اشک های بی صدا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

هفت رفتاری که افراد دارای اعتماد به نفس بالا آن را انجام نمی دهند:

28 تیر 1396 توسط سليمي بني

 
هفت رفتاری که افراد دارای اعتماد به نفس بالا آن را انجام نمی دهند:

1- از مسئولیت فرار نمی کنند. برای نمونه زمانی که با تأخیر به سرکار می رسند، ترافیک را بهانه نمی کنند.

2- از انجام کارهای ترسناک خودداری نمی کنند و اجازه نمی دهند ترس زندگی شان را دربرگیرد و مانع تجربه کردن امور جدید توسط آنها شود که این امر باعث تقویت و پیشرفت شخصیت آنها خواهد شد.

3- همواره در راحتی و رفاه به سر نمی برند. زیرا می دانند ماندن در این وضعیت باعث ناکامی در رسیدن به آرزوهایشان خواهد شد و در صورتی که بخواهند موفق شوند باید راحت طلبی را کنار بگذارند.

4- هرگز هیچ کدام از کارهایشان را به زمان مناسب، شرایط مناسب، هفته بعد، هر زمان که وقت کافی وجود داشت” موکول نمی کنند. بلکه بر انجام اقدامات لازم در زمان مناسب تأکید دارند.

5- تلاش نمی کنند بر دیگران سلطه یابند و به واکنش های منفی توجهی نمی کنند.


6- دربارۀ مردم قضاوت و پیش داوری نمی کنند. زیرا آنها با خودشان به حدی مهربان هستند که نیازی به این ندارند که برای احساس برتر بودن در غیاب اطرافیانشان به آنها توهین کنند.

7- خودشان را با هیچ کس مقایسه نمی کنند و هرگز با هیچ کسی جز خودشان در گذشته رقابت نمی کنند.

 نظر دهید »

اصطلاح هایی که بکار میبریم از کجا آمده

28 تیر 1396 توسط سليمي بني

رفته آب خنك بخوره

درزمان قديم که يخچال نبود، خنك‌ترين آب قنات در تهران، قناتى بود كه بعدها زندان قصر در آن ساخته و بنا شد. بعد از آن، هركس به زندان مي‌افتاد، مي‌گفتند رفته آب خنك بخوره.
و اين اصطلاح بعدها شامل همه زنداني‌هايي شد كه به زندان مي‌افتادند!!

‼️‼️‼️‼️‼️‼️‼️‼️‼️‼️

تو رو خدا شب پیش ما باشین!

قدیما که تهرانیها با ماشین دودی میرفتن زیارت شاه عبدالعظیم
پول رفت و برگشت ماشین رو باید اول میدادن
برای همین اهالی شهر ری که مطمئن بودن اینا چون پول بلیط رو قبلا دادن حتما برمیگردن خونه هاشون, الکی تعارف میکردن که تو رو خدا شب پیش ما باشین!!!
.
.
از اونجا تعارف شاه عبدالعظیمی ضرب المثل شد…

‼️‼️‼️‼️‼️‼️‼️‼️‼️‼️‼️

هفت خط

جامهای شراب در قدیم دارای هفت خط بودند و هرکس بنا بر ظرفیتش تا یک خط خاص میتوانست شراب بنوشد.
این خطها عبارت بودند از
۱-مزور
۲-فرودینه
۳-اشک
۴-ازرق
۵-بصره
۶-بغداد
۷-جور.
هرکس شراب خوار قهاری بود و میتوانست تا خط هفتم شراب بخورد به هفت خط معروف میشد.
بعضی مواقع شخصی برای خودنمایی تقاضای پر کردن جام تا خط هفتم میکرد ولی نمیتوانست همه شراب را بنوشد.در اینجا دوستانش برای حفظ آبروی او تا خط جور ,شراب او را سر میکشیدند و اصطلاح جور کسی را کشیدن از اینجا ضرب المثل گردید

‼️‼️‼️‼️‼️‼️‼️‼️‼️‼️

از صبح تا بوق سگ سر کارم

اصطلاح “بوق سگ” چیست؟ اینکه گفته می شود از صبح تا بوق سگ سر کارم!!

در قدیم بازارها دارای چهار مدخل بودند که شبانگاهان آنان را با درهای بزرگ می بستند. وتمامی دکانها نیز به همین طریق قفل می شدند .از آنجا که همیشه احتمال خطر میرفت،نگهبانانی نیز شب در بازار پاسبانی میدادند. به دلیل اینکه نمی توانستندتمامی بازار را کنترل کنند ، سگهای وحشی به همراه داشتند که به جز خودشان به دیگری رحم نمی کردند. پاسبانان شب، در ساعت معینی از شب، در بوق بزرگی که ازشاخ قوچ بود ، با فاصله زمان معینی می دمیدند . بدین معنا که عنقریب سگها را دربازار رها خواهیم کرد . دکانداران نیز سریع محل کسب خود را ترک کرده وبه مشتریان خود میگفتند دیر وقت است وبوق سگ را نواختند. از آن زمان بوق سگ اصطلاح دیر بودن معنا گرفته !

‼️‼️‼️‼️‼️‼️‼️‼️‼️‼️

فلانى ماستشو كيسه كرده

به مختارالسلطنه گفتند که ماست در تهران خیلی گران شده است. فرمان داد تا ارزان کنند. پس از چندی ناشناس به یکی از دکان‌های شهر سر زد و ماست خواست.

ماست فروش که او را نشناخته بود پرسید : چه جور ماستی می‌خواهی ؟ ماست خوب یا ماست مختارالسلطنه !

وی شگفت‌زده از این دو گونه ماست پرسید.

ماست فروش گفت: ماست خوب همان است که از شیر می‌گیرند و بدون آب است و با بهای دلخواه می‌فروشیم. ماست مختارالسلطنه همین تغار دوغ است که در جلوی دکان می‌بینی که یک سوم آن ماست و دو سوم دیگر آن آب است و به بهایی که مختارالسلطنه گفته می‌فروشیم. تو از کدام می‌خواهی؟!

مختارالسلطنه دستور داد ماست فروش را جلوی دکانش وارونه از درختی آویزان کرده و بند تنبانش را دور کمر سفت ببندند. سپس تغار دوغ را از بالا در لنگه‌های تنبانش بریزند و آنقدر آویزان نگهش دارند تا همه آب‌هایی که به ماست افزوده از تنبان بیرون بچکد!

چون دیگر فروشنده‌ها از این داستان آگاه شدند، همگی ماست‌ها را کیسه کردند!!!
وقتى ميگن فلانى ماستشو كيسه كرده يعنى اين…
 

 نظر دهید »

تمام بانوان این سرزمین باید این متن رو بخونن

26 تیر 1396 توسط سليمي بني

 
لطفا با توجه ودقت مطالعه بفرمایید
بسیار قابل تامل!!!
 تمام بانوان این سرزمین باید این متن رو بخونن 

  از شرکت در مراسم بازدید و رویت جهیزیه خودداری کنید و از اساس این نوع دعوت ها را توهین به شخصیت خودتان تلقی کنید.

اصلا برایتان فرق نکند جهیزیه مربوط به چه عروس خانمی است؛ هر عروس خانمی! حتی از نزدیک ترین اقوام و عزیزترین دوستان تان.

دقت بفرمایید دوست و فامیل و آشنای شما و همان در و همسایه ی معروف، فقط برای چهار نفر مثل من و شما خودش و خانواده اش به سختی اقتصادی انداخته است تا پس از رویت تمام جزییات جهیزیه مورد تشویق شما و سایرین قرار بگیرد. همین! و اگر خواستگارهای متعددی بی دلیل رد می شوند به دلیل خجالت از همین بازدید کنندگان دو فامیل از جهیزیه محقر -بخوانید شرافتمندانه- است.

بگذارید این نوع مجالس را همان انسان هایی شرکت کنند که شبیه برخی زنان حقیر مکه ی قبل از بعثت هستند و مهم ترین صفت جاهلیت عربی یعنی تفاخر را در خود به وفور دارند همان هایی که وقیحانه ضعف های اقتصادی دیگران را به روی آنها می آورند و مدت ها در مورد نقائص مالی و معیشتی فقرای فامیل و آشنایان شان صحبت می کنند و در مقابلِ متمکنین و ثروتمندانِ مسرف و مترَف، غرق در حسرتی جانسوز و حسدی بی انتها لب به تملق باز می کنند. این نوع مجالس احمقانه را به آنها بسپارید. و شما که خردمند و فرهیخته هستید در چنین برنامه هایی که اساسش چیزی جز تفاخر و چشم و هم چشمی نیست، شرکت نکنید. تا مبادا این بازار عکاظ و این بورسِ تجمل و اسراف، مکارم اخلاق شما را خراب کند.

وای تصورش هم تحقیرآمیز است. مانند مراسم دیدن سیسمونی! یعنی سان دیدن از پوشک بچه! چقدر سخیف است چنین رسم هایی.

از خصوصی ترین وسایل یک عروس و داماد
از شخصی ترین جای خانه

لطفا کمی تفکر… با براندازی این رسم های غلط کمک کنیم به فرهنگ ازدواج آسان… ازدواجی که پدران و مادران از ترس نگاه دیگران و این گونه مجالس سخیف ازدواج فرزندانشان را به تاخیر نمی اندازند.

 حجه الاسلام شهاب مرادی
 

 نظر دهید »

حریم خصوصی در رایانه های مشترک

26 تیر 1396 توسط سليمي بني

 

 حریم خصوصی در رایانه های مشترک

  برادر بزرگتر، خود را ملزم می‌داند که به جهت کنترل رفتارهای خواهرش از جزئیات دل مشغولی ها و اسرار او آگاه باشد و با این توجیهات با نرم افزارهای هک و … به این فایل های خصوصی وارد می شود. روشن است که …
 یکی از مشکلات رایانه ای که معمولاً در خانواده ها یا خوابگاه های دانشجویی، دامن گیر بسیاری از افراد است، مسئله اطلاعات شخصی افراد در رایانه مشترک است. زیاد پیش می‌آید که در یک خانه، همه افراد خانواده یا چند دانشجوی هم خانه یا هم اتاق از رایانة یکدیگر استفاده می‌ کنند؛ اما هر یک از کاربران معمولاً فایلی شخصی برای خود ایجاد می‌کند تا اطلاعات خصوصی خود را درون آن ذخیره کند و معمولاً با مخفی‌کردن آن پوشه یا ایجاد رمز ورودی برای آن و یا با تأکید نسبت به خصوصی بودن این اطلاعات، از دیگران می ‌خواهد که به این قسمت وارد نشوند.
 گاهی شیطنت دیگران گُل کرده و به طرز عجیبی وسوسه می‌‌‌شوند از اطلاعات شخصی دوست یا برادر و خواهرشان سر در بیاورند؛ گاهی هم این کار با توجیهات بی مورد همراه می‌ شود؛ مثلاً برادر بزرگتر، خود را ملزم می‌داند که به جهت کنترل رفتارهای خواهرش از جزئیات دل مشغولی ها و اسرار او آگاه باشد و با این توجیهات با نرم افزارهای هک و … به این فایل های خصوصی وارد می شود. روشن است که این قبیل کارها مصداق تجسس در امور دیگران است که به صراحت در قرآن از آن نهی شده است.[1] به علاوه در اکثر موارد این کار باعث رنجش و ناراحتی دیگران می‌شود؛ زیرا در محیط خانه یا تحصیل خود احساس ناامنی می‌کنند که این نیز می‌تواند مصداق حق الناس محسوب گردد.

 

 نظر دهید »

اين داستان كوتاه رو حتما بخونيد

25 تیر 1396 توسط سليمي بني

اين داستان كوتاه رو حتما بخونيد


روزى زنبور و مار با هم بحثشون شد.
مار ميگفت: ادما از ترسِ ظاهر ترسناك من ميميرند؛ نه بخاطر نيش زدنم!
اما زنبور قبول نمى كرد.
مار هم براي اثبات حرفش، به چوپانى که زير درختى خوابيده بود؛ نزديک شد و رو به زنبور گفت:
من چوپان رو نيش مى زنم ومخفى ميشم ؛ تو بالاى سرش سر و صدا و خودنمايى کن!
مار چوپان را نيش زد و زنبور شروع كرد به پرواز بالاى سر چوپان.
چوپان از خواب پريد و گفت: اى زنبور لعنتى! و شروع به مکيدن جاى نيش و تخليه زهر کرد.
مقدارى دارو بر روى زخمش گذاشت و بعد از چند روز خوب شد.
سپس دوباره مشغول استراحت شد که مار و زنبور نقشه ديگه اى کشيدند:
اينبار زنبور نيش زد و مار خودنمايى کرد!
چوپان از خواب پريد
و همين که مار را ديد، از ترس پا به فرار گذاشت!
او بخاطر وحشت از مار، ديگر زهر را تخليه نكرد وضمادى هم استفاده نکرد…
چند روز بعد، چوپان به خاطر ترس از مار و نيش زنبور مرد!
خيلى ازبيمارى ها و مشكلات هم همين جورين؛ و ادما فقط بخاطر ترس از آنها، نابود ميشوند. پس همه چى بر مى گرده به برداشت ما از زندگى و شرايطى كه توشيم. واسه همين بهتره ديدگاه مون و به همه چى خوب كنيم.

“مواظب تلقين هاي زندگي خود باشيد…!”

 

 1 نظر

فقط با خودتان رقابت کنید

25 تیر 1396 توسط سليمي بني


فقط با خودتان رقابت کنید

 

هر زمان متوجه شدید که خودتان را با یکی از همکارانتان،
همسایه، دوستتان یا یک فرد مشهور مقایسه می‌کنید،
دست نگه دارید.
باید درک کنید که شما متفاوت هستید
و توانایی‌هایی متفاوت دارید،
توانایی‌هایی که این افراد ندارند.
وقت بگذارید و لحظه‌ای به همه توانایی‌های فوق‌العاده‌ای که دارید فکر کنید،
و برای آنها شکرگزار باشید.
این اصل اساسی زندگیست.

 نظر دهید »

نقدی بر فیلم گشت2

25 تیر 1396 توسط سليمي بني

 نقدی بر فیلم گشت2

▪️عباس (حمید فرخ نژاد) و حسن (ساعد سهیلی) و عطا (پولاد کیمیایی) یکبار دیگر کنار هم جمع می‌شوند تا ماجراجویی‌های مختلفی داشته باشند. عطا که در پایان قسمت اول تیر خورده بود به کما می‌رود و کمی از حافظه را از دست داده و در سوی دیگر حبس عباس و حسن به پایان می‌رسد.
▪️فیلم با شوخی‌های مختلف و نیش و کنایه‌های سیاسی به مفاسد اقتصادی آغاز می‌گردد و این مشکل اقتصادی در زیرلایه داستان گشت 2 تا پایان فیلم وجود دارد. درام نیز جایی شکل می‌گیرد که عطا با دو دوست دیگر برای یک کار آبرومند هم‌قطار می‌شود.
▪️فیلم اساسا یک مشکل بزرگ دارد که در قسمت اول نیز دیده می‌شد، این که چرا این سه نفر دست به یک کار آبرومند نمی‌زنند و از ابتدا فقط در حرف دنبال این کار هستند.
▪️نقطه دوم داستان که در ادامه همان خط اصلی شکل می‌گیرد ایده ماورایی است که به فیلم تزریق می‌شود. عطا می‌تواند اتفاقاتی را حدس بزند یا بهتر بگوییم وایپ کند. (وایپ یک ویژگی متافیزیکی در ابرقهرمانان دی سی است که شخص وایپ کننده با نزدیک شدن به فردی یا ردی از یک کالا می‌تواند اتفاقاتی از گذشته یا آینده آن را مشاهده کند.) این ایده وایپ کردن از دل یک شرایط عجیب بیرون می‌آید و ایده بسیار جالبی است، اما در فیلمی کمدی که می‌خواهد انتقادات اجتماعی کاملا سطحی را بکند به هم جور در نمی‌آید.
▪️فیلم از اساس داعیه انتقادات اجتماعی دارد. از زندانیانی که صاحب منصب و مفسد اقتصادی به شمار می‌روند و عباس با آن‌ها شوخی می‌کند بگیرید تا این که دانشجویان برای امرار معاش و درآوردن هزینه زندگی‌اشان باید در جای بدی زندگی کنند و به دوره‌گردی روی بیاورند.
▪️مورد دیگری که در این فیلم توی ذوق می‌زند شوخی‌های بسیار سطح پایین، ادا و اطوار زننده و لوده‌ بازی‌هایی است که گویی قرار نیست دست از سر طنزهای سینمای ایران بردارد.
▪️گشت ارشاد که اولین قسمت این مجموعه بود خود نقد اجتماعی مهمی به یک حرکت اجرایی نیروی انتظامی در مقابله با بدحجابی بود که به نظر کارشناسان فرهنگی به بدترین نحو پیش می‌رفت و بایستی با کار فرهنگی هر چیز را تبلیغ کرد نه آن شیوه و همین فیلم در یک نقد اجتماعی موفق محسوب شد و توانست در دل مردم نیز جای باز کند، اما قسمت دوم فقط بخشی از آن اسم و شخصیت‌های اصلی را یدک می‌کشد که قرار است نقدی را انجام بدهند که به هیچ وجه نقد نیست و اسیر لمپنیسم می‌شود.
نرگس جهانبخش
 

 نظر دهید »

در اطاعت از والدین

25 تیر 1396 توسط سليمي بني

 

 در اطاعت از والدین

 در بنى اسرائيل عابدى بود كه او را “جريح ” مى گفتند در صومعه خود عبادت خدا مى كرد.
 روزى مادرش به نزد او آمد و اورا خواند در وقتى كه نماز مى خواند، او جواب مادر را نگفت .
 بار دوم مادر آمد و او جواب نگفت . بار سوم مادر آمد و او را خواند جواب نشنيد.

 مادر گفت از خداى مى خواهم ترا يارى نكند!
روز ديگر زن زناكارى نزد صومعه او آمد و در آنجا وضع حمل نمود و گفت :
اين بچه را از جريح بهم رسانيده ام .

 مردم گفتند:
آن كسى كه مردم را به زنا ملامت مى كرد خود زنا كرد و پادشاه امر كرد وى را به دار آويزند.

 مادر جريح آمد و سيلى بر روى خود مى زد. جريح گفت :
ساكت باش از نفرين تو به اين بلا مبتلا شده ام .
 مردم گفتند: اى جريح از كجا بدانيم كه راست مى گوئى ؟ گفت : طفل را بياوريد، چون آوردند دعا كرد و از طفل پرسيد پدر تو كيست ؟

 آن طفل به قدرت الهى به سخن آمد و گفت :
از فلان قبيله ، فلان چوپان پدرم است .
 جريح بعد از اين قضيه از مرگ نجات پيدا كرد و سوگند خورد كه هيچگاه از مادر خود جدا نشود و او را خدمت كند.

 حيوة القلوب، ج1 ، ص 482

 

 نظر دهید »

قرارست روی پای خود بایستیم

25 تیر 1396 توسط سليمي بني

بند ناف را بریدند و گریستیم از ترس جدایی.
اما رازش را نفهمیدیم.
به مادر دل بستیم و روز اول مدرسه گریستیم و رازش را نفهمیدیم.
به پدر دل بستیم و وقتی به آسمان رفت گریستیم و باز…. نفهمیدیم.
به کیف صورتی گلدار…
به دوچرخه آبی شبرنگ…
بارها دل بستیم و از دست دادیم و شکستیم و باز نفهمیدیم.
چقدر این درس “تنهایی” تکرار شد و ما رفوزه شدیم.
این بند ناف را روز اول بریده بودند
ولی ما هرروز به پای کسی یا چیزی گره زدیم تا زنده بمانیم
و نفهمیدیم…..
افسوس نفهمیدیم که قرارست روی پای خود بایستیم
نفس از کسی قرض نگیریم
قرار از کسی طلب نکنیم
عشق بورزیم اما در بند عشق کسی نباشیم
دوست بداریم اما منتظر دوست داشته شدن نباشیم
به خودمان نور بنوشانیم و شور هدیه کنیم.
دربند نباشیم….
رها باشیم و برقصیم و آواز عشق سر دهیم.
عزت انسان بودنمان را به پای کرشمه کسی قربانی نکنیم.
بند ناف را خوب نبریده ایم….
به مویی بند ست…
تمامش کنیم!

 نظر دهید »

چرا زرافه فرزندش را لگد ميزند؟

25 تیر 1396 توسط سليمي بني

 

چرا زرافه فرزندش را لگد ميزند؟


وقتي فرزند زرافه متولد ميشود روي خاك است و مادر بالاي سر او همانند يك برج بلند است حدس بزنيد چكار ميكند؟


يك لگد محكم به بچه ميزند!!!!!!

بچه نميداند كه تازه دنيا آمده
فكر ميكند"كيست كه اينطور محكم به او لگد ميزند!!!!

بچه زرافه تا درد را احساس كند مادر لگد دوم را ميزند
بچه اگر كاري نكند لگد سوم را هم ميخورد

بچه زرافه شروع ميكند به بلند شدن و روي پايش ايستادن
در همين حين كه كودك تلاش ميكند روي پايش بايستد مادرلگد سوم را ميزند
بچه ميافتد و اينيار بلند شده و شروع به دويدن ميكند!!!
و بعد مادر ميرود و بچه را به آغوش ميكشد و ميبوسد

ميدانيد چرا زرافه اين كار را ميكند؟؟


چون گوشت بچه زرافه بسيار تازه و نرم است لذا طعمه خوبيست براي شيرها و ديگر درندگان .

زرافه مادر نميتواند بچه را همانجا رها كرده و برود برايش غذا تهيه كند

لذا يك لگد ميزند تا كودك را بلند كرده و مجبور به بلند شدن كند
لگد دوم را ميزند كه به خاطرش بياورد دوباره بلند شود
زندگي مثل زرافه مادر است
گاهي لگدهاي محكمي ميزند
شكست ميخوريم دوباره بايد بلند شويم
هميشه يادمان باشد
فقط زندگي نكنيم بلكه سعي كنيم در زندگي رشد كنيم و بزرگ شویم

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 62
  • 63
  • 64
  • ...
  • 65
  • ...
  • 66
  • 67
  • 68
  • ...
  • 69
  • ...
  • 70
  • 71
  • 72
  • ...
  • 117
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

اشک های بی صدا

کد شامد:1-1-695173-64-4-1
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • ثواب گریه

Random photo

برای انقلابی شدن، انقلابی فکر کردن، انقلابی بودن و انقلابی ماندن چه باید کرد؟

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس