آرزوهای دراز
آرزوهای دراز
آدمي از تار و پول امل و آرزو در خيال خود نقشهها ميسازد و يكمرتبه يك حادثه كوچك همه آنها را نقش بر آب ميكند، فكر و عقيده و امل و آرزوي او را به كلي عوض ميكند. فرض كنيد آدمي را كه سالم در كوچه و خيابان راه ميرود و در سر نقشهها ميپروراند، يكمرتبه پزشكان با كمال تأسف به او خبر بدهند كه مبتلا به سرطان است و چاره پذير نيست، فكر كنيد چه غوغايي در جهان آمال و آرزوها و افكار و نقشههاي اين آدم پيدا ميشود، مانند شهري كه سيل در آن افتاده باشد و همه كوچه ها و خانه ها را گرفته باشد ديوارها و خانه ها يكي پس از ديگري فرو ميريزد، بلكه مانند شهري كه بمب اتمي در آن انداخته باشند همه با هم زير و رو ميشوند.
گاهي مشاهده يك منظره وحشتناك بدون آنكه منتهي به مرگ بشود افكار و عقايد آدمي را عوض ميكند، مثلا هواپيما سقوط ميكند و او جان به سلامت ميبرد و يا آنكه كشتي طوفاني ميشود و او به كمك امواج به ساحل ميرسد ولي خاطره آن منظره وحشتناك كه مرگ را در جلو چشم خود ميديده هيچگاه از ذهنش محو نميشود. سستي و بي بنيادي كاخ امل و آرزو در اين گونه مواقع خوب ظاهر ميگردد. آري اگر كاخ روحيه آدمي كاخ امل و آرزو باشد سست بنياد است، تصور مرگ و فكر نزديك شدن مرگ مانند بمبي آن را فرو ميريزد، ولي اگر اين كاخ كاخ ايمان و عقيده و علم باشد، تصور مرگ و بلكه خود مرگ كوچكترين تأثيري در آن نخواهد داشت.
حکمتهاواندرزها ، شهید مطهری (ره)