اشک های بی صدا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

خطبه ی فدکیه (قسمت نهم)

30 بهمن 1396 توسط سليمي بني

 خطبه ی فدکیه (قسمت نهم)

 بعد از اینکه حضرت زهرا سلام الله علیها فلسفه ی احکام را بیان کردند، فرمودند:

  فاتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلاّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ: این سخن قرآن را بیان کردند فرمودند : پس آن‌گونه كه شايسته‌ي تقوا گزيدن در پيشگاه خداي متعال است  تقوا داشته باشيد و نميريد مگر اینکه مسلم باشيد؛  تسليم محض خداي متعال باشید.

  و أَطِيعُوا اللَّهَ فِيمَا أَمَرَكُمْ بِهِ وَ نَهَاكُمْ عَنْهُ: و در آنچه خداي متعال از آن امر و نهي كرده فرمانبر خدا باشيد.

  فإِنَّهُ إِنَّما يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ: چرا كه تنها عالمان و آگاهان هستند كه از خداي متعال  خشیت دارند و مي‌ترسند.

 بعد از این معارف بلند حضرت زهرا سلام الله علیها خودشان را معرفی می کنند:

   ثمَّ قَالَتْ أَيُّهَا النَّاسُ اعْلَمُوا أَنِّي فَاطِمَةُ وَ أَبِي مُحَمَّدٌ: سپس فرمودند: اي مردم! بدانيد كه من فاطمه هستم؛ یعنی فردا کسی نگوید نشناختیم! من تنها یادگار رسول الله هستم؛ من فاطمه ام و پدرم رسول خدا (ص) است.

  أقُولُ عَوْداً وَ بَدْواً: آنچه که در آغاز می گویم تا پایان هم بر سر آن سخن باقی خواهم ماند؛ من مثل شما دورو نيستم كه هر لحظه یک قیافه و یک ادّعايي داشته باشم. حرف اول و آخر من یکی است.

  و لا أَقُولُ مَا أَقُولُ غَلَطاً وَ لا أَفْعَلُ مَا أَفْعَلُ شَطَطاً: آنچه كه من مي‌گويم سخن خطا و غلطي نيست؛ و آنچه كه انجام مي‌دهم كار ظالمانه و نادرستي نيست.

  لقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ: حضرت این آیه ی قرآن را تلاوت کردند؛ فرمودند: رسولي از خود شما مردم براي شما آمد كه آنچه شما را به سختي مي‌افكند تحملّش براي او دردآور بود و در خوبي كردن به شما حرص داشت و نسبت به مؤمنان مهربان، رئوف و رحيم بود.

  فإِنْ تَعْزُوهُ وَ تَعْرِفُوهُ تَجِدُوهُ أَبِي دُونَ نِسَائِكُمْ: پس اگر پدر من را بشناسيد مي‌دانيد كه رسول خدا همان رسولی که قرآن فرمود چنین پیامبری برای شما آمد، او پدر منِ فاطمه است؛ پدر هيچ‌يك از زنان شما نيست.

  و أَخَا ابْنِ عَمِّي دُونَ رِجَالِكُمْ: و رسول الله (ص) برادر پسرعمّ من علی‌بن‌ابیطالب است؛ برادر هيچیك از مردان شما نيست.

  و لَنِعْمَ الْمَعْزِيُّ إِلَيْهِ: و نسبت پیدا کردن با پيغمبراکرم (ص) چه نعمت بزرگي است!

  فبَلَّغَ الرِّسَالَةَ صَادِعاً بِالنِّذَارَةِ: و پیغمبر (ص) رسالت خود را به تمامه انجام داد و ابلاغ كرد و كار خودش را با انذار امت شروع كرد.

  مائِلاً عَنْ مَدْرَجَةِ الْمُشْرِكِينَ: پيامبراکرم (ص) مسير خودش را از مسير مشركين منحرف كرد؛ یعنی راهی که مشرکان می رفتند او طی نکرد؛ از مشرکان راه جدا کرد.

  ضارِباً ثَبَجَهُمْ: پيغمبراکرم(ص) در ميدان جهاد شمشير بر فرق مشركان كوبيد.

  آخِذاً بِأَكْظَامِهِمْ: و گلوگاه آنان را گرفت و فشرد.

  داعِياً إِلَى سَبِيلِ رَبِّهِ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ: و با زبان استدلال، حکمت، دانش و آگاهي و با موعظه‌هاي نيكو و دلنشين مردم را به سوي خدا دعوت كرد.

    يكْسِرُ الْأَصْنَامَ، وَ يَنْكُثُ الْهَام‏:پیغمبر (ص) بت‌ها را در هم مي‌شكست و سر افراد مغرور و سران شرک بت‌پرست را بر زمين مي‌كوبيد؛ یا بر سر آنها می کوبید.

  حتَّى انْهَزَمَ الْجَمْعُ وَ وَلَّوُا الدُّبُرَ: تا اينكه توانست جمعيّت مشركين را شكست دهد و آنها از ميدان می گريختند.

  حتَّى تَفَرَّى اللَّيْلُ عَنْ صُبْحِهِ: تا اينكه صبح صادق از زیر پرده‌ي شب بيرون آمد.

  و أَسْفَرَ الْحَقُّ عَنْ مَحْضِهِ: و چهره‌ي حق نقاب برافكند و حقّ خالص جلوه‌گر شد.

  و نَطَقَ زَعِيمُ الدِّينِ: و زمامدار دين به سخن درآمد.

 و خَرِسَتْ شَقَاشِقُ الشَّيَاطِينِ: و شقشقه ها و عربده‌هاي شيطان ها خاموش شد و زبانشان لال شد.

  و طَاحَ وَشِيظُ النِّفَاقِ: و پيغمبر اكرم (ص) خارهاي  نفاق را از سر راه دروید و جمع کرد و برداشت.

  و انْحَلَّتْ عُقَدُ الْكُفْرِ وَ الشِّقَاقِ: و پيغمبر اكرم (ص) گره‌هاي  كفر و شقاق را گشود.
ادامه دارد…

 استاد مهدی طیب- جلسه 12 آذر 83
 

 نظر دهید »

خطبه ی فدکیه (قسمت هشتم: فلسفه احكام)

30 بهمن 1396 توسط سليمي بني

 خطبه ی فدکیه (قسمت هشتم: فلسفه احكام)

  فجَعَلَ اللَّهُ الإِيمَانَ تَطْهِيراً لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ: خداي متعال #ايمان را براي تطهير و پاك كردن شما از شرك مقرر کرد.

  و الصَّلاةَ تَنْزِيهاً لَكُمْ عَنِ الْكِبْرِ: و خدای متعال  نماز را واجب کرد تا وجود شما را از  كبر مبرا و منزه کند.

  و الزَّكَاةَ تَزْكِيَةً لِلنَّفْسِ وَ نَمَاءً فِي الرِّزْقِ: و خدای متعال  زكات پرداختن را براي پاك كردن روح و جان انسان از دلبستگی به مال و دنيا و همین طور سببی برای افزون شدن دارايي‌ها و رزق قرار داد. خاصیت زکات هم دو چیز است: یکی نفس انسان را تزکیه می کند؛ وقتی در راه خدا داد دلبستگی به دنیا را از بین می برد؛ دوم هم اینکه سبب برکت رزق می شود.

  و الصِّيَامَ تَثْبِيتاً لِلإِخْلاصِ: خداي متعال  روزه را مقرر کرد برای اینکه روح  اخلاص را در جان انسان تثبیت کند.

  و الْحَجَّ تَشْيِيداً لِلدِّينِ: و خداي متعال  حج را براي استحكام بخشيدن به بناي دين مقرر کرد؛ که حج بنای دین را محکم می کند.

  و الْعَدْلَ تَنْسِيقاً لِلْقُلُوبِ: و #عدالت عمومي را براي اینکه دل ‌ها منظم شود و دیگر هوس ظلم و كارهاي خلاف نكند، مقرر کرد.

  و طَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ: و خداي متعال  اطاعت از ما اهل بيت را براي نظم يافتن دين و امّت و ملّت اسلامي مقرر کرد.

  و إِمَامَتَنَا أَمَاناً لِلْفُرْقَةِ: و  امامت ‌ما اهل بیت را براي در امان ماندن امّت اسلامي از تفرقه و فرقه فرقه شدن مقرر کرد.

  و الْجِهَادَ عِزّاً لِلإِسْلامِ: و خداي متعال  جهاد را مايه‌ي عزّت اسلام قرار داد.

  و الصَّبْرَ مَعُونَةً عَلَى اسْتِيجَابِ الأَجْرِ: و   صبر را مدد و کمکی قرار داد براي اینکه انسان استحقاق و آمادگي دريافت اجر الهي را پیدا کند.

  و الأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعَامَّةِ: و خداي متعال امر به معروف را براي این مقرر کرد که مصالح عمومي در پرتو آن تامین می شود.

  و بِرَّ الْوَالِدَيْنِ وِقَايَةً مِنَ السُّخْطِ: و  نيكي کردن به پدر و مادر را سپری قرار داد که انسان را از خشم الهی محفوظ می دارد.

  و صِلَةَ الأَرْحَامِ مَنْسَأَةً فِي الْعُمُرِ وَ مَنْمَاةً لِلْعَدَدِ: و  صله‌ي رحم و ارتباط با خویشاوندان را مایه ی افزوني جمعيّت مسلمان ها قرار داد.

  و الْقِصَاصَ حَقْناً لِلدِّمَاءِ: و #قصاص را وسيله‌‌ي حفظ خون‌ها و جلوگيري از خون‌ريزي قرار داد.

 و الْوَفَاءَ بِالنَّذْرِ تَعْرِيضاً لِلْمَغْفِرَةِ: و  وفاي به نذر را وسیله‌ای قرار داد براي اینکه انسان خودش را در معرض مغفرت الهي قرار دهد.

  و تَوْفِيَةَ الْمَكَايِيلِ وَ الْمَوَازِينِ تَغْيِيراً لِلْبَخْسِ: و خداي متعال امر كرد به اينكه کیل و وزنه‌ها را کامل بگیرید؛ وزنه‌هايتان دقيق باشد و پيمانه‌ها را وقتی می خواهید جنسی بخرید؛ بفروشید؛ پیمانه را کامل پر کنید. خدای متعال این را مقرر کرد برای اینکه خوی  کم فروشی را در شما از بین ببرد.

  و النَّهْيَ عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ تَنْزِيهاً عَنِ الرِّجْسِ: و خدا نهي کرد از  شراب‌خواري براي اینکه انسان را از آلوده شدن به پليدي‌ها حفظ کند.

  و اجْتِنَابَ الْقَذْفِ حِجَاباً عَنِ اللَّعْنَةِ: و خداي متعال امر کرد به اجتناب از  تهمت زدن ( قذف: تهمت به یک به زن پاکدامن یا تهمت به یک مرد پاكدامن؛ تهمت اعمال شنیع زدن است) براي اینکه انسان ها از لعنت الهی محفوظ بمانند. اگر کسی چنین تهمتی بزند ملعون پروردگار واقع می شود.

  و تَرْكَ السَّرِقَةِ إِيجَاباً لِلْعِفَّةِ: و خداي متعال امر کرد به ترك  دزدي و سرقت برای اینکه انسان ها در زندگي شان ملتزم به پاكي و عفاف شوند.

  و حَرَّمَ اللَّهُ الشِّرْكَ إِخْلاصاً لَهُ بِالرُّبُوبِيَّةِ: و خداي متعال شرک را حرام کرد براي اينكه عبوديّت و #بندگي فقط براي پروردگار صورت گيرد.

  این قسمت هم  فلسفه ی احکام بود که چرا خدای متعال اوامری کرد.

‼️ حال فکر کنید حضرت زهرا سلام الله علیها بعد از آن آسیب ها آمده اند ببینید چه می گویند! یعنی شما فکر کنید هر کس دیگری بود چنین خطبه ی بلندی آن هم با این معارف عمیق می توانست ایراد کند! اشاره کردم که تفسیر خطبه ی حضرت زهرا سلام الله علیها نه در حد من است و نه در حد جلسه ی ما؛ نه اندک دانستنی های من اجازه ی این کار را می دهد؛ ولی می خواهم در نظر بگیرید حضرت با این حال آمده اند و چه می گویند! یعنی این روح بزرگ الهی چقدر عظیم است که قبل از اینکه برود به دفاع از حق خوبش بپردازند، چه معارف عمیقی را در دسترس بشریت قرار می دهند.

  استاد مهدی طیب- جلسه 12 آذر 83
 

 نظر دهید »

خطبه ی فدکیه (قسمت هفتم: قرآن )

30 بهمن 1396 توسط سليمي بني

  خطبه ی فدکیه (قسمت هفتم: قرآن )

  ثمَّ الْتَفَتَتْ إِلَى أَهْلِ الْمَجْلِسِ: بعد حضرت زهرا سلام الله علیها به اهل مجلس، یعنی کسانی که در مسجد بودند، توجه کردند وَ قَالَتْ (حضرت از خطبه عبور کردند و وارد خطابه شدند)

   أنْتُمْ عِبَادَ اللَّهِ نُصْبُ أَمْرِهِ وَ نَهْيِهِ: شما اي بندگان خدا! پرچمداران امر و نهي الهي بوديد؛ شما بوديد كه اسلام را حمايت كرديد و اسلام توانست پايدار بماند؛ پايگاه‌هاي زيادي را فتح كند. شما مردم مدينه بوديد كه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و مهاجرين را در هجرت پناه داديد.

 و حَمَلَةُ دِينِهِ وَ وَحْيِهِ: و شما حاملان دين خدا و وحي الهی بوديد.

 و أُمَنَاءُ اللَّهِ عَلَى أَنْفُسِكُمْ: و شما امانتداران الهي بوديد كه خدا نفس شما را، وجودتان را به امانت دست شما سپرد.

 و بُلَغَاؤُهُ إِلَى الأُمَمِ: و شما مبلّغين خدا و دين خدا در بين ساير امّت‌ها بوديد.

  زعِيمُ حَقٍّ لَهُ فِيكُمْ: آن زعیم و و زمامدار حق در بین خود شماست. البتّه اين عبارت «زَعِيمُ حَقٍّ لَهُ فِيكُمْ که زمامدار حق در بین شماست» به دو صورت دیگر هم نقل شده است: زَعَمْتُمْ‏ حَقٌ‏ لَكُمْ‏ لِلَّهِ‏ فِيكُم‏: آيا شما پنداشتيد كه حقّي براي خدا در مورد شما وجود دارد؟ یا أ ضعتم حقّاً له فيكم: یا اینکه حقّ الهي را كه در بين شما بود با این کاری که مرتکب شدید (غصب ولایت) ضايع كرديد. در کتابهای دیگر با این دو عبارت هم دیدم نقل شده بود که یادداشت کردم.

  و عَهْدٌ قَدَّمَهُ إِلَيْكُمْ: و پيماني كه خدای متعال از پيش با شما داشت (یا رسول خدا (ص) پیمانی از شما گرفت؛ شاید اشاره به پیمان غدیر باشد؛ بیعتی که در غدیر خم برای ولایت امیرالمومنین علیه السلام گرفتند).

 و بَقِيَّةٌ اسْتَخْلَفَهَا عَلَيْكُمْ: وآنچه كه پيغمبر صلی الله علیه و آله وسلم از سوي خودش براي شما باقي گذاشت که فرمود قرآن و عترت را باقی می گذارم. حال آن بقیه چه هست؟ یکی از آنها این است:

  كتَابُ اللَّهِ النَّاطِقُ: كتاب گوياي خدا، وَ الْقُرْآنُ الصَّادِقُ: و قرآني كه صادق و راستگو است، وَ النُّورُ السَّاطِعُ: و نور فروزان الهي است، وَ الضِّيَاءُ اللاّمِعُ: و شعاع درخشان پروردگار است.

  بيِّنَةٌ بَصَائِرُهُ مُنْكَشِفَةٌ سَرَائِرُهُ: بصيرت های قرآن بيّن و آشكار است؛ آنجایی که می خواهد بصیرت بخشی کند کاملا شفاف و روشن است؛ و اسرار خفيّه‌ي قرآن هم مكشوف است.

  متَجَلِّيةٌ (مُنْجَلِيَةٌ) ظَوَاهِرُهُ: ظواهر قرآن آشکارا در تجلی است.

 مغْتَبِطَةٌ بِهِ أَشْيَاعُهُ: كساني كه شیعه و پيرو قرآنند مورد غبطه هستند. همه حسرت آنها را می برند.

  قائِداً [قَائِدٌ] إِلَى الرِّضْوَانِ أَتْبَاعُهُ: و پيروي قرآن انسان را به سوي رضوان الهي راهبري مي‌كند.

  مؤَدٍّ إِلَى النَّجَاةِ اسْتِمَاعُهُ: گوش سپردن به قرآن انسان را به نجات مي‌رساند،

 بهِ تُنَالُ حُجَجُ اللَّهِ الْمُنَوَّرَةُ: به وسيله‌ي قرآن است كه مي ‌شود به حجّت‌هاي نوراني خدا دسترسي پيدا كرد.

  و عَزَائِمُهُ الْمُفَسَّرَةُ: و به کمک بیان قرآن است که می‌شود به فرائض الهي دست پيدا كرد

 و مَحَارِمُهُ الْمُحَذَّرَةُ: و به آن حرام‌هايي كه خدا تحذير كرده است به وسیله ی قرآن مي‌توان رسيد.

  و بَيِّنَاتُهُ الْجَالِيَةُ: و به آن بینات قرآن، استدلالات قرآن، حجت های الهی كه در تجليّ‌اند به وسيله‌ي قرآن مي‌توان راه پيدا كرد.

  و بَرَاهِينُهُ الْكَافِيَةُ: و به برهان‌هاي كافي الهی (که با وجود آن به هیچ برهان دیگری نیاز نیست ) از رهگذر قرآن می‌شود دسترسی پیدا کرد.

  و فَضَائِلُهُ الْمَنْدُوبَةُ: و به فضائل پسنديده و مستحسنش یا مستحبّش (مندوب هم به معنای پسندیده است هم به معنای مستحب) به کمک قرآن می توان راه پیدا کرد

  و رُخَصُهُ الْمَوْهُوبَةُ: و به جاهايي كه قرآن رخصت داده؛ یعنی یک امری را اجازه داده است؛ جاهایی که در مقام رخصت، انجام کاری را هبه کرده؛ اجازه داده، آنجاها را هم به کمک قرآن می شود راه پیدا کرد

  و شَرَائِعُهُ الْمَكْتُوبَةُ: و به قوانين مسلّم و واجب الهي هم به کمک قرآن مي‌توان راه پیدا کرد.
این هم راجع به قرآن.
ادامه دارد…

  استاد مهدی طیب- جلسه 12 آذر 83

 نظر دهید »

خطبه ی فدکیه (قسمت ششم)

30 بهمن 1396 توسط سليمي بني

 خطبه ی فدکیه (قسمت ششم)

  ثمَّ قَبَضَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ قَبْضَ رَأْفَةٍ وَ اخْتِيَارٍ: تا اينكه خداي متعال رسول الله(ص) را قبض روح كرد؛ او را از این عالم گرفت؛ منتها نه گرفتن تؤام با خشونت؛ بلکه قَبْضَ رَأْفَةٍ وَ اخْتِيَارٍ ؛ یعنی قبض کرد؛ او را گرفت با نهایت مهربانی و اختیار؛ یعنی به خود پیغمبر صلی الله علیه و اله و سلم واگذار کرد؛ و خود پیغمبر صلی الله علیه و آله گفت من دلم می خواهد پیش خدای متعال بروم؛ « إِلَى‏ الرَّفِيقِ‏ الْأَعْلَى‏» می خواهم پیش آن رفیق برتر خودم بروم.

 ثمَّ قَبَضَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ قَبْضَ رَأْفَةٍ وَ اخْتِيَارٍ وَ رَغْبَةٍ وَ إِيْثَارٍ: و آن گرفتن، گرفتن رغبت بود؛ یعنی خداي متعال به ديدار رسول الله (ص) راغب بود؛ یا از آن طرف رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم هم به وصال الهي راغب بودند وَ إِيْثَارٍ و پیغمبر اکرم صلی الله علیه و اله در راه اين وصال همه‌ي هستي خودشان را ايثار كردند؛ اینگونه قبض روح رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم اتفاق افتاد.

  فمُحَمَّدٌ مِنْ تَعَبِ هَذِهِ الدَّارِ فِي رَاحَةٍ: در نتيجه‌ي اين قبض روح پيغمبر اكرم (ص)، از تمام سختي‌ها اين دار دنيا راحت شدند؛ از دست شما مردم ناسپاس و پیمان شکن نجات پیدا کردند.

 قدْ حُفَّ بِالْمَلائِكَةِ الأَبْرَارِ:و الان رسول خدا محفوف است؛ ملائكه‌ی ابرار گرداگرد پيغمبر (ص) را گرفته‌اند،

 و مُجَاوَرَةِ الْمَلِكِ الْجَبَّارِ: و در جوار ملك جبّار، خداي متعال قرار دارد و آرميده‌ است.

  صلَّى اللَّهُ عَلَى أَبِي نَبِيِّهِ وَ أَمِينِهِ عَلَى الْوَحْيِ وَ صَفِيِّهِ وَ خِيَرَتِهِ مِنَ الْخَلْقِ وَ رَضِيِّه‏: و صلوات خدا بر پدرم باد كه پيامبر الهي بود؛ امانتدار وحي الهي بود؛ بنده‌ي برگزيده‌ي خدا از بین همه ی خلایق بود؛ انتخاب شده ی خدا از خلق بود؛ و مورد رضايت پروردگار بود.

  و السَّلامُ عَلَيْهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ: و سلام بر پدرم رسول الله باد و رحمت و بركات الهي بر او باد.

  این در حقیقت خطبه ی اول است که اشاره کردم حقایق بسیار بلندی در آن است و باز کردن آن (خصوصاً آن بحث های توحیدی) زمان می برد.
ادامه دارد…

 استاد مهدی طیب- جلسه 12 آذر 83

 نظر دهید »

خطبه ی فدکیه (قسمت پنجم)

30 بهمن 1396 توسط سليمي بني

 خطبه ی فدکیه (قسمت پنجم)

  فرَأَى الأُمَمَ فِرَقاً فِي أَدْيَانِهَا: پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم كه مبعوث شدند، ديدند كه امت ها فرقه‌ فرقه‌اند. هر كسي دنبال يك مذهبی، یک مسلكي و یک آئینی است.

  عكَّفاً عَلَى نِيرَانِهَا آتش‌هايي (حال آتش غضب است یا آتش آتش پرستان است؛ یا آتش جنگ‌ها حقدها، كينه‌ها، فسادها ، گمراهي‌ها و آلودگی ها) را در جلوي خودشان روشن كرده بودند.

  عابِدَةً ِلأَوْثَانِهَا: و خلق مشغول پرستش بت‌هايشان بودند؛ پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله دیدند خلق مشغول پرستش بت هایی هستند که با دست خودشان تراشیدند.

  منْكِرَةً لِلَّهِ مَعَ عِرْفانِهَا: و در شرايطي كه خلق در فطرت خودشان خدا را مي‌شناختند، اما در عین حال خدای واحد را انكار مي‌كردند؛ در این شرایط رسول‌الله صلی الله علیه و اله و سلم مبعوث شد.

  فأَنَارَ اللَّهُ بِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ظُلَمَهَا: خداي متعال در این شرایط ظلمت‌ها و تاريكي‌ها را با نور وجود مقدّس پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم زائل کرد و از بين برد.

  و كَشَفَ عَنِ الْقُلُوبِ بُهَمَهَا: و تمام ابهام‌ها را با نور وجود مقدّس پيغمبر اكرم (ص) روشن، مكشوف و آشکار كرد.

  و جَلَى عَنِ الأَبْصَارِ غُمَمَهَا: و با وجود مقدّس پيغمبر اكرم(ص) از جلوي چشم‌ها همه‌ي آن پرده‌ها و حجاب‌ها و مانع های بصیرت و بینش را برطرف كرد.

  و قَامَ فِي النَّاسِ بِالْهِدَايَةِ: و پيغمبر اكرم (ص) در میان مردم قيام كرد برای هدایت و راهنمایی مردم.

 و أَنْقَذَهُمْ مِنَ الْغَوَايَةِ: و آنها را از گمراهي نجات داد؛ رهاند

 و بَصَّرَهُمْ مِنَ الْعَمَايَةِ: و مردمي را که در كوردلي بسر مي‌بردند از كوري نجات داد و بینا کرد

  و هَدَاهُمْ إِلَى الدِّينِ الْقَوِيمِ: و رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم مردم را به دين استوار و مستحكم اسلام هدايت كرد.

  و دَعَاهُمْ إِلَى الطَّرِيقِ الْمُسْتَقِيمِ: و مردم را به راه راست و صراط مستقیم دعوت كرد.
ادامه دارد…

  استاد مهدی طیب- جلسه 12 آذر 83

 نظر دهید »

خطبه ی فدکیه (قسمت چهارم)

30 بهمن 1396 توسط سليمي بني

 خطبه ی فدکیه (قسمت چهارم)

  و أَشْهَدُ أَنَّ أَبِي مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ: و من فاطمه شهادت مي‌دهم كه پدرم عبد و رسول الهي (فرستاده‌ الهی) بود. كه اين “عَبْدُهُ” است نه عبد الرحمن است؛ نه عبد الرحيم؛ نه عبد الغفور؛ نه عبد الودود؛ نه حتّي عبدالله؛ ” عَبْدُهُ” است؛ اين #عبوديت محض است. فرمودند گواهی می دهم که پدرم بنده و فرستاده ی خداست.

 اخْتَارَهُ وَ انتَجَبَهُ قَبْلَ أَنْ أَرْسَلَهُ وَ سَمَّاهُ قَبْلَ أَنِ اجْتَبَلَهُ: خداي متعال #پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم را قبل از اينكه بفرستد، او را از بين همه‌ي خلايق برگزيد. برترین خلایق بود؛ گزیده ترین خلایق بود. و پيش از آنكه او را بفرستد و در بين خلق آشكار كند، نامي بر او نهاد.

 و اصْطَفَاهُ قَبْلَ أَنِ ابْتَعَثَهُ: و خداي متعال پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم را قبل از اينكه مبعوث كند او را از بين همه ی مخلوقات برگزيد: اصْطَفَاهُ.

 إذِ الْخَلائِقُ بِالْغَيْبِ مَكْنُونَةٌ: و اين در شرايطي بود كه هنوز مخلوقات در حجاب غيب مكنون بودند.گفت:
بودم آن روز من از طايفه‌ي دُردكشان
كه نه از تاك نشان بود و نه از تاك نشان

«كُنْتُ‏ نَبِيّاً وَ آدَمَ‏ بَيْنَ‏ الْمَاءِ وَ الطِّين»؛ ‏آن موقع خداوند پیغمبراسلام (ص) را برگزید.

  و بِسَتْرِ الْأَهَاوِيلِ مَصُونَةٌ: و در هنگامي ‌كه مردمان در ترس و وحشت تاريكي‌هاي عالم غيب بسر مي‌بردند، در آن روز خداوند متعال پيغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم را به  نبوت برگزيد.

 و بِنِهَايَةِ الْعَدَمِ مَقْرُونَةٌ: و همه‌ي مخلوقات در نهايت درجه‌ي عدم، مقرون بودند؛ يعني هنوز چيزي به وجود نيامده بود. «اَوَّلُ ما خَلَقَ اللهُ نورُ نَبِیِّکَ یا جابِرُ». اي جابر! اوّلين چيزي‌ كه خدا خلق فرمود نور پيغمبر بود.

  علْماً مِنَ اللَّهِ تَعَالَى بِمَآيِلِ الْأُمُورِ،وَ إِحَاطَةً بِحَوَادِثِ الدُّهُورِ،وَ مَعْرِفَةً بِمَوَاقِعِ الْمَقْدُورِ: و اين از آنجا سرچشمه گرفت كه خداي متعال به پايان امور آگاه بود؛ عالم بود؛ و به همه‌ي حوادثي كه در آينده در تاريخ خلقت پيش مي‌آيد، احاطه داشت و وقوع همه‌ي مقدرّات الهي را خداي متعال از پيش مي‌شناخت و در واقع براساس اين پيش‌آگاهي كه خدا داشت،  بعثت پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله را در آغاز خلقت مقدّر كرد.

  ابْتَعَثَهُ اللَّهُ تَعَالَى إِتْمَاماً لِأَمْرِهِ، وَ عَزِيمَةً عَلَى إِمْضَاءِ حُكْمِهِ،وَ إِنْفَاذاً لِمَقَادِيرِ حَتْمِهِ: خداي متعال پيغمبر اسلام صلی الله علیه و آله را برانگيخت تا امر خودش را به اتمام برساند:
«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي‏ وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً» در حقیقت خدای متعال پیغمبر اکرم (ص) را مبعوث کرد، تا کاری را که می خواست به پایان برساند

  و عَزِيمَةً عَلَى إِمْضَاءِ حُكْمِهِ: و آن حكمي را كه خداي متعال مقدّر كرده بود، به صورت قطعي امضا كند؛ یعنی جاری کند.

  و إِنْفَاذاً لِمَقَادِيرِ حَتْمِهِ: و خداي متعال از اين رهگذر مي‌خواست مقدّراتش را تنفیذ کرده باشد؛ یعنی آنچه خدا در آغاز خلقت مقدر کرد، در بعثت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در این عالم محقق کرد.
ادامه دارد…

 استاد مهدی طیب- جلسه 12 آذر 83

 نظر دهید »

حدیثی در عظمت شان حضرت زهرا سلام الله علیها

30 بهمن 1396 توسط سليمي بني

 حدیثی در عظمت شان حضرت زهرا سلام الله علیها

خدای‌متعال به پیغمبر اکرم صلّی‌الله علیه‌و آله و سلّم فرمود:

  «لَو لاکَ لَما خَلَقتُ الاَفلاکَ»: ای رسول اگر تو نبودی جهان، افلاک و آسمان‌ها را نمیافریدم.

اگر باغ آفرینش را ساختم و بر پا کردم، به خاطر این بود که گلی چون تو در پایان کار به دست بیاید و اگر گل وجود تو نبود، این باغ را از ابتدا احداث نمی‌کردم.

 آنگاه فرمود: «وَ لَو لا عَلیٌ لَما خَلَقتُکَ»: ای رسول ما بدان اگر امیرالمؤمنین نبود، توی رسول الله را نمیافریدم. همان‌طور که عالم مقدمه برای رسیدن به “نُبُوَّتِ خَتمیّه” است، نبوت ختمیّه مقدمه برای رسیدن به “ولایتِ کُلیّه” می باشد؛ لذا «لَو لا عَلیٌ لَما خَلَقتُکَ».

  حیرت آنگاه به اوج می‌رسد که خدای متعال فرمود: «وَ لَو لا فاطِمَةُ لَما خَلَقتُکُما» (1): اگر فاطمه نبود، توی رسول الله و علی ولیّ الله را نمیافریدم. یعنی عالم مقدّمه ی نبوت ختمیّه، نبوت ختمیّه مقدمه‌ی ولایت کلیّه و ولایت کلیّه و نبوت ختمیّه هر دو مقدمه‌ی عصمتِ کلیّه‌ی الهیّه است.

 فقط خدا می‌داند این سخن در این حدیث قدسی چه شأنی را در مورد وجود مقدس فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها نشان می‌دهد!

 

 1. بحرانی، عوالم العلوم، ج 11، قسم1، ص 44.

 نظر دهید »

خطبه ی فدکیه ( توحيد: قسمت سوم)

30 بهمن 1396 توسط سليمي بني

 خطبه ی فدکیه ( توحيد: قسمت سوم)

  ابْتَدَعَ الأَشْيَاءَ لا مِنْ شَيْ‏ءٍ كَانَ قَبْلَهَا: خداي متعال خلقت موجودات و چیزها را آغاز کرد؛ بدون اينكه طرحي از پيش تهیه شده باشد و طبق آن الگو، طرح و مدل، آفرینش را ایجاد کند.

  و أَنْشَأَهَا بِلا احْتِذَاءِ أَمْثِلَةٍ امْتَثَلَهَا: و خدای‌متعال مخلوقات را ساخت؛ بدون اينكه از قبل قالب‌گيري كرده باشد. صنعتگران قالب درست می کنند؛ بعد مواد اولیه را داخل آن قالب مي‌ريزند؛ به آن شكل مورد نظر در مي‌آيد. خداوند نه طرح از پیش طراحی شده ای، نه قالب از پیش آماده شده ای در آفرینش داشت.

  كوَّنَهَا بِقُدْرَتِهِ وَ ذَرَأَهَا بِمَشِيَّتِهِ: خداي متعال عالم را با قدرت خويش ايجاد كرد و با مشيّت خودش موجودات را پديد آورد،

 منْ غَيْرِ حَاجَةٍ مِنْهُ إِلَى تَكْوِينِهَا: و اين در حالي بود كه خداي متعال هيچ احتياجي به آفرينش عالم نداشت،

 و لا فَائِدَةٍ لَهُ فِي تَصْوِيرِهَا: و در صورت بخشيدن به مخلوقات هم هيچ بهره و فايده‌اي براي خودش نداشت و دنبال این نبود که خودش به فایده ای برسد.

  إلاّ تَثْبِيتاً لِحِكْمَتِهِ وَ تَنْبِيهاً عَلَى طَاعَتِهِ: جز اين نبود که خداي متعال مي‌خواست در آفرينش حكمت خودش را تثبيت كند، و بر طاعت خودش مردم را متوجّه و متنبّه كند؛ يعني عظمت خودش را نشان دهد؛ تا خلق هم از رهگذر اين عظمت در برابر خدا راه اطاعت و عبادت خدا را در پيش گيرند.

  و إِظْهَاراً لِقُدْرَتِهِ و تَعَبُّداً لِبَرِيَّتِهِ: و خدا آفرينش را ايجاد كرد، تا قدرت خودش را ظاهر كند و خلق خودش را هم به راه بندگي بكشاند، با آن اقتداری که از خودش نشان می‌دهد، همه متعبد و تن داده ی به عبودیت حضرت حق شوند

  و إِعْزَازاً لِدَعْوَتِهِ: و آفرینش را ایجاد کرد برای اینکه دعوت خودش را عزّت ببخشد عزیزانه. چون من يك وقت كسي را دعوت مي‌كنم، محتاج او هستم، ذليلم. يك وقت او را دعوت مي‌كنم مي‌خواهم عطايي به او كنم، عزيزانه او را دعوت مي‌كنم.

  ثمَّ جَعَلَ الثَّوَابَ عَلَى طَاعَتِهِ: بعد هم خداي‌متعال در قبال طاعت و فرمانبری بندگان پاداش و ثواب‌هايي را مقرّر كرد،

 و وَضَعَ الْعِقَابَ عَلَى مَعْصِيَتِهِ: و كيفر، عقاب و جزای خودش را هم در قبال معصيت‌ها قرار داد،

 زيَادَةً لِعِبَادِهِ عن نَقِمَتِهِ: هدف از ثواب و عقاب هم اين بود كه بندگان را از آنچه كه موجب خشم و نقمت الهي است باز بدارد. با اين نيرو مردم را از آلوده شدن به آنچه كه زمينه‌ساز مبتلا شدنشان به خشم الهي است محفوظ بدارد

  و حِيَاشَةً لَهُمْ إِلَى جَنَّتِهِ: و همین طور مي‌خواست از رهگذر اين ثواب و عقاب مردم را به سوي رضوان و جنت خودش بكشاند و به سعادت جاودانه برساند.

  تا اين جاي خطبه اشاره به بحث  توحيد بود كه حالا باز كردن آنها بماند،
ادامه دارد…

  استاد مهدی طیب- جلسه ١٢ آذر ٨٣

 نظر دهید »

خطبه ی فدکیه (توحید: قسمت دوم)

30 بهمن 1396 توسط سليمي بني

 
 خطبه ی فدکیه (توحید: قسمت دوم)

 و الثَّنَاءُ بِمَا قَدَّمَ: و ثنا شايسته‌ي خداست؛ برای خداست، به اعتبار آنچه از پيش انجام داده است.

  گفت: ما نبوديم و تقاضامان نبود/
لطف تو ناگفته‌ي ما مي‌شنود. خدای متعال پیشاپیش کارها را انجام داد.

  منْ عُمُومِ نِعَمٍ ابْتَدَأَهَا وَ سُبُوغِ آلاءٍ أَسْدَاهَا وَ تَمَامِ مِنَنٍ وَالاهَا؛

  آن کارهایی که خدا از قبل انجام داد چه چیزهایی است؟ از عموم نعمت‌هايي كه خدا آفرید مِنْ عُمُومِ نِعَمٍ ابْتَدَأَهَا آن نعمت هایی که خدا ابتدا كرد. يا مُبتَدِئاً بِالنِّعَمِ قَبلَ استِحقاقِها: اي خدايي كه پيش از آنكه استحقاقي ايجاد شود تو ابتدای به نعمت كردي. وَ سُبُوغِ آلاءٍ أَسْدَاهَا: و نعمت‌هاي فراواني كه خداي متعال به انسان عطا كرد، وَ تَمَامِ مِنَنٍ وَالاهَا: و تمام منّت‌ها و نعمت‌هايي كه خدا متوالي و پي در پي عطا كرد.

  جمَّ عَنِ الإِحْصَاءِ عَدَدُهَا: تعداد آن نعمت‌ها و لطف‌هاي الهي فراتر از حوصله‌ي شمارش و شمردن است.قرآن فرمود: إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها: در واقع كلام اهل بيت بازگوي كلام قرآن است

 و نَأَى عَنِ الْجَزَاءِ أَمَدُهَا: آنچه خدا انجام داد فراتر از آن است كه كسي بتواند پاداش کرده های خدا را بدهد؛الطاف الهی فراتر از آن است که کسی بتواند #شکر آن را بجا بیاورد؛ یا عطای متقابلی بتواند انجام دهد؛ هیچ کس از عهده ی ادای حق خدا بر نمیاد.

  و تَفَاوَتَ عَنِ الإِدْرَاكِ أَبَدُهَا: و آنچه نعمت خدا عنایت كرده تا ابد در دسترس ادراك‌كنندگان قرار نمي‌گيرد. هيچ‌كس تا ابد هم نمي‌تواند پي ببرد، که همه‌ي عطاهاي خداوند چيست؟.

  و نَدَبَهُمْ ِلاسْتِزَادَتِهَا بِالشُّكْرِ ِلاتِّصَالِهَا: و خدای متعال مردم را دعوت كرد تا با شكر كردن نعم الهي زمينه را براي دريافت نعمت‌ هاي جديدتري فراهم كند.

  و اسْتَحْمَدَ إِلَى الْخَلائِقِ بِإِجْزَالِهَا: و خداي متعال با آن نعمت های جزیل و فراواني كه به خلائق داد، راه ثناگويي را براي مردم باز كرد. يعني اين نعمت‌ها بهانه‌اي شدند كه خلق به سبب و اعتبار اينها به  حمد خداي متعال بپردازند.

  و ثَنَّى بِالنَّدْبِ إِلَى أَمْثَالِهَا: خداي متعال با دعوت كردن به سوي نعمت‌هاي خودش، نعمت های خودش را فراوان‌تر كرد.

  و أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاّ اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ: و من فاطمه‌ی زهرا شهادت مي‌دهم كه هيچ خدايي جز الله نيست و او واحد است و شريكی ندارد. كه شايد اين سه، لا اله الاّ الله، وحده، لا شريك له اشاره به سه مرتبه‌ي توحيد باشد، یکی توحيد ذات، یکی  توحيد صفات و یکی هم  توحيد افعالي.

  كلِمَةٌ جُعِلَ الإِخْلاصُ تَأْوِيلَهَا: اين كلمه لا اله الاّ الله كلمه‌ي بزرگي است كه  اخلاص را تأويل اين كلمه قرار داد؛ يعني كسي كه خالصانه براي خدا رفتار می کند و زندگي مي‌كند، زندگي‌اش تبلور لا اله الاّ الله است، موحدّ حقيقي است.

  و ضُمِّنَ الْقُلُوبُ مَوْصُولَهَا: و دل‌ها را هم خداي متعال متضمّن وصل، وصال به اين كلمه‌ي توحيد قرار داد،

  و أَنَارَ فِي التَّفَكُّرِ مَعْقُولُهَا: و خدای متعال اين حقيقت توحيد را در برابر انديشه‌هاي انسان كاملاً روشن و شفّاف و نوراني قرار داد؛ كه انديشه‌ها بتواند راه به اين حقيقت توحيد ببرند،

  الْمُمْتَنِعُ مِنَ الأَبْصَارِ رُؤْيَتُهُ: و ديدن خداي متعال با چشم‌هاي بدن (ظاهري) محال است، وَ مِنَ الأَلْسُنِ صِفَتُهُ: و با زبان هم كسي نمي‌تواند حقّ وصف الهي را ادا كند، وَ مِنَ الأَوْهَامِ كَيْفِيَّتُهُ: و وهم و خيال هم راه به درك چگونه بودن و کیفیت خدا ندارد.
ادامه دارد…

  استاد مهدی طیب- جلسه 12 آذر 83
 

 نظر دهید »

بشارتی بر دوستان و شیعیان فاطمه‌ی زهرا علیها سلام

30 بهمن 1396 توسط سليمي بني

 بشارتی بر دوستان و شیعیان فاطمه‌ی زهرا علیها سلام

پیغمبر اکرم (ص) به سلمان فارسی فرمودند فردای قیامت وقتی فاطمه‌ی زهرا (س) وارد بهشت می‌شوند و مقامات عظیم خودشان را می‌نگرند، حمد و سپاس الهی را به جا می‌آورند. در این هنگام خدای متعال به فاطمه وحی می‌کند که :

  «يا فاطِمَةُ سَلِينِی اُعْطِكِ» ای فاطمه، از منِ خدا درخواست کن؛ هرچه بخواهی به تو عطا می‌کنم. «وَ تَمَنَّیْ عَلَیَّ اُرْضِكِ» و چیزهایی را پیش من آرزو کن و از من بخواه؛ منِ خدا با برآوردن آن آرزوها، تو را خشنود و راضی می‌کنم.

  فاطمه‌ی زهرا (س) در برابر این لطف و عنایت حقّ متعال عرضه می‌دارند: «اَللهُمَّ هِیَ اَنْتَ الْمُنىٰ وَ فَوْقَ الْمُنىٰ» ای خدای من! آرزوی من تویی و فوق آرزوی من هم توئی. فاطمه آرزویی جز تو ندارد؛ همه‌ی آرزوی من و فوق آرزوی من تویی. ولی چون امر کرده‌ای چیزی درخواست کنم «اَسْاَلُكَ اَنْ لا تُعَذِّبَ مُحِبِّی وَ مُحِبِّی عِتْرَتِی» از تو درخواست می‌کنم که دوستداران من و دوستداران عترت من را عذاب نکنی. این درخواست فاطمه(س) از خدای متعال است.

  از جانب خداوند پاسخ می‌آید: «يا فاطِمَةُ وَ عِزَّتِی وَ جَلالِی وَ ارْتِفاعِ مَكانِی» ای فاطمه، سوگند به عزّت و اقتدارم(خود خدا سوگند می‌خورد!)، سوگند به جلال و شکوهم و سوگند به مرتبه‌ی بلندم (خدای متعال چه قسم‌هایی می‌خورد!) «لَقَدْ آلَيْتُ عَلىٰ‏ نَفْسِی مِنْ قَبْلِ اَنْ اَخْلُقَ السَّماواتِ وَ اْلاَرْضَ بِاَلْفَیْ عامٍ اَنْ‏ لا اُعَذِّبَ‏ مُحِبِّيكِ‏ وَ مُحِبِّي‏ عِتْرَتِكِ‏ بِالنّارِ» (1) دو هزار سال پیش از آنکه آسمان‌ها و زمین را بیافرینم، به خودم قسم خوردم که دوستداران توی فاطمه و دوستداران عترت تو را عذاب نکنم.

  این هم بشارتی برای دوستداران و عاشقان و دلدادگان و سوگواران در ایّام مصیبت فاطمه‌ی زهرا(س).

 

————————————————–
 1. مجلسی، بحار، ج 27، ص 140 و بحرانی، البرهان، ج 4، ص 553.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 9
  • 10
  • 11
  • ...
  • 12
  • ...
  • 13
  • 14
  • 15
  • ...
  • 16
  • ...
  • 17
  • 18
  • 19
  • ...
  • 117
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

اشک های بی صدا

کد شامد:1-1-695173-64-4-1
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • ثواب گریه

Random photo

مناظره عقل و عشق

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس