مولای خود را گم کرده
ظاهراً میگوییم آقا میآید؛ ولی در حقیقت ما به خدمت حضرت میرویم. ما به پشت دیوار دنیا رفتیم و گم شدیم. باید از پشت دیوار بیرون بیاییم تا ببینیم که حضرت از همان ابتدا حاضر بودند.
(مصباحالهدی، ص 319)
حضور حجّت خدا، حضوری فراگیر است و هیچ نقطهای از نقاط عالم هستی نیست، مگر اینکه محضر حجّت خداست.
حجّت خدا، وجه الله است؛ پس به هر طرف روی کنید، آنجا وجه خداست و لذا در همه جای عالم حضور او پررنگتر از سایر اشیاء است. این حضور فراگیر، ارکان همه چیز را پر کرده و همه به قیام او قائمند.
و این مطلب، تصدیق کنندهی این حقیقت است که :
حضرت حاضرند و غایب اصلی ما هستیم که دچار تعلّق به دنیا شدیم و توجّه مان به آن جلب شد و دل ما را به دام افکند و چون دل به دنیا سپردیم و بدان خیره شدیم، غیر از دنیا هیچ نمیبینیم و جزء حاضران غایب گشتیم و ریشهی همهی اینها در تعلّق به دنیاست.
حال اگر انسان بتواند از این تعلّق برهد و به برکت حجّت خدا و خوبان خدا دل از محبّت دنیا برکند، آنگاه از این خیرگی رها خواهد شد و خواهد دید آنچه به دنبال آن بود، همینجا در کنار اوست.
انسان، اهل این دنیا نیست و در پشت دیوار دنیا گم شده است.او در اینجا غریب است و مولای خود را گم کرده است.
استاد مهدی طیّب