آیا قرآن خوانده ای
آیا قرآن خوانده ای
تبلیغات وارونه و گسترده دستگاه اموی چنان گروهی را بی خبر و گمراه کرده بود که بعد از جریان کربلا وقتی امام سجاد و دیگر بازماندگان کربلا را به صورت اسیر در شام می بردند ، پیرمردی نزدیک امام سجاد(ع ) آمد و گستاخانه گفت :
سپاس و حمد خداوندی را که شما را هلاک کرد و شهرها را از مردان شما راحت نمود و امیرمؤمنان یزید را بر شما چیره ساخت .
امام سجاد(ع ) به او فرمود :
ای پیرمرد آیا قرآن خوانده ای ؟
گفت : آری
فرمود : آیا این آیه را بلدی ؟
قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القرابی
بگو ای پیامبر من برای رسالت خود پاداشی نمی خواهم جز مودت و دوستی با نزدیکانم .
➖پیرمرد گفت : آری ، این آیه را به یاد دارم .
امام فرمود : نزدیکان پیامبر ما هستیم .
سپس فرمود : آیا این آیه را به خاطر داری ؟ وآت ذالقربی حقه حق خویشان را ادا کن .
➖پیرمرد گفت : آری به خاطر دارم .
فرمود : خویشان پیامبر ما هستیم .
امام ادامه دادند :
ای پیرمرد ! آیا این آیه را به یاد داری ؟
واعملوا انما غنمتم من شی ء فان لله خمسه و للرسول ولذی القربی
و بدانید که آنچه را (در کسب و کار) سود ببرید ، خمس آن برای خدا و رسول و خویشان اوست .
➖پیرمرد عرض کرد : آری این آیه را نیز می دانم .
امام فرمود : خویشان پیامبر در این آیه ما هستیم .
سپس فرمود : ای پیرمرد آیا این آیه را خوانده ای که : انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا
خداوند اراده کرده که ناپاکی را از شما اهل بیت ببرد و پاکتان گرداند .
➖پیرمرد عرض کرد : آری ، به یاد دارم .
امام سجاد(ع ) فرمود : منظور از اهل بیت که خداوند در این آیه آنها را پاک نموده ، ما هستیم .
➖پیرمرد از شنیدن این مطالب در سکوتی عمیق فرو رفت و از جسارتهایی که به ساحت مقدس امام کرده بود ، شرمنده و پشیمان شد و عرض کرد : به راستی شما را به خدا سوگند شما از خاندان نبوتید ؟
امام فرمودند : آری به خدا سوگند ما همان اهل بیت پیامبریم ، سوگند به جدمان رسول خدا(ص ) ما از همان خاندان می باشیم .
➖پیرمرد وقتی آن حضرت و همراهانش را شناخت ، به گریه افتاد و هیجان زده شد و بر اثر شدت ناراحتی عمامه خود را بر زمین افکند و سپس به طرف آسمان بلند کرد و گفت :
خداوندا ! ما از دشمنان آل محمد(ص ) خواه جن باشند یا انس ، بیزاری می جوییم ؛ آنگاه به امام (ع ) عرض کرد :
آیا توبه من پذیرفته می شود ؟
فرمود : آری
➖عرض کرد : پس من نادم و پشیمانم و توبه کردم .
این جریان را به یزید گزارش دادند ، یزید دستور قتل پیرمرد را صادر کرد .
ماءمورین یزید او را کشتند .
عاقبت بخیران عالم