اشک های بی صدا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

چگونه محبوب خدا شویم؟!

18 تیر 1396 توسط سليمي بني

 
 چگونه محبوب خدا شویم؟!


 عن النبیّ صلي الله عليه و آله :

 إنَّ داودَ عليه السلام قالَ فيما يُخاطِبُ رَبَّهُ عز و جل : يا رَبِّ ، أيُّ عِبادِكَ أحَبُّ إلَيكَ ، اُحِبُّهُ بِحُبِّكَ ؟ قالَ : يا داودُ ، أحَبُّ عِبادي إلَيَّ نَقِيُّ القَلبِ ، نَقِيُّ الكَفَّينِ ، لا يَأتي إلى أحَدٍ سوءا ، ولا يَمشي بِالنَّميمَةِ ، تَزولُ الجِبالُ ولا يَزولُ ، وأحَبَّني ، وأحَبَّ مَن يُحِبُّني ، وحَبَّبَني إلى عِبادي

 رسول خدا صلي الله علیه و آله فرموده‌اند که داوود عليه السلام در گفتگوهايش با خداوند عز و جل گفت :

 پروردگارا ! كدام يك از بندگانت در نزدت محبوب تر است ، تا به جهت آن كه تو دوستش مى دارى، من نیزدوستش بدارم .

 خداوند فرمودند : «اى داوود! محبوب ترين بندگانم نزد من،
?شخصی است که پاك دل است
?پاك دست است
?به كسى گزندى نمى رساند و ضرری نمی زند
?و سخن چينى نمى كند
?كوه ها از جا كنده مى شوند ، امّا او استوار بر سر عقیده خویش مى ماند
?مرا دوست مى دارد و آن را كه مرا دوست مى دارد نيز دوست مى دارد
?و مرا محبوب بندگانم مى سازد»
 
  منبع : الفردوس ج ۳ ص ۱۹۵،
كنز العمّال ج ۱۵ ص ۸۷۲
 

 نظر دهید »

امتيازهاي قلم

18 تیر 1396 توسط سليمي بني

  امتيازهاي قلم
 
«قلم» سه امتياز دارد که در «بيان» آن‏ها را نمي‏ بينيم:

 1. باقي بودن:
سخن فرار مي‏ کند و نوشته باقي است. امير مؤمنان علي عليه‏السلام در سخن جالبي مي ‏فرمايد: «دانش را با نوشتن در بند کنيد» تا باقي بماند و از کفتان نرود.
 
 
 2. دقيق بودن:
بيان و سخن معمولاً دقيق نيست. اگر قرار بود کتابي که هزار سال پيش نوشته شده، زباني به ما مي ‏رسيد و در جايي نوشته نمي ‏شد، هيچ گاه به طور دقيق به ما نمي‏ رسيد و در واقع ما کتاب ديگري را پيش روي خود مي ‏ديديم.
 
  3. عميق بودن:
مطالب نوشته عميق و فکر شده است؛ در حالي که به طور معمول سخنان، بدون تأمل گفته مي ‏شود و کم محتواست. نويسندگان گاه يک ساعت فکر مي ‏کنند و يک خط مي‏ نويسند، ولي در سخن نمي ‏توان آن دقت را رعايت کرد.
علامه طبرسي رحمة الله علیه در اين مورد مي ‏نويسد:«بيان دو گونه است: بيان زبان و بيان قلم. بيان زبان، با گذشت زمان کهنه مي ‏شود و از بين مي‏ رود، ولي بيان قلم تا ابد باقي است».
 
 

 1 نظر

طلبه باید خودش را وقف اهداف ولیّ الله کند...

18 تیر 1396 توسط سليمي بني

اگر می‌خواهید برای «زاهد شدن و خوب شدنِ خودتان» طلبه بشوید، من خیلی توصیه نمی‌کنم! چون تنها راهِ خوب شدن، طلبه شدن نیست!
طلبه باید خودش را وقف اهداف ولیّ الله کند…

«وقتي دوستان مشورت می‌کردند که آيا ما بياييم طلبه شويم يا نه؟! عرض مي‌کردم: اگر مي‌خواهيد براي “خوب شدن” طلبه شويد من خيلي توصيه نمي‌کنم! چون تنها راهش طلبه شدن نيست؛ انسان هر کجا باشد بايد انسان زاهد و خوبي باشد؛ اگر کاسب است بايد مثل حاج رجبعلي خياط باشد و اگر دانشگاهي است بايد مثل دکتر چمران باشد.
ما اگر به حوزه مي‌آييم معنايش اين است که مي خواهيم وارد ميدان “اقامه” شويم و در مقياس اقامه دين قدم برداريم؛ پس بايد تَهَيُّأ بر اقامه دين پيدا کنيم. يکي از تهيّاها اين است که انساني که مي خواهد اقامه ولايت کند بايد به حدي از زهد و تقوا برسد که همه حساسيت هاي او معطوف به امر ولايت باشد؛ يعني تمام انگيزه او اين باشد که بتواند کلمه توحيد را در عالم رشد دهد و از موضوع “خوب شدنِ خودش” عبور کرده باشد؛ او نبايد نسبت به اين که خودش آدم خوبي باشد حساس باشد، بلکه بايد حساسيتش اين باشد که نام خدا در عالم زنده شود؛ البته حقيقت خوبي هم همين است؛ کسي که به جايي مي‌رسد که تمام حساسيتش اقامه توحيد مي شود، اگر در جايي نام اسلام ضربه بخورد، ناراحت، و اگر پرچم اسلام برافراشته شود، خوشحال مي‌شود، متقي‌ترين آدم‌ها است؛ يعني تقواي او و مقياسش قابل‌مقايسه با آدمي که خودش آدم خوبي است ولي حساسيتي نسبت به پيروزي کفر و اسلام ندارد، نيست.
اگر کسي وارد اين ميدان شد بايد خودش را به نقطه‌اي برساند که تمام دغدغه‌ها و حساسيت‌هايش معطوف شود به اين که اسلام غلبه پيدا کند؛ اگر در جايي نام اولياي خدا اقامه شد، خوشحال باشد و اگر جايي ضربه‌اي به دين خورد واقعاً نگران باشد. بعضي انسان‌ها انسان‌هاي خوبي هستند اما نسبت به اقامه ولايت در عالم حساسيت ندارند؛ آنها مي‌خواهند خودشان آدم خوبي باشند. اينها همان زاهداني هستند که بار خودشان را با حداکثر قدرت برداشته و مقياس عبادتشان مقياس خوب شدنِ خودشان است؛ اين آدم‌ها نمي‌تواند پرچم‌دار هدايت در عالم باشند. پرچمداران هدايت در عالم، انسان‌هايي هستند که خودشان را وقف بر موضوع ولايت کنند؛ لذا در اين انسان‌ها مقياس تهذيب متفاوت است، اينها به حدي تهذيب مي‌شوند که از دغدغه‌هاي خودشان خارج شوند و تمام دغدغه‌شان دين خدا و ولیّ خدا شود و لذا اينها حساسيتشان نسبت به فرمان ولیّ خدا و اقامه ولايت ولیّ خدا، با ديگران متفاوت است.
بنابراين ما علاوه بر اينکه بايد تلاش کنيم که زاهد بوده و متعلق به دنيا نباشيم، بايد يک تعلقات شديدتر و دغدغه‌هاي بالاتري نسبت به برپايي حقيقت ولايت در عالم پيدا کنيم؛ اگر کسي اين دغدغه را پيدا کند خودش بايد نسبت به تحمل ولايت و پذيرش ولايت، بسيار حساس باشد؛ يعني تمام معيار او به آن امري که منظور نظر وجود مقدس ولي الله است برگردد و خودش را وقف آن هدف کند؛ او بايد تمام عمرش را صرف اين کند که آرمان و هدف حضرت، يک قدم به واقع نزديک‌تر شود. گرچه سهم ما در آن مقياس، سهم بسيار کمي است، ولي اگر به همان اندازه خودمان را وقف کنيم ،حضور در اقامه داشته ايم. ما وقتي لباس مي‌پوشيم معنايش اين است که می‌خواهيم اقامه دين کنيم…».

استاد سید محمّدمهدی میرباقری، ۸۸/۹/۱۲

 نظر دهید »

ظرفیت هر کس برای رشد

18 تیر 1396 توسط سليمي بني

خدای متعال، متناسب با ظرفیت هر کس، زمینهٔ رُشدی برای او فراهم کرده است…

«اگر انسان دنبال تکلیف خدا بگردد و آنجا که تکلیف می‌آید بایستد و عمل کند، همه رشدها را خداوند برای او رقم می‌زند. اما اگر با تدبیر خود دنبال رشد خودش باشد، به هیچ‌کجا نمی‌رسد!

خدای متعال، متناسب با شخص و ظرفیت هرکس، زمینهٔ رشدی برای او فراهم کرده است و زمینه رشدش، انجام تکلیفی است که متوجه اوست؛ برای مثال، انسان که مادری مریض دارد، می‌فهمد که باید وقتش را برای او بگذارد؛ اما اگر برود کار دیگری انجام دهد، رشدش در آن کار نیست!

تمام تلاش شیطان این است انسان را از آن نقطه حرکت، به مسیر دیگری بکشاند! ممکن است نقطه حرکت ما، با نقطه حرکت فرد دیگر، متفاوت باشد؛ اما شیطان ما را فریب می‌دهد و می‌گوید: ببین که فلانی چطور به کمال رسید! تو هم همان مسیر را برو!
[مثلاً] رشد حضرت یوسف(ع) در یک امتحان خاصی است و رشد حضرت موسی(ع) در امتحان دیگری است.
نمی‌شود که حضرت موسی(ع) رشد خودش را در امتحان حضرت یوسف(ع) دنبال کند. حضرت موسی(ع) باید از امتحان خودش موفق بیرون بیاید. رشد حضرت موسی(ع) در زندان‌رفتن نیست.»

استادسیدمحمّدمهدی میرباقری، (۱۳‌۹۰)

 نظر دهید »

ولخرج باشید تا کامروا شوید!

18 تیر 1396 توسط سليمي بني

 ولخرج باشید تا کامروا شوید!

خرید درمانی‌ خیلی هم خوب است، حتی ولخرجی می‌تواند خیلی مثبت و مفید باشد.

منتها باید انتخاب کنید که می‌خواهید در چه چیزی ولخرج باشید، این می‌تواند همان چیزی باشد که شمارا متمایز می‌کند.

تصور کنید آدم ولخرجی را که تا حوصله‌اش سر می‌رود روانۀ انقلاب می‌شود و با هر چه ته جیبش هست کتاب می‌خرد. چنین فردی چه شاد باشد و چه غمگین راهش را کج می‌کند سمت کتابفروشی.

بسیار خوب، اولین چیز این است که به چنین آدمی بگویی تو که این‌همه کتاب می‌خری فرصت می‌کنی همه را بخوانی؟ او می‌تواند برگردد بگوید تو که انقدر مانتو و کیف و شال و تی‌شرت می‌خری فرصت می‌کنی همه را یکجا بپوشی؟

مسئله اصلی مدل ذهنی چنین فردی است، او عادتی مثل خرید درمانی را می‌تواند منفی و مهلک باشد به فعالیتی مثبت تبدیل کرده. بنا نیست همۀ کتاب‌هایی را که می‌خریم یکجا بخوانیم، گاهی حتی ورق زدن سادۀ یک کتاب و خواندن یکی دو جمله از آن می‌تواند ایدۀ شگفت‌انگیزی برای تغییر زندگی به ما بدهد. تجربه‌ای که در خرید و انبار کردن دیگر کالاها محال است صورت بگیرد.

چنین فردی دارد کتابخانه‌ای می‌سازد که مدام به او ندانسته‌هایش را یادآوری می‌کند، اما کمد لباس‌های تو چیزی جز نپوشیده‌هایت را یادآوری می‌کنند؟


شاهین کلانتری



 نظر دهید »

شناسنامه قرآن کریم

18 تیر 1396 توسط سليمي بني

شناسنامه قرآن کریم

☀️نام : قرآن مجید
☀️شهرت : فرقان،تنزیل,…
☀️محل تولد : مکه،غارحراء
☀️شماره شناسنامه : یک
☀️فرستنده : خداوند تعالی
☀️گیرنده : محمدِامین(ص)
☀️ملکه وحی : جبرئیل
☀️تعدادسوره : ١١۴
☀️تعدادآیه : ۶٢٣۶
☀️تعداد کلمات : ٧٧٨٠٧ کلمه
☀️تعدادحروف : ٣٢٢٣٧۴ حرف
☀️تعدادجزء : ٣٠جزء
☀️تعدادحزب : ١٢٠حزب
☀️اولین سوره نازل شده: سوره علق
☀️آخرین سوره نازل شده : سوره نصر
☀️بزرگترین سوره : سوره بقره
☀️کوچکترین سوره : سوره کوثر
☀️قلب قرآن : سوره یس
☀️عروس قرآن : سوره الرحمن
☀️تعدادسوره های مکی : ٨۶سوره
☀️تعداد سوره های مدنی : ٢٨سوره
☀️سوره ایکه بسم ا… ندارد : سوره توبه
☀️سوره ایکه دوبسم ا…دارد : سوره نمل
☀️اولین گردآورنده به ترتیب نزول وتاویل : حضرت علی(ع) .

???درپناه قرآن باشيد???

 نظر دهید »

داستان شیعه شدن پرفسور برلون توسط دعای ابوحمزه ثمالی

18 تیر 1396 توسط سليمي بني

 
داستان شیعه شدن پرفسور برلون توسط دعای ابوحمزه ثمالی

  مرحوم آیت الله سید محمد هادی میلانی دچار بیماری معده شده بودند، پروفسور برلون را از اروپا برای جراحی ایشان آوردند، جراح حاذق پس از یک عمل سه ساعته زمانی که آن مرجع تقلید در حال به هوش آمدن بودند، به مترجم دستور داد تمام کلماتی که ایشان در حین به هوش آمدن می گویند را برایش ترجمه کند.

 مرحوم آیت الله میلانی در آن لحظات فرازهایی از دعای ابوحمزه ثمالی را قرائت می کردند، پس از این مساله پروفسور برلون گفت: شهادتین را به من بیاموزید، از این لحظه می خواهم مسلمان شوم و پیرو مکتب این روحانی باشم.

 وقتی دلیل این کار را پرسیدند، پروفسور برلون گفت: تنها زمانی که انسان شاکله وجودی خود را بدون این که بتواند برای دیگران نقش بازی کند، نشان می دهد، در حالت به هوش آمدن بعد از عمل است و من دیدم این آقا، تمام وجودش محو خدا بود، در آن لحظه به یاد اسقف کلیسای کانتربری افتادم که چندی پیش در همین حالت و پس از عمل در کنارش ایستاده بودم، دیدم او ترانه های کوچه بازاری جوانان آن روزگار را زمزمه می کند، در آن لحظه بود که فهمیدم حقیقت، نزد کدام مکتب است .

  بعد از آن هم وصیت کرد وی را در شهری که مرحوم میلانی را در آن دفن کرده اند به خاک بسپارند و اینچنین شد که مزار این پروفسور مسیحی، مسلمان شده در خواجه ربیع، محل مراجعه مردم و افرادی است که حقیقت اسلام را باور کرده اند قرار دارد.
 

 

 

 نظر دهید »

آیا میدانستید نام حضرت علی و امام مهدی در کتاب هندوها آمده؟!

18 تیر 1396 توسط سليمي بني

 

  آیا میدانستید نام حضرت علی و امام مهدی در کتاب هندوها آمده؟!

  در “کتاب پاتیکل” از آخرالزمان نوشته:
چون مدت روز تمام شود، دنیای کهنه، نو شود و صاحب ملک تازه، پیدا شود از فرزندان و پیشوای بزرگ جهان که یکی «ناموس آخرالزمان» و دیگری «صدیق اکبر» یعنی وصی بزرگتر وی که «پشن» نام دارد و نام آن صاحب ملک تازه «راهنما» است، به حق پادشاه می شود و خلیفه «رام» باشد و حکم براند، او را معجزه بسیار باشد… دولت او بسیار کشیده شود و عمر او از فرزندان «ناموس اکبر» زیاده باشد و آخر دنیا به او تمام شود.

 منظور از «ناموس آخرالزمان»، ناموس اعظم الهی، حضرت محمد است
  «پشن» نام هندی حضرت علی است
  «راهنما» نام مقدّس حضرت مهدیست
  «رام» در لغت سانسکریت، اسم خداوند است.

 منجی در ادیان، شاکری، ص۲۲۶


 

 

 

 نظر دهید »

عید فطر جشن آزادگی

03 تیر 1396 توسط سليمي بني

    عید فطر جشن آزادگی

 

  عید فطر جشن گشایش دوباره چشمان ما به روی زندگی است
تا به دور از هر گونه وابستگی و اعتیاد، بار دیگر به دنیا نظاره کنیم و نتیجه یک ماه مبارزه با عاداتی که بر ما استیلا پیدا کرده بودند، به معرض نمایش گذاشته شود.

 عید فطر، جشنی به مناسبت دست یافتن به ارمغان گذر از شب ظلمت به سپیدی نور و رسیدن به مبارک سحر هدایت است
جشن پوست اندازی که در آن پوسته سخت بینش های غلط و باورهای نادرست ما شکسته شده
و گلیم افکار پوسیده و محکومیت های مبهم گذشته که منجر به بروز اشتباهات فاحش در زندگی ما شده بودند را به کناری می افکند،
تا بتوانیم در جهشی وجدآمیز خطاب به خود و هستی بگوییم،
من آزادم،
آزاد از قید اسارت در چنگال های شیطانی وابستگی ها و رنگ تعلق ها.

 عید فطر، جشن گشایش سینه ها و «شرح صدر» است
که موجب می شود انسان با درکی عمیق تر نسبت به گذشته و با گذر از ظاهر به باطن، تجلیات الهی را دریافته، این درک را در خود نهادینه کند
و به حرمت «بسم الله» نایل شده، از ظلم و پوشانیدن تقدس هستی خودداری نماید.

 عید فطر، عید گشایش و جشنی است به مناسبت این که از بستگی نجات یافته ایم و وجود در هم فرو رفته ما منبسط شده،
چهره ما از این ضیافت پر برکت گشاده شده،
از عبوسی رها گردیده است.

  عید فطر است، عید رویش و پدیدار شدن مجدد
تا بمیریم قبل از مرگ و دوباره بروییم و به دنیا بیاییم بعد از تولد
که تا هر کسی یک بار در گذشته خود نمیرد و در تحول معنوی جدیدی دوباره متولد نشود، مفهوم هستی و فلسفه خلقت را درک نخواهد کرد
و در خسران و ضرر از این دنیا خواهد رفت،
بدون آن که خود از این زیان آگاه باشد.

  عید فطر است و جشن برداشت محصول.
همان گونه که موسم برداشت برای کشاورز، لحظه شادی بخشی است،
این روز نیز برای همه آن ها که بذر مفیدی کاشته اند،
روزی است پر از شادی و شعف.
هر کسی در کنار کشتگاه خود آماده درو است.
آن کس که کشتگاه خود را پر بار می بیند، وجد، شادی و مسرت بیشتری احساس می کند و آن کس که بذری نکاشته است،
سر در گریبان فرو برده، در روز حسرت خویش قرار می گیرد.

  عید فطر جشن ورزیدگی است برای آنهایی که این دوره را با موفقیت سپری کرده اند،
تا باری دیگر با دستانی پر و با ورزیدگی و پختگی بیشتری به رویارویی با امواج متلاطم و سهمگین اقیانوس زندگی برخاسته، به مبارزه با آفت های آن بپردازند.

  عید فطر، جشن غلبه بر خویشتن و رسیدن به پیروزی حاصل از این جهاد است.

این روز به طور قطع برای آنان که حضوری فعال در عرصه این مبارزه داشته اند، به راستی روزی بزرگ، عیدی فرخنده و جشنی با شکوه خواهد بود.

  عید فطر، بازگشت به فطرت اصلی را گوشزد کرده،
پیدایی، آشکار شدن و بازگشت به آن را برای همه یابندگانش،
بسیار شکوهمند جشن می گیرد
فطرتی که الهی بوده، رسالت انسان بازگشت به آن است.

اینک برای آنان که «لیلة القدر» خویش را پیدا کرده اند،
عید است و جشنی برپاست…
آن هایی که در ظلمت شب دنیا (جایی که بشر در آن مأوا دارد) آب حیات را یافته،
عمر جاودانی را که همانا در پر شدن از آگاهی و معرفت الهی است، پیدا کرده،
سرنوشت خویش را به این وسیله رقم زده اند و تا ابد، تغییری سازنده را برای خود ایجاد کرده اند
آنان که شاهد فرود آمدن ملائکه بر قلبشان بوده و رمز هستی را از نگه دارندگان عرش الهی دریافت کرده،
این رمز، بر لوح جانشان نقش بسته است؛
آنهایی که روح القدس بر اعماق وجودشان نفوذ کرده،
راز حکمت الهی را در دل آنان نهاده، سینه آنها را گشوده است
کسانی که به این نکته پی برده اند که رمضانی که در آن لیلة القدری یافت شود، از هزار و هزاران ماه بهتر است و نیز پی برده اند که هر زمان که لیلة القدری باشد، رمضانی هم خواهد بود.

و اما اکنون که رمضانی دیگر گذشت، جا دارد با طرح سؤالی جایگاه خود را در گذر چنین ضیافتی الهی ارزیابی کنیم و بینیم در چنین فرصتی چه نصیبی داشته ایم و در ضیافت رمضان، چه مائده آسمانی ای را از سفره معرفت الهی تناول نموده ایم؟

ببینیم با لب فرو بستن از طعام و ورود به حریم خدایی صیام،
آیا توانسته ایم خوراک معنوی کالبد روحانی وجود خود را یافته،
این بخش از وجودمان را سیر کنیم و یا در حالی که شکم جسم ما کماکان لبالب است،
همچنان آن را گرسنه باقی گذاشته ایم؟

  عید فطر، عید افتخار به نتیجه این جهاد اکبر است.
عید فطر از هنرنمایی انسان وارسته به ملائک خبر می دهد و ارزش وجود او را به کاینات عرضه می کند
انسانی که باعث مباهات و افتخار آفرینی در عالم خلقت است و به افتخار او می توان جشنی برپا کرد.

  تولد شما در فطرتان مبارک

رمضان 1431

نوشته استاد محمد علی طاهری

 

 1 نظر

دلنوشته این روزهایم

27 خرداد 1396 توسط سليمي بني

کوله بار گناهانم بر دوشم سنگینی می کرد
ندا آمد بر در خانه ام بیا، آنقدر بر در بکوب تا در به رویت وا کنم

وقتی بر در خانه اش رسیدم
هر چه گشتم در بسته ای ندیدم
هر چه بود باز بود

گفتم: خدایا بر کدامین در بکوبم
ندا آمد: این را گفتم که بیایی
وگرنه من هیچوقت درهای رحمتم را به روی تو نبسته بودم.

کوله بارم بر زمین افتاد و پیشانیم بر خاک

بخشنده خدایم دوستت دارم ..

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 64
  • 65
  • 66
  • ...
  • 67
  • ...
  • 68
  • 69
  • 70
  • ...
  • 71
  • ...
  • 72
  • 73
  • 74
  • ...
  • 117
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

اشک های بی صدا

کد شامد:1-1-695173-64-4-1
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • ثواب گریه

Random photo

راز نهفته در عاشـــــورا

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس