تا ساحل ارامش
10 مرداد 1395 توسط سليمي بني
هله عاشقان! بکوشید، که چو جسم و جان نماند
دلتان به چرخ پرد، چو بدن گران نماند
دل و جان، به آب حکمت، ز غبارها بشویید
هله، تا دو چشم حسرت، سوی خاکدان نماند
نه که هر چه در جهانست، نه که عشق جان آنست ؟
بجز عشق، هر چه بینی، همه جاودان نماند
عدم تو همچو… بیشتر »