مراحل شناخت نفس اماره و شیطان
به طور کلی ما چند نوع نفس داریم
نفس اماره :مارو به گناه میکشونه
نفس لوامه : دقت کردی بعد هر گناهی عذاب وجدان میگیری؟ این همون نفس لوامه هست…ولی خب اگه بهش توجهی نشه کم کم کاراییشو از دست میده
نفس ملهمه : این نفس اگه در ما تقویت بشه میتونه از عالم غیب به ما الهام بشه…مثل عرفا یا کسایی که به خدا نزدیکن
نفس مطمئنه : این نفسیه که امیدو تو دلت روشن میکنه و بهت اطمینان میده که خدا کنارته و امکان نداره از مسیر واقعی بندگی خارج بشی.
روایت داریم که :
حضرت علی علیه السلام می فرماید:«المؤمن …مخالف لهواه؛»
از نشانه های مؤمن مخالفت با هوای نفس و کنترل آن است.
مولی الموحدین حضرت علی علیه السلام می فرماید:محبت دنیا عقل را فاسد می کند و گوش دل را ازشنیدن مطالب حکیمانه ناشنوا می سازد.
پس تا اینجا فهمیدیم که نفس چی هست و چند نوع نفس داریم.
خب حالا به شیطان میپردازیم.
شیطان
نفس اماره مربوط روح و نفسمون میشه و تموم سعی خودشو میکنه تا ماهارو تنبل و دنیا پرور بار بیاره ولی در نقطه مقابل شیطان یه وظیفه دیگه ای داره…وقتی نفس اماره بر عقل و روحمون چیره شد اون موقع شیطان ورود پیدا میکنه و مارو خیلی راحت گول میزنه و دنیارو برامون قشنگ جلوه میده و نمیذاره به سمت خدا و عبادت بریم
شیطان احساس و ادراکتو ازت میگیره و کارش تحریک کردنه!! یعنی مثلا احساستو که باید عشق خدا توش باشه ازت میگیره و عشق دنیایی رو جایگزینش میکنه ….مثال خیلی سادش این که مثلا داریم نماز میخونیم یهو میاد تو ذهنتو میگه : برای کی داری نماز میخونی؟ این نمازه باطله…وضو که گرفتی باطله…تورو به یاد یه صحنه میندازه و تمرکز در نمازو ازت میگیره…حواستو پرت میکنه و کاری میکنه وصط نماز فراموش کنی که مثلا سجده رفتی یا نه…هی میاد در گوشت میگه : ول کن بابا چه خبره؟ هشت رکعت میخوای نماز بخونی؟ تند تر بخون تموم شه…خلاصه بگم: خیلی کار بلده و شیطانو دسته کم نگیرید .تنها راه پیروزی بر شیطان اینه که تو دلمون راهیرو برای شیطان باز نکنیم .
آیات قرآن میگه که : «بی شک شیطان و گروهش شما را از آنجا یی می بینند که شما آنها را نمی بینید، ما شیاطین را دوست و سرپرست کسانی قرار دادیم که ایمان نمی آوردند.»(اعراف:27) و : « هر که از یاد خدای رحمان دل بگرداند، شیطانی بر او بگماریم که همدم او گردد.»(زخرف:36) و باز فرمود: «همانا تو را بر بندگان من هرگز تسلّطی نیست مگر بر گمراهانی که از تو پیروی می کنند.»(حجر:42) شیطان خود نیز اعتراف کرده است که بر بندگان خالص خدا سلطه ای ندارد. «شیطان گفت پس سوگند به عزّتت که همه ی بندگان را اغوا می کنم مگر بندگان مخلص تو را.»(ص/82و83)
یعنی شیطان همه رو میتونه گول بزنه الا کسایی که بتونن بر نفسشون بایستن.
پس میشه سه تا نتیجه گرفت : شیطان ، نفس اماره، دنیا
سه ابزار شیطان با هم!!!
یعنی شیطان از طریق دنیا، نفس اماره ما را تحریک می کنه و مارو به دنیا میکشونه و برامون جذابش میکنه، ابزار شیطان، دنیاست. یعنی با زینت دادنش، نفس رو تحریک میکنه و به سمت دنیا میکشونه. خدا از زبان شیطان تو قران میگه : قالَ رَبِّ بِما أَغْوَیْتَنی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعین.(حجر ، 39) (خدایا به خاطر آنچه که مرا گمراه نمودی، در زمین برای آنها زینت می بخشم و همه آنها را گمراه می کنم)
پس یه نتیجه کلی میگیریم…
نفس ما به شیطان ایده میده و شیطان هم اون ایده رو تشویق میکنه و کاری میکنه که به سمتش بریم…یعنی اگه بخوام مثالی بزنم اینه که : مثلا یک میلیون تو خیابون پیدا میکنی و تصمیم میگیری پس بدی به صاحابش ولی وقتی چند قدم بر میداری نفس امارت بهت میگه : یه خوردشو بنداز صندوق صدقات بقیشو بردار بزن تو جیب!!! بعد وجدانت میگه نه این ماله حرومه و یه جنگه شدیدی بین نفس اماره و لوامت شکل میگیره و اینجایت که اقای شیطان ورود پیدا میکنه و پشته نفس امارت در میاد و تورو تشویق میکنه به اون کار…و خیلی جالبه که بدونید شیطان گناه رو خیلی قشنگ و زیبا جلوه میده و یه جورایی با کاراش حرام رو تو ذهنت حلال جلوه میده
پس میبینید که شیطان فقط تشویق میکنه و به خودی خود کاری نمیتونه انجام بده…و این خوده ماییم که گول میخوریم
چند تا حدیث و روایت پیدا کردم که در مورد نفسه…با دقت بخونید.جالبه !
1- اولم یتفکروا فی انفسهم: آیا در نفس خویش نیندیشیدهاند …؟ (روم:8)
3- و فی الارض آیات للموقنین و فی انفسکم افلا تبصرون: در زمین برای اهل یقین نشانههایی است و نیز در خودتان آیا نمینگرید؟ (ذاریات:21-20)
4- علیکم انفسکم لا یضرّکم من ضلّ اذا اهتدیتم: ای مؤمنان نفس خویش را دریابید چون هدایت شده باشید آن کس که گمراه است به شما زیان نمیرساند. (مائده: 105)
5- و نفس و ما سوّاها فالهمها فجورها و تقواها: سوگند به نفس (جان) آدمی و آنکه او را درست کرد، پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد. (شمس:7)
1- امیرالمؤمنین (ع):« خوش به حال کسی که بر گناه خود بگرید و همواره به نفس خویش مشغول بوده باشد و مردم از او در امان باشند.» (نهج البلاغه خطبه 176)
2- امیرالمؤمنین (ع):« زیرک کسی است که نفس خود را بشناسد و کارهای خود را خالص گرداند.» (غرر 2 /107)
3- امیرالمؤمنین (ع):« نفسهایتان را با پارسایی ادب کنید.» (غرر 2 /534)
4- امیرالمؤمنین (ع):« بازداشتن نفس و پیکار با هوی و هوسهای آن درجه انسان را بالا میبرد و حسنات را چند برابر کند.» (غرر 2 /594)
5- امیرالمؤمنین (ع):« نیرومندترین مردم کسی است که تسلّط بر نفسش از تسلّط بر دیگران بیشتر و بزرگتر باشد.» (غرر 2 /488)
6- امیرالمؤمنین (ع):« برای مرد شایسته است که از نفسش نگهبانی کند و مراقب دل خود باشد و زبانش را نگه دارد.» (غرر 2 /500)
7- امیرالمؤمنین (ع):« برترین شناختها آن است که انسان نفس خویش را بشناسد.» (غرر 2 /512)
8- امیرالمؤمنین (ع):« برای نادانی انسان، همین بس است که نفس خود را نشناسد.» (غرر 2 /513)
9- امیرالمؤمنین (ع):« کسی که نفس خود را شناخت، خدای خود را شناخته است.» (غرر 2 /513)
10- امیرالمؤمنین (ع):« کسی که به شناخت نفس دست یابد، به بزرگترین پیروزی نائل گشته است.» (غرر 2 /109)
خلاصه بگم : اگه بتونی عمل کنی جات بهشته چون این همون چیزیه که امام حسین میگفت و اسمش میشه جهاد اکبر و در رابطه با سیر و سلوک یکی از مراحل اول همینه که نفس و شیطان خودتو بشناسی.
دشمن شما همون نفس شماست وگرنه شیطان فقط تشویقتون میکنه و میدونید که شیطان بر دلای مومن ورود نداره
حضرت محمد علیه السلام میگه اول خودتو بشناس بعد خداتو…خداییش یکم فکر کنی به همه چیز این جهان پی میبری..کافیه کنار پنجره اتاقت دراز بکشیو به اسمون و افرینش فکر کنی…به این نتیجه میرسی که این دنیا یه مالکی باید داشته باشه … یکم فکر کن..
فقط یه نکته خیلی مهمو فراموش نکنید …همونطور که گفتم شیطان اجازه ورود به دلهای مومنین رو نداره..اما انصافا چند تا مومن داریم ما ؟ کو؟ کجاست؟پس خیلی مواظب باشید.آیه 268 سوره بقره:« شیطان شما را به فقر (تنگدستی) وعده داده و فرمان به زشتی میدهد.»پس مراقب باشید . شیطان یا نفس امّاره از راه خیال در میاد…مثلا تا حالا تجربه کردی موقع خواب چه فکرایی میزنه به سرت؟ دیدی یه حسی داره نا امیدت میکنه؟ دیدی یه صدایی دره گوشت همش میگه: داری از بقیه جا میمونی همه پیشرفت کردن به جز تو؟ دیدی یکی تورو از اینده نگرانت میکنه؟ دیدی همش ترس تو وجودته؟ با خودت میگی فلان کس الان داره فلان جا عشقو حالشو میکنه من اینجام بدون هیچ برنامه و تفریحی…همه یارو یاور دارن الا من…از من تنها ترم کسی هست؟ اگه بمیرم کی برام گریه میکنه؟ اقا سرتونو درد نیارم… این تهدیدای شیطانیه.پس خوب خوب خوب خوب هواستونو جمع کنید.این شیطان پدر سوخته ایه که دومی نداره.نذارید این فکرا بزنه به سرتون.خیلی خیلی زرنگه…در ضمن اینم بگم که شیطان خیلی خوب میشناست و نقطه ضعف هاتو بهتر از خودت میشناسه.کافیه که نقطه ضعف بدی دستش بعد اروم اروم کاری میکنه که این افکار رو روحت و خیالت تاثیر بذاره…پس بشناسید شیطانو و راه نفوذ رو ببندید.
راستی کی گفته شیطان یه نفره؟شیطان تو قلب و درون هزاران نفر نفوذ پیدا کرده…و چه بسا که خودشم یه پا شیطان شده.
نذار شیطان تو خیالت نفوذ پیدا کنه…خیال یعنی وقتهایی که بیکاری…اون موقع هست که ما ادما خیال پرداز میشیم…تو تنهایی نذار خیالت به سمت این افریته اشغال کشیده بشه که همش بهت میگه: تو عقبی تو بدبختی…همه ازت جلو زدن…تو هیچی نداری اینده نداری پول نداری ماشین نداری…تازه اگر هم این افکار جواب نداد شیطان روششو عوض میکنه و محکم میزنه تو برجکت و از راه نفست وارد میشه …تورو به سمت شهوت میکشونه و ازت می خواد که نیازتو برطرف کنی و خلاصه اگر این افکار هم جواب نداد دوباره یه ترفندی پیدا میکنه…پس توکل کنید بر خدا..
شیطان از این ذکر هنگامی که به شهوت کشوندت بیذاره :لاحول ولاقوه الا بالله و وقتی 50 بار این ذکرو تکرارر کنی شیطان و تموم افریته هاش فـــــــــــــــــــــــــــــــرار میکنن!!!
و خیلی جالبه که شیطان بعضی وقتها به خودش مرخصی میده و به قول معروف چند هفته ای رو تنهات میذاره …تو این چند هفته با خودت میگی : ایول!!!!!!!! دیدی شیطان نتونست هیچ غلتی بکنه؟ دیدی بر شیطان پیروز شدم ؟ دیدی شکستش دادم؟ و یه اعتماد به نفس کاذبی بهت میده…خیلی جالبه چون این دقیقا همون چیزیه که شیطان دنبالشه و بعد یک ماه برمیگرده سمتت و اونوقت یه بابایی ازت در میاره که خودتم باورت نشه…خلاصه خواهرم برادرم با بد کسی طرفی…حواستو خوب خوب جمع کن و توکل کن بر خدا و اهل بیت…اصلا مغرور نشو چون این دقیقا همون چیزیه که شیطان میخواد…نقطه ضعف هاتو بشناس و ترمیمشون کن
خیلی جالبه!! مثلا وقتی یه مدت زیادی شیطان نتونست گولت بزنه اونوقت غرور برت میداره و خودتو از بقیه بالاتر میبینی و به جای انجام واجبات میای بقیه رو نصیحت میکنی!! اینگاری تو خیلی پاکی و بقیه بدن…اینم اشتباست واسه همینه میگم نذارید مغرور بشید
یکی از راههای خودشناسی اینه که ببینی تو با نفست چند چندی ؟ ایا واقعا نفست بر تو چیره تره یا بر عکس؟
یه مقاله تو اینترنت پیدا کردم که خیلی مفید بود بخونید جالبه :
*مردی از امیرالمؤمنین علیه السلام اندرز خواست، حضرت فرمود:« از کسانی مباش که … نفس به نیروی گمان ناروا، بر او چیرگی دارد و او با قدرت یقین بر نفس چیره نمیگردد. برای دیگران که گناهی کمتر از او دارند نگران و بیش از آن چه برای نفس خود عمل کرده امیدوار است. گناه دیگران را بزرگ و گناه نفس را کوچک میپندارد. مردم را سرزنش میکند امَا نفس خود را سرزنش نمیکند. به نفع نفس خود بر زیان دیگران حکم میکند. دیگران را هدایت امّا نفس خود را گمراه میکند.» (نهج البلاغه حکمت 150)
*بدان ای عزیز! هر ساعت و روز، نفس در معرض امتحان و آزمایش است. قالب هر کس با قالب دیگری فرق میکند و نوع ابتلاء هم در فتنهها و آزمایشات، گوناگون است. در امتحان، آخرِ کار، بحث مقبولی و مردودی است. آنکه در امتحان مقبول است در واقع ، خدا از کارش راضی شده است. آنکه رفوزه شده در واقع خداوند از نفسش ناراضی شده است. گویند:« جوجه را آخر پاییز میشمارند» یا «شاهنامه آخرش خوش است» یا «هر که آخربین بوَد چه با معنی بود» یا گفتهاند: «هر که از پُل بگذرد خندان بود» و دهها نظیر این نوع مطالب، اشاره دارند که اوّل کار نفس و شخصیّت انسانها هیچ دلیل بر خوبی نیست، اگر در آخر کار، موفق شد و سالم و با عافیت درآمد آنگاه گفته میشود که «خوش به حال فلانی که آخر کار نمره قبولی آورد.»
راه غلبه بر نفس چیست؟
از آن هنگام که انسان به بلوغ و تکلیف مى رسد، حتى شاید مدتى قبل از آن تا هنگام مرگ، تحت تأثیر هجوم و حمله نفس اماره که هواى نفس و امیال شهوانی است، قرار مى گیرد.
قرآن مى فرماید:« نفس، آدمى را بسیار به بدى فرمان مى دهد».(1)
چون خدا انسان را براى عالمى دیگر آفریده، گذران چند صباح از عمر در سراى فانى فقط جهت ساختن زندگی بهترو سعادت و خوشبختی ابدی در آن عالم است و آزمون های الهی برای نمایان شدن جوهر وجود عالم است. انسان از ابتدای تولد تا پایان در این مسیر قرار دارد. به علاوه هر چه انسان در طى کردن مراحل عالی انسان موفقتر باشد، شیطانى که او راهمراهى مىکند، قوىتر خواهد بود.
انسان از دو جنبه مادى و معنوى به وجود آمده و چون دنیا براى او نمود عینى و لمس حضورى و جذب شهودى دارد و مولود عالم طبیعت است، پس راحتتر به سویش جذب مىشود و او را بدون سبب واسطهاى باور خواهند کرد، چون در جلو چشمش حجاب و مانعى که موجب شود بر این باور تردید کند، وجود ندارد.
حواس پنج گانه به همراه نفس اماره، مرکب طغیان و عصیاناند و جهت رسیدن آن سرعت مىبخشند.
امام خمینى مىفرماید: »بدان که انسان چون ولیده همین عالم طبیعت است و مادر او همین دنیا است و اولاد این آب و خاک است، حب این دنیا در قلبش از اول نشو و نما مغروس (کاشته شده) است و هرچه بزرگتر شود، این محبت در دل او نمو مىکند و به واسطه این قواى شهویه و آلات التذاذیه که براى حفظ شخص و نوع خداوند به او مرحمت فرموده، محبت او روزافرزون شود و دل بستگى او رو به ازدیاد گذارد».(2)
او درباره تأثیر لذت دنیوى در قلب و مفاسد آن مىفرماید:»بدان که نفس در هر حظى (بهرهاى) که از عالم مىبرد، در قلب اثرى از آن واقع مىشد که آن تأثر از ملک و طبیعت است و سبب تعلق است.
و تعلق به دنیا و التذاذات هر چه بیشتر باشد، قلب از آن بیشتر تأثیر پیدا مى کند و تعلق بیشتر مى گردد تا آن که تمام وجهه (توجه) قلب به دنیا و زخارف آن گردد و این منشأ مفاسد بسیارى است. تمام خطاهاى انسان و گرفتارى و معاصى و سیئات براى همین محبت و علاقه است… و از مفاسد حب دنیا و تعلق به آن این است که انسان را از مردن، خائف (ترسان) کند واز مفاسد بزرگ حب دنیا آن است که انسان را از ریاضات شرعی وعبادات و مناسک باز دارد ». (3)
راه غلبه بر هواى نفس و پیروى از شهوات
«پس از عزیز، اکنون که مفاسد این علقه و محبت رامتذکر شدى و دانستى که انسان را این محبت (علاقه به دنیا) به هلاکت دچار مىکند و ایمان انسان را از دست او مىگیرد و دنیا و آخرت انسان را در هم و آشفته مىکند، دامن همت به کمر زن و هر قدر توانى، بستگى دل را از این دنیا کم کن و ریشه محبت را سست کن و این زندگى چند روزه را ناچیز شمار واین نعمتهاى مشوب به نقمت و رنج و الم را حقیر دان و از خداى توفیق بخواه که تو را کمک کند و از این رنج و محنت خلاصى دهد و دل تو را مأنوس به دار کرامت خود کند.و ما عنداللَّه خیر و أبقى».(4)
———————————————————————————————–
صفات و تمایلات نفس اماره
1.راحت طلبی و سختی گریزی:یکی از تمایلات نفس اماره، راحت طلبی و سختی گریزی است.به دنبال آرامش ها و راحتی ها است،از هر نوع سختی گریزان است،مثلاً زمانیکه برای ادای نماز شب از رختخواب بیرون می آییم نفس اماره است که به ما می گوید، کمی هم استراحت کن بعد. نفس اماره همیشه انسان را ترغیب و تشویق به تن پروری و راحت طلبی کرده و در نتیجه باعث می شود که انسان بعضی کمالات را از دست بدهد.
2.لذت خواه بودن:از دیگر صفات نفس اماره، لذت خواه بودن است.نفس اماره همیشه به دنبال لذت ها و خوشی های زود گذر دنیاست.همیشه به دنبال این است که از هر چیزی لذت آن را بدست بیاورد.مثلاً در مورد لذت عبادت کردن و لذت خوابیدن، لذت خوابیدن را ترجیح می دهد.
3.سیری ناپذیری:از دیگر صفات نفس اماره سیری ناپذیر بودن است.یعنی از انجام کاری که مطابق و موافق میلش باشد (کار زشت) سیر نمی شود و همیشه به دنبال آن است.مثلاً زمانی که از آزار دادن مردم لذت می برد،به انجام یکباره و دوباره آن راضی نشده و باز می خواهد که آن را انجام دهد.
4.حیله گری و نیرنگ بازی:حیله گر بودن و نیرنگ بازی از دیگر صفات نفس اماره است.نفس اماره همواره در کمین انسان نشسته تا فرصتی بدست آورده و او را از حق بدر بکند.
راه های تقویت نفس
تقویت نفس عبارت است از میزان تسلط و چیرگی روان و نفس بر جسمش.هر چه تسلط بدن و مقتضیات بدن بر عقل بیشتر باشد، از قدرت نفس کمتری برخوردار خواهد بود.از طرف دیگر تحمل فرد در برابر امیال و نیازهای بدنی دلیل بر قوت نفس اوست.به طور کلی ریاضت ها و سختی کشی های بدنی موجب تقویت نفس می شود.البته نکته حائز اهمیت،شرعی بودن این ریاضت هاست.
امور زیر در تقویت نفس موثر است:
1.روزه داری؛
2.ذکر خداوند متعال،در روایات ائمه معصومین علیه السلام وارد شده است که ذکر مداوم، موجب تقویت روح می شود؛
3.ورزش های بدنی سخت، روانشناسان برای تقویت فرد در برابر سختی ها و موانع بر ورزش های بدنی تاکید بسیار دارند.
حضرت علی علیه السلام می فرماید:کسی که بر نفس خود غالب شود، به درجه نهایی قوت و قدرت نائل شده است.
راه های مبارزه با نفس و استفاده از آنه
امام صادق علیه السلام در مورد شیوه مبارزه با نفس می فرماید:
نفس خود را چون دشمنی دان که با او مبارزه می کنی و عاریه ای که باید برگردانی، زیرا تو طبیب نفس خویش قرار داده شده ای،پس، بنگر با نفس خود چه می کنی.
حضرت علی علیه السلام می فرماید:با نفس خود بجنگ و از او حسابرسی کن، همچنان که شریک از شریک خود حسابرسی می کندو حقوق خداوند را از او مطالبه کن، همچنان که خصم حقوق خود را از خصمش مطالبه می کند.
در مورد روش های مبارزه با نفس با تاثیر گرفتن از کلام معصومین مواردی را ذکر می کنیم:
1.در انجام واجبات و ترک گناهان جدی و قاطع باشید؛
2.به نماز شب اهمیت بدهد؛در مراسم های دینی شرکت کنید؛
3.از تماشای صحنه های تحریک کننده به سوی گناهان پرهیز کنید؛
4.از پرگویی و بیکاری دوری کنید؛نمازهای خود را با توجه و عشق به معبود بخوانید.
5.توجیه گر بودن:زمانی که نفس اماره بالسوء انسان را به انجام کاری زشت تشویق می کندو فرد بعد از انجام کار زشت،پی به کار بد خود بردهو عذاب وجدان پیدا می کند،نفس اماره در صدد توجیه کردن کار بد برای انسان است و سعی می کند زشتی و قباحت کار را نزد فرد از بین ببرد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:لغزش های مسلمانان را نجویید هر کس که لغزش های برادرش را پی جوید، خداوند لغزش های او را پیگیری می کند.و هر که را که خداوند پی جویی کند، رسوایش سازد،هر چند در اندرون خانه خود باشد.
6.تنبل و کسل بودن: همان طور که از نام نفس اماره بالسوء برمی آید، دعوت کننده انسان به سوی کارهای زشت است و در هنگام مواجهه با کارهای خوب و نیک،روحیه تنبلی و کسلی به فرد می دهد.مثلاً زمانی که انسان می خواهد کارش را زود شروع کند، به او متذکر می شود که الان زود است.بعداً شروع کن