سیاه ترین شب...
سیاه ترین شب…
…وقتی سیاهی شب همه جارا پوشاند ؛ امیرالمومنین علیه السلام بانو را غسل داد.1
تنهاامیرالمومنین علیه السلام بود و حسن وحسین علیهم السلام و زینب و ام کلثوم سلام الله علیها و نیز فضه کنیز حضرت زهرا سلام الله علیها و اسماء بنت عمیس.2
اسماء گوید: فاطمه سلام الله علیها وصیت فرمود که وقتی وفات کرد ، غیر از من و علی علیه السلام کس دیگری او را غسل ندهد.لذا من برای غسل بانو، علی علیه السلام را کمک میکردم. 3
علی علیه السلام فرمود :…وقتی خواستم ردا را گره بزنم ؛صدازدم:ام کلثوم؛زینب سلام الله علیها، سکینه سلام الله علیها فضه، حسن، حسین علیهم السلام زودتربیایید.بیایید بیشتر مادرتان را ببینید.اکنون لحظه ی جدایی است وبعداز این دیدارمان دربهشت خواهد بود.
حسن وحسین علیهم السلام باعجله آمدند.ناله کنان گفتند: امان از آتش حسرتی که هیچگاه از فقدان جدمان ، محمد مصطفی صلوات الله علیه وآله و مادرمان فاطمه زهرا سلام الله علیها خاموش نمیگردد. مادرحسن علیه السلام ! مادر حسین علیه السلام! وقتی جدمان محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله را دیدی ، سلام مارا به او برسان ، بعد از تو ما در این دنیا یتیم ماندیم.
امیرالمومنین علیه السلام میفرمایند :
خدا را شاهد میگیرم که فاطمه سلام الله علیها مهربانانه گریست و ناله کرد. دستش را جلو آورد و آنها را مدتی طولانی به سینه اش چسباند، طوری که ناگاه سروشی از آسمان بانگ برآورد : یاابالحسن، بچه ها را از روی او بردار.به خدا سوگند!همه ملائکه آسمان ها به گریه افتادند. حبیب مشتاق ملاقات محبوب است… 4
1 )بحارالانوار-ج43-ص215-ب7-ج44
2 )بحارالانوار-ج43-ص171-ج11-وج81-ص310-ب51-ج31 /دلائل الامامه-ص46
3)مناقب_ابن شهرآشوب-ج3-ص364/بحارالانوار-ج43-ص184-ب7-ج16
4 )بحارالانوار-ج43-ص179-ب7-ج15/عوالم العلوم والمعارف والاحوال -ج11-ص261 و 262.