اشک های بی صدا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

نهم ماه ربیع الاول و به امامت رسیدن مولایمان

18 آذر 1395 توسط سليمي بني

می خواهیم بررسی کنیم که دقیقا تاریخ به امامت رسیدن ایشان چه زمانی بوده است ؟ و بزرگ داشت روز نهم ربیع چگونه است ؟
به کتب روایی که مراجعه می کنیم می بینیم که آغاز امامت امام زمان (عج) مقارن است با شهادت امام حسن عسکری علیه السلام ،یعنی به محض شهادت امام حسن عسکری امام بعد به امامت می رسند و شهادت ایشان نقطه آغاز امامت حضرت مهدی عج می باشد.

(أصول الکافی / ترجمه کمره‏اى، ج‏2، 871)
و عده ای هم معتقدند که روز شهادت امام حسن عسکری علیه السلام روز نهم ربیع الاول است که این قول مشهور نیست . و در این منابع هم همان روز شهادت امام حسن عسکری علیه السلام را روز آغاز امامت امام زمان عج می دانند. ( الغیبة( للنعمانی) / ترجمه فهرى، متن، ص: 197)

چرا روز نهم ربیع را جشن می گیریم؟
قبل از پاسخ باید به این نکته بسیار مهم اشاره کنیم که تعیین امامت امامان دوازده گانه از طرف خداوند متعال بوده است . چرا که مسأله امامت یک مسأله الهی است و جانشین پیامبر(صلی الله علیه و آله) باید از طریق وحی به پیامبر(صلی الله علیه و آله) تعیین گردد، امام یک رهبر عادی نیست که فقط به اداره کشور و حفظ مرزهای آن بپردازد، بلکه وی علاوه بر این وظیفه، وظایف خطیر دیگری مانند تفسیر قرآن، بیان احکام، پاسخگویی به سوالات اعتقادی مردم، و جلوگیری از هر نوع انحراف در عقیده و تحریف در شریعت دارد. و انجام این وظایف خطیر در گرو داشتن علمی گسترده و خطا ناپذیر است. و افراد عادی چنانچه متصدی این گونه امور گردند، از خطا و اشتباه مصون نخواهند بود.
در هنگام وفات پیغمبر از وى پرسیدم اگر شما از دنیا رفتى به که رجوع کنیم؟ پیغمبر اشاره کردند به طرف على بن ابى طالب و فرمودند: وى با حق است و حق هم با او میباشد، بعد از او هم یازده نفر امام خواهند آمد که اطاعت آنان واجب است، همان گونه که اطاعت از من واجب می باشد
با توجه به این مطلب شناخت امام(علیه السلام) از دو راه امکان پذیر است:
الف: پیامبر(صلی الله علیه و آله) به فرمان خدا بر امامت امام معین تصریح کند.
که پیامبر اکرم در مواضع مختلف به امامت امامان دوازده گانه اشاره کرده اند و منابع شیعه و سنی به تفصیل نقل کردند .
به عنوان مثال : عبایة بن ربعى از ابن عباس روایت کرده که وى گفت: در هنگام وفات پیغمبر از وى پرسیدم اگر شما از دنیا رفتى به که رجوع کنیم؟ پیغمبر اشاره کردند به طرف على بن ابى طالب و فرمودند: وى با حق است و حق هم با او میباشد، بعد از او هم یازده نفر امام خواهند آمد که اطاعت آنان واجب است، همان گونه که اطاعت از من واجب می باشد. (زندگانى چهارده معصوم علیهم السلام / ترجمه إعلام الورى، ص: 502)
حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود: جانشینان و اوصیاء من که پس از من در میان مردم حجت‏هاى پروردگار هستند دوازده نفر می باشند، اول آنها برادرم هست و آخرین آنان هم پسرم خواهد بود، عرض کردند: یا رسول اللَّه برادرت کیست؟ فرمود: على بن ابى طالب، عرض کردند: فرزندت کدام است؟ فرمود فرزندم مهدى است که خداوند به وسیله او دنیا را پر از عدل و داد می کند پس از این که از ظلم و ستم پر شده باشد. (زندگانى چهارده معصوم علیهم السلام / ترجمه إعلام الورى، متن،511)
ب: امام پیشین بر امامت امام بعدی تصریح کند.
امامت پیشوایان دوازده گانه شیعه از هر دو راه ثابت شده است. هم پیامبر(صلی الله علیه و آله) طبق روایات بر امامت آنان تصریح کرده است، و هم هر یک از ائمه(علیهم السلام)، امام بعد از خویش را معرفی نموده است. (صحیح البخاری، ج 9، ص 81، باب الاستخلاف/ صحیح مسلم، ج 6، ص 3 کتاب الأماره/ مسند احمد، ج 5، ص 86 و 108/ مستدرک الحاکم، ج 3، ص 18/بحارالانوار، ج36، ص 266.)
شایسته است که در این روز برای سلامتی امام زمان علیه السلام و تعجیل در فرج ایشان دعا کنیم ،و با امام خود تجدید بیعتی داشته باشیم در اعتلای اسلام و عمل به وظایف مسلمانیمان
با توجه به ادله ای که بیان کردیم به این نتیجه می رسیم که امامت امام زمان چون سایر امامان علیهم السلام یک امر انتصابی از طرف خداوند متعال بوده است و مثل سایر امامان به امامت رسیدن ایشان هم مقارن با شهادت امام پیش از خود بوده است. به عبارت دیگر امامت ودیعه ای الهی است در دست یک امام که هنگام عروج به جوار باری تعالی آن را به امام بعد از خود می سپارد بدون هیچ فاصله و انقطاع زمانی حتی یک لحظه.

اما چرا ما روز بعد از آن را به عنوان روز آغاز امامت ایشان جشن می گیریم ؟
این به آن خاطر است که رعایت شأن همه ائمه هدی علیهم السلام بر همگان واجب است روز شهادت امام حسن عسکری روز عزای همه شیعیان جهان است ،و همگان در این روز که روز عزای اهل بیت علیهم السلام است باید عزادار باشند .
و روز پس از آن را به عنوان روز یادآوری و بزرگداشتی برای مقام امام حیّ و حاضر خود جشن می گیریم تا گونه ای خاکساری و سپاس باشد به درگاه خداوند متعال به پاس نعمت بزرگ امامت ،واسطه فیض رحمت و روح جهان هستی ،
و شایسته است که در این روز برای سلامتی امام زمان علیه السلام و تعجیل در فرج ایشان دعا کنیم ،و با امام خود تجدید بیعتی داشته باشیم در اعتلای اسلام و عمل به وظایف مسلمانیمان .
و دست شستن از یک سری اعمال ناشایست و نه در خور پیروان امامان رحمت و هدایت ، که تخم تفرقه می افشاند،و باعث کدورت می شود .

 نظر دهید »

​ آمریکا حرف آخر را زد!

14 آذر 1395 توسط سليمي بني


«قانون داماتو» در دوران ریاست جمهوری کلینتونِ دموکرات، و «تحریم‌های بی‌سابقه» و به تعبیر غربی‌ها «فلج‌کننده» در دوران باراک اوبامای دموکرات تصویب شدند. یعنی همان جریان سیاسی که دلباختگان آمریکا، سال هاست سنگ آنها را به سینه زده و برای پیروزیشان در انتخابات ریاست جمهوری دعا می‌کردند.
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در یادداشت روز خود نوشت:

فریب خوردن از دشمن خدعه‌گر، چیز عجیبی نیست. اگر به چنین دشمنی اعتماد کرده و فریب نخوریم، جای تعجب و البته تاسف دارد. تمدید قانون داماتو را (تحریم‌های 10 ساله علیه کشورمان) هم مجلس نمایندگان و هم مجلس سنای آمریکا با اکثریت «کامل» به تصویب رسانده و به آنهایی که خواب آمریکا را می‌دیدند رکب زدند. یعنی، تقریبا تمام اعضای کنگره-جمهوری خواه و دموکرات- به تمدید این قانون رای داده‌اند. این قانون در همین دولت اوبامای مودب تمدید شده، و طبق خبرهایی که منتشر شده اوباما هم قرار است آن را امضاء کند. اتحاد جمهوری خواه و دموکرات - دستکم در دشمنی با ایران را- مدتهاست که منتقدان فریاد می‌زنند اما هیچگاه گوش شنوایی نبوده است. از آقای صالحی بگیر تا سخنگوی محترم وزارت خارجه و رئیس‌شورای عالی امنیت ملی، آقای شمخانی، تا پیش از تصویب مجدد این قانون، تمدید آن را مساوی با نقض برجام دانسته بودند اما بعد از تصویب، مواضع برخی تغییر کرد! وزیر خارجه کشورمان که تمدید تحریم‌های ده ساله را نقض برجام دانسته بود دیروز گفته، این اقدام «اثر اجرایی ندارد» و رئیس‌جمهوری محترم هم دیروز در دیدار نماینده ویژه پوتین آن را صرفا «تضعیف برجام»! خوانده است. جریان رسانه‌ای دولت و مدعیان اصلاحات نیز برای ماله کشی این بدعهدی بزرگ آمریکا به صف شده‌اند. در این باره گفتنی‌هایی هست.

1- «قانون داماتو» در دوران ریاست جمهوری کلینتونِ دموکرات، و «تحریم‌های بی‌سابقه» و به تعبیر غربی‌ها «فلج‌کننده» در دوران باراک اوبامای دموکرات تصویب شدند. یعنی همان جریان سیاسی که دلباختگان آمریکا، سال هاست سنگ آنها را به سینه زده و برای پیروزیشان در انتخابات ریاست جمهوری دعا می‌کردند! اما دیدیم دموکرات‌ها پا به پای جمهوری خواهان و بدون حتی یک رای مخالف، به این قانون رای دادند تا باز هم ثابت شود این که منتقدان سالهاست فریاد می‌زنند بین این دو جریان در موضوع ایران هیچ تفاوتی نیست، شعار نیست، حرف حساب است.

2- می‌گویند تمدید تحریم‌های 10 ساله آمریکا، «اثر اجرایی ندارد» که باید پرسید، اگر این تحریم‌ها اثر اجرایی ندارند، اصلا چرا وارد مذاکره شدیم و برای لغو آنها این قدر از جیب ملت هزینه کردیم؟! نمی‌گویند اگر تمدید این قانون اثر اجرایی ندارد، چرا پیش از تصویب، آن را «نقض صریح برجام» خوانده و نسبت به تبعات این بدعهدی برای آمریکا خط و نشان‌ها می‌کشیدند، با فلان مقام اتحادیه اروپا رایزنی کرده، درباره تبعات غیر قابل پیش‌بینی این اقدام گفت‌و‌گو می‌کردند.

3- زنجیره‌ای‌ها تا پیش از تصویب «تمدید داماتو» با «غوغا‌زیستی» ایام می‌گذراندند تا به اردیبهشت سال 96 برسند! و برای این مقصود، با ظرفیت عظیم رسانه‌ای و مالی خود، به «راه انداختن» حاشیه و «جا انداختن» آن به عنوان مسئله اول کشور می‌پرداختند. تبدیل «لغو کنسرت و سخنرانی» به مسئله اول کشور آن هم در شرایطی که رکود، بیکاری‌، تورم و دلار نزدیک به 4000 تومانی کمر ملت را می‌شکست، نمونه‌هایی از این حاشیه‌سازی‌هاست. جدید‌ترین نسخه این حاشیه‌ها روی تلاش قوه قضائیه برای دستگیری یک وکیل‌الدوله و لغو سخنرانی یک وکیل‌الدوله دیگر ساخته شد. کار به جایی کشید که رئیس‌جمهور محترم نیز دست به کار شد و شخصا بر لزوم آزادی بیان تاکید و اقدام قوه قضائیه را «مایه شرمساری» خواند. بسیجِ یک شبه تمام ظرفیت دولت و جریان‌های نزدیک به آن برای رسیدگی به این مسئله آن هم در چنین شرایط اقتصادی مایه تعجب و شرمساری شد. همه این حاشیه‌سازی‌ها برای فرار از پاسخگویی به وعده‌ها بود. وعده هم این بود که با مذاکرات هسته‌ای تحریم‌ها فرو ریخته اقتصاد شکوفا شده و دلار 1000 تومان خواهد شد. قانون داماتو اما تیر خلاص را بر پیکر نیمه جان برجام زد و همه وعده‌ها را هوا کرد. حال که آن «تقریبا هیچ» هم هوا شده، طبیعتا از این پس باید منتظر حاشیه سازی‌ها و هنجار‌شکنی‌های بیشتری بود. حاشیه‌سازی از این پس، از نان شب هم برای شکست خوردگان برجام زده حیاتی‌تر می‌شود.

4- صفحات نخست روزنامه‌ها و سایت‌های زنجیره‌ای در نخستین روز پس از تمدید این قانون به خوبی نشان داد که آنها از خیانت دوستان دموکراتشان در ماجرای داماتو حسابی «کُپ» کرده‌اند. شاید از دموکرات‌ها انتظار چنین خیانتی را نداشتند، شاید هم رای صد‌در‌صدی سنا و نمایندگان آنها را گیج کرده باشد. این عده اما هنوز هم از خواب بیدار نشده و ابراز امیدواری می‌کنند اوباما با این قانون مخالفت کند تا «شاید» با این مخالفت چند ماهی این قانون تعلیق شود و مدت زمانی که تا انتخابات ریاست جمهوری فرصت مانده را هم با «پُز برجام» سپری کنند. مخالفت احتمالی اوباما حداکثر چند ماه این قانون را تعلیق می‌کند اما بعد از آن، روز از نو خواهد بود و روزی از نو. واکنش عجیب و متناقض برخی مسئولین درباره تمدید این قانون اما، دست فرمان لازم را به زنجیره‌ای‌ها داد و احتمالا آنها تا امروز صبح باید از «کُپ» خارج شده باشند. از امروز پیاده نظام‌ها برای توجیه خیانت آمریکا به صف می‌شوند و القا می‌کنند که… برجام هنوز هم نقض نشده است. احتمالا برای جلوگیری از رسوایی بیشتر چند «حمله دیپلماتیک»! را نیز چاشنی گزارشات، مقالات و موضع‌گیری‌های ظریفِ ضد‌آمریکایی خود خواهند کرد.

5- با آخرین میخی که دو جریان دموکرات و جمهوری خواه مشترکا به تابوت برجام زدند و با پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا، از این پس اروپا ملجأ لیبرال‌های وطنی خواهد شد. اصولا زندگی بدون غرب برای این طیف امکان وقوع ندارد. تاسیس دفتر اتحادیه اروپا در تهران نیز احتمالا با جدیت بیشتری دنبال خواهد شد. موضع‌گیری‌ها نیز حول این محورها خواهند چرخید که: «آمریکا فقط یکی از اعضای 1+5 است»و «سایر اعضاء همچنان به برجام پایبندند»، «آمریکا با این کار حیثیت خود را به باد داد»،« دنیا فهمید حق با مابود و ما دنبال بمب اتمی نبودیم و آبروی آمریکا رفت و …» تا چنین القا شود که برجام هنوز نمرده است غافل از اینکه، بسیاری از کشورهای غربی نیز مثل کشورهای مرتجع و عقب مانده عربی، مثل همین لیبرال‌های خودمان، به انحاء مختلف به آمریکا وابسته‌اند و بدون اجازه این کشور جرات آب خوردن ندارند. حتی اگر فرض بگیریم سیاست‌های اروپا از آمریکا مستقل است باید پرسید، آیا اروپا آمریکا را رها کرده و به سمت ایران متمایل خواهد شد؟!

این خیانت اما، باعث بی‌حیثیتی آمریکا هم نخواهد شد، چرا که اصولا این کشور حیثیتی نداشت که با خیانت به ایران آن را از دست بدهد. حیثیت آمریکا در جنگ ویتنام، حمله به عراق و افغانستان و لیبی، راه اندازی قائله داعش و تکفیر، حمایت از جنایات ناتمام رژیم صهیونیستی و آل‌سعود و صدها جنایت دیگر از بین رفته است. صحبت کردن از حیثیت در «سیاست منهای اخلاق» به جوک شبیه‌تر است. امروزه کشورهای غربی نه بر اساس اخلاق و وفاداری بلکه بر اساس منافع، سیاست‌های خود را تنظیم می‌کنند. آیا منافع غرب ایجاب می‌کند از تحریم‌های آمریکا علیه ایران تبعیت نکنند؟

6- امروز قطعا باید برای دولت هم ثابت شده باشد که دشمنی آمریکا با ایران نه بخاطر توان هسته‌ای کشورمان بود و نه بخاطر مسائل حقوق بشری (اعدام قاچاقچیان مواد مخدر و متجاوزان به نوامیس مردم) و حتی توان موشکی بلکه دشمنی آمریکا با ایران، «ماهوی» است. امروزه آمریکایی‌ها دیگر مثل چند ماه قبل هم نمی‌گویند «رفتار ایران باید تغییر کند» بلکه به صراحت از لزوم «تغییر رژیم» حرف می‌زنند. آیا وقتی حریف «بدون ترس» برجام را اینگونه نقض می‌کند و همزمان حرف آخر (تغییر رژیم) را همان اول می‌زند، نباید «بدون ترس» مذاکره را رها و اجرای یک طرفه برجام را متوقف کرد؟ ادامه چنین وضعی «خسارت محض» است؛ دولت هم بهتر است حرف آخر را بزند.

جعفر بلوری روزنامه کیهان

 نظر دهید »

​چهارم اربعین :هجرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و داستان غار ثور

14 آذر 1395 توسط سليمي بني

در الدرالمنثور است که ابن مردویه و ابونعیم در کتاب دلائل از ابن عباس روایت کرده اند که در تفسیر آیه ی «و إذ یمکر بک الذین کفروا لیثبتوک أو یقتلوک أو یخرجوک و یمکرون و یمکر الله و الله خیر الماکرین؛ و [یادآور] وقتى را که کافران در حق تو نیرنگ مى کردند تا تو را در بند کشند یا بکشند یا بیرونت کنند، و آنها نیرنگ مى کردند و خدا هم نیرنگ مى کرد و خداوند از همه نیرنگ کنندگان ماهرتر است.» (انفال/ 30) گفته است: بعد از آنکه رسول خدا (ص) شبانه از خانه بیرون آمد و به غار ثور رسید. ابوبکر وقتى دید که آن جناب از شهر بیرون مى رود به دنبالش به راه افتاد و صداى حرکتش به گوش رسول خدا (ص) رسید و آن حضرت ترسید مبادا یکى از دشمنان باشد که در جستجوى او است، وقتى ابوبکر این معنا را احساس کرد شروع کرد به سرفه کردن. رسول خدا (ص) صداى او را شناخت و ایستاد تا او برسد، ابوبکر هم چنان به دنبال آن جناب بود تا به غار رسیدند.
صبحگاهان قریش به جستجوى آن حضرت برخاستند، و نزد مردى قیافه شناس از قبیله بنى مدلج فرستادند. او جاى پاى آن حضرت را از در منزلش گرفته هم چنان پیش رفت تا به غار رسید. دم در غار درختى بود، مرد قیافه شناس در زیر آن درخت ادرار کرد و پس از آن گفت: «مرد مورد نظر شما از اینجا تجاوز نکرده.» ابن عباس مى گوید: در این هنگام ابوبکر در اندوه شد، رسول خدا (ص) فرمود: «محزون مباش که خدا با ماست.»
ابن عباس سپس اضافه مى کند: رسول خدا (ص) و ابوبکر سه روز تمام در غار بودند و تنها على بن ابى طالب و عامر بن فهیره با ایشان ارتباط داشتند. عامر برایشان غذا مى آورد و على (ع) تجهیزات سفر را فراهم مى نمود. على (ع) سه شتر از شتران بحرین خریدارى نمود و مردى راهنما براى آنان اجیر کرد. پس از آنکه پاسى از شب سوم گذشت على (ع) شتران و راهنما را بیاورد. رسول خدا (ص) و ابوبکر هر یک بر راحله و مرکب خویش سوار شده به طرف مدینه رهسپار گردیدند. در حالى که قریش به هر سو در جستجوى آن جناب شخصى را گسیل داشته بودند.
نیز در همان کتاب آمده که ابن سعد از ابن عباس و على (ع) و عایشه (دختر ابوبکر) و عایشه دختر قدامه و سراقة بن جعشم (روایات نامبردگان درهم داخل شده) روایت کرده که گفته اند: رسول خدا (ص) وقتى از منزل بیرون مى آمد که قریش در خانه آن جناب نشسته بودند لاجرم مشتى از ریگ زمین برداشت و بر سر آنان پاشید در حالى که مى خواند: «یس* و القرآن الحکیم؛ یس. سوگند به قرآن حكمت ‏آموز.» (یس/ 1- 2) آن گاه از میان آنان گذشت. یکى از آن میان گفت: «منتظر چه هستید؟» گفتند: «منتظر محمدیم.» گفت: «به خدا قسم او از میان شما عبور کرد و رفت.» گفتند: «به خدا سوگند ما او را ندیدیم.»
آن گاه در حالى که خاکها را از سر خود مى تکاندند برخاستند. از آن سو رسول خدا (ص) با ابوبکر به غار ثور رفته، داخل آن شدند، و پس از ورود ایشان عنکبوتها به در آن غار تار تنیدند. قریش با فعالیت هر چه تمامتر به جستجویش برخاستند، و سرانجام به در غار رسیدند، در آنجا یکى به دیگرى مى گفت: «این تار عنکبوتى که من مى بینم آن قدر کهنه است که گویا قبل از تولد محمد در اینجا تنیده شده.»
در کتاب اعلام الورى درباره اینکه سراقة بن جعشم چه نحوه ارتباطى با رسول خدا (ص) داشت، و در اینکه آیا او از دشمنان بوده و یا از صحابه چنین گفته است: «آنچه که در بین عرب معروف شده و هر جا مى نشینند چه در اشعار و چه در محاورات خویش مى گویند و انتشار مى دهند، این است که سراقه از مکه به قصد کشتن رسول خدا (ص) بیرون آمد و او را تعقیب کرد تا شاید با کشتن آن جناب در میان قریش افتخارى به دست آورد، و هم چنان در تعقیب بود تا آن جناب را پیدا نمود، آن قدر نزدیک شد که دیگر خاطر جمع شد به هدف خود رسیده است، ولیکن به طور ناگهانى چهار پاى اسبش به زمین فرو رفت و به کلى در زمین پنهان شد. سراقه بسیار تعجب کرد، زیرا مى دید آن مکان، زمین نرمى نبود که پاى اسب فرو رود، آن هم تا شکم، بلکه زمینى بسیار سفت و محکم بود.
سراقه فهمید که این قضیه یک امر آسمانى است (و اگر دیر بجنبد ممکن است خودش هم فرو رود) لا جرم فریاد زد: “اى محمد! از پروردگارت بخواه اسب مرا رها کند، و من ذمه خدا را به گردن مى گیرم که احدى را به راهى که در پیش گرفته اى راهنمایى نکنم و نگویم که من محمد را کجا دیده ام.” رسول خدا (ص) دعا کرد و اسبش چنان به آسانى رها شد که گویى پاهایش را با یک گره جوزى بسته بودند. و این سراقه مردى بسیار زیرک و دوراندیش بود، و از این پیش آمد چنین احساس کرد که به زودى برایش پیش آمد دیگرى خواهد بود. لذا به رسول خدا (ص) عرض کرد “یک امان نامه براى من بنویس.” آن جناب هم به وى امان نامه داد و او برگشت.»
در الدرالمنثور آمده که ابن سعد و ابن مردویه از ابن مصعب روایت کرده اند که گفت: «من انس بن مالک و زید بن ارقم و مغیرة بن شعبه را دیده بودم، و از آنان شنیدم که با خود چنین گفتگو مى کردند که رسول خدا (ص) وقتى آن شب وارد غار شد، خداوند درختى را به امر خود در برابر روى پیغمبرش رویانید، به طورى که به کلى آن حضرت را از چشم بینندگان پوشانید، و عنکبوت را دستور داد تا دم در غار در برابر رسول خدا (ص) تار بتند تا او هم با تارهاى خود آن جناب را از بینندگان مستور سازد، و دو کبوتر وحشى را دستور داد تا در دهانه غار بایستند. جوانان قریش که هر یک از یک دودمان بودند با چوب دستى، شمشیر و چماقهایشان سر و کله هایشان پیدا شد، و هم چنان نزدیک غار مى شدند تا آنجا که فاصله شان با آن جناب بیش از چهل ذراع نماند. در آن میان یکى از ایشان با عجله نزدیک آمد و نگاهى در غار انداخت و برگشت. بقیه نفرات پرسیدند “چرا درون غار را تفحص نکردى؟” گفت: “من یک جفت کبوتر وحشى در دهنه غار دیدم و فهمیدم که معقول نیست کسى در غار باشد…” مقصود از این غار آن غارى است که در یکى از کوه هاى مکه به نام ثور واقع است. و این کوه تقریبا در چهار فرسخى مکه قرار دارد.»
در اعلام الورى و قصص الانبیاء آمده که رسول خدا (ص) سه روز در آن غار بماند و بعد از سه روز خداى تعالى به آن حضرت اجازه مهاجرت داد و فرمود: «اى محمد از مکه بیرون رو که بعد از ابى طالب دیگر تو را در آن یاورى نیست.» رسول خدا (ص) از غار بیرون آمد و در راه به چوپانى از قریشیان برخورد که او را ابن اریقط مى گفتند. حضرت او را نزد خود طلبید و فرمود: «اى ابن اریقط! من مى خواهم تو را بر خون خودم امین گردانم (آیا حاضر هستى به این امانت خیانت نکنى)؟» عرض کرد: «در این صورت به خدا سوگند تو را حراست و حفاظت مى کنم و احدى را به سوى تو دلالت و راهنمایى نمى کنم. اینک بگو ببینم قصد کجا را دارى اى محمد؟» حضرت فرمود: «به طرف یثرب مى روم.» گفت: «حال که بدان طرف مى روى راهى به تو نشان مى دهم که احدى آن راه را بلد نیست.» فرمود: «پس به نزد على برو و به وى بشارت بده که خداوند به من اجازه مهاجرت داده، اینک اسباب سفر و مرکب برایم آماده ساز.» ابوبکر هم گفت «نزد اسماء دخترم برو و به وى بگو براى من زاد و دو مرکب فراهم کند و داستان ما را به عامر بن فهیره اعلام بدار و به وى بگو زاد و دو راحله مرا بردارد و بیاورد.»
ابن اریقط نزد على (ع) رفت و داستان را به عرضش رسانید. على بن ابى طالب (ع) زاد و راحله را براى آن حضرت فرستاد. عامر بن فهیره هم زاد و دو راحله ابى بکر را آورد. رسول خدا (ص) از غار بیرون آمد و سوار شد و ابن اریقط آن جناب را از راه نخله که در میان کوه ها به سوى مدینه امتداد داشت حرکت داد و هیچ جا به جاده معمولى برنخوردند. مگر در “قدید” که در آنجا به منزل ام معبد درآمدند.
راوى مى گوید: «انصار از بیرون آمدن رسول خدا (ص) از مکه خبردار شده بودند و در انتظار رسیدنش دقیقه شمارى مى کردند تا آنکه در محله قبا (در آن نقطه اى که بعدا به صورت مسجد قبا درآمد) او را بدیدند و چیزى نگذشت که خبر ورودش در همه شهر پیچید. زن و مرد خوشحال و خندان و به یکدیگر بشارت گویان به استقبالش شتافتند.»

منـابـع
سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد ‏9 صفحه

 نظر دهید »

برکات و اعمال ماه ربیع الاول

12 آذر 1395 توسط سليمي بني

ماه محرم و صفر را پشت سر گذاشتیم با اندوه و اشک و ناله ،اشک ریختیم و دل تازه کردیم و با یاد عظمت آقا ابا عبدالله الحسین بزرگ شدیم، از خزان عفلت به برکت اشک های محرم و صفر به بهار رسیدیم و اکنون وقت آن است که در این بهار به یمن رویش دوباریمان سجده شکر به جای آوریم و این بهار را قدر بدانیم و بندگی کنیم.

ماه “ربیع الاول” همانگونه كه از اسم آن پیداست بهار ماه ها مى باشد؛ به جهت اینكه آثار رحمت خداوند در آن هویداست . در این ماه ذخایر بركات خداوند و نورهاى زیبایى او بر زمین فرود آمده است . زیرا میلاد رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) در این ماه است و مى توان ادعا كرد از اول آفرینش ‍ زمین رحمتى مانند آن به خود ندیده است . چرا كه او داناترین مخلوقات خداوند و برترین آنها و سرورشان و نزدیكترین آنها به خداوند و فرمانبردارترین آنها از او و محبوبترینشان نزد او مى باشد، این روز نیز برتر از سایر روزهاست . و گویا روزى است كه كاملترین هدیه ها، بزرگترین بخشش ها، شاملترین رحمتها، برترین بركتها، زیباترین نورها و مخفى ترین اسرار در آن پى ریزى شده است .

پس بر انسان مسلمان كه برترى رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) را قبول داشته و مراقب رفتار با مولایش مى باشد واجب است در این ماه به شکرانه ارازنی شدن آن نعمت بزرگ به عبادتی از سر شور و اشتیاق بپردازد،گرچه عبادات شبانه روزی عالمیان هرگز در خور چنین نعمتی نخواهد بود اما “آنچه سعی است ما در طلبش بنماییم".

مهمترین اعمال این ماه
شب اوّل:
این شب به نام «لیلة المبیت» مزیّن است، در این شب یک حادثه مهمّ تاریخى واقع شد و آن این که در سال سیزدهم بعثت، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) از مکّه به قصد هجرت به سوى مدینه، از شهر خارج شد و در «غار ثور» پنهان گردید و امیر مۆمنان على(علیه السلام) براى اغفال دشمنان، فداکارانه در بستر رسول خدا(صلى الله علیه وآله) خوابید
آیه شریفه «وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْرِى نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ وَ اللّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبادِ ؛ بعضى از مردمِ (با ایمان و فداکار) جان خود را در برابر خشنودى خدا مى فروشند و خداوند نسبت به بندگان مهربان است»(1) در حقّ آن حضرت نازل شد.(2)
سال هجرت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مبدأ تاریخ مسلمانان است و تحوّلى عظیم در جهان اسلام روى داد.
1- روزه گرفتن به شكرانه سلامتی پیامبر اعظم و امیرمۆمنان از گزند كفار و مشركان در اول ربیع‏الاول.
2- خواندن زیارت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام) در این روز.

روز هشتم:
در روز هشتم ربیع الأوّل، سال 206، شهادت امام حسن عسکرى(علیه السلام) طبق روایتى واقع شده است و از همان روز، امامت حضرت صاحب الزّمان، حجّة بن الحسن ـ عجّل الله تعالى فرجه الشریف ـ آغاز گردید.(3)
در این روز شایسته است زیارت امام حسن عسکری علیه السلام خوانده شود.

روز دهم :
روز ازدواج رسول خدا(صلى الله علیه وآله) با حضرت خدیجه کبرى(علیها السلام) است در حالى که رسول خدا(صلى الله علیه وآله) 25 ساله بود و حضرت خدیجه(علیها السلام)40 ساله. به همین مناسبت روزه این روز به عنوان شکرگزارى مستحب شمرده شده است.(4)

روز دوازدهم:
این روز مطابق نظر مرحوم شیخ کلینى و مسعودى و همچنین مشهور میان اهل سنّت، روز ولادت با سعادت نبىّ مکرّم اسلام(صلى الله علیه وآله)است.(5)
همچنین در این روز، رسول خدا(صلى الله علیه وآله) بعد از 12 روز که مسیر راه میان مکّه و مدینه را پیمود وارد مدینه گردید.(6) و نیز روز انقراض دولت بنى مروان در سال 132 است.(7)
اعمال مستحب در این روز به شكرانه انقراض دولت اموی دو مورد است:
1- روزه گرفتن.
2- دو ركعت نماز مستحبی كه در ركعت اول بعد از حمد، سه بار سوره كافرون و در ركعت دوم بعد از حمد سه بار سوره توحید خوانده می‏شود.

روز چهاردهم:
در سال 64 در چنین روزى، یزید بن معاویه به هلاکت رسید.(8)
وى پس از سه سال و نُه ماه خلافت که همراه با جنایات عظیمى بود - که مهمترین آن واقعه کربلا و شهادت ابى عبداللّه الحسین(علیه السلام) و یارانش مى باشد - در سنّ سى و هفت سالگى در منطقه «حوران» زندگى ننگینش به پایان رسید جنازه اش را در دمشق دفن کردند ولى اکنون اثرى از او نیست.(9)

شب هفدهم:
طبق روایات مشهور شیعه، شب ولادت حضرت خاتم الانبیا، رسول معظّم اسلام(صلى الله علیه وآله) است و شب بسیار مبارکى است.(10)
1) غسل به نیّت روز هفدهم ربیع الاوّل.(فلاح السائل، صفحه 61 )
2) روزه: كه براى آن فضیلت بسیار نقل شده است، از جمله در روایاتى از ائمّه معصومین(علیهم السلام)آمده است: كسى كه روز هفده ربیع را روزه بدارد، خداوند براى او ثواب روزه یكسال را مقرّر مى فرماید.(اقبال، صفحه 603 )

3) دادن صدقه، احسان نمودن و خوشحال كردن مۆمنان و به زیارت مشاهد مشرّفه رفتن.(همان مدرک )

4) زیارت رسول خدا(صلى الله علیه وآله) از دور و نزدیک در روایتى از آن حضرت آمده است: هر كس بعد از وفات من، قبرم را زیارت كند مانند كسى است كه به هنگام حیاتم به سوى من هجرت كرده باشد، اگر نمى توانید مرا از نزدیك زیارت كنید، از همان راه دور به سوى من سلام بفرستید (كه به من مى رسد).(همان ص 604)

5) زیارت امیر مومنان، على(علیه السلام) نیز در این روز مستحب است با همان زیارتى كه امام صادق(علیه السلام) در چنین روزى كنار ضریح شریف آن حضرت(علیه السلام) وى را زیارت كرد.(همان مدرک، صفحه 608 ) (این زیارت در بخش زیارات، مفاتیح آمده است).
6) تكریم، تعظیم و بزرگداشت این روز بسیار بجاست، مرحوم «سیّد بن طاووس»، در اقبال، در تكریم و تعظیم این روز به خاطر ولادت شخص اوّل عالم امكان و سرور همه ممكنات حضرت نبىّ اكرم(صلى الله علیه وآله) سفارش بسیار كرده است.

بنابراین، سزاوار است مسلمین با برپایى جشن ها و تشكیل جلسات، هرچه بیشتر با شخصیّت نبىّ مكرّم اسلام(صلى الله علیه وآله)، سیره و تاریخ زندگى او آشنا شوند و از آن، براى ساختن جامعه اى اسلامى و محمّدى بهره كامل گیرند.
همچنین یکسال قبل از هجرت رسول خدا(صلى الله علیه وآله)، در چنین شبى معراج آن حضرت صورت گرفت.(11)

روز هفدهم:
همان گونه که گفتیم مشهور میان علماى امامیّه آن است که روز هفدهم ربیع الأوّل، روز ولادت با سعادت رسول خدا حضرت محمّد بن عبداللّه(صلى الله علیه وآله) است و معروف آن است که ولادتش در مکّه معظّمه، واقع شده است، و زمان ولادتش هنگام طلوع فجر، روز جمعه، سنه عام الفیل بوده است.(12) (عام الفیل سالى است که ابرهه با لشکرش که بر فیل سوار بودند به قصد تخریب کعبه آمد، ولى همگى نابود شدند).

همچنین در چنین روزى در سال 83 هجرى قمرى، ولادت امام صادق(علیه السلام) واقع شده است و از این جهت نیز بر اهمّیّت این روز افزوده شده است.(13)

ماه ربیع الأوّل گرچه آغاز آن آمیخته با خاطره غم انگیز و اندوهبار شهادت امام حسن عسکرى(علیه السلام)است، ولى از آن جا که میلاد مبارک حضرت ختمى مرتبت رسول گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) مطابق روایت معروف، در هفدهم این ماه و طبق روایت غیرمعروف، در دوازدهم آن واقع شده و میلاد حضرت صادق(علیه السلام) نیز در هفدهم این ماه است، ماه شادى و جشن و سرور است.
از آن جا که هجرت پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) که سرچشمه دگرگونىِ عمیق در جهانِ اسلام و عزّت و شوکت مسلمین شد، و همچنین داستان «لیلة المبیت» در این ماه واقع گردیده، و آغاز امامت پربرکت حضرت بقیة اللّه (ارواحنا فداه) همزمان با شهادتِ پدر بزرگوارش نیز مى باشد در مجموع از ماههاى بسیار پربرکت و پرخاطره است، که سزاوار است، همه علاقه مندان مکتب اهل بیت(علیهم السلام) آن را ارج نهند و گرامى بدارند.

پی نوشت ها :
1. سوره بقره، آیه 207.
2. اقبال الاعمال، صفحه 592 و تفسیر نمونه، جلد 2، صفحه 78.
3. کافى، جلد 1، صفحه 503.
4. اقبال، صفحه 599.
5. زاد المعاد، صفحه 412.
6. اقبال، صفحه 599 و کامل ابن اثیر، جلد 2، صفحه 7 (حوادث سال اوّل هجرت).
7. مصباح المتهجّد، صفحه 791.
8. اقبال، صفحه 601 (سیّد بن طاووس، در همین کتاب از شیخ مفید، استحباب روزه در این روز را به خاطر هلاکت یزید نقل کرده است).
9. تتمة المنتهى، صفحه 64.
10. مصباح المتهجّد، صفحه 791 و اقبال، صفحه 603.
11. اقبال، صفحه 601.
12. مصباح المتهجّد، صفحه 791 و اقبال، صفحه 603.
13. بحارالانوار، جلد 47، صفحه 1، حدیث 2.

منابع: کتاب ارزنده المراقبات مرحوم آیت الله حاج میرزا جواد ملكى تبریزى (ره)
makaremshirazi.org
pajoohe.com
tebyan.net

 نظر دهید »

وقف برای نشر علم بسیار پسندیده است

04 آذر 1395 توسط سليمي بني

هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ.

اوست آن كس كه در ميان بى‏سوادان فرستاده‏اى از خودشان برانگيخت تا آيات او را بر آنان بخواند و پاكشان گرداند و كتاب و حكمت بديشان بياموزد و [آنان] قطعا پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند.(سوره جمعه/آیه2)

امرتعلیم وتربیت رسالت مشترک همه انبیای الهی به ویژه دین مبین اسلام می باشد. در تعالیم حیات بخش مکتب اسلام به تعلیم و تربیت توجه فراوانی مبذول شده ، زیرا ملاک تکامل در جوامع به رشد امورمعنوی وفرهنگی آحاد جامعه وابسته است.در حوزه خدمت رسانی ، کمک به رشد فرهنگی افراد، موجب ارتقاء سطح فرهنگ جامعه بوده وبسیاری از مشکلات و معضلات یک جامعه در سایه این پیشرفت، حل خواهد شد.

احداث کتابخانه ها، نشر کتب، برگزاری مسابقات کتابخوانی، جلسات گفتگو واتاق فکرو هم اندیشی، جلسات پرسش وپاسخ، مشاوره های دینی، اجتماعی و…، همگی از مصادیق فعالیت های فرهنگی است که برای پر کردن شکاف های جامعه بسیار مؤثر می باشند.

 نظر دهید »

تحقیقی در مورد بسیج

03 آذر 1395 توسط سليمي بني

جوان تر که بودم فکر میکردم کلمه بسیج مخفف کلماتی دیگر است.بر آن شدم که در مورد آن تحقیق کنم.اما متوجه چیزهای جالبی شدم و بر اطلاعاتم افزوده شد.می خواهم شما را هم در این مورد شریک کنم:

تاریخچه تشكیل بسیج

بسیج یك حركت اجتماعی است كه در هر جامعه ای با توجه به فرهنگ آن جامعه و به اشكال مختلفی در اثر شرایط خاص بوجود می آید . حتی در دوران صدر اسلام نیز به هنگام حمله كفار و منافقین علیه مسلمانان زمانی كه فرمان تشكیل نیروی مبارز علیه آنها داده می شود مسلمانان داوطلبانه در مساجد گردهم می آمدند تا توان خود را از نظر نیروی انسانی و تجهیزات نظامی برای مقابله با دشمنان اسلام بسیج كنند .
امام خمینی (ره) در این رابطه چنین می فرمایند :
« قضیه بسیج ، همان مساله ای است كه در صدر اسلام بوده است این مساله جدید نیست ، در اسلام سابقه داشته است و چون مقصد ما اسلام است ، باید هر جوانی یك نیرو باشد برای دفاع از اسلام و همه مردم و هر كسی در هر شغلی كه هست مهیا باشد برای جلوگیری از كفر و هجوم بیگانگان » .
( پرتو خورشید ، مركز مطالعات )
در طول تاریخ اسلام و ایران همواره دشمنان سعی كرده اند به اشكال مختلف از پیشرفت و ترقی مسلمانان جلوگیری كنند .
انقلاب اسلامی ایران كه الهام گرفته از اسلام ناب محمدی (ص) بوده از نخستین روزهای پیروزی با توطئه های گسترده و سازمان یافته دشمنان اسلام روبرو گردید . عظمت اهداف انقلاب و گستردگی توطئه های دشمنان ، ایجاب می كرد كه برای حفظ و سیانت از انقلاب اسلامی و ارزشها و اهداف آن در برابر شبیخون ابرقدرتها دفاع كند بنابراین بعد از پیروزی انقلاب اسلامی را درون اقشار میلیونی به طور خودجوش ، حركتی در جهت حفظ و حراست دست آوردهای انقلاب و پیروزی بزرگی كه نصیب امت اسلامی شده بود ، بوجود آمد . و بنابراین بسیج در دو مرحله شكل گرفت .

تشكیل بسیج پس از پیروزی انقلاب اسلامی

در این رابطه پیدایش بسیج در دو مرحله قابل توجه است :
1- بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد حركتی فرهنگی بودیم كه به واقع درجهت حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی مان به شمار می آید و در این مسیر شاهد تشكیل ارگانها و هسته های انقلابی نظیر سپاه ، كمیته های انقلاب و غیره بودیم كه نقش مردم در این حركت و تلاش چشمگیر و موثر بود به نظر می رسد بعد از رشد این نهادها مردم به این فكر می افتند
كه بایستی جهت كسب آمادگی در مقابله با دشمنان انقلاب آموزشهای رزم نظامی را ببینند و طبیعتا حركتی به نام بسیج در پایگاه ها و مساجد بوجود می آید كه آموزشهایی هم داده می شود..
2- مرحله دوم مصادف است با تصرف جاسوسخانه آمریكا كه با اشغال این لانه فساد توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام شیطان بزرگ برای نجات خود از وضعیت موجود به توطئه هایی علیه جمهوری اسلامی دست زد‌ ، از جمله حمله نظامی به طبس ، غافل از اینكه شن ها مامور الهی شده و این توطئه را خنثی كردند یا مثلا حصر اقتصادی كه این توطئه هم خود عاملی شد برای حركت هرچه بیشتر مردم در جهت خودكفایی جمهوری اسلامی ایران ، ترور شخصیت های اسلامی ، كودتا و حركتهای مذبوحانه گروهكهای چپ و راست ، « الحمد الله الذی حعل اعداءنا من الحمقا » ؛ خدا را شكر كه دشمنان ما را از احمق ها قرار داد و از حماقت آنها همین بس كه سنت « لا یتغیر الهی اینست كه صالحان و شایستگان وارثین اصلی زمین هستند ولی آنها غافلانه هر لحظه در پی تدارك حیله جدیدی بوده و هستند و امام همیشه در جهادمان با دید وسیع و پیامبرگونه شان بخوبی دریافته بودند كه شیطان بزرگ بیكار نمی نشیند لذا در 5 آذرماه 1358 تشكیل ارتش 20 میلیونی را صادر فرمودند . در این فرمان حركتهایی را كه به نام بسیج در جامعه مطرح بود تسریع نموده و انسجام بخشیدند و از آن تاریخ بود كه مسوولین به این فكر افتادند كه سازمانی به نیروهای موجود در جامعه بدهند و در پی فرمان امام امت ، زن و مرد ، پیر و جوان از نوجوان 12 ساله تا پیر 70 ساله عاشقانه فرمان رهبرشان را لبیك گفتند.

تعریف بسیج


کلمه بسیج  در فرهنگ عمید به این معانی است: ۱. (نظامی) آمادگی نیروی نظامی.۲. [قدیمی] اسباب؛ سامان.۳. (اسم) [قدیمی] سازوسامان جنگ:  تدبیر ملک را و بسیج نبرد را / برتر ز بهمنی و فزون از سکندری (فرخی: ۳۸۲).۴. (اسم) [قدیمی] قصد؛ اراده.
در لغت نامه دهخدا چنین آمده:بسیج . [ ب َ ] (اِخ ) نام شاعری که بنا بنقل مؤلف الذریعه منتخبات دیوانش در هفتاد صفحه در ایران به چاپ رسیده است . بسیج . [ ب َ / ب ِ ] (اِمص ) بسیچ . پسیچ . ساختگی کارها و کارسازیها و ساخته شدن و آماده گردیدن باشد خصوصاً ساختگی و کارسازی سفر. (برهان ). ساختگی و آمادگی . (ناظم الاطباء). آماده شدن برای کار. (واژه های فرهنگستان ایران ). بمعنی ساختگی وآماده شدن برای…
و در فرهنگ فارسی معین بسیج به معنای :(بَ) ( اِ.) 1 - فراهم آوردن ، تهیه . 2 - رخت سفر.3 - آمادگی . 4 - تجهیزات .5 - قصد، ارا د ه . 6 - آماده کردن نیروهای نظامی و مانند آن برای جنگ .
ه نظر ما بسیج یك حركت منظم و سارمان یافته اجتماعی است كه با توجه به فرهنگ هر جامعه و به اشكال مختلفی در اثر شرایط خاصی مانند جنگ ، حوادث غیر مترقبه و حتی در زمان صلح و آرامش به صورت آماده باش بوجود می آید .
در جامعه ما نیز بسیج یك نهاد اجتماعی است . همانند خانواده كه به صورت عضوی از ساخت و نظام اجتماعی جامعه است به شمار می آید ، نهادی كه با هدف پاسداری از ارزشها و آرمانهای انقلاب اسلامی بوجود آمده است و انحلال آن جز در صورت انحلال جامعه اسلامی قابل تصور نیست .
در اساسنامه بسیج مستضعفین ، بسیج را به این صورت تعریف كرده اند :
« بسیج نهادی است تحت فرماندهی مقام معظم رهبری كه هدف آن نگهبانی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن و جهاد در راه خدا و گسترش حاكمیت قانون خدا در جهان طبق قوانین جمهوری اسلامی ایران و تقویت كامل بنیه دفاعی از طریق همكاری با سایر نیروهای مسلح و همچنین كمك به مردم هنگام بروز بلا و حوادث غیر مترقبه می باشد . » ( سپاه از دید قانون 1362 )

هدف از تشكیل بسیج

آرمان والا و ایده بلند و هدف عالی انقلاب اسلامی ما را چنین می سزد كه از چار چوب مرزهای ایران بگذرد و دروازه های ملل محروم و توده های مظلوم و مستضعف جهان را بگشاید و پیام آرامش بخش و رسالت انسانی و رهائی بخش خویش را بگوش جان آنها برساند و زمینه های حكومت عدل الهی و جهانی امام عصر (عجل الله فرجه) را آماده سازد . و از این روی ، بسیج تمامی نیروهای فعال و آمادگی جهت تحقق این آرمان ارزنده انسانی ، امری ضروری و طبیعی به نظر می آید .
و از اینجا بود كه امام خمینی (ره) این قلب تپنده انقلاب و پیام آور آزادی و كرامت و هویت اسلامی و انسانی این قرن جهت مبارزه همه جانبه با آمریكای جهانخوار كه هر روز برای گسترش تجاوزات و سبعیت خویش ، چنگ و دندان نشان می دهد و در رویارویی با همه ابرقدرتهای تجاوزگر و تیز ، رشد انقلابی نهضت اسلامیمان روز 5/8/58 را بسیج عمومی اعلام فرمودند و هدف از تشكیل بسیج را گفتند كه « مملكت اسلامی باید همه اش نظامی باشد و تعلیمات نظامی داشته باشد » و در حالت كلی می توان گفت كه هدف از تشكیل بسیج را قرآن بیان نموده و در سوره توبه آیه 40
می فرماید: « ‌انفروا خفاقا و ثقالا و جاهدوا باموالكم و انفسكم فی سبیل الله ذلكم خیر لكم ان كنتم تعلمون » ؛ با كیفیت مختلف حركت كنید و كوچ كنید در حالیكه با بار سبك هستید . مجهز باشید و جهاد كنید با مال و جانتان در راه خدا ، و یكی دیگر از هدف تشكیل بسیج را بازوی ولایت فقیه دانسته و تك تك اعضای بسیج را سلول های بافت ولایت فقیه می دانیم . بهر حال هدف از تشكیل بسیج را جذب آموزش ، سازماندهی نیروهای مردمی دانسته و اصلی ترین مساله بسیج ، بكارگیری نیروهای مردمی در ماموریتهای محوله با توجه شرایط سنی بسیجیان اعم از دانش آموزی ، دانشجویی ، كارگری ، كارمندی ، عشایر و غیره می باشد تشكیلات بسیج به علت ساخت مردمی از یك طرف و گستردگی آن از طرف دیگر باید طوری تنظیم شود كه هم در زمان صلح و هم در زمان جنگ بتواند كارآیی لازم را داشته باشد .

اهمیت و ضرورت تشكیل بسیج

دفاع از مقدسات و ایدئولوژی اسلام ایجاب می كند كه در مقابل خطراتی كه آن را تهدید می كند به گونه ای منطقی و شیوه ای صحیح با آن خطر برخورد كرد . امام خمینی (ره) در مورد اهمیت و ضرورت تشكیل بسیج فرمودند : « دفاع از اسلام و كشورهای اسلامی امری است كه در مواقع خطر ، تكلیف شرعی و الهی و ملی است و برتمام قشرها و گروهها واجب است » .
همچنین اصل پیشگیری ایجاب می كند كه امت اسلامی برای مقابله با هر گونه خطر احتمالی از سوی دشمنان اسلام در آماده باش كامل بسر برده و آمادگی دفاعی برای هرگونه خطری كه اسلام را به مخاطره افكند را داشته باشند . فرمان صریح قرآن كریم در آیه شریفه « واعدوا لهم ما استطعتم من قوه » كه برای ترسانیدن دشمنان خدا و اسلام و امت اسلامی آمده است دال بر صحت این ادعا می باشد . از اینروست كه می بینیم در سفارشات اولیای اسلام نیز بر آماده بودن برای خطرات احتمالی بسیار تاكید شده است و از مسلمانان خواسته اند كه درهنگام خواب وصیت نامه و شمشیر را در زیر سر قرار بدهند و این نیست جز فرمان آماده باش برای لقاء الله و همچنین برای دفاع از دین خدا ، لذا سلاله نبوت ، رهبر راحل انقلاب اسلامی در این مورد خطاب به امت اسلامی فرموده اند : « مملكت اسلامی باید همه اش نظامی باشد و تعلیمات نظامی داشته باشد یكی از ابواب فقه باب رمی است . باب تیراندازی است ، آنوقت تیراندازی بوده حالا هم تیراندازی هست به یك طور دیگری » در اسلام با اینكه رهان ، یعنی یك چیزی را بگذارند برای چیزی كه نظیر قمار بازی می شود حرام است برای تیراندازی حرام نیست ، برای اسب دوانی حرام نیست .
سبق و رمایه یكی از مسائل فقه است برای اینكه همه افراد مستحب است كه سواری یاد بگیرند . حالا اتومبیل سواری و رانندگی را یاد بگیرند . و برای همه است كه تیراندازی را یاد بگیرند ، فنون جنگی را یاد بگیرند . باید ملت ما جوانهایشان مجهز باشند به همین جهاز و علاوه بر جهاز دینی و ایمانی كه دارند مجهز به جهازهای مادی و اسلامی هم باشند و یاد گرفته باشند . اینطور نباشد كه یك تفنگی كه دستشان آمد ندانند كه با آن چه كنند . باید یاد بگیرند و یاد بدهند . جوانها را یادشان بدهید همه جا . حضرت امام اضافه می كنند كه باید اینطور شود كه یك مملكتی بعد از چند سالی كه 20 میلیون جوان دارد 20میلیون تفنگدار داشته باشد و 20میلیون ارتشی داشته باشد » .( پیام انقلاب شماره 72 )

اهمیت و ضرورت تشكیل بسیج در جمهوری اسلامی ایران

بعد از تسخیر انقلابی لانه جاسوسی آمریكا انتظار آن می رفت كه از سوی دشمن شماره یك یعنی آمریكای جهانخوار توطئه ها و تحریكها بر ضد این كشور انقلابی شدت یافته و با گسترش آنها زمینه را برای دخالت نظامی آماده نماید ، تا با حمله مسلحانه به ایران و انقلاب اسلامی ، رژیم مردمی جمهوری اسلامی را از پای در آورد ، و حاكمیت طاغوت را دوباره برقرار سازد . بنابراین مشخص بود كه در این جنگ جدید امت اسلام نمی تواند فقط و فقط از مشت خویش استفاده كرده و به دفاع برخیزد بلكه ضرورت مسلح شدن و آموزش نظامی دیدن برای همه مشخص بود و احساس می شد كه اگر همه مردم وارد صحنه نشوند و با كیفیت و طرز كار سلاحها آشنایی نداشته باشند نمی توانند این سلاح ها را علیه شیطان بزرگ بكار گیرند . از اینرو تشكیل بسیج در تمام قشرها ( دانش اموزی ، دانشجویی ، كامند، كارگری ، عشایری و … ) به شكل وسیعی صورت گرفت و امام امت فرمان تاریخی تشكیل بسیج عمومی را صادر و در رابطه با ضرورت آن چنین فرمودند : « الان در راس همه مسائل اسلامی ما قضیه مواجهه با آمریكاست . باید تمام تجهیزات ما بطرف این دشمن باشد. مبادا یك وقتی یك تبلیغات سویی بشود و نظرهای ما تشتت پیدا بكند و افكارمان افكار مختلف بشود … باید الان همه افكار ها یك چیز باشد . چطور در ان وقتی كه ما مواجه با این قدرت شیطانی داخلی بودیم هیچ دیگر تشتتی در كار نبود . همه با هم یك فكر داشتید و الله اكبر می گفتید و مقابله با یك چنین قدرتی می كردید شما الان می دانید كه مقابله ما با یك قدرتی است كه قدرتش صدها برابر زیادتر از آن قدرت قبلی است . شما امروز یك چنین حالی دارید و مملكتمان یك چنین حالی دارد . مملكت شما الان یك حالی دارد كه اگر دیر بجنبیم برای همیشه تا آخر از بین رفته ایم . همه باید یكصدا باشند .سرو صدای امروز حفظ مقابله با آمریكاست … باید همه قوایمان را مجتمع كنیم برای نجات دادن این كشور باید اگر مسائلی برایمان پیش بیاید هرچه هم سخت باشد تحمل كنیم . باز هم من تكرار می كنم كه بدانید شما با یك قدرتی مواجه هستید كه اگر غفلت بشود مملكتتان از بین می رود ، غفلت نباید بكیند غفلت نكردن به این است كه همه قوا را و هرچه فریاد دارید بر سر آمریكا بكشید ، هرچه تظاهرات بر ضد آمریكا بكنید قوای خودتان را مجهز بكیند و تعلیمات پیدا كنید و به دوستانتان تعلیم بدهید » ، كه امام (ره) دقیقا با فرمایشات پیامبرگونه خود ضرورت تشكیل بسیج را ترسیم نمودند .

مروری بر سیر تکوین 34 ساله بسیج

بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، 34 سال قبل اولین گام را در مسیر تشکیل ارتش 20 میلیونی برداشت؛ آرمانی که در ماههای اخیر محقق شد و تعداد اعضای رسمی بسیج از مرز این تعداد گذشت.

به گزارش فارس صدور فرمان امام (ره) مبنی بر تشکیل ارتش 20میلیونی را می توان منشأ تحول اساسی در بسیج دانست زیرا با صدور این فرمان، حضور مردم و مشارکت آنان در سرنوشت اجتماعی جامعه خویش تثبیت می شود.

این حضور گسترده که در انقلابهای دنیا جایگاهی ندارد و چه بسا با مردم و انقلابیونی که در سرنوشت خود احساس مسئولیت کنند، برخورد شود، در این اندیشه حضور مردم ارزش والایی دارد.

به همین جهت است که اندکی پس از صدور فرمان، گروه گروه از اقشار مردم به سوی ستاد بسیج می روند، ثبت نام می کنند، آموزش می بینند، سازماندهی می شوند و آماده بکارگیری هستند.

* لبیک یک میلیون بسیجی به اولین ندای روح الله

تعداد کسانی که پس از فرمان امام (ره) برأی بسیج شدن مراجعه کردند بالغ بر یک میلیون نفر، در همان ماه اول بر آورد شده است، بنحوی که دست اندرکاران امر بسیج توان ثبت نام و پاسخگویی به ارباب رجوع را نداشته اند و مدت ها در انتظار کلاس آموزش سلاح بسر بردند تا به دستور رهبری بسیج، عمل نمایند.

روند حرکت بسیج از صدور فرمان تا آغاز جنگ تحمیلی نشان می دهد در جهت آموزش و سازماندهی بسیجیان اقدام نموده است که با داشتن متولیان متعدد و ناهماهنگ، در تحقق ارتش بیست میلیونی گام های اساسی بر داشته نشد، جریان سازی های موازی و برداشت های غیر اصولی از متن پیام و فرمان رهبر بسیج، مانع اصلی تحقق ارتش بیست میلیونی در این دوره به حساب می آید.

* اولین گامهای ارتش 20 میلیونی

شروع جنگ تحمیلی فرازی در حرکت منطقی بسیج بوجود آورد تا علاوه بر آموزش و سازماندهی، بستر بکارگیری و مانور واقعی بسیجیان را فراهم سازد.

کارکرد بسیج در دوره قبل که بیش تر جنبه آمادگی و حضور داشت با آغاز جنگ تحمیلی تحولی بوجود آمد و صحنه آمادگی به صحنه بکارگیری و عملیاتی شدن تبدیل گشت ولی این بکارگیری احتیاج به آموزش جدید و سازماندهی دیگری داشت که با آموزش و سازماندهی دوره پیشین متفاوت بود.

آنچه که در این دوره مورد توجه قرار می گیرد، اینکه، بسیجیان جنگجو و رزمنده از مرجعی که اعزام می شدند، در مناطقی از جبهه جنگ سازماندهی می شدند و به طور ناهماهنگ و مجزا طرح ریزی و اجرای عملیات را به انجام می رساندند، به طوری که ناهماهنگی بسیج سازی مردم، در صحنه عمل و بکارگیری نیز تداوم داشت.

این ناهماهنگی بیش تر بین جریان دوم و سوم بسیج بوجود می آید، اما مدت کوتاهی دوام داشت و بلافاصله، مسئله جنگ توانست بسیج را یکپارچه نماید.

«در اینجا ببینید این واقعیت های جامعه کار را اینجور کرد، قبلش که جنگ نبود، تشکیل شده بود، توی روستاها کارش را شروع کرده بود، کمیته ها کارشان را توی شهر ها انجام می دادند، هر جایی یک کاری داشت. این بسیج، خیلی، زمینه عملیاتی نداشت و بیش تر تفکرات سیاسی حاکم بود، یک جور تحزب بود، هرکسی فکری می کرد. آنکه توی اختلافات می بینید این بود.

وقتی که بسیج پایش به جنگ باز شد، جنگ شرأیطی نبود که همه بخواهند آنرا لقمه لقمه کنند برأی خودشان، حتی گروه هایی مثل فدائیان اسلام و اینها بودند، به تدریج ادغام شدند، آقای دکتر چمران گروه هایی مردمی داشتند که می جنگیدند، نمی شد آنها را از میدان حذف کرد، خوب می خواستند بجنگند، به تدریج آن ها را ادغام کردیم. عملاً واقعیت میدان آن جنگ، نیرو های مخلص انقلاب، توی آن جنگ می رفتند، آن همان بسیجی بود. که امام تشکیل داده بود بقیه دعوا های سیاسی بود و نمی توانست ادامه پیدا کند وقانون هم تکلیف همه رأیکسره کرد.»

(مصاحبه با آیت‌الله هاشمی رفسنجانی)

* بسیج، قانونمند می‌شود

در سیر حرکت تکوینی بسیج به مرحله ای دیگر رسیدیم که خود تحولی اساسی در سرنوشت بسیج بوجود آورد و آن قانونمند شدن بسیج بود که بسیج های مختلف و جریان های متعدد بسیج، تحت عنوان واحد بسیج شناخته شدند و هدایت و اداره آن به عهده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گذاشته شد.

این مقطع که با شروع جنگ فاصله بسیار کمی دارد. آغاز دوره ای از بسیج است که خواستگاه رهبر بسیج می باشد، یعنی از این زمان بسیج در مسیری حرکت می کند که مورد نظر و خواست امام (ره) می باشد، با تشکیل واحد بسیج در سپاه، بسیج واحد می شود و از ناهماهنگی و چند پارچگی خارج می شود و در نتیجه بسیج یکپارچه در واحد بسیج سپاه ظهور و بروز می کند.

تغییر دیگری که در این دوره از عمر بسیج بوجود آمد این است که پس از ادغام سازمان های آمادگی بسیج غیر نظامی و دفاع غیر نظامی کشور در سازمان بسیج ملی (سازمان بسیج مستضعفین) که در مورخ 4/4/59 از سوی شورأی انقلاب جمهوری اسلامی ایران انجام گرفت، در عمل ادغام بصورت ناقص صورت گرفت یعنی ساختمان های این سه سازمان و نهاد، در یک جا استقرار یافت ولی در فعالیت ها، هر یک از آن ها به طور نسبتاً مستقل عمل می کردند که با تشکیل واحد بسیج سپاه، و تلاش برأی اعزام بسیجیان به جنگ، فعالیت های غیر نظامی بسیار کمرنگ شده است جذب، آموزش و اعزام به جبهه محوری ترین فعالیت به حساب می آید.

دوره اول عمر بسیج که پس از پیروزی انقلاب تا صدور فرمان امام (ره) در 5/9/58 ادامه می یابد دوره غیر رسمی است. یعنی سازمان بسیج یک سازمان رسمی نیست و تشکیلات رسمی و شناخته شده ای در کشور ندارد.

دوره دوم که از صدور فرمان آغاز می شود، دوره شکل گیری و رسمیت بسیج است. یعنی سازمان بسیج حالت رسمی به خود می گیرد و تشکیلات و سلسله مراتب سازمانی آن، از سوی دولت، مردم و نهاد های قانونی به رسمیت شناخته می شود. این دوره تا دی ماه 1359 استمرار می یابد.

* واحد بسیج سپاه شکل می‌گیرد

دوره سوم عمر بسیج، دوره ای است که با مسئولیت پذیری سپاه در امر بسیج شروع می شود و از تصویب مجلس شورأی اسلامی می گذرد که آغاز روند تکاملی بسیج به حساب می آید.

در آغاز این دوره، واحد بسیج سپاه با تشکیل رسمی پایگاه های مقاومت و گروه های مقاومت بسیج، تلاش می کند تا نیروهای مورد نیاز جبهه را تأمین نماید.

البته شاید نتوان به طور دقیق خطی بین واحد بسیج پس از تصویب ادغام و سازمان بسیج قبل از ادغام رسم کرد، زیرا قبل از ادغام و واگذاری مسئولیت سپاه، فرماندهان سپاه در راه اندازی، آموزش و سازماندهی بسیجیان اهتمام داشتند و با شروع جنگ تحمیلی، انگیزه بیشتری برأی فرماندهان سپاه بوجود آمد تا نیرو ها را بسیج نمایند، ولی در عین حال ادغام سازمان بسیج مستضعفین در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آغاز دوره جدیدی از عمر بسیج است که می توان دوره تکامل بسیج نامگذاری کرد. یعنی دوره هشت ساله جنگ تحمیلی دوره ای است که بسیج از رشد دائمی برخوردار می شود و به عنوان یک فرهنگ مستقل با ویژگی های متفاوت از فرهنگ عمومی کشور شناخته می شود که به آن فرهنگ ارزشی می نامیم.

* بسیج چگونه شکل گرفت

قبل از پرداختن به مراحل تکاملی و توسعه ای این دوره، بهتر است با دوره شکل گیری و آغازین بسیج آشنایی بیشتری پیدا کنیم که مربوط به مقطع خاصی از عمر بسیج است که شامل دوره رسمی سازی و اوایل دوره توسعه ای بسیج است. یعنی از آذرماه سال 58 تا اوایل سال 1360 (حدود 18 ماه) ادامه می یابد.

نحوه شکل گیری بسیج، از صدور فرمان امام (ره) تا اوایل سال 1360، در سراسر کشور یکسان نبوده است، زیرا مرکزیت اداره، هدایت و برنامه ریزی بسیج وجود نداشت تا براساس آن تمامی استان ها به یک شیوه عمل نمایند، بنابرأین هر یک از استان ها و حتی شهرستان ها با ابتکار و خلاقیت بومی و فردی، بسیج را تشکیل داده و در امر سازماندهی آنان تلاش می کردند.

علاوه بر درگیر بودن بسیج در امر بسیج، فعالیت های دیگری انجام می دادند که بیش تر در جهت برقراری امنیت شهر ها و همکاری با نیرو های انتظامی و امنیتی بوده است.

* نقش بسیج در مقابله با ناآرامی‌ها

علاوه اینکه در برخی از نقاط، جبهه دیگری علیه انقلاب اسلامی باز شده بود و خطراتی داخل کشور را تهدید می کرد که به جبهه دوم موسوم است. در رأس مناطق نا امن، می توان کردستان را مثال زد که ریشه های ناامنی آن به سال های قبل از انقلاب اسلامی بر می گردد که با پیروزی انقلاب اسلامی، ناامنی تشدید شده است.

امنیت تهران بدلیل حساسیت جغرافیایی و سیاسی (ژئوپلتیک) و دارا بودن مسائل استراتژیکی بسیار حائز اهمیت بوده است و نقش بسیج در برقراری امنیت برأی همگان روشن است.

عملکرد بسیج در مرکزیت کشور به ویژه با شروع جنگ تحمیلی نشان از موفقیت چشمگیر این نهاد نوپای انقلاب و مردمی می دهد. به گونه ای که اگر نبود حضور و آمادگی اعضای بسیج در عرصه تأمین شهر تهران، هر لحظه خطر عوامل داخلی و گروه های مسلح سر سپرده به استکبار و آمریکای جنایتکار زمینه تزلزل حاکمیت را فراهم می نمود.

* بسیج آماده می شود

مجله دو هفته نامه «پیام انقلاب» در شماره دی ماه 1359 در صفحات 79 الی 81 آورده است:

گذشته از نیرو های آموزش دیده ای که تاکنون از سوی واحد بسیج به مناطق غرب و جنوب کشور اعزام گریده اند واحد بسیج در همان هفته اول از شروع جنگ، فعالیت ویژه ای را در رابطه با ستاد امنیت تهران به منصه عمل در آورد که از آن جمله است:

1- برقراری حالت آماده باش کامل در نیرو های آموزش دیده و سازمان یافته ارتش بیست میلیونی و جمع آوری آمار مربوطه در هر شب طبق آمار موجود در هر شب، به طور متوسط بیست هزار نفر از افراد آموزش دیده در پایگاهها و دفاتر بسیج درآمادگی کامل بسرمی برند.

2- تهیه لیست مراکز حساس موجود در تهران

3- حفاظت از برخی از نقاط حساس که از اهمیت ویژه ای برخوردارند از قبیل منابع آب، نیروگاه های برق، سیلو و …

4- اعزام حدود 40 تیم کشتی برأی سرزدن به مراکز حساس دیگر با هماهنگی کمیته ها

5- همکاری موثر با ستاد امنیت تهران و قبول مسئولیت پشتیبانی از نیرو های انتظامی کمیته ها و شهربانی

6- اعزام 4 نیروی متخصص در امور بایگانی برأی ستاد امنیت تهران

7- اعزام 80 نفر از اعضای ارتش بیست میلیونی به استانداری تهران جهت تهیه و تنظیم کارت توزیع بنزین وانت بارها.

8- تشکیل یک کمیته 80 نفری از اعضای بسیج برأی جمع آوری شایعات و تنظیم گزارشات مربوطه.

9- اعزام 60 نفر از اعضای بسیج به کمیته مرکزی جهت همکاری در کنترل توزیع بنزین طبق درخواست کمیته مرکزی

10- اعزام 4 نفر نیرو برأی حفاظت از دفتر تبلیغات امام در شهرک غرب تهران طبق درخواست دفتر تبلیغات امام

11- اسکان دادن افراد جنگ زده خوزستان در مساجد تهران و تهیه آذوقه برأی آنان در حد امکان طبق دستور ستاد امنیت تهران.

12- جلوگیری از حرکت خودرو ها در مواقع وضعیت قرمز.

13- بسیج گروه های مقاومت برأی خاموشی منازل و محل ها بعد از وصل شدن جریان برق با هماهنگی استانداری تهران، ستاد ویژه وزارت نیرو کمیته های انقلاب.

14- جمع آوری لاشه هواپیما های سرنگون شده در اولین شب مانور هوایی.

15- دستگیری تعدادی از افراد ضد انقلاب و معرفی آنان به کمیته مرکزی.

16- تهیه لیست افراد ذخیره سپاه جهت عزیمت به غرب کشور.

بسیج تهران بنابر ضرورت های انقلابی در یک سری امور جانبی دیگر فعالیت داشته که از آن جمله است:

1- تنظیم برنامه های حفاظتی بمنظور استفاده از نیرو های بسیج در پاسداری و گشت شبانه، حفاظت از مراکزی حساس و نیز کنترل عبور و مرور در مدخل های شهر تهران، در جریان توطئه نافرجام کودتا، بسیج توانست ظرف مدت 2 ساعت، تعداد زیادی از نیروهای خود را بدون استفاده از وسایل ارتباط جمعی و تنها از طریق شبکه ارتباطی خویش در نقاط مختلف تهران مستقر سازد.

2- مبارزه با شایعه پراکنی و ایادی ستون پنجم دشمن از طریق تشکیل تیم های اطلاعاتی جهت انعکاس هر گونه توطئه یا عمل ضد انقلابی به مقامات مسئول.

3- تنظیم برنامه هائی جهت شرکت برادران و خواهران عضو گروه های مقاومت در فعالیت های عمرانی و خدماتی از قبیل همکاری با جهاد سازندگی جهت تأمین نیرو.

4- احداث میادین موانع درمناطق هشتگانه جنگ (تهران).

5- شناسایی و معرفی افراد مومن، با استعداد، مبتکر و مخترع به واحد ارزیابی سپاه.

6- معرفی تعدادی از برادران عضو بسیج به نخست وزیری جهت همکاری در فعالیت های ستاد بسیج اقتصادی

7- برگزاری کلاس های تعلیم شنا در ورزشگاه آزادی با همکاری جهاد دانشگاهی و دانشگاه علوم تربیت بدنی.

8- تربیت و تشویق شرکت برادران و خواهران بسیج در نماز های جمعه و قبول مسئولیت انتظامات آن.

9- ایجاد ارتباط با وزارت بهداری جهت شرکت تعدادی از خواهران و برادران بسیج در فعالیت های مربوط به کمک های اولیه و نیز تربیت مربی جهت کلاس های آموزشی مربوط به امداد و کمک های اولیه.

10-بر پایی اردو های آموزشی کوچک در مناطق هشتگانه تهران به منظور تداوم آموزش و تحکیم سازماندهی گروه های مقاومت.

11-شرکت مؤثر افراد بسیج در برنامه های تقسیم ارزاق عمومی در رابطه با بسیج اقتصادی.

12-کمک به ستاد پشتیبانی مناطق جنگی از طریق جمع آوری و ارسال کمک های مردم.

13-اعزام چند نفر رابط به جبهه های جنگ به منظور کسب اخبار در خصوص اوضاع و مشکلات افراد اعزامی بسیج به جبهه.

14-کشف چند خانه تیمی از عناصر ضد انقلاب و گروه های وابسته.

15-مبارزه محدود با قاچاق مواد مخدر، این مسئولیت به علت عوامل چندی بعد ها از بسیج حذف گردید و گروه های مقاومت دیگر تنها میتوانستند در زمینه شناسایی موارد قاچاق مسئولین امر را یاری دهند.

* سازماندهی اعزام نیروها به جبهه

واحد بسیج سپاه در سال 1360 از نظر ساختار و تشکیلات و فعالیت ها کامل تر شد، به طوری که علاوه بر آموزش و سازماندهی که مأموریت اصلی بسیج به حساب می آمد و اعزام نیرو به جبهه که قسمت اعزام نیرو یا پرسنلی را راه اندازی کرده بود، در این سال دارأی قسمت های دیگری شده است که حجه الاسلام سالک مسئول واحد بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این مقطع می گوید:

«یک مسئول در رأس واحد بسیج مستضعفین و بعد ازآن قائم مقامی وجود دارد و بعد شورائی و بخش هایی که فعالیت می کنند. از جمله دفتر تبلیغات، تدارکات، سازماندهی و عملیات، آموزش، پرسنلی و امور پاسداران که کلاً در پوشش یک شورا فعالیت خودشان را ادامه می دهند. قسمت های دیگری هم داریم از قبیل بخش عشایری، بخش روستایی، بخش دانش آموزی، بخش کارگری، بخش شهری (بسیج شهری) و بسیج خواهران که کلا این قسمت ها هم زیر پوشش همان شورأی فرماندهی بسیح به فعالیت می پردازند. قسمتی از بخش های مختلف تشکیل شده و قسمتی هم هنوز تشکیل نشده ولی فعالیتهایی در سطح کشور دارند.»

(روزنامه اطلاعات – 5/11/60)

وی می افزاید: از ابتدای تشکیل بسیج مستضعفین که روز 5 آذر 58 بود تا الان با همکاری و هماهنگی برادران ارتشی، توانستیم در سطح کل کشور، حدود دو میلیون نفر را آموزش دهیم.

اقدامات حفاظتی و پشتیبانی از نیرو های نظامی فعالیت های دیگر بسیج است که از جمله حفاظت از صندوق های رأی که شرکت فعالانه برادران ما در انتخابات بوده و مادر تاریخ 10/6/60 در تهران 21240 نفر نیرو سازماندهی کرده ایم و این رقم بالایی است. همچنین در مشهد 6400 نفر و در شهر های مختلف هم متناسب با رشد آن شهر سازماندهی شده اند.

* مقابله با نفوذی‌ها

در روند حرکت بسیج که از ستاد ملی آغاز گردید و با ادغام سازمان آمادگی ملی و دفاع غیر نظامی و همچنین نفوذ عناصر وابسته به گروه های لیبرال و ملی گرا، آسیب جدی بر واحد بسیج مستضعفین، مسئله نیرو های نفوذی بود که در طی سال60 تصفیه و تزکیه شده اند. مسئول بسیج اظهار می دارد:

«اصولاً از زمانی که ما مسئولیت بسیج را بعد از ادغام (با سپاه) پذیرفتیم، به طور کلی 3 کار عمده انجام گرفت: یکی از اینکار ها تصفیه و تزکیه نیرو های نفوذی بود که در زمان گذشته تا قبل از ادغام بسیج در سپاه، وارد بسیج شده بودند و علتش هم این بود که بسیج چون مردمی بود، هرکسی می توانست سوء استفاده کند و خیلی ها فکر می کردند بتوانند با نفوذ در بسیج بازوی قدرتی برأی خودشان انتخاب کنند.»

(گفتگوی روزنامه اطلاعات با حجت‌الاسلام سالک – 5/11/60)

سیر تکوین بسیج در جنگ تحمیلی نشان می دهد که از آغاز جنگ تا اوایل سال 60 حضور داوطلبانه نیرو های بسیجی در کردستان و در جنوب سازمان نیافته بود و عمداً افراد به جبهه اعزام می شدند و نقش فرعی در جنگ ایفا می کردند البته گروه هایی بودند که به سازماندهی و بکارگیری بسیجیان می پرداختند ولی از سال 60 نقش بسیجیان در جنگ سازمان یافته و تعیین کننده بود «می توان گفت که از نیمه اول سال 1360 حضور بسیج به صورت سازمان یافته در جنگ هویت پیدا کرد وبعد از عملیات بیت المقدس بیش تر گسترش پیدا کرد و بعد از عملیات مشترکی که در فتح المبین سپاه و ارتش باهم انجام دادند و بخش عمده اش هم نیرو های بسیجی بودند از این زمان و از عملیات بیت المقدس همینطور ادامه پیدا کرد.»

سردار حجازی که مسئولیت اعزام نیرو در جبهه را بر عهده داشت در زمینه حضور سازمان یافته بسیجیان به جبهه می گوید:

«تا قبل از شروع عملیات های گسترده، هر یک از یگان ها نیروهایشان را مستقیماً از شهرستان می آوردند و آموزش می دادند، تجهیز می کردند. مسلح می کردند و بکارگیری در یک قسمت ازجبهه انجام می شد. می شود گفت شروع اعزام های گسترده بسیج همزمان بود با عملیات فرمانده کل قوا (ثامن الائمه) و بعد عملیات طریق القدس که آزاد سازی بستان بود. در این زمان اعزام اکیپ های وسیع و گسترده شروع شد.»

* رشد بسیج در جنگ

در سال 1361، بسیج در پشت جبهه با رشد بیشتری به کار خود ادامه داد و تشکیل پایگاه ها و گروه های مقاومت به ویژه پایگاه های قشری زیاد شد. تشکیل گروه مقاومت روحانیون، تقویت بسیج عشایری، واحد خواهران و بسیج دانش آموزی از جمله اقشاری بود که مورد توجه جدی قرار گرفت.

در جنگ تحمیلی، بسیج رشد کرد و نقش تکاملی و روز افزون خود را در عملیات ها به خوبی نشان داد.

توسعه یگان های رزمی باعث گردید نیرو های بیشتری به جبهه اعزام شوند و فرماندهان یگان ها رسیدگی بیشتری به نیرو های بسیجی داشته باشند. در این سال با توسعه یگان های رزم، بسیجیان توانستند به عنوان فرمانده گروهان و گردان، نقش مهمتری ایفا نمایند و کمبود های ناشی از توسعه یگان و در جهت کادر سازی یگان سهیم باشند.

از موانع عمده توسعه بسیج در سال 1361 اختلاف نظر بین مسئول واحد بسیج مستضعفین و فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بودکه نه بصورت جریان فکری، سیاسی و … بلکه سلیقه ای و اختلاف کاری بوجود آمد و بخشی از سرمایه های انسانی و زمان صرف این موضوع می شد.

حجه الاسلام سالک می گوید:

«من و آقای رضایی به عنوان فرمانده کل سپاه با هم درگیری داشتیم. من در مصاحبه راجع به بسیج چیزی می گفتم و آقا محسن چیز دیگری می گفت و می گفت اگر این کار را بکنی، سپاه تحت الشعاع این نیروی عظیم قرار می گیرد، حرفش هم درست بود ولی یک کسی می بایست این مشکل قانونی را حل می کرد. من اساسنامه بسیج را در 40 ماده برده بودم به مجلس و سپاه هم برده بود، دو اساسنامه به مجلس فرستاده شد. خدا حفظ کند مقام معظم رهبری را که ایشان یک بار تلفن زدند به من یعنی دفترشان زنگ زدند و گوشی را داده بودند به آقا و ایشان فرمودند فلانی این کاری که تو می کنی آیا درست است ؟ می دانی که نباید بسیج را از بدنه سپاه جدا کرد گفتم آقا امرتان چیست ؟ گفتند ما نظرمان این است که بسیج در سپاه ادغام باشد. از همان وقت فتیله کار ما کشید، نه مصاحبه کردیم و اگر مصاحبه می کردیم حتما از سپاه می گفتیم تا در اثر اختلاف سوء استفاده نشود. من باید بگویم بسیج امروز مدیون آقا ست به خاطر آن حرکت های صحیح و منطقی اولیه مقام معظم رهبری.»

* تصویب اساسنامه سپاه در مجلس

در 15/4/1361 اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به تصویب مجلس شورأی اسلامی رسید که فصل چهارم آن اختصاص به واحد بسیج مستضعفین دارد که هدف از تشکیل آن ایجاد توانایی های لازم در کلیه افراد معتقد به قانون اساسی و اهداف انقلاب اسلامی به منظور دفاع از کشور، نظام جمهوری اسلامی و همچنین کمک به مردم به هنگام بروز بلایا و حوادث غیر مترقبه با هماهنگی مراجع ذیربط می باشد. در ماده 37 آن سلسله مراتب سازمانی وتشکیلاتی رده های مقاومت بسیج قید شده است که در آن شهر بسته به وسعت و جمعیت به چند منطقه و هر منطقه مقاومت به چند ناحیه مقاومت و هر ناحیه مقاومت به چند پایگاه مقاومت تقسیم می گردد.

از این زمان است که ناحیه مقاومت در شهرستان ها شکل می گیرند و هر چند ده پایگاه مقاومت زیر نظر یک ناحیه مقاومت کار می کنند.

بنابراین تغییری که در روند تشکیلاتی بسیج بوجود آمد نحوه اداره پایگاه های مقاومت است که در سال 61 به بعد مسئول واحد بسیج مستضعفین مستقیماً امورات پایگاه ها و گروه های مقاومت را رسیدگی نمی کند، بلکه یک حلقه ارتباطی بوجود آورده و امور جاری پایگاه ها به ناحیه مقاومت سپرده شد و واحد بسیج شهرستان به امور متمرکز، برنامه ریزی و سازماندهی در سطح کلان تر می پردازد و همچنین تغییر دیگری که در اعضای ارتش بیست میلیونی بوجود آمد اینکه افراد ارتش بیست میلیونی بصورت اعضای عادی، اعضای فعال و اعضای ویژه تقسیم بندی شده اند.

(بسیج در پرتو قانون، ص 45)

* امینت داخلی آرام می‌گیرد

در سال 1362 مسئله امنیت داخلی تا حدی از مرتفع و وضعیت گروه های مسلح به استثنای مواردی نظیر کومله و دمکرات … روشن شد.

در این سال بسیج سرگرم مسائل جنگ و سازماندهی نیرو های بسیجی شد.

از جمله طرح مهم و اساسی که اولین بار در واحد بسیج مستضعفین برنامه ریزی شد، طرح لبیک یا خمینی است، این طرح به علت نوآوری، گسترش، سازماندهی قوی دارأی مقدماتی وتمهیداتی بوده که آموزش مسئولان طرح، برگزاری سمینار توجیهی و تبلیغات وسیع برأی استقبال آن موضوعات اساسی قبل از اجراست.

شناسایی رزمندگان، عضویابی و تکمیل فرم، انجام رژه و مانور در هر استان و شهرستان برأی اجرأی طرح لبیک صورت گرفت و در فاصله بین ماه های آذر تا بهمن سال 1362، بسیجیان سازمان یافته به طور وسیع به جبهه ها اعزام شدند.

در بهمن ماه این سال، سرپرست واحد بسیج مستضعفین عوض می شود و حجت‌الاسلام رحمانی عهده دار این مسئولیت می شوند.

وی در شرأیطی این مسئولیت را پذیرفت که واحد بسیج مستضعفین با داشتن 7000 (مصاحبه با حجت‌الاسلام رحمانی) پایگاه و ناحیه مقاومت و با اجرأی طرح لبیک یا خمینی حرکت وسیع و سازماندهی بسیجیان آغاز کرده بود.

حجت‌الاسلام رحمانی در خاطراتش می‌گوید:

«در این زمان مسئله سفارت اینجانب در یکی از کشور های خلیج فارس بودتا جایی که استوار نامه من توسط مقام معظم رهبری که در آن موقع رئیس جمهوری بودند امضاء شد و قرار بود فردایش استوار نامه را دریافت کنم وتشریفات صورت گیرد، ولی ساعت حدود 10 شب بود که زنگ خانه ما به صدا در آمد. در را بازکردم دیدم حاج احمد آقاست آمد داخل گفت امروز به حضرت امام گفتم که فلانی می خواهد به سفارت برود آقا گفتند کجا؟ گفتم یکی از کشور های عربی، گفتند ایشان نباید از من دور بشوند، من موافق نیستم که ایشان از من دور شود ایشان همانطور که در نجف با من بودند الان هم باید با من باشند. من برأی ایشان جای مهمی در نظر گرفتم. من گفتم کجا و امام فرمودند مسئولیت بسیج را داشته باشند. من از حاج احمد آقا خواستم که با وزیر خارجه وقت رفع رجوع کنند و همچنین دفتر ریاست محترم جمهوری و ایشان هم شبانه زنگ زدند و قضیه حل شد.»

زمانی که حجت‌الاسلام رحمانی مسئولیت بسیج راپذیرفت، نیرو های بسیجی جبهه رفته، سازماندهی شده بودند و برأی اجرای عملیات به جبهه اعزام شده بودند که وی نیز بلافاصله در جبهه حضور یافت و جلسه شورأی فرمانده بسیج را در اهواز تشکیل داد که با حضور علی شمخانی قائم مقام معظم فرمانده کل سپاه برگزار گردید.

* سازماندهی 500هزار بسیجی در جبهه‌ها

در همین زمان بود که عمیلات گسترده خیبر انجام گرفت. در سال 62 ضمن اجرأی طرح لبیک یا خمینی که حدود پانصد هزار نفر از بسیجیان را سازماندهی کرد، مقدمات طرح صف فراهم گردید.

در سال 63، روند بسیج تغییر عمده ای نداشت، سیاست محوری واحد بسیج مستضعفین افزایش پایگاه های مقاومت در اقشار مختلف بود بهمین جهت تشکیلات اقشار در این برهه تقویت شد و باعث گردید حوزه های اداری، حوزه های صنفی تا پایین ترین رده گسترش یابند و از سوی دیگر باحضور گسترده دانش آموزی در جبهه های جنگ واستقبال فراوان نوجوانان برأی ثبت نام و فعالیت در بسیج مدارس، آموزش آمادگی دفاعی برأی پسران و دختران دانش آموز طراحی گردید و با هماهنگی و همکاری مناسب وزیر وقت آموزش و پرورش، این برنامه به طور غیر رسمی در مدارس به اجرا در آمد و اشتیاق نوجوانان برأی فراگیری آموزش های نظامی و سلاح مورد آزمون قرار گرفت و در سال 64 به طور رسمی آموزش آمادگی دفاعی در سطح مدارس به اجرا در آمد.

مرحله عملی آموزش آمادگی دفاعی به عهده واحد بسیج سپاه گذاشته شد که بدین منظور نیاز به مراکز آموزشی بود تا دانش آموزان بتوانند اردوی عملی را بگذرانند، همچنین با اعزام گسترده بسیجیان به جبهه ها در سال های 64 و 65، ظرفیت آموزشی اعزام به جبهه بسیار کم بود.

* آموزش در اردوگاههای قدس

برای افزایش ظرفیت مراکز آموزش اعزام به جبهه پادگان های قدس (اردوگاه های قدس) مطرح گردید که باهمیاری مردم و دولت در سال های 65و 66 حدود یکصد اردوگاه قدس با ظرفیت های متفاوت (حداقل 300 نفر) (حداکثر 2000 نفر) تأسیس و راه اندازی شد.

طرح اردوگاه های قدس جایگاه مهمی در سیر تکوین بسیج دارد زیرا مراکز آموزشی محدود واحد بسیج سپاه، بس تر مناسب برأی آموزش، اردو و تفریح بسیجیان را جوابگو نبوده و با راه اندازی اردوگاهها، مشکل آموزش اعزام به جبهه حل شد و در مواردی نیز انجام مانور های شهری و عملیاتی در اردوگاه ها برنامه ریزی و اجرا می شد.

حرکت رو به رشد بسیج مستضعفین که از زمان جنگ تحمیلی آغاز شد تا پایان جنگ تحمیلی ادامه پیدا کرد و فعالیت نیرو های بسیجی در پایگاه های مقاومت و در بین آحاد مردم و اقشار مختلف جامعه نیز حضوری چشمگیر داشته است.

می توان گفت این حرکت دارأی روند نسبتاً دائمی بوده است هرچند ممکن است در یک زمان کوتاه از این مقطع هشت ساله دارأی نقطه عطف بوده ویا در مقطعی ممکن است دارأی نقصان وضعف بوده باشد.

* سپاهیان محمد(ص) می‌آیند

مثلاً در سال 65 نقطه عطف اعزام گسترده بسیجیان به جبهه ها بوده است که کاروان یکصد هزار نفری تحت عنوان سپاهیان محمد (ص)، تمامی جبهه ها را پر کرده است همانگونه که در سال 62 طرح لبیک یا خمینی طرح گسترده ای برأی حضور نیرو های رزمنده در جبهه بشمار می رود.

حجت‌الاسلام رحمانی در مورد اعزام سپاهیان حضرت محمد (ص) می گوید:

«در آذر ماه سال 1365 برنامه ریزی کردیم تا سپاه یکصد هزارنفری را اعزام کنیم گزارشی را خدمت حضرت امام دادم و ایشان خوشحال شدند و گفتند اگر این کار را بکنید انقلاب و ایران را از غربت در می آورید.

من با مسئولین زیادی در این زمینه صحبت کردم بعضی مخالف بودند و یعضی موافق، یکی از بزرگانی که صحبت کردم ریاست جمهور وقت حضرت آیه الله خامنه ای بود.

به ایشان گفتم اولین هفته بسیج که آمدید و سخنرانی کردید گزارشی دادم که 7000 پایگاه مقاومت داریم و دنبال تکثیر این رده ها هستم و در شهر و روستا پایگاه می زنیم و شنیدم که شما بعید می دانید که اعزام یکصد هزار نفری داشته باشیم گفتند چطور گفتم ما آن وقت بذری را که کاشتیم امروز از آن بهره می گیریم و کتابچه ای خدمت ایشان دادم که الان هم موجود است ما امروز 21 هزار و پانصد پایگاه مقاومت داریم واگر به هر کدام بگویم 5 نفر را اعزام کنند ما مشکلی نداریم. اگر امام بفرمایند 200 هزار نفر را اعزام کنم، این کار شدنی است.»

کاروان یکصد هزار نفری فقط یکبار بصورت متمرکز در طول هشت سال جنگ اتفاق افتاد و در شرایطی این کاروان حرکت کرد که اعزام های قبلی انجام گرفته بود، نیرو ها برأی عزیمت به جبهه به نسبت دفعات و سنوات قبلی آمادگی زیادی نداشتند، تبلیغات دشمن علیه انقلاب اسلامی وسعت یافت. با اعزام چنین کاروانی عملیات های سنگین کربلای 4 وکربلای 5 اتفاق افتاد.

* تاثیر حضور کمرنگ بسیج در جنگ

درسال 66، حضور بسیجیان در عرصه های نبرد کمرنگ می شود، عملیات سنگین کربلای 5 در اواخر سال 65، توان رزمی بسیاری از نیرو های بسیجی را به خود اختصاص داد، آثار منفی ناشی از عملیات که برأی نگهداری هر وجب از خاک کربلای 5 با اهداء خون و پوست و گوشت بسیجیان عجین شده بود، اعزام های بعدی را تحت تأثیر خود قرار داد، نداشتن طرح‌ریزی برای انجام عملیات های بزرگ در سال 66، زمینه اعزام بسیجیان را فراهم ننمود.

شاید دلایل عمده عدم استقبال از جنگ همین دو مورد کلان و اساسی باشد.

من روند بسیج را همیشه تکاملی می بینم تا آنجایی که در ذهن من است. منتهی در مسئله جنگ شرأیطی در خود میدان پیش آمد که شما این فراز و نشیب را می بینید. برنامه کار این بود که برأی هر عملیاتی که تمام می شد برنامه ریزی می کردند برأی عملیات بعد، زمان بندی می شد. در این فاصله فرماندهان جنگ می گفتند مثلاً ما چند گردان لازم داریم و برنامه ریزی می شد و همان مقدار را تقسیم می کردند توی شهرستان ها سهم همه را می دادند و می گفتند این تعداد بسیجی را بفرستید فلان جا و یک تعداد بیش تر برأی احتیاط در نظر میگرفتند این رویه همین طور بود و آن نقطه اوجش هم آن لشکر حضرت محمد (ص) بود که 000/100 نفر بود یا 400 گردان و در همین حدود فرستادیم.

من از عملیات خیبر وارد شدم، قبلش یعنی والفجر مقدماتی ناکام بود و فرماندهان سپاه و ارتش نمی ساختند، یک نفر می خواست که فوق این ها باشد امام خواستند و من رفتم، یعنی 3 روز قبل از خیبر حکم گرفتم و رفتم توی جبهه و تا آخر بودم، تا آخرین عملیاتی که انجام می دادیم ما مشکل نیرو خیلی نداشتیم فقط یک اشکال داشتیم که آخر های جنگ که عراق سازماندهی کرد و حملات متقابل شروع شد و عراق که حالت دفاعی داشت و ما حمله می کردیم نقص ما معلوم نمی شد. در اوج عملیات وقت سه ماهه بسیجی ها تمام می شد، سه روز از عملیات نمی گذشت که می خواستند ترخیص شوند. همان جا مجبور بودیم سنگر بندی کنیم و عملیات را نیمه کاره ر ها کنیم و هیچ عملیاتی به هدف نهایی اش نرسید.

… گفتم تا عراق حمله نمی کرد ما حمله می کردیم و عملیات را ناقص انجام می دادیم وقتی عراق برنامه تهاجم را پیاده کرد خطرناک شد، نیرو های ما وقتشان تمام می شد. مجروح می شدند، ترکش دربدن داشتند … وقتی عراق آن حالت را گرفت در فاو و خیبر همان جاهایی را که ما گرفته بودیم خیلی جا ها را پس گرفت آن موقع دوره حضور بسیجی ها توی این دوره هست که من هم به عنوان فرمانده جنگ متوجه شدم که یک اشتباهی باید کرد ه باشیم و آن اینکه ما باید یک مقدار نیرو های ثابت توی جبهه داشته باشیم که معمولاً توی این جنگ ها با سرباز های احتیاط اجباری عمل می شود. حقش این بود که مثلاً 100 گردان 200 گردان نیرو توی جبهه لازم داریم که حداقل دفاع را همیشه و هرجا هستیم بر عهده گیرند. وبرأی تهاجم، نیرو های بسیجی را داشته باشیم و این کار نشده بود.

پس باید بگوییم که یکی 2 سال آخر جنگ ما دچار این انحطاط حضور بسیج می شویم. یک سال آخرش خطرناک هست یک سالش را آن اشکال دارد که کارهایمان را نمی توانیم تمام کنیم. اما این آخرین بار عراق چون دوباره به ما حمله کرد و از همان فلش های که اول انقلاب، اول شروع کرده بود دوباره آمد به طرف خرمشهر، بعد به طرف آبادان، بچه هایی که بنا داشتند جنگ نروند یا خسته شده بودند احساس کردند همه زحماتشان هدر می رود امام هم یک فرمان بسیج دوباره دردمندانه صادر کردند که این موج با ارزشی بود موج مبارکی بود. اما این موج آخر را، شرایط ویژه ای بود که آمدند آن موقعی که دچار توقف شده بودیم و من مسئله مهم را این می دانم که چون آن طرف استراتژی اش تفاوت کرده بود و از این جهت بسیار محسوس شد و الا در همه دوره ها ما بعد از هر عملیاتی دچار کمبود می شدیم.

بعلاوه آن شرأیط داخل خاک دشمن اصلاً قابل مقایسه با اینجا نبود و خود عراقی ها آنجاخیلی جدی بود دفاعشان، واقعاً دفاع می کردند. عراقی ها توی خاک خودشان خیلی مقاومت می کردند تن به تن، ما تو جنگ کربلای 5 واقعاً عجیب هست متر به متر پیش می رفتیم. آقای شمخانی فرمانده میدان بود می گفت دیگر به جایی رسیدیم که مشت می زدند توی صورت همدیگر.

در سیر تکوین بسیج در این مرحله یعنی در مقطع جنگ سیر صعودی را از ابتدای جنگ یا یکی دوسال پایان جنگ به وضوح مشاهده می کنیم ولی در آخر جنگ بخاطر فرسایشی شدن و تهاجم مجدد عراق و مقاومت سرسختانه آنان و نیز خستگی بسیجی هایی که چند بار به جبهه اعزام شده بودند، سیر حرکت بسیج و سیر اعزام به جبهه حالت نزولی پیدا می کند و مجدداً در آخر جنگ یعنی پس از پذیرش قطعنامه سیر صعودی نمایان می شود.

با توجه به رابطه مستقیمی که بین جذب بسیجیان در رده های مقاومت و حضور آنان در عرصه های جنگ تحمیلی دارد، می توان گفت فعالیت های بسیج نتوانسته جاذبه های لازم را برای نوجوانان و جوانان بخوبی فراهم نماید تا تحقق ارتش بیست میلیونی با همان روند گذشته اش حرکت نماید.

بدین ترتیب چگونگی وضعیت ارتش بیست میلیونی در مقطع طولانی عمر خود به تصویر کشیده می شود که روندی تکاملی وروبه گسترش می باشد.

* دوران جدید بسیج بعد از قطعنامه 598

چهارمین دوره از دوره های عمر بسیج مستضعفین، دوره نه جنگ و نه صلح است که با پذیرش قطعنامه 598 آغاز می شود و تا تشکیل نیروی مقاومت بسیج به پایان می رسد.

این دوره کوتاه که حدود یکسال و نیم طول کشید. دوره خاصی از بسیج را تشکیل می دهد که به دوره حضیض شباهت دارد ولی به تر است نام آنرا دوره انتقالی بنامیم. دوره انتقالی دوره ای که زمینه برأی خروج از دوره قبلی فراهم می شود و بس تر ورود به دوره ای که بعداً خواهد آمد تعریف خواهد شد.

در این دوره مرکز خدمات علمی رزمندگان جهت تقویت بنیه علمی آنان تأسیس شد که جزوات کمک درسی در سه رشته علوم ریاضی فیزیک، علوم تجربی و علوم انسانی با بیش از 50 جزوه در اختیار رزمندگان اسلام قرار داده شد.

طرح بیمه حوادث و مسئولیت بدنی برأی یک میلیون بسیجی، برأی بسیجیانی که در مأموریت های حفاظتی، کنترل عبور و مرور، مبارزه با گروهکها، مبارزه با مواد مخدر و کمک رسانی شرکت می کنند مشمول این طرح میباشند.

اعزام بسیجیان به جبهه ها تا مدت ها پس از پذیرش قطعنامه ادامه پیدا کرد به نوبت بسیجیان در خطوط مقدم حضور پیدا می کردند فعالیت های آموزشی، برنامه های سازماندهی و اعزام کاروان های اعزام به جبهه به شدت تنزل یافت. تأسیس پایگاه های جدید و مأموریت های جانبی در مقایسه با دوره قبل کاهش فراوانی داشت.

در چنین شرایطی که فضای روانی جامعه برأی حضور و فعالیت بسیجیان بسیار آلوده بود زیرا جنگ فرسایشی هشت ساله این تفکر و زمینه روانی را ایجاد کرده بود که فلسفه تشکیل بسیج برأی شرکت در جنگ است. در این دوره نقش تعیین کننده امام (ره) پایداری واستمراری بسیج را تضمین کرده است.

* تاکید امام بر ارتش 20 میلیونی

پیام امام خمینی (ره) به مناسبت بازسازی جنگ که برای فرماندهان سپاه فرستادند به ضرورت بسیج و تحقق ارتش 20میلیونی، تبیین و اصول و فرمول دفاع همه جانبه تأکید ورزیدند. اندکی پس از آن که به مناسبت هفته بسیج پیام دادند و بر ضرورت تشکل های جدید بسیج و نقشی که تشکل های دانشجو و طلبه در تقویت و توسعه ارتش بیست میلیونی دارد اهتمام ویژه داشتند که در کالبد بی جان جامعه و اجتماع بسیجیان روحی تازه دمیدند و فضای آلوده کشور علیه بسیج را صاف و پاک نمودند.

سردار فرهادی در این خصوص می گوید:

«تا زمان شکل گیری مجدد یا به عبارتی می توانیم سال 1370 که نیروی مقاومت در واقع پایه ریزی شد و کارش را شروع کرد توی این دو سه سال می توانیم به عنوان دوره نقاهت از نظر ساختاری و از نظر کارکردی ببینیم، بعد از جنگ تفکری در خود سپاه بود که بسیج یک واحد از واحد های نیروی زمینی سپاه بشود و این پیشنهاد فرماندهی کل سپاه بود که حضرت آقا در آن تدبیر، دستور تشکیل یک نیرو را دادند.

در جامعه این تفکر بصورت غلیظش وجود داشت که بسیج بعد از جنگ می خواهد چکار کند بسیج مال زمان جنگ است. چون امام فرمودند مملکتی که 20 میلیون جوان دارد 20 میلیون تفنگدار داشته باشد. این مربوط به زمانی است که آمریکا کشتی های نظامی اش را وارد آب های خلیج فارس کرده بود و الان که قطعنامه پذیرفته شد و صلح مطرح است دیگر چه نیازی به بسیج داریم.

البته خود حضرت امام در آخرین پیامی که به بسیج دادند فرمودند بسیج باید مثل گذشته با قدرت و اطمینان به کار خود ادامه بدهد و فرمودند امروز یکی از ضروری ترین تشکل ها بسیج دانشجو و طلبه است.

در واقع حضرت امام (ره) فضای جدید کاری برای نیروی مقاومت بسیج و بسیج پس از جنگ کار فکری و فرهنگی و سازندگی ارائه دادند. زیرا با تشکیل بسیج دانشجو و طلبه ما باید برویم در میدان علم و در میدان فرهنگ و در میدان سازندگی.»

می شود گفت از سال 67 یعنی بعد از جنگ تا تقریباً سال 69 یعنی 2 سال یا 5/1 سال، این دوره یک دوره خاصی است که هم افکار عمومی و هم اینکه مسئولین به این فکر افتادند که حالا که جنگ تمام شد ما خیلی نیاز به حضور بسیج در عرصه های دیگر نداریم.

از سوی دیگر بسیجیان هم احساس می کردند که این 8 سالی که در جنگ بودند حالا باید بروند رسیدگی کنند به مسائلی که تا بحال به آن نرسیدند تحصیلات، ازدواج، مسکن و مواردی دیگر، این دو سه سال می شود گفت از نظر کارکرد، بسیجیان ما نسبت به زمان جنگ یک افتی را دارند.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی می گوید:

«این دوره را به عنوان یک مرحله گذر می توانیم رویش حساب بکنیم، اولاً یک عده زیادی بخاطر جاذبه دفاع مقدس می آمدند که عمدتاً برأی این بود.

حالا آموزش برأیشان فقط آموزش نبود، آموزشی که بکار بگیرند بود به این مشکل یعنی آن اصل آموزش را می خواستند و بعد ما آمدیم قانون وضع کنیم قانون وضع کردیم که 40 درصد دانشگاه را با ظرفیت دانشگاه به بچه های جنگ بدهیم.

این معنایش این بود که عده زیادی از آن بچه ها باید آنهایی که می توانستند دانشگاه بروند، بروند داخل دانشگاه، قوانین دیگری هم برأی جذب نیرو های ایثارگر بهر جایی که گذشت کم هم نیست از آن مسیرهایی که باز کردیم.»

این ها همه روی وضعیت بسیج در آن دوره تأثیر گذاشت.

* نیروی مقاومت بسیج

پنجمین دوره عمر بسیج دوره ای است که نیروی مقاومت بسیج تشکیل می شود و سردار علیرضا افشار به عنوان فرمانده نیروی مقاومت بسیج در تاریخ 12/10/1368، از سوی رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله خامنه ای منصوب می شود.

که در حکم فرمانده کل قوا تحقق کامل ارتش بیست میلیونی مورد انتظار است.

وضعیت سپاه و بسیج را می توان بدون هیچگونه شرح و تفسیر شامل موارد زیر دانست:

الف – با پذیرش قطعنامه، هنوز وضعیت جنگ و صلح در پاره ای از ابهام قرار دارد و فضای حاکم بر جامعه، تهدید علیه انقلاب اسلامی را منتفی نمی داند.

ب- مؤسس بسیج مستضعفین و رهبر کبیر انقلاب اسلامی رحلت نموده و بسیجیان بزرگ ترین حامی خود را از دست داده اند.

ج- حمایت و پشتیبانی دولت از بسیج مستضعفین قطع شده و معاونت جنگ وزارتخانه تعطیل و منحل شده است.

د- قشر جوان و تحصیلکرده بسیج برأی ادامه تحصیل روانه دانشگاه یا مدرسه رزمندگان شده اند تا عقب ماندگی تحصیلی هشت سال دفاع مقدس را جبران نمایند.

هـ – بخشی دیگر از بسیجیان در پی کسب و کار و یا رفاه و خدمات مادی خانواده خویش تلاش می کنند.

و- تیپ ها و لشکر های سپاه در شرایطی قرار دارند که باید به پرسنل لشکر از نظر امکانات مادی و رفاهی رسیدگی کنند و از سوی دیگر در پی فراهم نمودن ساختمان ها و زمین های مناسب برأی استقرار لشکر، تیپ و رده های تابعه هستند.

ز-برخی از فرماندهان هنوز در صدد هستند تا واحد بسیج را تحت امر نیروی زمینی سپاه قرار دهند و نیرو های بسیجی جبهه رفته را با لشکر ها مرتبط کنند و در یگان های رزم سازماندهی کنند.

ج – تبلیغات خارجی و عوامل داخلی بر ناکارآمدی بسیج در اواخر جنگ و اینکه بسیج پس از جنگ ضرورت ندارد، باعث گردید افکار عمومی غالب، تحت تأثیر تبلیغات سوء، تمایل و کوشش بسیجیان در عرصه های علمی و اقتصادی و نگاه کم بینانه برخی از فرماندهان سپاه و جنگ در مورد جایگاه بسیج قرار گیرند و اهتمام لازم برأی حفظ و صیانت از دستاورد های عظیم فرهنگ و تفکر بسیجی به عمل نیاوردند.

ط- نداشتن برنامه مفید و ازرشمند برأی تقویت و توسعه بسیج در دوره چهارم عمر بسیج

ی- کناره گیری و یا عدم ارتباط برخی از بسیجیان با رده های مقاومت که باعث طرد و ریزش آنان از مجموعه عظیم بسیج شده است.

موارد دهگانه فوق و مواردی دیگر جمعا شرایطی را بوجود آورد که تدبیر حکیمانه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی بر تشکیل نیروی مقاومت بسیج تعلق گرفت و حیاتی دوباره به بسیج داد والا شرأیط برأی تضعیف بیش از حد و یا انحلال و ادغام آن بسیار فراهم بود.

«ابتکار استراتژیک رهبر فرزانه انقلاب اسلامی برأی گذر از این بحران، ایجاد تحول در ساختار و سازمان بسیج بود یعنی تبدیل واحد بسیج مستضفین به نیروی مقاومت بسیج، که در آن مأموریت های اساسی نیروی مقاومت، به دقت تبیین شد.

این ابتکار که به ارتقاء و تقویت سازمان بسیج انجامیده است نگرش منفی حاکم بر جامعه را که در پی تضعیف و یا انحلال بسیج بود، به یکباره متحول کرد و چالش های ذهنی بوجود آمده، موجب گردید، اندیشه انحلال مغلوب گردد.

ابتکار فرمانده معظم کل قوا، علاوه بر ره آورد نگرشی که احیاء دوباره بسیج را موجب گردید، جهت عملی و کنشی آن نیز معلوم گردید. در تبیین مأموریت و وظایف نیروی مقاومت، هدف از تشکیل نیرو را جذب، آموزش، سازماندهی، بکارگیری، تجهیز و حفظ و انسجام بسیجیان دانسته اند.

یعنی هدف از تشکیل بسیج، ایجاد آمادگی لازم برأی دفاع است. اصل بسیج، آمادگی است، هر چند در صحنه عمل و واقع، از خود فعالیتی نشان ندهد.

با این بیان، فلسفه وجودی بسیج را تثبیت نموده و ضرورت آن را محرز دانسته اند و در تشریح مأموریتی دیگر، همکاری با دولت و وزارتخانه ها را از وظایف بسیجیان بر شمردند که در واقع نو اندیشی در رویکرد بسیج حاصل شده است.

نواندیشی در رویکرد به بسیج تا سال 1370 ادامه یافت تا جهت ها وحدود اندیشه نوین مشخص گردد که در فرأیند سازندگی کشور، نقش و جایگاه خود را تحت عنوان بسیج سازندگی بدست آورد.»

(جمعی از نویسندگان، آشنایی با بسیج، معاونت آموزش نیروی مقاومت بسیج – تهران، 1380، ص 119)

اهمیت تشکیل نیروی مقاومت بسیج در مقایسه با شکل گیری بسیج به اندازه ای است که می توان گفت واحد بسیج را امام (ره) آفرید و ایجاد کرد و نیروی مقاومت را مقام معظم رهبری برأی تحقق ارتش بیست میلیونی احیاء کرد. یعنی ایجاد ارتش 20میلیونی مدیون اندیشه امام خمینی (ره) است و بقاء و تحقق ارتش بیست میلیونی مدیون تدبیر آیه الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب است.

* آغاز دوره تحول

اگر بخواهیم حق مطلب را به طور کامل تأدیه کنیم به جمله احیا و حیات دوباره نباید اکتفا کرد. بلکه یک قدم جلوتر می رویم و به این دوره، «دوره تحول» اطلاق می کنیم که دارأی شاخصه هایی است از جمله:

1- بسیج مستضعفین واحدی از واحد های دهگانه یا دوازدهگانه سپاه بشمار می رفت که در اثر تحول به یک نیرو تبدیل شد یعنی هم سطح با نیروی زمینی، هوایی، دریایی و قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد.

2- برأی اولین بار حکم انتصاب فرمانده بسیج، از سوی فرمانده کل قوا صادر گردید.

3- علاوه بر مأموریت های واحد بسیج مستضعفین، مأموریت حفاظت از شخصیتها، هواپیما و اماکن حساس به بسیج واگذار گردید.

4- در فرأیند تحول، بر اهمیت نیروی مقاومت تأکید می نماید ومی افزاید حداقل نیمی از مأموریت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تشکیل ارتش بیست میلیونی است.

5- تحقق کامل ارتش بیست میلیونی مورد انتظار رهبر حکیم انقلاب اسلامی است که لازمه آن تحول یا تحولات چند باره است.

6- در مأموریت بسیج، علاوه بر آموزش و سازماندهی که محور های اساسی واحد بسیج مستضعفین بوده است، مقولات جذب، تجهیز و حفظ و انسجام را اضافه می نماید.

نیروی مقاومت بسیج، اندکی پس از فرمان مقام معظم رهبری و انتصاب آقای افشار تشکیل شد. یعنی توام با تاخیر شکل گرفت، هر چند مدت زمان تعویق دقیقاً مشخص نمی باشد، ولی به حساب گفته های حجت‌الاسلام رحمانی مسئول واحد بسیج مستضعفین که باید مسئولیت بسیج را به آقای افشار بدهد در مصاحبه خود به این نکته اشاره دارد که مدتی گذشت تا مسئولیت را به آقای افشار دادم ابتدا ساختمان سپاه یکم ثارالله (سپاهی که مسئولیت تهران و شهر های اطراف را بر عهده داشت) به ستاد نیروی مقاومت تبدیل شد که در بزرگراه بسیج (افسریه)، اسب دوانی سابق می باشد، مستقر می شود.

نیرو های مسئول و پرسنل آن بخشی از پرسنل سپاه یکم ثارالله و بخشی از جا های مختلف سپاه تامین می شود. امکانات بسیار اندک و فرسوده و وسایل نقلیه کم، لوازم ستاد نیروی مقاومت را تشکیل می دهد.

«فرمانده نیروی مقاومت در آنجا (مقر سپاه یکم) مستقر شد و کار با امکانات بسیار محدود و با نیروی کم آرام آرام آغاز شد ولی انگیزه قوی سردار افشار وسایر مسئولین و همکاران ستاد نیروی مقاومت بسیج باعث شد، ستاد نیرو سریع شکل بگیرد.»

برأی شکل گیری ستاد نیروی مقاومت بسیج (واحد مرکزی نیروی مقاومت) لازم بود توان سپاه کشوری، توان واحد بسیج مستضعفین، بخشی از توان سپاه یکم ثارالله و بخشی از توان سایر نیرو ها جمع می شد تا ستاد نیروی مقاومت در سطح مدیران عالی، مدیران میانی و عملیاتی و پرسنل ستاد نیروی مقاومت تکمیل می شد.

حدود 6 ماه گذشت، در حالی که هنوز انتصاب مدیران، عضوگیری پرسنل، جابجایی ساختمان نقل وانتقال ابزار و امکانات به پایان نرسیده بود که مسئله بسیار مهم سرنوشت ساز تفکیک مطرح شد و به صحنه عمل و اقدام کشیده شد.

مسئله تفکیک در واقع تفکیک و جداسازی نیروی انسانی، امکانات، ساختمان، مراکز آموزشی و تفریحی، منابع درآمدی و خود کفایی که تحت پوشش سپاه پاسداران بود، آغاز شد و در این مرحله هر نیرویی با داشتن نماینده، برأی کسب و تخصیص منابع و امکانات تلاش می کرد.

سردار تمیزی طی مصاحبه‌ای این چنین می گوید:

«نیروی زمینی و سایر نیرو ها وابستگی به زمین خودشان، مکان خودشان، پادگان خودشان، و امکانات خودشان داشتند. از طرفی مقام معظم رهبری فرموده بودند که نیروی زمینی ستون فقرات سپاه است. نیروی زمینی که در جنگ بود، با پایان یافتن جنگ، جای مشخصی را برأی استقرار نداشتند.

نیروهای هوایی و در یایی نیز با پایان یافتن جنگ، خودشان را محقق می دانستند که از حالت بی خانمانی و بی ستادی، بی پادگانی خارج شوند و جایی در استان ها و شهرستان ها برأی خود انتخاب کنند.

دستور فرماندهی کل سپاه بود که این نیروی زمینی باید سریع تر شکل گیرد تا در صورت تهدید و تجاوز، آمادگی پاسخ سریع را داشته باشد.

ستاد مشترک نیز برأی تقویت و راه اندازی نیروی زمینی تلاش می کرد.

* تفکیک نیروی زمینی و نیروی مقاومت

بهرحال در سال 69، 70 جداسازی و تفکیک بین نیروی زمینی و نیروی مقاومت انجام گرفت. مناطق تشکیل شد، نواحی شکل گرفت، نیروهایی که از نظر نظامی وضعیت به تر و آمادگی بیشتری داشتند به نیروی زمینی سپرده شد.

واقعاً در بعضی جا ها کاملا محسوس بود که هر چه مناسب و خوب و به تر بود، می رفت به سمت سایر نیرو ها وآنچه که می ماند و به نوعی هم می شود گفت مازاد بود به سمت نیروی مقاومت بسیج داده می شد و این موضوع به گرفتار کردن بسیج درخودش و مواجه کردن بسیج بامسائل و مشکلات انجامید. واگذاری نیروی انسانی نامناسب و ناسالم.

واگذاری امکانات فرسوده در اکثر جاها، ساختمان های فرسوده در شهرستان ها و استان ها به نیروی مقاومت دوران به واقع سخت نیروی مقاومت بود که وقت بسیار بسیار زیادی را از مسئولین نیروی مقاومت گرفت و یکی از خطا های استراتژیک ما همین بود که برأی بعد از جنگ آنطوری که بایستی فکر می کردیم، فکر نکردیم.»

(مصاحبه با سردار تمیزی)

در سال 69 موضوع تفکیک عملاً کار خود را آغاز کرد. از طرفی هنوز بخشی از فرماندهان تمایل دارند نیروی مقاومت بسیج تشکیل نشود و به صورت یک واحد از واحد های نیروی زمینی یا ستاد مشترک باقی بماند، اما اراده فرمانده کل سپاه و انگیزه فرمانده نیروی مقاومت بسیج، هر مانعی را از سر راه بر می دارد و با کمترین امکانات، نیروی انسانی، بودجه و ساختار ضعیف کار را آغاز می کنند.

* ابلاغ شرح وظایف بسیج از سوی فرمانده کل قوا

هنوز اندکی از آغاز کار تفکیک نگذشته بود که شرح وظایف نیروی مقاومت بسیج توسط فرمانده کل قوا ابلاغ شد و با دو مأموریت و 19 وظیفه کلی، هر گونه ابهام در نیروی مقاومت را از بین می برد.

قائم مقام بسیج مستضعفین می گوید:

«در پنجم آذر ماه 69 و در سالگرد تأسیس بسیج شرح وظایف کلی این نهاد از سوی حضرت آیت الله خامنه ای رهبر انقلاب اسلامی و فرمانده کل قوا رسما به سپاه ابلاغ شد. با ابلاغ این شرح وظایف، مأموریت و وظایف کلی بسیج مشخص شد که این امر نوید دهنده آینده روشن و بدون ابهامی برأی نیروی مقاومت بسیج می باشد.»

(روزنامه جمهوری اسلامی – 8/9/1369)

تأسیس کانون های بسیج جوانان بصورت نیمه متمرکز در هر استان از دیگر اقداماتی است که در اواخر این سال آغاز می گردد.

حضور مقام معظم رهبری در آذرماه سال 1369 در محل ستاد نیرو واقع در اسب دوانی (سابق) و سخنرانی ایشان در روند شکل گیری نیروی مقاومت موثر بوده است.

بنابراین سال 1370سالی است که بیش ترین مناطق و نواحی از یگان های نیروی زمینی و دیگر نیرو ها تفکیک شده است و بخشی دیگر از مناطق و نواحی در سال 1371 از یگان های رزمی جدا گشتند.

بنابرأین می توان گفت از آغاز صدور حکم و تدبیر تشکیل نیروی مقاومت تا سال 1371، دوره ای است که نیروی مقاومت از بالا (ستاد نیرو) تا رده نواحی (شهرستان ها) شکل می گیرد و با حداقل امکانات، ساختمان و نیروی انسانی آماده اجرأی مأموریت ارتش بیست میلیونی می گردد.

هر چند تعدادی از مناطق تا این سال تشکیل نشده است و به اعتقاد برخی از فرماندهان مسئله تفکیک تا سال 73، 74 ادامه پیدا کرده است.

در سال 1371 نیروی مقاومت بسیج آمادگی نسبی برای اجرای برخی مأموریت ها را پیدا کرد.

البته تا این زمان مأموریت های عمومی بسیج به صورت ضعیف شده اجرا می شد ولی اینکه نیروی مقاومت بسیج در چه جهتی باید حرکت کند، از سال 1371 معلوم گردید.

عهده دار شدن مسئولیت حفاظت و حراست از شخصیت ها در سراسر کشور با امکانات اولیه و فاقد ساختار تشکیلاتی مناسب در همین سال رونق گرفت.

شروع فعالیت کانون های متمرکز از استان هاو حتی در برخی از شهرستان ها در سال 71 در خدمت جوانان قرار گرفت، تربیت بدنی نیروی مقاومت برنامه های خود را به طور جدی تعقیب کرد، اردو های به سوی نور، اردو های تفریحی، سفر های زیارتی و… برأی بسیج تعریف شده است.

* تشکیل گردانهای عاشورا والزهرا

برنامه ریزی برأی جذب اعضای بسیج و رسیدن به مرز بیست میلیون نفر در سمینار سالانه فرماندهان در شهر شیراز (اردیبهشت ماه سال 1371) مطرح و مورد توجه فرماندهان واقع شد. سازماندهی اعضای بسیج در قالب گردان های عاشورا و اندکی پس از آن در قالب گردان های الزهراء (س) که به صورت آزمایشی در استان های مازنداران، فارس و… به اجرا در آمد و در سال 1371 در سراسر کشور اجرا شد.

از دیگرمأموریت‌های نیروی مقاومت می توان مسئله امر به معروف و نهی از منکر را نام برد که با حضور فرماندهان گردان های عاشورا و الزهراء در حسینیه امام خمینی(ره) و سخنرانی رهبر معظم انقلاب در این جمع به عنوان وظیفه تعیین گردید که در ستاد نیروی مقاومت کمیسیون امر به معروف و نهی از منکر فعال گردید و آموزش متناسب با این مأموریت به فهرست آموزش های عمومی بسیجیان اضافه گردید.

همکاری سپاه و بسیج با دولت آقای هاشمی در امر سازندگی کشور و مشارکت در عرصه اقتصاد و بازار، به طور جدی از اواسط برنامه اول توسعه اقتصادی – اجتماعی کشور شروع شد و پروژه های متعددی توانستند تا پایان برنامه دوم توسعه اقتصادی – اجتماعی جمهوری اسلامی به انجام برسانند که سهم نیروی مقاومت بسیج در تشکیل قرار گاه نجف (قرب) و نیز واگذاری امتیازات و کارخانجات به اعضای بسیج از جمله اقدامات به شمار می رود.

هر چند در این مسیر توفیق نسبی حاصل شد ولی نشان دهنده فلش جدیدی از فعالیت های بسیجیان می باشد که با فعالیت بسیج در دوران جنگ متفاوت است.

«مسئله سازندگی که مطرح شد من خودم مسئول بودم اما احساس کردیم پیمانکارهایی که در کشور هستند با مقدار ظرفیتشان نمی توانند جوابگوی نیاز های طرح های فراوانی که در برنامه اول داشتیم، باشد.

مجلس 136 میلیارد دلار را تصویب کرد که ارز مصرف کنیم. ما به فکر افتادیم که از نیروی مسلح طبق قانون اساسی در سازندگی استفاده کنیم.

هم امکاناتشان را اضافه کنند و هم وسایل فرسوده و غنیمتی زمان جنگ را از نو بخرند و هم اگر پولی دارد، در آمدی دارد، همین ارگانهای انقلابی تقویت شوند. چون بچه های جهاد با بچه های سپاه نمی خواستند توی پادگان بمانند و هنوز هم خیلی مایل نیستند توی پادگان بمانند.

در این زمان 5 استان که تعطیل شده بود شروع به کار سازندگی شد، نیرو ها وارد کار می شدند. بسیج هم مثل این ها بود.

یک عده عضو سپاه بودند یک عده بسیجی بودند. عین همین کار در بسیج هم سازماندهی شد برأی کار های سازندگی.»

در سال 1372 فعالیت های اجتماعی بسیج فعالیت های فرهنگی، و فعالیت های امنیتی بسیج رونق بیشتری به خود گرفت همکاری نیرو های مقاومت بسیج با وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در زمینه طرح ملی ریشه کنی فلج اطفال، همکاری نیروی مقاومت بسیج با وزارت بازرگانی در مبارزه با گرانفروشی.

راه اندازی و آغاز بکار ضابطین و ناصحین در زمینه امر به معرف ونهی از منکر و همچنین آمادگی گردان های عاشورا و الزهرا(س) در پیشگیری و مقابله با بحران های شهری که تا این زمان درشهر های شیراز و اراک، مشهد و… بوجود آمده بود، حضور بسیجیان در عرصه های یاد شده را ضروری می نماید و شاید از سال های 71 و به طور مشخص از سال 1372 است که تلاش و کوشش چند ساله نیروی مقاومت بسیج به ثمری می نشیند.

دیدگاه کسانی که ضرورت وجود فعالیت بسیجیان در دوره صلح و سازندگی رااحساس نمی کردند، را تغییر داد و در کنار آموزش های نظامی و آمادگی دفاعی برقراری امنیت شهر ها، همکاری با دولت و وزارتخانه ها در انجام امور ملی و حل برخی مسایل اقتصادی و فرهنگی کشور، نقش نیرو های بسیج را سازنده و مثبت معرفی می کند.

«می خواهم بگویم سال 72 خیلی از کار های ریشه ای و کار های زیر بنایی به عنوان شکل گیری نیروی مقاومت بسیج انجام شد و تلاشهایی که الان (1380) هم بخشی از آن کار ها ادامه پیدا می کند مال همان تلاشی است که در آن مقطع به عنوان کار های اساسی گذاشته شد و آن مقطع بسیار حساسی برأی بسیج یود و به لحاظ اینکه داشت در یک چارچوبی شکل می گرفت. قانون مند شد.

تصویب ماده واحده امر به معروف و نهی از منکر توسط مجلس شورأی اسلامی، انجام فعالیت های اجتماعی، بثمر نشستن کانون های بسیج جوانان و توجه به امر بسیج در حل بحران های شهری از مصادیق آن است.

بعد از حادثه مشهد توجه مسئولین سپاه به بسیج نگاه دیگری شد. حتی آن موقع سردار رحیم صفوی به عنوان جانشین فرمانده کل حدود 5-6 هزار بسیجی را در مسجد مطهری جمع آوری کردند و در مدرسه های عالی شهید مطهری ایشان گفتند که آقا ما اعتراف می کنیم که شما را فراموش کردیم و حالا با شما کار داریم و به سراغ شما آمدیم بسیج در آن مقطع سرخورده شد که مسئولین سپاه از بسیج واقعاً غفلت داشتند.»

همچنین در سال 72 به منظور انجام امور خدماتی و رفاهی به بسیجیان بنیاد تعاون بسیج آغاز بکار کرد و خدمات علمی رزمندگان، تأسیس صندوق قرض الحسنه بسیجیان، مؤسسه فرهنگی - هنری از جمله تشکیلاتی است که فعالیت های خدماتی خود را آغاز نموده اند.

فعال شدن مشاورت های دانش آموزی، دانشجویی، خواهران، اداری و کارگری و… به مجموعه فعالیت های نیروی مقاومت بسیج در طی این سال ها کمک کرد. برأی نمونه:

«بدنبال رهنمود رهبرفرزانه انقلاب اسلامی، مبنی به تشکیل نیروی مقاومت، بسیج دانش آموزی در مدارس شکل گرفت و بس تر فعالیت دانش آموزان بسیجی از مساجد و پایگاه های مقاومت محلی به مدارس تبدیل شدن تا در سنگر علم و دانش، از اصول انقلاب اسلامی و ارزش های دفاع مقدس حراست نمایند.

در سال 72-1371 آئین نامه تشکیل بسیج دانش آموزی مورد موافقت وزیر آموزش و پرورش و فرمانده نیروی مقاومت قرار گرفت که در پی آن فعالیت های بسیج دانش آموزی در مدارس آغاز شد و صد هزار نوجوان دانش آموزی جذب بسیج دانش آموزی مدارس شدند.»

(در آمدی بر شناخت بسیج، ص165)

* بسیج در مسیر تحولات علمی

در واقع 1372 را می توان سال تحول علمی بسیج دانست که از سال قبل به تدریج آغاز شد و ادامه این تحول تا پایان این دوره یعنی در سال 1376 ادامه پیدا کرد.

در سال 73، تقویت و توسعه گردان های عاشورا و الزهراء (س) ادامه پیدا کرد، کمسیون امر به معروف و نهی از منکر به قرار گاه مرکزی امر به معروف و نهی از منکر یا قرارگاه سید الشهدا ارتقاء پیداکرد و استقلال خود را بدست آورد.

فعالیت های فرهنگی و تربیتی نیروی مقاومت در قالب مدیریت های مستقل و جدا از هم الف - مدیریت تربیت بدنی ب- مدیریت کانون های بسیج جوانان و ج- مرکز اردویی با تدبیر فرمانده نیروی مقاومت بسیج به منظور هم جهت کردن فعالیت ها وافزایش توان فرهنگی نیروی مقاومت، معاونت فرهنگی - پرورشی نیروی مقاومت در سال 1373 تأسیس شد.

«درسال 73 پیشنهادی از سوی نیروی مقاومت بسیج به ستاد مشترک ارسال گردید و تصویب شد که معاونتی بنام فرهنگی - تربیتی تشکیل شود و در ستاد کل نیروی های مسلح مراحل خود را طی می نماید و به نیروی مقاومت در سال 73 ابلاغ می گردد.

فعالیت های اجتماعی نیروی مقاومت نظیر ریشه کنی فلج اطفال ادامه پیدا کرد.

در سال 1373 در یک مرحله، بیش از 365 هزار نفر از بسیجیان سازماندهی و آماده بکارگیری شده که بیش از 327 هزار نفر آنان بکارگیری شده و توانستند در طی یک روز بالغ بر 9 میلیون کودک، زیر 5 سال را در طرح بسیج ملی ریشه کنی فلج اطفال تحت پوشش قرار دهد. این اقدام با دقت، سرعت، کیفیت و صرفه جویی زیادی همراه بوده است که توانست جمهوری اسلامی ایران و وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی را در عرصه بین الملل صاحب نام نماید.»

(آشنایی با بسیج، ص 98)

از دیگر اقدامات همکاری با دولت و وزارتخانه ها، همکاری بسیج خواهران نیروی مقاومت با وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است که مسئولیت آموزش زنان جوان را بر عهده گرفت.

«بسیج خواهران نیروی مقاومت توانسته است با بکارگیری خواهران بسیجی، طی هماهنگی با وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، طی سال های 1373الی 77 بیش از یک میلیون و ششصد هزار نفر از زنان جوان را آموزش دهد. این آموزش در 12 محور، در سطح شهر و روستا، با نظارت و هدایت وزارت بهداشت به انجام رسیده است. »

حرکت اجتماعی آغاز شده از سال 1372 در سال های بعد استمرار یافت و تا سال 1376 توانسته است نگرش جدیدی در جامعه ایجاد کند که بسیج صرفاً حرکت نظامی و آمادگی دفاعی برأی زمان جنگ و اضطرار نیست، بلکه در شرأیط صلح می توان کارکرد های فرهنگی - اقتصادی، اجتماعی برأی آن تصور کرد و بسیج در جمهوری اسلامی ایران این تصور را به تصدیق تبدیل کرد.

«از نیمه این مقطع یعنی سال های 74، 75 به بعد کارکرد های فرهنگی بسیج، جای خود را به کارکرد های اجتماعی داد که در قالب همکاری با دولت و وزارتخانه ها اقدامات موثری به انجام رسید.

در حقیقت اگر حرکت توده های میلیونی را در دوران انقلاب، بسیج سیاسی بنامیم و حضور بسیجیان در جنگ و دفاع مقدس را بسیج نظامی قلمداد نمائیم، این مقطع عمر بسیج را می توان بسیج اجتماعی فرض کرد، زیرا فعالیت های اجتماعی بسیج هم از نظر تنوع، هم از نظر کمیت حضور و هم از جهت کار آمدی و بهره وری، به نحو مطلوب و شایسته عمل نمود.

طرح های ملی و دراز مدت ریشه کنی فلج اطفال، آموزش بهداشت زنان جوان، سر شماری اماکن مذهبی، توزیع دفترچه درمانی روستائیان و … نمونه هائی از کارکرد های اجتماعی بسیجیان می باشد.»

در سال 75 اقدامات اساسی در نیروی مقاومت بسیج صورت گرفت که می توان تحول مجدد یا تحول دوباره بسیج نامگذاری کرد یعنی در این دوره (دوره پنجم) دو نقطه عطف دارد که نقطه عطف اول آن در آغاز دوره یعنی در سال 72 و نقطه عطف دوم در پایان دوره یعنی سال 75 اتفاق افتاده است و هر دو نقطه عطف منشأ تحول در نیروی مقاومت بسیج بوده است.

تحول اول موجب تغییر نگرش در جامعه شده است و کارکرد فرهنگی - اجتماعی بسیج را نشان می دهد.

در واقع می توان گفت بسیج هویت اصلی خود را در زمان صلح بدست آورده است و تحول دوم موجب شده است نیروی مقاومت در جهت تحقق ارتش بیست میلیونی گام های اساسی بردارد.

در سال 75 بنیاد تعاون بسیج با 6 مؤسسه تابعه به تصویب مقام معظم رهبری می رسد و فعالیت آن جنبه الزامی و قانونی بخود می گیرد.

معاونت فرهنگی - پرورشی فعالیت رسمی خود را آغاز می کند، طرح جهاد علمی و بسیج علمی بین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (دانشگاه امام حسین (ع)، و سازمان بسیج دانشجویی ووزارتخانه های فرهنگ و آموزش عالی سابق، بهداشت ودرمان، دانشگاه آزاد اسلامی به منظور تهیه متون و کتب درسی دانشگاه با استفاده از اساتید بسیجی به اجرا در می آید.

قانون تشکیل بسیج دانش آموزی به تصویب مجلس شورأی اسلامی می رسد. نمایشگاه بزرگ شجره طیبه بسیج در هفته بسیج برگزار می شود و مورد بازدید ریاست محترم جمهوری اسلامی و ستاد کل نیرو های مسلح جمهوری اسلامی ایران واقع می شود. طرح تحقق ارتش بیست میلیونی در نیروی مقاومت بسیج، به طور گسترده آغاز بکار می کند که اصول، مبانی و دکترین ارتش بیست میلیونی تدوین می شود.

طرح ولایت دانشجویی بصورت متمرکز در تعطیلات تابستان برگزار می شود.

طرح های گذشته نظیر ریشه کنی فلج اطفال، طرح تنظیم بهداشت خانواده، همکاری با وزارت بارزگانی در خصوص انجام بازرسی و کنترل قیمت ها تحت عنوان طرح «سازمان انصار» که در سال های 74 و 75 به اجراء در آمده است، طرح همکاری با نیروی زمینی در سال های 74 و 75 در انجام رزمایش به اجرا ء در آمده است.

«در انجام مانور و رزمایش صحرایی، اعضای بسیج به صورت غیر سازمان یافته، در اختیار نیروی زمینی سپاه قرار می گیرد تا توسط یگان ها (لشکر و تیپ ها) سازماندهی شده و با انجام مانور بکارگیری شوند. این وظیفه که بر گرفته از رهنمود فرماندهی معظم کل قوا است طی سال های 74 و 75 به اجراء در آمده است و در طی این دو سال، بیش از یکصد هزار نفر بسیجی، از سوی نیروی مقاومت در اختیار نیروی زمینی قرار داده شد، لشکر های نیروی زمینی علاوه بر سازماندهی اعضای بسیج آنان را برأی انجام مانور شرکت داده و بسیجیان نیز در آموزش های یگانی حضور پیدا می کنند و پس از اتمام مأموریت، ارتباط با بسیجیان، کم و بیش حفظ می گردد.»

* بسیج و چالش‌های نوین دوره اصلاحات

دوره ششم عمر بسیج، از سال 1376 آغاز می شود، زمینه های این دوره را مسائل و موارد زیر بوجود آورده است:

الف - انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری اسلامی دردوم خرداد و بروز جریان سیاسی اصلاح طلب و حاکمیت آن کشور که نیروی مقاومت در این انتخابات بدون مطالعه و برنامه ریزی صحیح وارد می شود که باعث کمرنگی نقش بسیج در جامعه می شود

ب- انتصاب فرمانده جدید کل سپاه و تأکید مقام معظم رهبری در مورد بسیج و نیز انتصاب جانشین فرمانده کل قوا و تأکید بر بسیج در حکم ایشان

ج- انتصاب فرمانده جدید نیروی مقاومت بسیج در اواخر سال 1376 و تغییر در مدیریت کلان این نیرو

د- به ثمرنشستن پروژه طرح تحقق ارتش بیست میلیونی و ایجاد نگرش نو و صحیح در سطح مسئولان سپاه و بسیج پیرامون ترکیب جمعیتی ارتش بیست میلیونی، توجه به اقشار موثر در بسیج، تدوین اصول و مبانی بسیج و توجه مضاعف وویژه بسیج در بعد امکانات و اعتبارات.

دوره ششم بسیج را دوره چالش های نوین بسیج می نامیم. البته شاخصه های این دوره بسیار متمایز با دوره های گذشته است. زیرا اولاً در هیچ دوره ای از دوره های یاد شده، بسیج به اندازه دوره ششم که از 1376 آغاز می شود، مورد حمایت و پشتیبانی معنوی مقام معظم رهبری واقع نشده است.

ثانیاً در هیچ دوره ای، بسیج مثل این دوره مورد حمایت مادی و امکاناتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار نگرفته است.

ثالثاً در این دوره رویکردی جدید بوجود می آید که بسیج را در زمره مخالفین هیئت حاکمه (دولت ومجلس) قرار می دهد.

اساس و مبنای رویکرد این است که بسیج نه تنها برأی حفظ و صیانت انقلاب و کشور ضروری نمی نماید، بلکه مقابل اصلاحات قرار گرفته و در نتیجه بیش ترین فشار و شدید ترین حملات به بسیج در این دوره شکل می گیرد.

کارکرد های منفی ظهور و بروز می کند، کارکرد های مثبت نادیده گرفته می شود، عرصه فعالیت و همکاری با دولت محدود می شود.

ویژگی انحصاری این دوره ایجاد چالش عمیق بین حمایت های رهبری بسیج و تهدیدات ناشی از جریانات داخلی که به دنبال تضعیف بسیج بودند، می باشد.

حمایت های مقام معظم رهبری از بسیج که از سال 1376 شروع شد اگر مورد تحلیل کمی و کیفی قرار گیرد، ثابت می شود که از نظر تکرار بیش ترین فراوانی را طی این سال ها دارد و از نظر کیفیت حمایت، عمیق ترین تعابیر و ژرفا ترین معانی درمورد بسیج بکار برده شده است.

از طرفی مطبوعات زنجیره ای، عوامل خارجی، مدیران کل و معاونین وزیر در برخی وزارتخانه ها و نمایندگان مجلس از برخی جناح های طرفدار دولت، یا در برابر تهدیدات و آسیب های وارده به بسیج سکوت کرده اند و یا خود در جریان آسیب رسانی همگام شدند. این روند تا سال 79 ادامه پیدا کرد.

از نظر درون سازمانی، نیروی مقاومت با برخورداری از فرمانده جدید، هیئت رئیسه و معاونین جدید، در پی ایجاد تحول و رشد کمی و کیفی بسیج حرکت کردند، در سال 77 ماده واحده تشکیل بسیج دانشجویی در دانشگاه ها به تصویب مجلس شورأی اسلامی می رسد، طرح تجهیز رده های مقاومت بسیج از این سال آغاز می شود، طرح حوزه محوری و پایگاه محوری به عنوان شعار سال انتخاب می شود، تشکیلات جذب و هدایت کمک های مردمی و امکانات ملی در نیروی مقاومت راه اندازی و توسعه می یابد.

در سال های 77 و 78 نقش نیروی مقاومت به ویژه گردان های عاشورا در کنترل و مهار بحران های اجتماعی و آشوب های سیاسی تبیین می شود و با حضور بسیجیان در 18 تیر 1378 کوی دانشگاه تهران، حضور بسیج در برقراری امنیت و آرام سازی شهر تهران، چالش های بوجود آمده از سال 76 را پر می کند و از این سان تهدیدات و آسیب های وارده بر بسیج بسیار کم می شود.

در طی این مدت (دوره آسیب رسانی به بسیج) فعالیت های اقتصادی و سازندگی بسیج به شدت کاهش می یابد و طرح هایی که از گذشته در دست اجراء یا برنامه ریزی بوده است، تا حدی به دست فراموشی سپرده می شود.

در سال 78 عنایت و توجه لازم به بسیج خواهران، بسیج دانش آموزی بسیج دانشجویی شدو هرکدام از این اقشار و رده ها به معاونت تبدیل شدند و به بسیج دانشجویی و دانش آموزی اجازه داده شد از نظر ساختاری، بجای معاونت، سازمان منظور گردد و اختیارات این دوره در ارتباط با امور بسیج، فرا تر از معاونت در نظر گرفته شده است.

* اولین فراخوان فرماندهان سپاه و بسیج

پایان این دوره مصادف با نامگذاری سال جمهوری اسلامی ایران، به احترام امیر المومنین (ع) بوده است که با هشدار و انذار مقام معظم رهبری نسبت به فرماندهان سپاه و بسیج در راستای تحقق ارتش بیست میلیونی مواجه شد در 17/2/1379، شاید برای اولین بار، فرماندهان سپاه و بسیج از سوی دفتر مقام معظم رهبری فراخوانده می شوند و پیرامون امور بسیج تدابیر و رهنمود های لازم بهمراه جزئیات و موارد اجرأیی ابلاغ می شود که پس از دو ماه طرح امیر المومنین (ع) در 17/4/79 جهت تصویب به دفتر مقام معظم رهبری تسلیم می شود و از این تاریخ تا پایان این دوره محور فعالیت و برنامه ریزی بسیج طرح امیر المومنین (ع) قرار میگیرد که به توسعه کمی و کیفی بسیج، افزایش ظرفیت، افزایش توان اداره بسیج، کیفی سازی فعالیت های فرهنگی و رویکرد نوین به طرح تحقق ارتش بیست میلیونی می انجامد.

روند فوق تداوم می یابد تا اینکه در شرأیط سیاسی کشور، دولت اصلاحات جای خود را به دولت اصول گرا می دهد و در داخل سپاه، طرح تحول و تعالی مطرح می گردد.

* تحول و تعالی در سپاه

دوره هفتم عمر بسیج با اجرأی طرح تحول و تعالی در سپاه آغاز می شود و تحت عنوان تقویت بسیج، ابتدا فرمانده کل سپاه فرماندهی نیروی مقاومت بسیج را بر عهده می گیرند و حجت الاسلام والمسلمین حسین طائب در سمت معاون فرمانده کل سپاه و جانشین وی در نیروی مقاومت انتخاب می شود. مدت زیادی نمی گذرد که مجدداً طرح ادغام دو نیروی مقاومت بسیج و نیروی زمینی سپاه یا یکی شدن فرمانده آن ها مطرح می گردد و در نهایت به جایی منتهی می گردد که حجت‌الاسلام طائب به عنوان معاون فرماندهی کل سپاه و فرمانده نیروی مقاومت بسیج منصوب می شوند.

با این تغییر در رأس نیروی مقاومت بسیج، مناطق مقاومت بسیج در استان ها از زیر مجموعه نیروی مقاومت خارج می گردند و سپاههای استانی مرکب از مناطق مقاومت سابق و لشکر ها و تیپ های نیروی زمینی تشکیل می گردد و وظیفه نیروی مقاومت بسیج انجام کار ستادی برأی بسیج و نواحی مقاومت تعریف می شود.

سپاههای استانی عهده دار مسئولیت هر دو نیرو مقاومت و زمینی در استان ها می شوند و مستقیماً تحت فرماندهی فرمانده کل سپاه قرار می گیرند و نواحی مقاومت بسیج و رده های حوزه و پایگاه با همان ترکیب و وظایف در زیر مجموعه سپاههای استانی مبادرت به انجام وظایف بسیج می نمایند.

با شروع انتخابات ریاست جمهوری در سال 88 و حوادث بعد از آن یکبار دیگر توجهات به سمت بسیج جلب می گردد.

* شکل گیری اقشار 22گانه بسیج

در تاریخ 12/7/1388 سردار محمدرضا نقدی با حکم فرمانده معظم کل قوا به سمت فرمانده بسیج منصوب شده و نام بسیج نیز از «نیروی مقاومت بسیج» به «سازمان بسیج مستضعفین» تغییر پیدا می کند و متعاقب آن برخی تغییرات و رویکردها، ساختار و سازمان و وظایف آن پدید می آید که یکی از نمونه‌های آن تشکیل گردانهای جدید با نام امام علی(ع)، امام حسین(ع) و بیت المقدس و نیز شکل‌گیری اقشار 22گانه بسیج (سازمان بسیج ورزشکاران

سازمان بسیج اصناف، سازمان بسیج مساجد و محلات، سازمان بسیج جامعه پزشکی، سازمان بسیج هنرمندان، سازمان بسیج کارگری، سازمان بسیج علمی، پژوهشی و فناوری، سازمان بسیج جامعه زنان، سازمان اردویی، راهیان نور و گردشگری، سازمان بسیج حقوقدانان، سازمان بسیج دانش آموزی، سازمان بسیج اساتید، سازمان بسیج دانشجویی، سازمان ورزش بسیج، سازمان بسیج سازندگی، سازمان بسیج طلاب و روحانیون، سازمان بسیج عشایری، سازمان بسیج فرهنگیان، سازمان بسیج مداحان، سازمان بسیج مهندسین، سازمان بسیج پیشکسوتان، سازمان بسیج کارمندان) است که طی آن، تقریبا می‌توان گفت همه اقشار ملت ایران در سازمانهای تخصصی می‌توانند به عضویت بسیج درآیند.

این در حالیست که با گذشت اندکی بیش از سه دهه از عمر این نهاد انقلابی، بنا بر گفته رییس سازمان بسیج مستضعفین، یکی از مهمترین آرمانهای بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی نیز محقق شده و تعداد اعضای رسمی بسیج در کشور از مرز 20 میلیون نفر گذشت هرچند بنا بر فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای، «هرکس که به ارزشهای اسلام پایبند است و برای زحمات، مجاهدتها و خدمات بسیج، احترام قائل است، بسیجی به شمار می رود چه عضو مجموعه و سازمان بسیج باشد چه نباشد.»

سرانجام بسیج یعنی به صحنه آمدن و به میدان آمدن. چه میدانی؟ میدان چالش‌های حیاتی و اساسی. میدانها و چالشهای اساسی زندگی چیست؟ فقط آن وقتی است که به کشوری حمله شودومردم آن کشور به صحنه بیایند تا از مرزهای خودشان دفاع کنند؟ البته که نه؟ این فقط یکی از موارد به میدان آمدن است.

آن وقتی هم که هویت ملی و سیاسی یک ملت مورد مناقشه قرار میگیرد، جای به میدان آمدن است. آن وقتی هم که به فرهنگ و اعتقادات و باورهای ریشه‌دار یک ملت اهانت می‌شود وآن را تحقیر می‌کنند، جای به میدان آمدن است. آن وقتی هم که نسل برگزیده یک ملت احساس می‌کنند از غافله‌ی دانش عقب مانده‌اند و باید علاجی بکنند، جای به میدان آمدن است.آن وقتی‌هم که احساس بشود پایه‌های یک زندگی مطلوب وعادلانه در کشور احتیاج به تلاش دارد تا ترمیم و یا استوار شود، جای به‌میدان آمدن است. آن وقتی هم‌که جبهه‌های فکری‌و فرهنگی دنیا برای تسخیر ملتها با ابزارهای فوق مدرن می‌آیند تا ملتی را از سابقه و فرهنگ و ریشه‌ی خود جدا کنندوبه راحتی آن را زیر دامن خودشان بگیرند، جای به میدان آمدن است. همه‌ی اینها انسانهایی را می‌طلبد که نیاز را احساس کنند… تجدد و نوگرایی حقیقی و باز کردن میدانهای تازه‌ی زندگی، مطلوب اسلام است. اصلا اسلام این را از انسان خواسته است .

این‌به برکت تامل، تعمق، کاردرست، کارفکری، تلاش عملی، مجاهدت، استقبال از کار و از خطر در همه‌ی میدانها و همت‌ها را بلند کردن به دست می‌آید.

این کارها مربوط به کیست؟ مربوط به بسیج است. اگر بسیج را درست معنا کنیم ، همین است. بسیج همچنین یعنی انسان باهمتی که غیرت دینی و دانایی فکری و نیازشناسی و ابتکار و جوشش ذهنی و خلاقیت دارد و وارد میدان می‌شود.

گردآورنده:سکینه سلیمی

منابع :لغت نامه عمید و معین،مجله انقلاب،سایت شهید آوینی



 2 نظر

یاد مرگ درمان بسیاری از بیماری‌های نفسانی انسان است

01 آذر 1395 توسط سليمي بني
یاد مرگ درمان بسیاری از بیماری‌های نفسانی انسان است

باور کنیم و ایمان داشته باشیم که به یاد مرگ بودن، عامل پویایی فرد و جامعه است. انسان به عنوان خلیفه و جانشین خداوند در زمین، یک بُعد مشترک با فرشتگان دارد و یک بُعد مشترک با حیوانات؛ اما آنچه امروزه در طب بیشتر مطرح است این بعد مشترک انسان با حیوان است و کمتر به بعد کمالات مشترک انسان با فرشتگان و بیماری‌ها و امراضی که این بعد وجودی انسان را تهدید می‌کند، توجه می‌شود.

قرآن کریم بیماری‌های مربوط به بعد متعالی وجود انسان را بر شمرده و راه درمان این بیماری‌ها را نیز نشان داده است، از منظر قرآن طمع به نامحرم، رشوه دادن و رشوه گرفتن، سوء مدیریت و ضعف در مقابل دشمن، از جمله بیماری‌هایی است که این بعد متعالی شخصیت انسان را تهدید می‌کند، این بیماری‌ها در آزمایشگاه قابل کشف و درمان نیست و باید راه حل آنها را در جای دیگری یافت.

خداوند در قرآن بین “شفا” و “دوا” تفاوت قایل شده است؛ شفا درمان هر دو بعد وجودی انسان است که بیمار را به سلامت کامل می‌رساند. باید باور کنیم و ایمان داشته باشیم که به یاد مرگ بودن، عامل پویایی فرد و جامعه است، یاد مرگ از بهترین عوامل خودسازی است و درمان بسیاری از بیماری‌های نفسانی انسان، باور به این مطلب است که باید در برابر همه اعمال و اعتقادات این دنیا، پاسخگو باشد.

امیرالمؤمنین علیه السلام فواید یاد مرگ را امور ذیل شمرده اند:
١. یاد مرگ سبب بازداشتن انسان از بیهودگی و بازی های دنیوی می شود: به خدا سوگند, یاد مرگ مرا از هزل و بیهودگی منع می کند .نهج البلاغه, خطبه ۴٨, ص ۶۶.
٢. اندیشه مرگ مانع انجام دادن کارهای زشت و ناروا است: هان!  مرگ ! بر هم زننده لذت ها, تیره کننده شهوت ها, و برنده آرزوها را به یاد آرید, آن گاه که به کارهای زشت شتاب می آرید .همان, خطبه ٩٩, ص ٢٩.
٣. یاد مرگ موجب انجام دادن اعمال و کردار نیک می شود: آن که مرگ را چشم داشت, در کارهای نیک پای پیش گذاشت همان, کلمات قصار ١٣, ص ۴۶٣.
۴. تذکر مرگ سبب بی رغبتی و کم خشنودی در دنیا می شود: آن که مرگ را بسیار یاد کند, از دنیا به اندک خشنود شود .همان, کلمات قصار ٩۴٣, ص ٣٢۴.
۵. اندیشه مرگ و تفکر در مردگان پیشین باعث عبرت آموزی است: پنداشتند که جای مردگان تهی است حال آن که سخت مایه عبرت اند… مردگان شان  مایه پند باشند, بهتر است تا وسیله فخر و بزرگواری .همان, خطبه ١٢٢, ص ٢۵٢.

 نظر دهید »

کتاب‌های پرخریدار مذهبی را بشناسیم

23 آبان 1395 توسط سليمي بني


کتاب‌های مذهبی چه برای مردم عادی و چه برای متخصصان این حوزه، همواره طی سال بازار گرمی دارد تا جایی که قم را به یکی از مهم‌ترین مراکز تهیه و توزیع کتاب در کشور تبدیل کرده است؛ البته این بازار در ماه رمضان بیش از همیشه گرم می‌شود زیرا بسیاری از ناشران تخصصی کتاب‌های مذهبی دور هم جمع می‌شوند تا هم پاسخگوی مردم عادی باشند و هم متخصصان. گشتن و شنیدن پرسش‌های مخاطبان کتابخوان در بخش مکتوب بیست و دومین نمایشگاه بین‌المللی قرآن موجب می‌شود تا نیازهای مردم در باب محتواهای پراهمیت از نظر آنان تا حدی شناسایی شود.

همچنان پرفروش

وقتی صحبت از شمارگان بالا با تغییر نیافتن قیمت می‌شود، اولین گزینه‌ای که در ذهن می‌آید، کتاب مفاتیح‌الحیاه از آیت‌الله جوادی‌آملی است. انتشارات اسرا این کتاب را به چاپ رسانده و در بیست و دومین نمایشگاه قرآن، چاپ یکصد و شصت و هشتم کتاب را در اختیار مردم قرار داده است، آن هم با همان قیمت اولیه یعنی 14 هزار و 500 تومان. محال است امروز کتابی در بیش از 700 صفحه با چنین قیمتی به چاپ برسد! اگر شما هم مایلید مجموعه‌ای از احادیث در باب تعامل انسان با خود، تعامل انسان با همنوعان، تعامل مردم و نظام اسلامی، تعامل انسان با حیوان، آن هم به زبانی ساده و کاملا کارآمد در اختیار داشته باشید، حتما سراغ مفاتیح‌الحیاه بروید. تمام احادیث مربوط به هر فصل به صورت فارسی و گاهی با توضیحات بیان شده و در همان صفحه و در زیرنویس صورت عربی حدیث با نشانی‌های دقیق آورده شده تا هم مردم عادی و هم متخصصان براحتی به متن احادیث دسترسی پیدا کنند.

البته مسئول غرفه مرکز بین‌المللی نشر اسرا می‌گوید: بیشتر مخاطبان این غرفه برای خرید کتاب مفاتیح‌الحیاه به ما مراجعه می‌کنند؛ گرچه تفسیر تسنیم نیز مخاطبان خاص خود را دارد. تاکنون 32 جلد از تفسیر تسنیم به چاپ رسیده و چون ناشر تصمیم گرفته این کتاب به صورت تک‌جلدی هم به فروش برسد، خوانندگان می‌توانند به صورت جداگانه جلدهای مورد نیاز خود را خریداری کنند. علاوه بر این تفسیر تسنیم به صورت صوتی و متنی در نرم افزارهایی تنظیم شده است.

قیمت‌هایی باورنکردنی

باز هم بحث شیرین قیمت! درست است که قیمت تمام کالاها بالارفته، اما وقتی قیمت کتاب کمتر از 200 صفحه به 20 هزار تومان می‌رسد، باید دائم به ناشران و مسئولان این حوزه یادآوری کرد که ما هنوز با قیمت بالای کتاب خو نگرفته‌ایم.
بعضی از ناشران به جد برای تولید کتاب مذهبی مرغوب و جذاب از همه لحاظ برای گروه سنی کودک و نوجوان تلاش فراوان کرده‌؛ یعنی واقعا برای تصویرگری و طراحی جلد و محتوا زمان و هزینه صرف کرده‌اند

چه در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران و چه در نمایشگاه قرآن، برای دوستداران کتاب، همیشه فرصت‌هایی عالی برای خرید کتاب با قیمت مناسب وجود دارد. برای نمونه در غرفه دفتر نشر فرهنگ اسلامی کتاب‌های قدیمی بدون هیچ افزایش قیمتی به فروش می‌رسد. کسانی که از قدیم به صحبت‌ها و اندیشه‌های آقای فلسفی انس داشته‌اند، می‌توانند کتاب‌های ایشان را از این ناشر تهیه کنند. این کتاب‌ها بتازگی تجدید چاپ نشده‌ و ناشر نیز قصد سودآوری بالا نداشته و آنها همچنان با همان قیمت‌های پیشین به فروش می‌رسد. پرفروش‌ترین کتاب آقای فلسفی «کودک از نظر وراثت و تربیت» است که تاکنون 12 بار تجدید چاپ شده و دوره دوجلدی آن با قیمت 43 هزار تومان به فروش می‌رسد. مکارم الاخلاق نیز از کتاب‌های پرفروش این غرفه است که در سه جلد و با قیمت 38 هزار تومان در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد.

کتاب «رمزگشایی از آیات الهی» از آنه ماری شیمل نیز از کتاب‌های پرفروش این ناشر است. البته مسئول حاضر در غرفه می‌گوید ما کتاب‌های تخصصی فراوانی داریم که مخاطبمان کمتر آنها را می‌شناسد. برای نمونه کتابی با نام «شعر و موسیقی در نوحه‌های تهران قدیم» از مهدی امین فروغی در دفتر نشر فرهنگ اسلامی نوشته شده که به مداحان نکات فراوانی را آموزش می‌دهد.

یک تیر و چند نشان

گرچه همیشه صحبت از تشویق کودک به خواندن کتاب به میان می‌آید اما به همین میزان کتاب‌ها نیز باید جذابیت کافی داشته باشند! گاهی اوقات بدترین و سطحی‌ترین کتاب‌ها، به لحاظ تصویرگری، نوع فونت انتخابی، طراحی جلد و…کتاب‌های مذهبی هستند که تنها مزیتشان قیمت پایین است، اما در کنار این نیمه خالی لیوان، نیمه پری هم هست که بعضی از ناشران به جد برای تولید کتاب مذهبی مرغوب و جذاب از همه لحاظ برای گروه سنی کودک و نوجوان تلاش فراوان کرده‌؛ یعنی واقعا برای تصویرگری و طراحی جلد و محتوا زمان و هزینه صرف کرده‌اند.

انتشارات جمال که در نمایشگاه قرآن غرفه‌ای برای کودکان و نوجوانان دارد، در چند مجموعه به چاپ کتاب‌های دینی اقدام کرده است. ناشر این کتاب‌ها را معمولا در نمایشگاه‌های بین‌المللی کتاب در دیگر کشورها عرضه می‌کند و چندباری موفق به فروش کپی رایت کتاب‌های خود شده است. طبق گفته مسئول حاضر در غرفه، یکی از مهم‌ترین کتاب‌های پرفروش نشر جمال، کتابی است با نام «خداشناسی قرآنی کودکان» که تاکنون به چاپ بیست و هفتم رسیده است. البته دیگر کتاب‌های خداشناسی این غرفه با نام‌های «به من بگو خدا کیست؟» و «خدا چیه؟ کیه؟ کو؟» نیز با استقبال زیاد مردم مواجه شده است. این ناشر قصد داشته توحید مفضل را به زبان ساده برای کودکان بیان کند. به همین دلیل دو مجموعه کتاب با نام‌های «چرا خدا چنین کرد؟» و «دیدنی‌های خدا» را به چاپ رسانده که در کتاب اول به کودکان می‌آموزد فاعل هر چیزی که در اطراف ما وجود دارد، خداست؛ خداست که به زرافه گردن دراز داده و به لاک‌پشت، لاک. نویسنده تمام کتاب‌های مذکور حجت‌الاسلام غلامرضا حیدری‌ابهری است که در حوزه روان‌شناسی و تربیت کودکان به همراه علوم دینی در حال مطالعه و تحقیق است. همه این کتاب‌ها می‌تواند حتی به نحوی به بعضی از پرسش‌های باقی مانده در ذهن والدین کودکان نیز پاسخ دهد.

متفاوت‌های پر مشتری

امسال برخی از ناشران کتاب‌های مذهبی در نمایشگاه قرآن شرکت نکرده‌اند، اما در میان آثار حاضران در نمایشگاه، کتاب‌های متفاوت هم فراوان دیده می‌شود. برای نمونه در غرفه بنیاد خیریه الزهرا، کتاب «شب‌های پیشاور» به صورت کوتاه‌شده در هفت جلد منتشر شده و قیمت هر یک از آنها زیر هزار تومان است. گویا این کار فقط برای حمل و نقل آسان‌تر آن کتاب بزرگ و سنگین و همچنین کاهش هزینه کتاب صورت گرفته؛ زیرا کتابی که با قیمت بالای حدود 18 هزار تومان به فروش می‌رسد، این گونه با قیمتی کمتر از نصف در اختیار مشتری قرار می‌گیرد.

موسسه قرآنی تفسیر جوان نیز کتاب‌های تحقیقاتی خود را در قالب جیبی به چاپ رسانده و با رنگ‌ها و تصویرگری‌های جذاب، به صورت موضوعی سراغ نیاز مخاطبان خود رفته است. مسئول حاضر در غرفه می‌گوید: مخاطب ما اقشار مختلف هستند که موضوعاتی مانند شیطان‌شناسی، عشق، نهج‌البلاغه جوان، وهابیت و… برایشان جذابیت فراوانی دارد. این موضوعات بر اساس محتوای قرآن و تفاسیر، در هر یک از کتاب‌ها به صورت جداگانه بررسی شده‌؛ البته تفسیر زنان و مردان نیز از کتاب‌های پرفروش این غرفه است.

*روزنامه جام جم

 

 نظر دهید »

معنای اربعین

23 آبان 1395 توسط سليمي بني

اربعین یعنی چهل روز از عاشورا میگذرد

اربعین یادآور تمام دردهاست
دردهایی که سرزمین بلا بر دلمان نشاند
سرزمینی که از رباب اصغر را گرفت
از لیلا اکبر را
و از زینب حسین را…
اربعین یادآور خون است
یادآور شهادت و شهامت و ایستادگی
و ما باز به تکرار به ضجه مینشینیم این روز را…

اربعین روز بازگشت است
بازگشت زینب بر مزار برادر
بازگشت زینب به جایگاه ابدی محبوب

روزیست که بغض زینب را به ضجه وا کرد
اربعین زینب را به حسین رساند
و سخت است برای زینب
میگرید
اما به چه؟؟
سخت بود همه چیز برایش اما سختتر نداشتن توست حسین برای زینب
سختتر از همه چیز نبود تو آزارش میدهد
سخت تر از سیلی هایی که خورد و تازیانه هایی که بر پیکرش نشست
حتی سختتر از نیاوردن رقیه ات و. جا گذاشتنش در خرابه ی ملعون شام
سختتر است برای زینب از همه ی اینها اینکه دیگر تو نیستی تا سر بر دامانت بگذارد و آرامش جهان بر قلبش نشیند
بهانه میکند سختی های این چهل روز را تا تو در در ذهن ها جاوید کند و گرنه
دردش از دست دادن توست و خدا از همه به دردش آگاه تر است
میگرید و سخت میگرید به اینکه محبوبش او را به زندگی در دنیایی سپرد که تو را از او گرفت…
اربعین روز بازگشت است
بازگشت لیلا به سرزمینی که شاهد دلاوریهای اکبر بود
و بازگشت رباب به سرزمینی که خون اصغر به آسمانش پاشید…
اربعین روز بازگشت است
بازگشت درد به دل و اشک به دیده
بازگشت حزن است به سینه ی محبوبمان
امام عصرمان
مهدی فاطمه(عج)

*جامانده اربعیــــــــــــــــن

 نظر دهید »

اگر قصد رهایی از شیطان را داری بخوان!

23 آبان 1395 توسط سليمي بني

لطفا این مطلب را با دقت بخوانید اگر قصد توبه و رهایی از بند شیطان را دارید تذکرات مفیدی از رهنمودهای مرجع عالیقدر آیت الله مظاهری در باب دستیابی به حالت توبه را در بر دارد .
یکی از راه‌کارهای رسیدن به‌ حالت توبه، دوری از وسوسه‌ها، خطورات و افکار شیطانی است. در حقیقت اوهام و خیالات شیطانی مانع رسیدن انسان به حالت توبه است و رهایی از آن خیالات واهی، آدمی را به‌منزل توبه رهنمون می‌سازد. گاهی انسان به واسطه وسوسه شیطان انسی یا شیطان جنّی، به پندارهای باطل و تخیلات سست و بی‌اساس دچار می‌شود. در این هنگام باید از شرّ شیطان وسوسه‌گر به خداوند سبحان پناه ببرد.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم، قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ، مَلِكِ النَّاسِ، إِلهِ النَّاسِ، مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ، الَّذی یوَسْوِسُ فی‏ صُدُورِ النَّاسِ، مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ»[1]؛ به نام خداوند بخشنده مهربان، بگو: پناه مى‏برم به پروردگار مردم، به سلطان و حاكم مردم، به معبود مردم، از شر وسوسه‏گر پنهانى، آن عقب رونده عودكننده، آن كه در سینه‏هاى مردم وسوسه مى‏كند، چه از جن باشد و چه از انس.
تزلزل نفس بر اثر گمان، وسوسه و تخیل و به عبارت روشن‌تر، افتادن انسان به وادی اوهام و خیالات، سرنوشت شومی برای وی رقم می‌زند و علاوه بر خارج کردن او از مسیر سعادت و رستگاری، گاهی باعث جنون وی می‌شود. گاهی نیز چنان شیطان بر او مسلّط می‌شود که گریزی از گناه کردن ندارد و مطلقاً به فکر توبه هم نمی‌افتد، چه رسد اینکه به حالت نورانی توبه دست یابد و به سوی خداوند تبارک و تعالی باز گردد.
منشأ پیدایش عرفان‌های کاذب و نوظهور که امروزه بسیاری از جوانان را به تباهی کشیده است، توهّمات بی‌پایه و اوهام بی‌اساس است که رفته رفته در وجود شخص خیال‌باف تبدیل به باور می‌شود و به جایی می‌رسد که خودش و دیگران را گمراه می‌کند
گاهی نیز به مصیبت بزرگ‌تری دچار می‌شود و خود را دارای مقام کشف و شهود می‌پندارد که سرانجام چنین حالتی، بدعت‌گذاری در دین و دین سازی و بالأخره گمراهی خود و دیگران در اثر مریدطلبی و مریدپروری است و به طور کلی از ناحیه مکر شیطان سرچشمه می‌گیرد.
منشأ پیدایش عرفان‌های کاذب و نوظهور که امروزه بسیاری از جوانان را به تباهی کشیده است، توهّمات بی‌پایه و اوهام بی‌اساس است که رفته رفته در وجود شخص خیالباف تبدیل به باور می‌شود و به جایی می‌رسد که خودش و دیگران را گمراه می‌کند. متأسّفانه برخی جوانان مشتاق عرفان و سیر و سلوک نیز از چنین افرادی استقبال می‌کنند و به گمراهی خودشان و آن شخص خیال‌باف دامن می‌زنند.
چه بسیار دیده می‌شود که نوآموزان سلوک الی‌الله، به تقلید از شیادان عرصه سیر و سلوک، مدّعی مقامات والای عرفانی و کشف و شهود می‌شوند و حرکات و رفتاری از آنان سر می‌زند که برجستگان اهل معرفت و صاحبان مقامات عرفانی نیز از این‌گونه رفتارها که عمدتاً ظاهرسازی است، پرهیز جدّی دارند.
مهم‌ترین و برجسته‌ترین نکته‌ای که در سرگذشت طلایه‌داران وادی عرفان و سیر و سلوک و پویندگان حقیقی راه سعادت، بروز و ظهور دارد، همان تقید به ظواهر شرع مقدّس است که بارها و بارها به آن متذکّر شده‌ایم.
بزرگانی نظیر مرحوم آیت الله قاضی«ره» مرحوم علاّمه طباطبایی«ره» چنان مقید به انجام واجبات و مستحبّات و ترک محرّمات و مکروهات بوده‌اند که گویی این امور از حالت تکلّف و سختی و حتّی از حالت رویه بودن برای آنان، خارج شده است. عرفای واقعی، به‌ تمام معنا عابد بوده‌اند و در عبادت خویش نیز بر حقایق‌ و واقعیات تکیه داشته‌اند و اعمال آنان مبتنی بر صداقت و اخلاص بوده است.
هرچه در سیره علمای ربّانی و سالکان الی‌الله جستجو شود، کوچکترین اثری از حرکات تخیلی و غیر واقعی دیده نمی‌شود. خیال‌پردازی در زندگی اهل معرفت جایگاهی ندارد و همواره وسوسه‌های شیطانی را از خود دور می‌سازند. همچنین بروز کرامات در زندگی آنان بسیار نادر است، مگر این‌که کسی به صورت اتّفاقی کرامتی از آنان مشاهده کند. علمای ربانی تا جایی که می‌توانند قدرت‌های باطنی خویش را مخفی نگاه داشته و از ظهور آن جلوگیری می‌نمایند. ولی ارتباط معنوی و عاطفی آنان با خداوند متعال، هنگام عبادت، راز و نیاز، اقامه نماز، شب زنده داری و مداومت بر ذکر، بروز و ظهور آشکاری دارد.
اهمیت به نماز و مداومت به ذکر، جزء لاینفک سیره علمای ربّانی و عرفا است که علاوه بر اینکه خود آنان نسبت به این دو امر مهم، اهتمام می‌ورزند، به دیگران نیز در این خصوص سفارش و توصیه می‌نمایند.
دوری از تخیلات واهی و وسوسه‌های شیطانی و خطوراتی که به وسیله نفس و شیاطین جنّی و انسی به قلب آدمی وارد می‌شود نیز، اگرچه بسیار مشکل است، ولی با مداومت بر نماز و ذکر میسّر می‌گردد.
اساساً توهّمات و تخیلات شیطانی و گمراه کننده، در همه منازل و مراتب سیر و سلوک به سراغ سالک می‌آید و مانع بزرگی برای ادامه مسیر حرکت او به سوی خداوند سبحان محسوب می‌شود
استاد بزرگوار ما علّامه طباطبایی«ره» نقل می‌کردند که یکی از بزرگان حوزه علمیه نجف که به مقاماتی نیز دست یافته بود، روزی به استادشان مرحوم آیت الله قاضی«ره» گفت: توّهم، تخیل و افکار بی‌نتیجه، نمی‌گذارد راحت باشیم و مانع پیمودن راه است، چه کنیم؟ علّامه طباطبایی«ره» می‌فرمودند که مرحوم آیت الله آقای قاضی«ره» مشکل را قبول داشتند و برای رفع آن، امر به مراقبه و کمک گرفتن از نماز و ذکر فرمودند. از قول برخی دیگر از شاگردان آیت الله قاضی«ره» نیز نقل شده است که گفته‌اند:
«سالک باید با حربه ذکر، نفی خواطر کند، یعنی برای این‌که خطورات در ذهنش وارد نشود، متوجّه یاد خدا شود.»
نفی خواطر و دوری از افکار باطل، برای رسیدن به حالت توبه و گذشتن از منزل توبه و سایر منازل سیر و سلوک،لازم است. اساساً توهّمات و تخیلات شیطانی و گمراه کننده، در همه منازل و مراتب سیر و سلوک به سراغ سالک می‌آید و مانع بزرگی برای ادامه مسیر حرکت او به سوی خداوند سبحان محسوب می‌شود. از این‌رو اهل سیر و سلوک باید مواظبت و مراقبت کاملی از نفس خویش داشته باشند، تا وسوسه‌های پلید شیطانی وارد آن نشود و آنان را در حرکت الهی که دارند، متوقّف ننماید. پیامبر گرام«صلی الله علیه و آله و سلم» فرمودند:
«لَوْ لَا أَنَّ الشَّیاطِینَ یحُومُونَ عَلَی قُلُوبِ بَنِی آدَمَ لَنَظَرُوا إِلَی مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ»[2]
اگر شیاطین بر دل فرزندان آدم احاطه نمی‌یافتند، آنان ملکوت را می‌دیدند.
جوانان باید هوشیارانه مراقب باشند شیطان از قوّه تخیل آنان سوء استفاده نکند. تسلّط شیطان بر انسان وقتی رخ می‌دهد که احساسات و قوّه تخیل خویش را به دست نفس امّاره بسپارد و با عقل و درایت خویش، آن احساسات و خیالات را کنترل و هدایت ننماید. سپردن قوّه تخیل به نفس اماره و شیطان، نظیر نهادن تیغ در کف زنگی مست است و خسارات فراوانی در بر خواهد داشت. امام صادق«علیه الاسلام» در این زمینه فرمودند:
«لَا یتَمَكَّنُ الشَّیطَانُ بِالْوَسْوَسَةِ مِنَ الْعَبْدِ إِلَّا وَ قَدْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ اسْتَهَانَ بِأَمْرِهِ وَ سَكَنَ إِلَی نَهْیهِ وَ نَسِی اطِّلَاعَهُ عَلَی سِرِّهِ فَالْوَسْوَسَةُ مَا یكُونُ مِنْ خَارِجِ الْقَلْبِ بِإِشَارَةِ مَعْرِفَةِ الْعَقْلِ وَ مُجَاوَرَةِ الطَّبْعِ أَمَّا إِذَا تَمَكَّنَ فِی الْقَلْبِ فَذَلِكَ غَی وَ ضَلَالَةٌ وَ كُفْرٌ وَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ دَعَا عِبَادَهُ بِلُطْفِ دَعْوَتِهِ وَ عَرَّفَهُمْ عَدَاوَةَ إِبْلِیسَ فَقَالَ تَعَالَی إِنَّ الشَّیطانَ لَكُما عَدُوٌّ مُبِینٌ وَ قَالَ إِنَّ الشَّیطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا»[3]
شیطان موفّق به وسوسه بنده‌ای نمی‌شود، مگر آن‌گاه که او از یاد خدا روی بگرداند، امر خدا را سبک بشمارد و در جایگاه نافرمانی از خدا قرار بگیرد و فراموش کند که خدا بر کارهای پنهانی او آگاه است. اما وسوسه آنگاه که در دل جای گیرد، موجب گمراهی و ضلالت و کفر است. خدای عزّوجل از سر لطف، بندگانش را فرا خوانده و آنان را از دشمنی شیطان آگاه کرده است و فرموده: «همانا شیطان برای شما دشمنی آشکار است» و نیز فرموده: «همانا شیطان دشمن شما است، پس او را دشمن خود بدانید.»
داروی منحصر به‌فرد رهایی از وسوسه شیطان و تخیل و توهّم، مخالفت با امر شیطان و بی‌تفاوتی نسبت به توهّمات و موهومات، از طریق برقراری ارتباط با خدای تعالی است. همان‌طور که قبلاً نیز بیان شد، اهمیت به نماز و مداومت بر ذکر برای نفی خواطر و رهایی از افکار شیطانی بسیار مؤثّر است
نکته ظریفی که در این بحث وجود دارد، این است که شیطان و نفس امّاره، با اثرگذاری بر قوّه تخیل انسان، موهومات را نزد او واقعی جلوه می‌دهند. بدین سبب افراد خیال‌باف، تصوّر می‌کنند تصوّرات ذهنی آنان حقیقت دارد. نظیر انسان ترسو که در شب به قبرستان می‌رود و خیالات او در خصوص دیدن مرده‌ها و ارواح آنان، نزد وی واقعی جلوه می‌کند و فریاد زنان فرار می‌کند. مثلاً واقعاً می‌پندارد که مرده‌ای از قبر بیرون آمده و به دنبال اوست، در حالی‌که در حقیقت چنین امری رخ نداده است، امّا قوّه تخیل بر چشم و گوش و سایر اعضای او اثر گذاشته و او تخیلات خود را واقعی می‌پندارد. شیطان وسوسه‌گر، باطل را در دل انسان خیال‌پرداز، به‌ صورت حق جلوه می‌دهد و آنچه را که وجود ندارد، در ذهن او متصوّر می‌سازد. از شرّ وسوسه شیطان باید به خداوند متعال پناه برد.
داروی منحصر به‌فرد رهایی از وسوسه شیطان و تخیل و توهّم، مخالفت با امر شیطان و بی‌تفاوتی نسبت به توهّمات و موهومات، از طریق برقراری ارتباط با خدای تعالی است. همان‌طور که قبلاً نیز بیان شد، اهمیت به نماز و مداومت بر ذکر برای نفی خواطر و رهایی از افکار شیطانی بسیار مؤثّر است.
خطوراتی‌که به قلب آدمی وارد می‌شود، گاهی وسوسه مستقیم است؛ یعنی شیطان به راستی گناه را شیرین جلوه می‌دهد و به صورت مستقیم انسان را به انجام گناهانی نظیر غیبت، تهمت، شایعه‌پراکنی، چشم‌چرانی، دزدی و آزار و اذیت دیگران، وادار می‌سازد. امّا گاهی وسوسة خنّاس است؛ یعنی با توجیه‌ کردن گناه، وسوسه می‌کند. یعنی شیطان، گناه‌کار را به انجام گناه امر می‌کند، ولی توجیه خود را نیز ضمیمه آن گناه می‌کند. انسان در این مواقع گناه می‌کند و تصوّر می‌کند که کار نیک انجام داده است. خطر این قسم از وسوسه، بسیار بیشتر از قسم اول است. زیرا در این مواقع انسان به توجیه روی می‌آورد و انسان توجیه‌گر، خود را گناه‌کار نمی‌بیند که به فکر توبه بیفتد و تصمیم به جبران گناهان خویش بگیرد. نظیر این‌که برخی برای رضای خدا، غیبت می‌کنند و نام آن را مثلاً غیبت سیاسی می‌گذارند. بر اساس توهّم انجام وظیفه، به دیگران خصوصاً به بزرگان دین تهمت می‌زنند و عمل خویش را نیک می‌پندارند. قرآن کریم این‌گونه افراد را ورشکسته‌ترین افراد می‌داند:
«قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرینَ أَعْمالاً، الَّذینَ ضَلَّ سَعْیهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یحْسِنُونَ صُنْعاً»[4]
بگو: آیا شما را از زیان‌كارترین مردم در عمل‏ها خبر دهیم؟ آنها كسانى هستند كه سعیشان در زندگى دنیا تباه شده و خود گمان مى‏كنند كه كارنیكى انجام مى‏دهند.
وقتی انسان گناه خود را توجیه کند، به تصوّر ثواب، گناه می‌کند و در سرازیری گناه واقع می‌شود و گناه روی گناه او را بدبخت و شقاوتمند می‌سازد.
امّا انسانی که با خداوند سبحان رابطه محکم دارد، افکار پلید و شیطانی را از خود دور می‌کند و اجازه ورود پندارها و تخیلات باطل را به قلب خویش نمی‌دهد. به عبارت رساتر، شیطان نمی‌تواند بر چنین کسی مسلّط شود و به قلب او نفوذ نماید:
«إِنَّهُ لَیسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَی الَّذینَ آمَنُوا وَ عَلی‏ رَبِّهِمْ یتَوَكَّلُونَ، إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَی الَّذینَ یتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذینَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ»[5]
چرا كه او را بر كسانى كه ایمان آورده‏اند و بر پروردگار خود توكل مى‏كنند تسلطى نیست، جز این نیست كه تسلط او بر كسانى است كه او را به یارى و سرپرستى مى‏گیرند و كسانى كه براى خداوند شریك قرار مى‏دهند.
خداوند متعال در این آیه شریفه، با چندین تأکید می‌فرماید: شیطان نمی‌تواند بر کسی که خداوند را پناه خویش قرار داده، مسلّط شود.کسی که خود را به پروردگار خویش سپرده و زیر پرچم او قرار گرفته است، از تسلّط شیطان در امان است. آیه دیگری از قرآن کریم، می‌فرماید: ملائکه الهی به امر خداوند از انسان محافظت می‌کنند و شیطان را از وی دور می‌سازند:
«لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَینِ یدَیهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ یحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ»[6]
براى او فرشتگانى است كه پى در پى او را به فرمان خدا از پیش رو و از پشت سرش پاسدارى مى‏كنند.
یکی از الطاف خداوند سبحان به بندگان این است که آنان را توسّط ملائکه خویش از شرور دنیا و شیاطین انسی و جنّی دور می‌کند.
خطر دیگری که توهّم و تخیل برای انسان دارد، اینکه او را گرفتار آمال و آرزوهای دور و دراز و دست نیافتنی می‌کند. وقتی آرزوهای دور و دراز بر دل انسان حکم‌فرما شود، به افکار غیر واقعی و غیر عادی دچار می‌‌شوند. چنین افرادی که در بین مردم افراد «رؤیایی» لقب می‌گیرند، در اثر خیال‌پردازی و خیال‌بافی، عاقبت به خیر نمی‌شوند و به آرزوهای خود نیز دست نخواهند یافت. خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم به پیامبر خود دستور داده است که چنین افرادی را رها کند تا مشغول آمال خویش گردند و هنگام مرگ بفهمند که چقدر شقاوتمند بوده‌اند:
«ذَرْهُمْ یأْكُلُوا وَ یتَمَتَّعُوا وَ یلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ یعْلَمُون»[7]
آنان را واگذار تا بخورند و برخوردار شوند و آرزوها مشغولشان كند، كه به زودى خواهند فهمید.
امیرالمؤمنین(ع)در روایتی می‌فرمایند:
«أَلَا إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَیكُمْ خَلَّتَانِ اتِّبَاعُ الْهَوَی وَ طُولُ الْأَمَلِ أَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَی فَیصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَ أَمَّا طُولُ الْأَمَلِ فَینْسِی الْآخِرَة»[8]
من برای شما از دو چیز می ترسم: اوّل متابعت از هوی و هوس؛ دوّم آمال و آرزوهای بیجا. پیروى از خواهش نفس، انسان را از حق باز مى‏دارد، و آرزوهاى طولانى، آخرت را از یاد مى‏برد.
آنکه از هوی و هوس متابعت کند، در حق‌یابی عاجز می‌شود و آنکه آرزوهای بیجا داشته باشد، آخرت را فراموش می‌کند.
بنابر فرمایش امیرمؤمنان و مولای متّقیان حضرت علی«علیه السلام»، آرزوهای تخیلی و آمال دست نیافتنی، آدمی را از یاد مرگ، قبر و قیامت دور می‌سازد و او را در دنیا و مشتهیات نفس غرق می‌کند تا بمیرد.
افزون بر این، بسیاری از ضعف عصب‌ها و بیماری‌های روانی، از تفکّر پیرامون آرزو‌ها و تمایلات برآورده نشده، نشأت می‌گیرد. غم، غصّه، اضطراب خاطر، بی‌حوصلگی و افسردگی که دنیای روز را فراگرفته و بسیاری از افراد را به خود مبتلا ساخته است، از تخیل بی‌اساس در مورد تمایلات و آرزوهای بزرگ سرچشمه می‌گیرد؛ وقتی ذهن انسان مرتّباً و مکرّراً، به آمال دست نیافتنی بپردازد، عقده حقارت در آن متولّد می‌شود و او را تا مرز جنون پیش می‌برد.
امیرالمؤمنین علی«علیه السلام» در روایت دیگری می‌‌فرمایند:
«إِنَّ مَاضِی یوْمِكَ مُنْتَقِلٌ وَ بَاقِیهُ مُتَّهَمٌ فَاغْتَنِمْ وَقْتَكَ بِالْعَمَلِ»[9]
آنچه گذشت، گذشته، و آینده هم هنوز نیامده است(و معلوم نیست به آن برسی) پس فرصت اکنون را برای عمل غنیمت بشمار.
همچنین شاعری چنین سروده است:
ما فات مضی و ما سیأتیك فأین قم فاغتنم الفرصة بین العدمین
؛ «آنچه گذشته از دست رفته است و آنچه نیامده کجاست؟ پس برخیز و فرصت کنونی که بین دو زمان نیستی است را غنیمت شمار.»
بنابراین سالک باید مسیر حرکت به سوی خدای سبحان را با تعقّل طی کند و از هرگونه توهّم، تخیل و آرزوی بی‌نتیجه و بی‌‌حاصل دوری گزیند تا در این راه موفّق شود.

پی نوشت ها
1. ناس / 6-1
2. بحارالأنوار، ج 60، ص 332
3. مصباح‏الشریعة، ص 79
4. کهف / 104-103
5. نحل / 100- 99
6. رعد / 11
7. حجر / 3
8. نهج البلاغه، خطبه 42
9. غررالحكم، ص 151
10. الکنی و الالقاب، ج 2، ص

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 98
  • 99
  • 100
  • ...
  • 101
  • ...
  • 102
  • 103
  • 104
  • ...
  • 105
  • ...
  • 106
  • 107
  • 108
  • ...
  • 117
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

اشک های بی صدا

کد شامد:1-1-695173-64-4-1
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • ثواب گریه

Random photo

اشتباه شیطان هنگام قیاس

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس