به مناسبت سالگرد قیام ۳۰ تیر ۱۳۳۱ شمسی
♦️نقش انکار ناپذیر آیت الله مجاهد سید ابوالقاسم کاشانی در قیام ۳۰ تیر
♦️ تظاهرات مردم از ۲۸ تیر آغاز شد و هر روز گسترش یافت. قوام بلافاصله بیانیه شدیداللحنی علیه مخالفان منتشر ساخت. آیتالله کاشانی نیز رهبری خود را علنی تر کرد. ایشان یک روز پس از اطلاعیهی قوام، اعلامیهای خطاب به نیروهای نظامی و انتظامی صادر کردند که در قسمتی از آن آمده است"سربازان عزیز شما گرامیترین فرزندان وطن و عزیزترین افراد کشورید و این عزت شما در گروی خدمات صادقانهی شما به مملکت و ملت و دین است و هر قدر استقلال بیشتر و محکمتر باشد، قدر و ارزش شما بیشتر خواهد بود، بگذارید خدا و ملت از شما خشنود باشند؛ زیرا امروز جنگ و جدال بین دو صف حق و باطل است.
♦️اعمال احمد قوام، که تنها برای جاهطلبی و برگشت انگلیسیها و استعمار است، نباید به دست شما انجام و شما را در مقابل خونها و حقکشیها مسئول کند"آیتالله کاشانی همچنین برای روشن کردن مواضع مردمی خود مصاحبهی مطبوعاتی داخلی و خارجی در ۲۶ تیر ترتیب داد.این مصاحبه یکی از مصاحبههای مطبوعاتی نادر در تاریخ آن زمان بود؛ایشان در این مصاحبه گفته بودند: «احمد قوام باید بداند در سرزمینی که مردم رنجدیده آن، پس از سالها رنج و تعب، شانه از زیر دیکتاتوری کشیدهاند، نباید رسماً اختناق افکار و عقاید را اعلام و مردم را به اعدام دستهجمعی تهدید نماید. من صریحاً میگویم که بر عموم برادران مسلمان لازم است که در راه این جهاد اکبر، کمر همت محکم بربسته و برای آخرین مرتبه به صاحبان سیاست استعمار ثابت کنند که تلاش آنها در به دست آوردن قدرت و سیطرهی گذشته محال است و ملت مسلمان ایران هیچگاه به بیگانگان اجازه نخواهد داد که به دست مزدوران آزمایششده، استقلال آنها پایمال و نام با عظمت و پرافتخاری را که در اثر مبارزهی مقدس خود به دست آورده است، مبدل به سرشکستگی شود»اعتراض طبقات مردم گسترش یافت و ناآرامی تهران را فرا گرفت.
♦️نظامیان شاه با تانک و زرهپوش به خیابانها آمدند و در نقاط مهم پایتخت مستقر شدند. قوام به منظور ساکت کردن آیت الله، که نقش زعامت مردم را داشت، تماسهایی بی نتیجه با ایشان برقرار کرد.روز۲۹ تیر آیت الله کاشانی، نامهای به حسین علا داد که مقصر اصلی شاه است.اگر ظرف ۲۴ساعت دولت قوام برکنار نشود، به دربار حمله خواهیم کرد.صبح روز ۳۰ تیر شهر تهران یکپارچه تعطیل بود. مردم که تحت زعامت آیت الله کاشانی با شعار هایشان خواستار برگشت مصدق به نخست وزیری بودند به طرف خیابانهای مرکز شهر و میدان بهارستان حرکت کردند.شاه کاملاً تسلط بر اوضاع را از دست داده بود. شاه با ارتشش به قتل عام روی آورد.تمامی محاسبات شاه و قوام نافرجام ماند.آنها تصور میکردند از طریق نوکری لندن و واشنگتن میتوانند مردم را مرعوب سازند، ولی مردم با دست خالی به شهادت می رسیدند و خشمگین تر.
♦️ مردم اجساد شهدا را به دوش میگرفتند و علیه دستگاه شعار می دادند.همان روزدرساعت۴بعدازظهر قوام استعفایش را به شاه داد.نقش آیتالله کاشانی در بسیج مردم و در قیام ۳۰ تیر محوریترین جنبهی آن حرکت اجتماعی بود[در حالیکه مصدق در طول این قیام، بدون تحرک و منتظر نتیجه ماند] حسن گرامی، درباره رهبری آیتالله کاشانی دراین قیام اینگونه عنوان میکند: آیتالله کاشانی با زحمات فراوان مردم را به خیابانها کشید.
♦️ایشان حتی برای این مهم عدهای زیادی را برای هماهنگی به شهرستان ها اعزام نمود.قیام ۳۰ تیرمقدمه بسیاری از تحولات معاصر بود.بدون شک، اگر قیام این روز نبود استکبار به راحتی حاضر به عقبنشینی از مواضع خود نمی شد.قیام مردم، جهان را قانع کرد که نفت ملی حق مشروع مردم ایران است. به همین دلیل میتوان نقش آیتالله کاشانی را در ملی شدن صنعت نفت در اینجا ردیابی کرد.قیام۳۰تیر دستاوردهای زیادی را در تاریخ ایران به جا گذاشت.
♦️یکی از مهمترین آن، احیای مفهوم روحانیت حقیقی و نقش عالمان واقعی در عرصهی سیاسی واجتماعی جامعه بود.زیرا قبل تر انگلیس با منحرف کردن نهضت مشروطه و به شهادت رساندن رهبر مشروعه خواه آن(مرجع شهید، علامه شیخ فضل الله نوری) زمینه های ظهور نوکر خود یعنی رضا قلدر را فراهم کرده بود! و عالمان واقعی دین را به واسطه عواملش! در فضای سیاسی کشور به حاشیه رانده بود؛ اما حضور درخشان آیتالله کاشانی در قیام ۳۰ تیر ثابت کرد، عالم واقعی در سیاست و جامعه ایران نقشی غیر قابل انکار دارد و نمیتوان بدون توجه به قدرت و نفوذ آنان تحولات مردمی را پیش برد.
♦️گرچه متأسفانه مصدق به علت خود بزرگ بینی،گرایش به آمریکا و فاصله از آیت الله کاشانی و مردم متدین،باعث شکست قیام و روی کار آمدن مجدد شاه ونوکرانش شد!و این درسی است برای امروز ما که ضمن عبرت، مراقب نفوذ عوامل استکبار با هر لباسی باشیم!
در حالیکه کشور در شوک تصویب تحریمهای متوالی آمریکا در دوران پسابرجام به سر میبرد و همه منتظر واکنشی درخور از سمت دولت و دستگاه دیپلماسی هستند، ناگهان موضوع دستگیری چند مداح به سرخط اصلی کاربران شبکههای اجتماعی تبدیل میشود.
دستگیری این چندنفر توسط سازمان اطلاعات سپاه، نشان میدهد دستگاههای امنیتی در برخورد با پروژه نفوذ با هیچکس تعارف ندارند و در تعامل با هر کسی از هر طیف فکری، قدرتمندانه عمل میکنند. این را باید همه کسانی یادشان بماند که گمان میکنند انتسابشان به فلان مقام اجرایی، مانع از برخورد با تخلفات امنیتیشان میشود.
در این میان اما، طیف مقابل دوباره با تمام توان رسانهای به میدان آمده تا ازین فرصت پیش آمده نهایت استفاده را در هجمه به تفکری که این مداحان خود را منسوب به آن میدانند، ببرند. و به همین خاطر است که تفسیر آنها را کنار فلان مداح دیگری که کینهاش را بخاطر شعر انقلابیاش به دل گرفتهاند و یا در دیدار مداحان با رهبری در طرح گسترده منتشر میکنند. وگرنه کدام انسان عاقلی است که نداند هیچ کس معصوم نیست و از هر فردی در هر مرتبهای خطا سر میزند و این نه ارتباطی با تفکرش دارد و نه با جلساتی که در آن شرکت میکرده. هدف اصلی ازین این هجمه رسانهای، منفعل نمودن جریان انقلابی است.
و اما نکته جالب توجه این است که کسانی درجایگاه اساتید اخلاق ایستادهاند و از فساد اخلاقی داد سخن سردادهاند که از موارد اخلاقی بسیار بدتر ازین موارد، علنا دفاع میکنند و خود را مفتخر به آن میدانند.
?نهایت اینکه کسانی نگران پروژه نفوذ شدهاند که از کنار حضور جاسوس موساد در دفترِ مشاور رییس جمهوری بعنوان بالاترین مقام اجرایی کشور و یا رسوایی ارتباط گسترده فلان وزیر دولت با مجموعهای از زنان عضو سرویسهای جاسوسی به سادگی عبور کردهاند. نمیدانم یک مداح چقدر اطلاعات میتواند در اختیار جاسوسهایی که به وی مرتبط شدهاند، بگذارد اما قطعا از دفتر مشاور رییس جمهور و از وزیر دولت، اطلاعات حساس و مهمی بدست خواهد آمد.
سیده راضیه حسینی