شخص نیازمندی به محضر امام حسین علیه السلام رسید و خواسته ی خویش را به عرض رساند. حضرت به وی فرمودند از تو سه سئوال میکنم، به هر یک پاسخ صحیح بدهی، یک سوم از خواستهات را به تو میدهم. سپس فرمودند: اَلمَعروفُ بِقَدرِ المَعرِفَةِ: نیکویی به میزان معرفت و شناخت.
به موجب این قاعده که حضرت به آن استناد جستند، هرچه معرفت زائر بیشتر باشد بهره ی بیشتری از زیارت نصیبش خواهد شد.
تأکیدی که در احادیثِ ثواب زیارت اهلبیت علیهم السّلام بر زیارت با معرفت شده نیز بر همین مبنا است.
از آنجا که معرفت آن بزرگواران زمینهساز محبّت و دلدادگی به آنان است، به روشنی میتوان پی برد که میزان بهره ی زائر از زیارت، تابعی از میزان عشق و معرفت وی به مزور است.
به هر میزان که #عشق نابتر و شدیدتر و #معرفت کاملتر و عمیقتری وجود داشته باشد، زائر از زیارت خود بهره ی بیشتری میبرد.
به بیان دیگر پیامبر و امام اقیانوس بیکرانهای هستند که هر یک از زائران به میزان گنجایش ظرفی که با خود میبرد و به تعبیر دیگر، به میزان ظرفیّت وجودی که دارد، از آن آب کمال و فضیلت بر میدارد و نصیبش میگردد. خوشا به حال آنان که ظرفهای بزرگتری دارند.
امیرالمؤمنین علیه السّلام میفرماید: اِنَّ هذِهِ القُلُوبَ اَوعِیَةٌ فَخَیرُها اَوعاها: این دلها ظرفهایی هستند و بهترین آنها پرظرفیّتترین آنهاست.
? #زیارت_چه_آثاری_دارد ؟
البتّه باید توجّه داشت که گرچه زائران خاصّ پیامبر و ائمّه علیهم السّلام بیشترین بهرهها را از زیارت میبرند، امّا این بدان معنی نیست که دیگر زائران بی بهره میمانند و دست خالی برمیگردند.
بیشک خاندانی که مصداق این فراز زیارت جامعه ی کبیره میباشند که: عادَتُکُمُ الاِحسانُ وَ سَجیَّتُکُمُ الکَرَمُ: عادت شما بزرگواران نیکی کردن و احسان نمودن و روحیّة شما عطا کردن و کرم نمودن است، محال است شوق زیارت را در دل زائری برانگیزند و او را به سوی خویش جذب نمایند و به نزد خویش ببرند و آخر الامر نیز او را دست خالی برگردانند.
لذا قطعاً همه زائران، از زیارت آن بزرگواران بهرههایی نصیبشان میگردد. در نتیجه اظهار تردید در پذیرفته شدن و مقبولیّت زیارت، که متأسّفانه بدون توجّه، بر زبان بسیاری از زائران جاری میگردد، نوعی جفای به مزور است.
این گونه زائران توجّه ندارند که اگر مزور نمیخواست زیارت آنها را قبول کرده و ایشان را مورد لطف و عنایت خویش قرار دهد، از آغاز توفیق تشرّف را نصیب آنها نمیکرد. بنا بر این اکنون که چنین توفیقی را عنایت کرده، قطعاً زیارت آنها را پذیرفته است.
شاهد بر این مدّعا قضیّهای است که در عصر امام کاظم علیه السّلام پیش آمد، بدین شرح که تعدادی از عبّاد و زهّاد آن روزگار، به مکّه مشرّف شده و پس از انجام مناسک، در گوشهای از مسجد الحرام به گفتگوی با یکدیگر مشغول بودند. یکی گفت: چه زمان خوبی موفّق به اعمال شدیم، دیگری گفت: چقدر هوا مناسب بود. سومی اظهار داشت: چقدر راحت و آسان اعمالمان انجام شد. به همین ترتیب هر یک از آنها به نکتة مثبتی در مورد زیارت خانة خدا که نصیبشان شده بود اشاره کرد. در پایانِ همة این اظهار خرسندیها، گفتند: همه ی اینها درست، لکن اگر خدا این اعمال را قبول کند. یعنی در پذیرفته شدن اعمالشان اظهار تردید کردند. در همین اثنا امام کاظم علیه السّلام که در آن زمان در سنین جوانی بودند، از کنار آنها عبور میکردند. حضرت در حالی که سرشان را به سوی آنها برگرداندند، خطاب به آنها فرمودند: خداوند اگر نمیخواست اعمالتان را قبول کند، از آغاز، توفیق تشرّف به خانهاش و انجام مناسک را نصیبتان نمیکرد.
استاد مهدی طیب، کتاب ره_توشه_دیدار ، ص 77-78.