اشک های بی صدا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

اکبر آمد العطش گویان ز راه

07 مهر 1396 توسط سليمي بني

?اکبر آمد العطش گویان ز راه
از میان رزمگه تا پیش شاه
کای پدر جان از عطش افسرده‌ام
می ندانم زنده‌ام یا مرده‌ام
این عطش رمز است و عارف واقف است
سر حق است این و عشقش کاشف است

?دید شاه دین که سلطان هداست
اکبر خود را که لبریز از خداست
عشق پاکش را بنای سرکشیست
آب و خاکش را هوای آتشیست
شورش صهبای عشقش در سر است
مستی‌اش از دیگران افزون‌تر است
اینک از مجلس جدایی می‌کند
فاش دعوی خدایی می‌کند
مغز بر خود می‌شکافد پوست را
فاش می‌سازد حدیث دوست را
محکمی در اصل او، از فرع اوست
لیک عنوانش خلاف شرع اوست

?پس سلیمان بر دهانش بوسه داد
اندک اندک خاتمش بر لب نهاد
مهر، آن لب‌های گوهر پاش کرد
تا نیارد سر حق را فاش کرد
«هر که را اسرار حق آموختند
مهر کردند و دهانش دوختند»

?گفت: کای فرزند مقبل آمدی
آفت جان رهزن دل آمدی
کرده ای از حق تجلی ای پسر
زین تجلی فتنه‌ها داری به سر
راست بهر فتنه قامت کرده‌ای
وه کزین قامت، قیامت کرده‌ای
نرگست با لاله در طنازی است
سنبلت با ارغوان در بازی است
از رخت مست غرورم می‌کنی
از مراد خویش دورم می‌کنی
همچو چشم خود ز قلب من متاز
همچو زلف خود پریشانم مساز
حائل ره مانع مقصد نشو
بر سر راه محبت، سد نشو
پشت پا بر ساغر حالم مزن
نیش بر دل، سنگ بر بالم مزن
نیست اندر بزم آن والا نگار
از تو بهتر گوهری بهر نثار
هر چه غیر از اوست سد راه من
آن بت است و غیرت من، بت شکن
جان رهین و دل اسیر چهر توست
مانع راه محبت، مهر توست
چون تو را او خواهد از من رونما
رونما شو جانب او رو نما
بیش از این بابا دلم را خون مکن
زاده لیلا مرا مجنون مکن
گه دلم پیش تو گاهی پیش اوست
رو که با یک دل نمی‌گنجد دو دوست

 گنجينه الأسرار عمان ساماني

 نظر دهید »

امام زمان علیه السّلام شبیه علیّ اکبر امام حسین علیهما السّلام

07 مهر 1396 توسط سليمي بني

 
 امام زمان علیه السّلام شبیه علیّ اکبر امام حسین علیهما السّلام هستند.

١- رفع الحسين سبابته نحو السماء و قال اللَّهُمَّ اشْهَدْ عَلَى هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ فَقَدْ بَرَزَ إِلَيْهِمْ غُلَامٌ أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ كُنَّا إِذَا اشْتَقْنَا إِلَى نَبِيِّكَ نَظَرْنَا إِلَى وَجْهِهِ»:

هنگام به میدان رفتن علیّ اکبر، امام حسین علیه السّلام انگشت سبّابه خود را به سوی آسمان گرفتند و فرمودند: خدایا شاهد باش که پسری برای مبارزه به سوی آنها می رود که شبیه ترین مردم به رسول تو است در خلقت و اخلاق و سخن گفتن. هرگاه مشتاق پیامبرت می شدیم، به چهره او نگاه می کردیم.

  «بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏٤٥، ص: ٤٢»

٢.نظر أمير المؤمنين عليه السّلام الى ابنه الحسين عليه السّلام فقال: «إنَّ إِبْنیِ هذَا سَیّدٌ، کما سَمَّاهُ رَسُولُ اللّهِ صلّی الله علیه وآله وسلم سَیِّداً، وَ سَیَخْرِجُ اللَّهُ مِنْ صُلْبِهِ رَجُلاً بِاسْمِ نَبِیِّکمْ، یُشْبِهُهُ فِی الخَلْقِ وَالخُلُقِ. یَخرُجُ حِينَ غَفلَةٍ مِنَ النّاسِ وَ إماتَةٍ مِنَ الحَقِّ وَ اِظهارٍ مِنَ الجَورِ.»:

امیرالمؤمنین علیه السّلام به پسرش حسین علیه السّلام نگریست؛ سپس فرمود: همانا این پسرم همانگونه که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم او را آقا و سرور نامیدند، سرور و آقاست و بزودی از نسل او مردی همنام با پیامبرتان (حضرت مهدی علیه السّلام) قیام می کند که در خلقت و اخلاق شبیه پیامبراکرم است. او در زمان غفلت مردمان و میرانده شدن حق و غلبه ستم قیام می کند.)

 «إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج‏۵، ص۱۲۴»

 پس حضرت مهدی و حضرت علیّ اکبر علیهما السّلام هر دو شبیه پیامبر و همانند یکدیگرند.

  استاد مهدي طيب

 

 نظر دهید »

روز هشتم محرم:

07 مهر 1396 توسط سليمي بني

 
  روز هشتم محرم:

  روز هشتم محرّم، عمر سعد نامه اي به إبن زیاد نوشت، که حسین قبول کرده است برگردد و مثل یک شخص عادی زندگی کند؛ متعرّض دستگاه بنی امیّه و حکومت یزید نباشد. یا این کار را کند؛ یا اینکه خودش به شام برود و مستقیماً با یزید مواجه شود و بنشینند با هم صحبت کنند و به توافق برسند. من مشکل را حل کردم؛ نیازی به جنگ کردن نیست.

  وقتی این نامه به إبن زیاد رسید، بنا به آنچه نقل شده است،إبن زیاد اوّل از این نامه استقبال کرد؛ گفت خیلی خوب است. زیرا بدون اینکه این مُعزَل و این درگیری پرمسأله و پرتَنِش را با حسین داشته باشیم، اینگونه مشکلمان حل می شود. در واقع إبن زیاد، تلّقی به قبول کرد.

 شمر در همان مجلس گفت إبن زیاد! گول این حرفها را نخور! حسین الآن در چنگ تو است. الآن تو بر حسین مسلّطی. هر کار بخواهی میتوانی بکنی. حسین را رها کنی، برگردد، فردا تو در موضع ضعف خواهی بود؛ حسین در موضع قدرت. دست تو به او نخواهد رسید. چه خواهد کرد؛ خدا می داند. و چه بلایی سر تو خواهد آورد؛ خدا می داند. بنابراین فریب این حرفها را نخور. همین جا کار را یکسره کن.

  إبن زیاد،تحت تأثیر القائات شمر نامه اي به عمر سعد نوشت و نامه را هم به دست خود شمر داد؛ و گفت برو تحویلش بده.

 و نامه این بود: عمر سعد! اگر حسین حاضر است خودش را تسلیم تو کند، که آنها را کَت بسته به کوفه، نزد من بیاوری و تحویل من دهی؛ مشکلی نیست. لازم نیست بجنگی. آنها را زنده زنده دستگیر کن و بیاور تحویل من بده.

 و اگر حاضر نیست تسلیم من شود؛ با آنها بجنگ. همهی آنها را بکش. جنازههایشان را مُثلِه کن و با اسب بر پیکر آنها بِتاز. اگر این کار را میکنی فَبها. ولی اگر این کار رانمیکنی، و حاضر نیستی حسین و اصحابش را بکشی؛ از فرماندهی عزل هستی و حکم فرماندهی متعلّق به شمر است. لشکر را تحویل شمر بده.

 عمرِ سعد که مقام فرماندهی لشکر از یک طرف، و وعده ي حکومت رِی از طرف دیگر، به شدّت برای او جذّابیت داشت؛ اینجا بود که تصمیمش را گرفت و گفت: نه، خودم با حسین می جنگم.

  لذا روز عاشورا هم همه ي لشکریانش را شاهد گرفت که همگی شاهد باشید که اوّلین تیر را منِ عمر سعد به سمت أباعبدالله الحسین علیهالسّلام، پرتاب کردم.

استاد مهدي طيب - جلسه ١٨ آذر ٨٩

 

 نظر دهید »

چند حدیث پیرامون فضیلت عزاداری و گریه بر امام حسین (ع)

05 مهر 1396 توسط سليمي بني

 
چند حدیث پیرامون فضیلت عزاداری و گریه بر امام حسین (ع)
 
قالَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه علیه و آله :اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤ منینَ لا تَبْرَدُ اَبَداً.
براى شهادت حسین علیه السلام ، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤ منان است که هرگز سرد و خاموش نمى شود.
جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 556

قال الرّضا علیه السّلام :مَنْ کانَ یَوْمُ عاشورا یَوْمَ مُصیبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکائِهِ جَعَلَ اللّهُ عَزّوَجَلّ یَوْمَ القیامَةِ یَوْمَ فَرَحِهِ وَ سُرُورِهِ.
هر کس که عاشورا، روز مصیبت و اندوه و گریه اش باشد، خداوند روز قیامت را براى او روز شادى و سرور قرار مى دهد.
بحارالانوار، ج 44، ص284

قالَ رسولُ اللّه صلّى اللّه علیه و آله : یا فاطِمَةُ! کُلُّ عَیْنٍ باکِیَهٌ یَوْمَ الْقیامَةِ اِلاّ عَیْنٌ بَکَتْ عَلى مُصابِ الْحُسَینِ فَاِنِّها ضاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ بِنَعیمِ الْجَنّةِ.
فاطمه جان !روز قیامت هر چشمى گریان است ؛ مگر چشمى که در مصیبت و عزاى حسین گریسته باشد، که آن چشم در قیامت خندان است و به نعمتهاى بهشتى مژده داده مى شود.
بحارالانوار، ج 44، ص 293

عَن اَبى هارونَ المکفوفِ قال: دَخَلْتُ عَلى ابى عَبْدِاللّه علیه السّلام فَقالَ لى : اَنْشِدْنى ، فَاءَنْشَدْتُهُ فَقالَ: لا، کَما تُنْشِدوُنَ وَ کَما تَرْثیهِ عِنْدَ قَبْرِه
ابو هارون مکفوف مى گوید: خدمت حضرت صادق علیه السّلام رسیدم . امام به من فرمود: (برایم شعر بخوان ). پس برایش اشعارى خواندم . فرمود: اینطور نه ، همان طور که (براى خودتان ) شعرخوانى مى کنید و همانگونه که نزد قبر حضرت سیدالشهدا مرثیه مى خوانى .
بحارالانوار، ج 44، ص 287

قال الحسینُ علیه السّلام: اَنا قَتیلُ الْعَبْرَةِ لا یَذْکُرُنى مؤ مِنٌ اِلاّ بَکى
من کُشته اشکم . هیچ مؤ منى مرا یاد نمى کند مگر آنکه (بخاطر مصیبتهایم ) گریه مى کند.
بحارالانوار، ج 44، ص 279

قالَ الحسینُ علیه السّلام : مَنْ دَمِعَتْ عَیناهُ فینا قَطْرَةً بَوَّاءهُ اللّهُ عَزَّوَجَلّ الجَنَّةَ.
چشمان هر کس که در مصیبتهاى ما قطره اى اشک بریزد، خداوند او را در بهشت جاى مى دهد.
احقاق الحق ، ج 5، ص 523

قالَ الصّادقُ علیه السّلام : لِکُلّ شَیْئٍ ثَوابٌ اِلا الدَمْعَةٌ فینا
هر چیزى پاداش و مزدى دارد، مگر اشکى که براى ما ریخته شود (که چیزى با آن برابرى نمى کند و مزد بى اندازه دارد).
جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 548

قالَ الصّادقُ علیه السّلام: کُلُّ الْجَزَعِ وَ الْبُکاءِ مَکْرُوهٌ سِوَى الْجَزَعُ وَ الْبُکاءُ عَلَى الحُسَینِ علیه السّلام
هر نالیدن و گریه اى مکروه است ، مگر ناله و گریه بر حسین علیه السّلام

قالَ الصّادقُ علیه السّلام : نَفَسُ الْمَهْمُومِ لِظُلْمِنا تَسْبیحٌ وَ هَمُّهُ لَنا عِبادَةٌ وَ کِتْمانُ سِرّنا جِهادٌ فى سَبیلِ اللّهِ. ثَمَّ قالَ اَبُو عَبدِاللّهِ علیه السّلام : یَجِبُ اَنْ یُکْتَبَ هذا الْحَدیثُ بِالذَّهَبِ.
نَفَس کسى که بخاطر مظلومیّت ما اندوهگین شود، تسبیح است و اندوهش براى ما، عبادت است و پوشاندن راز ما جهاد در راه خداست . سپس امام صادق علیه السّلام افزود: این حدیث را باید با طلا نوشت

  منبع
امالى شیخ مفید، ص ۳۳۸

قالَ الرّضا علیه السّلام : یَا ابنَ شَبیبٍ! اِنْ کُنْتَ باکِیاً لِشَئٍ فَاْبکِ لِلْحُسَیْنِ بْنِ عَلىّ بْنِ اَبى طالبٍ علیه السّلام فَاِنَّهُ ذُبِحَ کَما یُذْبَحُ الْکَبْشُ.
اى پسر شبیب ! اگر بر چیزى گریه مى کنى ، بر حسین بن على بن ابى طالب علیه السّلام گریه کن ، چرا که او را مانند گوسفند سر بریدند

 منبع
بحارالانوار، ج ۴۴ ص ۲۸۶

قالَ الرّضا علیه السّلام :فَعَلى مِثْلِ الْحُسَینِ فَلْیَبْکِ الْباکُونَ فَاِنَّ البُکاءَ عَلَیهِ یَحُطُّ الذُّنُوبَ الْعِظامَ.
گریه کنندگان باید بر کسى همچون حسین علیه السّلام گریه کنند، چرا که گریستن براى او، گناهان بزرگ را فرو مى ریزد

  منبع
بحارالانوار، ج ۴۴ ص ۲۸۴

قالَ الرّضا علیه السّلام :یَا بْنَ شَبیبٍ! اِنْ بَکَیْتَ عَلَى الحُسَینِ علیه السّلام حَتّى تَصیرَ دُمُوعُکَ عَلى خَدَّیْکَ غَفَرَ اللّهُ لَکَ کُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتَهُ صَغیرا کانَ اَوْ کَبیراً قَلیلا کانَ اَوْ کثیراً.
اى پسر شبیب ! اگر بر حسین علیه السّلام آن قدر گریه کنى که اشگهایت بر چهره ات جارى شود، خداوند همه گناهانت را که مرتکب شده اى مى آمرزد؛ کوچک باشد یا بزرگ ، کم باشد یا زیاد

  منبع
امالى صدوق ، ص ۱۱۲
 

 نظر دهید »

مقام گريه كنندگان حسين (ع )

05 مهر 1396 توسط سليمي بني

 مقام گريه كنندگان حسين (ع )

 صالح متقي جناب حجه الاسلام و المسلمين آقاي سيدهادي روضاتي نوه آيه الله سيد حبيب الله روضاتي (رضوان الله تعالي عليه ) در راه جمكران برايم نقل فرمود :

يكي از خويشان (موسوي الكاظمي ) كه مردي با اخلاص و يكي از روضه خوانهاي آقا ابا عبدالله الحسين (ع ) بود و هر جا مجلسي از حضرت سيد الشهداء(ع ) از او دعوت مي كردند مي رفت از دنيا رحلت نمود .

چند شب پيش خواب او را ديدم كه بالاي منبري است و تمام علماء پاي منبر ايشان هستند و مي فرمايند اين است مقام كسي كه استغفار و طلب رحمت زياد كند و اين است مقام كسي كه براي امام حسين (ع ) گريه كند .

گر گريه كني حسين بي همتا را

خوشنود كني جان و دل زهرا را

غافل منشين و بهر خود روشن كن

با گوهر اشك ، ظلمت فردا را✨

 منبع
کتاب كرامات الحسينية(معجزات حضرت سيدالشهداء عليه السلام بعد از شهادت)
 

 نظر دهید »

روضه

05 مهر 1396 توسط سليمي بني

عمریست پای داغ شما گریه می کنیم
با داغ های کرببلا گریه می کنیم
هر شب میان محفل تان حلقه می زنیم
یا سینه می زنیم و یا گریه می كنیم
یك شب نمی شود كه در این بزم بنگری
ما هم كنار صاحب عزا گریه می كنیم
هرجا كه ذكر نام شما هست،كربلاست
فرقی نمی كند كه كجا گریه می كنیم
با عِطر یاس روضه ی تان گرم می شود
با زخم های علقمه تا گریه می كنیم
با گریه های مادرمان شیر خورده ایم
تا گریه كرد دید كه ما گریه می كنیم
آمد محرم و دل ما زار زینب است
آمد محرم و همه جا گریه می كنیم
دو خط از حضرت زینب سلام الله علیها برات بخونم
ملجاء اهل حرم تا ظهر اگر عباس بود
شب نگهبان در کنار نهر علقم زینب است
مدعی دیگر مزن بیهوده لاف عاشقی
این حسین تنها یك عاشق دارد آن هم زینب است
عاشق بچه شو می فرسته،عاشق به بچه ها می گه اصرار كنید،دوتا بچه ها رو حاضر كرد،با یه بیچاره گی،با یه مكافاتی اجازه گرفتند،خون به دلشون شد،دایی راضی نیست،اینها برن،اومدن گفتند دایی،تو رو خدا،همه رفتند،ما دیگه زنده بمونیم فرقی برامون نمی كنه،اصلاً بگو ببینیم چرا بچه های دایی حسن رفتند؟چرا ما نرفتیم؟تو كه بری ما به چه امیدی زنده بمونیم،معرفت رو ببین،جفتشون قهر كردن،راهشون رو گرفتند طرف خیمه،خانم زینب تو خیمه است،نیومده مبادا داداش خجالت بكشه اگه اجازه داد،نرسیده به خیمه،زینب دید صدا گریه داره میاد،مادر بین صد تا صدا ،صدا گریه ی بچه شو می شناسه،صدا شیپور و طبل میآد،حبل المبارز می كنن،سر و صدای دشمن ناله ی اهلبیت،یه وقت دید صدا آشنا داره می آد،هی داره نزدیكتر می شه صدا،همچین پر خیمه رو كنار زدند محكم،بچه است،قهر كرده،اومدن یه گوشه خیمه،نشستند شروع كردن خودشون رو زدن،مادر دو تا دست بیشتر نداره،این رو می گرفت اون خودش رو می زد،حالا به من بگید چی شده من مشكلتون رو حل كنم،با هق هق گفتند،اجازه نداد،گفت:بلند شدید،این دفعه خودم هم باشما میام،حسین تا حالا تو عمرم رو من رو زمین نگذاشته،اما چون جون شما در میونه امكان داره بگه نه،اگر گفت نه یه رمزی یادتون میدم،یه جمله ای گفت،راه انداخت بچه هارو،كفن پوش كرد،عمامه بست براشون ،جلو داره میاره قربونی هاشو،تا حسین دید زینب داره با این هیبت میاد،تو دل خودش گفت:دیگه نمی شه به زینب گفت نه،تصمیم خودش رو گرفته،دیگه بچه ها نگذاشتند مادر حرف بزنه،همون رمز و به كار بردند،خودشون رو انداختند رو پای دایی،گفتند دایی جان مادرت،حسین نشست بغلشون كرد،فقط می گفتند:جان مادرت،جان مادرت،برا ما بده برگردیم، جان مادرت بخدا بابامون راضیه،جان مادرت،آخر دیگه حسین طاقتش طاق شد،گفت:به جان مادرم می ذارم برید،فقط گریه نكنید،گریه شما جگرم رو آتیش زد،شمشیر حمایل كردن بچه های دختر شیر خدا،سر غلاف به زمین كشیده می شد،اومدن وسط میدان،اصل و نسب بكار نبردند،صدا زدند،امیری حسین و نعم الامیر
دوباره در دل من خیمه عزا نزنید
نمک به زخم من و زخم خیمه ها نزنید
شکسته تر زمن پیر دیگر اینجا نیست
مرا زمین زده است اکبرم شما نزنید
برای آنکه نمیرد كنارتان زینب
برای بردنتان جز مرا صدا نزنید
میان این همه لشكر كنار این همه تیغ
چگونه باز بگویم كه دست و پا نزنید
خدا کند که بگوید کسی به قاتلتان
فقط نه اینکه دو بی کس دو تشنه را نزنید
اگر كه در برابر چشمان مادری دل خون
سر دو تازه جوان را به نیزه ها نزنید
هرچی سر می دید گریه می كرد،اما سر دوتا بچه هاشو كه دید،گفت:مادر فداتون بشه،روسفیدم كردید،یه بار عبدالله بن جعفر سئوال كرد،خانم جان من می دونم كارهای تو حكمتی داره،تو عالمه غیر معلمه ای،بگو ببینم می گن هر كسی رو زمین افتاد،تو رفتی كمكش،اما چرا بچه هام افتادن نرفتی،گفت:ترسیدم داداشم خجالت بكشه،آی اباالفضلی ها،من سراغ دارم یه جای دیگه هم زینب نرفت،هم دور بود،اگه از خیمه می آمد همه خیمه رو غارت می كردند،دید حسین داره می آد،یه دست به كمر،یه دست عنان ذوالجناح،همچین كه فهمید عباس رو كشتند،گفت:داداش برگرد هر جور شده بیارش،گفت:آخه وصیت كرده منو خیمه نبر،گفت:اگه نری الان تكه پاره اش می كنن،اومد دید هركی داره با نیزه و شمشیر می زنه،بدن و پاره پاره كردن،ای حسین..
 

 نظر دهید »

مصیبت اسیری نزد امام زمان (عج) ...

05 مهر 1396 توسط سليمي بني

مصیبت اسیری نزد امام زمان (عج) …

 
مرحوم حاج ملا سلطانعلی، روضه خوان تبریزی که از جمله عبّاد و زهّاد بوده می گوید: در عالم رویا مشرف به محضر امام زمان (عج) شدم.
عرض کردم، مولای من ! آنچه در زیارت ناحیه ی مقدسه ذکر شده که می فرماید:

فلا ندبنّک صباحاً و مساءً و لا بکینّ علیک بدل الدموع دماً .

صحیح است؟

فرمودند: بلی

عرض کردم: آن مصیبتی که به جای اشک، خون گریه می کنید کدام است؟ آن مصیبت علی اکبر (علیه السّلام) است؟

فرمودند: نه، اگر علی اکبر علیه السّلام زنده بود، در این مصیبت او هم خون گریه می کرد.

گفتم: آیا مصیبت حضرت عباس علیه السّلام است؟

فرمودند: نه، بلکه اگر حضرت عباس علیه السّلام هم در حیات بود، او هم در این مصیبت خون گریه می کرد.

گفتم: البته مصیبت سیدالشهدا است؟

فرمودند: نه، حضرت سیدالشهدا هم اگر در حیات بود، در این مصیبت خون گریه می کرد.
پرسیدم: پس این کدام مصیبت است؟
فرمودند: آن مصیبت اسیری عمه ام زینب سلام الله علیها است

 شیفتگان حضرت مهدی، ج 2 ص  144. زبدة الاشعار  

 

 نظر دهید »

حکم خوردن غذاهای نذری در صورت اطلاع نداشتن از حلال بودن آنها

05 مهر 1396 توسط سليمي بني

 حکم خوردن غذاهای نذری در صورت اطلاع نداشتن از حلال بودن آنها

با توجه به اطعام‌هایی که در ایام محرم داده می‌شود و انسان به حلال بودن آنها یقین ندارد، آیا خوردن آنها اشکال دارد؟ لطفا هم از نظر فقهی و هم از نظر اخلاقی پاسخ فرمایید.
اگر نذری کسی که خمس نمی‌دهد را بخوریم چطور؟

پاسخ:

  در مواردی که انسان غذایی را که یقین ندارد به حرام بودنش، مثلا اطعام می‌کنند عزاداران را یا غذایی آماده کرده اند در این ایام و برای شما می‌آورند یا فردی نذری می‌دهد و شما یقین دارید که خمس نمی‌دهد، به نظر حضرت آقا خوردن آن غذا، چون یقین به حرام بودن یا مخلوط به حرام بودن آن ندارید، یعنی یقین ندارید این غذا حرام است، یقین ندارید که متعلق خمس است، خوردنش اشکال ندارد.

  اما از نظر اخلاقی – چون پرسیدند – بعضی‌ها می‌گویند اگر پول خمس در آن باشد ممکن است اثر وضعی داشته باشد. اگر بتوانید احتیاط کنید خوب است؛ به این معنا که اگر تبعات سویی ندارد نخورید، قبول نکنید، یا اینکه اگر مثلا متعلق خمس است – نه به این معنا که حتما متعلق خمس است یعنی شبهه دارید – خودتان خمسش را بپردازید یا اگر موردی هست که ممکن است از باب شبهه حرام شک داشته باشید، یعنی مثلا مال مردم باشد، به عنوان رد مظالم بپردازید؛ گرچه واجب نیست.

   در حکم اولی که گفتیم شما یقین ندارید غذا از حرام است یا مخلوط به حرام است، خوردنش اشکالی ندارد. بنابراین در مجالس عزا که شرکت می‌کنید و طعام برای شما می‌آورند و امثال اینها، خوردنش اشکال ندارد، از نظر فقهی حرام نیست. اما اگر کسی بخواهد – خلاصه به قول معروف جز اولیای الهی باشد – پرهیز بیشتری داشته باشد احتیاط خوب است.

  منبع
سایت معظم له،گفتار حجت‌الاسلام والمسلمین فلاح‌زاده احکام عزاداری

 

 نظر دهید »

‍ روضه ی خداوند برای موسی علیه السلام

05 مهر 1396 توسط سليمي بني

‍  روضه ی خداوند برای موسی علیه السلام

▫️خطاب رسيد: يا موسى! هر كسى كه از من طلب مغفرت كند او را عفو مينمايم، غير از قاتل حسين علیه السلام.

▪️حضرت موسى علیه السلام گفت: پروردگارا! اين حسين علیه السلام كيست!؟

▫️خطاب شد: حسين علیه السلام همان كسى است كه در كوه طور براى تو شرح دادم.

▪️حضرت موسى علیه السلام گفت: پروردگارا! قاتل حسين علیه السلام كيست!

▫️خطاب شد: امت جدش كه ظالم و ستم كيش هستند، او را در زمين كربلا شهيد می نمايند.

▪️اسب حسين علیه السلام رم و همهمه می كند و فرياد ميزند و می گويد:
فرياد از ظلم و ستم امتى كه پسر دختر پيغمبر خود را شهيد نمودند. سپس بدن حسين علیه السلام بدون غسل و كفن روى خاكها خواهد ماند، اموال او را به يغما ميبرند، زنان وى را در شهرها اسير می نمايند، ياوران او را شهيد می ‏كنند، سر آنان را با سر حسين علیه السلام بر فراز نيزه‏ها بلند خواهند كرد.

▫️اى موسى! تشنگى، افراد كوچک ايشان را می‌كشد، پوست بدن بزرگان آنان، درهم كشيده مى ‏شود، استغاثه ميكنند ولى فريادرسى نخواهد بود، پناهنده می‌شوند ولى پناه‏گاهى نخواهند داشت. سپس حضرت موسى علیه السلام گريان شد…

  منابع
المنتخب، طریحی، ص۲۸۴
بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج ۴۴ ص۳۰۸
عوالم ، امام حسين علیه السلام، شيخ عبد الله بحرانی، ص ۵۹

 

 نظر دهید »

چرا امام زمان نسل قاتلان امام حسین را به خاطر کار پدرانشان مجازات می‌کند

05 مهر 1396 توسط سليمي بني

 
چرا امام زمان نسل قاتلان امام حسین را به خاطر کار پدرانشان مجازات می‌کند

 از عبدالسلام بن صالح هَرَوی نقل شده است که گفت:

 به امام ابوالحسن الرضا (علیه السلام) عرض کردم:
 ای فرزند پیامبر خدا! نظرتان در مورد حدیثی که از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است چیست که: «هنگامی که حضرت قائم (علیه السلام) قیام کند، کسانی که از نسل قاتلان امام حسین (علیه السلام) باشند را به خاطر کاری که پدرانشان کرده‌اند، می‌کشد»؟

 امام رضا (علیه السلام) فرمودند:
 «همین‌طور است.»

 عرض کردم
 پس معنای این کلام خدا چیست که: «هیچ گنه‌کارى، گناه دیگرى را متحمل نمی‌شود»؟ {انعام:۱۶۴}

 حضرت فرمودند:
 «خداوند در تمام گفته‌هایش راست گفته است.
 کسانی که از نسل قاتلان امام حسین (علیه السلام) هستند، از کارهای پدرانشان راضی هستند و به آن افتخار می‌کنند.
 هرکس از کاری راضی باشد، مانند کسی است که آن را انجام داده باشد. حتی اگر مردی در شرق عالم کشته شود و مردی در غرب عالم به کشته شدن او راضی باشد، کسی که راضی است، نزد خداوند (عزّ و جلّ)، با قاتل شریک است.
 حضرت قائم (علیه السلام) نیز وقتی قیام کند، آنان را به خاطر رضایتشان (از کشته شدن امام حسین توسط پدرانشان) خواهد کشت.»

  منبع
عیون أخبار الرضا، ج‏۱، ص ۲۷۳


 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 48
  • 49
  • 50
  • ...
  • 51
  • ...
  • 52
  • 53
  • 54
  • ...
  • 55
  • ...
  • 56
  • 57
  • 58
  • ...
  • 117
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

اشک های بی صدا

کد شامد:1-1-695173-64-4-1
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • ثواب گریه

Random photo

20 توصیه ناب تغذیه‌ای از امام رضا  علیه السلام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس