خانم حاتمی! اگر واقعا ایرانی بودی . . .
خانم حاتمی! اگر واقعا ایرانی بودی . . .
1️.دلم میخواست یک بار - فقط یک بار - یک هنرمند ایرانی در یکی از جشنوارههای بینالمللی بلندگو را در دست میگرفت و به سه دهه اعمال تحریمهای اقتصادی «فلجکننده» دولتهایشان علیه مردم کشورش اعتراض میکرد. لیلاحاتمی …
2️.یک بار فقط٬ از تحریم قطعات هواپیماهای مسافربری که تا کنون منجر به مرگ صدها هموطنش شدهاند و هر پرواز را برای مسافران ایرانی و خانوادههایشان به یک تجربهء عذابآور و پُراضطراب تبدیل کردهاند٬ شکایت میکرد…
3️.یک بار فقط٬ به چهل سال «ایرانهراسی» سیستماتیک و «امنیتیسازی» بیوقفه علیه ایرانیان در رسانهها و فیلمها و کتابهای غربی و معرفی کردن آنها به عنوان ملتی متحجر و «تروریست» و جنگطلب و خطرناک اعتراض میکرد…
4️.یک بار فقط٬ به انگشتنگاری از شهروندان ایرانی در مرزهای آمریکا و تحقیر خانوادههای ایرانی در ادارههای مهاجرت و سفارتخانههای اروپا و مسدود کردن حسابهای بانکی ایرانیان مقیم این کشورها و ممانعت از تحصیل دانشجویان ایرانی در برخی از رشتهها٬ معترض میشد…
5️.یک بار فقط٬ از حضور ناوهای جنگی آمریکا در ۵ دقیقهای سواحل کشورش و اسقرار دهها پایگاه نظامی دور تا دور مرزهای کشورش و وجود هزاران موشک مسلح به کلاهکهای هستهای نشانهگرفته به سوی شهرهای کشورش٬ ابراز نگرانی میکرد..
6. یک بار فقط٬ از سلاحهای شیمیایی که دولتهای غربی به صدام فروختهاند سخن میگفت و صدای دهها هزار هموطن معلول شیماییاش میشد که ۳۰ سال است هر نفسشان بوی گاز خردل میدهد و پوستشان تاول میزند و مغز استخوانشان آتش میگیرد…
7. یک بار فقط - مثلاً مثل مایکلمور- بلندگو را در دست میگرفت و صدای مردم جنگزدهء منطقهاش میشد یا هر منطقهء دیگری در جهان که مردمش قربانی سیاستهای جنگطلبانه و سلطهجویانه و استعماری و ضعیفکُش قدرتهای غربی شدهاند…