اشک های بی صدا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

این حکایت ارزش خوندن داره ،واقعا

03 مرداد 1396 توسط سليمي بني

پادشاهی دستور داد تا چند سگ وحشی تربیت کنند تا هر کسی که از او اشتباهی سر زد را جلوی آنها انداخته تا با درندگی تمام او را بدرند:

روزی یکی از وزرا رأیی داد که موجب پسند پادشاه نبود دستور داد که او را جلوی سگ‌ها بیندازند.
وزیر گفت : « من ده سال خدمت شما را کرده‌ام و ده روز تا اجرای حکم از شما مهلت می‌خواهم.»
پادشاه گفت این هم ده روز مهلت.

وزیر رفت پیش نگهبان سگ‌ها و گفت : «می‌خواهم به مدت ده روز خدمت این سگ‌ها را بکنم.»
نگهبان پرسید : «از این کار چه فایده‌ای می‌بری..؟»
وزیر گفت : « به زودی خواهی فهمید .»
نگهبان گفت : «پس چنین کن.»
وزیر شروع به فراهم کردن اسباب راحتی برای سگ‌ها کرد و دادن غذا ، شستشوی آن‌ها و هر کاری که لازم بود را انجام داد.»

ده روز گذشت و وقت اجرای حکم فرا رسید دستور دادند که وزیر را جلوی سگ‌ها بیندازند. مطابق دستور عمل شد و خود پادشاه هم نظاره‌گر ماجرا بود ولی با صحنه‌ی عجیبی روبرو شد.
همه‌ی سگ‌ها به پای وزیر افتادند و تکان نمی‌خورند..!
پادشاه پرسید : « با این سگ‌ها چه کرده‌ای ..!؟»
وزیر پاسخ داد : « ده روز خدمت این سگ‌ها را کردم فراموش نکردند ولی ده سال خدمت شما را کردم همه را فراموش کردید.»

در زندگی شما کسانی هستند که خطای کوچکی کرده‌اند و مدت‌هاست به خود اجازه نمی‌دهید آنها را ببخشید ، فقط کافی‌است به روزهای خوبی که با آنها داشتید فکر کنید

 

 نظر دهید »

دلنوشته کاکتوسی

03 مرداد 1396 توسط سليمي بني

یه گل کاکتوس قشنگ تو خونه ام داشتم،اوایل بهش میرسیدم،قشنگ بود و جون دار،کم کم فهمیدم با همه بوته هام فرق داره،خیلی قوی بود،صبور بود، اگه چند روز بهش نور و آب نمیدادم هیچ تغییری نمیکرد،
منم واسه همین خیلی حواسم بهش نبود به خیال اینکه خیلی قویه و چیزیش نمیشه،
هر گلی که خراب میشد میگفتم کاکتوسه چقدر خوبه هیچیش نمیشه اما بازم بهش رسیدگی نمیکردم…
تا اینکه یه روز که رفتم سراغش دیدم خیلی وقته که خشک شده،ریشه اش از بین رفته بود و فقط ساقه هاش ظاهراشو حفظ کرده بود،قوی ترین گل ام و از دست دادم چون فکر کردم قویه و مقاوم…
مواظب قوی ترین های زندگی امون باشیم ما از بین رفتنشونو نمیفهمیم چون همیشه یه ظاهر خوب دارند،همیشه حامی اند،پشتت بهشون گرمه…
اما بهشون رسیدگی نمیکیم،تا اینکه یه روز میفهمی قوی ها هم از بین میرن..
 

 نظر دهید »

اوّل ذی القعده، ولادت حضرت فاطمه ی معصومه علیها سلام

03 مرداد 1396 توسط سليمي بني

  اوّل ذی القعده، ولادت حضرت فاطمه ی معصومه علیها سلام

 نخستینِ روز  ماه ذی‌القعده، روز میلاد دُخت بزرگوار امام کاظم علیه السلام، حضرت فاطمه‌ی معصومه علیها سلام است. بانوی بزرگواری که نایب مناب فاطمه‌ی زهرا علیها سلام است.

خدای متعال به ما این عنایت را فرموده است که مرقد و حرم نورانی آن بزرگوار در سرزمین ما قرار گرفته است و اِستِضائه از نور آن بزرگوار، در حرم شریفشان، برای ما بسیار سهل و در دسترس است. خدا نکند این سهولت، سبب غفلت و این دسترسی آسان، سبب کم‌اهمّیت تلقّی شدن شود.

  روایات متعدّدی را در اهمّیت شهر قم و زیارت فاطمه‌ی معصومه علیها سلام کِراراً در جلسه خوانده‌ام. اگر کسی آنها را باور کند، به هیچ‌وجه نمی‌تواند در تَشَرُّف به حرم این بی‌بی بزرگوار و بهره‌گیری از اَنوار قُدسی عنایات ايشان اِهمال ورزد.

 

  میلاد این بزرگوار در سال صد و هفتاد و سه هجری قمری رخ داد. فاطمه‌ی معصومه علیها سلام، تنها خواهر تَنی علیّ بن موسی الرّضا علیه السلام هستند.

 امام کاظم علیه السلام از همسرانشان فرزندان متعدّدی دارند. امّا این برادر و خواهر از یک همسر آن بزرگوارند ( نجمه خاتون علیهاسلام)؛ لذا علاقه و عشق فوق‌العاده‌ای بینشان وجود دارد. خدای متعال نيز عنایت کرد که مرقد هر دو بزرگوار در سرزمین ما قرار دارد. هم اَنوار سلطان سَریر اِرتِضاء، علیّ بن موسی الرّضا علیه السلام این سرزمین را نورانی کرده است و هم اَنوار خواهر بزرگوار ایشان، فاطمه‌ی معصومه علیها سلام.

 

میلاد  حضرت معصومه علیها سلام، عمّه‌ی بزرگوار امام عصر ارواحنا فداه را خدمت آن بزرگوار تبریک می‌گوییم و از خدای متعال می‌خواهیم ما را قدردان نعمت وجود آن بزرگوار و بهره‌مند از عنایات و عطایای حضرت رضا و حضرت فاطمه‌ی معصومه علیهم السلام و مواهبی که نصیب زائران و دوستدارانشان می‌کنند، قرار دهد.

  در محضر استاد مهدی طیب - جلسه 23 شهریور 91

 

 نظر دهید »

نکاتی از بزرگان سیر‌ و‌ سلوک در آداب چهله _نشینی (قسمت پایانی)

03 مرداد 1396 توسط سليمي بني

 نکاتی از بزرگان سیر‌ و‌ سلوک در آداب چهله _نشینی (قسمت پایانی)

  19.   در ایّام چهلّه‌نشینی توصیه شده است، انسان  حلیم و  زیتون بخورد. در این ایّام خوردن اینها برای حالات فرد، مفید است. نکته‌ای درباره‌ی اینکه چرا به این دو مورد اشاره شده است، در ذهنم وجود دارد؛ ولی زمان نداریم اشاره کنم.

  20.   نکته‌ی دیگر اینکه کمتر با دیگران #هم‌صحبت شود؛ کمتر مشغول دیگران شود و با آنها نشست‌ و ‌برخاست کند؛ تا جایی که می‌تواند، به حداقّل ضرورت اکتفا کند و بیش از آن، برای نشستن و حرف زدن با دیگران و نشست و برخاست با آنها وقت نگذارد.

  21.   در طول این چهل روز  موسیقی گوش ندهد؛ حتّی مارش، سرود یا موسیقی‌یی که اوّل اخبار رسانه‌ها پخش می‌شود. یعنی به‌طور کامل از موسیقی مصون بماند. علّت آن را هم گفتم و به روایت آن اشاره کردم، که اگر چهل روز در خانه‌ای موسیقی نواخته شود، غیرت و حیا از آن خانه رخت می‌بندد.

  22.  چشم خود را از افتادن به غیرِ آنچه نظر بر آن واجب یا مستحب است، باز دارد و آن را کنترل کند؛ یعنی فقط به چیزهایی که دیدن آنها واجب یا مستحب است و ثواب دارد،   نگاه کند. حتّی به نگاه به مباحات‌ نپردازد؛ چه برسد به مکروهات و محرّمات.

  23. زبان خود را کنترل کند و آن را از گفتن جز چیزهایی که گفتن آنها بر او واجب یا مستحب است، باز بدارد. حرف‌هایی را هم که مباح است، نگوید؛ چه برسد به حرف‌های مکروه یا خدای نکرده حرام.

  24.  حتّی‌المقدور سعی کند جایی باشد که اگر می‌خواهد مشغول عبادت، تفکّر یا ذکری شود، سر‌و‌صدای دیگران نیاید. چه سر‌و‌صدای خود افراد و چه صدای رادیو، تلوزیون و امثال اینها؛ چون همه‌ی این صداها ذهن ما را به فکر کردن به آن اشخاص و یا محتوای آن صحبت‌ها مشغول می‌سازند وتمرکز فکر و فراغت‌خاطر لازم برای اشتغال به ذکر خدا را از انسان سلب می‌کند

   اینها نکاتی بود که بزرگان سیر و سلوک در آداب چهلّه‌نشینی، به استناد روایات، توصیه کرده‌اند؛ که انسان به توفیق الهی و با امداد اهل‌بیت معصومین علیهم السلام لااقّل به مقداری که در این چهلّه مقدور و میسور است و در حدّی که در توان او باشد، عمل کند.

 استاد مهدي طيب 92/06/14

 

 نظر دهید »

نکاتی از بزرگان سیر‌ و‌ سلوک در آداب چهله نشینی (4)

03 مرداد 1396 توسط سليمي بني

 نکاتی از بزرگان سیر‌ و‌ سلوک در آداب چهله نشینی (4)

  16.  احتیاط کردن در  لقمه‌؛ یعنی انسان هر‌چیز که پیش آمد، نخورد. چیزهایی که به  حلال بودن آنها   یقین دارد؛ چه به اعتبار خود شیء خوراکی و چه به اعتبار منبع درآمدی که به تهیّه‌ی آن مواد غذایی یا شیء ‌خوراکی منجر شده است، از هر دو منظر حلال باشد. در این ایّام بیشتر دقّت کند؛ هر‌کس هر‌چه داد، نگیرد و نخورد و تا به حلال بودن آن  یقین پیدا نکرده است، حتّی‌المقدور استفاده نکند.


  البتّه اینها که گفتیم، برای اوایل راه است. در بحث  رزق مفصّل گفته‌ایم که هنگامی‌که فرد در سلوک به مرتبه‌ای از رشد رسید، خدا ولایت او را در دست می‌گیرد. وقتی به آنجا رسید، خدا اجازه نمی‌دهد کسی چیزی را که مشکل دارد، به او تعارف کند؛ که او استفاده کند. شخص در آن مرحله، در حریم امن الهی قرار می‌گیرد؛ خدا حریمی ایجاد می کند و او را محفوظ می‌دارد؛ در معرض آن چیزها قرار نمی‌دهد و نمی‌گذارد آن چیزها به‌سمت او بیاید؛
ولی در اوایل یا اواسط راه که هنوز این ویژگی در فرد ایجاد نشده است، باید مراقبت کند و در خوردن هرچه به او تعارف کردند و یا هرچیز خوشمزه‌ای که جلوی او گذاشتند و می‌تواند آن را بردارد و بخورد، احتیاط کند؛ تا با اطمینان بیشتری،  لقمه‌ی حلال خورده باشد.


  17.  خوراکی‌هایی را هم که مال افراد بخیل، پست، بی‌‌بند‌و‌بار و غیر متدیّن است، نخورد و در این چهل روز سعی کند سر سفره‌ی این گونه افراد ننشیند و  غذای این گونه افراد را نخورد.

  18.  سعی کند از هر پولی یا در هر منزلی، چیزی نخورد. خیلی  احتیاط کند حتماً پول او  حلال باشد و مطمئن باشد که اهل منزلی که می‌خواهد مهمانشان شود، هم در حلال بودن کسبشان، هم در پرداخت وجوهات شرعیّه‌شان و هم در پاکی و  طهارت آنچه که می‌خواهند با آن غذا بپزند، مقیّد هستند. این دقّت‌ها را داشته باشد. تا جایی که می‌تواند، از هر فروشنده‌ مواد غذایی تهیّه نکند.

حتّی‌المقدور غذای بیرون، مثل فست فودها، رستوران ها، چلوکبابی‌ها و امثال اینها را نخورد و تا جایی که می‌تواند، خودش  غذای مطمئنّی را تهیّه و آماده کند.

ادامه دارد..

 

 نظر دهید »

شعر در مورد ولادت حضرت معصومه س

02 مرداد 1396 توسط سليمي بني

 
 

 ولادت  حضرت معصومه س

زیبا ترین خاطره هامان نگفتنی ست
تصویر صحن خلوت و باران نگفتنی ست

باران میان مرمر آیینه دیدنیست
این صحنه در برابر ایینه دیدنیست

مرغ خیال سمت حریمت پریده است
یعنی به اوج عشق همین جا رسیده است

خوشبخت قوم طایفه، ما مردم قمیم
جاروکشان خواهر خورشید هشتمیم

اعجاز این ضریح که همواره بی حد است
چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است

من روی حرف های خود اصرار میکنم
در مثنوی و در غزل اقرار میکنم

ما در کنار دختر موسی نشسته ایم
عمریست محو او به تماشا نشسته ایم

اینجا کویر داغ و نمک زار شور نیست
ما روبروی پهنه ی دریا نشسته ایم

قم سالهاست با نفسش زنده مانده است
باور کنید پیش مسیحا نشسته ایم

بوی مدینه می وزد از شهر ما،بیا
ما در جوار حضرت زهرا نشسته ایم

از ما به جز بدی که ندیدی ببخشمان
از دست ما چه ها که کشیدی ببخشمان

من هم دلیل حسرت افلاک می شوم
روزی که زیر پای شما خاک می شوم…

 موسسه منتظران منجی عج
 

 نظر دهید »

فدا ها ابوها(پدرش به فدایش)

02 مرداد 1396 توسط سليمي بني

فدا ها ابوها(پدرش به فدایش)

در دوران امام موسی کاظم علیه السلام، روزی جمعی از شیعیان برای دریافت پاسخ سؤالهای خود، به مدینه وارد شدند تا به
محضر امام کاظم علیه السلام برسند، اما ایشان آن روز در خارج از شهر بودند.

نظر به اینکه آن عده از شیعیان ناگزیر به مراجعت بودند، پرسشهای خود را نوشته و به افراد خانواده امام کاظم علیه السلام تحویل دادند تا در سفر بعد، پاسخهای آن را دریافت کنند.

مدتی بعد به هنگام خداحافظی، مشاهده نمودند که یکی از دختران امام کاظم به نام فاطمه معصومه سلام الله علیها
پاسخ پرسشهای آنها را نوشته و آماده کرده است. آنها شادمان شده و آن پاسخها را دریافت کردند و به سوی وطن رهسپار شدند.

در مسیر راه به امام کاظم علیه السلام برخورد نمودند که در حال مراجعت از سفر بودند، و ماجرا را به عرض آن حضرت
رساندند. امام کاظم علیه السلام آن نوشته را از آنها طلبیده و مطالعه کردند و پس از آنکه تمام پاسخهای حضرت معصومه سلام
را درست یافتند، سه بار فرمودند” فَداها اَبْوها ” پدرش به فدایش.

 محمد محمدی اشتهاردی، حضرت معصومه سلام الله علیها فاطمه دوم، ص ۸۳
 

 نظر دهید »

استاد ... اصولا منطق چیست؟!

02 مرداد 1396 توسط سليمي بني

استاد … اصولا منطق چیست؟!
معلم کمی فکر کرد و جواب داد :
گوش کنید ، مثالی می زنم
دو مرد پیش من می آیند ، یکی تمیز و دیگری کثیف من به آن ها پیشنهاد
می کنم حمام کنند .
شما فکر می کنید کدام یک این کار را انجام دهند ؟!

هر دو شاگرد یک زبان جواب دادند : خوب مسلما کثیفه!
معلم گفت : نه ، تمیزه! ، چون او به حمام کردن عادت کرده و کثیفه قدر
آن را نمی داند ،
پس چه کسی حمام می کند؟

حالا پسرها می گویند : تمیزه!
معلم جواب داد : نه ، کثیفه ، چون او به حمام احتیاج دارد!

و باز پرسید : خوب ، پس کدامیک از مهمانان من حمام می کنند؟
یک بار دیگر شاگردها گفتند : کثیفه؟!
معلم دوباره گفت : اما نه ، البته که هر دو ! ، تمیزه به حمام عادت دارد و
کثیفه به حمام احتیاج دارد .
خوب بالاخره کی حمام می گیرد ؟
بچه ها با سر درگمی جواب دادند : هر دو!

معلم بار دیگر توضیح می دهد :
نه ، هیچ کدام! ، چون کثیفه به حمام
عادت ندارد و تمیزه هم نیازی به حمام کردن ندارد!

شاگردان با اعتراض گفتند :
بله درسته ، ولی ما چطور می توانیم تشخیص دهیم ؟ ، هر بار شما یک چیزی را می گویید و هر دفعه هم درست است!

معلم در پاسخ گفت :
خوب پس متوجه شدید ، این یعنی منطق
و از دیدگاه هر کس متفاوت است!

 

 نظر دهید »

بهترین راه برای بیرون کردن حب‌الدنیا از دل چیست؟

02 مرداد 1396 توسط سليمي بني

  بهترین راه برای بیرون کردن حب‌الدنیا از دل چیست؟

 اگر به دنیا علاقه داشته باشی، یک روز شاد هستی، یک روز غمگین! یک روز امیدوار هستی، یک روز مأیوس! اما وقتی حب‌الدنیا را از دلت بیرون کنی از نوسان غم و شادی رها می‌شوی و در مسیر نشاطِ رو به تزاید قرار می‌گیری.

 بهترین راه برای بیرون کردن محبت دنیا از دل «محبت جایگزین» است. این محبت جایگزین باید آن‌قدر قوی و شدید باشد که بتواند حب‌الدنیا را کنار بزند؛ تنها محبت بسیار قوی‌ای که می‌توانیم به‌دست آوریم، محبت به اهل‌بیت(ع) است.

 خیلی از ما «محبتِ کم» به اهل‌بیت(ع) را داریم، ولی آنچه باعث می‌شود حب‌الدنیا از دل‌مان برود، «محبتِ شدید» به اهل‌بیت(ع) است، لذا باید این محبت را در دل‌مان زیاد کنیم.

 هرچقدر غم داریم یعنی حب‌الدنیا داریم و هرچقدر حب‌الدنیا داریم یعنی محبت اهل‌بیت(ع) کم داریم..
 

 نظر دهید »

آموزش پختن شوهر

02 مرداد 1396 توسط سليمي بني

آموزش پختن شوهر: 

-شوهر را در دیگی از محبت و توجه قرار بده (شعله را کم کن)
. - روی آن عشق و مهربانی میریزین (مواظب باشین غرق نشود!) .
- با کمی لبخند طعم دارش کنین (کم باشه تا فکر نکنه خل شدین..!) .
- مواد را با قاشقی از اعصاب فولادین آرام هم بزنین (باید تحمل کنین تا قوام بده!!) .

- با دری از اعتماد آنرا محکم کنین (تا جا بیفتاد) .

- افزودن 5 ادویه را فراموش نکنین: (بحث نکن. دعوا نکن. غر نزن. چشم و هم چشمی نکن. بد فامیلشو نگو!) .
در نهایت اگه دیدی درست نشد، محکم درشو ببند، شعله رو زیاد کن. بذار ته بگیره بسوزه راحت شی از دستش…. والااااا…. صبر و تحمل تا چقدرخانمها

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 58
  • 59
  • 60
  • ...
  • 61
  • ...
  • 62
  • 63
  • 64
  • ...
  • 65
  • ...
  • 66
  • 67
  • 68
  • ...
  • 117
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

اشک های بی صدا

کد شامد:1-1-695173-64-4-1
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • ثواب گریه

Random photo

2981434-2225-l.jpg

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس