اشک های بی صدا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

نفی خواطر و طهارت باطن

25 تیر 1396 توسط سليمي بني

نفی خواطر و طهارت باطن :


با تطهیر باطن از ظلمات و تیرگیها، و با خروج از حجابهای ظلمانی، مرتبه بالاتر و حیات و یا حیات بالاتر، در وجود انسان به نحو بهتر و کامل تر و شدیدتر به ظهور می رسد، و هر چه طهارت باطن بیشتر شود، مراتب عالیه حیات در انسات جلوه می کند.
به بیان دیگر، حیات نازله دنیوی که همه انسان ها در دنیا واجد آن هستند، جلوه نازلی از حیات انسانی است. اگر انسان در مسیر تکامل حیات که همان مسیر عبودیت و طریق سلوک الی الله است قرار گرفت، حیات انسانی در وجود او جلوه بیشتر کرده و ظهور کامل تر می یابد.
هر چه در این مسیر پیش برود، ظهور حیات انسانی هم بیشتر و کامل تر می گردد. تا جایی که از اصل حیات انسانی در اعلی مرتبه آن برخوردار باشد،اعلی مرتبه ای که به تصور نیاید و در بیان نگنجد.


مرحوم استاد ایت اله محمد شجاعی ره
مقالات. جلد اول. ص 139و 140

 نظر دهید »

مسیر سلوك الی الله چیست و مقصد نهایی آن كجاست؟

25 تیر 1396 توسط سليمي بني

مسیر سلوك الی الله چیست و مقصد نهایی آن كجاست؟

 آفرينش چيزى جز تجلّى ذات اقدس اله نيست و مراتب اين تجلّيات،  قوس نزول ناميده مى‌شود. بنابراين جهان خلقت و به تعبير ديگر، ما سِوى الله، نتيجه‌ى قوس نزول است.
ذات حضرت حق غيب مطلق است. تعيّن اوّل حق كه نظر به غيب ذات،  مقام احديت ناميده مى‌شود، خلافت و قائم‌مقامى ذات را در تجلّيات عهده‌دار است. در نخستين تجلّى حضرت احديّت، كه فيض اقدس ناميده شده است، در حضرت علم الهى، ابتدا اسماء و صفات حضرت حق پديد آمد. سپس طرح عالم خلقت در علم حضرت حق، كه  اعيان ثابته خوانده مى‌شود، پديدار شد.
 با تجلّى دوم، كه  فيض مقدس ناميده مى‌شود، طرح عالم خلقت عملى شد و جهان خلقت، كه  اعيان خارجيه خوانده مى‌شود، پديد آمد. در اين مرحله، ابتدا  جبروتيان، كه در مرتبه‌ى تامّ تجرّدند، پديد آمدند و عالم جبروت به‌وجود آمد. سپس  ملكوتيان در دو مرتبه‌ى اعلى و اسفل پديد آمدند و عالم ملكوت ايجاد شد. درنهايت، جهان مادّه يا عالم طبيعت، يا  ناسوت و يا مُلك به‌وجود آمد. به اين ترتيب، قوس نزول، كه از احسن تقويم آغاز شده بود، به اسفل سافلين ختم شد.

  با به انتها رسيدن قوس نزول،  قوس صعود آغاز و جريان بازگشت و رجعت به مبدأ شروع شد. از دل خاك بى‌جان، گياه روييد. گياه نيز طعمه‌ى حيوانى شد و به پيكر حيوان تبديل شد. حيوان نيز غذاى انسان شد و به بدن انسان مبدّل گرديد. همين سير در مراحل انعقاد نطفه‌ى انسان تا به كمال حيوانى رسيدن جنين در چهار ماهگى، و پس از آن، تعلّق يافتن روح انسانى، كه از احسن تقويم به اسفل سافلين فرود آمده و تنزّل يافته بود، به جنين، طى مى‌شود. در هر دو صورت يادشده، سير كمالى جماد، گياه و حيوان، به پديد آمدن بشر منجر شد. سير كمالى مزبور تا اين مرحله، به‌صورت قهرى و جبرى طى شد.

