مسابقه با خود
شخصی که میخواهد معنوی زندگی کند، نباید خود را با کسی مقایسه کند و یا خود را در حال مسابقه با دیگران ببیند، بلکه تنها خود را با خودش مقایسه کند و این به این معنا است که همواره به این فکر کند که آیا میتواند از چیزی که در حال حاضر است، بهتر شود و اگر میتواند، تلاش کند تا بهتر شود. در واقع کسانی که خود را در حال مسابقه با دیگران میبینند، به این امر توجه ندارند که زمانی که عدهای با هم مسابقه میدهند در لحظهای که سوت داور به صدا در میآید در یک مکان ایستادهاند؛ و در واقع مسابقهها، به این معنا مسابقهاند که آغاز مسابقه، هم به لحاظ زمانی، و هم به لحاظ مکانی از یك جا شروع شود.
به عنوان مثال اگر فرض کنیم که در مسابقهای شخصی صد متر جلوتر ایستاده باشد و شخص دیگری یک کیلومتر عقبتر، این که مسابقه نمیشود؛ و مسئله بر سر این است که ما انسانها زمانی که بدنیا میآییم در یک جایگاه نایستادهایم. ما نه به لحاظ جسمانی در شرایط واحدی بدنیا میآییم و نه به لحاظ ذهنی در شرایط واحدی بدنیا میآییم و نه به لحاظ روانی. بنابراین هر گاه من خود را با شما مقایسه کنم، چون در بدو نایستاده بودهایم، نتیجه مسابقه هر چه باشد به ضرر من خواهد بود؛ و دلیل این امر این است كه اگر من خودم را با شما مقایسه كنم و شما از لحاظ موقعیتی از من عقبتر باشید، جلوتر بودن خود را حمل بر تلاش و كوششم تلقی خواهم كرد، كه نادرست است و از طرف دیگر هم، اگر در هنگام مقایسه من از شما عقبتر باشم، عقبماندگی خود را بر اثر كاهلی خود میگذارم، كه این هم نادرست است.
انسانهایی كه از لحاظ جسمانی، ذهنی و روانی در یك مختصات قرار نگرفتهاند، نمیتوانند خود را با دیگران مقایسه كنند، و نكته در اینجا است كه هیچ دو انسانی در مختصات جسمانی، ذهنی، روانی یكسان یافت نمیشود. بنابراین تنها انسانی كه میتوانیم با خودمان مقایسه كنیم خودمان است. بدین ترتیب كه در هر لحظه به خودمان بگوییم، آیا میتوانم از این موقعیتی كه در آن قرار دارم و از این چیزی كه هستم، جلوتر و بهتر باشم یا نه، و اگر میتوانم به آن سمت حركت كنم.
ما مشكلات زیادی در نتیجه این مقایسهكردنها در زندگیمان میبینیم. حداقل میتوان سه ارتباط اجتماعی نامطلوب را در نتیجه این مقایسه در زندگی ملاحظه كرد. اول- حسد ؛ دوم- رقابتجویی ؛ و سوم - اینكه من شما را در بعضی موارد مانع و دیوار خود تلقی میكنم.
منبع:
سخنرانی بحران معنویت و مولف های معنوی زيستن