اشک های بی صدا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

عجل لولیک الفرج

10 مرداد 1396 توسط سليمي بني

 
 خدایا به فرق شکافته آقام علی(ع)
عجل لولیک الفرج

 خدایا به پهلوی شکسته صاحب عالمین حضرت زهرا (س)
عجل لولیک الفرج

 خدایا به غم دل امام حسن(ع)
عجل لولیک الفرج

 خدایا به سر بریده ارباب عالمین امام حسین(ع)
عجل لولیک الفرج

 خدایا به دستهای بریده آقام اباالفضل(ع)
عجل لولیک الفرج

 خدایا به حق آقا علی اکبر (ع)
عجل لولیک الفرج

 خدایا به حنجر پاره علی اصغر (ع)
عجل لولیک الفرج

 خدایا به قد کشیده شده قاسم ابن الحسن(ع)
عجل لولیک الفرج

 خدایا به دست بریده عبدالله ابن الحسن(ع)
عجل لولیک الفرج

 خدایا به آبله های پاهای رقیه خاتون (س)
عجل لولیک الفرج

 خدایا به اسارت زینب(س)
عجل لولیک الفرج

 خدایا به گریه های زین العابدین(ع)
عجل لولیک الفرج

 خدایا به حق امام محمد باقر (ع)
عجل لولیک الفرج

 خدایا به حق امام جعفر صادق (ع)
عجل لولیک الفرج

 خدایا به غربت امام موسی ابن الجعفر(ع)
عجل لولیک الفرج

 خدایا به حق امام رضا(ع) عجل لولیک الفرج

 خدایا به حق اقا جواد الائمه(ع)
عجل لولیک الفرج

 خدایا به حق امام هادی(ع)
عجل لولیک الفرج

 خدایا به حق امام حسن عسکری(ع)
عجل لولیک الفرج

 خدایا به حق امام زمان عجل لولیک الفرج

 
 

 
 
 

 نظر دهید »

چگونه بدون قلم بدست گرفتن تفسیر المیزان بنویسیم؟

10 مرداد 1396 توسط سليمي بني

فرض کنید دختر یک خانواده ثروتمندی هستید در تبریز.
با یک طلبه ساده ازدواج می‌کنید و به‌خاطر ادامه تحصیل همین طلبه ساده راهی نجف میشوید.
گرما و غربت شهر نجف را در نظر بگیرید، خدا به شما فرزندی میدهد. بعد این فرزند می میرد! بعد دوباره فرزند میدهد، دوباره در همان بچگی می میرد! دوباره فرزند میدهد دوباره…!!
این درحالی ست که فقر گریبانتان را گرفته.
در حدی که یکی یکی، اسباب خانه را می‌فروشید؛ حتی رختخواب… !

همسر  علامه طباطبایی همیشه مرا به فکر می‌برد. علامه درباره ایشان گفته بودن:
«من نوشتن المیزان را مدیون ایشانم»!!
یا:
«اگر صبر حیرت انگیز همسرم نبود من نمی‌توانستم ادامه تحصیل بدم»
صبر حیرت انگیز…
نوشتن المیزان…
علامه نه تعارف داشته و نه اغراق می‌کند.
علامه در جایی فرموده بودن:
«ایشان وقتی در قم رو به حضرت معصومه سلام می‌دادند من جواب خانوم را می‌شنیدم!
و همچین هنگامی که زیارت عاشورا می‌خواندند من جواب سلام امام حسین(ع) را میشنیدم!»

همیشه به جایگاه او حسرت میخورم!
با خودم فکر می‌کنم وقتی که داشته خانه را جارو میزده، یا وقتی برای علامه چایی میریخته، می‌دانسته در آسمان ها انقدر معروف است؟!
می‌دانسته در پرورش یک مرد بزرگ انقدر موثر است؟
کاش کتابی از زندگی نامه‌اش چاپ شده بود.
کاش برای ما کلاس آموزشی میگذاشت…
کلاس اخلاق، اخلاص، کلاس مدیریت زندگی در شرایط بحرانی، کلاس چگونه از همسر خود علامه طباطبایی بسازیم؟!
کلاس چگونه بدون قلم بدست گرفتن تفسیر المیزان بنویسیم؟
کلاس چگونه  مهم باشیم اما  مشهور نه؟
کلاس چگونه توانستم در اهداف والای همسرم او را در بدترین شرایط یاری دهم؟ کلاس…

همه ی این ها چند واحد میشود؟
چقدر واحد پاس نکرده دارم…!

 متن از: هادی حاج زاده…

 


 

 نظر دهید »

‍ گاهی از من و شمای مذهبی تنها یک تیپ باقی میماند

10 مرداد 1396 توسط سليمي بني

‍ گاهی از من و شمای مذهبی تنها یک  تیپ باقی میماند
برای  خانم ها چادرشان
و برای  آقایان فقظ محاسنشان

گاهی من و شمای مذهبی آنقدر درگیر پست هایمان در صفحات مجازی می شویم که از خواندن چند خط قرآن غافل میشویم

آنقدر که  آنلاین بودیم و اولین نفر پست های دیگران را لایک کردیم به فکر  نماز نبودیم

آنقدر درگیر جذب حداکثری شدیم که فراموش کردیم اخلاص،رمز برکت در کارهایمان است

آنقدر که به فکر تعداد  لایک کردن ها بودیم،به فکر رضایت صاحب زمانمان نبودیم

آن چنان حضور در این فضا را برای خود لذت بخش کردیم،که کم کم غافل شدیم از لذت مناجات و سجده ی خالصانه برای  معبودمان

به بهانه ی  مجازی بودن،چه حرف ها که با  نامحرم زدیم که اگر رو در رو بودیم،یک صدم آن را نمی گفتیم

من و شمای مذهبی که با نیت قربة الی الله وارد عرصه شدیم
پس چه شد؟
غفلت
آری،غفلت
نکند همینطور بگذرد و ما آرام آرام به عزای حیای بر باد رفته ی خود بنشینیم؟

البته هنوز هم هستند عاشقان امام زمام عج که آگاهانه وارد این عرصه می شوند
اما من و شمای  مذهبی کجای کاریم؟

 تلنگری برای من
 تلنگری برای بیداری
 حسبی الله

 

 1 نظر

امان از قتلگاه مجازی

10 مرداد 1396 توسط سليمي بني

امان از قتلگاه مجازی


پسرم دوتا  نون برا خونه بگـیر!
  مامان دارم  کار فرهنگی انجام میدم نمیتونم!

_ زهرا راستی چرا حال خواهرت خوب نیست ؟!
پستاش غمناکه!،راستی مادربزرگت بهتره؟؟
  نمیدونم باید بپرسم ؛ راستش مدتیه درگیرِ  جنگ سایبری هستم از حالِ اعضای خونه و فامیل زیاد خبر ندارم!
.
_ علی داداش برا امتحان فردا درس خوندی ؟!
  نه داداش فعلا که مشغول جهاد هستم ؛ بالاخره
 حضرت آقا روما حساب باز کردن دیگه ،
ما افسر جنگِ نرم آقا هستیم نباید کم بذاریم!
.
_ زهرا راستی کتابایی که از نمایشگاه خریدیـم رو‌ خوندی؟!
  نه بابا نشد ؛ تو  اینستا و  تلگرام مطلب میخونم دیگه!
.
_ خانم یه دیقه اون  گوشی رو بذار کنار باهــم صحبت کنیـم …
  عههه عزیزم ما نباید میدون رو خالی کنیم ؛ من باید تو  فضای مجازی فعالیت کنم وظیفمونه!
.
_ علی داداش هفته ی دیگه پایـه ای با بچه ها بریم بیرون!؟
  بابا تو همین گروه تل هستیم دیگه حالشونو میپرسیم ، بریم بیرون فعالیت فرهنگیمون چی میشه ؟؟
.
.
.
فعالیت در فضای مجازی فقط “یکی” از
فرمایشات  حضرت آقا هست!
آقا هزارتا حرف دیگه هـم زدن !
 تحصیل تهذیب  ورزش‌ ؛
خریدکالای ایرانی ؛
استفاده از واژه های فارسی ؛
فرزند آوری ؛تحلیل مسائل سیاسی ؛
مطالعه ؛و و و و …..
ما هزارتا وظیفـه ی دیـگه هم داریم !
 یک بعدی نباشیم…
.
.
 

 
 

 نظر دهید »

خوندنش خالی از لطف نیست

10 مرداد 1396 توسط سليمي بني

 خوندنش خالی از لطف نیست

 زیدان بازیکن وکاپیتان اسبق تیم ملی فرانسه الجزایری الاصل و دین اسلام

 همسر زیدان که باروزنامه پاریس سپورت در مورد شوهرش مصاحبه کرد، چند نکته جالب ذهن همه را به خود مشغول کرد

 وی گفت که وقتی زیدان از او خوشش آمد،به او گفت آیا مسیحی هستی؟در جواب گفتم،بلی

 زیدان با این کلمه چهره اش عوض شد و رفت،مدتی گذشت و از زیدان خبری نشد تا کنجکاو شدم و دنبالش راگرفتم،وقتی منزل شخصیش را در پاریس پیدا کردم،بادیدنم تعجب کرد و من هم علت ناپدید شدنش را پرسیدم

 زیدان گفت می خواستم باهات ازدواج کنم ولی تو مسیحی هستی،ومن مسلمان

 طی چند ملاقات من شیفته دین ورفتار زیدان شدم و تصمیم گرفتم هم مسلمان شوم هم همسر زیدان

 همسر زیدان می گوید زیدان هیچوقت نمازش را قطع نکرد،عصبانی نمی شد

 اما نکته جالب این بود که هروقت حقوق می گرفت یا درآمدی دیگری داشت حسابدارش ده درصد از آنرا کسر می کرد،علت را پرسیدم

 زین الدین گفت،این همان زکات است که برایت توضیح داده بودم،ده درصد درآمدم مستقیم وارد حساب هزار یتیم الجزایری می شود

 همسرش راز حمله باسر زیدان را به بازیکن ایتالیایی در آخرین بازی ملی اش را بر ملا ساخت:

 او گفت،زیدان هیچ وقت عصبانی نمی شد مگر به اسلام توهین شود

 بازیکن ایتالیایی به او گفت مسلمان تروریست زیدان هم کنترلش را از دست داد و با سر به سینه مدافع ایتالیایی ضربه زد

 زیدان در این مورد می گوید،این ضربه شیرین ترین ضربه ای بود که زدم،وپانصدهزار یورو جریمه اش از آن شیرین تر بود وبرای دینم تمام اموال وحتی جانم را می دهم

 روزنامه پاریس سپورت،17ژانویه 2017

 

 

 نظر دهید »

چهار مرتبه ی اخلاص

10 مرداد 1396 توسط سليمي بني

چهار مرتبه ی اخلاص :

اول، تصفيه عمل است- چه عمل قلبى يا قالبى- از شائبه رضاى مخلوق و جلب قلوب آنها…

مرتبه دوم، تصفيه عمل است از حصول مقصودهاى دنيوى و مآرب زائله فانيه، گرچه داعى آن باشد كه خداى تعالى به واسطه اين عمل عنايت كند؛ مثل، خواندن نماز شب براى توسعه روزى‏ …

مرتبه سوّم، تصفيه آن است از رسيدن به جنّات جسمانيّه و حور و قصور و امثال آن‏ …

مرتبه چهارم، آن است كه عمل را تصفيه كند از خوف عقاب و عذابها [ى‏] جسمانى موعود …

امام خمینی ره
آداب_الصلاة ، صفحه 164

 

 

 نظر دهید »

سير و سلوك عرفانی شامل چند سفر است؟

10 مرداد 1396 توسط سليمي بني

  سير و سلوك عرفانی شامل چند سفر است؟

  سلوك عرفانى شامل چهار مرحله است كه از آن به سفرهاى چهارگانه‌ى سلوك تعبير مى‌شود و به ترتيب عبارتند از :

1️.سفر اوّل: سير مِنَ الخَلقِ اِلَى الحَقِّ يا سير اِلَى الله : درنورديدن حجاب‌هاى ظلمانى نفس و حجاب‌هاى نورانى قلب، عقل و روح، كه در نتيجه‌ى آن، ذات سالك در حق فانى مى‌شود. اين مقام ولايت است و در آن، وجود سالك حقّانى شده است. محو و شطح در اين مرحله پديد مى‌آيند.

2️سفر دوم: سير مَعَ الحَقِّ فِى الحَقِّ بِالحَقّ : سير از موقف ذات، در كمالات، كه در پى آن سالك بر همه‌ى اسماء حق جز اسم مستأثر، واقف مى‌شود. در اين مرحله، ذات، صفات و افعال سالك در حق فانى مى‌شود. در اينجا مقام ولايت به كمال خود مى‌رسد و سالك به حق، مى‌بيند، مى‌شنود، مى‌گيرد و مى‌گويد.

3️سفر سوم: سير مِنَ الحَقِّ اِلَى الخَلقِ بِالحَقّ : سير در مراتب افعال و سفر در عوالم جبروت، ملكوت و ناسوت، و مشاهده‌ى اين عوالم به اعيان و لوازمشان. در اين مرحله صحو بعد المحو يا هوشيارى بعد از ناهوشيارى و بقاء بالله حاصل مى‌شود. در اين منزل، سالك از ذات، صفات و افعال حق خبر مى‌دهد.

4️ سفر چهارم: سير مِنَ الخَلقِ فِى الخَلقِ مَعَ الحَقّ : مشاهده‌ى خلايق و آثار و لوازمشان، سود و زيان دنيوى و اخروى آنها، آگاهى از كيفيّت بازگشت ايشان به سوى حق و عوامل، انگيزه‌ها، موانع و عوايق آن.
نبوّت تشريعى، كه خبر دادن از مضارّ، منافع و اسباب سعادت و شقاوت خلايق است، از ثمرات سفر چهارم مى‌باشد.

   مهدی طیّب،  شراب طهور، ص ٤٢ تا ٤٣
 
 

? فايل صوتي: ↙️↙️↙️

 نظر دهید »

ما کسی غیر از طلاب نداریم

08 مرداد 1396 توسط سليمي بني

 ما کسی غیر از طلاب نداریم

▪️در تشرفی که آیت‌الله الهی طباطبائی رحمةالله (برادر علامه طباطبائی) به محضر حضرت بقیةالله (عج) داشتند، حضرت به ایشان فرمودند: اگر مشکل و گرفتاری داشتید خدا را قسم بدهید به ریزه‌خواران سفره ما.
▫️آیت‌الله الهی طباطبائی رحمةالله فرمودند: با وجودی که منظور حضرت را فهمیدم اما می‌خواستم از لسان شریف خودشان بشنوم!
سوال کردم: آقا جان! ریزه خواران سفره شما چه کسانی هستند؟
▪️حضرت فرمودند: همین طلبه‌ها.
سوال کردم: آقا جان! شما از آنها راضی هستید؟ حضرت سکوت کردند و بعد از تاملی فرمودند:
ما کسی را غیر از آنها نداریم!

 

پای درس علما، محمد تقی صرفی پور، ص ۶۵۷.

 
 

 نظر دهید »

آموزش کلاسداری (شروع ها)

08 مرداد 1396 توسط سليمي بني

در این بخش “شـروع ها” در جهت آموزش کلاسداری مطرح می شود.
نمودار مرحله اول:

شروعها

الف ـ شروع با نام خدا

شكلهاى مختلف شروع با نام خدا

ب ـ شروع با پرسشها

نمونه ها

ج ـ شروع با نكات اخلاقى

نمونه ها

د ـ شروع با تشبيهات

نمونه ها

ه ـ شروع با همخوانى سوره

نمونه ها

و ـ شروع با سلام و احوالپرسى

ز ـ شروع با بيان نعمتها و پيام اعضاء

نمونه ها

ح ـ شروع با خواندن شعر

نمونه ها
مرحله اوّل:شـروعها

1. نام خدا

2. پرسشها

3. نكات اخلاقى

4. تشبيهات

5. همخوانى سوره

6. سلام و احوالپرسى

7. بيان نعمتها و پيام اعضاء

8. شعر

نمودار مرحله اول:
شروعها
جز براى برخى مجريان و اجراها كه نيازى به بيان مطالبى به عنوان شروع نيست، اغلب بايد مربى مطالبى را به عنوان شروع و مدخل كلاس بياورد تا كودكان و نوجوانان هم به موضوع، هم به سخنران و هم به اهميت بحث توجه پيدا كنند. شروع از نظر تناسب با گوينده، موضوع، جلسه و مخاطبان بايد تنظيم و اجراء شود. آنچه خوب است در شروعها رعايت شود عبارتند از:

1. متناسب با مقتضاى حال و موقعيت كلاس باشد؛ مثلاً اگر جلسه قرآن است، شروع آن هم يكى از نكات قرآنى باشد.

2. طبيعى و دور از تصنع باشد.

3. در صورتى كه فراگيران از سن كمترى برخوردارند، نكات ارائه شده در شروع كاملاً محسوس و قابل تصور باشد.

4. شروع، طولانى و ملال آور نباشد. به قول امام على عليه السلام «آَفَةُ الْكَلامِ اَلاِْطالَةُ؛ آفت سخن، طولانى كردن آن است.»

5. مرتبط به بحث باشد.

6. در صورتى كه مخاطبان جوانان هستند، آرام، سنگين و باوقار شروع شود و اگر كودكان بودند بسيار شاد و جذاب باشد.

7. در شروعها ضمن خوددارى از دادن وعده هاى غير عملى و لافهاى گزاف، از خودستايى يا اظهار ناتوانى و عجز پرهيز شود.

8. تهيه و تنظيم شروعها كه پنجره اى به روى مباحث اصلى در مرحله دوم به بعد مى باشد، پس ازتكميل مواد اصلى در مرحله دوم انجام شود تا بهتر بتوان مطالب مرتبط به اصل موضوع را در شروع بيان كرد.

اينك به توضيح مختصرى درباره هر يك از شروعها مى پردازيم.

الف ـ شروع با نام خدا
گرچه همه كارها را با نام خدا آغاز مى كنيم و شروع با نام خدا قسيم شروعهاى ديگر نيست، اما به لحاظ وجود تنوع و امكان بيانهاى مختلف در آغاز با نام خدا، آن را به عنوان يكى از شروعها مطرح كرده ايم تا به تناسب جلسه در ابتداى شروعهاى ديگر و يا بدون آنها از آن بهره گرفته شود.

روش ساده و كاملاً سنگين و متين اين است كه برنامه را با «بسم الله الرحمن الرحيم» شروع كرده و بلافاصله وارد اصل موضوع شويم. اين روش در شرايط زير مفيدتر است:

1. ايام سوگوارى يكى از ائمه عليهم السلام باشد.

2. فرصت كافى و به اندازه براى هيچ گونه شروع ديگرى نباشد.

3. مخاطبين ما خواهران يا برادران دبيرستانى باشند.

4. اولين برنامه ما در اين مكان باشد.

5. از فرهنگ، روش و سنتهاى اجتماعى آن محيط اطلاعى نداشته باشيم.

6. در بين نوجوانان و جوانان حضور بزرگسالان در اكثريت باشد.

7. تكرار شيوه ها و روشهاى متنوع، دلزدگى ايجاد كرده باشد.

8. امكان استفاده از تخته يا وايت برد وجود داشته باشد.

9. مدتى است براى كودكان، نوجوانان و جوانان برنامه نداشته ايم و به هر دليل امكان استفاده از هيچ شيوه ديگرى برايمان فراهم نيست.

شكلهاى مختلف شروع با نام خدا
مى توانيم شروع را با يكى از موارد ذيل انجام دهيم:

1. بسم الله الرحمن الرحيم

2. به نام خداوند مهربان، حافظ و دوستدار كودكان

3. به نام خدائى كه هر كجا باشيم با ما است.

4.

به نام آن كه گل را رنگ و بو دادز شبنم لاله ها را آبرو داد
5.

اى نام تو بهترين سرآغازبى نام تو نامه كى كنم باز
6.

به نام آن كه هستى را رقم زدنشان خويش بر لوح و قلم زد
7.

به نام خداوند جان آفرينحكيم سخن در زبان آفرين
8.

به نام آن كه باشد مهربانتربراى ما ز بابا و ز مادر
ب ـ شروع با پرسشها
يكى از بهترين روشها براى استفاده به موقع از توان فكرى و اندوخته هاى علمى، استفاده از شيوه سؤال و جواب است. هرگاه بر جمعى وارد شديد و به هر علتى ترتيب اندوخته هاى شما به هم خورده بود، بهترين شيوه براى شروع، استفاده از پرسشها است. سؤالها بايد به گونه اى باشد كه اگر به شما جواب هم ندادند خود سؤال بار تربيتى يا علمى داشته و بدون پيام نباشد. اين شيوه جهت شروع غالبا در صورتى مفيد است كه:

1. موضوع جلسه پرسش و پاسخ باشد.

2. مخاطبين ما جوانان دبيرستانى يا دانشگاهى باشند.

3. با اين شروع بخواهيم حدود سطح معلومات و دانش آنها را در موضوع مورد سؤال مشخص كنيم.

4. توان جواب گويى به سؤالاتى كه احيانا همراه با بعضى از جوابها مطرح مى شود، براى مربى وجود داشته باشد.

5. امكان كنترل جلسه بعد از طرح سؤال براى مربى وجود داشته باشد.

6. اگر هيچ كدام از مخاطبين جواب ندادند، براى مربى استعداد ادامه برنامه اى جذّاب وجود داشته باشد.

7. اطلاع كافى درمورد مطرح نبودن چنين سؤالى در اين مكان وجود داشته باشد. (در غير اين صورت تا سؤال كرديم فورا يكى جواب مى دهد. اشكال كار اين جاست كه به جاى اين كه مخاطبين در پايان جلسه به ما بگويند: «احسنت»، ما ناچاريم همان اول برنامه به مخاطب بگوييم: «احسنت» و اين يعنى يك شروع ناموفق.)

8. اگر مخاطبين ما عده اى خواهر و بقيه برادران بودند، از اين شيوه براى شروع جدا خوددارى كنيم.

نمونه ها
1. اگر در موقعيت گناه قرار گرفتيد چگونه خود را راضى مى كنيد كه گناه نكنيد؟

2. در ساعت دقت كنيد. از حركت عقربه هاى آن، چه نتيجه اى مى گيريد؟

3. اگر روز قيامت يكى از شهدا از ما سؤال كند كه تو براى برقرار ماندن دين خدا چه كردى، چه جواب مى دهيم؟

4. اگر شخصى را مى شناسيد كه به وسيله دوستان و اشخاص ناباب منحرف شده است چه مى كنيد؟

5. اگر كسى پشت سر شما يا در حضورتان از شما بد بگويد چه مى كنيد؟

6. اگر قرار باشد ويژگيهاى شخصيتى خود را بيان كنيد چه مى نويسيد؟

7. اگر براى اولين بار جلوى دوربين صدا و سيما قرار بگيريد چه پيامى براى مردم داريد؟

8. اگر شما يك نويسنده بوديد، اولين كتابى كه مى نوشتيد در چه زمينه اى بود؟

9. در برابر عمل ناشايست يك انسان نادان چگونه بايد عمل كرد؟

10. اگر دوست شما خطايى انجام دهد، شما چگونه او را از اشتباهش آگاه مى كنيد؟

11. آنگاه كه به زمان جنگ با دشمن مى انديشيد، عامل اصلى پيروزى مردم را در چه مى بينيد؟

12. اگر در بين گروهى قرار گرفتيد كه هيچ كدام به مسائل دينى اهميت نمى دهند چه مى كنيد؟

13. اگر يك دعاى مستجاب داشته باشيد از خدا چه مى خواهيد؟

14. اگر تنهاى تنها در يك بيابان قرار بگيريد چه مى كنيد؟

15. هدف شما در زندگى چيست و نوع برنامه ريزى شما چگونه است؟

ج ـ شروع با نكات اخلاقى
بيان نكات زيبا و دلنشين اخلاقى در كلاسها و مجالسى كه حضور كودكان و نوجوانان در اقليّت بوده و حضور بزرگسالان در اكثريت است، بهترين شروع براى جمع بين اين دو گروه است، به طورى كه كودكان و نوجوانان مى فهمند و جوانان و بزرگسالان مى پسندند.

در اين قسمت با بيان يك نكته اخلاقى كلاس را شروع مى كنيم. اين نوع شروع در موارد زير مفيدتر است:

1. فرصت خيلى كم بوده و مى خواهيم نتيجه فورى بگيريم.

2. پيشنهاد نموده اند كه قبل از برنامه تخصصى يا بيان نكات سنگين علمى، يك نكته بيان شود تا همه استفاده کنند .

3. وقت و فرصت هست ولى هوا مناسب نيست؛ زياد سرد است يا زياد گرم.

4. دانش آموزان در موقعيّتى نيستند كه بيشتر از پنج دقيقه توان گوش دادن به برنامه ما را داشته باشند. مثلاً در برنامه صبحگاهى روى پا ايستاده اند و يا خود را براى امر مهمترى آماده كرده و حوصله سخن شنيدن ندارند مثل اين كه لحظاتى ديگر امتحان داشته، يا برنامه دعا يا تلاوت قرآن دارند.

5. هر لحظه احتمال دهيم كه اين فرصت از دست ما گرفته شود؛ مثل اين كه همگى منتظر اتوبوس در اردو هستيم و نهايتا گفته مى شود كه براى رفع خستگى يك نكته بفرمائيد.

6. بنا باشد در كلاس ما نكات اعتقادى و اخلاقى يا سيره عملى ائمه عليهم السلام تدريس شود.

نمونه ها
1. ابن عباس نقل مى كند كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله سوار بر مركبى از راه مى گذشت، مرا كه كودك بودم ديد، به اطرافيان فرمود: «اين غلام را همرديف من سوار كنيد.» وقتى سوار شدم پيامبر صلى الله عليه و آله در حالى كه دست خود را به پشت من گذاشته بود فرمود: « يا غُلام خـَفِ اللّهَ يَكْفيكَ »؛

پسركم از خدا بترس [كه ترس از خدا] تو را كافى است.»

2. براى اين كه اگر در موقعيت گناه قرار گرفتيم بتوانيم خود را حفظ كنيم، شناخت دو عامل كافى است:

عامل اول ـ شناخت گناه: گناه تير زهرآلود شيطان است. در روايت داريم كه: «اَلنَّظَرُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ مِنْ سِهامِ اِبْليس» ؛ نگاه [آلوده] تيرى زهرآگين از تيرهاى شيطان است.» آيا هيچ انسان عاقلى خود را در معرض تيرهاى زهرآلود و كشنده قرار مى دهد؟

عامل دوم ـ شناخت خدا: خداوند را اين گونه بشناسيم كه « هُوَ مَعَكُمْ اَيْنَما كُنْتُمْ»؛ «هر كجا باشيد خدا با شماست.»، « اِنَّ اللّهَ مَعَنا» ؛ «خدا با ما است.»، « اِنَّ اللّهَ مَعَكُمْ»؛ «خدا با شماست.»، « اَلَمْ يَعْلَمْ بِاَنَّ اللّهَ يَرى» ؛ «آيا نمى داند كه خداوند مى بيند؟»

وقتى دعوت حضرت نوح عليه السلام از طرف مردم پذيرفته نشد و اراده خداوند بر اين تعلق گرفت كه قوم نوح را عذاب كند، به او فرمود: « وَاصْنَعِ الْفُلْكَ بِاَعْيُنِنا» ؛ «[اى نوح!] در مقابل ديدگان ما كشتى بساز.»يعنى اگر مردم تو را به خاطر ساختن كشتى مسخره مى كنند غصّه نخور؛ چون در مقابل ديدگان علم ما كار مى كنى و ما تو را مى بينيم.

3. به امام صادق عليه السلام خبر دادند، كه فلانى به شما فحش داده است. امام برخواسته، وضو گرفتند، دو ركعت نماز خواندند و فرمودند: خدايا من از او گذشتم. تو رحيم تر هستى، تو هم از او بگذر.

امام صادق عليه السلام در مسجد الحرام در حال طواف كعبه بودند. يكى از حاجيها عباى امام صادق عليه السلام را محكم گرفت و گفت: كيسه پول من گم شده و 1000 دينار در آن پول بوده و شما برداشته اى. هر چه امام با او صحبت كرد كه: شايد كسى ديگر برداشته، شايد در خانه جاگذاشته اى و شايد اشتباه مى كنى، فايده اى نداشت. حضرت فرمودند: حالا كه فكر مى كنى من برداشته ام، دنبال من بيا. او را به منزل برد و در يك كيسه 1000 دينار گذاشت و به او تحويل داد. آن شخص همين كه وارد منزل خود شد، كيسه پولش را در خانه يافت. فورا خدمت امام صادق عليه السلام آمد، عذرخواهى كرد، كيسه پول را پس داد و گفت: من اشتباه كرده ام. حضرت خطاب به او فرمودند: «ما اهل بيت اگر چيزى را به كسى داديم ديگر از او پس نمى گيريم.»

د ـ شروع با تشبيهات
يكى از ظريف ترين و در عين حال اثر گذارترين شروعها، استفاده از تشبيهات است. به تجربه ثابت شده است كه القاء غير مستقيم بهتر و زودتر اثر مى گذارد. اين هنر سابقه طولانى دارد و در طول تاريخ، اهل ذوق و هنر از اين روش براى بيان بهتر مطالب استفاده كرده اند.

اگر چيزى براى كسى ارزش شد ـ اگر چه خلاف ارزش باشد ـ به راحتى نمى شود او را وادار كرد تا دست از ارزشهايش بردارد. در اين شيوه خوب و بد، و ارزش و ضدارزش توسط مربى كنار هم گذارده مى شود و حق انتخاب و قضاوت به عهده خود مخاطب است؛ نه اين كه مربى حكم كند كه اين كار را به عنوان يك ارزش بپذير و يا به عنوان ضد ارزش ترك كن.

در القاء غير مستقيم آنچه كمك زيادى به مربيان عزيز مى كند تشبيهات است. اين شيوه جهت شروع غالبا در صورتى مفيد است كه:

1. مربى با تمرينات و مطالعه تمثيلات توان بكارگيرى به موقع تشبيهات را در خود ايجاد كرده باشد.

2. كاملاً موضوع درس با شروع آن مشابهت و مناسبت داشته باشد.

3. مربى اطلاعات كافى و فراوانى نداشته و در القاء مطالب علمى، خود را ضعيف بداند.

4. مخاطبين افرادى باشند كه به هر دليل از مذهب و دليلهاى

قرآنى و روائى فاصله گرفته و با اصول اعتقادى خود ميانه خوبى نداشته باشند.

5. الگوهاى مخاطبين و فضاى كلاس متمايل به الگوهاى غير سنتى و علاقمند به الگوهاى غربى شده باشد.

6. متربيان ما غير كودكان باشند و موضوع مورد تشبيه و درس، از مسائل و مشكلات روز و فعلى آنها باشد.

نمونه ها
1. حجاب، حافظ ارزشها

براى القاء اين مطلب كه «حجاب حافظ ارزشهاست.» از اين تشبيه ها مى توان استفاده كرد:

الف) تا زمانى كه سر شيشه عطر بسته است عطر داخل آن هم محفوظ خواهد بود، ولى به محض اين كه چند ساعتى سرشيشه عطر برداشته شود عطر داخل آن مى پرد و تنها شيشه خالى بدون عطر مى ماند كه كسى بدان ميلى ندارد. حجاب همانند سر شيشه عطر است كه بوى خوش و زيبايى و حلاوت و طراوت خواهرها را حفظ مى كند و با برداشتن حجاب، آن زيبايى و حلاوت از بين مى رود. رمز زيبايى خواهران مسلمان هم همين حجاب است. ([1])

ب) هر چه ارزشش بيشتر باشد در نگهدارى و حفظ آن بيشتر دقت مى شود. شلغم را كه ارزش ندارد روى گارى مى فروشند و قيمت آن دو تا ده تومان است، اما طلا را چون ارزش دارد در حجاب

و پوشش و جعبه قرار مى دهند.

2. حجاب ، عامل آسودگى

براى تبيين اين نكته كه حجاب عامل آسودگى و راحتى است نه موجب مشقت، مى توان از تشبيه زير استفاده كرد:

چرا به دور خانه هايتان ديوار مى كشيد؟ اگر دربهاى خانه تان چوبى باشد چرا آنها را آهنى مى كنيد و اگر ديوارها كوتاه باشد چرا بلند مى كنيد؟ آيا اين همه براى راحتى شماست يا براى ناراحتى؟ حجاب همچون ديوار خانه و مانند درب آهنين است. حال اگر ديوار خانه هايتان بلند بود و كوتاه كرديد، يا درب، بسته بود و باز كرديد، آيا اين موجب راحتى، آرامش و آسايش شما خواهد بود يا موجب ناآرامى؟ همان طور كه دربها، ديوارها و … براى راحتى اهل خانه ها است، حجاب هم براى راحتى و آسودگى بانوان است. اگر اسلام براى زن حجاب آورده براى راحتى و آسودگى او است، نه براى مشقت او. مشقت در بى حجابى و بد حجابى است.

3. انسان و انتخاب راه

براى تبيين اختيار انسان در انتخاب آگاهانه راه سعادت يا شقاوت، مى توان از تشبيه زير استفاده كرد:

مواد اوليه آفتابه هاى پلاستيكى و مواد اوليه گُل هاى پلاستيكى هر دو يكى است. اين مواد را در اختيار دو نفر مى گذاريد. يكى با آنها گُل مى سازد. جايش كجاست؟ بهترين جاى مجلس و منزل. و يكى با آنها آفتابه درست مى كند. جايش كجاست؟ بدترين جاى منزل. انسانها مواد اوليه وجودشان يكى است. يكى در اين دنيا از مواد اوليه وجود خودش گل مى سازد و امام خمينى قدس سره مى شود. يكى ديگر از همين مواد اوليه صدام مى سازد. قرآن كريم مى فرمايد: انسان در انتخاب راه آزاد است. « اِنّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ اِمّا شاكِرا وَ اِمّا كَفُورا» . اما اين را هم بايد بدانيم كه از وجود خودمان هر آنچه ساختيم، با دست خودمان جايگاه خود را در اين دنيا و آخرت انتخاب كرده ايم.

ه ـ شروع با همخوانى سوره
بهترين وسيله براى ايجاد آرامش روحى در كودكان و نوجوانان همخوانى آيه يا سوره اى كوتاه از قرآن كريم با صداى بلند است. بلند خواندن باعث صفاى دل و زدوده شدن ناراحتيها مى شود. از پيامبر بزرگ اسلام صلى الله عليه و آله سؤال كردند: يا رسول اللّه! چرا بهتر است صلوات را بلند بفرستيم؟ حضرت فرمودند: هر گاه دسته اى از مسلمانان شعار و جمله اى را با هم با صداى بلند ادا كنند، در آن لحظه از توجه به خود خارج شده، و اگر ناراحتى يا كدورت و حسادتى از يكديگر داشته باشند، در آن لحظه فراموش مى كنند و هر چه صداى اين شعار بلندتر باشد، صفا و محبت و وحدت در دلها بيشتر مى شود.

روش شروع با همخوانى آيه يا سوره اى كوتاه از قرآن در هر حال خوب است، ولى در موارد زير مفيدتر است:

1. كلاس حالت آشفته اى دارد و قبل از شروع برنامه، سر و صدا زياد است و حاضران صحبت مى كنند.

2. موضوع كلاس جنبه قرآنى دارد. (مانند: قرائت، تجويد، توضيح و تفسير يا علوم و معارف قرآنى)

3. اجراء كلاس در مسجد يا محل مقدس ديگرى است.

4. كلاس يا اجراى ما با صبحگاه همراه است.

5. خود مجرى و مربى از صوتى دلنشين برخوردار است. در اين صورت بهتر است مربى به صورت تكخوان بخواند و شاگردان تكرار كنند؟

6. كلاس براى خواهران است و عنايت دارند كه با قرآن شروع شود.

نمونه ها
1. بعد از خواندن سوره والعصر، فرمول آن را در يك جمله كوتاه روى تخته مى نويسيم و يا شفاها بيان مى كنيم. فرمول سوره والعصر چنين است:

ايمان + عمل صالح + سفارش به حق + سفارش و توصيه به صبر = سعادت

2. با ضبط صوت و نوار سه بار تكرار، سوره اى كوتاه را به صورت ترتيل با هم بخوانند و مربى نكته ها و پيامهاى آن را بيان كند.

و ـ شروع با سلام و احوالپرسى
يكى از مؤثرترين و در دسترس ترين ابزارهاى ارتباط با قشر كودك، نوجوان و جوان، روش احوالپرسى فردى يا گروهى است. اگر اين شيوه به صورت مطلوب اجرا شود از كارائى بالايى برخوردار است و بهترين روش براى شروع و خوش درخشيدن مربى در ذهن كودكان و نوجوانان مى باشد.

انواع و اقسام احوالپرسى و سلام بستگى به روحيات مختلف و متفاوت مربيان (روحانى يا غير روحانى، خواهر يا برادر) دارد كه هر كس با هنر ذاتى كه خداوند در وجود او به وديعه گذاشته است، از اين روش شروع استفاده مى كند.

اين نوع شروع در صورتى مفيد است كه:

1. اولين كلاس يا جلسه مربى در اين مكان و با اين گروه باشد.

2. مدتى از جلسات قبل گذشته باشد.

3. از مربى خواسته باشند خود را معرفى كند و كمى درباره روحيات و روش كارى خود توضيح دهد.

4. سن مخاطبين كم بوده و در بين آنها حضور بزرگسالان در اقليت باشد. در غير اين صورت بعد از كسب اجازه از بزرگترها، با كودكان احوالپرسى مى كنيم.

ز ـ شروع با بيان نعمتها و پيام اعضاء
در اين نوع از شروع، كلاس را با بيان نعمتهاى «محسوس» و قابل دسترس و ديد شروع مى كنيم. اين روش غالبا در صورتى مفيد است كه:

1. سن مخاطبين كم و تعداد آنها خيلى زياد باشد.

2. تخته و ساير ابزارهاى كمك آموزشى وجود نداشته باشد.

3. فضاى اجراى برنامه باز باشد.

4. توان استفاده از آنچه به عنوان نعمت در دسترس مربى است، وجود داشته باشد مثل گلدان، هوا، آب، نور و…

5. امكان بردن يكى از نعمتهاى الهى به سر كلاس و صحبت كردن

در مورد آن وجود داشته باشد.

6. امكان ديدن و رسيدن صدا به همه وجود داشته باشد.

7. موضوع كلاس بيان حقوق اعضاء و پيام اعضاء بدن باشد. (آنگونه كه امام سجاد عليه السلام در رساله حقوق فرموده اند؛ مانند: حقوق قلب، چشم، دست و… .)

نمونه ها
1. نعمت چشم

اگر ساختمانى را فرض كنيم كه تمامى شخصيتهاى سياسى دنيا در آن جمع شده اند، جهت محافظت از آنها در قسمتهاى مختلف اين ساختمان، اعم از داخل سالنهاى ساختمان، درب ورودى ساختمان، پشت پنجره ها و دربهاى روى پشت بام، محافظ مى گذارند و آسمان منطقه اى كه اين ساختمان در آن واقع شده توسط هواپيما محافظت مى شود. چرا؟ چون اين افراد بزرگترين شخصيتهاى كشورهاى جهان بوده و آدمهاى مهمى هستند.

چشم انسان هم مهم است، از اين رو خداوند براى آن محافظهاى متعددى قرار داده است.

الف: محافظ داخل ساختمان چشم؛ «اشك»، كه توسط لوله فاضلابى دائما اشك چشم در حال عوض شدن است.

ب: محافظ درب چشم؛ «مژه ها»، كه چشم را از گرد و غبار محافظت مى كنند.

ج: محافظ پشت درب چشم؛ «پلكها»، كه چشم را از گرما و سرما محافظت مى كنند.

د: محافظ روى پشت بام ساختمان چشم؛ «ابروها»، كه عرقهاى پيشانى را به دو طرف صورت هدايت مى كنند.

ه: «خطوط پيشانى»، كه محافظان آسمان چشم مى باشند و از داخل شدن عرقهاى سر ـ كه سموم دفع شده بدن هستند ـ به داخل چشم جلوگيرى مى كنند.

به اين نكته توجه كنيد: اگر وارد خانه خود شديد و مشاهده نموديد كه بسته اى كادو شده و روى آن نوشته شده: «تقديم به شما.» اولين سؤالى كه به ذهن مى آيد چيست؟ چرا؟

لحظه اى همگى چشمهاى خود را ببنديد، اين چشمان بسته شما هديه اى كادو شده از طرف خداوند است. حالا اين كادو را باز كنيد. به نظر شما ارزش آن چقدر است؟ به بزرگى همه دنيا. چرا؟ چون همه دنيا را با آن مى بينيم.

به نظر شما ما در برابر خدايى كه چنين نعمتى را به ما هديه كرده چه وظيفه اى داريم؟

امام سجاد عليه السلام در رساله حقوق خود مى فرمايد:

«حق چشم تو اين است كه از هر آنچه بر تو روا نيست ديده فرو بندى و آن را در مقامى پست فرو نيفكنى جز در آن هنگام كه بتوانى از چيزى عبرت اندوزى يا دانش كسب كنى. به درستى كه چشم دريچه عبرت آموزى است.»

2. نعمت دهان و زبان

آيا مى دانيد اگر دهان نداشتيم چه مى كرديم؟ چگونه با هم صحبت مى كرديم؟ يك دقيقه با دهان بسته زندگى كنيد. حالا اگر زبان نداشتيم چه مى كرديم؟ مزه غذاها و ميوه ها را چگونه مى چشيديم؟ دستگاه خلقت آن را در نظر بگيريد. چگونه زير دندان له نمى شود؟ تنها عضوى است كه كمتر دچار درد و بيمارى مى شود. ما در برابر اين نعمت بزرگ الهى چه وظيفه اى داريم؟

3. نعمت بدن

هر آنچه در اداره يك كشور وجود دارد، در كشور پهناور بدن ما نيز موجود است.

مغز انسان اداره اطلاعات، چشم و زبان اداره صدا و سيما، دستها و بازوان اداره كار و امور اجتماعى، شكم اداره بسيج اقتصادى، پاها اداره راه و ترابرى و انگشت شصت اداره آموزش و پرورش بدن است.

راستى مى دانيد كه اگر همه انسانها اين نعمت انگشت شصت را نداشتند نصف كارهايشان را به سختى انجام مى دادند و نيمى از كارها تعطيل مى شد؟ اگر انگشت شصت نبود، بندكفش را به راحتى بازو بسته نمى كرديم، چوب كبريت را نمى توانستيم بگيريم، جعبه كبريت به راحتى در دست ما نگه داشته نمى شد و استفاده از قلم و گچ برايمان مشكل بود. حالا شما بفرماييد ما در برابر اين نعمت بزرگ چه وظيفه اى داريم؟

ح ـ شروع با خواندن شعر
مربيان محترم براى تكميل موفقيت در راه رسيدن به هدف اصلى خود كه قرب الهى، رشد و كمال معنوى و جذب نونهالان و كودكان و نوجوانان مسلمان به اسلام و معارف اسلامى است، نياز به ابزارهاى جذاب، گيرا و مناسب با فضاى كودكان، نوجوانان و جوانان دارند.

شعر و سرود ـ كه وسيله است نه هدف ـ يكى از عوامل و روشهاى مؤثر در نشر معارف الهى و تعليم و تربيت مى باشد. دلنشينى كلام در شعر و جاذبه شگفت انگيز آن، دل و جان كودكان و نوجوانان را تسخير مى كند. در استفاده از شعر براى شروع حتما بايد براى هر قطعه شعرى كه خوانده مى شود سؤالى را قبل از آن طرح نمود تا بعد از قرائت شعر، مخاطبان به آن سؤال پاسخ دهند.

خواندن شعر در شروعها در صورتى مفيدتر است كه:

1. در همان لحظه اول احساس شود كه شاگردان خسته هستند. در اين صورت براى رفع خستگى آنها از شعر استفاده مى شود.

2. ساعت آخر يا بعد از دو يا سه كلاس مختلف، مخاطبين يك ساعت در اختيار ما هستند.

3. مى خواهيم هوش و استعداد مخاطبان را بسنجيم نه معلومات آنها را. (ميزان معلومات را مى توان با شروع از طريق پرسشها سنجيد.)

4. از برنامه هاى روحانى يا مربى قرآن و معارف يك حالت خشكى و بى روحى در ذهن مخاطبان نقش بسته باشد. (اين اطلاعات را از مربيان آنها قبل از شروع كلاس به دست مى آوريم.)

نمونه ها
1. اين سؤال قبل از خواندن شعر چند بار تكرار مى شود: «در اين شعر چند بار اسم گل و غنچه آمده است؟

اين سؤال هوشى است و مراد ما اسم گل و غنچه است كه يك «گل ياس» و يك «غنچه» آمده است و حال آن كه اكثر آنها فكر مى كنند ما

كلمه گل را مى گوييم. لذا ممكن است تا 26 گل هم بگويند. اين نمونه شعرها براى نوجوانان و جوانان در سن راهنمايى و دبيرستان خوب است و جواب صحيح يك گل و يك غنچه مى باشد.

گل زهرائى

گل احمد گل خوشبوى زهراستبه چشم دل فقط اين غنچه زيباست
همه گويند اين گل همچو ياس استدلم گويد كه حرفى بى اساس است
گل زهرا گل تنهاى تنهاستگل زهرا ز عالمهاى بالاست
گل زهرا گل كوثر نشان استگل زهرا گل هفت آسمان است
گل زهرا نشان از طور داردبه سينه عالمى از نور دارد
گل زهرا گل الله سرشت استگل زهرا گل باغ بهشت است
گل زهرا گل سوز و گداز استگل زهرا گل عطر نماز است
گل زهرا ندا داده كمالشدلا بنگر همه محو جمالش
گل زهرا گل ايثار و جود استگل زهرا گل صورت كبود است
گل زهرا گل زرد است و نيلىنشان دارد ز شلاق و ز سيلى
بسوزم از برايت اى گل زردكه زينب مانده بود و گريه مى كرد
در صورتى كه اين شعر را قبلاً خوانده باشيد و مخاطبان جواب را بدانند، مى توانيد بيت زير را به اول آن اضافه كنيد كه در اين صورت جواب سؤال شما، 102 غنچه و يك گل ياس مى شود.

گل به گل چينم و تعريف كنم كوى تو راصد و يك غنچه بچينم ندهد بوى تو را
2. قبل از خواندن شعر سؤال شود: «چند اصطلاح ورزشى در شعرى كه خواهيم خواند به كار برده شده است؟» يا بعد از خواندن شعر سؤال مى كنيم: «چند بار كلمه توپ در شعر آمده بود؟»

اين شعر ويژه نوجوانان دوره ابتدايى و راهنمايى و به خصوص پسرها است.

خواهى نخورى ز «تيم» ابليس شكستبايد به «دفاع» از دل و ديده نشست
چون «شوت» شود به سوى دل «توپ» گناهدروازه» دل به روى آن بايد بست
بر دامن گل دست توسّل نزديماز حرف به «ميدان» عمل «پُل» نزديم
افسوس كه فرصت به تماشا بگذشتصد «گيم» تمام گشت ما «گُل» نزديم
بگذشت زمان و دست به كارى نزديمبر گردن لحظه ها مهارى نزديم
صد «توپ» زدى تمام را كردى «اُوْتْ »صد «پاس» گرفته «آبشارى» نزديم

[1] كتاب تمثيلات، ج 1، ص 22

منبع: سایت مبلغان همراه

 نظر دهید »

مراقبه ی عبادی روز یکشنبه ی ماه ذی القعده(جا نمونید)

08 مرداد 1396 توسط سليمي بني

  مراقبه ی عبادی روز یکشنبه ی ماه ذی القعده

روز یکشنبه‌ی ماه ذی‌القعده بود که پیغمبر اکرم (ص) به ميان اصحاب تشریف آوردند و فرمودند:

 چه کسی در بین شما تصمیم دارد توبه‌ی راستینی کند؟

اصحاب عرض کردند: یا رسول الله! همه‌ی ما دوست داریم توبه کنیم.

حضرت فرمودند: پس اگر چنین تصمیمی دارید؛ غسل کنید.(یکی از غسل‌های مستحبّ، غسل توبه است؛ مثل غسل واجب به‌جا آورده می‌شود؛ منتها با نیّت غسل توبه)؛ بعد از غسل وضو هم بگیرید؛

  و بعد از وضو، چهار رکعت نماز به‌جا آورید؛ در هر رکعت آن، بعد از سوره‌ی حمد،

  سه بار سوره‌ي توحيد،
  یک بار سوره‌ی فلق
 و یک‌بار هم سوره‌ی ناس را بخوانید.

بعد از این‌که نماز تمام شد و سلام دادید؛ (احتیاطاً «اللهُ أکْبَر»های پس از سلام را هم نگویید. چون در روایت است که بعد از نماز «ثُمَ‏ اسْتَغْفِروا» سپس استغفار کنید)

 هفتاد بار «أسْتَغْفِرُ اللهَ رَبِّي‏ وَ أتوبُ‏ إلَيْهِ» بگویید.

بعد از هفتاد بار «أسْتَغْفِرُ اللهَ رَبِّي‏ وَ أتوبُ‏ إلَيْهِ» گفتن، می‌گوید:

  «لا حَوْلَ‏ وَ لا قُوَّةَ إلاّ بِاللهِ‏ الْعَلِيِّ‏ الْعَظِيمِ‏؛ يا عَزيزُ يا غَفّارُ اغْفِرْ لِي‏ ذُنوبِي‏ وَ ذُنوبَ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ فَإنَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنوبَ إلاّ أنْتَ»

یعنی قدرت و توانی جز از جانب و به عطای خداوند صاحب شکوه و بزرگواری نیست. ای خدای عزیز و مُقتَدِر! ای خدای غَفّار و بخشنده! گناهان من و گناهان همه‌ی مردان و زنان مؤمن را ببخش؛ چرا که غیر از تو بخشنده‌ی گناهی وجود ندارد.

 

 انسان می‌تواند همه‌ی غفلت‌ها، خطاها، لغزش‌ها، معصیت‌ها، آلودگی‌ها، بدی‌ها، گناهان و زشتی‌های خود را در این هفتاد مرتبه اِستِغفار، یک دور مرور کرده و از خداوند، از آنها طلب مغفرت کند.

به عنوان نمونه، اعضای ظاهری‌اش را در نظر بگیرد؛

  خدایا گناهانی که با چشمم کردم، «أسْتَغْفِرُ اللهَ رَبِّي‏ وَ أتوبُ‏ إلَيْهِ»؛

 گناهانی را با گوشم کردم؛ چیزهایی را که حرام بود، شنیدم؛ «أسْتَغْفِرُ اللهَ رَبِّي‏ وَ أتوبُ‏ إلَيْهِ»؛

 با زبانم آنچه نباید می‌گفتم، گفتم؛ و آنچه باید می‌گفتم، سکوت کردم و نگفتم؛ «أسْتَغْفِرُ اللهَ رَبِّي‏ وَ أتوبُ‏ إلَيْهِ»؛

  از گناهانی که با دست‌ها، با پاها، …، با یک‌یک اعضای ظاهری‌اش مرتکب شده است، استغفار کند.

  گناهانی را که با فکرم مرتکب شدم؛ افکار آلوده‌ای که نباید به ذهن راه می‌دادم و فکرم را به آنها مشغول می‌کردم؛ گناهانی که با دلم مرتکب شدم، چیزهایی که دل به آنها سپردم، و نباید می‌سپردم؛ و …، از همه‌ي اينها استغفار کند.

  واجباتی که ترک کردم؛ حرام‌هایی که مرتکب شدم؛ مستحبّاتی که از دست دادم؛ مکروهاتی که به آنها آلوده شدم؛ مباحاتی که بیش از حدّ ضرورت و نیاز، در اشتغال به آنها عمرم را تباه کردم؛ لقمه‌های شُبهه‌ناک یا خدای ناکرده حرامی که خوردم؛ جُرعه‌های حرام و شُبهه‌ناکی که نوشیدم؛ آنچه که لمس کردم و نباید می‌کردم؛ آنچه که بوییدم و نباید می‌بوییدم؛ … . هر چه کارهایش را مرور کند، یکی یکی به یادش می‌آید و به این نحو می‌تواند فهرستی از همه‌ی معصیت‌ها و گناهانش درست کند.

 خدایا قُصور و تَقصیرهایی که نسبت به خود تو کردم؛ «أسْتَغْفِرُ اللهَ رَبِّي‏ وَ أتوبُ‏ إلَيْهِ»؛

  قصور و تَقصیرهایی که نسبت به پیامبرت، نسبت به امیرالمؤمنین، نسبت فاطمه‌ی زهرا، نسبت به امام مجتبیٰ، نسبت به أباعبدالله، به همین نحو تا به امام زمان، صلواتُ‌الله‌وسَلامُهُ‌علیهم‌أجمعین، مرتکب شدم، یکی یکی استغفار کند.

  بدی‌هایی که به پدر، مادر، همسر، فرزندان، بستگان، آشنایان و همسایه‌هایم، به هر مؤمن و مؤمنه و به هر بشری، ولو مؤمن و مؤمنه نبود؛ کردم. قصور و تقصیرهایی که نسبت به ملائکه، جن‌ها، حیوانات و گیاهان كردم. همه‌ی اینها گناه است. یکی یکی از اینها استغفار کند.

  قصور و تَقصیرهایی که نسبت به اساتید و ذَوِی الحُقوق معنوی‌ام کردم؛ نسبت به کسانی که در کسب معرفت و علم، همراه من بودند، هم‌کلاسی‌هایم، هم‌شاگردی‌هایم، هم‌ردیف‌هایم، نسبت به کسانی که شاگردم بودند؛ قُصور و تَقصیرهایی که نسبت به رُؤَسا، همکاران و کارکنان زیردستم کردم؛ فهرستی از گناهان و خطایا به این شکل تهیّه می‌شود که اگر به همین نحو ادامه دهیم، هفتاد تا می‌شود؛ بابت هر یک از اینها استغفار کند.

 توصیه ی بعضی از بزرگان اهل سلوک در مورد طرز خواندن نماز یکشنبه ی ماه ذی القعده

درباره‌ي طرز خواندن این چهار رکعت نماز هم دو نظر وجود دارد.

 مشهور اين است كه دو نماز دو رکعتی می‌خوانید که هر رکعت آن متشکّل از یک‌بار سوره‌ی حمد و سه‌بار «قُلْ‏ هُوَ اللهُ‏ أحَدٌ»، و یک سوره‌ی فَلَق و یک سوره‌ی ناس است؛ بعد از سلام دو رکعت اوّل، بلافاصله بلند می‌شوید و تکبیرةالاحرام رکعت دوم را می‌گویید.

  شیوه‌ی دومی که بعضی از بزرگان اهل سلوک، به آن توصیه کرده‌اند؛ اين است که چهار رکعت پیوسته‌ خوانده شود؛ بعد از رکعت دوم تشهّد هم خوانده نمی‌شود و فقط در رکعت چهارم، تشهّد می‌گویید و سلام می‌دهید. یعنی چهار رکعت پی‌درپی، که در هر رکعت، یک‌بار سوره‌ی حمد، سه بار سوره‌ي توحيد و يك بار سوره‌ی فَلَق و ناس را مي‌خوانيد.

  ضرری هم ندارد که انسان به هر دو صورت، این نماز را بخواند. زمان زيادي طول نمي‌كشد.

? در محضر استاد مهدی طیب - جلسه ی 30 شهریور 91

 

 

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 56
  • 57
  • 58
  • ...
  • 59
  • ...
  • 60
  • 61
  • 62
  • ...
  • 63
  • ...
  • 64
  • 65
  • 66
  • ...
  • 117
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

اشک های بی صدا

کد شامد:1-1-695173-64-4-1
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • ثواب گریه

Random photo

چشم سوم ،واقعیت یا افسانه!!؟؟

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس