اشک های بی صدا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

جریان های مخالف غدیر

16 مرداد 1399 توسط سليمي بني

تاریخ درباره بسیاری از حوادثِ مقطع زمانی بین غدیر و وفات پیامبراکرم (ص) ساکت مانده است امّا کالبد شکافی دو پدیده مهم آن عصر ما را به اهتمام پیامبر اکرم (ص) بر گزینش جانشین و گستره تلاش‏های مخالفان آن حضرت، آشنا می‏سازد.

 این پدیده‏ها عبارت است از:

1- سپاه اسامه 2- مخالفت با نگارش وصیت مهم رسول خدا.

توضیح این دو واقعه:

1. سپاه اسامه: پیامبر اکرم در واپسین روزهای زندگی‏اش فرمان داد لشکری عظیم به فرماندهی جوانی نورس به نام اسامة بن زید به سمت دورترین مرزهای کشور اسلامی (مرزهای روم) رهسپار شود [1] .

 کالبد شکافی دقیق این جریان نشان می‏دهد رسول خدا (ص) در راستای تثبیت جانشینی حضرت علی (ع) به چنین اقدامی دست یازید زیرا:

 الف) در آن هنگام و در آستانه وفات پیامبر اکرم (ص) خالی کردن مرکز حکومت از نیروهای نظامی و ارسال آن به دورترین نقاط به صلاح جامعه نبود چون احتمال داشت پس از وفات پیامبر اکرم (ص) بسیاری از نومسلمانان قبایل اطراف سر به شورش بردارند و کیان جامعه اسلامی در معرض تهدید قرار گیرد. آنچه این تصمیم‏گیری را در نظر پیامبر اکرم (ص) منطقی جلوه می‏داد، دور ساختن مخالفان جانشینی حضرت علی (ع) از مدینه بود.

ب) انتصاب جوانی 18 ساله [2] به مقام فرماندهی لشکر و عدم توجّه به اعتراضات اصحاب جز از کار انداختن مهم‏ترین [3] دستاویز مخالفان جانشینی علی (ع) هیچ توجیهی نداشت زیرا اسامة بن زید که از جهاتی چون سابقه مسلمانی، شرافت، شجاعت و کاردانی سر آمد اصحاب به شمار نمی‏آمد و از نظر سنی حدود 15 سال از علی (ع) کوچک‏تر بود- با توجّه به آن‏ که در بسیاری از ویژگی‏ها با حضرت علی (ع) قابل مقایسه نمی‏نمود- در مقام فرماندهی سپاهی عظیم و متشکل از بزرگان صحابه مانند ابوبکر، عمر، ابو عبیده جراح، عثمان، طلحه، زبیر، عبدالرحمان بن عوف و سعد بن ابی وقاص قرار گرفت.

ج) دقّت در ترکیب سپاه اسامه نشان می‏دهد تمام کسانی که احتمال داشت با جانشینی حضرت علی (ع) مخالفت ورزند، ملزم بودند در این سپاه شرکت جویند. و کسانی که به بهانه بیماری پیامبر اکرم (ص) از اردوگاه به مدینه باز می‏گشتند، با جمله تأکیدی « لعن الله من تخلف عن جیش اسامة » [4] روبه رو می‏شدند. در مقابل، یاران و موافقان جانشینی حضرت علی (ع) چون عمار، مقداد و سلمان از حضور در این سپاه معاف گشتند و ملزم شدند در مدینه به سر برند [5] .

2. پیشگیری از نگارش وصیت: این پدیده در واپسین روزهای حیات پیامبر اکرم (ص) تحقّق یافت. در آن روزها، پیامبراکرم (ص) که احتمالاً با بالاگرفتن زمزمه‏های مخالفت با جانشینی حضرت علی (ع) به شدت نگران اوضاع شده بود، دستور داد ابزار نوشتن آماده سازند تا سندی صریح و ماندگار برجای گذارد و از گمراهی امت جلوگیری کند. مخالفان که این دستور را با نقشه‏های چند ماهه خویش ناسازگار می‏دیدند، به شدت نگران شدند و با هزیان گو خواندن کسی که جز وحی چیزی بر زبان نمی‏راند، از نگارش این سند جلوگیری کردند.

تاریخ در این‏جا تنها از یک تن نام می‏بَرد [6] امّا آشکار است که تنها یک نفر- بی آن ‏که جریانی نیرومند پشتیبانش باشد- نمی‏تواند با رسول خدا (ص) مقابله کند. از این رو، بعضی از نصوص، گوینده این عبارت را جمع دانسته و از کلمه «قالوا» استفاده کرده‏اند [7] .

 نخستین کسانی که با هدف تعیین خلیفه‏ای جز حضرت علی (ع) در سقیفه گرد آمدند، انصار به شمار می‏آمدند. آن هم انصاری که در همه جا به پیروی محض از پیامبر اکرم (ص) زبانزد بودند و دوستی شان با خاندان آن حضرت (ص) به ویژه حضرت علی (ع) بر همگان ثابت شده است. راستی چرا انصار؟ و چرا با این عجله، آن هم در حالی که هنوز بدن پیامبر اکرم (ص) غسل داده نشده است؟ شواهد تاریخی، نشان می‏دهد انصار هرگز از جانشینی شخصیتی مانند حضرت علی (ع) هراسناک نبودند و او را ادامه دهنده راه پیامبر اکرم (ص)می‏دانستند.

اقدام عجولانه آن‏ها در درک نکته‏ای حیاتی ریشه دارد. آن‏ها با تیز بینی دریافته بودند که شانسی برای به قدرت رسیدن حضرت علی (ع) وجود ندارد. مخالفت یاران بزرگ پیامبر اکرم (ص) با راه افتادن سپاه اسامه و نیز مخالفت آنان با نگارش وصیت از سوی پیامبر اکرم (ص) و به احتمال فراوان، حوادث دیگری که تاریخ ما را از آن بی خبر گذاشته است، انصار را به این نتیجه رسانده بود که مهاجران اندیشه به دست گرفتن حکومت در سر می‏پرورانند و احتمال دارد قریشیانی که سرانشان در نبرد با نیروهای انصار حامی پیامبر به قتل رسیدند، با بهره‏گیری از پیوند نزدیک قریش و مهاجران در پی انتقام بر آیند. بنابراین، به سقیفه شتافتند تا طرفداران غصب حق علی (ع) را دست کم از به دست گرفتن کامل قدرت باز دارند و به منظور حفظ جامعه انصار از توطئه‏های آتی، سهمی از قدرت به دست آورند.

پس انصار و مردم مدینه همگان حادثه غدیر را به یاد داشتند و دلالت آن بر تعیین جانشین را مسلم می‏دانستند امّا مشاهده تلاش‏های کسانی که در جهت مخالفت علنی با غدیر گام بر می‏داشتند و حرکت طرفداران آن واقعه آسمانی را به شدیدترین روش ممکن سرکوب می‏کردند، آن‏ها را از هرگونه تلاش در جهت احیای یاد غدیر باز می‏داشت.



[1] طبقات، محمد بن سعد کاتب واقدی، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ج 4، ص 54- 58.
[2] طبقات، محمد بن سعد کاتب واقدی، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ج 4، ص 55
[3] طبقات، محمد بن سعد کاتب واقدی، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ج 4، ص 54 و 56
[4] الملل و النحل، محمد بن عبدالکریم شهرستانی، تصحیح شیخ احمد فهمی محمد، ج 1، ص 14
[5] السقیفه، ص 81
[6] من حیاة الخلیفة عمربن الخطاب، عبدالرحمن احمد البکری، تعلیق سید مرتضی رضوی ص 101- 107
[7] من حیاة الخلیفة، عمربن الخطاب، عبدالرحمن احمد البکری، تعلیق سید مرتضی رضوی ص104

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

اشک های بی صدا

کد شامد:1-1-695173-64-4-1
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • ثواب گریه

Random photo

amirmahdipoor_14172537.jpg

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس