اشک های بی صدا

خشم رسول خدا از معامله نسیه اسامه

اصحاب رسول خدا(صلی الله علیه وآله و سلم) آرام خوابیده،در انتظار صبح بودند تا روزی دیگر را با آواز خروس آغز گردد.

اسامه که از مومنان واقعی بود، از معامله ای که انجام داده بود سرشار از لذت بود و در پوست خود نم گنجید ولی زمانی که خبر معامله به رسول گرامی(صلی الله علیه و آله و سلم) رسید، پیامبر رحمت از او خیلی ناراحت شد!

اسامه چطور به خودش اجازه داده که یک چیزی بخرد که پولش را یک ماه بعد پرداخت کند(1) آیا او احتمال نمی دهد که زودتر از یک ماه بمیرد! و اگر زودتر بمیرد بدهی خود را چگونه پرداخت می کند.

پشیمانی از این خرید تمام وجود اسامه را فرا گرفت و او به دنبال رضایت رسول خدا بود.

البته معامله نسیه از نظر شرعی هیچ اشکالی ندارد ولی انسان هر لحظه احتمال مرگ را برای خود بدهد(2).

معرفی منبع جهت مطالعه بیشتر: ملا احمد نراقی، معراج السعاده، نشر پیام آزادی،قسمت طول امل و اسباب آن.

پی نوشت ها:
1-روضه الواعظین: فَقَالَ لَا تَعْجَبُونَ مِنْ أُسَامَةَ الْمُشْتَرِي إِلَى شَهْرٍ إِنَّ أُسَامَةَ لَطَوِيلُ الْأَمَلِ وَ الَّذِي نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِهِ مَا طَرَفْتُ عَيْنَايَ إِلَّا ظَنَنْتُ أَنَّ شُفْرَيَّ لَا يَلْتَقِيَانِ حَتَّى يَقْبِضَ اللَّهُ رُوحِي‏؛ (رسول خدا فرمودند:)شما از اسامه تعجب نميكنيد كه اسامه خريدى كرده و تعهد نموده در مدت يك ماه پول آن را بدهد، اسامه آرزوى زيادى دارد سوگند به خدائى كه جان در در دست او ميباشد هنگامى كه پلكهاى ديدگان من از هم جدا ميشوند اميد پيوستن آن دو را ندارم و انتظار مرگ را میکشم. بحارالانوار، ج70،ص166، نشر داراحیاء التراث العربی، بیروت،1403ق
2-رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) چه هدفمند فرمودند: ‏ اعْمَلْ لِدُنْيَاكَ كَأَنَّكَ‏ تَعِيشُ‏ أَبَداً وَ اعْمَلْ لآِخِرَتِكَ كَأَنَّكَ تَمُوتُ غَداً؛ برای دنیای خود طوری زندگی کن که انگار همیشه زنده هستی ولی برای قیامت خود طوری زندگی کن که انگار فردا می میری. مجموعه ورام، ج2، ص234، نشر مکتبه فقهیه، قم، 1410قم