اشک های بی صدا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

پاسخ به شایعه «جشن پوریم...»

09 اسفند 1396 توسط سليمي بني

پاسخ به شایعه «جشن پوریم…»

 متن شایعه

” تاریخچه 13 بدر چیست ؟ کشتار و هولوکاست ایرانیان در تاریخ 13 فروردین در زمان خشایارشا توسط یهودیان اتفاق افتاد و پس از آن هرسال ایرانیان به یاد آن کشتار 13 فروردین از شهرها خارج می شوند و یهودیان آن را به نام پوریم جشن می گیرند . در کتاب عهد عتیق درباره این داستان آمده است:

پاسخ شایعه

1. داستانی با نام «استر و مُردخای» و ماجرای «پوریم» در کتاب عهد عتیق آمده است و صرف نظر از صحت یا نادرستی آن ، تمام تحلیل هایی که در مورد آن می شود ، بر همین مبناست .

2. این داستان تنها در منبع فوق آمده و مشخصا عهد عتیق متونی تحریف شده و عموما غیر قابل استناد است !

3. در هیچ یک از آثار قدیمی و الواح به دست آمده از دوران هخامنشی ، نامی از «استر» وجود ندارد و حتی تاریخ برگزاری جشن پوریم (سیزده ازار «اسفند ماه») با سیزده بدر (13 فروردین) متفاوت است !

4. «هرودوت» که از او به عنوان پدر علم تاریخ یاد می کنند و کتاب خود را در دوره هخامنشی به رشته تحریر در آورده ، کوچکترین اشاره ای به واقعه «پوریم» نکرده است !

5. بر اساس نوشته های هرودوت که کمتر از صد سال پس از خشایارشا می زیسته ، همسر خشایارشا (ملکه ایران و مادر اردشیر یکم) ، «آمستریس» دختر «هوتن» یا «اتانُس» ، یکی از سران هفت خاندان بزرگ پارسی بوده است و نامی از استر و یا همسری یهودی آورده نشده است. چنانکه اصولا پادشاه ایران نمی توانسته همسری خارج از 7 خاندان بزرگ پارسی خصوصا یهودی برگزیند !

6. پروفسور «امیلی کورت»، استاد تاریخ «کالج سلطنتی لندن»، در کتاب «The Persian Empire» تاکید می کند که کتاب استر در دوره «هلنیستی» (یونانی مآبی) تدوین شده و به اعتقاد او کتاب «استر» قرنها پس از زمان مورد ادعای یهودیان و دست کم در زمان حاکمیت جانشینان «اسکندر» در خاورمیانه (سلوکیان) نوشته شده است. کشف «الواح بحرالمیت» که از قدیمی ترین آثار مکتوب یهودی هستند، این نظر را تأیید می کند. در میان نزدیک به صد طوماری که طی سال های 1947 تا 1956 میلادی در «بحرالمیت» کشف شد، اثری از کتاب استر وجود ندارد !

7. برخی از پژوهشگران تاریخ ایران باستان، مانند «ایمان نوروزی»، عدم اشاره مستقیم به خداوند در این کتاب(مردخای و استر) بر خلاف سایر متون مقدس یهودی و تلاش کلیسای کاتولیک برای اضافه کردن شش فصل، با موضوع دعا به درگاه خداوند به این کتاب را ، دلیلی بر غیریهودی بودن این داستان می دانند و معتقدند احتمالاً این داستان از افسانه ها و روایت های بین النهرین به ادبیات یهودی راه یافته است !

8. باید توجه داشت که برخی از مورخان دوران باستان، مانند «یوسفوس» (10-37 میلادی)، که ظاهراً یهودی است، نام «اخشوروش» را ترجمه یونانی «اردشیر» می دانند و برخی از متفکران مسیحی، مانند «ابوالفرج بن هارون ملطی»، اسقف کلیسای ارتدکس شرق، «اخشوروش» را «اردشیر دوم» هخامنشی معرفی کرده اند، نه «خشایارشا» !

9. ماجرای «پوریم» ، در کتاب «استر»، به قدری شبهه آمیز و قابل تشکیک است که حتی مورخان صهیونیست از جمله «شائول شاکد» نیز نتوانسته اند آن را به طور کامل تأیید کنند !

10. موضوع تناقضات تاریخی و افسانه بودن کتاب «استر» و داستان «پوریم»، توسط «رابرت.ج.لیتمن»، استاد تاریخ دانشگاه هاوایی آمریکا، در مقاله مفصل و جامع او با عنوان «سیاست دینی خشایارشا و کتاب استر»، هم مورد تأکید قرار گرفته است.

11. از شخصی به نام مُردخای، تنها در منابع مربوط به زمان تصرف اورشلیم توسط بخت النصر یاد شده است. حال آن که میان دوران بخت النصر تا دوران خشایارشا، دست کم یک فاصله تاریخی 112 ساله وجود دارد!

12. در کتاب استر مواردی گفته می شود که تناقض آشکار با دوره هخامنشیان دارد. بعنوان مثال با توجه به کتیبه های هخامنشی می دانیم که شاهنشاهی هخامنشی بیست و چند ایالت داشته است، اما در کتاب استر، ١۲٧ ولایت برای فرمانروایی اخشورش قائل می شود !

13. البته باید توجه داشت که یهودیان (خصوصا صهیونیستها) به این داستان جعلی اعتقاد کامل دارند و هر ساله جشن پوریم را به عنوان نماد کشتار ایرانیان با آداب عجیب و دور از دین و عقل ، همچون خوردن مشروب تا جایی که دیگر توان تشخیص مطلبی را نداشته باشند ، خوردن خون یا مایعات به رنگ آن و … گرامی می دارند !!

که تحلیل ها و گزارشات مختلفی در این خصوص در دسترس می باشد .

منابع :

* www.britannica.com/EBchecked/topic/154274/Dead-Sea-Scrolls/233773/Discovery-and-description

* www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931219000848

* www.mashreghnews.ir/fa/news/203988

http://shayeaat.ir/post/213

 

 نظر دهید »

فرقه‌ای به نام رائیلیان..

09 اسفند 1396 توسط سليمي بني

 فرقه‌ای به نام رائیلیان..

رائیلیسم یا  رائیلیان در سال 1970 توسط کلود وریلهون تاسیس شد وی مدعی شد که در پاریس با موجودی فضایی ملاقات کرده و او را به عنوان پیامبر عصر جدید برگزیده اند این فرقه  نوظهور برای نفوذ در لایه های مختلف اجتماعی اذعان می کند، تمامی پیامبران الهی را قبول دارد با این تفاوت که ایشان را نه خداوند، بلکه انسانهایی ساکن کرات دیگر فرستاده اند که 25000 سال پیشرفته تر از انسانهای  زمینی می باشند.
آموزه‌های آن بیشتر شبیه به آموزه‌های آیین‌ یهود و  کابالا می‌باشد.

 این فرقه با تکثیر یک سری  ویدئوهایی با نام «سوره تماشا» و ترجمه‌ی  کتاب‌های این فرقه به زبان  فارسی و تشکیل  سایتی سعی در جذب افراد دارد.

 این فرقه اعتقاد دارند که تمام مخلوقات توسط فرازمینی‌ها از طریق علم ژنتیک حیات بخشیده شده است. آن‌ها معتقدند که الوهیم در سیاره‌ای پیشرفته و پاک و سرشار از لذات زندگی می‌کند و برای تشریف فرمایی او بر روی زمین باید انسان‌ها از خود اشتیاق نشان دهند و یکی از راه‌های نشان‌دادن این اشتیاق در نظر گرفتن سفارت‌خانه‌ای برای او است.


رائیلیان نام آیینی است که  پیروان آن بر این باورند که موجوداتی به نام الوهیم توسط سفینه‌های فضایی که ما آنها را اشیاء پرنده ناشناخته می دانیم به روی زمین آمده و از طریق علم ژنتیک انسانها را بر روی کره زمین ساخته اند.

آنها معتقدند کلیه ادیانی مثل یهودیت، مسیحیت، اسلام و بوداییتوسط الوهیم برای تکامل بشر به پیامبران داده شده است.


 الوهیم،  رائیلیان و تورات تحریف شده

نام  الوهیم بارها در تورات استفاده شده است که به موجوداتی اشاره دارد با پوست درخشنده که از آسمان به زمین نرول کردند که با اینکه مهربانند اما در واقع ترکیبی از دجال و شیطان هستند.

نام الوهیم در بسیاری از کتیبه های باستانی و کتب پیش از میلاد به وفور به چشم می خورد اما مسئله این است که اصلاً کسانی به این نام با فراماسونی به نام رائیل تماس نگرفته اند و این نقشه ای از پیش طرح ریزی شده برای حمله به ادیان الهی بویژه اسلام است.

وجود موجودات عجیب الخلقه به عنوان خدا یا پیامبر، اعتقاد به وجود بشقاب پرنده به عنوان مرکب خدایان خالق بشر، تأکید شدید بر ضرورت شبیه سازی سلولی و تأکید بر ضرورت ترویج نمادهای ماسونی و صهیونیستی بویژه ستاره داوود به عنوان اصلی ترین نماد این  فرقه ضاله از جمله معتقدات رائیلی هاست.

 پایتخت رائیلیان و ارتباط آن با  فراماسونری

گفتنی است رائیلی‌‏ها اورشلیم (بیت‌‏المقدس) را پایتخت جهانی و آرمانی خود معرفی و اعلام کرده‌‏اند که قصد دارند سفارت (پایتخت خدای فضایی خود) را که نقشه و پلان آن آماده نیز ارائه شده، در این شهر مقدس که مرکز پیوند ادیان توحیدی و ابراهیمی به شمار می‌‏رود برپا کنند تا از این طریق عقاید انحرافی خود را به مؤمنان موحد دنیا تحمیل کنند.

رائیل که خود یکی از فراگیرترین کلوب های ماسونی جهان است، ارتباط وثیق با فراماسونرها،  صهیونیست ها و  بهایی‌‏ها دارد و در کشورهای مختلف جهان از جمله آمریکا، انگلیس، فرانسه، اسرائیل، کانادا و بیشتر کشورهای اروپایی نفوذ فراوانی دارد.

در سال‌‏های اخیر تمرکز فراوانی بر روی منطقه خاورمیانه و بویژه ایران، بحرین، فلسطین، عربستان و امارات داشته‌ و روزنامه المستقبل چاپ بیروت نیز چندی پیش از دستگیری ده ها تن از افراد متعلق به این فرقه ضاله در لبنان خبر داده است.

 رائیلیان و ژنتیک

این  فرقه ضاله همچنین به علم ژنتیک و بحث شبیه‌‏سازی انسان توجه خاصی نشان می‌‏دهد و آن‌‏طور که چند سال پیش در خبرها هم آمده بود نخستین زنی که در آمریکا تن به شبیه‌‏سازی داد چند ماه بعد ناپدید و به اسرائیل منتقل شد.مبلغان این فرقه که روزبه‌‏روز در حال گسترش است هم‌‏اکنون دارای پایگاه‌‏ها، دفاتر و اشخاصی است که در بیش از 100 کشور و به ده ها زبان زنده دنیا فعالیت دارند و با سوءاستفاده از اعتقادات دینی مؤمنان ادیان مختلف تلاش می‌‏کنند مسلک خود را برحق نشان دهند.‌‏

نخستین کسی که مبانی عقیدتی این مسلک را پی‌‏ریزی کرد در سال 1973 (1353 شمسی) با فرود بشقاب‌‏پرنده‌‏ای در کشور فرانسه ادعا کرد که این وسیله از سوی الوهیم یعنی خدای فرقه رائل ساخته شده و درون آن پیامبری است که از سوی او و برای آماده‌‏سازی سیاره زمین به‌‏منظور فرود خدا بر روی این سیاره آمده که تصویر ارائه شده از موجود مورد ادعای وی، دقیقاً مشابه ئی تی، موجود فضایی مورد استفاده در فیلم اسپیلبرگ است.‌‏
رائیلیان در ایران

عمده تبلیغات فارسی این فرقه از طریق کشور کانادا انجام می‌‏شود و کتاب‌‏های تبلیغی آنها به زبان فارسی از طریق شبکه پیچیده جهانی رائلی‌‏ها به کشور قاچاق می‌‏شود.

ریاست شبکه ماسونی این فرقه در ایران بر عهده شخصی به نام دکتر مهران سام و مدیریت اجرایی آن بر عهده آرش ایزدی است که تلاش شبانه روزی آنها از طریق ده ها سایت، وبلاگ، کتب قاچاق و غیرقانونی و جزوه های زیرزمینی، بر محور ترویج بی خدایی و اعتقاد به موجودات ماورائی و بشقاب پرنده هاست

که در این راستا حتی از برخی نمادهای شیعی و مرتبط با عزاداری های محرم برای نیل به اهداف خود سود می جویند.

رائیلیان و هالیوود

تمامی موجودات ماورائی مورد اعتقاد فرقه های ضاله، ماسون ها، صهیونیست ها، کابالیست های ‌هالیوود و مانند آنها بر سر یک حرف با هم توافق دارند و آن هم پایان دنیا در سال 2012میلادی است که در این سال، کره زمین بکلی تغییر خواهد کرد و میلیاردها انسان کشته خواهند شد.

این موجودات به همراه بسیاری از همکاران خود، پروژه ای را ایجاد کرده اند به نام پروژه صعود به بُعد چهارم و پنجم (Ascension) و هزاران کتاب در این باره در غرب چاپ شده است.

 کانال های  رادیویی بسیاری هم پیام های این موجودات را به مردم می رسانند و بویژه  رادیو بی بی سی برنامه های متنوعی در این باره پخش می کند که محور آنها بر این موارد است که خدا متعدد است!

 نظر دهید »

مهدويّت در قرآن كريم (بخش اول)

09 اسفند 1396 توسط سليمي بني

 مهدويّت در قرآن كريم (بخش اول)

 همان طور كه اشاره شد، در قرآن كريم آيات فراواني وجود دارد كه مسأله مهدويّت و حكومت جهاني توحيد و قرآن و عدالت و فضيلت و معنويت و رفاه و امنيّت در آنها مورد تأكيد قرار گرفته است. اكنون به نمونه هايي از آن آيات اشاره مي كنيم.

  قرآن كريم در بيان سرانجام تاريخ بشر مي فرمايد:وَ لَقَدْ كَتَبْنَا فىِ الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِىَ الصَّلِحُون‏: هرآينه در زبور، پس از آنچه در تورات نگاشته بوديم، يا پس از يادآوري، نوشتيم كه( حاكميّت) زمين را بندگان شايسته من به ارث خواهند برد.

  همچنين قرآن كريم مي فرمايد:
إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُها مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِين: زمين متعلّق به خداست؛ خداوند حكومت زمين را به هرگروه از بندگانش كه بخواهد، مي رساند( در هر دوره اي گروهي در روي زمين حاكم اند) امّا سرانجامِ تاريخ بشر، حكومت در دست بندگان پرهيزگار خدا قرار خواهد گرفت.

  در دوره هاي زيادي از تاريخ طواغيت، ستمگران، جنايت كاران، غارت گران، فاسدان و نااهلان چه آشكارا به عنوان ديكتاتور فاسد و ظالم و خداناشناس و چه در جامه نفاق و با شعارهاي ديني و بسيار زيبا، امّا با عملكردهاي بسيار زشت و غير الهي، در جوامع بشري حكومت كرده اند. به بيان ديگر در دوره هايي ديكتاتورها با صراحت ديكتاتوري و ستم كرده اند و در دوره هايي به اسم مردم سالاري و دموكراسي و جمهوريّت و به نام دين و معنويت، در بين بشر ديكتاتوري و ظلم ورزيده اند. علي رغم همه آنچه در طول تاريخ بشر رخ داده است و حكومت جوامع بشري در دست فاسدان نااهل و خدانشناسان فرعون صفت بوده است؛ قرآن كريم تأكيد مي كند كه والعاقبةُ للمُتَّقين: حكومت كره زمين سرانجام ازآنِ بندگان پرهيزگار خدا خواهد بود.

  همچنين قرآن كريم مي فرمايد:
هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَدينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كلّه: خداكسي است كه رسولش راهمراه باهدايت و دين حق براي بشر فرستاد؛ تا آن دين را بر همه آيين ها و مذاهبي كه بر روي زمين حاكم است، غالب و چيره كند.

 اين مضمون در آيه ديگري اين گونه آمده است: كَتَبَ اللَّهُ لَأَغلِبَنَّ أَنا وَرُسُلي ۚ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزيزٌ: خداوند چنين مقرّر داشته كه من و رسولانم پيروز خواهيم شذ؛ چراكه خداوند قوي و شكست ناپذير است.

  بي شك چنين امري تا امروز واقع نشده است. هنوز قسمت اعظمِ جمعيّت كره زمين به اسلام و قرآن باور نياورده اند. پس اين وعده ناظر به آينده ايست كه چنين امري در جهان واقع خواهدشد و تنها دين حاكم بر روي زمين اسلام و تنها كتاب آسمانيِِ رايج در بين بشر قرآن كريم خواهد شد.

  همچنين خداوند متعال مي فرمايد:
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا ۚ وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ : خداوند به كساني از شما كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند وعده داد كه خلافت زمين را به آنها ببخشدو آنها را به اقتدار و حاكميّت برساند؛ همانطور كه مؤمنان صالح گذشته را به خلافت رساند؛ و ديني را كه ( خداوند متعال) براي شما پسنديده در سراسر جهان استقرار بخشد و پس از دوران خوف و اضطراب و نگراني كه بر بشريّت حاكم است، امنيّت را بر جهان حاكم كند. در آن شرايط تنها خدا پرستيده مي شود و هيچ چيز در عبادت و بندگي همتاي خداي متعال نخواهد بود و كسي كه پس از اين نسبت به آن كفر ورزد از گروه فاسقان خواهد بود.

 جان جهان ص٤٢-٤٥

 نظر دهید »

خانم حاتمی! اگر واقعا ایرانی بودی . . .

03 اسفند 1396 توسط سليمي بني

خانم حاتمی! اگر واقعا ایرانی بودی . . .

1️.دلم می‌خواست یک بار - فقط یک بار - یک هنرمند ایرانی در یکی از جشن‌واره‌های بین‌المللی بلندگو را در دست می‌گرفت و به سه دهه اعمال تحریم‌های اقتصادی «فلج‌کننده» دولت‌هایشان علیه مردم کشورش اعتراض می‌کرد.  لیلاحاتمی …
2️.یک بار فقط٬ از تحریم قطعات هواپیماهای مسافربری که تا کنون منجر به مرگ صدها هموطنش شده‌اند و هر پرواز را برای مسافران ایرانی و خانواده‌‌هایشان به یک تجربهء عذاب‌آور و پُراضطراب تبدیل کرده‌اند٬ شکایت می‌کرد…
3️.یک بار فقط٬ به چهل سال «ایران‌هراسی» سیستماتیک و «امنیتی‌سازی» بی‌وقفه علیه ایرانیان در رسانه‌‌ها و فیلم‌ها و کتاب‌های غربی و معرفی کردن آن‌ها به عنوان ملتی متحجر و «تروریست» و جنگ‌طلب و خطرناک اعتراض می‌کرد…

4️.یک بار فقط٬ به انگشت‌نگاری از شهروندان ایرانی در مرزهای آمریکا و تحقیر خانواده‌های ایرانی در اداره‌های مهاجرت و سفارت‌خانه‌های اروپا و مسدود کردن حساب‌های بانکی ایرانیان مقیم این کشورها و ممانعت از تحصیل دانشجویان ایرانی در برخی از رشته‌ها٬ معترض می‌شد…
5️.یک بار فقط٬ از حضور ناوهای جنگی آمریکا در ۵ دقیقه‌ای سواحل کشورش و اسقرار دهها پایگاه نظامی دور تا دور مرزهای کشورش و وجود هزاران موشک‌ مسلح به کلاهک‌های هسته‌ای نشانه‌گرفته به سوی شهرهای کشورش٬ ابراز نگرانی می‌کرد..

6. یک بار فقط٬ از سلاح‌های شیمیایی که دولت‌های غربی به صدام فروخته‌اند سخن می‌گفت و صدای دهها هزار هموطن معلول شیمایی‌‌اش می‌شد که ۳۰ سال است هر نفس‌‌شان بوی گاز خردل می‌دهد و پوست‌شان تاول میزند و مغز استخوانشان آتش می‌گیرد…

7. یک بار فقط - مثلاً مثل  مایکل‌مور- بلندگو را در دست می‌گرفت و صدای مردم جنگ‌زدهء منطقه‌اش میشد یا هر منطقهء دیگری در جهان که مردمش قربانی سیاست‌های جنگ‌طلبانه و سلطه‌جویانه و استعماری و ضعیف‌کُش قدرت‌های غربی شده‌اند…
 

 نظر دهید »

اشتیاق به مرگ

30 بهمن 1396 توسط سليمي بني

 اشتیاق به مرگ

 
فرض کنید غوّاصی را با یک طناب به عمق دریا فرستاده باشند تا سبدی از مروارید را بالا بیاورد. طبیعتاً آن غوّاص همین که یک سبد مروارید جمع آوری کرد، طناب را تکان می دهد که مرا بالا بکشید. چرا؟ چون می ترسد که خطری برای او پیش بیاید و نتواند خود را بالا بکشد.
انسان هم در دنیا همینطور است. ما اهل این دنیا نیستیم. این دنیا محل زیرآبی ماست. همانطوری که غوّاص اهل زیر آب دریا نیست و برای برنامه ای او را به زیر آب فرستاده اند، انسان هم اهل عالم معنویت و عالم ملکوت و بالاست، و برای برنامه ای او را به ته این دریا فرستاده اند. حال اگر غوّاص چیزی را جمع نکرده باشد، هر چه از بالا طناب را تکان بدهند که موقع بالا آمدن است، می گوید من هنوز کاری نکرده ام، دلش می خواهد طناب را تکان ندهند و خودش هم هیچوقت آن را تکان نمی دهد. بر خلاف آن کسی که سبدش را پر کرده باشد، خودش طناب را تکان می دهد که مرا بالا بیاورید.
انسان هنگامی که اعمال صالحی انجام داده، دائماً اصرار و اشتیاق دارد که از این دنیا برود، تا مبادا اعمالش از کف برود و تمنای مرگ دارد. اما آنکه اعمال صالحی ندارد، نه تنها تمنا و آرزوی مرگ ندارد بلکه از آن وحشت هم دارد.
 آیت الله حائری شیرازی

 نظر دهید »

روش امتحان الهی

30 بهمن 1396 توسط سليمي بني

 روش امتحان الهی

 
انسان در این عالم دائماً در حال آزمایش به سر می برد، با این تفاوت که نوع آزمایشها فرق می کند، یکی را آزمایش می کنند تا جایی که می شود قویترین انسانها، و یکی را آزمایش می کنند تا جایی که می شود ضعیف ترین انسانها. نوع سؤال فرق می کند و گرنه سؤال، سؤال امتحانی است.
معلم در امتحان یکی را از اول کتاب امتحان می کند، یکی را از وسط کتاب و یکی را از آخر کتاب.
اگر معلم بداند که شاگرد کجای کتاب را خوانده و کجا را نخوانده، از آنجایی سؤال می کند که شاگرد نخوانده است.
خدا هم در امتحانات چنین سؤالاتی را خواهد داشت. حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه می فرماید:« ولکن الله یختبر عباده بما یجهلون اصله»
خداوند بندگان خود را امتحان میکند به چیزی که از اصل آن غافل و نسبت به اصل آن جاهل اند.
خداوند وقتی ملائکه را امر به سجده بر آدم نمود که، آنان را تعلیم نداده بود و نسبت به اصل و حقیقت آدم جاهل بودند، نه آن وقتی که آدم را شناختند.
اینکه بعضی می گویند ما تا ندانیم چرا باید وضو بگیریم، یا چرا اینگونه وضو بگیریم… وضو نمی گیریم یا اینگونه وضو نمی گیریم، خوب اگر بدانند که دیگر از علم خود اطاعت کرده اند نه از خدا! مطیع معلومات خود شده اند، نه مطیع فرمان خدا!.
 آیت الله حائری شیرازی

 نظر دهید »

خطبه ی فدکیه (قسمت سیزدهم)

30 بهمن 1396 توسط سليمي بني

 خطبه ی فدکیه (قسمت سیزدهم)

 بعد از اینکه حضرت زهرا (س) رو به انصار کردند و فرمودند: أَيُّهَا الْمُسْلِمُونَ أَ أُغْلَبُ عَلَى إِرْثِي: اي مسلمان‌ها! آيا سزاوار است که من در مورد ارثم از پیامبر خدا مغلوب واقع شوم و به زور این را از من بگیرند و شما تماشاچی باشید؟ رو به ابوبكر كردند و با او مشغول صحبت شدند؛ چون ابوبکر مدّعي شد كه من از پيامبر شنيدم كه فرمودند: لا نورث، ما تركنا صدقة: ما پيامبران هیچ ارثي برجاي نمي‌گذاريم و آنچه از ما برجاي ماند صدقه است و بايد به فقرا داد و لذا گفت: به موجب اين حديث پیغمبر است كه ما  فدك را تصرّف كرديم و آن را مي‌خواهيم صرف كارهای خيریه كنيم.

  حال حضرت زهرا علیها سلام رو به ابوبكر كردند و فرمودند: يَا ابْنَ أَبِي قُحَافَةَ أَ فِي كِتَابِ اللَّهِ أَنْ تَرِثَ أَبَاكَ وَ لَا أَرِثَ أَبِي؟! ای ابوبکر! اي پسر ابي قحافه! آيا در كتاب خدا قرآن آمده است كه به توی ابوبکر از پدرت ارث برسد وَ لَا أَرِثَ أَبِي و به من فاطمه‌ی زهرا، دختر رسول الله از پدرم چيزي به ارث نرسد؟

  لقَدْ جِئْتَ شَيْئاً فَرِيًّا: چيز عجيب و شگفت و زشتی را تو به عرصه آوردي.

  أ فَعَلَى عَمْدٍ تَرَكْتُمْ كِتَابَ اللَّهِ وَ نَبَذْتُمُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ: آيا شما عمداً و عالماً و عامداً كتاب خدا را رها كرديد و دستوراتش را به پشت‌ سر خود مي‌اندازيد؟

  إذْ يَقُولُ وَ وَرِثَ سُلَيْمانُ داوُدَ: آنجايي كه قرآن فرمود: سليمان از داود ارث برد؛ ارث داود پیامبر به سلیمان نبی که فرزندش بود رسید؛ چطور تو می‌گویی که پیغمبر فرمود ما انبیا چیزی از خودمان به ارث نمی‌گذاریم؛ اين حرف تو جعلي و دروغ است؛ این حرفِ پیغمبر نیست به این دلیل که خود رسول الله فرمودند: كثرت علي الكذابة و استكثر: دروغ‌بندان به من رسول الله زياد شده‌اند و بعد از مرگم بيشتر خواهند شد و لذا از این به بعد هر وقت جمله‌اي از من رسول الله نقل كردند آن را به قرآن عرضه كنيد اگر با قرآن هم‌خواني داشت بپذيريد؛ اگر با قرآن تعارض داشت فاضربوا علي الجدار: به ديوار بزنيد؛ پرتش کنید آن طرف؛ این حرف دروغ است؛ من یک همچنین حرفی را نگفتم. اینجا قرآن به صراحت مي‌گويد: ارث پیامبری به نام داود علیه السلام به پیامبر دیگری به نام سلیمان که فرزندش بود رسيد.

  و قَالَ فِيمَا اقْتَصَّ مِنْ خَبَرِ يَحْيَى بْنِ زَكَرِيَّا إِذْ قَالَ فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا يَرِثُنِي وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ: و همین طور قرآن در ماجرای زکریا نقل کرد که زکریا در مقام دعا به خدای متعال عرض کرد: خدايا از جانب خود فرزندي به من عنايت كن كه دوست من باشد؛ رفیق من باشد؛ تا از من و خاندان يعقوب ارث ببرد.پس ارث زکریای پیغمبر هم به یحیی رسید.

  و قَالَ وَ أُولُوا الأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى‏ بِبَعْضٍ فِي كِتابِ اللَّهِ: و خدای متعال در قرآن فرمود: خويشاوندانی که خویشاوند رحمي هستند، برخي نسبت‌به برخي ديگر اولی هستند؛ یعنی نسبت به غریبه ها، فامیل های رحمی اولویت دارند.

  و قَالَ يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الأُنْثَيَيْنِ: و باز خداي متعال در قرآن فرمود: خدای متعال به شما در مورد فرزندانتان توصيه مي‌كند كه ارث فرزند ذکور و پسر دو برابر ارث فرزند دختر است.

  و قَالَ إِنْ تَرَكَ خَيْراً الْوَصِيَّةُ لِلْوالِدَيْنِ وَ الأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ: هنگامي كه زمان مرگ يكي از شما فرا رسيد بر شما واجب شده است كه براي والدين و نزديكانتان وصيّت كنيد و اين حكم حقّي است براي اهل تقوا. یعنی حضرت دارند به  آیات ارث اشاره می کنند که هر مسلمانی از جمله رسول الله (ص) مصداق این حکم است…
ادامه دارد…
      استاد مهدی طیب- جلسه 12 آذر 83
 فايل صوتي خطبه فدكيه با صداي مهدي صدقي
 

 نظر دهید »

خطبه ی فدکیه (قسمت دوازدهم)

30 بهمن 1396 توسط سليمي بني

 خطبه ی فدکیه (قسمت دوازدهم)

  و كِتَابُ اللَّهِ بَيْنَ أَظْهُرِكُمْ: كتاب خدا در برابر شماست.

  أمُورُهُ ظَاهِرَةٌ: مطالب قرآن ظاهر است

 و أَحْكَامُهُ زَاهِرَةٌ: احكامش روشن است

 و أَعْلامُهُ بَاهِرَةٌ: پرچم‌هاي قرآن درخشان است

 و زَوَاجِرُهُ لائِحَةٌ: نهي‌هاي قرآن كاملاً شفاف،

 وأَوَامِرُهُ وَاضِحَةٌ: و اوامرش واضح است؛ یعنی نکته ی مبهمی نبود که شما دست به این کار زدید. قرآن همه چیز را شفاف کرده بود

 و قَدْخَلَّفْتُمُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ: شما قرآن را به پشت‌ سر انداختيد.

  أ رَغْبَةً عَنْهُ تُرِيدُونَ: آيا طالب بي‌رغبتي نسبت به قرآنيد؟ یعنی دل از قرآن بریده اید ؛ کاری به قرآن ندارید.

  أمْ بِغَيْرِهِ تَحْكُمُونَ: آيا حكمیت غير قرآن را ترجيح داديد؟ و می خواهید غیر قرآن را بین خودتان حاکم کنید.

   بئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلاً: چه جايگزين بدی که کسی چیزی را به جای قرآن قرار دهد. برای ظالمان چه بد جایگزینی است آن چیزی که به جای قرآن بر می گزنند.

  و مَنْ يَتَّبِعْ غَيْرَ الإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ: و هر كس غير از اسلام ديني اختیار کند و بجويد و طلب کند هرگز از او پذيرفته نيست و در آخرت از زيان‌كاران خواهد بود.

  ثمَّ لَمْ تَلْبَثُوا إِلاّ رَيْثَ أَنْ تَسْكُنَ نَفْرَتُهَا: آن‌قدر درنگ نکردید؛ آن قدر صبر نكرديد كه اين داغ سنگين رحلت رسول الله كمي سبک شود، بعد دست به چنین جنایت هایی بزنید يا اين شتر چموش خلافت آرام بگيرد؛ نگذاشتید مدتی بگذرد.

  و يُسْلَسَ قِيَادُهَا: و نگذاشتيد كشيدن افسار اين شتر آسان شود، سهل شود؛ در همان شرایط فوراً آمدید آن را تصاحب کنید.

  ثمَّ أَخَذْتُمْ تُورُونَ‏ وَقْدَتَهَا وَ تُهَيِّجُونَ جَمْرَتَهَا: بعد آتشگيره‌ي خلافت را افروختيد و دامن خودتان را به آتش مي‌زديد تا این آتش را هرچه زودتر شعله‌‌ورکنید؛ این آتشی که بعد از رحلت رسول الله (ص) برپا کرده بودید.

  و تَسْتَجِيبُونَ لِهُتَافِ الشَّيْطَانِ الْغَوِيِّ: و نداي شيطان گمراه را اجابت مي‌كرديد.

  و إِطْفَاءِ أَنْوَارِ الدِّينِ الْجَلِيِّ: و براي خاموش كردن نورهاي دين روشن خدا تلاش مي‌كرديد.

  و إِهْمَاد سُنَنِ النَّبِيِّ الصَّفِي‏: و براي خاموش كردن و خمود کردن سنّت‌هاي پيغمبر برگزيده‌ي خدا تقلاّ مي‌كرديد.

  تسِرُّون‏ حَسْواً فِي ارْتِغَاءٍ: وقتي كسي بخواهد چيزي را یواشکی بخورد دستش را جلوي دهانش مي‌گيرد؛ در حقیقت به بهانه ی دست گرفتن جلوی دهنتان، شیر را یواشکی می خوردید؛ يعني حق اهل بيت ع را مي‌خورديد.

  و تَمْشُونَ ِلأَهْلِهِ وَ وُلْدِهِ فِي الْخَمْرَةِ وَ الضَّرَاءِ: و براي خانواده و فرزندان پيغمبر در پشت تپّه‌ها و درختان كمين گرفته بوديد و منتظر بوديد كه چگونه به اهل بیت پیغمبر (ص) حمله كنيد.

  و نَصْبِر مِنْكُمْ عَلَى مِثْلِ حَزِّ الْمُدَى: و ما صبر مي‌كنيم؛ شکیبایی می کنیم؛ باید راه شکیبایی را بر این صدمه هایی که مثل خنجر بران دارید به ما می زنید در پیش بگیریم.

  و وَخْزِ السِّنَانِ فِي الْحَشَا: و از فرو رفتن نوك نيزه‌هايتان در شكم‌هايمان باز هم صبوری می کنیم؛ از این همه ضربه ایی که دارید به ما اهل بیت می زنید.

  و أَنْتُمُ الآنَ تَزْعُمُونَ أَنْ لا إِرْثَ لَنَا: و حالا شما گمان مي‌كنيد كه ارث بر ما جايز نيست؟ ما از رسول الله ارث نمی بریم؟!

 حضرت دیگر می خواهند وارد بحث فدک شوند.
  أ فَحُكْمَ الْجاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ: آيا ابوبكر و ياران ابوبکر حكم دوران جاهليت را مي‌طلبند؟

  و مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْماً لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ و چه حكمي بالاتر و بهتر از حكم الهي براي گروهي كه اهل يقينند؟ أَ فَلا تَعْلَمُونَ؟ آيا نمي‌دانيد؟

  بلَى تَجَلَّى لَكُمْ كَالشَّمْسِ الضَّاحِيَةِ أَنِّي ابْنَتُهُ: آیا نمی دانید من چه کسی ام؟ آیا مسأله را نمی فهمید؟ بلي، آن حقيقت مثل آفتاب درخشان برای شما واضح است من دختر رسول الله هستم.

  أيُّهَا الْمُسْلِمُونَ أَ أُغْلَبُ عَلَى إِرْثِيَه‏: ای مسلما‌‌‌ن‌ها آيا من در مورد ارثم مغلوب واقع شوم؛ اين‌گونه به من تهاجم كنند و ارث مرا از کفم بيرون بیاورند؟!

ادامه دارد…
  استاد مهدی طیب- جلسه 12 آذر 83

 نظر دهید »

خطبه ی فدکیه (قسمت یازدهم)

30 بهمن 1396 توسط سليمي بني

 خطبه ی فدکیه (قسمت یازدهم)

  و أَنْتُمْ فِي رَفَاهِيَةٍ مِنَ الْعَيْشِ: و هنگامی که علی علیه السلام در دل سختی ها فرو می رفت، شما در خوشي‌ها زندگی می کردید؛ مشغول رفاه‌تان بودید؛ این علی بود که خطر می کرد؛ و برای دفاع از دین سختی می پذیرفت.
  وادِعُونَ فَاكِهُونَ آمِنُونَ: شما در گهواره‌ي امن خودتان متنعّم بوديد؛ در حالي كه علي علیه السلام در دل سختی ها قرار داشت.
  تتَرَبَّصُونَ بِنَا الدَّوَائِرَ: آن روزها چشم به اين دوخته بوديد كه کی ورق بر می گردد و روزگار عليه ما موضع مي‌گيرد ؛ آن روزها چشم به این دوخته بودید؛ در زمان رسول الله(ص) طرح نابودی ما اهل بیت را ریخته بودید.
  و تَتَوَكَّفُونَ الأَخْبَارَ: و گوش به زنگ بودید كه چه زماني خبر فوت رسول الله (ص) مي‌رسد كه توطئه‌هاي خودتان را عملي كنيد.
  و تَنْكِصُونَ عِنْدَ النِّزَالِ: و موقع جنگ ها عقب‌گرد مي‌كرديد.
  و تَفِرُّونَ مِنَ الْقِتَالِ: و از ميدانهای جنگ و قتال فرار مي‌كرديد.
  فلَمَّا اخْتَارَ اللَّهُ لِنَبِيِّهِ دَارَ أَنْبِيَائِهِ: تا اينكه كه خداي متعال آن خانه‌ي اقامت اخروي پيامبران را براي پيامبر (ص) خودش برگزيد.
  و مَأْوَى أَصْفِيَائِهِ: و او را در آرامگاه برگزيدگان الهي جاي داد.
  ظهَرَ فِيكُمْ حَسَكَةُ النِّفَاقِ: خار و خاشاك نفاق در ميان شما ظاهر شد. آنچه را که در زمان رسول الله مخفی می کردید و مترصد بودید که فرصت پیدا کنید تا پیغمبر (ص) از دنیا رفت؛ باطنتان را آشکار کردید.
  و سَمَلَ جِلْبَابُ الدِّينِ: تا پیغمبر (ص) از دنیا رفت گويا جامه‌ي دين كهنه شد؛ دین یک چیز بی ارزش شد و طراوت دين در بین شما از بين شما رفت.
 و نَطَقَ كَاظِمُ الْغَاوِينَ: و سر دسته ی گمراهان به سخن درآمد؛ یا گمراهاني كه در زمان رسول الله (ص) خشم خودشان را فرو برده بودند و كينه‌ي خودشان را نسبت به علی و اهل بیت آشکار نمی کردند؛ این گمراهان بعد از مرگ رسول الله (ص) خشم خودشان را آشکار کردند.
  و نَبَغَ خَامِلُ الأَقَلِّينَ: و افراد فرومايه‌ي گمنام سر بر آوردند و افراد برجسته شدند! کسانی که در زمان رسول الله (ص) پست، مطرود و بی ارزش بودند، حالا سر برآوردند.
  و هَدَرَ فَنِيقُ الْمُبْطِلِينَ: و افراد بی عرضه ی نازپرورده‌، کبکشان شروع کرد به خواندن؛ دوره جولان دادشان رسيد
  فخَطَر فِي عَرَصَاتِكُمْ: و در عرصه‌هاي زندگي یا خانه های شما آغاز به قدم زدن كردند.
  و أَطْلَعَ الشَّيْطَانُ رَأْسَهُ مِنْ مَغْرَزِهِ: و بعد از رسول الله (ص) شيطان از مخفي‌گاه خودش سر بيرون آورد.
  هاتِفاً بِكُمْ: و شروع به ندا دادن به شما كرد.
  فأَلْفَاكُمْ لِدَعْوَتِهِ مُسْتَجِيبِينَ: و دید چقدر قشنگ شما دعوتش را استجابت مي‌كنيد.
  و لِلْعِزَّةِ فِيهِ مُلاحِظِينَ: و چقدر براي مغرور شدن آماده‌ايد؛ و فریب های او را در زندگی لحاظ می کنید.
  ثمَّ اسْتَنْهَضَكُمْ فَوَجَدَكُمْ خِفَافاً: بعد از شما خواست كه قيام كنيد ديد كه چقدر زود و سبکبال راه افتاديد در مسیری که شیطان امر کرد.
  و أَحْمَشَكُمْ فَأَلْفَاكُمْ غِضَاباً: و شما را گرم كرد و ديد چه زود عليه ما اهل بيت به خشم آمديد و غضبناک شدید،
   فوَسَمْتُمْ غَيْرَ إِبِلِكُمْ: و در نتيجه تحريكات شيطان غير از شتر خودتان یعنی شتر دیگری را داغ زديد؛ چون عرب معمولاً شتران خود را براي اينكه عوض نشود داغ مي زد؛ حال اين اشاره به اين است كه خلافت را كه متعلّق به شما نبود تصاحب كرديد.
  و وَرَدْتُمْ غَيْرَ مَشْرَبِكُمْ: و به آبي كه متعلّق به شما نبود؛ سهم شما نبود؛ وارد شديد.‌
 هذَا وَ الْعَهْدُ قَرِيبٌ: در حالي كه هنوز چيزي از زمان رسول الله صلي الله عليه و آله نگذشته بود؛ چند روز بیشتر نگذشته بود!
  و الْكَلْمُ رَحِيبٌ: و دهان آن زخمي كه شكافته بود هنوز باز بود؛ هنوز این زخم سر بهم نیاورده بود.
  و الْجُرْحُ لَمَّا يَنْدَمِلْ: و دهانه‌ي زخم هنوز به هم نيامده بود.
  و الرَّسُولُ لَمَّا يُقْبَرْ: و پيغمبرصلي الله عليه و آله هنوز به خاك سپرده نشده بود؛ رسول الله (ص) دفن نشده بود که این کار را شروع کردید
  ابْتِدَاراً زَعَمْتُمْ خَوْفَ الْفِتْنَةِ: و بعد هم بهانه آورديد كه ترسيديم فتنه‌اي در جامعه‌ي اسلامي برخيزد؛ لذا زودتر رفتید که کار خلافت را شکل دهید که فتنه ای ایجاد نشود؛ یک همچین توجیهی هم برای غصب خلافت درست کردید.
  ألا فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكافِرِينَ: حضرت این آیه را خواندند فرمودند: به درستي كه با همين كار در فتنه افتادند و سقوط كردند و جهنّم بر كافران احاطه دارد.
  فهَيْهَاتَ مِنْكُمْ: پس هیهات اين امر از شما خیلی دور بود.
  و كَيْفَ بِكُمْ؟ چگونه اين كار را كرديد؟
  و أَنَّى تُؤْفَكُونَ: به كجا مي‌رويد ای مسلمانها !؟

  استاد مهدی طیب- جلسه 12 آذر 83

 نظر دهید »

خطبه ی فدکیه (قسمت دهم)

30 بهمن 1396 توسط سليمي بني

 خطبه ی فدکیه (قسمت دهم)

  و فُهْتُمْ بِكَلِمَةِ الإِخْلاصِ: و شما زبان به كلمه ی لا اله الاّ الله باز كرديد.

 في نَفَرٍ مِنَ الْبِيضِ الْخِمَاصِ: درميان گروهی كه سفيدرو بودند؛ امّا گرسنگي به آنها فشار مي‌آورد و شکم هایشان از شدت گرسنگی به پشت چسبیده بود. در نسخه ی دیگری دیدم که اینجا می گوید: «الَّذِينَ‏ أَذْهَبَ‏ اللَّهُ‏ عَنْهُمُ‏ الرِّجْسَ‏ وَ طَهَّرَهُمْ‏ تَطْهِيراً» آن گروه سپید روی گرسنه شکم همان كساني هستند كه خداي متعال پليدي را از آنها دور كرده و آنها را به طور كامل پاک و معصوم قرار داده است؛ یعنی اهل بيت ع . پس شما در بین اهل بیت زبان به توحید گشودید.

  و كُنْتُمْ عَلى‏ شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ: و این در شرایطی بود که شما لب پرتگاه آتش بوديد.

  مذْقَةَ الشَّارِبِ، وَ نُهْزَةَ الطَّامِعِ: مثل جرعه‌اي آب بوديد كه اگر كسي مي‌خواست شما را بنوشد به راحتي مي‌توانست شما را فرو دهد؛ یعنی اين‌قدر قبل از اسلام ضعيف بوديد؛ و هر کس به چیزی طمع می کرد اولین چیزی که سهل الوصول می دید، شما بودید. به راحتی می توانست بیاید شما را اسیر کند؛ تصرف کند.

  و قَبْسَةَ الْعَجْلانِ: و مثل قبسی، جرقّه‌اي بوديد؛ مثل اندكي آتشی بودید كه به سرعت خاموش مي‌شد؛ یعنی این قدر قبل از اسلام ضعیف بودید.

  و مَوْطِئَ الأَقْدَامِ: قبل از اسلام به وسیله ی قدرت‌ها لگدكوب شده بوديد.

  تشْرَبُونَ الطَّرْقَ: آب‌هاي گل‌آلود كنار جادّه‌ها را مي‌خوريد.

  و تَقْتَاتُونَ الْقِدَّ و الْوَرَق‏: و از پوست حيوانات و برگ درختان غذا تهيّه مي‌كرديد؛ این چیزها را می خوردید؛ علف می خوردید؛ پوست حیوانات را می خوردید.

  أذِلَّةً خَاسِئِينَ: قبل از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ذليل شده بوديد و در كارهاي خودتان مانده بوديد.

  تخافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِكُمْ: مي‌ترسيديد كه مردم بيايند و چيزي را از دست شما بربايند؛ قدرت دفاع از خودتان و دارايي‌هايتان را نداشتيد.

  فأَنْقَذَكُمُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِمُحَمَّدٍ: تا اینکه خدای متعال شما مردم ضعیف و ذلیل و بی چیز را با دست پیغمبر اکرم صلی الله علیه و اله پدر بزرگوار من نجات داد.

  بعْدَ اللَّتَيَّا وَ الَّتِي: حالا بعد از اين همه خدمت ها که رسول الله به شما کرد؛ بعد از اين همه دشواری ها كه پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم برای نجات شما متحمل شد.

  و بَعْدَ أَنْ مُنِيَ بِبُهَمِ الرِّجَالِ: بعد از اینکه شما آن همه بلاها متحمل شدید از دست مردمان و رسول الله صلی الله علیه و آله شما را نجات داد.

  و ذُؤْبَانِ الْعَرَبِ: و از گرگ‌هاي عرب شما دريده مي‌شديد؛ و بلاها متحمل می شدید.

  و مَرَدَةِ أَهْلِ الْكِتَابِ: و از سركشان اهل كتاب، یهود و نصاری، شما آسيب مي‌ديديد؛ پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم آمد شما را نجات داد.

  كلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ: هر وقت كه آتش جنگ عليه شما بر افروخته شد، خداي متعال آمد و آن آتش را از شما مسلمان ها خاموش کرد و جلوي برافروخته شدن آن را گرفت.

  أوْ نَجَمَ قَرْنُ الشَّيْطَانِ: يا هر وقت كه شيطان سر بر مي‌آورد؛

  أوْ فَغَرَتْ فَاغِرَةٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ: یا اينكه یک اژدهايي از مشركين دهان مي‌گشود كه شما را ببلعد.

  قذَفَ أَخَاهُ فِي لَهَوَاتِهَا: در این شرايط پيغمبر اكرم برای اینکه از شما مسلمان های ضعیف در آغاز اسلام حمایت کند چه کار کرد؟ برادر خودش علی‌بن ابی‌طالب را برای دفاع از شما، برای حفظ شما به كام آن اژدها می فرستاد.

  فلا يَنْكَفِئُ‏ حَتَّى يَطَأَ جَنَاحَهَا بِأَخْمَصِهِ: و علي بن ابيطالب هم باز نمي‌گشت تا اينكه گوشمالي سختي با مشت دلاورانه‌ي خودش بر آن اژدهاي شرك دهد.

  و يُخْمِدَ لَهَبَهَا بِسَيْفِهِ: و علی‌بن ابی‌طالب تا آتش آن اژدها را با شمشيرش خاموش نمي‌كرد بر نمي‌گشت.

  مكْدُوداً فِي ذَاتِ اللَّهِ: علی‌بن ابی‌طالب در راه خدا سختي‌هاي فراوان متحمّل شد.

  مجْتَهِداً فِي أَمْرِ اللَّهِ: در مسير اجراي امر الهي و دفاع از دين خدا تلاش‌هاي فراواني كرد.

  قرِيباً مِنْ رَسُولِ اللَّهِ: امیرالمومنین علیه السلام بسيار به رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم نزديك بود.

  سيِّداً فِي أَوْلِيَاءِ اللَّهِ: علی‌بن ابی‌طالب سرور اولياي خدا بود.

  مشَمِّراً نَاصِحاً مُجِدّاً كَادِحاً: علی‌بن ابی‌طالب علیه السلام دامن همّت به كمر بسته بود. نصيحت‌ گر بود؛ تلاش‌گر و كوشنده بود.
ادامه دارد…

  استاد مهدی طیب- جلسه 12 آذر 83

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • ...
  • 11
  • ...
  • 12
  • 13
  • 14
  • ...
  • 15
  • ...
  • 16
  • 17
  • 18
  • ...
  • 117
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

اشک های بی صدا

کد شامد:1-1-695173-64-4-1
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • ثواب گریه

Random photo

برای انقلابی شدن، انقلابی فکر کردن، انقلابی بودن و انقلابی ماندن چه باید کرد؟

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس