اشک های بی صدا

‏‎امام حسین (ع): پس از آن که مادرم فاطمه (س) از دنیا رفت، أميرالمؤمنين (ع) پیکر وی را مخفیانه به خاک سپرد و محل قبر وی را نیز بگونه ای صاف کرد که قابل شناسایی نباشد. آنگاه برخاست و رو به قبر رسول خدا (ص) نمود و چنین عرضه داشت:

سلام بر تو اى رسول خدا، سلامى از جانب من و از جانب دخترت كه به ديدار تو شتافته و جسمش در كنار حرم تو در زير خاك آرميده است، دخترى كه خداوند اين چنين خواست كه او با سرعت به تو پيوندد.

اى رسول خدا ، صبر و شكيبايى من در فراق دختر عزيز تو اندك شده، و توان من در تحمل دورى سرور زنان جهانیان به پايان رسيده است! فقط يادآورى مصيبت جدايى تو هست كه تا حدى دل مرا آرام و مقاومتى پديد مى ‏آورد. سر مبارك تو بر روى سينه من بود كه جان به جان آفرين تسليم كردى، و من با دست خود پيكر تو را در ميان قبر گذاشتم.

اكنون آن امانتى كه نزد من بود باز گردانده شد، و آنچه كه به من سپرده شده بود از من باز پس گرفته شد، و زهرا از ميان ما رخت بربست!

ای رسول خدا، اكنون آسمان سبز در نظر من تيره و بى فروغ و زمين را غبار فرا گرفته است!

ازاين پس غم و اندوه من دائمى گرديده، شبهاى من با بيدارى سپرى خواهد شد، غصه ها از دل من بيرون نخواهند رفت تا آن كه مرگ من نيز فرا رسد و خداوند مرا در آن خانه‏اى كه تو در آن اقامت دارى ساكن نمايد!

در دلم دردى نهفته است كه پیوسته جريحه‏ دارم مى‏ كند، غم و غصه‏اى تكان دهنده وجودم را فرا گرفته است! چه زود و سريع بين ما جدايى افتاد! درد دل خود را فقط براى خداوند بازگو مى‏ كنم.

به زودی دخترت به اطلاع تو خواهد رساند كه چگونه امت تو دست به دست هم دادند تا او را در هم بكوبند و پايمالش كنند! از او بپرس و سوال پيچش كن و شرح وقايع را از او بخواه ، كه او در سينه‏اش غم و غصه‏هاى بسيار نهان دارد. دردهايى در سينه او مى‏ جوشيد كه هيچ فرصتى براى گفتن آنها نيافت، و اكنون آنها را با تو در ميان خواهد گذاشت! و البته خداوند نيز داورى خواهد كرد كه او بهترين حكم كنندگان است.

گرچه از نشستن بر كنار مزار شما خسته نمى ‏شوم و راضى به ترك شما نيستم، اما به ناچار با شما وداع مى‏ كنم! اگر باز مى ‏گردم به دليل ملالت و خستگى نيست و اگر در اينجا اقامت گزينم نشانه بى ‏توجهى من به وعده‏هاى خداوند به صابران نيست!

آه، آه كه باز هم صبر و شكيبايى بهتر و نيكوتر است، اگر محذور نداشتم و نشستن من در كنار مزار فاطمه موجب فاش شدن آن براى افرادى كه بر او مستولى شدند نمى ‏گشت، بر خود لازم مى ‏كردم كه همچون معتكفان در اينجا اقامت گزينم و همانند زنان جوان مرده بر اين مصيبت بزرگ ناله و شيون نمايم.

آرى در مقابل چشم خدا دختر تو پنهان و مخفيانه به خاك سپرده شد، حق او پايمال و از ارث خود محروم گشت!در حالى كه هنوز از حضور شما مدت زيادى نگذشته و ياد شما در ميان مردم باقى است!

اى رسول خدا، من فقط به خداوند شكايت مى ‏كنم، و پيمودن راهى كه تو پيشگام آن بودى براى من بهترين تسلا و دلدارى بشمار مى رود! صلوات و رضوان خدا بر تو و فاطمه باد!

 كافى، ج 1، ص 458