اشک های بی صدا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

رمز دستیابی به حقیقت فاطمی (قسمت اول)

21 اسفند 1396 توسط سليمي بني

 رمز دستیابی به حقیقت فاطمی (قسمت اول)

  حضرت زهرا سلام الله علیها بانویی است که قرآن کریم از ایشان به کوثر تعبیر کرده است؛ یعنی خیر کثیر. کسی را که خدا خیر کثیر بداند خود خدا می داند چه عظمتی دارد. یک وقت من و شما می گویم یک چیزی زیاد است، یک وقت خدا می گوید یک چیزی زیاد است.

  «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ» خدایی که تنها چیزی که در مورد آن بر خلق منّت نهاده بعثت پیامبر خاتم (ص) است : «لَقَد مَنَّ اللهُ عَلیَ المُؤمِنین اِذ بَعَثَ فیهِم رَسولاً مِن اَنفُسِهِم» خدای متعال بر مؤمنین منّت نهاد که پیامبری از خود آنها در میانشان برانگیخت. این تنها چیزی است که خدای متعال به خاطر آن بر خلق منّت نهاد. حال نگاه کنید خدا بر همین پیامبر خاتم منّت می نهد که «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ» عظمت او چیست؟ خدا می داند!

  اگر کسی بخواهد به معرفت فاطمه (س) راه پیدا کند و از این خیر کثیر بهره ای ببرد، راهش این است که «فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ» یعنی نماز بگزارد؛ نمازی که «الصَّلاةُ مِعراج المُؤمِن» نماز معراج مؤمن است؛ «الصَّلاةُ قُربانُ کُلِ تَّقی» نماز وسیله قرب هر انسان اهل تقواست.

  کسی که می خواهد به حقیقت فاطمی نزدیک شود اولین کاری که باید بکند صلاة است. یعنی تا قلّه ی عرش باید با نماز پرواز کند؛ به قرب الهی نائل شود.

  استاد مهدي طيب 1387/3/30

 

 نظر دهید »

کفشِ پاشنه خوابونده نباش ...

21 اسفند 1396 توسط سليمي بني

کفشِ پاشنه خوابونده نباش … 

یه شب مهمون داشتیم،
کفش ها توی حیاط جفت شده بود،
همشون مرتب بودن به جز یک کفش که پاشنه هاش خوابونده شده بود !

هرکس میخواست بیاد تو حیاط اون کفش ها رو میپوشید ،
میدونی چرا؟
چون پاشنه هاش خوابونده شده بود !

یه کم که فکر کردم دیدم بعضی از ما آدم ها مثل همین کفش های پاشنه خوابونده هستیم ،
برامون مهم نیست کی سوارمون میشه !

یادت باشه که اگر سر خم کنی،
اگر خودت به خودت احترام نذاری،
اگر ضعیف باشی، همه میخوان ازت سواری بگیرن و کسی هم بهت احترام نمیذاره !

کفشِ پاشنه خوابونده نباش 

 1 نظر

تفکر و ترک خود بینی :

20 اسفند 1396 توسط سليمي بني

تفکر و ترک خود بینی :

اگر ساعتی تفکر کنیم در موجودات عالم، که خود نیز از آنهاییم و بیابیم که هیچ موجودی از خود چیزی ندارد و آنچه به او و همه رسیده، الطافی است الهی و موهبت‌هایی است عاریت، و الطافی که خداوند منّان به ما فرموده چه قبل از آمدن ما به دنیا و چه در حال زیستن از طفولیت تا آخر عمر و چه پس از مرگ به واسطه هدایت کنندگانی که مأمور هدایت ما بوده‌اند، شاید بارقه‌ای از حبّ او - جلّ و علا - که محجوب از آن هستیم در ما پیدا شود و پوچی و بی‌محتوایی خود را دریابیم و راهی به سوی او - جلّ و علا - برای ما باز شود یا لااقل از کفر جحودی نجات یابیم و انکار معارف الهی و جلوه‌های رحمانی را برای خود مقامی محسوب نکنیم و به آن افتخار نکنیم که تا ابد محبوس در چاه ویل خود خواهی و خودبینی شویم.

در نقلی است که «خداوند تعالی به یکی از انبیای خود خطاب کرد که یکی را که از خود بدتر می‌دانی به ما عرضه کن، و او لاشه مردار حماری را چند قدم کشاند که عرضه کند و پشیمان شد خطاب شد که اگر آورده بودی از مقام خود سقوط کرده بودی». من نمی‌دانم که این نقل اصلی دارد یا نه، لکن در آن مقام که اولیا هستند شاید نظر به برتریِ خود سقوط آورد که آن خودبینی و خودخواهی است، اگرچه به این گونه.
قسمتی از نامه عرفانی امام ره به فرزندش احمد ره :
متن کامل نامه در آدرس زیر :
farsi.rouhollah.ir



 نظر دهید »

سفری مافوق تفکر ،گذر از حواس پنجگانه :

20 اسفند 1396 توسط سليمي بني

سفری مافوق تفکر ،گذر از حواس پنجگانه :

سفر اصلی انسان , سفر فکری و فوق مقام فکر است که در حقیقت در بحث تفکر ، انسان می خواهد سفر به ماوراء طبیعت که اساس سفر انسانی است را ادراک کند .

که این مسافرت برخلاف مسافرت های متعارف می باشد که این سفر ثانی ، ابتدائاً با سفر فکری انسان شروع می شود ، « یَآ أیُهَا الإنسانُ إنَّکَ کَادِحٌ إلی رَبِّکَ کَدحاً فَمُلاقِیهِ » ( انشقاق / 7 )
لذا انسان باید غواصی در نظام هستی را شروع کند


انسان در قوص صعود به تدریج باید قوای او شکوفا شود.
یعنی ابتدا فقط با قوای پنجگانه ی حسی می بیند ، می شنود و . . . ، سپس که قوی تر شد می تواند با قوای پنجگانه ی باطنی ادراک کند که این ادراک هم تازه در حدّ وهم و خیال است و بعد که قوه ی خیال قوی شد می تواند به مرتبه ی عقلی راه پیدا کند
که در بحث تفکر سعی بر این است که انسان به حقایق عقلی دست یابد .


لذا تا زمانی که این حواس پنجگانه با بیرون مشغول است و دائما از بیرون ( بخش مادی ) ادراک دارد ، قوه ی خیال نیز ناچار است برای این ادراکات حسّی ، اشکال و صور ایجاد کند که در این صورت قوه ی خیال از ماوراء طبیعت به دلیل اشتغال با این ادراکات حسّی منصرف می شود
یعنی قوه ی خیال به جای اینکه به طرف عقل رو کند و از آنجا حقایق را بگیرد ، دائما رویش به طرف حواس پنجگانه ی ظاهری است .

البته بحثی نیست که از بیرون بگیرد ، اما آنچه را که از بیرون می گیرد به عنوان یک رشحه و نمونه ای از آنچه که از درون می گیرد می باشد
و اگر قوه ی خیال به سمت بالا رو نکند و دائما در همین محسوسات مادی مشغول بشود .
استاد صمدی آملی
شرح دروس معرفت النفس

 نظر دهید »

دستور العملی از سیّد عبدالکریم کفاش

20 اسفند 1396 توسط سليمي بني

دستور العملی از سیّد عبدالکریم کفاش

حضرت آیت‌الله حاج شیخ حسین گنجی می‌فرمودند: مرحوم سیّد عبدالکریم کفاش هفته‌ای یک مرتبه محضر حضرت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مشرّف می‌شد. حضرت از او می‌پرسد:
اگر ما را نبینی چه خواهی کرد؟
میگوید: می‌میرم.
حضرت می‌فرماید:
«اگر چنین نبودی، ما را نمی‌دیدی»
وقتی از او علّت باز شدن راه ملاقات را پرسیدند، گفته بود:«یک شب جدّم رسول خدا را در عالم رؤیا دیدم، از ایشان تقاضای ملاقات با حضرت را نمودم.»
حضرت فرمود: «در شبانه روز دو مرتبه برای فرزندم حسین سیّد الشهدا ع گریه کن.»
از خواب بیدار شدم و این برنامه را به مدّت یک سال اجرا نمودم، لذا به تشرّف خدمت آن حضرت نائل آمدم.

این دستور موافق با عمل حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در زیارت ناحیه مقدسه که می‌فرماید: فَلَئِن اَخَّرَتنی الدُّهُور… پس اگر روزگاران مرا به تاخیر اناختند، و تقدیر الهی را از یاری تو بازداشت و نبودم تا با آنان که با تو جنگیدند بجنگم، و با آنان که به دشمنی تو برخاستند، به دشمنی برخیزم؛ (در عوض) هر صبح و شام بر تو ندبه و زاری می‌کنم و بر تو به جای اشک، خون گریه می‌کنم….

 دستورالعمل تشّرف

 نظر دهید »

در میانه چپ و راست

20 اسفند 1396 توسط سليمي بني

در میانه چپ و راست

  یکی از محکمات اندیشه امام و رهبری این است که  انقلاب در سال 57 تمام نشد بلکه این یک حقیقت امتداد دار است که سبک مدیریتش، اصول ثابتی دارد که شناخت آنها برای امتداد دادن به انقلاب و حل چالشهای امروز نیاز است.  سید علی خامنه ای در کتاب  طرح کلی اندیشه اسلامی در قران دو فصل مهم را به سبک انقلاب پیامبران اختصاص داده است.

  او در یک فصل نظام اهداف و در فصل دیگر سبک تحقق این اهداف را تبیین میکند. هدف نهایی پیامبران رشد و  سلوک همه انسانها به سمت خدا است. اما برای تحقق این هدف، نظامی از اهداف وجود دارد که عدم توجه به ترتیب و ترتب آنها ما را دچار خطا میکند. قطعا برای تحقق یدخلون فی دین الله افواجا باید اول شریعت و ظاهر رفتارها تغییر کند.

  اما مقدم بر تغییر ظاهر رفتارهای افراد باید زمینه و محیط اقدام بر اساس توحید شکل بگیرد. هر مرحله ای که به لحاظ غایت مقدم است کار را برای تحقق مرحله بعدی ساده میکند. فلذا تغییر و اصلاح جامعه بر اصلاح فرد مقدم است. اما برای تغییر جامعه نیز عمیق ترین و اصیل ترین لایه را باید بر اساس هویت مشترک انسانی معرفی کرد.  متن جامعه فارغ از تفاوتها و تمایزات افراد بر اساس هویت مشترک انسانی معرفی میشود. او  جامعه بی طبقه توحیدی را برای سبک تغییر این لایه از جامعه مورد توجه قرار میدهد. حیاتی ترین و اساسی ترین بخش جامعه آن متن وحدانی جامعه است که دین اولا آن را تغییر میدهد. تغییر از جامعه شیطانی به بستری مستعد برای رشد انسانی یا تغییر وضعیت  استبدادی به  مردمسالاری که اولین بروز جامعه بی طبقه توحیدی است. و این یعنی تغییر از استبداد به مردمسالاری اولین قدم در تحقق شریعت است.

  اما نکته مهمی که در فرایند این تغییر باید مورد توجه قرار داد جدا کردن دو حیثیت صیرورت و تغییر از فاعلیت و تاثیر است. یعنی به لحاظ تاثیر و فاعلیت، آن مراحلی که در نهایت باید تغییر و صیرورت پیدا کنند اول به کار میروند. لذا عقاید و ایمان انسانها که در مراحل نهایی رشد قرار دارند، خودشان برای ایجاد تغییر رفتارها و ساختارها به کار میروند. لذا نقطه شروع، ایمان و توحید است و نقطه نهایت نیز ایمان و توحید است. و این یعنی انقلاب بر اساس ایمان و انگیزه و اندیشه مردم پیش میرود. لذا حضرت امام در انتهای کتاب حکومت اسلامی خود روی راهبرد  تبلیغات و  تعلیمات تاکید میکند. به تعبیری تغییر  گفتمان و باور مردم برای ایجاد حرکت.

  با این حساب روش انقلاب اسلامی از دو طیف جدا میشود اول از کسانی که عقاید را ترویج میکنند اما این عقاید را بدون توجه به غایات و راهبردهای روی زمین در جامعه تبلیغ میکنند. یعنی کلیات ابوالبقا میگویند. اینها نمیتوانند یک جنبش و حرکت اجتماعی خلق کنند. دوم کسانی که تغییر را بر اساس عقاید و ایمان مردم سامان نمیدهند بلکه معتقدند اول ساختارها را عده ای تغییر میدهند بعد مردم به تبع رشد میکنند.

  راست بی خاصیت و چپ ظاهرگرا در دو سوی سبک انقلاب حضرت امام قرار میگیرند. راستی که اندیشه هایش به واقعیت امتداد نمیابد و چپی که اساسا کار را با ایمان مردم پیش نمیبرد. راست در چنته جز آرمانها و عقاید چیزی ندارد و توان امتداد دادن این اندیشه ها تا ساحت اقدام و راهبردها را ندارد و چپ نیز فقط تغییرات را ملاحظه میکند و قدرت ندارد فاعلیت و ایمان مردم را برای ایجاد چنین تغییراتی پای کار بیاورد. انقلاب هم روشش  توحید است و هم غایتش  توحید است. هم برای  مردم است هم به دست  مردم. و این سبک کار انبیا و اولیا است.

 نظر دهید »

تاریخچه شکل‌گیری مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم

20 اسفند 1396 توسط سليمي بني

  تاریخچه شکل‌گیری مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم

 با پایان یافتن جنگ تحمیلی، طلاب جانباز و رزمنده به آغوش حوزه‌ها بازگشتند تا پس از جهاد و دفاع مقدس، دوباره در سنگر فقاهت و علم، به اجتهاد بپردازند. آنان اکنون پیش‌قراولان عمل به تکلیف بودند که مکتب فقه و عشق را به هم آمیخته بودند و صاحبان تجربه‌های مدیریتی در عرصه‌های بزرگ عملیاتی شده بودند. اما گویا عده‌ای نمی‌خواستند این جوانان پرشور و مستعد را بپذیرند و باور کنند. آنان سال‌ها تحصیل و تدریس و سابقه حوزوی خود را بالاتر از این می‌دانستند که به این سرمایه‌های ارزشمند حوزه توجهی کنند و میدان بدهند.

 این بود که باز قافله‌سالار انقلاب، دست به قلم بردند و بخشی از ناگفته‌های خویش را طی پیامی، منتشر ساختند. این پیام که به «منشور روحانیت» شهرت یافت، رنج‌نامه‌ای عارفانه است که از سویی سنگ متحجران را می‌شکند و از سویی پرواز پروانه‌ها را می‌ستاید.

 پیام حضرت روح‌الله که لبریز از عشق و دلدادگی به حضرت حق و آرمان‌های الهی و تواضع و ادب به مجاهدین و شهدا و خانواده‌های آنان و امت غیرتمند ایران اسلامی بود در خود فریادی داشت از غصه‌ها و دردهای جانکاهی از جفاهای خودی‌های غیر خودی که قلب هر مؤمن آزاده‌ای را می‌فشرد. گویی تقدیر این بود که آخرین حرف‌های دل آن پیر فرزانه، پیش از سفر ملکوتی، خطاب به حوزه علمیه، سوم اسفند 1367 صادر شود و آن توصیه‌ها، تجربه‌ها و وصیت‌های امام به «منشور روحانیت» شهره گردد.

 جامعه مدرسین حوزه علمیه قم پس از این پیام با تشکیل ستاد «زمینه‌سازی اجرای فرمان حضرت امام» و پی‌گیری‌‌های لازم، سرانجام انتخابات نمایندگان طلاب و فضلا را برگزار کردند و مجمع نمایندگان را تشکیل دادند. آن‌گاه مرحوم آیةالله مشکینی در نامه‌ای این امر را به اطلاع حضرت امام خمینی رساند.

 پس از انتخابات، اولین دوره مجمع نمایندگان طلاب و فضلای حوزه علمیه قم در سال 1368 با ریاست مرحوم آیةالله فاکر آغاز به کار کرد. در همین دوره، اساسنامه، آیین‌نامه داخلی و آیین‌نامه انتخابات مجمع در تیر ماه سال 69 به تصویب نمایندگان طلاب رسید و به جامعه مدرسین حوزه ارائه گردید. جامعه نیز آن‌را دی ماه 69 تأیید و به دبیرخانه مجمع ابلاغ کرد.

 

 نظر دهید »

از یه جایی بــه بعد..............دیگه تکراری نیستیم؛ زیادی هستیم

20 اسفند 1396 توسط سليمي بني

ﯾﮏ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ” ﺳﺮ” ﺩﺍﺭﺩ
ﻭﻟﯽ” ﻣﻐﺰ “ﻧﺪﺍﺭﺩ.
ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻤﯽ ﺍﺻﻄﮑﺎﮎ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ
ﺑﺎﺷﺪ، “"ﻓﻮﺭﺍ ﻣﺸﺘﻌﻞ"” ﻣﯽ ﺷﻮﺩ.
ﺍﺛﺮﺍﺕ ﺍﯾﻦ ﺍﺷﺘﻌﺎﻝ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ “""ﻭﯾﺮﺍﻧﮕﺮ “""ﺑﺎﺷﺪ.
ﻫﻤﻪ ﻣﺎ “ﺳﺮ” ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺑﺮ ﺧﻼﻑ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ “"ﻣﻐﺰ"” ﻫﻢ ﺩﺍﺭﯾﻢ.
ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ ﺁﻧﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ
“"ﻭﺍﮐﻨﺶ ﻧﺸان “” ﻧﺪﻫﯿﻢ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻋﺎﺩﺗﯽ ﮔﺮﺍﻧﻘﺪﺭ ﺍﺳﺖ…….
بهترین جوابها …..


بهترین جواب بدگویی:سکوت
بهترین جواب خشم :صبر
بهترین جواب درد:تحمل
بهترین جواب تنهایی:تلاش
بهترین جواب سختی:توکل
بهترین جواب خوبی:تشکر
بهترین جواب زندگی:قناعت
بهترین جواب شکست:امیدواری….

تقدیم به بهترین ها….
برای جبران اشتباهات، به دوستانت همانقدر زمان بده که برای خودت فرصت قائل میشوی…

مواظب همدیگه باشیم !

از یه جایی بــه بعد……………دیگه بزرگ نمیشیم؛ پیر میشیم
از یه جایی بــه بعد………….. دیگه خسته نمیشیم؛ می بُرّیم
از یه جایی بــه بعد…………..دیگه تکراری نیستیم؛ زیادی هستیم

 

 نظر دهید »

هر انسانی صاحب یک طرح الهی است...

20 اسفند 1396 توسط سليمي بني

  هر انسانی صاحب یک طرح الهی است…

درست همانگونه که تصویر کامل درخت بلوط در تخم آن وجود دارد، الگوی الهی حیات آدمی نیز در هشیاری برتر خود او نقش بسته است.
در طرح الهی محدودیت وجود ندارد. آنچه هست سلامت کامل است و ثروت کامل و محبت کامل و بیان کامل نفس (به عینیت درآوردن ضمیر اعلی).
پس همواره بر سر راه آدمی یک انتخاب الهی وجود دارد و هر روز انسان باید بر طبق طرح الهی زندگی کند، اگر نه با واکنشهایی ناخوشایند روبرو می شود.

 کتاب فاخر و بی نظیر “چهار اثر” از “فلورانس اسکاول شین

 

 نظر دهید »

حكمت‏هاى پوشيده

20 اسفند 1396 توسط سليمي بني

 حكمت‏هاى پوشيده

 پيامبر خدا صلى ‏الله‏ عليه ‏و‏آله فرمود :

خداوند به يكى از پيامبرانش وحى كرد كه به فلان پادشاه از قول من بگو كه جان او را به زودى خواهم گرفت. آن پيامبر پيغام خداوند را به آن پادشاه گفت، او چنان دعايى كرد كه از روى تخت به زمين افتاد. بعد گفت: خداوندا! به من آن قدر مهلت بده كه كودكم بزرگ شود و كارهايم را انجام دهم.

خداوند به همان پيامبر وحى كرد كه برو به همان پادشاه بگو كه من از مرگ او صرف نظر كردم و مدت 15 سال به عمرش اضافه نمودم.

آن پيامبر عرض كرد: خداوندا! تو مى ‏دانى كه من دروغ نگفته ‏ام. خداوند فرمود: تو مأمورى. برو به او بگو كسى از خدا در كارهايش سؤال نمى‏ كند. (يعنى هر كار بخواهم با حكمت انجام مى ‏دهم و كسى هم سر در نمى ‏آورد).

 امام باقر عليه ‏السلام فرمود: حضرت موسى به خداوند عرض كرد: چگونه سامرى يك گوساله صدا دهنده ساخت؟ حق تعالى فرمود: اين آزمايش من بود درباره آن جستجو نكن.


 
 استاد سید علی اکبر صداقت

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 5
  • 6
  • 7
  • ...
  • 8
  • ...
  • 9
  • 10
  • 11
  • ...
  • 12
  • ...
  • 13
  • 14
  • 15
  • ...
  • 117
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

اشک های بی صدا

کد شامد:1-1-695173-64-4-1
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • ثواب گریه

Random photo

مناظره عقل و عشق

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس