سرعت عشق
سرعت عشق
نزاعی را اهل طریقت طرح کرده اند از عقل و عشق و مطالب بسیاری از آن دو گفته اند.
گوییم عقل قدسی با عشق سازگاری دارد امّا عقل جزئی و نصیحتگر و مصلحت اندیش و قشری با عشق سازگاری ندارد و تشریح این مطلب خود احتیاج به کتابی دارد؛ که گفته اند:
« عاقل تا فکر کند عاشق زده و رفته » و ما را در این تحریر گنجایش بحث و نقد نیست.
عقل در شرحش چو خر در گل بخفت
شرح عشق و عاشقی هم عشق گفت
گفته اند « المجاز قنطره الحقیقه : یعنی عشق مجازی، پلی است به سوی حقیقت » چون مجاز متعلق به صورت و نقش و رنگ است عاقبتِ آن، مجهول است و عاشق گرفتار، معشوق را برای خود میخواهد و محور خودش را میداند تا جایی که به ناکامی میرسد دست به خودکشی میزند و سر و صدا راه می اندازد و اطرافیان را متهم میکند که او را درک نمیکنند و ندامت هایی که بعدها میگویند و … اگر این نوع مطالب گفته شود.
گر بگویم شرحِ این بی حدّ شود
مثنوی هشتاد تا کاغذ شود
از آنجایی که سیره عابدان، خائفان، عاشقان، راجین و … در سلوک با هم تفاوت دارد خواه ناخواه، آنکه با میل و شوق سلوک میکند زودتر میرسد و امن و اطمینان او را تأیید میکند.
«خلعت عاشق همه دیدار دوست »میباشد لذا با طرب و عاشقانه گام برمیدارد.
مقامات معنوی؛ مقام عاشقین