جد استاد عارف حضرت آیت الله کشمیری رحمة الله عليه
جد پدرى استاد
جد استاد عارف حضرت آیت الله کشمیری رحمة الله عليه؛ آقا سيد محمد حسن، در سنين كودكى همراه پدر آقا سيد عبدالله به كربلا آمد و پس از مراحل تحصيل به مقام مرجعيت رسيد و در تهذيب و اخلاق به مدارج عاليه نائل شد.
او عالمى بزرگ و فقيهى جليل القدر و متقى بود كه در درس مولى فاضل اردكانى و مولى محمد تقى هراتى و علماى ديگر آن عصر شركت كرد و به مرتبه اجتهاد رسيد.
او از اتقياء و صلحاء و عبّاد بود و مرجعى بود كه نزد عام و خاص مورد توجه همه قرار داشت. در كربلا در مسجدى كه پشت ضريح مبارك مسجد سيدالشهداء بود اقامه جماعت داشت.
حضرت استاد درباره جدش مى فرمودند: «در تاريخ به جدّ ما ظلم شده است، چون با آن بزرگى، شرح احوالش را به تفضيل ننوشته اند. به حقير هم سفارش كردند كه شرح حال جدّش را خوب بنويسم.
مى فرمودند: «جدّ ما خيلى خوش لهجه و داراى بيان فصيح و زيبا بود به طورى كه بعضى براى شنيدن سوره حمدش در نماز او حاضر مى شدند. مرحوم حجّة العارفين سيد على آقا قاضى قدس سره و مرحوم آيت اللّه كوهستانى از جدّم برايم بسيار تعريف مى كردند و مرحوم آقاى كوهستانى با جدّم مأنوس بود.
جدّم داراى كرامات زيادى بوده، از جمله، تعيين محل قبر حضرت على اصغر؛ و سجده هاى طولانى ايشان زبانزد بوده است.»
از جمله شاگردان آقا سيد حسن، آيت الله شيخ عبدالكريم حائرى و شيخ على زاهد قمى بودند.
آقا سيد حسن به كسالتى در تاريخ 6 صفر 1328 دنيا را بدرود گفت و در رواق حرم حضرت سيد الشهداء نزديك قبر امامزاده ابراهيم مجاب، فرزند موسى بن جعفر دفن شد.
او داراى سه پسر به نامهاى سيد مصطفى، سيد محمد حسين و سيد محمد على (پدر استاد) بود، كه آقا سيد مصطفى بعد از پدر، امامت جماعت را بر عهده داشت.
خود استاد درباره جدشان می فرمودند :
جدّم سه پسر داشت يكى سيد مصطفى كه بعد از پدر به جاى پدر در كربلا نماز مى خواند.
دومى سيد محمد حسين بود كه پرچم استقلال را در فلكه شهردارى كربلا منصوب كرد. سومى پدرم آقا سيد محمد على بود.
از طرف پدر به جدّ بزرگوارش اسوه علم و عرفان آيت اللّه سيد حسن كشميرى و از طرف مادر به فقيه متبحّر آيت اللّه سيد محمد كاظم يزدى صاحب كتاب عروة الوثقى منتسب بود.
جدّ پدرى استاد، آيت بحق، مرجع و مروّج شريعت نبوى و صاحب كرامت، آيت الله سيد حسن كشميرى در سن 7 سالگى همراه پدرش از كشمير به كربلا آمدند و مقيم شدند و سپس مشغول علوم دينى گشت و به مقام اجتهاد و عرفان رسيد و شاگردانى همانند آيت الله شيخ عبدالكريم حائرى يزدى و شيخ على زاهد قمى و… از ايشان استفاده كردند.
حضرت استاد درباره جدّشان مى فرمودند:
جدّ ما خيلى وجيه المنظر و زيباروى بودند، تا به جايى كه شيخ عبدالكريم حائرى وقتى در درسش شركت مى كرد مى گفت: نمى دانم به درسش توجه كنم يا تماشاى جمالش را بنمايم.
ايشان هم مرجع بوده و عده زيادى از اهل كربلا و هند از او تقليد مى كردند و هم عارف و صاحب كرامت بود. تا جايى كه جدّ مادرى ام آقا سيد محمد كاظم يزدى هر گاه مريض سخت مى شد، مى گفت: لباس آقا سيد حسن كشميرى را بياوريد بپوشم تا خوب شوم!
استاد ما مرحوم سيد على آقا قاضى جدّم را ديده بود و از او تعريف و تمجيد مى كرد. جدّم آن قدر سجده طولانى انجام مى داد كه خانواده اش از او قطع اميد مى كردند و پتو و يا روپوشى رويش مى انداختند.
از جمله كرامات ايشان كه مشهور و بعضى در كتب مقاتل نقل كرده اند اين است كه عده اى از تُركهاى ايران به كربلا مشرّف شدند و از ايشان درباره قبر على اصغر امام حسين عليه السلام سؤال كردند، فرمود: يك شب مهلت بدهيد تا جوابتان را بدهم. با توسل به ساحت مقدّس ابا عبداللّه الحسين عليه السلام، در عالم خواب(يا مكاشفه)امام عليه السلام مى فرمايند:
على اصغر روى سينه ام (يا در كنارم)قرار دارد، و روز بعد جواب آنها را مى دهد.
حضرت استاد به حقير فرمودند: شرح احوال جدّم آقا سيد حسن را خوب و مشروح بنويس؛ لكن با پوزش از روح پرفتوح استاد، در موقع تحرير اين مختصر، مطالب آماده اى از آن زنده ياد نزدم نبود، تا بيشتر از تذكره او را متذكّر شوم.
(روح و ریحان ص 18)
(آفتاب خوبان : ص 19 الى 21)
استاد سید علی اکبر صداقت