اشک های بی صدا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

در اطاعت از والدین

25 تیر 1396 توسط سليمي بني

 

 در اطاعت از والدین

 در بنى اسرائيل عابدى بود كه او را “جريح ” مى گفتند در صومعه خود عبادت خدا مى كرد.
 روزى مادرش به نزد او آمد و اورا خواند در وقتى كه نماز مى خواند، او جواب مادر را نگفت .
 بار دوم مادر آمد و او جواب نگفت . بار سوم مادر آمد و او را خواند جواب نشنيد.

 مادر گفت از خداى مى خواهم ترا يارى نكند!
روز ديگر زن زناكارى نزد صومعه او آمد و در آنجا وضع حمل نمود و گفت :
اين بچه را از جريح بهم رسانيده ام .

 مردم گفتند:
آن كسى كه مردم را به زنا ملامت مى كرد خود زنا كرد و پادشاه امر كرد وى را به دار آويزند.

 مادر جريح آمد و سيلى بر روى خود مى زد. جريح گفت :
ساكت باش از نفرين تو به اين بلا مبتلا شده ام .
 مردم گفتند: اى جريح از كجا بدانيم كه راست مى گوئى ؟ گفت : طفل را بياوريد، چون آوردند دعا كرد و از طفل پرسيد پدر تو كيست ؟

 آن طفل به قدرت الهى به سخن آمد و گفت :
از فلان قبيله ، فلان چوپان پدرم است .
 جريح بعد از اين قضيه از مرگ نجات پيدا كرد و سوگند خورد كه هيچگاه از مادر خود جدا نشود و او را خدمت كند.

 حيوة القلوب، ج1 ، ص 482

 

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

اشک های بی صدا

کد شامد:1-1-695173-64-4-1
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • ثواب گریه

Random photo

رابطه شب قدر با حجت زمان و امام عصر (عج)

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس