اشک های بی صدا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

جملاتی زیبا در مورد خداوند و ...

25 فروردین 1394 توسط سليمي بني

خداوند تو را میبیند تو را دوست دارد ٬ و بهترین مخلوقاتش را در کنار تو قرار داده
پس تو هم دوست بدار همراهانت را که سوغات خداوند هستند . . .
::
::
خداوندا تو خیلی بزرگی و من خیلی کوچک
ولی جالب اینجاست ٬ تو به این بزرگی من کوچک را فراموش نمیکنی
ولی من به این کوچکی تو را فراموش کرده ام . . .
::
::
آمده ایم که با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم ٬ نه اینکه به هر قیمتی زندگی کنیم…
::
::
گوارا ترین زندگی را کسی دارد که به آنچه دارد و به آنچه خداوند به او داده
خرسند باشد…
::
::
انسان موفق کسی است که در تاریکی دنبال شمع بگردد
نه اینکه منتظر بشیند تا صبح شود . . .
::
::
آنان که کاری را نا ممکن میپندارند ٬ با شنیدن خبر انجام آن توسط دیگران
فقط یکه میخورند . . .
::
::
زندگی بافتن یک قالیست ٬ با نقش و نگاری که خودت میخواهی . . .
::
::
مشکلات ٬ انسانهای بزرگ را متعالی میسازد و انسانهای کوچک را متلاشی . . .
( شریعتی )
::
::
اگر نمیتوانی به کسی امید بدهی ٬ نا امیدش نکن
اگر شنونده خوبی هستی ٬ راز دار خوبی هم باش
اگر نمیتوانی زخمی را مرحم بکشی ٬ نمک هم نباش
اگر خواستی کسی را سیر کنی ماهی بهش نده ٬ ماهیگیری یادش بده . . .
::
::
همیشه سعی کن عاشق کسی بهتر از خودت باش
تا با تو زندگی کنه ٬ نه بازی
::
::
زبان تا در دهان باشد زبان است / اگر یک نقطه افزون شود زیان است . . .
::
::
فرزندان خود را برای فردا تربیت کنید ٬ زیرا شما برای امروز و انها برای فردا هستد
حضرت علی (ع)
::
::
بهترین روزهایت را به کسانی هدیه کن که بدترین روزها در کنارت بودند . . .
::
::
دنیا ۲ روز است ٬ یک روز با تو و یک روز بر علیه تو
روزی که با توست مغرور مباش ٬ روزی که علیه توست صبور باش . . .
::
::
آنچه میخواهیم نیستیم و آنچه هستیم نمیخواهیم ٬ آنچه دوست داریم نداریم
و آنچه داریم دوست نداریم ٬ و عجیب است هنوز امیدوار به فردائی روشن هستیم . . .
::
::
برهنگی ٬ بیماری عصر ماست ٬ به گمان من تن تو باید مال کسی باشد که روحش
را برای تو عریان ساخته است . . .
(قسمتی از نامه چارلی چاپلین به دخترش )
::
::
خدایا کمکم کن که هرچه میشکنم (دل) نباشد . . .
::
::
خداوندا به من زیستنی عطا کن تا در لحظه مرگ بر بیهودگی لحظه ای که گذشت
سوگوار نباشم . . .
::
::
عمر اگر خوش گذرد زندگی نوح کم است / ور به سختی گذرد ثانیه هم بسیار است . . .
::
::
چه خوب بود همه ادم ها میفهمیدند ٬ قبل از اینکه فسیل شوند به هم محبت کنند . . .
::
::
گرمترین بوسه ها را نصیب کسی کن که در سرد ترین لحظه ها به یاد توست . .
::
::
گناهی که پشیمانی بیاورد ٬ بهتر تز عبادتی است که غرور بیاورد . . .

 نظر دهید »

کوثر

20 فروردین 1394 توسط سليمي بني

به نماز جمعه رفته بودم،دیدم این جملات که از دهان خطبه خوان جاری می شود بسیار با این ایام ،با نام سایت مناسبت دارد. این جملات به دلم نشست :
«بسم الله الرحمن الرحيم.
إنّا أعطيناك الكوثر.
فَصَلِّ لربِّكَ و انْحَر.
إنَّ شانِئَكَ هُو الأبْتَر.
چرا هميشه اين‌گونه تفسير كنيم كه كوثر، منظور حضرت زهراست؟ اين يك مصداق است. مصداق ديگر اين‌كه كوثر يعني همين ايمان، همين ايده، فكر، همين دين؛ و دشمن شما از اين خالي است و با اين حربه و با اين امكان و با اين قرباني و با فدا كردن اين امكانات و به‌كار گرفتن آن‌ها دشمن را كه ابتر است، از پا دربياوريد و اين سنّت خداست.»

نماز جمعه

 1 نظر

سال همدلی و همزبانی دولت و ملت

13 فروردین 1394 توسط سليمي بني
سال همدلی و همزبانی دولت و ملت

ما برای رهبر خود جانفشانی می کنیم

کشور خود را غریق مهربانی می کنیم

پس همیشه در کنار دولت خدمتگزار

با بصیرت “همدلی و هم زبانی” می کنیم

 نظر دهید »

هدف از آفرينش انسان چيست ؟

07 فروردین 1394 توسط سليمي بني

منظور از ويژگي انسان بودن ، يعني داشتن دو نيروي متضاد در درون ، گرايش انسان به نيکي و بدي و قدرت انتخاب و اختيار و سرانجام طي مسير کمال با نيروي اراده خود.
به عبارت ديگر ، انسان در خلقت خود داراي زمينه هاي شقاوت و انحراف است و بايد در كنار همين اوصاف و حالات مسير سعادت خود را طي كند و به نوعي خلاف مسير گرايش طبع مادي خود به سوي گرايش روحي و الهي خود حركت كند تا در اين كش و قوس ها به سعادت حقيقي خويش دست يابد.
بنابراين وقتي پاي اختيار و انتخاب و باز بودن راه سعادت و شقاوت ( راه نيک و بد ) به ميان مي آيد ، به طور طبيعي عده اي راه سعادت را انتخاب کرده و عده اي راه شقاوت را. از همين جا پاسخ اين سوال که چرا فقط نيکان آفريده نشده و يک جا به کمال نهايي نرسيدند ، روشن مي شود. زيرا اگر قرار باشد که تنها نيکان و سعادتمندان آفريده شوند ، ديگر اختيار معنا نداشت و سعادت انسان جبري بود ؛ بنابراين فرض آفريده شدن انسان هاي نيک و مقرب ، هم با اختيار و اراده داشتن انسان در تضاد است و هم سعادت و کمال و برتري انسان بر فرشتگان معنا نداشت. کمال رسيدن انسان و برتر شدن او بر ملايک به خاطر دو گانگي وجود انسان و اختيار راه سعادت و کمال از ميان همه راه هاي انحرافي است. در حالي که بسيار از انسان ها راه هاي انحرافي را انتخاب مي کنند ، عده اي در اين ميان از همه آنها گذشته و تنها به راه خدا مي روند و اين همان چيزي است که به انسان مقام بالا و ارزشمندي داده است . خداوند با آفرينش چنين موجودي به خود آفرين مي گويد : فتبارک الله احسن الخالقين.
در توضيح بيشتر که هدف آفرينش نيز در آن بيان شده مي توان گفت:
خداوند كه جهان خلقت را به بهترين صورت آفريده است ،در جهان خلقت موجوداتي قرار دارند كه عاري از گناه هستند و جز خصائص نيك ندارند . چنين موجوداتي تنها خدا را عبادت مي كنند و نافرماني از او ندارند . اين موجودات همان فرشتگان الهي اند . آنها همگي بدون اختيار راه سعادت را مي روند و داراي اختيار در انجام خوب و بد نيستند، بلكه سرشت آنها تنها بر خوبى آفريده شده است. غير از فرشتگان ، در اين عالم خلقت مى‏تواند نوعى خاص وجود داشته كه همه مقاماتى كه فرشتگان دارا هستند، دارا شود، اما با اختيار و انتخاب خود، و اين تنها در صورتى ميسر است كه راه خوب و بد براى او باز باشد و ميان خوب و بد، خوب را انتخاب نمايد و به مقام فرشتگان و حتى برتر از آنها دست يابد. اگر قرار بود سرشت اين موجود به گونه‏اى باشد كه داراى اختيار نبوده و فقط راه سعادت را بپيمايد وعاري از گناه باشد و جز خصائص نيك نداشته باشد ، ديگر تفاوتى بين اين موجود و فرشتگان نبود، بلكه همان فرشته بود، حال آنكه فرشته قبل از آن وجود داشت و نياز به خلقت جديد نبود. هم چنين فرض اختيارنيك و بد معنا نداشت. اختيار انتخاب نيك و بد در زماني است كه هر دو بتواند تحقق يابد . در حالى كه اين موجود، نوعى جدا از فرشتگان است و موجودي داراي اختيار و انتخاب آفريده شده و اقتضاى فيض نامتناهى اين است كه در جهان خلقت (كه بهترين جهان ممكن است) چنين نوعى وجود داشته باشد و با فرض چنين نوعى، جهان كامل تر و زيباتر و بهتر خواهد بود.
سخن در آن است كه آيا عالم وجود ، اقتضا و امكان خلقتي ، جداي از ملايك دارد ؟ اگر خلقتي جداي از ملايك امكان دارد ، پس چرا فيض خداوند از چنين خلقتي منع شود؟
از طرف ديگر نيك بودن انسان ها و ارزشمند بودن و حتي فراتر رفتن از مقام ملايك ، زماني است كه انسان بتواند در عين حال كه ميل و كشش به سوي بد در وجود اوست ، راه خير و پاكي و نيك را انتخاب نمايد. اگر انسان بدون اختيار به راه خير برود، بهشت رفتن بى معنا است، چرا كه در اين صورت بهشت نتيجه كار ناكرده است، بلكه سعادت و عاقبت به خيرى لذت بخش و معقول است كه آدمى با سعى و تلاش خود بدان برسد، با توجه به اين كه مى‏توانسته كار بد كند ولى انجام نداده و كار خير از او سر زده است. اگر فرض شود که هيچ انسان بد وجود نداشته و يا خلق نشود ، فرض اختيار نيز معنا نداشت.
بنابراين حكمت الهى اقتضا دارد كه اسباب و شرايط تكامل اختيارى ( و نه جبرى ) براى انسان ها فراهم شود تا كسانى كه بـخـواهـنـد , بتوانند راه حق را بشناسند و باپيمودن آن , به كمال و سعادت خودشان برسند ولى فـراهـم شدن اسباب و شرايط براى چنين تكاملى , بدين معنى نيست كه همه انسان ها از آنها حسن استفاده كرده و لزوماً راه صحيح را برگزينند .
ضمن آن که نبايد فراموش کرد که اگر کسي و يا کساني به مراتب بالاي کمال دست نيافته و به مقام مقربان نرسيده اند ، پس آنان لزوماً در جرگه اشقيا هستند، بلکه بسياري از انسان هاي عادي از کمالات نسبي برخوردار هستند و به همان مرتبه از کمال ، از سعادت برخوردار مي شوند ، همان گونه که در روايات نيز بيان شده که ايمان همانند پله هاي نردبان داراي درجات است و گاهي تا ده درجه براي آن ذکر شده است ؛ بنابراين انسان هاي بسياري در نهايت به سعادت و کمال رسيده و در بهشت رحمت الهي جاي مي گيرند . تعداد بهشتيان از دوزخيان بيشتر است و به همين خاطر براي بهشت هشت در ذکر شده وبراي دوزخ هفت در .
رسيدن به كمال نهايي هرچند نصيب تعداد كمي از انسان ها مي شود اما بسياري از آنها بهره هايي هرچند نازل تر از آن را مي برند و از آن بهره مند مي گردند و در عين دارا بودن مشكلات ومعاصي وانحرافات ، در قيامت مشمول رحمت واسعه الهي قرار گرفته، اهل سعادت و بهشت شده، زمينه تجربه حيات ابدي و تكامل حقيقي در سراي جاودان را به دست مي آورند در حالي كه اگر به دنيا نمي آمدند ،اين فرصت در اختيار آنها قرار نمي گرفت .
ثانيا : گمان نكنيد كمالاتي كه به دنبال آن هستيد ،عجايبي ناديدني وحقايقي دست نيافتني است ؛ بلكه در گوشه وكنار ما و در مقابل چشمان غافل ما انواع واقسام اين كمالات و عظمت هاي وجودي تحقق مي يابد ولي ما از ديدن آنها غافليم . ديدن اين كمالات نياز به كمالي دروني و ديده اي شستشو شده دارد . چشم پوشي جوان از صحنه شهوت انگيز تنها براي خداوند متعال ، بيداري نيمه شب و براي عبادت كسي كه هنوز خستگي كار روزانه را از تن به در نكرده ،تلاش شبانه روزي زني كه بعد از فوت همسرش براي تربيت و سعادت فرزندانش شبانه روز به تلاش مشغول است و صدها نمونه از اين دست همه تجلي بروز بزرگ ترين كمالات انساني در پيرامون ما وبيانگر وجود اين زيبايي ها در وجود انسان هاي همين عصر و زمانه هستند كه اميدواريم ما نيز كمال ديدن و درك لذت آنها و ظهور دادن آن در وجودمان را بيابيم .

 نظر دهید »

20 توصیه ناب تغذیه‌ای از امام رضا علیه السلام

28 اسفند 1393 توسط سليمي بني
20 توصیه ناب تغذیه‌ای از امام رضا  علیه السلام

  از نخستین کسانی که در زمینه علم پزشکی کتاب نوشته‌اند، امام علی بن موسی‌الرضا علیه‌السلام است. امام وقتی به سوی طوس می‌آمدند، در نیشابور در مجلس مأمون با جماعتی از فلاسفه و پزشکان، چون یوحنابن‌ماسویه و جبرئیل‌بن‌یخشوع و ابن‌بهله‌هندی و دیگر کسان گرد آمدند و سخن از طب به میان آمد. وقتی مأمون دراین‌باره از امام علیه‌السلام پرسش کرد،‌ حضرت فرمود: برای من به مرور زمان تجربیاتی حاصل گشته که آن را برای شما می‌نویسم. حضرت علیه‌السلام،‌ کتابی را درباره امور پزشکی نوشت و برای او فرستاد و مأمون دستور داد تا آن را با آب طلا بنویسند؛ از این رو به “رساله ذهبیه” موسوم گردید. در ادامه، قسمتی از سخنان گهربار حضرت امام رضا علیه‌السلام را در مورد رعایت نکات بهداشتی و حفظ سلامتی بدن آورده‌ایم. امیدواریم با توجه به توصیه‌های آن حضرت و بهره‌گیری از علوم جدید پزشکی، همیشه از بدنی سالم و به دور از هرگونه بیماری برخوردار باشید. 1. کسی که نمی‌خواهد معده‌اش آزار و آسیب ببیند: موقع غذا خوردن آب ننوشد. کسانی که هنگام غذا خوردن آب می‌نوشند،‌ دستگاه هاضمه را از ابتدای کارش،‌ از کار بازمی‌دارند. این افراد به عارضه ضعف دستگاه گوارشی مبتلا خواهند شد؛‌ زیرا نوشیدن آب در اول غذا،‌ معده را از هم باز می‌کند و عارضه گشادی معده می‌آورد. 2. آنان که می‌خواهند از بیماری بواسیر و رنج روده‌ای و درد قسمت پشت بدن در امان باشند: هر شب ده دانه خرمای برشته‌شده را با روغن گاو بخورند. 3. کسانی که به ضعف حافظه دچارند: بهتر است همه‌روزه هفت مثقال کشمش سیاه ناشتا بخورند و نیز سه تکه زنجبیل که در عسل خوابانده‌اند (زنجبیل پرورده) با کمی خردل ضمن غذای روزانه خود بخورند. برای تقویت نیروی فکری خوب است که همه‌روزه سه دانه هلیله با نبات کوبیده بخورند. 4. از افراط در خوردن تخم‌مرغ بپرهیزید: زیرا این افراط کبد را از عمل منظم بازمی‌دارد و در سر و معده بادهای زیان‌بخشی به وجود می‌آورد. 5. هر کس می‌خواهد در فصل زمستان از بیماری سرماخوردگی در امان بماند: همه‌روزه سه قاشق عسل بخورد. آن دسته از عسل‌ها که وقتی جلوی بینی می‌گیرید، بوی تندش شما را به عطسه وا‌می‌دارد یا عسلی که آدم را دچار بی‌حالی و سستی می‌کند و آن عسلی که زبان آدم را می‌سوزاند، عسل‌های خوبی نیستند. 6. برای جلوگیری از گرمازدگی در روزهای تابستان : ضمن پرهیز از آفتاب خوردن، روزی یک عدد خیار فایده فراوانی دارد. 7. کسانی که می‌خواهند از سردرد و باد شکم در امان باشند: ماهی تازه بخورند. این کار را هم در فصل زمستان و هم در تابستان انجام دهند؛ زیرا ماهی تازه برای پیشگیری از این‌گونه دردها بسیار سودمند است. 8. آنان که می‌خواهند همیشه بانشاط باشند،‌ تا می‌توانند از شام بکاهند و شب‌ها سبک‌بار به رختخواب بروند. 9. کسانی که نمی‌خواهند گوش‌هایشان سست و فرو آویخته باشد یا این که از افتادن و بزرگ شدن لوزه‌های خود بیمناک هستند: بهتر است هر وقت که شیرینی می‌خورند، به دنبالش اندکی سرکه غرغره کنند. 10. آنان که از بادهای دردناک و شدید در بدن خود می‌ترسند: هفته‌ای یک‌بار سیر بخورند. 11. آنان که به دندان خود علاقه‌مند هستند : قبل از خوردن شیرینی، کمی نان بخورند؛ زیرا خرده‌های نان میان دندان‌ها را پر می‌کند و نمی‌گذارد مواد شیرین به آن‌ها آسیب برساند. احادیث,سخنان امام رضا(ع),احادیث امام رضا(ع) درباره تغذیه 12. کسانی که از بوی بد دهان رنج می‌برند : انجیر می‌تواند آن‌ها را از این رنج نجات دهد. امام رضا علیه‌السلام در این مورد فرموده‌اند: اَلتّینُ یَذهَبُ بِالبَخرِ؛ انجیر بوی بد دهان را برطرف می‌کند. (1) علاوه بر این می‌فرمایند: «یشّد الفم و العظم» انجیر، دهان و استخوان را محکم می‌کند. (2) و درخت انجیر شبیه‌ترین گیاه به گیاهان بهشتی است. (3) 13. در بهار گوشت‌های چربی‌دار و سایر غذاهای مخصوص زمستان را تبدیل به غذاهای سبک و معتدل و زودهضم کنید، این غذاها عبارت‌اند از: حبوبات، سبزی‌ها و میوه‌ها. در ماه دوم بهار گوشت و چربی کم بخورید و بیشتر از غذاهای با طبع سرد استفاده کنید، آب زیاد بنوشید و صبح‌ها استحمام کنید و بانشاط به تلاش مشغول شوید. 14. بهترین غذاها در تابستان : میوه، شیر و سبزی‌ها و انواع نوشیدنی‌های حلال (گیاهی) هستند. حمام با آب سرد در صبح و عصر مفید است،‌ به شرطی که بلافاصله پس از کار یا پس از خوردن غذا نباشد. مصرف گوشت در این فصل مناسب نیست چون سموم آن به واسطه عرق فراوان هم دفع نمی‌شود. مصرف انواع ترشی‌ها نیز برای دفع صفرا مفید است. 15. در تابستان به دلیل گرمای هوا چربی‌های بدن آب می‌شوند؛ از این رو : در پاییز نیاز ضروری به ذخیره کردن مواد چربی که مولد حرارت هستند،‌ پیدا می‌شود و باید با مصرف غذاهای مناسب آن را ذخیره کنید تا بدن خود را برای مقابله با سرمای زمستان مجهز کنید. بدن به انواع غذاهای اصلی و میوه‌هایی مانند انگور و انار نیاز دارد. همچنین استفاده از نوشیدنی‌هایی که از آن‌ها تهیه می‌کنند،‌ مفید است. به طور کلی مصرف میوه‌های ترش قبل از غذا و میوه‌های شیرین بعد از غذا مفید است. 16. در زمستان باید غذاهای پر انرژی مصرف کرد. مالیدن روغن و ماساژ استخوان‌ها در حال استراحت با روغن‌های شب بو،‌ زیتون و گل سرخ به تقویت و استحکام آن‌ها کمک می‌کند. مصرف سیر نیز هفته‌ای یک بار مفید است و موجب تحریک جنسی می‌شود. مصرف خرما گاهی با شیر و تخم‌مرغ مناسب است و از سستی اواخر و نیمه دوم زمستان و اوایل بهار جلوگیری می‌کند. 17. آنان که می‌خواهند غذایشان زود هضم شود و دستگاه هاضمه‌شان کار خود را به آسانی انجام دهد، هر وقت که می‌خواهند با شکم سیر به رختخواب بروند، به پهلوی راست بخوابند و پس از مدتی به پهلوی چپ بغلتند تا به خواب راحت فرو روند. 18. توصیه امام رضا علیه‌السلام به عنوان یک روش اصولی برای کنترل وزن : کاستن از حجم غذای شام و نه ترک کامل آن است. آن حضرت می‌فرماید: کسی که می‌خواهد سالم و بدنی سبک و کم گوشت داشته باشد از شامش بکاهد. (4) 19. امام رضا (ع) برای ماه آب که تقریباً مطابق شهریور است در طب‌الرضا می‌فرمایند: آب سی و یک روز است، بادهای سموم در این ماه شدید می‌شود. هنگام شب زکام به هیجان می‌آید باد شمال وزیدن می‌گیرد در این ماه مزاج به ترید و چیزهای مرطوب خوردن صالح و سالم می‌گردد. (5) همان طور که اشاره شد امام رضا (ع) احتمال ابتلا به زکام در این ایام را دور از انتظار ندانسته‌اند. بنابراین یکی از ناراحتی‌های پایانی فصل تابستان ممکن است ابتلا به زکام باشد. امام رضا (ع) در بیانی دیگر برای پیشگیری از این بیماری می‌فرمایند: مَن أرادَ دَفَعَ الزُّکامِ فِی الشِّتاءِ أجمَعَ، فَلیَأکُل کُلَّ یَومٍ ثَلاثَ لُقَمِ شَهدٍ؛ هر کس می‌خواهد در همه زمستان از زکام ایمن بماند، هر روز، سه لقمه عسل با موم آن بخورد. (6) 20. امام رضا (ع) برای ماه آب همچنین خوردن ماست را نافع دانسته‌اند و در ادامه فرموده‌اند: هر کس مایل به خوردن ماست است و نیز می‌خواهد که زیانی به او نرسد آن را با زنیان مصرف کند. (7) —————————————- پانوشت‌ها: 1. اصول کافی- جلد 6- ص 358 2. محاسن ج 2 ص 554 - مکارم الاخلاق- ص 198 3. مکارم الاخلاق: ج 376 ح 1251 4. طب‌الرضا/ص 270 و 271 5. طب‌الرضا – طب و بهداشت از امام رضا (ع) ص 53 6. بحار الأنوار، جلد 62، صفحه 324 7. الکافی 6 ر 328 منابع: yjc.ir qudsonline.ir

 نظر دهید »

نکات اخلاقی برای خانه تکانی دلمان

28 اسفند 1393 توسط سليمي بني

روزها همه سخت مشغول کارند، دیوارها، پنجره ها، فرش ها، کف و سطوح، ظرف های درون کابینت ها همه نیاز دارند که تمیز شوند، اما این همه کار را چطور باید انجام داد، از کجا باید شروع کرد ؟

دوده های در و دیوار خودنمایی می کنند ، خاک های نشسته بر وسایل همه چیز نیاز دارد که تمیز شود ، و چقدر خوب است که سال نو را بدون هیچ آلودگی ای شروع کنیم چه در خانه هایمان چه در دلمان … چقدر خوب است که دلمان را هم تکانی بدهیم و کینه ها و نفرت های ریز و درشت ، دلخوری ها ، ناراحتی ها را با شوینده عفو و بخشش خوب بشوییم و تمیز کنیم، و با اشک توبه و استغفار آب بکشیم و با جلوه هایی از محبت  و دوستی برای سال نو تزئین کنیم.
 
این روزها همه سخت مشغول کارند، دیوارها، پنجره ها، فرش ها، کف و سطوح، ظرف های درون کابینت ها همه نیاز دارند که تمیز شوند، اما این همه کار  را چطور باید انجام داد، از کجا باید شروع کرد؟

در اینجا می خواهیم نکاتی را یادآوری کنیم که در این بحبوحه خانه تکانی ها خیلی برای ما مفید است.

  نکاتی که در خانه تکانی هایمان باید به آن ها اهمیت دهیم!


1- برنامه ریزی
بسیاری از ما کارهای خانه تکانیمان تا خود لحظه سال تحویل ادامه دارد ، وقتی که همه نشسته اند کنار سفره هفت سین و دعا می خوانند در بعضی خانه ها هنوز افراد با دست و بال خاکی مشغول کارند و این اصلا جالب نیست چرا که نباید لذت لحظه سال تحویل را فدای این امور جزئی کرد.
 
اگر ما از اول یک برنامه ریزی درست داشته باشیم می توانیم خیلی زودتر کارها را تمام کنیم ، بیایم یک اولویت بندی کنیم ، ببینیم کارها را به چه ترتیبی انجام بدهیم که مجبور نباشیم دوباره کاری کنیم ، و در چه روزهایی چه کاری انجام شود .

پیامبر  اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به ابن مسعود می فرماید: هر گاه کاری را انجام دادی از روی علم و عقل انجام ده و بر حذر باش از این که کاری را بدون آینده نگری و آگاهی انجام دهی. به درستی که خداوند- جل جلاله- می فرماید: «هماند زنی که بافته اش را بعد از این که محکم گردانیده بود، جاهلانه باز کرد، نباشید». (بحارالانوار، ج74، ص 110.)
 
  2- تقسیم کار
یادمان باشد که خانه تکانی فقط وظیفه خانم ها نیست ، بلکه همه افراد خانواده باید در این کار سهیم باشند چه پدر خانواده و چه فرزندان ، هر کس باید وظیفه ای را عهده دار شود و انجام دهد .

آقایان بدانند که این کمک کردن آن ها هم خانم خانه را خشنود می کند هم خداوند متعال را  تا جایی که ثواب های باورنکردنی برای این همکاری خداوند نصیبشان می کند .

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خطاب به حضرت علی علیه السلام فرمودند: «…ای علی! کسی که در کارهای خانه به همسر خود بدون سرکشی و دلتنگی و تکبر خدمت نماید، پروردگار اسمش را در دفتر شهدا ثبت می کند و برایش به هر روز و شبی ثواب هزار شهید و به هر قدمی که بر می دارد به آن مرد ثواب حج و عمره می دهد و به هر قطره ای که از بدنش عرق بیاید یک خانه در بهشت برایش منظور می نماید.» (بحار ج 13 ص 133 چاپ ایران و جامع الاخبار ص 102)

البته اجر و ثواب خانم ها هم سر جای خودش هست ، نگران نباشید.
 
3- پرهیز از اسراف
عزیزان یادمان باشد که در کشور ما هنوز بحران آب کاملا جدی است و ما نباید تصور کنیم چون بارندگی اخیر  را داشته ایم پس می توانیم آزادانه شیر آب را باز بگذاریم و هر چقدر دلمان خواست آب مصرف کنیم.

علاوه بر آن یادمان باشد اسراف از گناهان کبیره است و  خداوند متعال را به خشم می آورد حالا در هر چیزی چه در مواد شوینده، چه آب و چه وسواس زیادی به خرج دادن که نتیجه اش می شود هدر دادن عمر بر سر چیزی که ارزش ندارد.

امام صادق علیه‌السّلام می‌فرماید: «كمترین درجه اسراف، ریختن آب اضافی، پوشیدن لباس میهمانی در منزل و دور انداختن هسته خرماست.»(بحارلاانوار، ج75، ص303)
 
4- اولویت دادن به مسائل عبادی
وقتی مشغول خانه تکانی هستیم و صدای اذان را می شنویم بی تفاوت نباشیم، یادمان باشد مهمترین وظیفه ما اطاعت از امر خدا است و این مهمترین کار است، به نمازمان اولویت بدهیم و به بهانه خاکی بودن و  اتمام کاری که مشغول آن هستیم نماز را به تأخیر نیندازیم، اگر نماز و عبادت را در اولویت قرار دهیم  وقتمان برکت پیدا می کند.

 و نکته دیگر آنکه می توانیم هنگام خانه تکانی به جای نق زدن های ناتمام یا گوش دادن به موسیقی های حرام ، سخنرانی های اساتید اخلاق، تفسیر قرآن کریم یا تلاوت قرآن را گوش بدهیم.

اگر وسایل صوتی و تصویری در اختیار نداریم، ذکر بگوییم، صلوات بفرستیم، که هم کارمان پیش رفته باشد هم استفاده بهینه کرده باشیم.

  5- کمک رسانی به والدین و افراد ناتوان
و نکته آخر اینکه خودخواه نباشیم و تصور نکنیم همین که  خانه و زندگیمان مرتب شد یک خستگی در کنیم، ما توان داریم زیر و بم خانه هایمان را تمیز کنیم اما افرادی هستند که حتی قادر نیستند یک گردگیری ساده داشته باشند، بیایم و برای حسن ختام کارهایمان به این عزیزان کمک کنیم، افرادی مثل مادر ها و مادربزرگ هایمان، مادر همسرمان، مادران شهدا، همسایه های سالخورده یا ناتوان.

و چه خوب است که کارهای اینان را مقدم بر کارهای خود بشمریم تا ایمانمان خالص شود ؛ امام صادق علیه السلام فرمودند : «نیكی به برادران دینی و تلاش و جدیت برای رفع مشكلات آنان در تمام زمینه ها و در هر شرایط، برخاسته از ایمان خالص است. »‌(بحارالانوار، ج71، ص 317)

برای همه شما عزیزان آرزوی توفیق و سلامتی داریم و امیدواریم خداوند همه ما را یاری کند تا وجودمان را هم از لوث آلودگی ها  پاک کنیم و با قلبی تمیز و پاکیزه و بدون کدورت سال نو را آغاز کنیم. إن شاء الله تعالی

 1 نظر

شعر به مناسبت شهادت بانوی دو عالم و یگانه دخت نبی

13 اسفند 1393 توسط سليمي بني

شهر آبستن غم هاست خدا رحم كند

شهر اين بار چه غوغاست خدارحم كند



بوي دود است كه پيچيده ، كجا ميسوزد ؟

نكند خانه ي مولاست خدا رحم كند



همه ي شهر به اين سمت سرازير شدند

در ميان كوچه دعواست خدا رحم كند



هيزم آورده كه اتش بزنند اين در را

پشت در حضرت زهراست خدا رحم كند



همه جمعند و موافق كه علي را ببرند

و علي يكه و تنهاست خدا رحم كند



بين اين قوم كه از بغض لبالب هستند

قنفذ و مغيره پيداست خدا رحم كند



مادر افتاد و پسر رفت زدست ، درد اين است

چشم زينب به تماشاست خدا رحم كند



مو پريشان كند و دست به نفرين ببرد

در زمين زلزله برپاست خدا رحم كند



ماجرا كاش همان روز به آخر مي شد

تاز آغاز بلاهاست خدا رحم كند



غزلم سوخت دلم سوخت دل آقا سوخت

روضه ي ام ابيهاست خدا رحم كند ….


ياسر مسافر

 نظر دهید »

شبهه:سجده فرشتگان بر آدم درست یا نادرست؟

13 اسفند 1393 توسط سليمي بني
شبهه:سجده فرشتگان بر آدم درست یا نادرست؟

درود بر راستپذیران ار جمند


در آشفته بازار تفسیر به رای های کهنه و نو و اینکه هر کس از ظن خود مفسر قرآن شده

این جانب طبق معمول بحث های قبل می خواهم دو کلام حرف حساب و منطقی و عاقلانه و بدون تقلید کور کورانه با شما حرف بزنم تا بلکه از

کسانی که رایگان مفسر دانسته شده اند جا نمانم

که به قول حافظ گرانقدر

باغ مراچه حاجت سرووصنوبراست.
شمشادخانه پرورماازکه کمتراست


اما در دنباله ی اظهارات و بیانات پیشینم سخن جدیدم را اعلام می دارم

و آن اینکه
بر خلاف عقیده شرک آلود و بی اساس پیشین فرشته ها اصلا در برابر آدم سجده نکرده اند بلکه در برابر الله سجده کرده اند

چرا؟؟

تا بگویم


لام در ابتدای تمام کلمات لآدم لام تعلیل است نه تعظیم


لآدم یعنی بخاطر آفرینش آدم ( بمن سجده کنید ) نه اینکه برای آدم و در برابر آدم چون سجده و مساجد فقط مخصوص خداست ! ودر سجده کسی را با خدا نمی توان شریک کرد


وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ(البقرة/34)



وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ قَالَ أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِينًا(الإسراء/61)

وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّيتَهُ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِي وَهُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا(الکهف/50)

وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى(طه/116)


لام در تمام کلمات بالا لام تعلیل است

چرا که انسان سوگلی آفرینش است و
هر بار که جنینی آفریده شده و بدنیا می اید فرشته گان

به پاس خلقت آن فتبارک الله احسن الخالقین گویان بخاطر این آفرینش شگفت بر خدا سجده می کنند


کمی تفکر کنید اگر طبق نظر مفسران بگوییم که فرشته ها بر انسان سجده کردند ولی شیطان نکرد

اینجا ست که ندانسته در دام این فتنه می افتند که شیطان خداپرست است

آیا چیزی که من می گویم درست است یا چیزی که مفسران؟؟ گفته اند


خدا چطور به سجده در مقابل غیر خود دستور داده است در حالی که خود آن را آفریده است ؟؟؟


آیا چرا فرشته ها باید در برابر این موجود مخلوق( آدم) سجده کنند در حالی که هیچ حقی بگردن آنها ندارد و هیچ کاری تاثیر مثبتی و مالک هیچ خیر و شری برای آنها نیست

در حالی که خدا را باید سجده کنند که آنها را و آن شاهکار را هم خودش آفریده است


مثل این می ماند که استاد ربات سازی یک ربات خارق العاده و کار آمد بسازد بعد به دانشجویان و

شاگردانش بگوید بجای قدر دانی از خودم در برابر آن آدم آهنی احترام بجای آورند


آدمی که مالک هیچ خیر و شری در مقابله با رفتار آنها نیست فرشته ها چه مدیونی ازو داشتند که در

برابرش سجده کنند عاقلانه آن است فقط باید در مقابل کسی سجده کنند که آفریده آنها را

که می گوید

لَا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَلَا لِلْقَمَرِ وَاسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَهُنَّ إِنْ كُنْتُمْ إِياهُ تَعْبُدُونَ(فصلت/37)

و رنج و خوشی آنها در دست اوست و او که امر به نامعقول نمی کند


در آیه ذیل دقت کنید و خوب فکر کنید


وَلِلَّهِ يسْجُدُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مِنْ دَابَّةٍ وَالْمَلَائِكَةُ وَهُمْ لَا يسْتَكْبِرُونَ(النحل/49)

و آنچه در آسمانها و آنچه در زمين از جنبندگان و فرشتگان است همواره براي خدا سجده مي‏کنند و تکبر نمي‏ورزند


در آیه ی فوق مضارع یسجد بکار رفته است و دلیل بر استمرار بدون انقطاع است و فرشته ها هم هستند

پس فرشته ها همواره از زمانی که بوده اند فقط در برابر خدا سجده کرده اند نه ادم و غیره

یک کم فکر کنید


آیا خدایی که 124000پیامبررا برای مبارزه با شریک گردانی و سجده در برابر غیر خود می فرستد چطور خودش اولین بار دستور به سجده در برابر غیر داده است ؟؟؟

از طرفی می گویند سجده در برابر غیر خدا شرک است و از طرف دیگر فرشتگان بخت برگشته ای راکه

حاضر نیستند به سجده در برابر آدمی که بگفته ی قرآن عزم استوار در او یافت نشد و خونریزی و فساد می کند مفتخر کرده اند ؟؟؟


این آیه رانگاه کنید

وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ لَمْ يكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ(الأعراف/11)


مفسران توی چرایی تقدم آفرینش ما انسانها بر جدمان سرگردان مانده اند که چرا اول گفته است

شما را آفریدیم و بعد گفته به آدم سجده کنید !!!

در حالیکه اگر آیه ی آفرینش انسانها را بیادمی آوردند قضیه حل بود

ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامًا فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمًا ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ(المؤمنون/14)


اینجاست که مشخص می شود که بخاطر این آفرینش والا باید در برابر احسن الخالقین سجده کرد و

تبار الله گفت همین


شیطان اولش سجده ی خدا را بی گفتگو به جای می آورد ولی از زمانی آدم آفریده شد شیطان که گفت مرا از آتش آفریدی و او را از گل منظورش این نبوده که او باید بر من سجده کند بلکه منظور ش این بوده است که اگر من در برابر تو (خدا) بخاطر آدم سجده کنم به این موضوع اعتراف کرده ام که او از من بر تر است



فتبارک الله احسن الخالقین


 1 نظر

ملا شدن چه آسان ،آدم شدن مشکل

13 اسفند 1393 توسط سليمي بني

اين جمله از امام خميني(قدس سره) معروف است كه ملا شدن آسان است آدم شدن مشكل است. و شايد همه شما بار ها اين جمله را شنيده باشيد. براستي كه چنين است زيرا تحصيل و فراگيري علوم ديني يعني فقه، اصول، فلسفه وكلام مانند ساير رشته هاي علوم انساني و تجربي براي هر انساني ممكن و ميسور است و هر كسي ‌مي‌تواند علوم ديني را به عنوان رشته تحصيلي خود انتخاب نمايد و آن را خوب فرا بگيرد حتي انسانهاي غير مسلمان هم مي‌تواند علوم ديني و اسلامي را بياموزد و كار شناس علوم اسلامي شود چنانكه امروزه بسياري از افراد غير مسلمان رشته اسلام شناسي را انتخاب نموده و در اين رشته تحصيل مينمايند.

       حالا سوال اين است كه تنها طلبه شدن و سالها در حجره طلبگي زدندگي كردن و فراگيري و تحصيل علوم ديني بدون تذكيه نفس و خود سازي و اعتقاد به مباني ديني و ارزشهاي اسلامي كافيست؟ به عبارت ديگر آيا صرف ملا شدن بدون خود سازي و اعتقاد به آخرت و خدا و مبداء و معاد و پيامبر(ص) و امامان معصوم(ع) كافيست؟ و چنين شخصي را مي‌توان به عنوان روحاني مسلمان در جامعه اسلامي پذيرفت و انتظار هدايتگري از او داشت؟ آيا شخص كور و نابينا مي‌تواند راهنما و هدايتگر ديگران باشد؟ پاسخ قطعا منفي است. زيرا معناي روحاني در خود آن نهفته است روحاني منسوب به روح يعني كسي كه با نفس و خواهشهاي نفساني خويش و ارزشهاي مادي به مبارزه برخاسته و سرشار از معنويت است. پس تنها درس خواندن در مدارس ديني و فراگيري علوم ديني بدون خودسازي و اعتقاد محكم به مباني ديني و باور و ايمان به مؤلفه هاي دين كافي نيست، لازمه طلبگي علاوه بر درس خواندن، خود سازي و تذكيه نفس، اعتقاد قلبي به مباني ديني پايبندي در عمل به ارزشهاي اسلامي، باور و ايمان قوي به اصول و مباني دين اسلام است. و آدم شدن فرد در گرو اعتقاد وايمان قلبي به اصول و مشي بر مبناي ارزشها و قوانين شرعي و اخلاق نيك اسلامي است. يعني علاوه بر تحصيل علوم ديني بايد پندار، گفتار و رفتار آدمي نيز بايد مبتني بر معيارها و ارزشهاي الهي و اسلامي باشد تا عنوان آدم بر آنها اطلاق شود. و الا كساني كه از لباس روحانيت و موقعيت اجتماعي ناشي از آن استفاده سوء نموده و احساسات پاك و اعتقاد مردم عوام را وسيله دستيابي به اهداف مادي و رسيدن به پست و مقام مي‌داند و از علم بدون عمل خويش در جهت نفاق افكني و ايجاد كينه و نفرت بين افراد و آحاد جامعه استفاده مي‌كند از شيطان هم پست تر است.

 نظر دهید »

محل دفن حضرت فاطمه زهرا(س) کجاست؟

08 اسفند 1393 توسط سليمي بني

محل دفن حضرت فاطمه زهرا(س) کجاست؟

در مورد محل دفن فاطمه زهرا(س) نقل و قول های متفاوتی وجود دارد. در این مطلب، به چهار قول در این زمینه اشاره شده است.

 
به گزارش خبرآنلاین به نقل از منابع روایی و تاریخی به 4 نقل تاریخی درباره محل دفن حضرت فاطمه اشاره کره ایم که می خوانید.

 
حضرت فاطمه زهرا(س) به حضرت علی(ع) سفارش کرد که قبرش را پنهان سازد تا دلیل و شاهدی بر ستم‌های روا شده بر او باقی گذارد و مخالفت و مبارزه خویش را با غاصبان و خلافکاران جاوید سازد. آن حضرت نیز وی را شبانه دفن کرد و موضع قبرش را پنهان ساخت.

در مورد محل دفن حضرت فاطمه(س) چهار قول وجود دارد:

1. برخی مزارش را در بقیع می‌دانند؛ از جمله اربلی در کشف الغمه و سیدمرتضی در عیون المعجزات. اهل سنت نیز بر این باورند. آنان مزاری را که در کنار مرقد چهار امام قرار دارد، مدفن فاطمه زهرا(س) می‌دانند. علامه مجلسی می‌نویسد: چون علی، فاطمه را به مصلّا آورد و نماز خواند، دست‌ها را به سوی آسمان بلند کرد و گفت پروردگارا! اینک فاطمه دختر پیامبر توست که او را از ظلمات دنیا به سوی نورانیّت آخرت حمل کردم. در این وقت، منادی ندا در داد که بقعه بقیع، محل دفن است و به سوی آن بروید. وقتی امیرالمؤمنین به آنجا رسید، دید قبری ساخته و لحدی پرداخته‌اند. پس پیکر فاطمه را آنجا به خاک سپرد.

ابن جوزی هم می‌نویسد: فاطمه در بقیع مدفون است و این مطلب را شاید از آنجا استفاده کرده‌اند که علی بن ابی‌طالب صورت چهل قبر جدید را در بقیع احداث کرد و چون مخالفان خواستند قبور جدید را مورد تعرّض قرار دهند، آن حضرت عصبانی شد وآنها را تهدید به قتل کرد و با این وصف مشخص می‌شود که یکی از مزار‌ها به فاطمه(س) تعلق دارد.

علامه نور الدین سمهودی می‌گوید: ارجح آن است که تربت شریفش در بقیع است.(1) ولی گفته‌اند قبری که در بقیع وجود دارد، قبر فاطمه بنت اسد است نه حضرت فاطمه(س).

2. عده‌ای چون ابن سعد، صاحب طبقات، خاطرنشان کرده‌اند که فاطمه در خانه عقیل دفن شده ‌است.(2)

3. بعضی گفته‌اند آن بانو در روضه رسول خدا دفن است. مجلسی از محمد بن همام نقل کرده که وی گفت: علی، فاطمه را در روضه پیامبر مدفون ساخت، ولی آثار قبر را از بین برد. باز مجلسی از کنیز زهرا، فضه، نقل کرده است: در روضه پیامبر بر فاطمه نماز خواندند و او همان جا دفن شد.

شیخ طوسی می‌گوید: از جمله شواهدی که می‌توان برای این احتمال اقامه کرد، حدیثی است که از رسول خدا(ص) نقل شده است که فرمود: “بین قبر من و منبرم، روضه‌ای از روضه‌های بهشت وجود دارد".

شاهد دیگر اینکه نوشته‌اند: علی در روضه نبی اکرم(ص) بر فاطمه نماز خواند، سپس پیامبر را مخاطب ساخت و فرمود: سلام من بر تو و دخترت باد یا رسول الله که در جوارت دفن است.(3)

4. عده‌ای گفته‌اند: فاطمه را در خانه‌اش دفن کردند که قرائن و روایات زیادی این قول را تأیید می‌کند؛ از جمله اینکه حضرت علی پس از دفن بدن فاطمه، از جای برخاست و رو به قبر پیامبر گفت: “درود من و دخترت بر تو باد ای فرستاده الهی که اکنون دخترت در جوار تو فرود آمده است” و می‌دانیم که خانه فاطمه در مجاورت روضه پیامبر قرار داشت.(4)

شیخ صدوق (م 389) می‌نویسد: برایم ثابت شده که فاطمه را در خانه‌اش به خاک سپبرده‌اند و پس از آنکه مسجد را توسعه دادند، قبر آن بانو در مسجد واقع شد. من سالی که به سفر حج رفتم، در مدینه رو به سوی خانه فاطمه ـ که از استوانه رو به روی باب جبرئیل تا پشت خظیره مرقد نبوی است ـ کردم و در آنجا زیارت فاطمه را به جای آوردم.(5) سید محسن امین عاملی نوشته است: آن حضرت در خانه‌اش به خاک سپرده شد و این قول به صواب نزدیک‌تر است.

شیخ طوسی یادآور می‌شود: قبر فاطمه را در خانه پیامبر می‌توانی زیارت کنی و برخی او را در خانه‌اش مدفون می‌دانند. این دو قول از نظر من، به هم نزدیک‌اند و بهتر است حضرت در هر دو مکان زیارت شوند، ولی روایت دفن فاطمه در بقیع از صحت دور است.(6)

منابع:

1. اخبار مدینه (خلاصة الوفاء باخبار دار المصطفی) ص291.

2. طبقات، ابن سعد، ج 8، ص 20؛ اخبار مدینه، ص 290.

3. بحارالانوار، ج 43، ص185.

4. نهج البلاغه، ترجمه فیض الاسلام، ص652، خطبه195.

5. من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج2، ص469 و 906.

6. بحارالانوار، ج 97، ص 196 ـ 197؛ فاطمه زهرا، علامه سید محمد حسین فضل الله، ص96.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 106
  • 107
  • 108
  • 109
  • 110
  • ...
  • 111
  • ...
  • 112
  • 113
  • 114
  • ...
  • 115
  • ...
  • 116
  • 117
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

اشک های بی صدا

کد شامد:1-1-695173-64-4-1
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • ثواب گریه

Random photo

وظیفه ما زنان در زمان جنگ ،همان وظیفه زنان در جهادهای پیامبر است

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس