درسی از رسول خدا
درسی از رسول خدا
مردی از اصحاب پیامبر صلیالله علیه و آله در تنگدستی سخت قرار گرفت.
روزی زنش به او گفت: خوب است خدمت پیامبر صلیالله علیه و آله بروی و از ایشان تقاضای کمکی کنی.
آن مرد خدمت پیامبر صلیالله علیه و آله آمد، همینکه چشم حضرت به او افتاد فرمود:
هر که از ما چیزی درخواست کند به او میدهیم اما اگر خود را بینیاز نشان دهد، خدا او را غنی خواهد کرد. (1)
مرد از شنیدن این سخن با خودش گفت: منظور پیامبر صلیالله علیه و آله از این کلام من هستم، از همانجا برگشت و جریان را برای زن خود شرح داد. زنش گفت: حضرت نیز بشری است، به ایشان بگو آنگاه ببین چه میفرماید.
برای مرتبه دوم آمد؛ باز همان جمله را شنید.
سومین مرتبه که برگشت و همان جملات را از پیامبر صلیالله علیه و آله شنید،
به نزد یکی از دوستان خود رفت و کلنگ دو سری از او به عاریه گرفت. تا شامگاه در کوهها هیزم جمعآوری نمود و شب بهطرف خانه بازگشت و هیزم را به پنج سیر آرد فروخت، نانی تهیهکرده و با زن خود میل کردند. فردا جدیت بیشتر کرد و هیزم زیادتری آورد؛ و هرروز مقدار زیادتر تا توانست یک کلنگ بخرد.
چندی گذشت در اثر فعالیت دو شتر و یک غلام خرید و کمکم از ثروتمندان شد.
♦️روزی خدمت پیامبر صلیالله علیه و آله شرفیاب شده و جریان زندگی و کلام حضرتش را بازگو کرد.
پیامبر صلیالله علیه و آله فرمود: من گفتم کسی که بینیازی جوید خدا او را بینیاز گرداند. (2)
منابع:
1- من سألنا أعطیناه و من إستغنی أغناه الله.
2- پند تاریخ 3/129 - وافی 2/139.
یکصد موضوع پانصد داستان جلد اول
استاد سید علی اکبر صداقت