اشک های بی صدا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

فراخوان ختم گروهی برای دفع دشمنان اسلام

11 مرداد 1394 توسط سليمي بني

دست به دعا بشویم و برای رهایی مردم یمن،عراق،لبنان،فلسطسن و… تمام مسلمانان هر کدام از این ختم ها که در توانمان است انجام دهیم.

دعای رفع دشمن از حضرت سید الساجدین علیه السلام
برای دفع دشمن  :

برای دفع دشمن و رفع غم و شفاء مریض و خلاصی از زندان و نجات از افراد ظالم و دشمن ذکر زیر 730 مرتبه

خوانده شود مجرب است

لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَک إِنِّی کنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ

منبع : منتخب الختوم ص 61 و 62

برای هلاکت دشمن و اهل ظلم :

این ذکر که بیان می شود برای هلاکت دشمن و اهل ظلم بسیار مجرب است . در روز چهارشنبه در وقت

طلوع خورشید ۴۱ مرتبه خوانده و به طرف منزل آن شخص ظالم بدمد . آن ظالم هلاک و یا ذلیل می شود

بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِیم‏ بِفَضْلِ‏ بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِیم بِبَرَکَةِ بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِیم‏ یا اَبَا الغَیثِ

اَغِثنی

نَادِ عَلِیّاً مَظْهَرَ الْعَجَائِبِ‏ تَجِدْهُ عَوْناً لَکَ فِی النَّوَائِبِ‏

کُلُّ هَمٍّ وَ غَمٍّ سَیَنْجَلِی‏ بِوَلَایَتِکَ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا عَلِی‏

بعضی گفته اند بِفَضْلِ‏ بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِیم را لازم نیست بگوید اما بقیه شرایط همان است که ذکر شد

منبع : ختوم و اذکار ص ۲۵۸

جهت نابودی دشمن :

هر کس با ایمان سوره مبارکه حاقه را جهت نابودی دشمن 40 روز و در هر روز 39 بار با نیت خالص و توجه به خدا

و معنی آن بخواند آن دشمن دفع شود

منبع : خواص آیات قرآن کریم ص 182

ختم سوره حمد جهت دفع بلا:

جهت دفع بلا و دشمنی و نیل به مقاصد از روز شنبه به این ترتیب شروع کند

شنبه 70 بار

یک شنبه 60 بار

دوشنبه 50 بار

سه شنبه 40 بار

چهارشنبه 30 بار

پنج شنبه 20 بار

و روز جمعه 10 بار بخواند ان شاء الله به مقصد رسد . بعد از نماز بهتر است .

منبع : ختوم و اذکار ج 1 ص 119

برای دفع دشمن :

در جواهر المکنون آمده است برای دفع دشمن از روز پنج شنبه تا یک هفته هر روز 146 مرتبه بگوید :

حَسبِیَ اللهُ البته آن دشمن دفع خواهد شد . بعضی از بزرگان آن را مجرب می دانند

منبع : مخازن ج 1 ص 233

برای رفع ترس از دشمن :

در یک مجلس 2162 مرتبه بگوید : رَبِّ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ

این ذکر به تجربه رسیده است . خصوصا برای رفع ترس از دشمن

منبع : منتخب الختوم ص 63

دعای رفع دشمن :

از حضرت سید الساجدین علیه السلام مروی است که اگر کسی به جهت رفع دشمن بعد از نماز صبح

بلافاصله بخواند :

اللَّهُمَ‏ إِنِّی‏ ضَعِیفٌ‏ وَ أَعْدَائِی‏ْ أَقْوِیَاءِ وَ أَنْتَ‏ الْقَوِیُ‏ وَ قِنی شَرَّهُمْ‏ وَ اكْفِنِی‏ أَمرَهُمْ‏ وَ أَعِنِّی‏ عَلَیْهِمْ‏ بِحَوْلِكَ‏

وَ قُوَّتِكَ‏ یَا قَوِیُ‏

مقهور نمی شود .

منبع : پند های حکیمانه 3 ص 124

جهت کفایت در امر دشمن :

به جهت دفع دشمن از روز پنج شنبه تا یک هفته هر روز 146 بار بگوید : حسبی الله که البته امر آن دشمن

کفایت می شود و از برای غیر این مطلب نیز خوب است .

منبع : گوهر شب چراغ ج 2 ص 150

دفع دشمن :

هر که آیة الکرسی را هفت روز هنگام طلوع فجر پیش از آنکه با کسی سخن بگوید و رو به قبله 21 مرتبه

بخواند و در میان آن نابودی دشمنش را بخواهد بدون تردید دشمنش هلاک می گردد و اگر در میان آن جلب

محبت آن فرد را بخواهد مورد احترام او واقع می شود .

صاحب منهاج العارفین می گوید : جلب محبت باید برای همسر خود به کار رود و گرنه اگر قرار باشد برای

کاستن علاقه همسری باشد تا منتهی به طلاق شود حرام و به فرمایش رسول خدا سبب لعنت ملائکه

آسمان ها و زمین خواهد شد

منبع : تحفة الرضویة ص 101

برای مخفی شدن از چشم دشمنان :

امام رضا علیه السلام فرمود هر کس این سه آیه را بخواند از چشم دشمنان خویش مخفی خواهد گشت و او

را نخواهند دید . آن سه آیه این است :

سوره جاثیه آیه 23

أَفَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَـٰهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّـهُ عَلَىٰ عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَىٰ سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَىٰ بَصَرِهِ غِشَاوَةً

فَمَن یَهْدِیهِ مِن بَعْدِ اللَّـهِ ۚ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ

سوره نحل آیه 108

أُولَـٰئِكَ الَّذِینَ طَبَعَ اللَّـهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ

سوره کهف آیه 57

وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن ذُكِّرَ بِآیَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِیَ مَا قَدَّمَتْ یَدَاهُ ۚ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن یَفْقَهُوهُ وَفِی

آذَانِهِمْ وَقْرًا ۖ وَإِن تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَىٰ فَلَن یَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا

روای حدیث می گوید من این آیات را به فردی که اهل همدان بود آموختم و او مدت بیست سال در میان شهر

دیلم ( که با او دشمنی داشتند ) زندگی کرد و هیچگاه معترض او نشدند . و نیز به افرادی که در کشتی از

کوفه به بغداد می رفتند نیز آموختم . هفت کشتی حرکت کرد و تنها یک کشتی توانست به سلامت به بغداد

رسیده و توقیف نشود افراد آن همان کسانی بودند که این آیات را خوانده بودند .

منبع : بحارالانوار ج 92 ص 283 و 284 با تلخیص در عباراتش

 نظر دهید »

اگر هنگام قرائت قرآن نفس کم میاری

06 مرداد 1394 توسط سليمي بني

بسم الله الرّحمن الرّحیم
وانزلنا الحدید فیه بأس شدید ومنافع لنّاس وآهن را نازل کردیم که در آن نیروی شدید ومنافع برای مردم است سوره مبارکه حدید آیه بیست وپنج
قابل توجه قرّاء محترم:
جسم انسان برای جذب اکسیژن نیازمند آهن است و با کمبود اکسیژن میزان نفس کم خواهد شد پس برای اینکه طبیعتا نفس کافی ویا زیادی داشته باشید برای جذب آهن تلاش کنید.
قطعا برای یک قاری قرآن که به نفس نسبتا زیادی برای قرائت نیاز دارد وهرچه بیشتربتواند نفسگیری کند در زیبایی قرائت او موثر خواهد بود توجه به این مسئله ضروری است وبه نظر من بسیار مهم است زیرا هرچقدر هم که قاری با تمرینات ورزشی و…نفس خود را بتواند افزایش دهد بدون ذخیره آهن کافی امکان این هست که عمر تلاوتش کوتاه شود. البته هیچ شکی در لزوم نفسگیری صحیح که اساتید توصیه می کنند و ورزش و…نیست.

اگر توجه کرده باشید برخی قراء مانند مصطفی اسماعیل و… تا آخر عمرشان به قرائت پرداختند اما برخی درسن نه چندان زیاد کاملا قرائتشان را محدود وحتی رها کردند.
همچنین مهم است که این ذخایر از چه طریق به جسم برسد آهن باید به صورت یونی ویا از طریق مواد غذایی حاوی آن برسد بدن به یون آهن نیازمند است نه مولکول آهن قرص های آهن که در داروخانه هاهستند به صورتی مولکولی اند ودارای عوارض که ان شاءالله ذکر خواهم کرد.
توصیه ها برای جذب این فلز مهم : -صبحانه بسیار مهم است سعی کنید صبحانه غذاهای حاوی آهن مانند عسل،خرما، ارده کنجد( منبعی سرشار از منگنز، مس ، منیزیم ، آهن ، فسفر،ویتامین ب1 ( تیامین ) ، روی ، ویتامین ای، پروتئین سالم و فیبر) ،ارده به همراه شیره انگور،آرد سنجد همراه شیره انگور،قاووت،حلیم،آش جو و…به جای چای وپنیر میل کنید.
-هرروز یک قاشق ترکیب« آرد سنجد با شیره انگور » میل بفرمایید.
-استفاده از آب آهن که حاوی مقادیر زیادی یون آهن است و حکما بسیار به آن توصیه کرده اند

 نظر دهید »

ازدواج موقت از مصادیق بدعت است یا نه؟

04 مرداد 1394 توسط سليمي بني

یکى از مواردى که شیعیان را به بدعت گذارى متهم مى کنند بحث ازدواج موقت  است. در حالى که ازدواج موقت از احکام شرعى است و ریشه در کتاب و سنت دارد توضیح  مطلب این که: فقه شیعه به پیروى از قرآن و سنت، دو گونه ازدواج را صحیح مى داند:  ازدواج دائم (که بى نیاز از توضیح است) و ازدواج موقت یا متعه، به این صورت که مرد  و زن پیوند زناشویى را براى مدّت معیّنى منعقد مى سازند، به شرط آنکه مانع شرعى از  جهت نسب یا رضاع براى ازدواج وجود نداشته باشد، پس از آنکه مبلغى را به عنوان مهریه  تعیین مى کنند و پس از گذشتن آن مدّت تعیین شده، بدون اجراى طلاق، از هم جدا مى  شوند. اگر از این ازدواج موقّت فرزندى به دنیا بیاید، فرزند شرعى آن دو است و از  آنان ارث مى برد. زن هم پس از سپرى شدن مدت، باید عدّه شرعى نگه دارد و اگر باردار  است، باید تا تولد فرزند عدّه نگه دارد و تا همسر موقّت آن مرد است یا در حال عدّه  به سر مى برد، حق ازدواج با دیگرى ندارد. ازدواج موقّت، در ماهیت و بیشتر احکام مثل ازدواج دائم است، تنها دو تفاوت دارد:  یکى مدت دار بودن ازدواج موقت، دیگرى واجب نبودن نفقه در این ازدواج. از این دو  تفاوت آشکار که بگذریم، تفاوت هاى جزئى دیگرى هم وجود دارد که چندان مهم نیست. از آن جا که اسلام، دینى جامع و آخرین دین آسمانى است، این طرح را براى حلّ مشکل  جنسى تجویز کرده است. جوانى که مشغول درس یا کار در خارج از کشور است و نمى تواند  ازدواج دائم کند، چه کند؟ و وظیفه اش چیست؟ جوان سه گزینه در مقابل خود دارد: الف. سرکوبى غریزه جنسى و محروم ساختن خود از لذّت جنسى. ب. رابطه نامشروع با زنان فاسد یا آلوده به بیمارى ها. ج. استفاده از راه حل ازدواج موقت با زنى پاک با شرایطى خاص، بدون تحمّل بار نفقه و  مشکلات ازدواج دائمى. راه چهارمى وجود ندارد که جوان یاد شده از آن استفاده کند. البته این به این معنى  نیست که ازدواج موقت مخصوص چنین شرایطى است، ولى مى توان با ملاحظه این موارد به  حکمت تشریع این شیوه از ازدواج پى برد. در ضمن باید توجه داشت که فقهاى اسلام نوع دیگرى از ازدواج دائم را تأیید کرده اند  که در حقیقت همان ازدواج موقت است و آن این که مردى با زنى ازدواج دائمى کند، اما  هر دو یا یکى از آن دو اعلام کنند که پس از مدتى با طلاق از هم جدا شوند. این نوع  ازدواج، بسیار شبیه ازدواج موقت است و هر چند نامشان متفاوت است، ولى ماهیتى یکسان  دارند. قرآن و سنت نبوى ازدواج موقت و متعه را مشروع مى دانند. قرآن کریم مى فرماید: «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ  أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً»(1)؛ (زنانى را که متعه مى کنید، واجب است مَهر آنان را بپردازید». بیشتر مفسّرین این آیه را مربوط به ازدواج موقت مى دانند، اساساً تردیدى در مشروعیت  این ازدواج از دید اسلام نیست، اگر هم اختلافى باشد، در این است که آیا چنین  ازدواجى نسخ شده یا بر مشروعیت باقى است؟ روایات شیعه و اهل سنت حکایت از عدم نسخ آن دارد و در زمان خلیفه دوم جلوى عمل به  این حکم گرفته شد. شایسته است یاد شود که سخن خلیفه در این مورد، نشان مى دهد که  این گونه ازدواج در زمان پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) جایز و رایج بوده و  جلوگیرى از آن تنها نظر شخصى او بوده است، چرا که او گفته است: «اى مردم! سه چیز در زمان پیامبر خدا بود که من از آنها نهى مى کنم و تحریم مى کنم  و هر که انجام دهد کیفر مى دهم: یکى متعه زنان، یکى متعه حج، یکى هم گفتنِ حىّ على  خیر العمل ».(2) شگفت است که نهى خلیفه از کار اول و سوم تا کنون باقى است، ولى متعه حج را همه  مسلمانان برخلاف رأى خلیفه عمل مى کنند (مقصود از متعه حج آن است که حاجى پس از  انجام دادن اعمال عمره حج، از احرام در مى آید و همه محرّمات احرام بر او حلال مى  شود. در حالى که عمر از آن نهى کرده بود و دستور داده بود که حاجى از احرام در  نیاید و در همان حالت بماند تا هنگام حج برسد). دلیل روشن بر این که پیامبر(صلى الله علیه وآله) جلوى متعه را نگرفته است، روایت  بخارى از عمران بن حصین است که گوید: آیه متعه در قرآن نازل شد، ما در زمان پیامبر  خدا به آن عمل مى کردیم و آیه اى هم نازل نشد که آن را تحریم کند، پیامبر(صلى الله  علیه وآله) هم تا زنده بود از آن نهى نکرد و کسى به نظر خودش چیزى که مى خواسته  گفته است (مقصودش تحریم متعه از سوى خلیفه دوم است).(3)،(4) پی نوشت:

(1). سوره نساء، آیه 24.

(2). شرح تجرید، قوشجى، بحث امامت، ص 464؛ و منابع دیگر.

(3). صحیح بخارى، ج 6، ص 37 در تفسیر آیه 196 سوره بقره.

(4). گردآوری از کتاب: سیماى عقاید شیعه، آیت الله جعفر سبحانی، مترجم: جواد محدثی، نشر مشعر، چاپ: دارالحدیث، بهار 1386، ص 282.

 نظر دهید »

نگاهی به زندگی ۱۱ فرد فوق العاده موفق که در زندگی شکست های سختی را تجربه کرده اند

04 مرداد 1394 توسط سليمي بني

موفقیت آسان به دست نمی آید. برای اینکه در زندگی موفق باشید، باید یاد بگیرید که بعد از هر شکست دوباره بلند شوید و تلاش خود را از سر گیرید. اینکه چند بار شکست می خورد اهمیتی ندارد، مهم آن است که هر بار بپاخیزید و نگذارید شکست جلودار شما باشد. شکست طعم تلخی دارد و می تواند بسیار نا امید کننده باشد، اما باید بدانید که هر بار زمین خوردن پایان دنیا نیست و زندگی می تواند همچنان ادامه داشته باشد. پس خود را آماده یک جنگ واقعی با نابرابری های زندگی کنید، چرا که سرانجام شیرینی پیروزی انتظارتان را می کشد. حرف هایی که در بالا مطرح کردیم شاید شعار مانند به نظر برسند، اما واقعیت دارند. در ادامه مطلب نگاهی خواهیم انداخت به برخی از افراد فوق العاده موفق که در مسیر خود شکست های بسیاری را تجربه کرده اند. با دیجیاتو همراه باشید. ۱٫ اپرا وینفری اپرا هم اکنون یکی از شناخته شده ترین مجری های تلویزیونی در سطح جهان است، اما اوضاع همیشه به این اندازه برای او دلپذیر نبوده است. او در سنین نوجوانی مرتبا توسط عمو و پسرعمو هایش مورد تجاوز قرار می گرفت و روزگاری سختی را سپری می کرد. اپرا حتی در سن ۱۴ سالگی بچه ای را به دنیا آورد که البته مدتی پس از تولد، درگذشت. اولین تجربه اپرا در تلویزیون نیز چندان خوشایند نبود. بانوی بی رقیب قاب جادویی، از اولین برنامه تلویزیونی خود اخراج شد؛ در آن زمان مدیرانش به وی گفتند که بیش از حد احساساتی است و نمی تواند خود را در جلوی دوربین کنترل کند. اپرا بعدا از همین ویژگی استفاده کرد و توانست با ۳ میلیارد دلار سرمایه، عنوان پولدار ترین زن دنیا را به خود اختصاص دهد. او یکبار در دانشگاه هاروارد و در زمانی که مشغول انتقال تجربیاتش بود، اینچنین گفت: «مفهومی به اسم شکست وجود ندارد. شکست یکی از روش های زندگی است برای اینکه ما را به راه درست هدایت کند.» ۲. توماس ادیسون ادیسون یک مثال عالی برای فردی است که به حرف دیگران گوش نکرد و اسیر شکست نشد. جالب است بدانید که معلمان توماس به وی می گفتند که او احمق تر از آن است که بتواند چیزی را یاد بگیرد. ادیسون اما هیچگاه دست از تلاش بر نداشت و سرانجام پس از هزاران بار شکست، توانست نام خود را در تاریخ جاودانه کند. ادیسون هنگامی که درباره شکست هایش از او سؤال کردند، چنین گفت: «من شکست نخوردم. من فقط هزار راه پیدا کردم که به موفقیت ختم نمی شدند.» ۳. آلبرت آینشتین آینشتین تا سن چهار سالگی در ارتباط برقرار کردن با دیگران مشکل داشت. او حتی تا سن ۷ سالگی نمی توانست خواندن را یاد بگیرد. اما همین فرد در نهایت موفق شد نام خود را به عنوان پدر فیزیک دنیا مطرح نماید و جایزه نوبل را به دست آورد. ۴. Jay-Z شان کارتر که اکنون با نام مستعار Jay-Z در میان رپر ها شناخته می شود، یکی از تاثیرگذارترین و پولدارترین افراد این حوزه به شمار می رود. Jay-Z اما همیشه اینچین موفق نبوده است. Jay-Z در ابتدا فعالیتش نتوانست توجه کسی را به کار خود جلب نماید. اولین CD او فروش نرفت و هیچ شرکتی حاضر نشد بر روی موسیقی وی سرمایه گذاری نماید. Jay-Z اکنون ۲۱ جایزه Grammy را از آن خود کرده و به گفته Forbes سرمایه ای ۵۵۰ میلیون دلاری را در اختیار دارد. ۵. هنری فرد اکنون در صنعت اتوموبیل Ford یکی از پیشتازان به شمار می رود و کمتر کسی است که نام این برند را نشنیده باشد. اما بد نیست بدانید که آقای فورد به عنوان مؤسس این شرکت، شکست های بسیاری را تجربه کرد تا سرانجام توانست مجموعه موفق کنونی را شکل دهد. او در اولین کسب و کاری که راه اندازی کرد شکست خورد و پس از آن نیز ۵ بار طعم ورشکستگی را چشید تا در نهایت برند Ford را خلق نمود. ۶. مایکل جردن یکی از ماندگارترین نام های دنیای بسکتبال، قبل از رسیدن به موفقیت هایش، بارها شکست را تجربه کرده است. او زمانی که در دبیرستان بود به بسکتبال علاقه بسیاری داشت، اما هرگز نمی توانست به تیم اصلی مدرسه راه پیدا کند. جردن در اظهار نظری معروف در رابطه با موفقیت هایش چنین می گوید: «من در طول مدت ورزشم بیش از ۹ هزار شوت را به بیرون زده ام. نزدیک به ۳۰۰ بازی را باخته ام. در ۲۶ بازی زمانی که می توانسته ام با شوت خود تیمم را برنده کنم، ضربه را هدر دادم. من در زندگیم بارها و بارها و بارها شکست خورده ام و این همان دلیل موفقیت من است.» ۷. بیل گیتس بیل گیتس سال های سال است که عنوان ثروتمند ترین مرد جهان را به خود اختصاص می دهد. اما حتی او هم در یک چشم بهم زدن نتوانسته به موفقیت کنونیش دست پیدا کند. اولین شرکت گیتس Traf-O-Data نام داشت. این شرکت دستگاهی را ساخته بود که می توانست اطلاعات ترافیکی را مورد تحلیل قرار دهد. گیتس و رفیقش پاؤل آلن، در اولین اقدام برای فروش محصولشان متوجه شدند که دستگاه کار نمیکند. در نهایت Traf-O-Data شکست سختی خورد و تمام زحمات گیتس به هدر رفت. او سپس مایکروسافت را راه اندازی کرد و بقیه داستان نیز برای همه ما روشن است. ۸. چارلز داروین داروین در زمان کودکی از سمت معلمان و حتی پدرش با کم لطفی های بسیاری مواجه بود. او در این رابطه می گوید: «معلمان و پدرم معتقد بودند که من یک پسر کاملا معمولی هستم که هوشم پایین تر از سطح استاندارد است.» نیاز به توضیح نیست که داروین اکنون یکی از شناخته شده ترین دانشمندان دنیا است. ۹. ونسان ون گوگ ونگوگ در زمانی که در قید حیات بود تنها موفق شد تا یک تابلوی نقاشی را به فروش رساند. آثار ون گوگ هرچند در زمان خود مورد استقبال قرار نمی گرفتند اما این موضوع باعث نشد تا او دست از کار بکشد. ونسان ون گوگ تا زمانی که زنده بود ۹۰۰ اثر نقاشی را خلق کرد که هر یک از آن ها اکنون میلیون ها دلار قیمت دارند. ۱۰. استیون اسپیلبرگ اگر بخواهیم نام ۵ کارگردان مطرح دنیا را لیست کنیم، قطعا استیون اسپیلبرگ را باید در میان آن ها جای دهیم. جالب است بدانید که در سال های دور، دانشگاه هنرهای سینمایی کالیفرنیا، دو بار درخواست تحصیل این کارگردان بزرگ را رد کرده است. اسپیلبرگ بعد ها موفق شد ۳ بار جایزه اسکار را به دست آورد. دانشگاه هنرهای سینمایی کالیفرنیا نیز در سال ۱۹۹۴ از او به خاطر فیلم هایش تقدیر به عمل آورد. ۱۱. آبراهام لینکلن یکی از بهترین رئیس جمهور های آمریکا راه بسیار سختی را برای رسیدن به کاخ سفید طی کرده است. لینکلن شکست را زمانی که در ارتش بود تجربه کرد و بعد ها نیز در کسب و کار خود به زمین خورد. او حتی در زمان رقابت های انتخاباتی نیز شکست های بسیاری را تحمل کرد تا اینکه سرانجام توانست عنوان ریاست جمهوری آمریکا را به خود اختصاص دهد. http://digiato.com/article/2015/07/19/61994/#ixzz3h0tdjdtk

 نظر دهید »

توافق هسته ای رو دنبال کنید

30 تیر 1394 توسط سليمي بني

تمام حواستون را به اصلاح داخل جمع کنید و منتظر نباشید که از بیرون و با این توافق ها مشکلات حل شود.اگر کشور ما در مقابل این مذاکرات و توافقات سرش را پایین بیاورد یا کوچکترین باجی به آن ها بدهد.آن ها کشور ما را ضعیف می دانند و خواسته های بسیاری را مطرح خواهند کرد.این توافقنامه فقط بخشی از حق کشور ما است و باید هوشیار باشیم که ملت ما وابسته به کشورهای دیگر نشود.
طبق فرمایش امام رفاه زدگی همراه با انقلابی بودن امکان ندارد،پس باید بکوشیم که خودمان و هر کدام ما،قدمی برای اصلاح اقتصاد و اجتماع و سبک زندگی و… برداریم.با این مذاکرات برای خیلی ها مشخص شد که حقوق مسلم ما چه با توافق چه بدون توافق زیر پا گذاشته شده است.هنگام مذاکرات ،هر دفعه حرف خود را عوض کردند و نشان داد که نباید به امریکا و امثالهم اطمینان کرد.
نباید اجازه بازی با آرمان های ملت را داد.خودمان را دست کم نگیریم. الحمدلله سانتریفیوژی که جوانان کشور ما ساخته اند،برق از سر امریکایی ها پرانده است که حاضر شدند برای مذاکرات وگرنه هنوز که هنوزه امریکا بعد از توافق هم تهدید می کند.
دست به دست هم دهیم تا کشورمان را به آرمان هایش برسانیم.

 نظر دهید »

راه مقابله با خودبینی و عجب در مسیر سیر و سلوک معنوی

30 تیر 1394 توسط سليمي بني

منیت، خودبینی و عجب نشانه جهل انسان است، پس اگر انسان از جهل خود بیرون آید جایی برای عجب هم نخواهد بود. انسان جاهل خودبین در عین این که خود را عالم می داند، دارای ابعاد گسترده ای از جهل است، با این حال وقتی به اعمال خوب خود نگاه می کند و آنها را با اعمال انسان های دیگر و افراد مبتلا به گناه و … مقایسه می کند، از خود راضی شده و زبان به مذمت دیگران می گشاید. حال آن که این عجب وی در وقاحت و زشتی کمتر از گناهان مردم نیست.

عجب می تواند سه مرتبه داشته باشد:

اول. این که فرد اعمال بد خود را به غلط خوب دیده و به آن می بالد و اعمال دیگران را بنابر تصور خود، زشت می بیند، حال آن که اگر معرفت داشته باشد، به زشتی اعمال خود پی خواهد برد. این درجه از عجب که بسیار هم شایع است، بدترین درجه عجب و نهایت جهل و شقاوت است.

دوم. این که فرد به اعمال خوب خود نگاه کرده و خود را از بابت آنها ستایش می کند و دیگران را تحقیر یا مذمت می کند. چنین شخصی غافل از این است که صرفاً شرایط و توفیق و امتحان الاهی باعث شده است که وی به برخی از صفات پسندیده مزین شود و هر آن ممکن است این صفات از او سلب شده و در بدترین حالت ها رها شود. نمونه های بسیاری از این واقعه را می توان در زندگی افراد خودبین مشاهده کرد.

سوم. مرحله سوم که مربوط به سالکان است، این است که فرد صفات بدی نداشته و صفات خوب خود را هم همگی از خدا می داند، اما از هستی خود نگذشته و برای خود ذات و وجود مستقلی قائل است، حال آن که نمی داند که کل هستی او عدمی است که آینه وجود گشته و همه صفات او از خدا است و ذات او هم در حد خود هیچ و فانی، بلکه کمتر از هیچ است.

بنابراین می بینیم که انسانِ اهل معرفت به قدری از عظمت خدا و خلقت خدا و نیستی خود و ناچیز بودن خود آگاه است که هرگز بهانه و انگیزه ای برای خودبینی نمی یابد؛ چرا که انسان گناهکار بدیهی است که نباید تصور خودبینی را هم به خود راه دهد و انسان به ظاهر بی گناه هم باید بداند که در صورت خودبینی همین صفت او بزرگ ترین گناه است، بلکه به قدری این صفت نکوهیده است که گاه خداوند ابتلا به گناه را برای مؤمن سزاوارتر می داند تا شاید از این خصلت دست بردارد.

در مصباح الشریعه از قول امام صادق (ع) در مورد صفت عجب چنین می خوانیم:

“شگفتا و شگفتا از کسی که دچار عجب می شود حال آنکه نمی داند عاقبتش چگونه خواهد بود. کسی که دچار خود پسندی شود از راه درست منحرف شده و ادعای چیزی را کرده است که از آن او نیست و هرکس ادعایی در مورد چیزی داشته باشد که حق او نیست دروغگو و شیاد است هرچند این دروغش مخفی بماند یا مدت زمان درازی از آن بگذرد. اولین کاری که با فرد خودبین می شود این است که آنچه باعث خود پسندی او شده بود از او گرفته می شود تا بداند که عاجز و حقیر است و خود بر این عجر خود شهادت دهد تا حجت بر او به طور کامل تری اقامه شود همچنان که با شیطان چنین معامله ای شد. عجب گیاهی است که دانه آن کفر است و زمین آن نفاق و آب آن سرکشی و شاخه های آن جهل و برگ های آن گمراهی و میوه آن لعنت و دوزخ ابدی است. هرکس عجب را اختیار کرد بذر کفر را افشانده و کشتزار نفاق را کاشته ، پس به ناچار باید منتظر ثمره آن باشد".[1]

در این جا به برخی روایات دیگر نیز اشاره می کنیم که بهترین موعظه ها برای رفع عجب از انسان است:

1. “عَنِ النَّبِیِّ (ص) أَنَّهُ قَالَ لَوْ لَمْ تُذْنِبُوا لَخَشـِیتُ عَلَیْکُمْ مَا هُوَ أَکْبَرُ مِنْ ذَلِکَ الْعُجْب؛ [2] اگر گناه نکنید برای شما از چیزی بزرگتر از گناه می ترسم و آن عجب است .

2. “عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَلِمَ أَنَّ الذَّنْبَ خَیْرٌ لِلْمُؤْمِنِ مِنَ الْعُجْبِ وَلَوْ لَا ذَلِکَ مَا ابْتُلِیَ مُؤْمِنٌ بِذَنْبٍ أَبَدا"؛[3] خدای تعالی می دانست که گناه از عجب و خود پسندی برای مؤمن بهتر است و اگر چنین نبود هرگز مؤمنی را به گناه مبتلا نمی کرد .

3. “عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ إِنَّ الرَّجُلَ لَیُذْنِبُ الذَّنْبَ فَیَنْدَمُ عَلَیْهِ وَیَعْمَلُ الْعَمَلَ فَیَسُرُّهُ ذَلِکَ فَیَتَرَاخَی عَنْ حَالِهِ تِلْکَ فَلَأَنْ یَکُونَ عَلَی حَالِهِ تِلْکَ خَیْرٌ لَهُ مِمَّا دَخَلَ فِیه"؛[4] گاهی انسان گناه می کند و پشـیمان می شـود، سپس عملی نیک انجام می دهد و خوشـحال می شـود، به علت همین سرور و شـادمانی از حالی که قبل از عمل نیک داشـت تنزّل می کند، پس اگر بر آن حال گناه باقی می ماند برایش بهتر بود.

4. “عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ أَتَی عَالِمٌ عَابِداً فَقَالَ لَهُ کَیْفَ صَلَاتُکَ فَقَالَ مِثْلِی یُسْأَلُ عَنْ صَلَاتِهِ وَأَنَا أَعْبُدُ اللَّهَ مُنْذُ کَذَا وَکَذَا قَالَ فَکَیْفَ بُکَاؤُکَ قَالَ أَبْکِی حَتَّی تَجْرِیَ دُمُوعِی فَقَالَ لَهُ الْعَالِمُ فَإِنَّ ضَحِکَکَ وَأَنْتَ خَائِفٌ أَفْضَلُ مِنْ بُکَائِکَ وَأَنْتَ مُدِلٌّ إِنَّ الْمُدِلَّ لَا یَصْعَدُ مِنْ عَمَلِهِ شَیْءٌ"؛[5] عالمی نزد عابدی آمده از او پرسید: نمازت چگونه است؟ عابد گفت: آیا از چون منی درباره نمازش سؤال می کنی در حالی که از فلان وقت خدا را عبادت می کنم. پرسید: گریه ات چگونه است؟ جواب داد: می گریم تا اشکم جاری می شـود. عالم گفت: اگر در حال ترس از خدا می خندیدی از این گریه در حال خود شیفتگی بهتر بود؛ زیرا چیزی از عمل شخصی که به خود می نازد بالا نمی رود .

5. “عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحَدِهِمَا (ع) قَالَ دَخَلَ رَجُلَانِ الْمَسْجِدَ أَحَدُهُمَا عَابِدٌ وَالْآخَرُ فَاسِقٌ فَخَرَجَا مِنَ الْمَسْجِدِ وَالْفَاسِقُ صِدِّیقٌ وَالْعَابِدُ فَاسِقٌ وَذَلِکَ أَنَّهُ یَدْخُلُ الْعَابِدُ الْمَسْجِدَ مُدِلًّا بِعِبَادَتِهِ یُدِلُّ بِهَا فَتَکُونُ فِکْرَتُهُ فِی ذَلِکَ وَتَکُونُ فِکْرَةُ الْفَاسِقِ فِی التَّنَدُّمِ عَلَی فِسْقِهِ وَیَسْتَغْفِرُ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ مِمَّا صَنَعَ مِنَ الذُّنُوبِ"؛[6] دو نفر وارد مسجد شدند در حالی که یکی عابد بود و دیگری فاسق سپس از مسجد خارج شدند در حالی که فاسق به مرتبه صدیقین رسیده بود و عابد فاسق گشته بود زیرا عابد در حالی داخل مسجد شـد که به فکر عبادتش بود و به آن می نازید ولی فکر فاسق در پشیمانی از کرده خود بود و از گناهان خود استغفار می کرد .

6. “عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) بَیْنَمَا مُوسَی (ع) جَالِساً إِذْ أَقْبَلَ إِبْلِیسُ وَعَلَیْهِ بُرْنُسٌ ذُو أَلْوَانٍ فَلَمَّا دَنَا مِنْ مُوسَی (ع) خَلَعَ الْبُرْنُسَ وَقَامَ إِلَی مُوسَی فَسَلَّمَ عَلَیْهِ فَقَالَ لَهُ مُوسَی مَنْ أَنْتَ فَقَالَ أَنَا إِبْلِیسُ قَالَ أَنْتَ فَلَا قَرَّبَ اللَّهُ دَارَکَ قَالَ إِنِّی إِنَّمَا جِئْتُ لِأُسَلِّمَ عَلَیْکَ لِمَکَانِکَ مِنَ اللَّهِ قَالَ فَقَالَ لَهُ مُوسَی فَمَا هَذَا الْبُرْنُسُ قَالَ بِهِ أَخْتَطِفُ قُلُوبَ بَنِی آدَمَ فَقَالَ مُوسَی فَأَخْبِرْنِی بِالذَّنْبِ الَّذِی إِذَا أَذْنَبَهُ ابْنُ آدَمَ اسْتَحْوَذْتَ عَلَیْهِ قَالَ إِذَا أَعْجَبَتْهُ نَفْسُهُ وَاسْتَکْثَرَ عَمَلَهُ وَصَغُرَ فِی عَیْنِهِ ذَنْبُهُ"؛[7] حضرت موسی (ع) نشسته بود که ابلیس با شنلی رنگارنگ نزد او آمد وقتی نزدیک موسی رسید شنل را برداشت و سلام کرد. موسی (ع) فرمود: کیستی؟ گفت: ابلیس. فرمود: خدا تو را به کسی نزدیک نکند. ابلیس گفت: به خاطر منزلتی که نزد خدا داری برای عرض سلام آمده ام. پرسید این شنل چیست؟ گفت: بوسیله آن قلوب مردم را می ربایم. پرسید: چه گناهی است که اگر انسان آن را انجام دهد تو بر او مسلّط و مستولی می شوی. ابلیس گفت: هنگامی که دچار عجب و خود پسندی شود و عباداتش در نظرش زیاد جلوه کند و گناهانش در نظرش کوچک شود .

7. “قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ لِدَاوُدَ (ع) یَا دَاوُدُ بَشِّرِ الْمُذْنِبِینَ وَأَنْذِرِ الصِّدِّیقِینَ قَالَ کَیْفَ أُبَشِّرُ الْمُذْنِبِینَ وَأُنْذِرُ الصِّدِّیقِینَ قَالَ یَا دَاوُدُ بَشِّرِ الْمُذْنِبِینَ أَنِّی أَقْبَلُ التَّوْبَةَ وَأَعْفُو عَنِ الذَّنْبِ وَأَنْذِرِ الصِّدِّیقِینَ أَلَّا یُعْجَبُوا بِأَعْمَالِهِمْ فَإِنَّهُ لَیْسَ عَبْدٌ أَنْصِبُهُ لِلْحِسَابِ إِلَّا هَلَکَ"؛[8] خدای تعالی به داود (ع) فرمود: ای داود گناهکاران را مژده بده و صدّیقین را بترسان. داود عرض کرد: چگونه گناهکاران را بشارت دهم و صدیقین را بترسانم؟! فرمود: گناهکاران را بشارت ده چرا که من توبه را می پذیرم و از گناهان می گذرم و صدیقین را بیم ده تا از اعمالشان دچار عجب نشوند؛ بدرستی که هر بنده ای را اگر برای حساب نگاه دارم هلاک خواهد شد.

——————————————————————————–

[1]«قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام الْعَجَبُ کُلُّ الْعَجَبِ مِمَّنْ یُعْجَبُ بِعَمَلِهِ وَلَا یَدْرِی بِمَا یُخْتَمُ لَهُ فَمَنْ أُعْجِبَ بِنَفْسِهِ وَفِعْلِهِ فَقَدْ ضَلَّ عَنْ مَنْهَجِ الرُّشْدِ وَادَّعَی مَا لَیْسَ لَهُ وَالْمُدَّعِی مِنْ غَیْرِ حَقٍّ کَاذِبٌ وَإِنْ خَفِیَ دَعْوَاهُ وَطَالَ دَهْرُهُ وَإِنَّ أَوَّلَ مَا یُفْعَلُ بِالْمُعْجَبِ نَزْعُ مَا أُعْجِبَ بِهِ لِیَعْلَمَ أَنَّهُ عَاجِزٌ حَقِیرٌ وَیَشْهَدَ عَلَی نَفْسِهِ لِیَکُونَ الْحُجَّةُ عَلَیْهِ أَوْکَدَ کَمَا فُعِلَ بِإِبْلِیسَ وَالْعُجْبُ نَبَاتٌ حَبُّهَا الْکُفْرُ وَأَرْضُهَا النِّفَاقُ وَمَاؤُهَا الْبَغْیُ وَأَغْصَانُهَا الْجَهْلُ وَوَرَقُهَا الضَّلَالَةُ وَثَمَرُهَا اللَّعْنَةُ وَالْخُلُودُ فِی النَّارِ فَمَنِ اخْتَارَ الْعُجْبَ فَقَدْ بَذَرَ الْکُفْرَ وَزَرَعَ النِّفَاقَ وَلَا بُدَّ لَهُ مِنْ أَنْ یُثْمِر»، مصباح الشریعة، ص 81، ‌موسسة الاعلمی للمطبوعات.

[2] مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج 69، ص 329، موسسه الوفاء، ‌بیروت، 1409ق.

[3] کلینی، الکافی، ج2، ص 313، دار الکتب الاسلامیة، تهران.

[4] همان، ج 2، ص 31.

[5] همان، ج 2، ص 313.

[6]همان، ج 2،‌ص 314.

[7] همان.

[8] همان.

 نظر دهید »

نوشیدن آب رو هر روز صبح فراموش نکنید

26 تیر 1394 توسط سليمي بني

شما باید در طول روز آب بنوشید، چون ۷۰ درصد بدن شما از آب تشکیل شده است. همچنین ۷۵ درصد بافت عضلات و ۸۲ درصد خون نیز از آب تشکیل شده است. با این وصف آب در عملکرد درست بدن نقش مهمی دارد، گذشته از این نوشیدن آب قبل از غذا خوردن یا هر چیزی باعث پاک سازی سیستم داخلی بدن شما می شود …

در واقع این کار می تواند به پاکسازی روده بزرگ کمک کند، به طوری که مواد مغذی که وارد بدن می شود به خوبی جذب بدن گردد. وقتی که شما صبح زود آب بنوشید این کار بدن را به خون سازی ترغیب می کنید و این یعنی تولید خون تازه. این به اصطلاح خون تازه کمک می کند تا بدن خود را بازسازی کند و در نهایت به معنی درمان بیماری ها خواهد بود.

چرا باید هر روز صبح بعد از بیدار شدن از خواب آب بنوشید؟فواید بیشتری از آب را بخوانید
۱-آب باعث می شود پوستی سالم داشته باشید. چون آب می تواند، سموم را از خون حذف کند و این باعث شود، پوستی درخشان داشته باشید.

۲-آب روی تعادل سیستم لنفاوی اثر دارد. نوشیدن آب هر روز صبح قبل از هر کاری باعث می شود سیستم لنفاوی (بیشتر) متعادلی داشته باشید. این فایده از این لحاظ قابل اهمیت است که غدد لنفاوی در سیستم لنفای مسئول مبارزه با عفونت هستند. علاوه بر این غدد (لنفاوی) به تعادل مایعات بدن نیز کمک می کند.

۳-آب باعث کاهش وزن می شود! مصرف حدود ۱۶ اونس آب خنک می تواند متابولیسم بدن را تا ۲۵ درصد افزایش دهد. اگر هدفتان کاهش وزن باشد، می توانید هر روز صبح با نوشیدن آب به کاهش وزن اضافه کمک بیشتری کنید.

۴– آب حتی ممکن است، بعضی از بیماری ها را نیز درمان کند. آب به عنوان یک تصفیه کننده به خوبی شناخته شده است، بنابراین وقتی که بدن نیز تمیز و تصفیه شده باشد، برخی از بیماری ها به آسانی حذف و مبارزه با بیماری برای بدن راحت تر می شود. همچنین نوشیدن آب می تواند به روند درمان بیماری های مانند: استفراغ درمان، اختلالات قاعدگی، سرطان، بیماری های گلو، بیماری های چشم، بیماری های ادراری، بیماری های کلیه، سل، ورم مفاصل، اسهال و سردرد کمک کند.

در پایان

پس فراموش نکنید، وقتی که از خواب بیدار می شوید، نوشیدن ۵ لیوان آب می تواند باعث نتایج عالی برای شما شود. فقط باید این را به یک عادت تبدیل کنید تا به مرور از فواید آن بهره مند شوید.

این موارد فقط بخشی از فواید آب برای جسم ما بود، اگر آب نباشد، نه زندگی است و نه سلامتی، پس سعی کنیم نسبت به مصرف آب در شرایط فعلی بحران کمبود آب، آگاه باشیم و صرفه جویی کنیم.

نوشیدن ۵ تا ۶ لیوان آب ممکن است در اوایل زیاد به نظر برسد، اما به مرور ساده و به تبدیل به یک عادت خوب می شود. به یاد داشته باشید باید آب را قبل از خوردن یا نوشیدن هر چیز دیگری مصرف کنید. توصیه می شود یک ساعت قبل از خوردن صبحانه آب بنوشید.

پس فراموش نکنید یک ساعت قبل از خوردن صبحانه آب بنوشید

 1 نظر

عید فطر به چه معناست؟

26 تیر 1394 توسط سليمي بني
عید فطر به چه معناست؟

*«عاشقان، عيدتان مبارك»واژه‌ی «عید» از ریشه عود گرفته شده است ‏و به معنای بازگشت باشد، و كلمه‌ی «فطر» را از فطرت‏ برگرفته‌اند كه به معنای سرشت است. بنابراین «عید» «فطر»، بازگشت به خويشتن خويش است.*
آداب مخصوص «عيد فطر» هم بدين قرار است كه :

1. احياء شب عيد.

2. زيارت امام حسين عليه‏السلام.

3. غسل شب و روز عيد

4. پرداخت زكات فطره

5. تكبير خداوند.

لطفاً به كتاب مقدس مفاتيح‌الجنان حاج شيخ عباس قمی ره، مراجعه كنييد.

 نظر دهید »

چشم برزخی حضرت علامه حسن زاده آملی حفظه الله

21 تیر 1394 توسط سليمي بني

به زبون محاورست چون عینا و بی کم و کاست بخشی از یه سخنرانی حاج آقا شیخ محمد قائمی رحمه الله پیاده شده :
… … بعضی ها گمان کردن که در زمان ظهور وجود مقدس امام زمان ، گناه واقع میشه ، دروغه ، طبق آیه ی قرآن دروغه ، بله ، در مقدمات ظهور درسته ، در مقدمات ظهور واقع میشه اما هرکس به حسابش رسیدگی میشه ، اون وقت حکم ، حکم واقعی الهیه ، حکم واقعی الهیه ، لازم نیست دادگاه دو نفر بیان شهادت بدن ، اون وقت انسان های کامل ، باطن رو می بینند حکم می کنند . تمام ماموران وجود مقدس امام زمان ، افرادی هستن که باطن و حقیقت نفس من و شما را می بینند و حکم می کنن … انسان هایی که به کمال رسیدن ، به تجرد نفس رسیدند ، وقتی میریم پیش اون ها صحبت می کنیم باطن ما را می بینند . یه جمله تو پرانتز سریع بگم از اصل مساله عقب نیافتم : یه وقتی دوسال پیش با چند نفر از دوستان گفتم که یه روز غیر جمعَه که شلوغ نباشه بریم خدمت آیة الله حسن زاده ی آملی حفظه الله تعالی . با هم رفتیم یک ماشین شدیم و رفتیم خلاصه رسیدیم در زدم . ای خودش آیفون رو می گیره آیفون تو اتاق پیششه . گرفت . گفتم که سلامٌ علیکم قائمی هستم با چار پنج نفر . زد گفت بیاید تو . من گفتم اقا میاد جلو سریع بیاید که مزاحمش نشیم ایشون پایین نیاد از اتاق . خودم دوییدم رفتم جلو به سرعت . ایشون از اتاق آمد جلوی تراس من بهش رسیدم بقلش کردم . رفقا داشتن میآمدن از توی حیاط همینجا که بقلش کردم گفتم آقا یه نگاه کن تورو خدا ببین اینا چی جور آدمن گفتم یه نگاه کن تو گوشش گفتم . نگاه کرد پنج نفر بودن با من شیش نفر گفت به به ، به به ، الحمدلله یه کمی آدم قیافه ی آدما رو هم ببینه دیگه چه قدر من حیوان ببینم ؟ چه قدر من درّنده ببینم ؟ یک کمی آدم ها رو هم ببینم دیگه الحمدلله ، همه آدمن ، همه آدمن ، همه آدمن ،،، همین الان میبینه ها ،،، بعد نشست یه صحبتی برای ما کرد الان اونو نمی خوام بگم ،،، اینا همین الآن می بینن ، در حکومت امام زمان علیه السلام …

 نظر دهید »

عمر اینگونه سریع می گذرد............!

21 تیر 1394 توسط سليمي بني

ملک الموت فقط به حضرت نوح_علیه السلام_ مهلت داد.حضرت نوح_علیه السلام_ شیخ الانبیاء بود و نهصد و پنجاه سال مردم را به دین خدا دعوت کرد.عمرش را تا دو هزار و پانصد سال هم گفته اند.او در لحظه احتضار از عزراییل علیه السلام تقاضایی کرد،گفت:

به من اجازه بده تا پایم را از آفتاب بردارم و به سایه بگذارم

عزراییل اجازه داد.حضرت نوح علیه السلام بعد از این که پایش را از آفتاب به سایه گذاشت،به ملک الموت گفت:می دانی برای چه این تقاضا را از تو کردم؟

ملک الموت گفت:نه

حضرت نوح علیه السلام فرمود:برای این که می خواستم به تو بگویم تمام عمر من که دو هزار و پانصد سال طول کشید،به همین مقدار که پایم را از آفتاب به سایه گذاشتم گذشت!

قرآن هم یک آیه دارد که می فرماید:

وقتی که ما می میریم و وارد قیامت می شویم،خیال می کنیم در دنیا فقط به اندازه یک چای خوردن در قهوه خانه بوده ایم،در راه قم _مشهد سر راه قهوه خانه ها را دیده اید که پیاده می شوند و یک چای می خورند بعد شاگرد راننده می گوید:سوار شوید

ما هم در قیامت فکر می کنیم که در دنیا به همین اندازه بوده ایم…

آیه اش این است (کانهم یوم یرونها لم یلبثوا الا عشیه او ضحاها)

ترجمه:آن ها در آن روز که قیام قیامت را می بینند،چنین احساس می کنند که گویی توقفشان (در دنیا یا برزخ)جز شامگاهی یا صبح آن بیشتر نبوده است

حالا ما خیال می کنیم که عمری داریم،در حالی که وقتی که بمیریم متوجه میشویم که دنیا همه اش کشک بوده…..

منبع:بررسی گناهان کبیره در کلام مرحوم حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی ره ص 27 و 28

نویسنده:سید عباس اسلامی_اعظم قاسمی

انتشارات:بوستان قرآن

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 106
  • 107
  • 108
  • ...
  • 109
  • ...
  • 110
  • 111
  • 112
  • ...
  • 113
  • ...
  • 114
  • 115
  • 116
  • 117
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

اشک های بی صدا

کد شامد:1-1-695173-64-4-1
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • ثواب گریه

Random photo

آداب و رسوم جالب مردم جهان در ماه رمضان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس