را نشناسي ديگري را چون شناسي ؟
تو كه در علم خود زبون (3) باشي عارف كردگار چون باشي

ملا احمد نراقی
 

 نظر دهید »

مهمترین هدف دشمن ناامید کردن ملت است باذن‌الله زمین‌گیر خواهند شد

07 دی 1396 توسط سليمي بني

مهمترین  هدف دشمن ناامید کردن ملت است باذن‌الله زمین‌گیر خواهند شد

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه6 دی) در دیدار مسئولان و اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی در سراسر کشور، با اشاره به تلاش بی‌وقفه امریکا برای شبهه‌پراکنی و گرفتن «امید و اعتماد به نفس ملت»، از همراهی خواسته یا ناخواسته برخی افراد با اهداف دشمن به شدت انتقاد کردند و با یادآوری تحلیلها و تبلیغات پوچ چهل ساله دشمن درباره شکست یا تضعیف جمهوری اسلامی تأکید کردند: به فضل الهی و با اتکا به هوشیاری و ایستادگی مردم، همچون گذشته بینی دشمنان را به خاک می مالیم و با تلاش مضاعف مسئولان برای حل مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم، راه پیشرفت و سرافرازی را با اقتدار ادامه خواهیم داد.
رهبر انقلاب اسلامی با تبریک سالروز میلاد حضرت امام حسن عسکری علیه‌السلام و گرامیداشت سالگرد حماسه مردمی نهم دی سال ۱۳۸۸، از «تبلیغ» به عنوان مهمترین وظیفه شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی یاد کردند و با اشاره به ریشه قرآنی تبلیغ گفتند: در اسلام تبلیغ به معنای «رساندن صادقانه، صمیمانه، مسئولانه و امانت‌دارانه یک پیام به افکار عمومی بمنظور تفاهم با مردم» است تا آنان با احساس مسئولیت به سمت یک هدف والا سوق داده شوند و حرکت کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: تبلیغ در اسلام کاملاً در جهت مخالف با پروپاگاندای غربی‌ها است که با هدف رسیدن به پول و قدرت انجام می شود و در آن فریب افکار عمومی، دروغگویی و بازیگری نیز جایز است.
ایشان، دادن امید و اعتماد به نفس به مردم و تبیین فرصت ها و تهدیدها و شناساندن دوست و دشمن را از الزامات تبلیغ در اسلام دانستند و خاطرنشان کردند: امروز مهمترین هدف جنگ نرم دشمن، گرفتن امید و اعتماد به نفسِ ملت ایران است.
رهبر انقلاب اسلامی، تبلیغ را همانند عرصه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی یک میدان جنگ توصیف کردند و گفتند: برخی از اینکه گفته شود جنگ تبلیغاتی یا جنگ اقتصادی و فرهنگی، خوششان نمی آید و می گویند باید از صلح صحبت کرد، در حالی‌که جنگ دشمن با ملت ایران، در عرصه های مختلف یک واقعیت است و اگر ما از این واقعیت غافل باشیم، طرف مقابل هوشیار و مراقب است و طراحی خود را به پیش می برد.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: البته امروز جنگ، جنگ نظامی نیست زیرا آنها جنگ نظامی نمی کنند و غلط هم می کنند اگر بخواهند جنگ نظامی کنند.
ایشان جنگ نرم دشمن را خطرناک‌تر از جنگ نظامی خواندند و در بیان علت اصلی دشمنی با نظام اسلامی افزودند: انقلاب اسلامی در طول چهل سال گذشته، ساختار و فرمول غلط قدرت حاکم بر دنیا را تغییر و نشان داده است که یک ملت می تواند نه سلطه‌گر باشد و نه سلطه‌پذیر، نه زور بگوید و نه زیر بار هیچ زورگویی برود.
رهبر انقلاب اسلامی با یادآوری انواع توطئه ها و فشارها اعم از جنگ و تحریم، تهدید و تهمت، نفوذ و ایجاد اختلاف داخلی برای مقابله با ملت ایران گفتند: ملت ایران چهل سال مقتدرانه ایستادگی کرده و توانسته است بر همه این توطئه ها فائق آید و از هفت‌خوانی عبور کند که دیگر ملت‌ها از یک‌خوان آن نیز نتوانستند عبور کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به سرنوشت بیداری اسلامی در برخی کشورهای عربی و شمال افریقا که منجر به فتنه و جنگ داخلی و اختلافات مذهبی و قومی شد، خاطرنشان کردند: ملت ایران از همه این مراحل با سربلندی و اقتدار عبور کرد و مقایسه میان جمهوری اسلامی و سرنوشت بیداری اسلامی در برخی کشورها، مقایسه ای عبرت آموز است.
ایشان با تأکید بر استمرار دشمنی ها با ملت ایران، گفتند: مهم این است که در هر دوره ای طراحی و نقشه دشمن در عرصه های مختلف را بفهمیم و براساس آن، پیشگیری، دفاع خوب یا حمله پیش دستانه انجام دهیم.
رهبر انقلاب اسلامی، مهمترین طراحی جبهه مقابل در مقطع فعلی را ناامید کردن مردم به آینده و گرفتن اعتماد به نفس آنان از طریق بزرگنمایی مشکلات و ضعف ها و کاستی ها دانستند و افزودند: امروز در فضای مجازی، هزاران توپخانه در حال شلیک به سمت ملت ایران است و اگر گفته می شود باید مراقب فضای مجازی بود از این جهت است که دشمن نتواند از این فضا برای هدف قرار دادن هویت و موجودیت ملت و نظام اسلامی استفاده کند.
حضرت آیت الله خامنه ای، «انتشار آمارهای بی پایه، ادعاهای دروغ، تخریب چهره های مورد قبول مردم و انکار موفقیت های انقلاب اسلامی» را بخشهایی از اقدامات در فضای مجازی برای بدبین کردن مردم بویژه جوانان و نوجوانان دانستند و خاطرنشان کردند: متأسفانه برخی افراد بی تقوا در داخل با متهم کردن افراد و دستگاهها و تلاش برای صحیح جلوه دادن دروغ‌های شاخدار بیگانگان، همان کار دشمن را انجام می دهند.

افرادی که امکانات کشور دراختیار آنها بوده یا اکنون هست باید پاسخگو باشند نه مدعی
ایشان افزودند: این افراد بجای آنکه سیاست خود را «دینی» کنند، برای رسیدن به اهداف پَست و حقیر سیاسی، دین خود را با سیاسی کاری همراه کرده اند.
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: این افراد، بی ملاحظه و بدون در نظر گرفتن خدا و دین و انصاف، در جهت اهداف دشمن سخن می گویند و به قیمت ناامید کردن مردم و نسل جوان، دشمن را شاد می کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: کسانی که دیروز همه امکانات کشور در اختیار آنها بود و کسانی که امروز همه امکانات مدیریتی کشور را در اختیار دارند، حق ندارند نقش اپوزیسیون بازی کنند و علیه کشور سخن بگویند بلکه باید پاسخگو باشند، ضمن آنکه مردم آگاه هستند و اینگونه رفتارها در آنان تأثیرگذار نخواهد بود.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به خدمات مهم همه مدیران جمهوری اسلامی از ابتدا تاکنون، تأکید کردند: البته در کنار این خدمات، صدماتی هم بوده است که باید از خدمات سپاسگزاری شود و صدمات هم مورد نقد منصفانه و مسئولانه و عاقلانه قرار گیرند نه نقد همراه با فحاشی و تهمت، چراکه نقد و نقدپذیری واجب است اما تهمت و لجن پراکنی حرام است.
ایشان خاطرنشان کردند: اینکه فردی مکرر، دستگاهها یا قوای مختلف را مورد حمله و تهمت قرار دهد، هنر نیست زیرا هر کودکی می تواند با یک سنگ، شیشه ای را بشکند، هنر آن است که انسان خدا را در نظر داشته باشد و منطقی حرف بزند و از سخن گفتن برای هوای نفس و جهات شخصی و دستیابی به قدرت پرهیز کند چرا که خداوند بابت هر سخنی از انسان سؤال و مؤاخذه خواهد کرد.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه «انقلابی‌نمایی» غیر از «انقلابی‌گری» است، گفتند: انقلابی گری کار سختی است زیرا پایبندی و تدین لازم دارد و نمی شود که انسان در یک دهه همه‌کاره کشور باشد و در دهه بعد، تبدیل به مخالف‌خوان کشور شود.
ایشان تأکید کردند: روز نهم دی با آن عظمت، روز پاسخ ملت به چنین بازیهایی و دفاع از ارزشهای انقلاب و دین بود که البته امروز هم بحث پایداری بر ارزشها وجود دارد.

۹دی پاسخ ملت به بازی‌ها و ایستادگی بر ارزشهای انقلاب بود؛ امروز هم ایستاده‌ایم
ایشان خاطرنشان کردند: در آن زمان در دفاع از انتخابات ایستادگی کردیم و همانگونه که اعلام کردم و با وجود فشارها، زیر بار ابطال انتخابات نرفتم.
رهبر انقلاب اسلامی با یادآوری سخنان حکیمانه امام خمینی(ره) مبنی بر اینکه «میزان حال فعلی افراد است» خاطرنشان کردند: همه باید مراقب باشیم زیرا هیچکس ضمانت درست‌ماندن تا لحظه مرگ را ندارد.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنانشان وظیفه مهم دستگاههای تبلیغاتی و رسانه‌ها را در پاسخگویی به شبهات ایجاد شده از جانب دشمن خاطرنشان کردند و افزودند: نباید جوان ما احساس گیجی و حیرت کند و باید شبهات را برطرف و ذهنها را قانع و آسوده کرد.
ایشان بزرگنمایی رسانه های دشمنان درباره میزان مخاطبان را همچون وعده های آنان درباره اضمحلال جمهوری اسلامی، پوچ و دروغ خواندند و افزودند: روز اول انقلاب گفتند نظام اسلامی شش ماه بیشتر دوام نمی‌آورد، در پایان شش ماه گفتند دو سال، و بعد هم مدام این تحلیلهای بی اساس را تکرار کردند اما بعد از ۴۰ سال جمهوری اسلامی به حیات طیبه خود ادامه می دهد.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: همه بدانند در این مرحله نیز امریکای جنایتکار و همدستان او را به فضل الهی زمین‌گیر خواهیم کرد.
ایشان رژیم ایالات متحده امریکا را از فاسدترین و ظالم ترین حکومت های دنیا برشمردند و افزودند: حمایت این رژیم از داعش و تروریست های تکفیری، همدستی با حکومت های ظالم و دیکتاتور همچون آل سعود و حمایت از جنایتکاران صهیونیست و جنایتکارانی که هر روز در یمن مردم را به خاک و خون می کشند، نمونه هایی است که ماهیت پلید و فاسد رژیم امریکا را نشان می دهد.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تبعیض نژادی حاکم بر امریکا و سیستم قضایی این کشور گفتند: با وجود این مشکلات و ایرادهای مبنایی، آنها دستگاه قضایی دیگر کشورها از جمله دستگاه قضایی متدین ایران را متهم می کنند.
ایشان افزودند: البته دستگاه قضایی ما بدون ایراد نیست و بنده از اشکالات قوه قضاییه و قوه مجریه بی اطلاع نیستم اما باید نقاط مثبت و منفی را در کنار هم دید و نباید همه را با یک چوب راند.
حضرت آیت الله خامنه ای هزینه های فراوان و طرحهای پیچیده امریکا را برای ایجاد اختلاف سیاسی، مذهبی، قومی و زبانی در ایران، بی فایده و شکست خورده دانستند و افزودند: به اذن الهی ملت ایران و نظام اسلامی در همه عرصه ها امریکا را مأیوس خواهند کرد.
رهبر انقلاب اسلامی با مقایسه ریگان از رؤسای جمهور سابق امریکا با رئیس جمهور فعلی این کشور گفتند: ریگان از این فرد فعلی هم هنرپیشه‌تر بود و هم قوی‌تر و البته عاقل‌تر، و عملاً هم علیه مردم ایران اقدام کرد و هواپیمای مسافربری ما را زد، اما اکنون در درگاه الهی مؤاخذه و عذاب می شود و جمهوری اسلامی با اقتدار افزون‌تر به رشد و پیشرفت ادامه می دهد.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: این مسیر در دوره رئیس جمهور فعلی امریکا هم ادامه خواهد داشت و داغ از میدان خارج شدن یا ضعیف شدن جمهوری اسلامی بر دل اینها هم باقی خواهد ماند.
ایشان افزودند: البته بعضی مقامات امریکایی با نرمش های ظاهری و پوشاندن دست چدنی خود با دستکش مخملی، توانستند در برهه ای سر بعضی از ما را گرم کنند اما زود رسوا شدند و امروز حقیقت نیات پلید امریکا در قبال اسلام و جمهوری اسلامی کاملاً آشکار شده است.
رهبر انقلاب در بخش پایانی سخنانشان، اقتصاد درون زا و مقاومتی را علاج ابزار اصلی دشمن یعنی تحریم برشمردند و افزودند: مسئولان اقتصاد مقاومتی را جدی بگیرند و به زبان آوردن آن اکتفا نکنند و متوجه باشند که اقتصاد مقاومتی با واردات بی رویه و ضعف تولید داخلی نمی‌سازد.
ایشان با تأکید بر خرید اقلام مورد نیاز دستگاهها از تولیدات داخلی، مردم را به اقبال جدی به محصولات داخلی توصیه کردند و افزودند: اینها باطل السحر دشمن است، البته نیاز به زمان دارد و ممکن است در شش ماه یا یک سال جواب ندهد، اما تنها علاج واقعی است.
حضرت آیت الله خامنه ای هوشیاری در مقابل رو شهای مختلف دشمن از جمله نفوذ در دستگاههای تصمیم‌ساز و تصمیم‌گیر راکاملاً ضروری خواندند و گفتند: باید نقشه دشمن را درک کرد و چاپلوسی، ابراز محبتها و ارادتها و دعوت او برای دست دادن و گفتگو را جدی نگرفت.
سخن پایانی رهبر انقلاب این جمله بود: اگر این موارد را رعایت کنیم جمهوری اسلامی به حرکت رو به جلو ادامه می دهد و مشکلاتی نظیر تورم، رکود و مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم که بنده از آنها مطلع هستم با همت و تلاش مسئولان قابل رفع است و خداوند گره ها را باز خواهد کرد.
پیش از سخنان رهبر معظم انقلاب، آیت‌الله جنتی رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی در گزارشی با اشاره به مسئولیت این شورا در برگزاری مراسم‌ها، گفت: شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی متعلق به همه مردم است و تلاش می‌کند بدون وابستگی به جریانهای سیاسی، در همه برنامه‌ها، شعارها و قطعنامه‌های خود، انقلابی و مردمی عمل کند.
آیت‌الله جنتی حماسه ۹ دی را یوم‌الله و معجزه الهی دانست و با بیان اینکه مردم انقلابی ایران قریب ۴۰ سال در صحنه حاضر بوده‌اند، افزود: برای بزرگداشت چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب و برگزاری مراسمی باشکوه از ظرفیت همه نیروهای انقلاب استفاده خواهیم کرد.

 نظر دهید »

درسی از رسول خدا

03 دی 1396 توسط سليمي بني

 درسی از رسول خدا

 مردی از اصحاب پیامبر صلی‌الله علیه و آله در تنگدستی سخت قرار گرفت.

روزی زنش به او گفت: خوب است خدمت پیامبر صلی‌الله علیه و آله بروی و از ایشان تقاضای کمکی کنی.

آن مرد خدمت پیامبر صلی‌الله علیه و آله آمد، همین‌که چشم حضرت به او افتاد فرمود:

 هر که از ما چیزی درخواست کند به او می‌دهیم اما اگر خود را بی‌نیاز نشان دهد، خدا او را غنی خواهد کرد. (1)

 مرد از شنیدن این سخن با خودش گفت: منظور پیامبر صلی‌الله علیه و آله از این کلام من هستم، از همان‌جا برگشت و جریان را برای زن خود شرح داد. زنش گفت: حضرت نیز بشری است، به ایشان بگو آنگاه ببین چه می‌فرماید.

برای مرتبه دوم آمد؛ باز همان جمله را شنید.

سومین مرتبه که برگشت و همان جملات را از پیامبر صلی‌الله علیه و آله شنید،

  به نزد یکی از دوستان خود رفت و کلنگ دو سری از او به عاریه گرفت. تا شامگاه در کوه‌ها هیزم جمع‌آوری نمود و شب به‌طرف خانه بازگشت و هیزم را به پنج سیر آرد فروخت، نانی تهیه‌کرده و با زن خود میل کردند. فردا جدیت بیشتر کرد و هیزم زیادتری آورد؛ و هرروز مقدار زیادتر تا توانست یک کلنگ بخرد.

چندی گذشت در اثر فعالیت دو شتر و یک غلام خرید و کم‌کم از ثروتمندان شد.


♦️روزی خدمت پیامبر صلی‌الله علیه و آله شرفیاب شده و جریان زندگی و کلام حضرتش را بازگو کرد.

 پیامبر صلی‌الله علیه و آله فرمود: من گفتم کسی که بی‌نیازی جوید خدا او را بی‌نیاز گرداند. (2)


 منابع:
1- من سألنا أعطیناه و من إستغنی أغناه الله.
2- پند تاریخ 3/129 - وافی 2/139.

یکصد موضوع پانصد داستان جلد اول
 استاد سید علی اکبر صداقت

 

 نظر دهید »

سلوک بانوان

03 دی 1396 توسط سليمي بني

  سلوک بانوان 

 آیةالله حاج سیدمحمدصادق حسینی طهرانی مدّظلّه

  فطرت زن به گونه ایست که اگر بخواهد حیاتی طیّبه با آرامش و طمأنینه داشته و عشق الهی در قلبش طلوع کند و مسیر حرکت به سوی حضرت حق متعال را طیّ کند، راه آن استقرار و آرامش در خانه و پرداختن به تدبیر منزل و اهتمام به امور همسر و فرزندان و اجتناب از تردّد غیر ضروری در جامعه است.

  «نور مجرّد» ج 2 ص 601
 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 20
  • 21
  • 22
  • ...
  • 23
  • ...
  • 24
  • 25
  • 26
  • ...
  • 27
  • ...
  • 28
  • 29
  • 30
  • ...
  • 117
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

اشک های بی صدا

کد شامد:1-1-695173-64-4-1
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • ثواب گریه

Random photo

amirmahdipoor_14172537.jpg

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس