نقدی بر فیلم گشت2
نقدی بر فیلم گشت2
▪️عباس (حمید فرخ نژاد) و حسن (ساعد سهیلی) و عطا (پولاد کیمیایی) یکبار دیگر کنار هم جمع میشوند تا ماجراجوییهای مختلفی داشته باشند. عطا که در پایان قسمت اول تیر خورده بود به کما میرود و کمی از حافظه را از دست داده و در سوی دیگر حبس عباس و حسن به پایان میرسد.
▪️فیلم با شوخیهای مختلف و نیش و کنایههای سیاسی به مفاسد اقتصادی آغاز میگردد و این مشکل اقتصادی در زیرلایه داستان گشت 2 تا پایان فیلم وجود دارد. درام نیز جایی شکل میگیرد که عطا با دو دوست دیگر برای یک کار آبرومند همقطار میشود.
▪️فیلم اساسا یک مشکل بزرگ دارد که در قسمت اول نیز دیده میشد، این که چرا این سه نفر دست به یک کار آبرومند نمیزنند و از ابتدا فقط در حرف دنبال این کار هستند.
▪️نقطه دوم داستان که در ادامه همان خط اصلی شکل میگیرد ایده ماورایی است که به فیلم تزریق میشود. عطا میتواند اتفاقاتی را حدس بزند یا بهتر بگوییم وایپ کند. (وایپ یک ویژگی متافیزیکی در ابرقهرمانان دی سی است که شخص وایپ کننده با نزدیک شدن به فردی یا ردی از یک کالا میتواند اتفاقاتی از گذشته یا آینده آن را مشاهده کند.) این ایده وایپ کردن از دل یک شرایط عجیب بیرون میآید و ایده بسیار جالبی است، اما در فیلمی کمدی که میخواهد انتقادات اجتماعی کاملا سطحی را بکند به هم جور در نمیآید.
▪️فیلم از اساس داعیه انتقادات اجتماعی دارد. از زندانیانی که صاحب منصب و مفسد اقتصادی به شمار میروند و عباس با آنها شوخی میکند بگیرید تا این که دانشجویان برای امرار معاش و درآوردن هزینه زندگیاشان باید در جای بدی زندگی کنند و به دورهگردی روی بیاورند.
▪️مورد دیگری که در این فیلم توی ذوق میزند شوخیهای بسیار سطح پایین، ادا و اطوار زننده و لوده بازیهایی است که گویی قرار نیست دست از سر طنزهای سینمای ایران بردارد.
▪️گشت ارشاد که اولین قسمت این مجموعه بود خود نقد اجتماعی مهمی به یک حرکت اجرایی نیروی انتظامی در مقابله با بدحجابی بود که به نظر کارشناسان فرهنگی به بدترین نحو پیش میرفت و بایستی با کار فرهنگی هر چیز را تبلیغ کرد نه آن شیوه و همین فیلم در یک نقد اجتماعی موفق محسوب شد و توانست در دل مردم نیز جای باز کند، اما قسمت دوم فقط بخشی از آن اسم و شخصیتهای اصلی را یدک میکشد که قرار است نقدی را انجام بدهند که به هیچ وجه نقد نیست و اسیر لمپنیسم میشود.
نرگس جهانبخش