  بشرى كه در مسير سلوك عرفانى قرار مى‌گيرد، با ترك دلبستگى و تعلّق از دنيا و تهذيب و تزكيه‌ى نفس از راه علم و عمل، به اختيار، راه كمال را در پيش مى‌گيرد. در نخستين گام، با پشت سر نهادن  عالم طبيعت، به  عالم ملكوت راه پيدا مى‌كند و سپس به  عالم جبروت بار مى‌يابد. آن‌گاه از جبروت نيز پر مى‌كشد و به  عالم لاهوت
مقام واحديّت، كه نتيجه‌ى  فيض اقدس بود، وارد می‌‎شود. در اين عالم، به ترتيب به  فنا و توحيد افعالى، صفاتى و اسمائى نايل مى‌شود؛ به اين صورت كه ابتدا فاعليّت خود و هرچه جز خدا را در فاعليّت حضرت حق فانى مى‌بيند و تنها فاعل هستى را خدا مى‌يابد و همه‌ى ما سوى الله را تجلّيگاه فاعليّت خدا مشاهده مى‌كند. سپس تمامى صفات خود و ديگر مخلوقات را در صفات الهى فانى و مندك و همه‌ى عالم را جلوه‌گاه صفات الهى مى‌يابد و در تمامى عالم، صفتى جز صفات الله نمى‌بيند. آن‌گاه تمامى موجودات صاحب صفت را در حضرت حق فانى مى‌بيند و در عالم، صاحب‌ صفتى جز خداوند مشاهده نمى‌كند. در اينجا نوبت به آخرين جهش و پرواز مى‌رسد و با صعود از  عالم لاهوت، هستى سالك، همه‌ى ما سوى الله و همه‌ى افعال و صفات، در حضرت احديّت فانى مى‌شود و اثرى از احساس هستى، صفت و فعل، در وجود سالك باقى نمى‌ماند و اين‌گونه تمامى تجليّات، در ذات فانى و مندك مى‌شود. در اينجا سالك به فنا و  توحيد ذاتى و به تعبير ديگر، به فناء فِى الله و بقاء بِالله نايل مى‌شود و به اين ترتيب  قوس_صعود به پايان مى‌رسد و به عالم هاهوت، يعنى  مقام احديت ختم مى‌شود.

عارفان براى تشريح و تفهيم دو قوس نزول و صعود، تشبيه‌هاى گوناگونى به‌كار برده‌اند؛ از جمله اينكه خورشيد به هنگام طلوع، پرتو خود را در دشت مى‌گستراند و هرچه اين پرتوها از مبدأ و منشأ خود كه قرص خورشيد باشد، فاصله مى‌گيرند، از يك سو گسترده‌تر و از سوى ديگر ضعيف‌تر مى‌شوند. هنگام غروب، خورشيد پرتو خود را برمى‌چيند و در خود جمع مى‌كند. يا اينكه انسان نَفَس را از ريه‌ى خود خارج مى‌كند و در فضا مى‌پراكند و در بازدم، دوباره هوا را به ريه‌ى خود باز مى‌گرداند.

 به هر ترتيب،  قوس نزول، سير از وحدت به كثرت، از لاتعيّنى به تعيّن، و از قوّت به ضعف است.  قوس صعود، سير از كثرت به وحدت، از تعيّن به لاتعيّنى، و از ضعف به قوّت است. تجلّيات در قوس نزول هرچه متأخّرترند، ضعيف‌تر، رقيق‌تر، محدودتر و متعيّن‌ترند، و طىّ قوس صعود، با فرو نهادن و رهيدن از تعيّنات و حدود، به‌تدريج شدّت و قوّت پيدا مى‌كنند تا سرانجام از همه‌ى حدود و تعيّنات برهند و به مبدأ واحد خود باز گردند.

مهدی طیّب، شراب طهور، ص ٤١ تا ٤٢

 نظر دهید »

آیا خدا شما را کافی نیست؟

19 تیر 1396 توسط سليمي بني

 

 آیا خدا شما را کافی نیست؟
عزیزان من، این توقع بزرگ از کوچک خیلی عزت است، خیلی آقایی می‌آورد، گرچه به این درجه نرسیده باشیم. وقتی می‌بینیم که این توقع را دارد، کمر آدم خیلی قرص می‌شود.چقدر خوب است که آدم اشتیاق به صبح داشته باشد. همه شما عقب صبح می‌گردید، به دنیا یک جرقه و یک نور از انوار مطهره، تا قلب و جان چشمتان را روشن کند. چشم روشنی همین است. اگر در عالم چشم روشنی وجود داشته باشد همین است که انسان به نور جمال محمد و آل محمد(ص) چشمش روشن گردد.نور که آمد، حق همه چیز ادا می‌شود. تا نور نیامده است حق معلوم نیست. نور است که زندگی انسان را روی غلتک می‌اندازد. در تاریکی چیزی پیدا نیست. چشم داریم، اما نمی بینیم. اهل ریاضت هم چشم دارند اما خوب نمی‌بینند، باز شلوغ کاری می‌کنند. چون هنوز نور به آنها نداده‌اند. نور نیامده است.ولی یک انسان متدین را می‌بیند که نور دارد. خلاف نمی‌کند، اذیت نمی‌کند، با ادب کامل است، تمام افعالش کامل است. چون یک چراغ دست اوست. جلو پای خودش را می‌بیند. از خدا بخواهید با نور محمد و آل محمد(ص) چشممان باز شود. آن را ملاقات کنید که نجات انسان در آن است.

کتاب طوبی محبت – ص 66//مجالس حاج محمد اسماعیل دولابی–منبع:تسنیم

 

 نظر دهید »

سیر وسلوک

19 تیر 1396 توسط سليمي بني

سیر وسلوک

بگو با عاشقان هرکس وصال یارمیخواهد
میسر هست اما زحمت بسیار میخواهد

چو اشک سرخ و رنگ زرد و آه آتشین نبود
مگو از عاشقانم ، عاشقی آثار میخواهد

طمع داری در آیی در صف عشاق و زین غافل
که مست از باده منصور گشتن، دار میخواهد

ز دنیا و ز عقبی هردو باید چشم پوشیدن
هر آنکس در محبت لذت دیدار میخواهد

مگر در خواب بینی روی جانان را که این دولت
دل بیدار بیش از دیده بیدار میخواهد

توان در خرمن خورشید و مه آتش زدن اما
دل آتش فشان و آه آتشبار میخواهد

اگر خواهی به محشر پیش جانان سرخ رو باشی
در اینجا اشک سرخ و زردی رخسار میخواهد

به هر میدان، ز هرکاری، چه در دنیا چه در عقبی
توان گوی سعادت برد، اما کار میخواهد

به غیر از عاشقی هر کار کردی در جهان، مفتون!
برای هریکی، یک عمر استغفار میخواهد

 شعر مفتون
 

 نظر دهید »

آخوندا ما رو ول نمی کنند...

19 تیر 1396 توسط سليمي بني

آخوندا ما رو ول نمی کنند…

یکی از اساتید ریاضی دانشگاه تهران نقل می‌کرد:

قرار بود جمع منتخبی از اساتید و نخبگان ریاضی برای شرکت در کنفرانسی بین المللی به یکی از کشور های غربی برن.

وقتی سوار هواپیما شدم دیدم یه روحانی تو هواپیماست.

به خودم گفتم بفرما؛ اینا سفر خارجی هم ما رو ول نمیکنن.

رفتم پیشش نشستم بهش گفتم: حاج آقا اشتباه سوار شدید مکه نمیره
گفت: میدانم
گفتم: حاجی قراره ما بریم کنفرانس علمی؛ شما اشتباهی نیاین
گفت: میدانم
دیدم کم نمیاره.

جدیدترین و پیچیده ترین مساله ریاضیمو که قرار بود تو کنفرانس مطرح کنم داخل برگه نوشتم دادم بهش، گفتم شما که داری میای کنفرانس بین المللی ریاضی اونم تو یه کشور خارجی حتما باید ریاضی بلد باشید.
اگر ریاضی بلدید این سوال رو حل کنید ، برگه رو بهش دادم و خوابیدم.

از خواب که بیدار شدم دیدم داره یه چیزایی تو برگه مینویسه.

گفتم: حاجی عجله نکن اگه بعدا هم حلش کردی من دکتر فلانی هستم از دانشگاه تهران. جوابشو بیار اونجا بده.

دوباره خوابیدم.
بیدار که شدم دیگه نمی نوشت، گفتم چی شد؟

 برگه رو بهم داد و گفت:
سوالت چهار راه حل داشت سه راه حل نوشتم و اون راهی هم که ننوشتم بلد بودی.

شوکه شده بودم
ادامه داد: این هم مساله منه اگر تونستی حلش کنی من حسن زاده آملی هستم از قم………

بعدها فهمیدم که به ایشون لقب ذوالفنون را دادند و ایشان در تمامی علوم صاحب نظر بود.

تا جایی که دورانی که پا تو سن نذاشته بود در هفته روزی یکبار عده ای از پروفسور های فرانسه و سایر کشور های اروپایی برای کسب علم و ریاضی و نجوم خدمت ایشان میرسیدند.

حالا نظر این عالم بزرگ درباره رهبر معظم انقلاب امام خامنه‌ای مدظله العالی:

“گوش‌تان به دهان رهبر باشد. چون ایشان گوششان به دهان حجت‌بن‌الحسن(عج) است.”

این جملات وقتی بیش‌تر معنا پیدا می‌کند که بدانیم صاحب تفسیر المیزان، علامه عارف آیت‌ا… طباطبایی درباره شاگردش علامه حسن‌زاده فرموده‌اند: حسن‌زاده را کسی نشناخت جز امام زمان(عج).


براي سلامتي ايشون صلوات
?اللهم صل علي محمد وال محمد وعجل فرجهم?

 

 نظر دهید »

شهادت حمزه ی سیّد الشّهدا علیه السلام

19 تیر 1396 توسط سليمي بني

  شهادت حمزه ی سیّد الشّهدا علیه السلام

  برای شهادت حضرت حمزه علیه السلام دو تاریخ نقل شده است: هفتم یا پانزدهم ماه شوّال. بعد از امیرالمؤمنین علیه السلام حمزه، عموی بزرگوار رسول الله (ص)، سردار دلیر سپاه اسلام بود؛ که در ماجرای پر عبرت جنگ اُحُد به شهادت رسید.

  پیکر مطهّر ایشان به دستور هنده، همسر اباسفیان، با وضع بسیار تکان‌دهنده ای مُثله شد (هنده ی جگرخوار و شوهرش اباسفیان، پدر و مادر معاویة‌بن‌ابی‌سفیان هستند و اهل سنّت به معاویه خالُ‌المؤمنین می گویند). سپس سینه‌ی حمزه توسّط وحشی، غلام هنده شکافته شد و هنده‌ جگر آن بزرگوار را به دندان گرفت؛ که این حادثه ی بسیار دردناکی برای رسول الله (ص) و همه ی مسلمان ها بود.

  پيامبر (ص) از ديدن پيكر غرق به خون و مُثله شده و سينه‌ي شكافته شده‌ي عموي ‌بزرگوارشان به شدّت متأثر شدند. وقتي خواهر حمزه علیه السلام مصرّانه خواست به ديدار پيكر برادرش بيايد، ابتدا پيامبراكرم (ص) موافقت نكردند؛ امّا هنگامی که اصرار فوق العاده‌اي ورزيد، پيامبر (ص) فرمودند: بیاید؛ ولی اوّلاً قول بدهد آرامش خود را حفظ كند و در ثاني دستور دادند پيكر حمزه علیه السلام را از ديد او بپوشانند.

  پيغمبر (ص) عباي مبارك خود را بر روي حمزه علیه السلام كشيدند. حمزه علیه السلام قدّ بسيار رشيدي داشت، به همین خاطر مقداري از پاهاي او از عبا بيرون ماند و چون انگشت های پاهای او هم مُثله شده بود؛ حضرت دستوردادند پاهاي او را هم با برگ درختان بپوشانند، تا خواهرش شاهد چنين جنايت مهلكي كه در حقّ او روا داشته شده بود، نباشد. وقتی خواهر آمد، بادی وزید و مقداری از پیکر مثله شده‌ی حمزه آشکار شد. خواهرش به شدّت متأثّر شد و گريبان چاك داد.

  پيامبراكرم (ص) ‌دستوردادند خانم هاي مدينه، براي حمزه مجلس عزا بر پا كنند. فاطمه‌ي‌زهرا سلام الله علیها و زنان مؤمنه براي همدردي با خواهر حمزه آمدند و مجلس عزایی برای حمزه برپا کردند.

  اهل ذكر مصيبت اين صحنه را با صحنه ی آمدن حضرت‌ زينب كبري سلام الله علیها بر سر پيكر آغشته به خون و بدون سر و غرق تير و تیغ برادر بزرگوارشان، اباعبدالله الحسين علیه السلام، مقايسه مي‌كنند. اینجا تازيانه‌ها‌ي اشقيا بود كه پاسخ تأسّف و تأثّر زينب سلام الله علیها را مي دادند و كسي هم نبود كه با ایشان هم ناله و هم‌سوگ شود و كسي نبود كه به آن حضرت دلداري دهد و كسي هم نبود كه پيكر ابا‌عبدالله علیه السلام را بپوشاند و ابا‌عبدالله علیه السلام سری در پیکر نداشت.

   شهادت این بزرگوار را به محضر رسول الله (ص)، امام عصر ارواحنافداه و همه ی ارادتمندان خاندان پیامبر اکرم (ص)، تسلیت عرض می‌کنیم.

در محضر استاد مهدی طیب - 92/05/31

 

 نظر دهید »

چه کنیم نفس، ما را به آسانی به گناه نکشاند؟

18 تیر 1396 توسط سليمي بني

 

  چه کنیم نفس، ما را به آسانی به گناه نکشاند؟

 اگر انسان خیال را در اختیار خودش نگیرد یکی از چیزهایی است که انسان را فاسد می‌کند؛ یعنی انسان نیاز به تمرکز قوّه خیال دارد. اگر قوّه خیال آزاد باشد، منشأ فساد اخلاق انسان می‌‌شود.

 امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: النَّفْسُ انْ لَمْ تَشْغَلْهُ شَغَلَک؛ یعنی اگر تو نفس را به کاری مشغول نکنی، او تو را به خودش مشغول می‌‌کند.

 یک چیزهایی است که اگر انسان آنها را به کاری نگمارد طوری نمی ‌شود، مثل یک جماد است. این انگشتر را که من به انگشتم می‌ کنم، اگر روی طاقچه‌ ای یا در جعبه‌ ای بگذارم طوری نمی‌ شود.

 ولی نفس انسان جور دیگری است، همیشه باید او را مشغول داشت؛ یعنی همیشه باید یک کاری داشته باشد که او را متمرکز کند و وادار به آن کار نماید و الّا اگر شما به او کار نداشته باشید، او شما را به آنچه که دلش می ‌خواهد وادار می‌ کند و آن وقت است که دریچه خیال به روی انسان باز می‌ شود؛ در رختخواب فکر می‌ کند، در بازار فکر می‌ کند، همین‌ طور خیال خیال خیال، و همین خیالات است که انسان را به هزاران نوع گناه می ‌کشاند. اما برعکس، وقتی که انسان یک کار و یک شغل دارد، آن کار و شغل، او را به سوی خود می ‌کشد و جذب می ‌کند.

 استاد مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص ۲۷۸

 نظر دهید »

آتش به اختیار" از نگاه استاد محمد شجاعی

18 تیر 1396 توسط سليمي بني

 

 آتش به اختیار” از نگاه استاد محمد شجاعی
 

 مدیر مسئول مؤسسه منتظران منجی در حالی نظرات خود را در خصوص فرمان «آتش به اختیار» رهبر معظم انقلاب بیان کرد که هنوز بسیاری از شخصیت‌ها و مراکز مهم کشور در باره‌ی این مطلب مهم، سکوت اختیار کرده اند.

 وی افزود: رهبر انقلاب طی چند سال گذشته، ناامیدی خود را از مجاری رسمی نظام، برای انجام کارهای فرهنگی ابراز نموده اند. ایشان اعلام کرده بودند که امیدم به «مردم و مؤسسات مردمی» است.

 امید رهبر معظم انقلاب به مردم، یاد آور این مطلب جالب است که نزد اصحاب رسانه مشهور شده که: «از ابتدای پیروزی انقلاب، هرگاه برخی مسئولان می خواسته اند انقلاب را از مسیر اصلی خودش منحرف کند، مردم نگذاشته اند».

 ما هم این ناامیدی را از مراکز رسمی کشور از سال ۱۳۷۲ تا کنون داشته ایم. برای همین بود که به رغم فشارهای اقتصادی که در راه فعالیتهای مؤسسه وجود داشت، کارمان را از همان سال آغاز کردیم.

 استاد شجاعی تأکید کرد: یک فرمانده در زمانی «آتش به اختیار» را اعلام می کند که دیگر نمی‌تواند دستور مشخصی بدهد. چون می‌داند که اگر فرمان بدهد، پشتیبانی لازم از فعالیت‌های فرهنگی داخلی و خارجی صورت نمی‌گیرد.

 از آنجا که ما هم در حوزه و هم در دانشگاه و هم در عرصه‌ی فعالیت های فرهنگی داخلی و خارجی کار کرده ایم، به ضرس قاطع می‌گوییم که هیچ اراده ای برای فعالیت های فرهنگی، صدور انقلاب، بسط تفکر بسیجی و زمینه سازی برای ظهور امام زمان عج در مراکز رسمی وجود ندارد.

 از نظر امام خمینی ره « مسئولان نظام جمهوری اسلامی هر چقدر هم به مردم و کشور خدمت کنند، اگر برای ظهور امام زمان عج زمینه سازی نکنند، خائن هستند». (صحیفه نور. ص ۱۰۷)

 اگر بخواهیم این جمله ی حضرت امام را مبنی قرار دهیم باید بگوییم که امروز بسیاری از مسئولان ما هیچ فکری در مورد مهدویت، دولت اسلامی، تمدن اسلامی ندارند، بلکه برعکس فکر می کنند و می خواهند این فرمایش مقام معظم رهبری روی زمین بماند.
 

 نظر دهید »

خاطره از شهید

18 تیر 1396 توسط سليمي بني

 خاطره از شهید
 

 

خاطره ای از امر به معروف و نهی از منکر کردن نوجوان خطاکار توسط شهید سیدمیلاد مصطفوی..
سید میلاد همیشه بهم می گفت ببین باید روی اون کسایی کار کنیم که زیاد اهل هیات و مسجد نیستند می گفت اونی که تو این راه هست یقین داشته باش که دیگه در خونه دیگه نمی ره ما باید بگردیم اون بچه هایی که به درد بخورند رو جذب کنیم..

الان که فکر می کنم می بینم سیدمیلاد کجا رو دید می زده هنوز هم با رفتنش جوانهای زیادی رو به طرف خودش جذب میکنه و راه درست رو نشانشون میده یادم هست یکی از این بچه ها که به خطا و از روی نادانی به یه دختر خانم مزاحم می شد رو به سیدمیلاد گفته بودند به طریقی پیدا کردیم سید میلاد گفت تو کارت نباشه وایسا کنار من گفتم الانه که بزنه توی گوش اون پسر ولی با صحنه عجیبی مواجه شدم میلاد طوری با این نوجوان صحبت کرد که من جا خوردم
اومد گفتم سید میلاد چی شد پس من گفتم الان طرف رو چنان میزنی که دیگه نتونه بلند شه خندید و گفت زدمش راست میگفت چنان زده بود که من از فردا اون نوجوان رو تو مسجد دیدم بله سیدمیلاد شیطان درون اون نوجوان رو زده بود نه اینکه بخواد با تهدید یا زدن اون رو به اشتباه خود آگاه کنه اون پسر رو عرض یک ماه چنان تغییر داد که من کم آوردم خداییش
اون سال با خودش همون پسر رو برد و خادم الشهداش کردکاش همه ما صبر و اندیشه سید میلاد عزیز رو داشتیم.

دوستان گرامی باید ببینیم انگشت سید میلاد کدوم سمت هست همون سمتی بریم که تمام عاقبت بخیری در همون سمت هستش اون راه امام حسین علیه السلام هست یعنی حسین گونه زندگی کردن به امید محقق شدن آرزوی سید میلاد عزیز صلواتی نثار روح بزرگش کنیم.

 شهید سید میلاد مصطفوی

 

 

 

 1 نظر

ذکرهای عارفان

18 تیر 1396 توسط سليمي بني

 ذکرهای عارفان

 مرحوم شیخ رجبعلی خیاط (ره)
 غلبه بر وسوسه‌ شيطان هنگام ديدن نامحرم: «يا خَيْرَ حَبِيبٍ و مَحْبُوبٍ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍ وَ آله»
 غلبه بر نفس اماره، مداومت بر این ذکرها: «لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ اِلا بِاللهِ اَلعَليِّ العَظِيم»، «يا دائمُ يا قائم»
 سركوبي نفس‌هاي سركش، صبح‌ و شب، سیزده مرتبه: «اَللّهُمَّ لَكَ الحَمدُ وَ اِلَيكَ المُشْتَكَي وَ اَنْتَ المُسْتَعان»
 و هر شب يكصد مرتبه: «يا زَكّيُ الطّاهِرُ مِنْ كُلِّ آفَتٍ بِقُدْسِه»

 آیت الله عبدالقائم شوشتری
 سرکوبی نفس اماره، بعد از نمازهای واجب و ترجیحاً بعد از نماز صبح، صد و ده مرتبه: «یا علی»
 و هفتاد مرتبه: «لا فَتی اِلّا عَلی، لا سَیْف اِلّا ذوالفقار»

 آیت الله حق شناس (ره)
 تقویت نفس و قلب و معرفت نفس: «لا اِلهَ اِلاّ اَنْت، سُبحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمین»

 آیت الله سید عبدالکریم کشمیری (ره)
 نفی خواطر شیطانی: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ اِلّا بِاللهِ العَلیِّ العظیم، اللَّهُمَّ إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ»

 مرحوم سید علی آقا قاضی (ره)
 روشنایی دل و آمرزش گناهان، بعد از نماز عصر: هفتاد مرتبه: «اَسْتَغْفِرُاللهِ رَبّی وَ أتوبُ اِلَیْه»
 و هنگام خوابیدن، صد مرتبه: «اَسْتَغْفِرُاللهِ رَبّی وَ أتوبُ اِلَیْه» برای آمرزش گناهان

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 63
  • 64
  • 65
  • ...
  • 66
  • ...
  • 67
  • 68
  • 69
  • ...
  • 70
  • ...
  • 71
  • 72
  • 73
  • ...
  • 117
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

اشک های بی صدا

کد شامد:1-1-695173-64-4-1
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • ثواب گریه

Random photo

عید فطر به چه معناست؟

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس