اشک های بی صدا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

نامه واقعی به خدا

27 دی 1396 توسط سليمي بني

نامه واقعی به خدا

( این نامه هم اکنون در موزه گلستان نگهداری میشود)

این ماجرای واقعی در مورد شخصی به نام نظرعلی طالقانی است

که در زمان ناصرالدین شاه ،دانش اموزی در مدرسه ی مروی تهران بود
و بسیار بسیار آدم فقیری بود.

یک روز نظرعلی به ذهنش می رسد که برای خدا نامه ای بنویسد.

نامه ی او در موزه ی گلستان تهران تحت عنوان “نامه ای به خدا” نگهداری می شود.

مضمون این نامه :

بسم الله الرحمن الرحیم

خدمت جناب خدا !

سلام علیکم ،
اینجانب بنده ی شما هستم.

از آن جا که شما در قران فرموده اید :

“و ما من دابه فی الارض الا علی الله رزقها”

«هیچ موجود زنده ای نیست الا اینکه روزی او بر عهده ی من است.»
من هم جنبنده ای هستم از جنبندگان شما روی زمین.
در جای دیگر از قران فرموده اید :

“ان الله لا یخلف المیعاد”
مسلما خدا خلف وعده نمیکند.
بنابراین اینجانب به چیزهای زیر نیاز دارم :
۱ - همسری زیبا و متدین
۲ - خانه ای وسیع
۳ - یک خادم
۴ - یک کالسکه و سورچی
۵ - یک باغ
۶ - مقداری پول برای تجارت
۷ - لطفا بعد از هماهنگی به من اطلاع دهید.
مدرسه مروی-حجره ی شماره ی ۱۶- نظرعلی طالقانی

نظرعلی بعد از نوشتن نامه با خودش فکر کرد که نامه را کجا بگذارم؟
می گوید،مسجد خانه ی خداست.
پس بهتره بگذارمش توی مسجد.
می رود به مسجد در بازار تهران(مسجد شاه آن زمان) نامه را در پشت بام مسجد در جایی قایم میکنه و با خودش میگه: حتما خدا پیداش میکنه! او نامه را پنجشنبه در پشت بام مسجد می ذاره.
صبح جمعه ناصرالدین شاه با درباری ها می خواسته به شکار بره.

کاروان او ازجلوی مسجد می گذشته،

از آن جا که(به قول پروین اعتصامی)
“نقش هستی نقشی از ایوان ماست آب و باد وخاک سرگردان ماست”
ناگهان به اذن خدا یک بادتندی شروع به وزیدن می کنه
نامه ی نظرعلی را از پشت بام روی پای ناصرالدین شاه می اندازه.
ناصرالدین شاه نامه را می خواند و دستور می دهد که کاروان به کاخ برگردد.
او یک پیک به مدرسه ی مروی می فرستد،
و نظرعلی را به کاخ فرا می خواند.
وقتی نظرعلی را به کاخ آوردند
دستور می دهد همه وزرایش جمع شوند و می گوید:
نامه ای که برای خدا نوشته بودید ،ایشان به ما حواله فرمودند
پس ما باید انجامش دهیم.
و دستور می دهد همه ی خواسته های نظرعلی یک به یک اجراء شود.
این نامه الآن در موزه گلستان موجود است و نگهداری می شود.
این مطلب را میتوان درس واقعی توکل نامید.
یادت باشه وقتی میخوای پیش خدا بری
فقط باید صفای دل داشته باشی

 

 نظر دهید »

انسان در درک حقیقت وجودی خود دچار چه اشتباهاتی شده است؟ (بخش دوم)

27 دی 1396 توسط سليمي بني

  انسان در درک حقیقت وجودی خود دچار چه اشتباهاتی شده است؟ (بخش دوم)

  پاسخ: انسانى كه خويشتن خويش و  حقيقت انسانى خود را فراموش كرده‌است، به فردى مى‌ماند كه ثروتى انبوه، قصرهايى مجلّل و خدمتكارانى كمربسته و گوش‌به‌فرمان در اختيار دارد. فرد مزبور به‌تنهايى، با خودروى گران‌قيمت خود به سفر مى‌رود. در بين راه، به هنگام عبور از جادّه‌هاى كوهستانى، دچار سانحه‌ى شديدى مى‌شود و پس از برخورد خودرواش با كوه، سرش به شيشه‌ى جلوى خودرو برخورد مى‌كند و بى‌هوش مى‌شود. از خودرو به بيرون پرتاب مى‌شود و پيكر بى‌هوش او از شيب كنار جادّه به پايين درّه‌ى مجاور مى‌غلتد. او در اثر اين سانحه حافظه‌ى خود را به‌طور كامل از دست مى‌دهد. هيچ‌گونه مدركى كه با آن بتوان هويّت او را شناسايى كرد نيز به همراه ندارد. ساعاتى بعد بعضى از اهالى روستاى پايين درّه، پيكر مجروح و بى‌هوش او را مى‌يابند و آن را به روستا منتقل مى‌كنند و بر زخم‌هاى او مرهم مى‌نهند و به‌تدريج او را به هوش مى‌آورند. پس از به هوش آمدن، در مورد نام و نشانش و اينكه اهل كجاست و چه شده كه به اين روز افتاده است از او مى‌پرسند. امّا او كه حافظه‌اش را كاملاً از دست داده است، نه معناى حرف‌هايى را كه ديگران مى‌زنند می‌فهمد و نه خود را مى‌شناسد. پس از بهبود زخم‌ها، اهالى روستا براى اينكه او بتواند به زندگى ادامه دهد، طبق عرف روستاى خود، نامى بر او مى‌نهند و طبق ادبيّات روستاى خويش، كلمه به كلمه، سخن گفتن را به او مى‌آموزند و طبق رسم روستاى خود، لباس پوشيدن، غذا خوردن و ديگر امور لازم را به او ياد مى‌دهند. با گذر زمان، او به زندگى در روستا كاملاً خو مى‌گيرد و به زندگى در آن ده مى‌پردازد. او كه در ده، نه كس و كار و خانواده و خويشاوندى، و نه خانه و كاشانه و سرپناه و سرمايه‌اى دارد، به‌ناچار شب‌ها در كنج كوچه‌هاى ده مى‌خوابد و روزها، مردم قرص نانى به او صدقه مى‌دهند تا از گرسنگى نميرد، و اين در شرايطى است كه حساب‌هاى بانكى پر از پول، قصرهاى مجلّل و خدمتگزاران آماده‌ى او، در شهر همچنان وجود دارند؛ امّا تا حافظه‌اش بازنگردد و خود را به ياد نياورد، سرنوشتى جز زندگى سخت، محقّر و فقيرانه در كنج روستا نخواهد داشت و كوچك‌ترين بهره‌اى از دارايى‌ها و منزلت‌هايى كه در شهر دارد نصيبش نخواهد شد.

  انسانى كه  خويشتن خويش را نمى‌شناسد نيز به منزله‌ى فرد مذكور است و تا به حقيقت خود پى نبرَد و به خويشتن معرفت و شناخت پيدا نكند، از عظمت‌ها و سرمايه‌هاى نهفته در وجودش بى‌نصيب خواهد ماند و اين مرغ باغ ملكوت و طاووس عرشى، در ديار غريب، همچون زاغ و زغن، در محروميّت و حقارت، روزگار را سپرى خواهد كرد.

اى در طلب گره‌گشايى مرده
اى بر لب بحر و تشنه در خاك شده
با وصل بزاده و ز جدايى مرده
وى بر سر گنج و از گدايى مرده

 مهدی طیّب،  شراب طهور، ص ٥٨ تا ٦٠
  پرسش و پاسخ هاي شراب طهور ٥٤
 

 نظر دهید »

انسان در درک حقیقت وجودی خود دچار چه اشتباهاتی شده است؟ (بخش اول)

27 دی 1396 توسط سليمي بني

  انسان در درک حقیقت وجودی خود دچار چه اشتباهاتی شده است؟ (بخش اول)

  پاسخ: قرآن كريم انسان را به انديشيدن در مورد #حقيقت_انسانى خود فرا خوانده و با تأكيد بسيار از او خواسته است از خود غافل نشود و به خويش بينديشد و بپردازد. چنانكه مى‌فرمايد: عَلَيكُم اَنفُسَكُم: بر شما باد به توجّه به خويشتن. امام باقر عليه السلام مى‌فرمايند: عَلَيكَ بِذاتِ نَفسِكَ وَ دَع ما سِواها: بر تو باد به توجّه و پرداختن به حقيقت هستى خود، و هرچه جز آن را رها كن.

  نينديشيدن در مورد حقيقت وجودى خود، سبب شده است بسيارى از انسان‌ها از خويش غافل و ناآگاه بمانند و تصوّرى كه از خود دارند صرفآ به جنبه‌هاى ظاهرى و جسمانى خويش محدود شود.

  به بيان ديگر، بسيارى از انسان‌ها تن را با من اشتباه گرفته‌اند. اين در حالى است كه بدن، مَركب انسان براى سير او در عالم طبيعت است و خود انسان غير از اين مركب است. در عوالم قبل از دنيا، انسان بود، ولى اين بدن خاكى و طبيعى وجود نداشت. انسان پيش از دنيا عوالم متعدّدى را طى كرده است: عالم انوار، عالم اظلّه و اشباح و عالم ذر.

رهرو منزل عشقيم و ز سرحدّ عدم
تا به اقليم وجود، اين همه راه آمده‌ايم

در عوالم مزبور انسان وجود داشت، امّا اين بدن خاكى و طبيعى نبود. حقيقت انسانى هنگامى كه به هر عالمى وارد مى‌شد، پيكر و مركبى از جنس آن عالم در اختيارش قرار مى‌گرفت تا به‌وسيله‌ى آن، عالم مزبور را طى كند و در پايان راه، از آن مركب فرود مى‌آمد و از آن پيكر جدا مى‌شد. پيكر و مركب مزبور در آن عالم باقى مى‌ماند و او به عالم جديدى وارد مى‌شد و پيكر و مركبى از جنس عالم جديد در اختيارش قرار مى‌گرفت. بر همين اساس، هنگام ورود به عالم طبيعت و دنيا نيز مركب و پيكرى جسمانى و از جنس عالم طبيعت به او داده شد تا دنيا را با آن طى كند و در پايان اين مرحله نيز از مركب تن فرود مى‌آيد و بدن خاكى او در عالم طبيعت باقى مى‌ماند و خود او به عالم برزخ وارد مى‌شود و مركب و پيكرى از جنس عالم مزبور در اختيارش قرار مى‌گيرد. اين روند در عوالم بعدى همچون محشر و قيامت نيز ادامه مى‌يابد.

  انسان همچون مسافرى است كه در بخشى از سفر خود سوار هواپيما مى‌شود و هوايى سفر مى‌كند. در پايان اين مرحله، در فرودگاه از هواپيما پياده و سوار خودرويى مى‌شود و بخش دوم سفر را زمينى طى مى‌كند. در انتهاى مرحله‌ى مزبور نيز در ساحل دريا از خودرو پياده و سوار كشتى مى‌شود و بخش سوم سفر را دريايى مى‌پيمايد. خود مسافر غير از هواپيما، خودرو و كشتى است، چنانكه خود انسان غير از پيكرهايى است كه در عوالم مختلف در
اختيارش قرار دارد.

  غافل و بى‌خبر ماندن انسان از حقيقت خود سبب مى‌شود از گنج‌هاى عظيمى كه در وجودش نهفته است بى بهره بماند و در عين برخوردارى از عظيم‌ترين سرمايه‌ها، در تهى دستى به‌سر برَد. شناخت حقيقت خود و پى‌بردن به گنج‌هاى عظيم پنهان در وجود خويش به او اين امكان را مى‌دهد كه نسبت به استخراج ذخائر عظيم وجودى خود اقدام كند و به عظمت‌ها و منزلت‌هايى كه قرآن به آنها اشاره فرموده است، دست يابد.

 مهدی طیّب، شراب طهور، ص ٥٨ تا ٦٠
  پرسش و پاسخ هاي شراب طهور ٥٤

 نظر دهید »

منجي باوري در آراء و مكاتب بشري

27 دی 1396 توسط سليمي بني

  منجي باوري در آراء و مكاتب بشري

  اعتقاد به جامعه اي سرشار از عدالت، آزادي، امنيّت، رفاه، اخلاق وفضيلت، از جنبه هاي فطري وجودآدمي است. از نظر روانشناختي انسان به جامعه ايده آل سرشار از ويژگي هاي مزبور كشش دروني دارد و اين ازخواسته هاي فطري بشر به شمار مي آيد. اين خواسته فطري به شكل هاي گوناگون در فرهنگ هاي مختلف ظهور نموده است. شايد هيچ قوم و تمدّني را نتوان يافت جز آنكه آينده درخشاني را پيشاروي خود انتظار مي كشد. انتظار ظهور يك منجي در آخرالزّمان در بسياري از جوامع بشري و نيز در مكاتبي كه جنبه ديني و معنوي هم ندارند، ديده مي شود. به نمونه هايي از اين باور در جوامع بشري اشاره مي كنيم.

 ايرانيان باستان معتقد بودند ( گرزآسپه) كه در كابل زندگي مي كند و صدهزار فرشته نگهبان اويند، روزي ظهور خواهد كرد و اداره امور جهان را در دست خواهد گرفت و جهان را اصلاح خواهد كرد. گروه ديگري از ايشان معتقد بودند ( كيخسرو) پس از سامان دادن كشور، تاج خود را به پسرانش داد وبه كوهستان رفت و در آنجا خوابيد و از ديده ها غايب شد تا روزي ظاهر شود و اهريمنان را نابود گرداند و از گيتي براند.

  نژاد اسلاو معتقدند فردي از مشرق زمين ظهور خواهد نمود و قبايل اسلاو را متّحد و آنها را بر همه ي دنيا مسلّط خواهد كرد و حكومتي جهاني تشكيل خواهد داد.

  اهالي صربستان معتقدند شخصي به نام ( ماركو كراليويچ) قيام خواهد كرد و حكومتي جهاني تشكيل خواهد داد.

 ساكنان جزيره انگلستان بر اين عقيده اند كه ( آرتور) ( شاه آرتور) از جزيره آوالون ظهور مي كند و نژاد ساكسون را بر همه دنيا غالب مي گرداند.
أسِن ها معتقدند پيشوايي در آخر الزّمان ظهور خواهد كرد و درهاي ملكوت آسمان را به روي بشر خواهد گشود.

 اقوام سَلت بر اين عقيده اند كه پس از آشوب هاي عظيمي كه در جهان رخ مي دهد، شخصي به نام ( بوريان بورويهم) ظهور خواهد كرد و حكومتي جهاني تشكيل خواهد داد.

  اقوام اسكانديناوي بر اين عقيده اند كه شخصي به نام ( اودين) با قدرتي الهي پس از جنگ هاي عظيم بشري ظهور مي كند وبرجهانيان پيروز مي شود.
يونانيان براين باورند كه فردي به نام ( كالويبرگ) ظهور خواهد كرد و نجات بخش جهان خواهد بود.

 اقوام اروپاي مركزي معتقدند فردي به نام ( بوخص) درآخرالزّمان ظهور خواهد كرد.

  اهالي چين معتقدند شخصي به نام ( كِرِشنا) منجي جهان خواهد بود.

 اهالي آمريكاي مركزي بر اين باورند كه فردي به نام ( كوتزلكول) پس از بروز حوادثي، در آخر الزّمان قيام خواهد كرد. او بر جهان چيره مي شود و نجات بخش جهان خواهد بود.

 مصريان باستان اعتقاد داشتند كه در آخر الزّمان سلطاني با نيروي غيبي ظهور مي كند و بر جهان مسلّط مي شود.

 نژاد ژرمن معتقدند فردي از آن نژاد قيام خواهد كرد و آنان را بر جهان حاكم خواهد كرد.

  نمونه هايي كه اشاره شد، نشان مي دهد #انتظار ظهور منجي در تمامي جوامع بشري وجود دارد. برهمين اساس در جامعه شناسي اصلي به نام ( فتوريزم) مطرح شده كه دقيقا به اين حقيقت اشاره دارد.

 جان جهان صفحه ٢١ تا ٢٣

 

 نظر دهید »

ابعاد و لایه های مختلف توطئه دشمنان برای سوءاستفاده از مطالبات به حق مردم

20 دی 1396 توسط سليمي بني

ابعاد و لایه های مختلف توطئه دشمنان برای سوءاستفاده از مطالبات به حق مردم

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح روز 19 دی 1396 در دیدار هزاران نفر از مردم قم با تجلیل و تحسین حرکت عظیم، پر شور، به‌موقع و منسجم ملت در روزهای اخیر، به تشریح ابعاد و لایه های مختلف توطئه دشمنان برای سوءاستفاده از مطالبات به حق مردم پرداختند و با بیان سخنان مهمی خطاب به امریکایی ها، مسئولان کشور و مردم تأکید کردند: ایستادگی و نبرد «ملت با ضد ملت»، «ایران با ضد ایران» و «اسلام با ضد اسلام» همچون چهل سال گذشته ادامه خواهد داشت اما کینه ورزی دشمن نباید موجب شود مسئولان از ضعفها و مشکلات مردم و بویژه طبقات ضعیف غافل شوند.
رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای سخنان خود، با گرامیداشت سالروز قیام نوزدهم دی سال ۱۳۵۶، مردم قم را شجاع، سرشار از انگیزه و امید و در صراط مستقیم انقلاب دانستند و گفتند: مردم قم امسال همانند سالهای گذشته در راهپیمایی نهم دی شرکت کردند اما هنگامی که قضایای اخیر بوجود آمد، چهار روز بعد یعنی در روز سیزدهم دی، آن حرکت عظیم را آفریدند.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه حرف ملت ایران بویژه جوانان در چهل سال گذشته، «ایستادگی در مقابل زورگویی و زیربار قدرتها نرفتن» بوده است، افزودند: ملت ایران همچنان با همان منطق، اهداف والای خود را دنبال می کند اما با انگیزه تر و پرتجربه تر از گذشته شده است و جوانان انقلابی کشور نیز پرتعدادتر از اول انقلابند.
ایشان قضایای روزهای اخیر را شواهد روشنی از این روحیه ملت ایران دانستند و گفتند: ملت ایران از روز نهم دی که این آتش‌بازی‌ها و شیطنت کاری‌ها آغاز شد، در نقاط مختلف کشور، حرکت خود را آغاز کردند اما هنگامی که دیدند مزدوران دشمن دست‌بردار نیستند، پی در پی و در روزهای متوالی، راهپیمایی ها تکرار شد.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: این راهپیمایی ها حوادث معمولی نیست و این حرکت عظیم، منسجم و مردمی در مقابل توطئه دشمن و با چنین نظم، بصیرت، شور و انگیزه در دنیا بی نظیر است.
حضرت آیت الله خامنه ای در توصیف حرکت مستمر ملت، گفتند: این نبرد «ملت با ضد ملت»، نبرد «ایران با ضد ایران» و نبرد «اسلام با ضد اسلام» است که از این پس نیز ادامه خواهد داشت.
ایشان خاطرنشان کردند: البته این مبارزه و ایستادگی و مقاومت موجب نشده است که ملت از دیگر ابعاد زندگی از جمله پیشرفت های علمی و تأمین امنیت و آرامش غافل شود.
حضرت آیت الله خامنه ای، ریشه تمام دشمنی ها و توطئه ها بر ضد ملت ایران را «انقلاب اسلامی» دانستند و تأکید کردند: تمام حرکات ناکام دشمن در این چهل سال، در واقع پاتک به انقلاب است، زیرا انقلاب حضور سیاسی دشمن را ریشه کن کرد.
ایشان گفتند: این بار هم ملت ایران با ایستادگی همچون سدی محکم و ملی با قدرت تمام به امریکا و انگلیس و لندن نشینان گفت که نتوانستید و بعد از این هم نخواهید توانست.
رهبر انقلاب اسلامی به میلیاردها دلار هزینه و سالها شبکه سازی و مزدورپروری بدخواهان ملت ایران برای ایجاد مشکل از درون کشور اشاره کردند و افزودند: مسئولان فعلی امریکا که ساده لوحی آنها در امور سیاسی آشکار است، این بار خود را لو دادند و به شبکه سازی و مزدورپروری اذعان و هزینه های این طراحی را نیز با سرکیسه کردن دولت های وابسته خلیج فارس تأمین کردند تا شاید بتوانند زباله های فراری از ایران را بازیافت و دوباره وارد میدان کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به اقدام دشمنان در سالهای اخیر در راه اندازی هزاران شبکه مجازی و دهها کانال تلویزیونی، ایجاد جوخه های ترور و انفجار و اعزام آنها به داخل مرزها، و بمباران گسترده ملت با دروغ، تهمت و شایعه خاطرنشان کردند: همه این تلاشها انجام شد تا شاید بتوانند افکار این ملت بویژه جوانان را تغییر دهند اما نتیجه اش، شهید حججی عزیز و دیگر شهدا بودند که در دفاع از انقلاب سینه سپر کردند.
ایشان افزودند: دشمنان حتی برای نفوذ در برخی ارکان، افرادی را تطمیع کردند و خود نیز مستقیم وارد میدان شدند که دخالت های مسئولان امریکایی را در این چند روز اخیر همه دیدند، اما باز هم نتوانستند و ناکام ماندند.
رهبر انقلاب اسلامی، صمیمانه از ملت ایران قدردانی کردند و گفتند: نه یک بار بلکه هزاران بار از این ملت تشکر می کنم؛ ملت ایران حقیقتاً ملتی رشید، با بصیرت، وفادار، با همت، زمان‌شناس و لحظه شناس است و می داند که لحظه‌ی حرکت، چه زمانی است.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: دشمنان این پیام ها را می گیرند، اگرچه در تبلیغات به روی خود نمی آورند و صدها اخلال گر را هزاران نفر، و حرکات میلیونی مردم را گروه اندک جلوه می دهند اما صاحبان سیاست متوجه این حرکت و پیام های آن می شوند.
ایشان افزودند: ملت ایران با این حرکت عظیم کار خود را کرد و در دل سیاستگذاران دشمن رعب ایجاد کرد و بصیرت و انگیزه خود را به اوج رساند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تحلیل های مختلفی که در روزهای گذشته از طرف اشخاص و جناح ها در روزنامه ها و شبکه های اینترنتی بیان شده گفتند: همه این تحلیل ها یک نقطه مشترک صحیح داشت و آن اینکه باید بین مطالبات صادقانه و به حق مردم و حرکات وحشیانه و تخریب‌گرانه یک گروه تفکیک قائل شد و مطالبات و خواسته های مردم را پیگیری کرد.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: اینکه عده ای از حقی محروم بمانند و در جایی جمع شوند و اعتراض کنند، یک مطلب است اما اینکه عده ای از این تجمع سوءاستفاده کنند و به قرآن و اسلام دشنام دهند و به پرچم ایران اهانت کنند و مسجد آتش بزنند، یک مطلب دیگر است.
ایشان افزودند: اعتراض ها یا درخواست های مردمی همواره بوده و اکنون نیز هست؛ در همین یکسال اخیر، برخی از مردم در بعضی شهرها یا در مقابل مجلس به دلیل مشکلات صندوق ها یا برخی مؤسسات مالی، اجتماعاتی داشتند که هیچ‌کس هم با آنها معارضه و مخالفتی ندارد و باید این حرفها گوش داده و رسیدگی شوند و در حد وسع و توان پاسخ داده شود.
حضرت آیت الله خامنه ای سپس در تبیین ابعاد قضایای اخیر گفتند: قرائن و شواهد اطلاعاتی نشان می دهد که این قضایا سازماندهی شده بوده و در شکل گیری آن، یک مثلث فعال بوده است.
ایشان افزودند: یک رأس این مثلث، امریکا و صهیونیستها بودند که طراحی را انجام دادند و چند ماه برروی این طراحی کار کردند و بنای آنها این بود که حرکت ها از شهرهای کوچک شروع شود تا به مرکز برسد.
رهبر انقلاب اسلامی گفتند: رأس دوم این مثلث، یکی از دولتهای پولدار خلیج فارس است که هزینه این نقشه را تأمین کرد و رأس سوم نیز، پادوها بودند که مربوط به سازمان آدمکش منافقین هستند و از ماهها قبل آماده بودند.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به فراخوان ها، خاطرنشان کردند: در این فراخوان ها، شعار «نه به گرانی» مطرح شده بود که شعاری جذاب بود تا عده ای را بدنبال خود وارد صحنه کنند.
در ابتدای کار هم عده ای با این شعار همراه شدند اما مردم به محض آنکه دیدند، هدف و شعارها تغییر کرد، صف خود را جدا کردند.
ایشان در همین خصوص افزودند: همان افرادی که روز پنجشنبه و جمعه در اجتماع «نه به گرانی» شرکت کرده بودند، بعد از جدا کردن صف خود، در اجتماع عظیم نهم دی به میدان آمدند و برضد امریکا و منافق شعار دادند.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه تبیین قضایای اخیر به برخی حرفها در رسانه های دشمنان اشاره کردند و گفتند: برای سازماندهی و عملیات دو قرار گاه فرماندهی در همسایگی ایران تشکیل شده بود، یکی از این قرارگاهها برای هدایت عملیات در فضای مجازی بود و قرارگاه دوم برای مدیریت اغتشاش ها که هر دو قرارگاه بوسیله امریکایی ها و صهیونیست ها فرماندهی می‌شد و پیروزی خود را نیز قطعی می دانستند.
حضرت آیت الله خامنه ای با سپاسگزاری به درگاه خداوند متعال که دشمنان ملت ایران را از نادان ها قرار داده است، تأکید کردند: برغم مقابله پی در پی مردم، دشمنان هنوز ملت ایران را نشناخته اند و معنای این سد محکمِ ایمان و شجاعت ملی را نفهمیده اند.
ایشان، بیهوده‌گویی‌های اخیر مسئولان امریکایی را ناشی از عصبانیت شدید و شکست اخیر دانستند و گفتند: می گویند حکومت ایران از مردم خود می ترسد! خیر. حکومت ایران متولد این مردم است و نظام اسلامی چهل سال است که به پشتوانه همین مردم در مقابل شما ایستاده است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: می گویند حکومت ایران از قدرت امریکا هراس دارد؛ در پاسخ می گوییم اگر ما از شما هراس داشتیم، چگونه در دهه پنجاه شما را از ایران بیرون ریختیم و در دهه نود نیز شما را از کل منطقه بیرون راندیم.
ایشان به یکی دیگر از گزافه‌گویی‌های مقامات امریکایی مبنی بر نگرانی از نحوه رفتار با معترضان اشاره کردند و افزودند: شما خجالت نمی کشید؟ در یک‌سال گذشته هشتصد نفر از مردم امریکا به دست پلیس کشته شده اند. در قضیه قیام وال استریت هر کاری که توانستید بر ضد مردم کردید و با هر احتمال و تهمتی، مردم را کشتید؛ آن وقت برای مردم ایران اظهار نگرانی می کنید؟
حضرت آیت الله خامنه ای همچنین با اشاره به ابراز نگرانی مسئولان انگلیس خبیث گفتند: اخیراً در موضوع حمله به مسلمانان انگلیس و دفاع مسلمانان از خود، یک قاضی انگلیسی، احکام بسیار سنگینی داد؛ حالا مسئولان چنین کشوری، دلسوز معترضان شده اند؟
رهبر انقلاب اسلامی، «براندازی نظام جمهوری اسلامی» را هدف مشخص امریکایی ها خواندند و با اشاره به تلاش دولت قبلی امریکا در پنهان کردن این هدف در موضع‌گیری‌ها و نیز نامه هایی که برای رهبر انقلاب می فرستاد، گفتند: البته رفتار آنها همان رفتار براندازی بود که دولت فعلی، صریح و بدون ملاحظه آن را اعلام می کند.
حضرت آیت الله خامنه ای، تلاش برای گرفتن ابزارهای اقتدار ملی ایرانیان را روش اصلی و وسیله امریکایی‌ها برای تحقق «براندازی» برشمردند و افزودند: «عواطف مردم و افکار عمومیِ هم جهتِ با حکومت» و «ایمان و انگیزه جوانان» از جمله ابزارهای اصلی اقتدار ملی است و به همین علت دشمنان درصدد تضعیف و سلب آنها هستند.
«قدرت دفاع موشکی» و «حضور مقتدرانه در منطقه» از دیگر ابزارهای اقتدار ملی ایرانیان بود که رهبر انقلاب یادآور شدند و افزودند: امریکا جرأت نمی کند اسم مذاکره با ما را بیاورد اما یک کشور اروپایی می گوید می خواهیم با ایران درباره حضور منطقه ای آن مذاکره کنیم در حالی که باید از او پرسید شما چرا در منطقه حضور دارید؟
رهبر انقلاب سپس سه نکته اساسی را خطاب به هیأت حاکمه امریکا مورد تأکید قرار دادند: اول: سرِ شما در حوادث اخیر به سنگ خورد و اگر در آینده تکرار کنید باز هم ناکام خواهید ماند. دوم: در این چند روز به ایران خسارت زدید، این کار بی تقاص نخواهد ماند و سوم: این کسی که به گفته خود امریکایی ها تعادل روحی- روانی ندارد، بداند که این دیوانه‌بازی‌های نمایشی، بی‌جواب نخواهد ماند.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به ایستادگی نظام در مقابل زورگویان و دفاع از منافع ملت و کشور افزودند: کسانی که در خارج یا متأسفانه در داخل دوست دارند با امریکایی ها پیوند بخورند و نشست و برخاست کنند، این حرفها را بشنوند و بدانند که نظام جمهوری اسلامی به فضل الهی همه مشکلات را برطرف خواهد کرد.
بخش دیگری از سخنان رهبر انقلاب خطاب به مسئولان کشور و عناصر و فعالان سیاسی بود. ایشان خود را هم مخاطب این سخنان دانستند و در نکته ای بسیار مهم گفتند: دست داشتن دشمن در مسائل اخیر، تحلیل نیست بلکه بر مبنای اطلاعات و خبر بیان شد اما این نباید موجب شود که از ضعف ها و مشکلات خودمان غافل شویم.
رهبر انقلاب تأکید کردند: دشمنان مانند مگس روی زخم ناشی از مشکلات و ضعف ها می‌نشینند، بنابراین باید زخم را خوب کنید و نگذارید بوجود آید چرا که اگر مشکل داخلی نداشته باشیم، تبلیغات و فضاسازی بیگانه اثر نمی گذارد و امریکایی ها هم نمی توانند هیچ غلطی بکنند.
حضرت آیت الله خامنه ای، «دفاع از حقوق مردم و تلاش برای حل مشکلات آنها» را وظیفه همه مسئولان برشمردند و افزودند: قشرهایی از مردم به خصوص «طبقات ضعیف» تحت فشار هستند و باید همه همت مسئولان صرف حل مشکلات موجود شود.
«شناخت مشکلات جامعه، تمرکز بر حل مسائل اساسی و تقسیم کار برای رفع آنها» توصیه مهم دیگر رهبر انقلاب به مسئولان سه قوه بود.
ایشان با اشاره به تشکیل چندین جلسه با مسئولان و مدیران اصلی کشور درباره آسیب های اجتماعی و اقدام برخی مسئولان در کاهش بعضی از این آسیب ها افزودند: همه بدانند که مشکلِ حل‌نشدنی و گره‌ی بازنشدنی در کشور نداریم اما باید در این زمینه آماده‌تر، پا به‌رکاب‌تر، بیشتر و دقیق تر، کار و تلاش کنیم.
«وحدت و همدلی» دیگر توصیه مؤکد رهبر انقلاب به مسئولان بود.
ایشان افزودند: در این شرایط که دشمنِ لجوج تهدید می کند و درصدد ایجاد مشکلات است، مسئولان و مجموعه های سیاسی باید «هم افزایی» کنند و از تحلیل و تضعیف یکدیگر خودداری کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای با یادآوری صدمات و خساراتی که در سال ۸۸ به علت بی قانونی برخی عناصر، متوجه مردم و ایران شد، افزودند: تسلیم در مقابل قانون همچون همیشه توصیه، تأکید و طلب بنده از همه مسئولان و دستگاهها است.
رهبر انقلاب، «تذکر و انتقاد منصفانه» را لازم و مفید دانستند و در عین حال افزودند: نباید انتقاد و تذکر را با یک کلاغ چهل کلاغ کردن، مبالغه و تعمیم غیرمنطقی، به ابزار شایعه و سیاه‌نمایی تبدیل کرد.
ایشان افزودند: نباید وجود تعداد اندکی مدیر یا قاضی فاسد را به هزاران مدیر اجرایی یا قاضی شریف تعمیم داد و دل جوانان عزیز میهن را خالی کرد، همچنان‌که نباید یکی دو نماینده را که در میان حدود ۳۰۰ نماینده، جور دیگری مشی می کنند، به همه نمایندگان تعمیم داد.
رهبر انقلاب، «تمرکز مسئولان کشور» بخصوص مسئولان اجرایی را بر مسائل کلیدی بویژه اشتغال و تولید و حل مشکل واردات ضروری خواندند و افزودند: این مسائل را بارها به مسئولان اجرایی تذکر داده ایم.
ایشان در همین زمینه افزودند: برخی گله می کنند که رهبری چرا تذکر نمی دهد اما بنده با گزارشهای مردمی و دیگر گزارشها از مسائل اساسی و مشکلات مردم با خبرم و مدام تذکر می‌دهم؛ به‌گونه‌ای که این تذکرات علنی، یک دهم هشدارها و اوقات تلخی های ما با مسئولان در جلسات غیرعمومی هم نیست.
حضرت آیت الله خامنه ای بار دیگر با تأکید بر اهتمام مسئولان براشتغال و رونق تولید داخلی خاطرنشان کردند: بیکاری ریشه اصلی بسیاری از مفاسد است و باید با رونق تولید، آن را حل کرد البته پول پاشیدن بی حساب و کتاب مشکل را حل نمی کند و خوشبختانه مسئولان دولتی در این زمینه ها مشغول کار هستند.
رهبر انقلاب در بخش دیگری از سخنانشان با تشکر از مسئولان امنیتی، انتظامی و سپاه و بسیج افزودند: در مسئله اخیر باید میان جوان و نوجوانی که تحت تأثیر هیجان فضای مجازی حرفی زده و کاری کرده با کسانی که جزو پادوهای امریکا و ضد انقلاب هستند فرق گذاشت.
رهبر انقلاب افزودند: با کسانی که هیجانی وارد ماجرا شده اند چه دانشجو، چه غیر دانشجو باید صحبت و روشنگری کرد اما کسی که پادوی منافقین است و آدم می کشد حسابش جداست.
بخش پایانی سخنان رهبر انقلاب مستقیماً خطاب به مردم بود.
ایشان حضور تعیین کننده، بی منت و با بصیرت ملت عزیز را در هنگامه های نیاز کشور موجب جلب رضایت پروردگار کریم خواندند و افزودند: در همه چهل سال اخیر هر جا لازم بوده در انتخابات، راهپیمایی ها و هر صحنه لازم دیگر، مردم سینه خود را سپر کرده اند و به ایران آبرو داده اند.
رهبر انقلاب با اشاره به شایعه پراکنی به عنوان یکی از ابزارهای مهم دشمنان به مردم توصیه کردند: هر موضوعی را مادام که سند درست و مطلب منطقی و معقول ندیده اید، باور نکنید و شایعات دشمن و دیگر حرفهای بی مبنا را منتشر و پراکنده نکنید.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: مردم بدانند مسئولان کشور نخوابیده اند و به قدر وسعشان در حال کار و تلاشند؛ البته جاهایی قصور و تقصیر هم هست.
ایشان با اشاره به روند جاری حل برخی مشکلات گفتند: حل بعضی مسائل دیگر زمان بر است، ضمن اینکه تقریباً همه مسئولان مستقیم یا غیرمستقیم انتخاب خود مردم هستند که باید با ابتکار، به روز بودن و آمادگی های جسمی و عصبی، فعالیت برای حل مشکلات را افزون‌تر کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای در همین زمینه انتخاب مسئولان با رأی مردم افزودند: مردمسالاری دینی را صادقانه و واقعاً قبول دارم؛ به همین علت به هرکسی که مردم رأی بدهند، کمک می‌کنم همچنانکه درباره همه دولتها از جمله این دولت، این کار را کرده ام و ادامه خواهم داد.
رهبر انقلاب اسلامی در پایان سخنانشان تأکید کردند: به آینده بسیار روشن کشور امیدوار هستم و می دانم خداوند اراده کرده این ملت را به عالی ترین درجات برساند که به فضل الهی چنین خواهد شد.

http://www.leader.ir

 نظر دهید »

هدف دشمن، از بین بردن غیرت مردان و عفت زنان ایرانی است

19 دی 1396 توسط سليمي بني

حجاب و عفاف همواره بخشی عمده از رسالت انبیاء و اولیاء ادیان و علما بوده است،چراکه  حفظ حجاب و عفاف به حذف بسیاری از گناهان کمک می کند و رعایت حجاب اسلامی، به تهذیب و تزکیه نفس و ملکات نفسانی پرداخته و قرب الهی رانصیب انسان می کند.

مسئله ی حجاب که یک دستور دینی است و از مسائل مهم جامعه ماست و با بسیاری از مسائلی پیوندخورده، دارای ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی شده است.

  رعایت و ترویج عفاف و حجاب یکی از دغدغه های امروز جامعه اسلامی به شمار می رود و از سوی مقام معظم رهبری و بسیاری از علما بارها مورد تأکید قرار گرفته است

 شش ماه پس از فاجعه مسجد گوهر شاد ،رضا خان با بی اعتنایی به علما ومردم در روز 17 دی  1314در جشن فارغ التحصیلی دانشسرای مقدماتی دختران در تهران کشف  حجاب زنان را به طور آشکار ورسمی اعلام کرد وخود به اتفاق همسر ودخترانش که بدون حجاب بودند در این جشن که به ابتکار علی اصغر حکمت وزیر معارف وفراماسونر معروف تشکیل شد،شرکت وسخنرانی کرد و با این کار رضا خان دوره سیاه برای زنان در تاریخ شروع شد .

کشف حجاب رضا خانی نشان داد که اگر به مردم باشد ،هیچ وقت حاضر نیستند عفت وحجاب خودرا به تاراج بگذارند، اما در دهه اخیر به نظر می رسد اشکال به نخبگان ومسئولان مربوط می شود که نتوانسته اند دشمن را بشناسند وبشناسانند .

رضا خان با همه قلدریش نتوانست حتی به زور تفنگ چادر از سر زنان بردارد وچه می شود که امروز زنان ما، خود چادر از سر برداشته اند ؟

 دشمن ،هدفش تنها برداشتن چادر از سر زنان ما نبود گفت: هدف اصلی دشمن به یغما بردن ارزشهای انقلاب ونظام بود .

جنگ امروز ما با دشمن جنگ فرهنگی و جنگ ارزش‌ها است و  دشمن امروز دو هدف را دنبال می‌کند و می‌گوید باید سبک زندگی ایرانی تغییر کند و غیرت را از مرد و حیا و عفت را زن ایرانی گرفت.

 دشمنان همین که فرهنگ حجاب وحیا را از زنان بگیرند به راحتی می توانند مردان را نیز به دست داشته باشند ودیگر نیازی  به بمب هسته ای ویا موشک های شیمیایی مجهز نیست چرا که دیگر مردی باقی نخواهد ماند تا جلوی دشمن را بگیرد وامیدواریم که روزی خاطره آندلس در ایران تکرار نشود.

 نظر دهید »

فرازهایی از رهنمودهای مقام معظم رهبری به مناسبت روز غزه

19 دی 1396 توسط سليمي بني

فرازهایی از رهنمودهای مقام معظم رهبری به مناسبت روز غزه به شرح ذیل است:

غزه و فلسطین؛ عرصه رسوائى غرب‏
امروز غزه و فلسطین، عرصه رسوائى غرب است. غرب با ادعاى حقوق بشر، بزرگ‏ترین و فجیع‏ترین نقض حقوق بشر را در غزه ندیده گرفته. تا روزهاى متمادى، غربى ‏ها در یک‏سال گذشته، یک کلمه حرف به نفع مردم غزه و در دفاع از آن‏ها نزدند. روزهاى متمادى پشت سر هم مى ‏گذشت، ما هى گوشمان بود ببینیم آیا از اروپا - از آمریکا که هیچ - از سازمانهاى حقوق بشر، از سازمانهاى به‏ اصطلاح مدافع آزادى، یک کلمه حرف به نفع مردم غزه صادر مى ‏شود؟ نمى‏شد. بعد از آنى که سر و صداى مردم بلند شد، مردم در کشورهاى مختلف سر و صدا کردند، راه‏پیمایى کردند، تظاهرات کردند، حرف زدند، رسوائى بالا گرفت، شروع کشردند به حرف‏زدن؛ فقط حرف! غرب هیچ‏گونه حمایتى از مردم غزه نکرد؛ در مقابل یک چنین فاجعه عظیمى که جلوى چشم همه داشت اتفاق مى ‏افتاد. تا امروز هم باز غرب در همان مواضع است. سازمان ملل خودش را رسوا کرد. آمریکا رسوا بود و رسواتر شد.
با این‏که این گزارش گلدستون درآمده است و همه از او مطلع شدند، امروز بایستى سران جانى و مجرم رژیم صهیونیستى بیایند پاى محاکمه و باید مجازات بشوند، ولى هیچ خبرى نیست، هیچ اقدامى انجام نمى‏ گیرد، بلکه حمایتها از دولت غاصب و دولت جعلى صهیونیستى باز هم بیشتر مى‏ شود! این‏ها غرب را رسوا کرد.(8/12/1388)


غزه و فلسطین؛ مسأله بشریت و انسانیت‏
مسأله غزه مسأله یک تکه سرزمین نیست؛ مسأله فلسطین فقط مسأله جغرافیا نیست؛ مسأله بشریت است؛ مسأله انسانیت است. امروز مسأله فلسطین شاخص میان پایبندى به اصول انسانى و ضدیت با اصول انسانى است. مسأله این‏قدر اهمیت دارد.(8/12/1388)


شخصى و محلى‏ بودن قضیه غزه؛ خواب خرگوشى‏
هر کس در دنیاى اسلام، امروز قضیه غزه را یک قضیه منطقه‏ اى و شخصى و محلى بداند، دچار همان خواب خرگوشى ‏اى است که پدر ملتها را تا حالا درآورده است، نه، این قضیه غزه، فقط قضیه غزه نیست؛ قضیه منطقه است. فعلاً آنجا نقطه ضعیفتر است، تهاجم را از آنجا شروع کردند و اگر موفق شدند، دست از سر منطقه بر نمى‏ دارند. دولتهاى کشورهاى مسلمانى که حول و حوش آن منطقه هستند و کمکى که باید بکنند و م ى‏توانند بکنند، نمى‏کنند، دارند اشتباه مى‏کنند؛ اشتباه مى‏کنند. هرچه در این منطقه میخ اسرائیل بیشتر فرو برود، تسلط استکبار بیشتر بشود، بدبختى این دولتها و ضعف و ذلت این دولتها بیشتر خواهد شد. چرا ملتفت نیستند و دولتها، ملتها را هم دنبال خودشان به ذلت مى‏کشانند؟ یک دولت ذلیل و مطیع و وابسته، یک ملت را مطیع و ذلیل و وابسته مى‏کند. این است که ملتها باید به خود بیایند.(19/10/1387)


ابعاد مختلف قضیه غزه‏
این وحشی گری هایى که در غزه انجام گرفت که حقیقتاً انسان را از سطح سبعیت مسؤولین رژیم صهیونیستى دچار شگفتى می‏کند، همین‏ها بایستى وجدان دنیاى اسلام را تکان بدهد و این حرکت عظیم مردمى در دنیاى اسلام بایستى روح تازه‏اى پیدا کند. دشمن بیکار نیست و این حرکت ابعاد گوناگونى دارد:

الف. سبعیت سردمداران رژیم صهیونیستى‏
اولاً سبعیت سردمداران رژیم صهیونیستى؛ چقدر این‏ها وحشی اند، چقدر این‏ها دور از وجدان بشری اند؛ انسانهاى بی‏گناه را، انسانهاى غیرنظامى را این‏جور مورد تهاجم قرار دادن! انسان واقعاً تعجب مى ‏کند، حیرت مى ‏کند؛ این‏ها بویى از انسانیت نبرده‏ اند. این‏ها مدعى جمهورى اسلامى در محافل جهانى‏ اند؛ این انسانهاى بونبرده از انسانیت. این یک بُعد مسأله است که خیلى مهم است.

ب. حمایت استکبار و ادعاى حقوق بشر!!
یک بُعد دیگر قضیه این است که سردمداران نظام استکبار، آنقدر وقیح برخورد مى‏ کنند با این قضیه که انسان را متعجب مى‏ کنند، یعنى نه فقط اخم نمى ‏کنند، نه فقط بازدارى نمى ‏کنند این رژیم سنگدل و ددمنش را از کارهایش، بلکه او را تقویت مى‏کنند، تشویق مى‏ کنند، حمایت مى‏ کنند! آمریکا صریحاً حمایت کرد، انگلیس حمایت کرد، فرانسه حمایت کرد. این‏ها سردمداران دنیاى استکبارند، این‏ها همان کسانى هستند که ملتهاى مسلمان، امروز در اعماق دل خود، دشمنى خشن‏تر و منفورتر از این‏ها ندارند. این‏ها همه صریحاً حمایت کردند. وزن گرایش به اخلاق و معنویت در دنیاى استکبار را از این حادثه مى‏ شود فهمید. چقدر این‏ها دورند از انسانیت! حالا حمایت سیاسى مى‏ کنند؛ به‏ خاطر اغراض فاسد سیاسى، دیگر این‏ها چرا دم از حقوق بشر مى ‏زنند؟! آیا آمریکا که در مقابل این حرکت خشن و وحشى نه فقط موضع نمى‏گیرد، بلکه حمایت هم مى ‏کند، دیگر حق دارد دم از حقوق بشر بزند؟ حق دارد خود را محاکمه‏ کننده ملتها و دولتها در زمینه حقوق بشر بداند؟ این هم یک وقاحت مضاعف است. فرانسه همین‏طور، انگلیس همین‏طور.
سابقه رفتار این‏ها در دنیاى اسلام، جنایتهایى که کردند، کشتارهایى که کردند، فشارهایى که به مردم مسلمان در کشورهاى مختلف وارد کردند، این‏ها هنوز از یاد ملتهاى مسلمان نرفته است، باز امروز از رژیم سبعِ ددمنش وحشى‏اى مثل رژیم صهیونیستى حمایت مى‏ کنند. این هم یک بُعد این قضیه است.

ج. محکوم‏ نکردن کشورهاى عربى و اسلامى‏
یک بُعد دیگر قضیه، رفتار کشورهاى عربى و اسلامى است که رفتار مناسبى نبود. بعضى‏ها به حرف اکتفا کردند، بعضى‏ها حرف هم حتى نزدند؛ محکوم هم حتى نکردند! آن کسانى که داعیه اسلام دارند، داعیه دعوت به وحدت مسلمین دارند، داعیه هدایت دنیاى اسلام را دارند، در یک چنین مواقعى بایستى خودشان را نشان بدهند. در قضایاى گوناگونى که اغراض سیاسى آن‏ها را تأمین مى‏ کند، بى‏ دریغ وارد مى‏شوند، اما اینجا چون طرف، آمریکا است، چون طرف، انگلیس است، حاضر نیستند حتى درست محکوم کنند، یا به حمایت لفظى اکتفا مى‏کنند که هیچ ارزشى ندارد؛ کار کم‏ اثرى است.(1/9/1391)


غزه؛ ترجمه حقوق بشر آمریکایى‏
عراق و افغانستان و لبنان، گوانتانامو و ابوغریب و سیاه‏چال‏هاى پنهان دیگر و پیش از همه، شهرهاى غزه و ساحل غربى، واژه آزادى و حقوق بشر غربى را که رژیم آمریکا، بی ‏شرم‏ترین و وقیح ‏ترین مبلّغ آن است، براى ملت‏هاى ما ترجمه کرده است. امروز لیبرال دمکراسى غرب به همان اندازه در دنیاى اسلام رسوا و منفور است که سوسیالیزم و کمونیزمِ دیروز شرق.(25/1/1385)


آمریکا و احساس مسؤولیت نسبت به حقوق بشر!
ادعا مى‏کنند که ما طرف‏دار حقوق بشریم، احساس مسؤولیت نسبت به حقوق بشر مى ‏کنیم! شما در موقعیتى نیستید که با کسى درباره حقوق بشر بحث کنید. شما در کدامیک از اقدامات خودتان در این چند سال نسبت به گذشته تغییر ایجاد کردید؟ در افغانستان کشتار را کم کردید؟ در عراق دخالتتان را کم کردید؟ از کشتار فاجعه‏ آمیز مردم در غزه و کشتن کودکان حمایت نکردید که ادعاى طرف‏دارى از حقوق بشر مى‏ کنید؟(1/1/1389)


محاصره ظالمانه 5/1 میلیون نفر و حمایت آمریکا!!
محاصره ظالمانه غزه که این محاصره سه سال شد،(سال 1389) یک حرکت بسیار سبعانه، قساوت‏ آمیز، وحشیانه (است) و با شگفتى فراوان مورد تأیید و تصدیق و حمایت آمریکا و انگلیس و قدرتهاى غربى - که داعیه دفاع از حقوق بشر را هم دائم تکرار مى ‏کنند - (قرار گرفت). سه سال است که یک و نیم میلیون جمعیت را محاصره کرده ‏اند؛ نه مى‏گذارند دارو برود، نه مى‏ گذارند غذا برود، در آب آشامیدنى‏ شان اخلال مى‏ کنند، در نیروى برقشان اخلال مى ‏کنند، در رسیدن سیمان و مصالح ساختمانى براى این‏که ویرانى ‏هاى جنگ را از بین ببرند، اخلال مى‏کنند، علاوه بر این‏ها به‏ طور متناوب گلوله‏ باران هم مى‏ کنند، آدم‏کشى هم مى ‏کنند، کودکان مظلوم و زن و مرد را به قتل هم مى‏رسانند. این، حرکت رژیم صهیونیستى است. سازمانهاى مدعى حقوق بشر ایستاده ‏اند تماشا مى ‏کنند. قدرتهاى غربى نه فقط تماشا، بلکه حمایت مى‏کنند.(14/3/1389)


تشویق گرگ وحشى صهیونیست و ادعاى حقوق بشر!!!
گرگِ درنده وحشىِ آدمى‏ خوار صهیونیست، از «حزب ‏اللّه»، مجاهدِ فى سبیل الله، تودهنى مى ‏خورد، با رزمندگان مجاهد فى سبیل الله نمى‏ تواند مقابله کند؛ شکست مى‏ خورد، تلافى ‏اش را سر مردم بی‏گناه، انسانهاى مظلوم، کودکان، خانه‏ هاى مردم، زیربناهاى کشور در مى‏ آورد. این، یک مصیبت بزرگ است. مثل همین، در «غزه» و در بقیه مناطق فلسطینى ‏نشین در جریان است. این، آن چیزى است که باید همه مسلمانها را هشیار کند و به خود بیاورد. دنیاى استکبار و کفر هم نه فقط ساکتند، بلکه رفتارى و گفتارى از آن‏ها سر مى ‏زند که متجاوز و ظالم را تشویق مى ‏کند؛ آمریکا یک‏جور، انگلیس خبیث یک‏جور، برخى از قدرتهاى دیگر، هر کدام به یک نحوى؛ سازمان ملل هم با ناتوانى و بى ‏عرضگى کامل ایستاده است و تماشا مى ‏کند! آن‏وقت ادعاى حقوق بشر و ادعاى مدنیت و ادعاى مبارزه با تروریسم هم مى‏ کنند.( 17/5/1385)


یک نفر آدم در یک گوشه‏اى از دنیا بر اثر یک حادثه ‏اى زمین مى ‏افتد، جنجال دستگاه‏هاى حقوق بشر بلند مى‏ شود؛ به دروغ، به ریا، به تظاهر و فریب‏گرى، طرف‏دارى از حقوق انسان را ادعا مى‏ کنند، آن‏وقت این‏جور بچه‏ هاى کوچک، زنهاى مظلوم، مثل برگ خزان در غزه روى زمین مى‏ ریزند، نفس از این‏ها در نمى ‏آید.(19/10/1387)

 

ادعاى حقوق بشر براى فریب افکار عمومى‏
امروز دشمنان دنیاى اسلام، دشمنان وحدت اسلام، با ابزارهاى دین وارد مى ‏شوند، با ابزارهاى اخلاق وارد مى‏ شوند، باید هشیار بود. آنجایى که مى‏ خواهند افکار عمومى مردم غیرمسلمان را فریب بدهند، نام حقوق بشر را مى‏ آورند، نام دموکراسى را مى‏ آورند، آنجایى که مى ‏خواهند افکار عمومى دنیاى اسلام را فریب بدهند، نام قرآن را مى ‏آورند، نام اسلام را مى‏ آورند، در حالی‏که نه به اسلام و قرآن اعتقادى دارند، نه به حقوق بشر اعتقادى دارند. این ‏را امت اسلامى باید بداند.( 5/4/1389)


پیام مردم غزه به دنیاى اسلام‏
خداى متعال به مردم غزه این توفیق را داده است که در مقابل این دشمن خشن و ددمنش استقامت کنند، ایستادگى کنند و آن‏ها پاسخ ایستادگى خودشان را هم گرفتند و آن عزت مردم غزه بود؛ نشان دادند که با ایستادگى، با مقاومت، با سخت‏کوشى مى‏ توان با همه حجم کوچک، بر یک حجم بزرگِ پیچیده مسلحِ تأییدشده و حمایت‏ شده از طرف قدرتهاى بزرگ فائق آمد.
این یک پیام است به دنیاى اسلام: دنیاى اسلام اگر مى ‏خواهد در مقابل حملات دشمنان و خباثتهاى دشمنان و توطئه‏ هاى دشمنان و نامردى ‏ها و ناجوانمردى‏ هاى دشمنان آسیب‏ ناپذیر بماند، باید با قدرت از خود دفاع کند، باید در خود، قدرت ایجاد کند؛ هم قدرت معنوى که قدرت ایمانى و عزم اراده است و هم قدرت مادى.(1/9/1391)


لزوم اتحاد دنیاى اسلام براى کمک به غزه‏
امروز دنیاى اسلام، به‏ خصوص مجموعه کشورهاى عربى بایستى دست اتحاد به هم بدهند، از این مردم دفاع کنند، محاصره را بردارند و سعى کنند به این مردم مظلوم غزه کمک کنند.(1/9/1391)

 نظر دهید »

رهبر جمعیت «فدائیان اسلام» که بود؟

19 دی 1396 توسط سليمي بني


رهبر جمعیت «فدائیان اسلام» که بود؟
سید مجتبی نواب صفوی رهبر جمعیت «فدائیان اسلام» بود که در سال 1334 اعدام شد.
به گزارش خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ سید مجتبی میر‌لوحی معروف به «نواب صفوی» در سال 1303 در تهران و محله خانی‌آباد به دنیا آمد. نام خانوادگی نواب مختص به مادرش بود که بعد‌ها وی آن را برای خود انتخاب کرد.

سید مجتبی در سن 7 سالگی وارد دبستان «حکیم نظامی» شد. بعد از اتمام دوران ابتدایی برای گذراندن تحصیلات متوسطه وارد مدرسه صنعتی «آلمانی‌ها» شد و در رشته مکانیک تحصیلات خود را ادامه داد.

سفر به آبادان و نجف
نواب صفوی پس از پایان دوران متوسطه به شهر آبادان سفر کرد و به استخدام شرکت نفت درآمد. بعد از مدتی او برای فراگیری دروس دینی به نجف سفر کرد. وی فقه، اصول و تفسیر را نزد اساتیدی مانند عبدالحسین امینی، آقا شیخ محمد تهرانی و حاج آقا حسین قمی فرا گرفت.

اقدامات سیاسی نواب
در سال 1319 تظاهرات در مدرسه «آلمانی‌ها» بر ضد کشف حجاب

اتهام قتل رزم‌آرا در تیر 1330

نامزد مجلس شورای ملی

نواب صفوی برای دوره هجدهم مجلس شورای ملی خود را نامزد می‌کند اما با مخالفت برخی از همراهان خود مواجه می‌شود. به همین دلیل از انجام این کار منصرف نشده و آن را رها می‌کند.

تشکیل گروه «فدائیان اسلام»
گروه فدائیان اسلام در دهه 1320 به رهبری سید مجتبی نواب صفوی تشکیل شد. اهداف اصلی تشکیل این گروه، برادری، استقامت، اتحاد، رسیدن به حاکمیت اسلام و قرآن مطرح شد.

ترور‌های فدائیان اسلام
اقدام به ترور و قتل احمد کسروی، نویسنده و تاریخ‌نگار ایرانی در سال 1324

ترور عبدالحسین هژیر وزیر دربار محمدرضا شاه پهلوی در 13 آبان 1328

ترور سرلشگر رزم‌آرا، نخست وزیر ایران در 16 اسفند 1329 ازدواج نواب

همسر نواب صفوی، نیزه سادات نواب احتشام رضوی نام داشت که در سال 1324 با یکدیگر ازدواج کردند. مدت زندگی مشترک این دو 8 سال بیشتر نبود.

ترور نافرجام و اعدام
در 25 آبان 1334 «فدائیان اسلام» اقدام به ترور حسین علاء نخست وزیر وقت کردند که این اقدام ناکام ماند. اما این ترور باعث دستگیری نواب صفوی شد.

سرانجام در 27 دی سال 1334 سید مجتبی نواب صفوی رهبر جمعیت «فدائیان اسلام» اعدام شد. پیکر شهید نواب صفوی در قبرستان «وادی السلام» این شهر دفن شده است.

 نظر دهید »

چگونگی فرار شاه از ایران

19 دی 1396 توسط سليمي بني

چگونگی فرار شاه از ایران
با روشن شدن جرقه های اولیه انقلاب و فشار نیروهای مخالف رژیم و هماهنگی قیام های مردمی به رهبری امام خمینی قدس سره و کشتار 17 شهریور و برگزاری مراسم چهلم شهدا در تهران، تبریز، اصفهان ،مشهد و …، و اعتصاب کارگران شرکت ملی نفت و چاپ مقاله توهین آمیز احمد رشیدی مطلق علیه امام« قدس سره»، کنترل امنیت کشور از دست نیروهای رژیم و حتی حکومت نظامی خارج شد و پایه های اقتدار رژیم 2500 ساله شاهنشاهی سست شده و منجر به فرار شاه گردید.

 

شاه بسیار حسابگرانه و بر اساس مصلحت اندیشی‌های اربابان آمریکایی و انگلیسی خود، بدون خشونت و کشتار مردم و با تشکیل شورای سلطنت و برقراری حکومت نظامی و نیز تکیه بر پشتیبانی نیروهای ارتش و ساواک، برای خروج از کشور مصمم شد.

در آن تاریخ همه ناظران سیاسی متفق القول بودند که حل بحران، با حضور شاه در ایران امکان پذیر نیست و رهبر انقلاب اسلامی، به هیچ عنوان حضور شاه و رژیم سلطنتی را تحمل نخواهد کرد. شاه نیز پس از عدم موفقیت دولت نظامیازهاری در برقراری نظم و آرامش و رقع اعتصاب ها که اقتصاد کشور را فلج کرده بود، راه دیگری جز خروج از کشور نداشت. تشریفات مربوط به خروج شاه خصوصی و غیررسمی بود. مشایعت کنندگان، نخست وزیر، رؤسای مجلسین، وزیر دربار، رییس ستاد ارتش و گروهی از مقامات وابسته به دربار بودند. فرودگاه مهرآباد در محاصره یگان های گارد شاهنشاهی بود. مقارن ساعت یازده و نیم صبح، شاه و همسرش، با یک هلیکوپتر وارد فرودگاه شدند.

شاه در مصاحبه ی کوتاهی به خبرنگاران گفت:

 

«مدتی است احساس خستگی می کنم و احتیاج به استراحت دارم. ضمناً گفته بودم پس از این که خیالم راحت شود و دولت مستقر گردد، به مسافرت خواهم رفت. این سفر اکنون آغاز می شود و تهران را به سوی آسوان در مصر ترک می کنم. امروز با رأی مجلس شورای ملی که پس از رأی سنا داده شد، امیدوارم که دولت بتواند هم به جبران گذشته و هم در پایه گذاری آینده موفق شود.»

در مورد مدت سفر گفت:

«این سفر بستگی به حالت من دارد و در حال حاضر دقیقاً نمی توانم آن را تعیین کنم.»

شاه پس از مشایعت از سوی نیروهای وفادارش در ساعت دوازده و نیم بعدازظهر، به همراه همسرش تهران را به مقصد مصر ترک کردند. سفری که قرار بود چند روز بیشتر به طول نینجامید اما محمدرضا پهلوی هرگز به کشور بازنگشت.

 


وی با امید به تکرار کودتای 28 مرداد سال 1332 و بازگشت مجدد به ایران توسط حامیان درباری‌اش، با ظاهری عوام‌ فریبانه، به عنوان معالجه از کشور خارج شد و ایرانیان ستم ‌کشیده و غیور و نیز ارواح پاک شهیدان را غرق در شادی و سرور کرد.

محمدرضا برخلاف پدر خود، رضا شاه که پس از 16سال حاکمیت مستبدانه تحت حمایت انگلیس از کشور خارج شد، بدون استعفا راهی سرزمین اربابان خود شد. همزمان با فرار شاه، مردم در سراسر ایران به خیابان‌ها آمدند و با پخش شیرینی، این رویداد مهم تاریخی را جشن گرفتند و 26دی ماه 57نقطه عطف دیگری در تاریخ سراسر حماسه انقلاب سرخ و اسلامی ایران شد.

 

پس از فرار شاه، امام خمینی(ره) در پیامی به ملت ایران اعلام کرد: «فرار محمد رضا پهلوی را که طلیعه پیروزی ملت و سرلوحه سعادت و دست یافتن به آزادی و استقلال است به شما ملت فداکار تبریک عرض می کنم… اینجانب از همه طبقات، ‌خصوصاً حضرات علمای اعلام، در این موقع حساس تشکر می کنم و سلامت و سعادت همگان را از خداوند متعال خواستارم و وحدت کلمه را همیشه خصوصا تا برانداختن رژیم شاهنشاهی و استقرار حکومت جمهوری اسلامی امیدوارم.»

پس از فرار شاه، روند تحولات منجر به سرنگونی رژیم پهلوی و پیروزی انقلاب سرعت بیشتری گرفت. امام خمینی(ره) پس از سالها دوری از وطن به کشور بازگشتند و مبارزات آزادیخواهانه ملت ایران را همچون گذشته رهبری کردند تا سرانجام انقلاب به پیروزی رسید. از سوی دیگر شاه پس از فرار از کشور، یک سال و نیم در کشورهای مختلف جهان با خواری و ذلت آوارگی را تجربه کرد و در غربت مرد.

 

http://www.mihan24.com

 نظر دهید »

شورای انقلاب چگونه تشکیل شد

19 دی 1396 توسط سليمي بني

روز ۲۲ دی‌ ۱۳۵۷، شورای انقلاب به فرمان امام خمینی به طور علنی تشکیل شد.

 امام خمینى چند ماه قبل از پیروزى انقلاب اسلامى فرمان تشکیل شوراى انقلاب را صادر کردند. مدتی بعد ایشان در نامه ای به شهید بهشتی می نویسند:


پس از اهداى سلام و تحیت، وقت دارد سپرى مى‏شود و من خوف آن دارم که با عدم معرفى اشخاص، مفسده پیش آید. بنا بود به مجرد آمدن ایشان (آیت الله مرتضی مطهری) با اشخاص مورد نظر یکى یکى و جمعى ملاقات کنید و نتیجه را فوراً به این جانب اعلام کنید. و نیز مرقومى که معرف باشد با خط و امضاى عدد معلوم بفرستید. من در انتظار هستم و باید عجله شود، و نیز استفسار از بعضى آنها براى مسافرت به خارج. در هر صورت همه موضوعات که به شما و ایشان تذکر داده شد، لازم است با عجله انجام گیرد و اگر اشخاص دیگرى نیز پیدا شد ملحق شود. و السلام.(صحیفه امام، ج‏4، ص: 307)

نگرانی های موجود در لحن امام خمینی(س) در این نامه به خوبی گویای اهمیت بسیار بالای شورای انقلاب در نزد ایشان است.

امام خمینی(س) سرانجام طی اطلاعیه‏ ای، اعضای شورای انقلاب اسلامی را تعیین و وظایف آن را برای مردم تشریح نمودند. امام خمینی در ۲۲ دی‌ماه ۱۳۵۷ پیامی بدین شرح صادر کرد: «به موجب حق شرعى و بر اساس رأى اعتماد اکثریت قاطع مردم ایران که نسبت به این جانب ابراز شده است، در جهت تحقق اهداف اسلامى ملت، شورایى به نام «شوراى انقلاب اسلامى» مرکب از افراد با صلاحیت و مسلمان و متعهد و مورد وثوق موقتاً تعیین شده و شروع به کار خواهند کرد. اعضاى این شورا در اولین فرصت مناسب معرفى خواهند شد. این شورا موظف به انجام امور معین و مشخصى شده است؛ از آن جمله مأموریت دارد تا شرایط تأسیس دولت انتقالى را مورد بررسى و مطالعه قرار داده و مقدمات اولیه آن را فراهم سازد. دولت موقت در اولین فرصت که مناسب و صلاح دانسته شود به ملت معرفى و شروع به کار خواهد نمود.» (صحیفه امام، ج‏5، ص: 426)

 به رغم پیوستن دیرهنگام تشکل نهضت آزادی به جریان انقلاب، و به رغم اختلافات تاکتیکی و اندیشه ای جریان ملی ـ مذهبی با امام خمینی(س)، او به آنان فرصت حضور در سطوح بالا را اعطا نمود. چنانکه در جریانات مربوط به شورای انقلاب چه در امر تصمیمات ابتدایی و چه بعد از آن، ملی مذهبی ها و در راس آنان بازرگان حضور داشتند.

بدین ترتیب مهندس بازرگان نیز به پاریس رفت و در طی همین سفر رهبری امام خمینی (س) را رسماً پذیرفت. امام خمینی (س) در 18 دی 57 پاسخ به نماینده رئیس جمهور فرانسه که حامل پیامی از جانب کارتر برای امام بودند ، اظهار داشتند: «تأکید مى‏ کنم که اگر بخواهید آرامش در ایران حاصل شود راهى جز این نیست که نظام شاهنشاهى- که قانونى نیست- کنار برود، و ملت را به حال خود باقى بگذارند، تا من یک شوراى انقلاب تأسیس کنم از اشخاص پاکدامن، براى نقل قدرت؛ تا امکانات مناسب جهت حکومت مبعوث ملت انجام گیرد.» (صحیفه امام، ج‏5، ص: 377)

 در نهایت موجودیت شورای انقلاب به عنوان اولین و بنیادی ترین ارکان قدرت سیاسی و عالی ترین نهاد تصمیم گیری در کشور بعد از امام خمینی (س)، در تاریخ22 دی ماه 1357 و به فاصله یک ماه مانده به پیروزی انقلاب اسلامی با پیام امام رسما اعلام شد: «سلام و تحیت بر ملت قهرمان و شریف ایران! سلام بر شهداى راه حق!

اکنون که روز پیروزى ملت شجاع نزدیک مى‏ شود، اکنون که خون هاى پاک عزیزان بیگناهى که براى دفاع از حق و حقیقت به دست جلادان خون‏ آشام شاه بر زمین ریخته شده است بارور مى‏ گردد، لازم مى ‏دانم مراتب ذیل را به اطلاع ملت ایران و مردم جهان برسانم: 1- به موجب حق شرعى و بر اساس رأى اعتماد اکثریت قاطع مردم ایران که نسبت به این جانب ابراز شده است، در جهت تحقق اهداف اسلامى ملت، شورایى به نام «شوراى انقلاب اسلامى» مرکب از افراد با صلاحیت و مسلمان و متعهد و مورد وثوق موقتاً تعیین شده و شروع به کار خواهند کرد. اعضاى این شورا در اولین فرصت مناسب معرفى خواهند شد. این شورا موظف به انجام امور معین و مشخصى شده است؛ از آن جمله مأموریت دارد تا شرایط تأسیس دولت انتقالى را مورد بررسى و مطالعه قرار داده و مقدمات اولیه آن را فراهم سازد. دولت موقت در اولین فرصت که مناسب و صلاح دانسته شود به ملت معرفى و شروع به کار خواهد نمود.» (صحیفه امام، ج‏5، ص: 426)

صدور این پیام، 22دی ماه را به نقطه عطفی از برای نهضت اسلامی تبدیل نمود. تا پیش از آن تاریخ نیرو های انقلاب نمی دانستند انتقال قدرت چگونه صورت می گیرد. همچنین بعضی فرصت طلبان تصور می کردند از حیث تشکیل حکومت و سازماندهی و اداره امور نارساییهایی وجود دارد و در صدد بر آمده بودند که طرح و نقشه ارائه نموده و خود عهده دار این مرحله باشند. حتی دسته هایی تنها به همین منظور اعلام موجودیت نمودند. این نخستین بار بود که رسماً از سوی رهبر‌کبیر انقلاب، تشکیلات و برنامه‌های آینده حکومت اسلامی اعلام می‌شد. اعلام رسمی موجودیت شورای انقلاب از سوی امام خمینی (س)، رژیم و رسانه های جمعی را به تکاپو انداخت تا از هویت اعضای آن اطلاع پیدا کنند. ولی پنهانکاری درست اعضای شورای انقلاب باعث شد تا نه عوامل رژیم موفق به شناسایی آنان شوند و نه رسانه های جمعی اطلاعی از آن به دست بیاورند.

بدیهی است که مسؤولیت های شورای انقلاب، عمده ترین مسؤولیت های رهبری انقلاب در داخل کشور محسوب می شد. شورا در آغاز، هفته ای یک بار و سپس دو بار، به طور مخفی در منازل افراد تشکیل جلسه
می داد. تصمیمات اتخاذ شده در این جلسات بلافاصله با امام در میان گذاشته می شد و پس از کسب تکلیف، به مرحله ی اجرا در می آمد. از اقدامات مهم شورای انقلاب، مذاکره با مقامات نظامی نیروهای مسلح، دیدارهای دیپلماتیک، ترتیب دادن مسافرت بختیار به پاریس برای ملاقات با امام، مأموریت راه اندازی نفت و انتخاب رییس دولت موقت بود.

آن روزها گرایش به شورا شدید بود. رهبران و مبارزان با توجه به تصوری که از استبداد و حکومت فردی داشتند، مایل به تکرار آن تجربه ها نبودند. به همین دلیل به طور طبیعی باید شورای انقلاب تشکیل می شد. از این رو شورای انقلاب به عنوان طبیعی ترین شکل مدیریت در بدو انقلاب به طور خود جوش مطرح و پذیرفته شد و همه ی تصمیم ها از آن جا هدایت می شد و برای بعضی کارها کمیته هایی فعالیت داشت که مهم ترین آن ها، کمیته ی سوخت و کمیته ی اعتصابات بود.

ریاست این شورا در ابتدا برعهده آیت‌الله مرتضی مطهری بود اما با شهادت وی ریاست شورای انقلاب به آیت‌الله طالقانی منتقل شد. در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، شورای انقلاب مهندس مهدی بازرگان را به عنوان نخست‌وزیر دولت موقت پیشنهاد و امام خمینی نیز وی را به عنوان رییس دولت موقت انقلاب منصوب کرد. پس از پیروزی انقلاب و تشکیل دولت موقت، دکتر حسن حبیبی، دکتر عباس شیبانی، ابوالحسن بنی‌صدر، صادق قطب‌زاده، مهندس میرحسین موسوی، احمد جلالی و دکتر حبیب‌الله پیمان نیز به جمع اعضای شورای انقلاب اضافه شدند.

تشکیل این شورا اولین اقدام عملی در جهت اداره‌ی کشور به شمار می‌رود. چنان‌که در همان زمان پیش از پیروزی انقلاب بسیاری از مشکلات مردم را حل نمود. به علاوه زمینه‌ی انتقال حکومت از سلطنت به جمهوری اسلامی را فراهم نمود. سه هدف ساماندهی انقلاب ، وارد آوردن آخرین ضربات به پیکر نیمه جان رژیم سفاک پهلوی و کمک به اداره کشور پس از پیروزی را می توان از اصلی ترین و کلی ترین اهداف تاسیس شورای انقلاب دانست. در حالی که شاه آخرین تلاشها را برای استمرار رژیم سلطنت انجام می داد و قدرتهای حاکم بر منطقه هم کوشش داشتند راه حل مناسبی که با منافعشان تطبیق داشته باشد بیابند همه نیروهای مخالف انقلاب به تشکیل حکومت بختیار رضایت دادند و به توافق رسیدند. به خصوص آمریکا مستقیما مسئولیت نگهداری بختیار را بر عهده گرفته و تمام کوشش های باطن و ظاهر را به کار می گرفت تا به نحوی شعله های انقلاب ولو به صورت موقت خاموش سازند. در این میان رهبری انقلاب به موقع ضربات مهلکی را بر رژیم در حال احتضار وارد می ساخت که تشکیل شورای انقلاب یکی از همین تصمیمات کوبنده بود. به هر حال شورای انقلاب به عنوان اولین نهاد انقلابی در ایران توانست کارویژه‌های خود را به شکل مطلوبی انجام دهد و حتی پس از انقلاب هم نقش مهمی را در عرصه‌ی سیاسی کشور ایفا نماید. از جمله اقدامات شورای انقلاب، می‏توان به تصویب اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ملی شدن بانک‏ها، سامان بخشیدن به دادگاه‏های انقلاب، برگزاری همه‏پرسی در رابطه با نظام جمهوری اسلامی، بررسی پیش‏نویس قانون اساسی، تصویب آیین نامه‏های مجلس خبرگان و برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی و… اشاره کرد.

به دنبال تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ و استعفای دولت موقت، شورای انقلاب بیانیه مهمی خطاب به ملت صادر کرد و یادآور شد که مصمم است در فرصت محدودی، برگزاری همه‌پرسی درباره قانون اساسی، انتخابات مجلس شورای ملی و ریاست جمهوری و… را به انجام برساند. متعاقب این بیانیه اعلام شد که شورا ترکیب تازه‌ای خواهد داشت و با ادغام دولت در شورا اعضای جدید شورا انتخاب شدند و در اداره مملکت، اینگونه بین اعضای شورا تقسیم کار شد: آیت‌الله خامنه‌ای ـ دفاع و پاسداران، آیت الله هاشمی رفسنجانی - وزارت کشور، شهید باهنر ـ آموزش و پرورش، مهدوی کنی ـ کمیته انقلاب و دادگستری، شهید بهشتی ـ جهاد سازندگی، بنی‌صدر ـ وزارت خارجه، معین‌فرـ نفت، حبیبی ـ آموزش عالی، عزت‌الله سحابی ـ برنامه و بودجه، میناچی ـ ارشاد ملی، شهید قدوسی ـ دادگاه انقلاب. این افراد فعالیت‌های خود را آغاز کرده و در مدت کوتاهی نسبتا موفق شدند بر خلأ سیاسی موجود فایق آیند. همه‌پرسی قانون اساسی در ۱۲ آذر ۱۳۵۸ و متعاقب آن انتخابات ریاست‌جمهوری در بهمن ۱۳۵۸ برگزار شد و مجلس شورای اسلامی در ۷ خرداد ۱۳۵۹ افتتاح گردید.

با شروع کار مجلس و شورای نگهبان و دیگر نهاد‌ها، مسوولیت و ضرورت وجودی شورای انقلاب به پایان رسید.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 18
  • 19
  • 20
  • ...
  • 21
  • ...
  • 22
  • 23
  • 24
  • ...
  • 25
  • ...
  • 26
  • 27
  • 28
  • ...
  • 117
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

اشک های بی صدا

کد شامد:1-1-695173-64-4-1
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • ثواب گریه

Random photo

پیش بینی گروهک داعش _حضرت علی علیه السلام

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس