اشک های بی صدا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

باید از خودمان شروع کنیم

03 شهریور 1394 توسط سليمي بني

بدون شک هیچ کدام از ما انسان ها از لحاظ رفتاری و فرهنگی کامل نیستیم و هر کدام عیب هایی داریم، بعضی کمتر بعضی بیشتر. عیب هایی که شاید به نظر خودمان معمولی باشد و اهمیتی نداشته باشد یا همگانی باشد و فکر کنیم در جامعه به چشم نمی آید. ولی می توانیم با تفکر به آنها و سعی در تجدید رفتارهای بعضا زشت مان! فرهنگ خود را بهتر و غنی تر از گذشته کنیم که این تغییرات مطمئنا تاثیری مثبت، ولو اندک، در خود، خانواده و جامعه مان خواهد داشت. پس بیایید از خودمان شروع کنیم.

 

هنگام عبور از خیابان با گوشی کار نکنیم.

عکس و فایل ها و ارسال دیگران را بررسی نکنیم.

هنگام تماشای فیلم آن را تفسیر نکنیم.

در مورد چیزی که اطلاعاتی در مورد آن نمی دانیم صحبت نکنبم که دیگران گمراه شوند.

اگر از کسی یا چیزی خوشمان نمب آید به آن توهین نکنیم.

هنگام صحبت کردن با دیگران آدامس نجویم

نصیحت کردن موقعیت و شرایط و مکانی دارد.هر جا این کار را نکنیم.

چیزی که رایگان است اگر نیازی نداریم نگیریم.

هنگام تماشای ویترین مغازه ها حواسمان یاشد سد راه کسی نباشیم.

داشته هایمان را یه رخ دیگران نکشیم.

هنگام خمیازه جلوی دهان خود را بگیریم.

جایی که دعوت شدیم بدون اطلاع میزبان همراه با خود نبریم.

اگر کسی با ما صحبت مب کنه سرمون تو گوشی نباشه.

از قدرت خود سوء استفاده نکنیم.

برای شادی خود موجب سلب ارامش دیگران نشویم.

درآمد کسی رو نپرسیم.

 نظر دهید »

اشاره قرآن به مرکز دروغگویی

26 مرداد 1394 توسط سليمي بني
اشاره قرآن به مرکز دروغگویی

چرا انسان دروغ می گوید و خطا می کند؟ آیا در مغز انسان جای مشخصی وجود دارد که انسان را به دروغ گفتن و گناه کردن وامی دارد؟ مرکز هدایت و رهبری انسان کجاست؟

در این خصوص کشفیات جدیدی صورت گرفته است که قرآن سالیان قبل در مورد آن سخن گفته است.

مرکز دروغ گویی:

هنگام دروغ گفتن در مغز انسان چه اتفاقاتی رخ می دهد؟ آیا انسان برای دروغ گفتن انرژی مصرف می کند؟

از طرف دیگر در مورد راست گویی چه؟ آیا عملیات مغز در هنگام دروغ گفتن و هنگام گفتن حقیقت متفاوت است؟ این ها سؤالاتی است که ذهن دانشمندان را در سالیانی نه چندان دور به خود مشغول کرده است.

برای یافتن پاسخ این پرسش ها و چند پرسش دیگر، روی “مشاهده ی تمام متن” کلیک کنید.

برگرفته از www.kaheel7.com/fa

دانشمندان برای پاسخ گویی به این سؤالات بصورت گسترده و بی سابقه ای دست به کار شدند و در این فعالیت شان از ابزارهای موثّق و جدیدی استفاده کردند.

آزمایش های جدید در مورد دروغ گویی:

در سال 2003 تعدادی از دانشمندان دست به آزمایش عجیبی برای فهمیدن برخی از اسرار دروغ زدند. در این آزمایش از دستگاه جدیدی برای کشف دروغ استفاده شد. جای سؤال است که آیا این دستگاه، از آن جا که در پی کشف مرکز دروغ در جسم انسان است، در مورد مجرمان حرفه ای نیز کاربرد دارد؟

دستگاه جدید عکس برداری از مغز با استفاده از امواج مغناطیسی برای نشان دادن مناطق پرفعالیت در مغز.

بعد از آزمایشات بسیار و عکس برداری از قسمت های مختلف مغز، دانشمندان پی بردند که وقتی انسان دروغ می گوید فعالیت بخشی از مغز افزایش می یابد این قسمت، که با روش “عکس برداری با امواج مغناطیسی تصاویری از آن تهیه شد، قسمت جلو و بالای سر را نشان می دهد. و از اینجا دانشمندان کشف کردند که قسمت قُدامی (پیشانی) مغز (RACC) مسئول دروغ گفتن است؛ این قسمت از بدن در زبان عربی “ناصیة” نامیده می شود. یعنی بالا و جلو سر یعنی همان جایی که مسؤول دروغ گفتن در مغز است.

عکس های جدید نشان می دهند که فعالیت قسمت بالا و جلوی مغز (پیشانی) در هنگام دروغ گفتن بسیار افزایش می یابد. لکه ی قرمزی که در تصویر مشاهده می کنید همین قسمت را نشان می دهد.

دروغ گفتن انرژی زیادی می خواهد!!!

آزمایش های جدید در مورد مغز که با امواج مغناطیسی انجام شده است، ثابت کرد که مغز انسان در هنگام دروغ گفتن انرژی زیادی مصرف می کند بیشتر از زمانی که انسان حقیقت را بیان می کند و این ثابت می کند که راست گویی و گفتن حقیقت باعث افزایش قدرت، انرژی و میزان کارآیی مغز می شود.

و نیز امروزه  دانشمندان به حقیقت جدیدی دست یافته اند و آن اینکه، مغز انسان بر اساس صداقت و راستی تصمیم می گیرد و این سیستم حقیقت گویی است که برای مغز طراحی شده است.

دو تصویر سمت چپ تصاویری از مغز در هنگام بیان حقیقت است؛ سایر تصاویر در هنگام دروغ گفتن تهیه شده است. نقطه ی زرد رنگ در تصاویر نشان دهنده ی میزان فعالیت مغز است؛ هر چه میزان دروغ گفتن بیش تر باشد این نقطه بزرگ تر و پر رنگ تر است.

در تکنولوژی جدید برای عکس برداری از مغز از امواج مغناطیسی استفاده می شود؛ این امواج با توجّه به حرکت خون و سرعت گردش خون در مناطق مختلف مغز، میزان فعالیت این مناطق را نشان می دهد. روشن است که مناطقی که گردش خون در آن ها بیش تر است فعالیت بیش تری می کنند.

مرکز رهبری، کنترل، عمل و راهنمایی:

آزمایش های اخیر ثابت کرده است که قسمت پیشانی در هنگام تصمیم گیری ها بیش ترین فعالیت را دارد؛ در حقیقت قسمت پیشانی در مغز انسان به منزله یک “مشاور” است. همچنین مهم ترین تغییرات در انسانی که دچار آسیب دیدگی بخش پیشانی می شود، از دست دادن قدرت هدایت، آگاهی و کنترل، و به طور کلی تزلزل در رفتار است.

ناصیه در جلو و بالاترین قسمت پیشانی واقع شده است. آزمایشات متعددی ثابت کرده است که این قسمت از مغز اعمال، رهبری، هوشیاری و توجه، انجام کارها و رفتار را انجام می دهد. و مهم ترین بخش در انسان و حیوان است . قرآن می فرماید: (ما من دابة إلا هو اخذ بناصیتها) “جنبنده ای نیست مگر اینکه او (خدا) موی پیشانی او را می گیرد”

آیه ای درمورد ناصیه و دروغ گویی:

الله متعال در مورد ابوجهل لعنۀ الله علیه می فرماید:

أَرَأَیْتَ إِنْ کَذَّبَ وَتَوَلَّى/ أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى/ کَلَّا لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ لَنَسْفَعَنْ بِالنَّاصِیَةِ/ نَاصِیَةٍ کَاذِبَةٍ خَاطِئَةٍ   (علق 13تا 16)

*به من خبر ده اگر (این طغیان شان حق را) انکار کند و به آن پشت نماید (آیا مستحق مجازات الهی نیست)؟! *آیا او ندانست که خداوند (همه اعمالش را) می بیند. *چنین نیست (که او خیال می‏کرد)! اگر دست از کار خود برندارد، ناصیه‏اش (موی پیشاپیش) را بسرعت گرفته *ناصیه دروغگوی خطاکار را!

آیه ای دیگر درباره ی ناصیه از زبان حضرت هود علیه السلام:

بعد از اینکه قومش او را تکذیب کردند، می فرماید:

(إِنِّی تَوَکَّلْتُ عَلَى اللَّهِ رَبِّی وَرَبِّکُمْ مَا مِنْ دَابَّةٍ إِلَّا هُوَ آَخِذٌ بِنَاصِیَتِهَا إِنَّ رَبِّی عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ)  هود:56

“من تنها بر خدا توکل کردم، او پروردگار من و پروردگار شماست، و هیچ جنبنده ای نیست مگر این که الله موی پیشانی او را می گیرد، قطعاً پروردگار من بر صراط مستقیم است.”

پس خداوند در یوم الحساب ناصیة (پیشانی) تمامی مخلوقات را گرفته و مؤاخذه خواهد کرد و آنگونه که بخواهد با آن ها برخورد خواهد کرد.

در اینجا دعای نبی اکرم (صلى الله علیه و سلم) را یاد آوری می کنیم آنجا که می فرماید: (ناصیتی بیدک)"موی پیشانی ام بدست توست". قطعاً پیامبر از این موضوع اطلاع داشته اند که به این آیه ی قرآن اشاره فرموده اند.

تشبیه قرآن: تشبیه دروغگو به سگی که زبانش از دهان بیرون است:

خداوند در آیه ی 176 اعراف، فردی که آیاتش را تکذیب می کند اینگونه تشبیه می کند:

فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَثْ ذَلِکَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآَیَاتِنَا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ  "پس مثل او، مثل سگی است که اگر بر او حمله کنی زبانش از دهان بیرون است (و نفس نفس می زند) و یا اگر او را رها کنی زبانش از دهان بیرون است (و نفس نفس می زند) آن همچون قومی است که نشانه های (علم و قدرت) ما را دروغ شمردند، پس قصه را برایشان نقل کن شاید  که تفکر کنند.”

حال می پرسیم: چرا شخصی را که دروغ می گوید به سگی تشبیه می کند که زبانش از دهان بیرون آمده و نفس نفس می زند؟ تشبیه ظریفی ست، آشکار شد که دروغ گفتن انرژی زیادی از جسم به خصوص مغز را مصرف می کند همان گونه که سگ در حالت نفس نفس زدن انرژی زیادی مصرف می کند. اینگونه است که با تفکر و تأمل در آیه قطعاً متوجه تشابه انسان دروغ گو و سگ، خواهیم شد و این گونه است که آیه با عبارت (لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ)"شاید که تفکر کنند” پایان می یابد.

 نظر دهید »

دیدگاه قرآن و امامان درباره ی موجودات فضایی

26 مرداد 1394 توسط سليمي بني

در روایات مطرح شده است كه امام باقر (ع) به جابربن یزید می گوید:‹گویا تو گمان می كنی كه خداوند فقط این عالم را آفرید و بس و همچنین گمان می كنی كه خداوند بشری غیر از شما نیافریده است؛ آری به خدا قسم!خداوند هزار هزار عالم و هزار هزار آدم آفرید و تو در آخر این عالم ها و آدم ها هستی› …(صدوق،خصال،ج2،ص450؛بحارالانوار،ج63،ص82-83)

از حضرت علی ( علیه السلام ) پرسیدند :

پیش از آدم ابوالبشر چه کسی بود ؟ حضرت علی فرمودند : ” آدمی دیگر ! خداوند 1000 عالم و 1000000 آدم آفریده است و تو در آخرین عالم و سلسه ی آخرین آدمیان هستی ! ” ( کتاب روح و ریحان ، ص 133 ) .

مانند آن روایت از امام باقر _ علیه السلام _ در الخصال ، ج2 ، ص 652 نیز نقل شده است .

از امام صادق(ع) روایت شده که به راوی فرمود:

«شاید شما گمان می‌کنید که خدا غیر از شما هیچ بشری دیگری نیافریده است! نه، چنین نیست، بلکه هزار آدم آفرید که شما از نسل آخرین آنها هستید».(صدوق، توحید، ج 1، ص 277.)

نیز از امام باقر(ع) روایت شده:

«خدا از روزی که زمین را آفرید، هفت عالم را در آن خلق کرد (و سپس منقرض کرد) که هیچ یک از آن عوالم از نسل آدم ابوالبشر نبودند. خداوند همه آن¬ها را از پوسته روی زمین آفرید و نسل بعد از نسل دیگر ایجاد کرد و برای هر یک عالمی بعد از عالم دیگر پدید آورد تا در آخر، آدم ابوالبشر را بیافرید و ذریه‌اش از او جدا ساخت».(صدوق، خصال، ج 2، ص 652، ح 54)

بر طبق رو ایات چندفر ضیه می تو ان بیان کرد اول اینکه: قبل از ادم نبی الله (ع) انسانهای هو شمند زیادی بر این سیاره زند گی می کرده اندو هر کدام بر ای خود حضر ت آدمی داشته اند و سیر تکامل راطی وسپس از این سیاره رفته اند.
و یایک نظریه دیگر : می تو ان انها را نیمه وحشی دانست که شعور امروزی را ند اشته اند و ادم نبی الله (ع)او لین موجود و محصول دستکاری شده ژنتیکی و اولین مو جو د هو شمند بوده .

ویا فر ضیه دیگر:این روایات از خلقت مو جودات دیگر در سیاراتی دیگر سخن به میان می آورد .

ویا می توان این فر ضیه را هم در نظر داشت که ادم ابولبشر (ع) همان اولین انسان مدرن بوده وقدمت وزمان خلقت او به میلیو نها سال می رسد و 8000 سال ادیان اشتبا ه است .

حال خود قضا وت کنید و نظریاتتان را بیان کنید .

وروایاتی دیگر در مرو د حیات فر ازمینی:

حضرت امیرالمومنین(ع)می فر ماید:

سپس خداوند منزه برای اسکان آسمانها و ابادسازی برترین طبقه ی ملکوت ,مخلوقات جدیدی از ملائکهاش ایجاد نمود و شکاف های اسمان و مکان های خالی ان جا را با انها پر نمود (بحار الانوار ج 52 ص 109 )

حضرت باقر (ع)در خطاب به ابوحمزه ثمالی می فر ماید:

ای ابا حمزه ,این قبه (گنبد _سیاره )پدر ما ادم است و خداوند غیر از ان (سیاره) سی و نه گنبد(سیاره) دارد و در انجا مخلوقاتی هستند که یک چشم بهم زدن نیز نافرمانی خداوند نکرده اند (روضه کافی ص231 )

قبه در این حدیث اشاره به تمدن اسمانی است و تعداد 39 صرفا تعیین حدود نیست بلکه معرفی تعدادی از این تمدن ها و جهان هاست زیرا در احادیث متعدد تعداد ان ها را مختلف اوردند

حضرت صادق(ع) می فر ماید:

در ورای این خورشید شما چهل خورشید دیگر است که در ورای ان ها مخلوقات بسیاری وجود دارند ودر ورای این ماه شما چهل ما است که مخلوقات بسیاری در انها زندگی می کنند (بصائر الدرجات ص510)

امیر المومنین (ع)می فر ماید:

خداوند پشت مغرب سرزمینی دارد که به ان جابلقا می گویند ودر جابلقا هفتاد تمدن است که هیچ یک مثل این تمدن (بشری) نیست هیچ گاه نافرمانی خداوند نکرده اند

دید گاه قرآن و مو جودات فضائی

حیوانی و جنبندگان در زمین و سیارات و اقمار سیارات

آیا در سیارات منظومه شمسی و یا در اقمار سیارات جنبنده ای یافت می شود ؟تحقیقات با ارسال کاسینی به سمت زحل تداوم یافت.تیتان دومین قمر بزرگ منظومه شمسی ( پس از گانیمد مشتری )،کاندیدای بعدی مطالعات دانشمندان جهت کشف حیات غیر زمینی بود.این قمر زحل، تنها قمر دارای جو درمنظومه ما میباشد(البته جو به معنای واقعی نه گرد وغبار).ویجر 1 در سال 1981 م از کنار تیتان گذشت و نشان داد که جو آن دارای مقدار زیادی نیتروژن و متان است.وضخامت جو آن در حدود 200 کیلومتر است. کاووشگر هویگنس در اوایل سال 2005 م در سطح تیتان فرود آمد.و اطلاعات ذیقیمتی را برای مدت 30 دقیقه به زمین ارسال نمود.مطالعات در اقمار و اطراف زحل تداوم دارد.ولی خبری از حیات و جنبندگان نیست. اروپا یکی از چهار قمر گالیله ای مشتری با درخشندگی سطحی و خطوط تیره بر سطوح خود است.این قمر مرموز با هسته ای صخره ای و گوشته ای از آب مایع و پوسته ای از یخ آب کاندیدای وسوسه انگیزی جهت مطالعات تفصیلی دانشمندان بشری است. آیا با نزدیک شدن سفینه NEW HORIZONS به مشتری ، اورانوس ،نپتون و پلوتو ،جنبنده ای هرچند ریز، شادمانی کشف حیاتی غیر زمینی را برای بشریت به ارمغان خواهد آورد ؟و آیا در انسلادوس یا فرا تر از سیارات و اقمار ،در اطراف کمربند کوئی پر جنبنده ای خواهیم یافت تا بررسی کنیم جنبندگان آنجا صاحب شعور هستند یا خیر؟نظر قرآن چیست؟وفی خلقکم و ما یبث من دابه آیات لقوم یوقنون(جاثیه/4) ودر خلقت شما و آنچه از جنبندگان که پراکندیم نشانه هائیست برای قومی که یقین آورندگانند. جنبندگان از دیدگاه قرآنی چیستند؟و از چه تشکیل یافته اند؟به آیه زیر توجه فرمائید.ترجمه ای عالی از دابه: والله خلق کل دابه من ماء فمنهم من یمشی علی بطنه و منهم من یمشی علی رجلین ومنهم من یمشی علی اربع یخلق الله ما یشاء ان الله علی کل شیئ قدیر(نور/45). وخداوند هر جنبنده ای را از آب آفرید ،گروهی بر شکم خود راه میروند و گروهی بر دو پای خود و گروهی بر چهار پا راه میروند،خداوند هر چه بخواهد می آفریند زیرا خدا بر همه چیز تواناست. البته میدانیم که جنبندگان در زمین از آب تشکیل یافته اند و به آب نیز احتیاج دارند. ولی آیا جنبندگان فقط به زمین ما ختم میشوند؟

آیه فوق نیاز خلقت جنبندگان (دابه) به آب را قطعی دانسته است.پس اگر با جستجو در قرآن، آیه ای بیابیم که اشاره ای به حضور جنبندگان در خارج از سیاره زمین (سیارات و یا اقمار موجود در منظومه شمسی یا سایر منظومه ها)داشته باشد،آب شرط لازم برای حیات آنهاست.به نظر شما آیا در قرآن آیه ای که حضور جنبندگان را در سایر سیارات و اقمار (غیر از زمین)اثبات کند ،موجود است؟به آیات زیر توجه فرمائید: ومن آیاته خلق السموات والارض و ما بث فیهما من دابه و هو علی جمعهم اذا یشاء قدیر(شوری/29) واز آیات اوست آفرینش سیارات(سموات) و زمین و آنچه از جنبندگان در آنها منتشر نموده، و او هرگاه بخواهد بر جمع آنها توانست(در مقاله ای جداگانه مبحث اثبات و تعمیم سموات به سیارات و اقمار آنها را آورده ام ). آنچه از جنبندگان که در زمین پراکنده اند ،آشکار و محرز است. ولی منظور از جنبندگان در سموات چیست؟ولله یسجد ما فی السموات و ما فی الارض من دابه و الملائکه و هم لا یستکبرون(نحل/49) آنچه در سموات و آنچه در زمین از جنبندگان وجود دارند و همچنین ملائک برای خدا سجده می کنند و تکبر نمی ورزند. در این آیه حضور جنبندگان در سموات (سیارات و اقمار منظومه ای یا منظومات دیگر )علاوه بر زمین آشکار میشود و از کلمه لا یستکبرون وجود شعور در جنبندگان به آشکاری می رود.و آیه زیر وسعت رزق و روزی جنبندگان را علاوه بر وجود آب در سموات به آشکاری می برد. و کاین من دابه لا تحمل رزقها الله یرزقها و ایاکم و هو السمیع العلیم(عنکبوت/60) و چه بسیار جنبنده ای که قدرت حمل روزی خود را ندارد،خداوند او و شما را روزی می دهد و او شنوا و داناست. این آیه، دسته بندی اشکال بشری را در طبقه دابه به پدیداری میبرد.چرا که دابه در سموات و ارض حضور دارد. آیه زیر را به دوستانی تقدیم میکنم که با دیده شک ،معتقدند منظور از حضور دابه در سموات همان لایه های جوی کره زمین است.و نیز معتقدند که جنبندگان صاحب شعور نیستند! وما من دابه فی الارض و لا طائر یطیر بجناحیه الا امم امثالکم ما فرطنا فی الکتاب من شیئ ثم الی ربهم یحشرون(انعام/38) هیچ جنبنده ای در زمین و هیچ پرنده ای که با دو بال خود پرواز می کند نیست مگر اینکه امتهائی همانند شما هستند. ما هیچ چیز را در این کتاب فرو گذار نکردیم،سپس همگی به سوی پروردگارشان محشورمی گردند. در آیه فوق اثبات میشود که دابه با طائر متفاوت بوده پس اگر سموات را آسمان زمین در نظر بگیریم دابه نمی تواند در آسمان حضور داشته باشد.از طرفی با آیه فوق شعور جنبندگان و پرندگان بار دیگر به آشکاری قطعی میرود که امتهائی امثال بشر هستندو جالبتر اینکه دارای حشر میباشند.

ما جزئی از جنبندگان زمین و سموات هستیم که شعور در مخلوقات دیگر را به هزار دلیل اشتباه ذهنی ،نمیخواهیم بپذیریم.

و متکبرانه، برتری خدادادی خود را بر کثیری از مخلوقات الهی در زمین(در یک برهه آزمونی مشخص) به لا شعوری حیوانات،گیاهان،کوهها،دریاها،اقمار ،سیارات،وستارگان و حشرات و کهکشانها تعمیم میدهیم.حال آنکه بنا بر ابتلا زبان و فهم و شعور جهانی مخلوقات عظیم الهی به پرده اختفا رفته است.و شعور آنچه در سموات و زمین از دابه تا طیرو غیره هست آنچنان روشن و پیداست که به خوبی بر صلات و تسبیح خود عالمند.در حالیکه کثیری از انسانها از صلات واقعی و تسبیح حقیقی خود غافلند(تازه آنها که صلات و تسبیحی دارند). الم تر ان الله یسبح له من فی السموات و الارض و الطیر صافات کل قد علم صلاته و تسبیحه و الله علیم بما یفعلون(نور/41) آیا ندیدی تمام آنان که درسموات(سیارات)وزمینند برای خدا تسبیح می کنندوهمچنین پرندگان به هنگامی که بر فراز آسمان بال گسترده اند؟هر یک ازآنها نماز و تسبیح خود را می داند و خداوند به آنچه انجام میدهند داناست. شعور در جهان حیوانات ،حشرات،گیاهان،جمادات ،مایعات و گازها وکوهها،اقمار ،سیارات و ستارگان و کهکشانها در گستره کیهانی تا بدینجا، طبق آیات وحی الهی به آشکاری متقن رفته است. اگر بشر در آینده در اقمار و سیارات منظومه شمسی به کشف جنبندگانی (مثلا در قمر اروپا از سیاره مشتری که دارای گوشته آبی است)نائل گردد، دلیل عینی حاصل شده است . در غیر اینصورت، نمی بایست نا امید شد و ادامه تحقیقات شهودی را باید در سیارات فرا خورشیدی در کهکشان راه شیری پی گرفت.واین نکته را یادآور میشوم که منظومه ما یکی از 200 میلیارد منظومه یا ستارگان موجود در کهکشان راه شیری است.

سورهالبقرة آیه33

فرمود: (اى آدم! آنان را از اسامى [و اسرار] این موجودات آگاه كن.) هنگامى كه آنان

را آگاه كرد، خداوند فرمود: (آیا به شما نگفتم كه من، غیب آسمانها و زمین را

میدانم؟! و نیز میدانم آنچه را شما آشكار میكنید، و آنچه را پنهان میداشتید!)

سورهالبقرة آیه116

[یهود و نصارى و مشركان] گفتند: (خداوند، فرزندى براى خود انتخاب كرده است)

! -منزه است او- بلكه آنچه در آسمانها و زمین است، از آن اوست؛

و همه در برابر او خاضعند!

سوره: طه , آیه: 6

آنچه در آسمانها و آنچه در زمین و آنچه میان آن دو و آنچه زیر خاك است از آن اوست

سوره: 34 , آیه: 1

سپاس خدایى را كه آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست و در آخرت [نیز] سپاس از آن اوست و هم اوستسنجیدهكار آگاه

سوره: الانبیا , آیه: 19

و هر كه در آسمانها و زمین است براى اوست و كسانى كه نزد اویند از پرستش وى تكبر نمىورزند و درمانده نمىشوند

سوره: الحج , آیه: 18

آیا ندانستى كه خداست كه هر كس در آسمانها و هر كس در زمین است و خورشید و ماه و [تمام] ستارگان و كوهها و درختان و جنبندگان و بسیارى از مردم براى او سجده مىكنند و بسیارىاند كه عذاب بر آنان واجب شده است و هر كه را خدا خوار كند او را گرامىدارندهاى نیست چرا كه خدا هر چه بخواهد انجام مىدهد

سوره: الانبیا , آیه: 30

آیا كسانى كه كفر ورزیدند ندانستند كه آسمانها و زمین هر دو به هم پیوسته بودند و ما آن دو را از هم جدا ساختیم و هر چیز زندهاى را از آب پدید آوردیم آیا [باز هم] ایمان نمىآورند

سوره: لقمان , آیه: 20

آیا ندانستهاید كه خدا آنچه را كه در آسمانها و آنچه را كه در زمین است مسخر شما ساخته و نعمتهاى ظاهر و باطن خود را بر شما تمام كرده است و برخى از مردم در باره خدا بى[آنكه] دانش و رهنمود و كتابى روشن [داشته باشند] به مجادله برمىخیزند

سوره:الفتح, آیه: 4

اوست آن كس كه در دلهاى مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ایمانى بر ایمان خود بیفزایند و سپاهیان آسمانها و زمین از آن خداست و خدا همواره داناى سنجیدهكار است

سوره:الفتح, آیه: 7

و سپاهیان آسمانها و زمین از آن خداست و خدا همواره شكستناپذیر سنجیدهكار است

سوره: الروم , آیه: 26

و هر كه در آسمانها و زمین است از آن اوست همه او را گردن نهادهاند

سوره:الحاثیه , آیه: 13

و آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمین است به سود شما رام كرد همه از اوست قطعا در این [امر] براى مردمى كه مىاندیشند نشانههایى است

سوره:الحدید , آیه: 1

آنچه در آسمانها و زمین استخدا را به پاكى مىستایند و اوست ارجمند حكیم

سوره: الحشر , آیه: 1

آنچه در آسمانها و در زمین است تسبیحگوى خداى هستند و اوستشكستناپذیر سنجیدهكار

سوره: الصف, آیه: 1

آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است به تسبیح خدا مىپردازند و اوست ارجمند حكیم

سوره: الجمعه , آیه: 1

آنچه در آسمانها و آنچه در زمین استخدایى را كه پادشاه پاك ارجمند فرزانه است تسبیح مىگویند

سوره:النحل, آیه: 49

و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین از جنبندگان و فرشتگان است براى خدا سجده مىكنند و تكبر نمىورزند

سوره: النور , آیه: 41

آیا ندانستهاى كه هر كه [و هر چه] در آسمانها و زمین است براى خدا تسبیح مىگویند و پرندگان [نیز] در حالى كه در آسمان پر گشودهاند [تسبیح او مىگویند] همه ستایش و نیایش خود را مىدانند و خدا به آنچه مىكنند داناست

سوره:التغبن, آیه: 1

هر چه در آسمانها و هر چه در زمین استخدا را تسبیح مىگویند او راست فرمانروایى و او راستسپاس و او بر هر چیزى تواناست

سوره:الشوری, آیه: 29

و از نشانههاى [قدرت] اوست آفرینش آسمانها و زمین و آنچه از [انواع] جنبنده* در میان آن دو پراكنده است و او هرگاه بخواهد بر گردآوردن آنان تواناست

گاه باش كه هر كه [و هر چه] در آسمانها و هر كه [و هر چه] در زمین است از آن خداست و كسانى كه غیر از خدا شریكانى را مىخوانند [از آنها] پیروى نمىكنند اینان جز از گمان پیروى نمىكنند و جز گمان نمىبرند

سوره:الحشر, آیه: 24

اوستخداى خالق نوساز صورتگر [كه] بهترین نامها [و صفات] از آن اوست آنچه در آسمانها و زمین است [جمله] تسبیح او مىگویند و او عزیز حكیم است

سوره:الرحمن, آیه: 29

هر كه در آسمانها و زمین است از او درخواست مىكند هر زمان او در كارى است

سوره:آل عمران , آیه: 83

آیا جز دین خدا را مىجویند با آنكه هر كه در آسمانها و زمین استخواه و ناخواه سر به فرمان او نهاده است و به سوى او بازگردانیده مىشوید

سوره: النمل , آیه: 65

بگو هر كه در آسمانها و زمین است جز خدا غیب را نمىشناسند و نمىدانند كى برانگیخته خواهند شد

سوره: النمل , آیه: 87

و روزى كه در صور دمیده شود پس هر كه در آسمانها و هر كه در زمین است به هراس افتد مگر آن كس كه خدا بخواهد و جملگى با زبونى رو به سوى او آورند

سوره:الاسرا , آیه: 44

*آسمانهاى هفتگانه* و زمین و *هر كس كه در آنهاست* او را تسبیح مىگویند و هیچ چیز نیست مگر اینكه در حال ستایش تسبیح او مىگوید ولى شما تسبیح آنها را درنمىیابید به راستى كه او همواره بردبار [و] آمرزنده است

سوره:النجم, آیه: 26

و بسا فرشتگانى كه در آسمانهایند [و] شفاعتشان به كارى نیاید مگر پس از آنكه خدا به هر كه خواهد و خشنود باشد اذن دهد

سوره: الانبیا , آیه: 22

اگر در آنها [=زمین و آسمان] جز خدا *خدایانى* [دیگر] وجود داشت قطعا [زمین و آسمان] تباه مىشد پس منزه استخدا پروردگار عرش از آنچه وصف مىكنند

 

 نظر دهید »

تکنیک یادگیری یک بار برای همیشه

26 مرداد 1394 توسط سليمي بني

این روش که یکی از قویترین روش‌های یادگیری است در سال 1996 توسط  فردی به نام رابینسون ابداع شد. در این روش سعی بر این است تا با ایجاد زمینه ای در  ذهن قبل از مطالعه، روند یادگیری فعال تر و آسان تر گردد. (SQ3R) مخفف این کلمات  است: پیش خوانی (Survey)، سؤال سازی (Question)، خواندن (Read)، بازگویی و تعریف  (Recite) و مرور (Review).
در ادامه به مراحل مختلف این روش اشاره  می کنیم: پیش خوانی: درسی را که می خواهید بخوانید، ابتدا پیش  خوانی کنید. سعی کنید برای پیش خوانی از روش زیر استفاده نمایید: - نگاهی سریع و  گذرا به متن بیاندازید. - نکات مهم و کلیدی را بیابید. - سؤالات و تمرین‌های  آخر درس را مرور کنید. - پاراگراف اول و آخر و خلاصه درس را به شیوه ای گذرا  بخوانید.
سؤال سازی: در ذهن خود سؤالاتی راجع به موضوع درس  بسازید. برای این کار می توانید: - عناوین و تیترها را بصورت سؤال درآورید. -  از خود بپرسید: “راجع به این موضوع چه می دانم؟"، “معلم راجع به این موضوع چه  چیزهایی می گفت؟” و سؤالاتی از این قبیل.
خواندن: متن درس را بطور  کامل بخوانید. در هنگام خواندن: - به دنبال جواب سؤالاتی باشید که در ذهن خود  ساخته بودید. - به سؤالات آخر درس جواب بدهید. - زیر نکات مهم خط بکشید. -  اگر مطلبی را درست نفهمیده‌اید، دوباره آن را بخوانید. بازگویی و تعریف  مطالب: بعد از آنکه خواندن یک بخش به پایان رسید، به بازگویی مطالب آن  بپردازید. - مطالب درسی را از حفظ برای خود تکرار کنید و یا خلاصه نویسی  کنید. - در تکرار مطالب از روشی که متناسب با تکنیک یادگیری‌تان است، استفاده کنید و به خاطر داشته باشید  که هر چه بیشتر از حواس پنجگانه خود استفاده کنید،  مطالب بهتر در حافظه‌تان جای می گیرد.
قدرت یادگیری سه برابر می شود با:  دیدن، بیان کردن، شنیدن. و این قدرت چهار برابر می شود با: دیدن، بیان کردن،  شنیدن و نوشتن!
مرور مطالب: بعد از آنکه مطالب را بطور  کامل خواندید و برای خود بازگو کردید، نوبت به مرور مطالب می رسد. - روز اول:  بلافاصله بعد از مرحله تعریف و بازگویی، 5 دقیقه سریع مطالب را مرور کنید. - 24  ساعت بعد: کتاب را ورق بزنید و به نکات مهم نگاهی بیاندازید، به مدت 5 دقیقه این کار  را انجام دهید. - یک هفته بعد: به مدت 5 دقیقه مطالب درسی را مرور کنید. برای  مطالبی که به نظرتان سخت تر است بیشتر وقت بگذارید. - و به همین ترتیب هر چند  وقت یک بار مطالب را مرور کنید تا هنگام امتحان به مشکلی برخورد نکنید. به خاطر  داشته باشید:
کسانی که مطلبی را 6 بار پیاپی می خوانند در مقایسه با کسانی  که در 6 نوبت و هر بار 5 دقیقه. این کار را می کنند، درصد یادگیری کمتری  دارند. چرا که در فواصل زمانی قدرت پردازش ذهن بالاتر می  رود.

 نظر دهید »

چله نشینی حضرت موسی ابن عمران علیه السلام

23 مرداد 1394 توسط سليمي بني

اولین چله نشینی ثبت شده که در قرآن به آن اذعان شده است، چله نشینی حضرت موسی ابن عمران علیه السلام بوده است. ایشان به مدت سی روز به کوه طور رفتند و خدا بر این مدت ده روز اضافه نمود و آن را در سوره فجر اعلام نمود.اگر کسی دنبال چله نشینی باشه، زمانش از اول ماه ذی القعده تا دهم ماه ذی الحجه میباشد. این دقیقا همان مدت زمانی است که میتوان همراه موسی علیه السلام به کوه طور رفت. چون داستان ایشان مربوط به همین زمان است.امیدوارم که اگر انجام دادید و تجلی خدا را ملاحظه نمودید، این عبد عاصی را نیز دعا کرده و از ذکر خیر فراموش ننمایید. میتوان برای این چهل روز ترک یک گناه در هر روز را تمرین کرد. و یا حتی در این مدت خواندن نمازها در وقتشان و یا انجام نماز های نافله را شروع کرد. حتی میشه در این چهل روز نماز شب را تمرین کرد. میتوان در این مدت دعایی مثل یستشیر یا مجیر یا آل یاسین را انتخاب نمود و سعی در فهم آن نمود. البته سخترین کارها هم میتونه این باشه که در این چهل روز سخن لغو نگفت از غیبت و تهمت دوری کرد و اهتمام به تفکر در خودشناسی کرد. میشه در این چهل روز سعی کنیم که دروغ نگوییم. میتوانیم سعی کنیم که با همه به مهر و عطوفت سخن بگوییم و صله ارحام کرده و با همسر و فرزندانمان به احسن وجه رفتار کنیم. میشه تمرین کرد که عشق بورزیم حتی به اونهایی که دوستشون نداریم. چهل روز شکر کردن را تمرین کنیم. و یا خوب دیدن را.و میشه چهل روز رضای خدا را در نظر گرفت و عمل کرد.این روزها بهترین کار دعا برای ظهور امام زمان علیه السلام است.

 1 نظر

اشتباه شیطان هنگام قیاس

18 مرداد 1394 توسط سليمي بني
اشتباه شیطان هنگام قیاس

 

فی الکافی باسناده عن ابی  عبدالله علیه السلام قال:

“ان ابلیس قاس نفسه بآدم فقال  خلقتنی من نار و خلقته من طین فلو قاس الجوهر الذی خلق الله منه آدم بالنار کان ذلک  اکثر نورا و ضیاء من النار.”

ترجمه:

در کتاب کافی از  امام صادق نقل شده است که فرمودند:

همانا ابلیس  خودش را با آدم مقایسه کردو گفت: یا رب تو مرا از آتش آفریدی و آدم را از گل  آفریدی. اما اگر ابلیس، گوهری را که خداوند از آن آدم را آفرید با آتش قیاس می کرد،  آن گوهر پر نور تر و پر فروغ تر از آتش بود.

مرحوم استاد علامه شعرانی در  تعلیقاتش بر وافی در بیان این حدیث شریف فرمود:

“و یعلم منه ان شیئیه الشیء  بصورته لا بمادته و غلط ابلیس و توهم ان الشرف بماده البدن و لم یعلم ان الانسان  انسان بعقله و العقل افضل من الوهم. و هذا الحدیث من دقائق العلوم التی لم یعهد  صدور مثلها غیر ائمتنا علیهم السلام فی ذلک العصر.”

ترجمه:

“و از این  حدیث دانسته می شود که شیئیت شیء به صورت آن است نه به ماده اش، اما ابلیس اشتباه  کرد و توهّم کرد شرف به ماده (بدن) است و ندانست که انسان به وسیله عقلش انسان است  و عقل با فضیلت تر از وهم است (لذا انسان برتر از ابلیس است). و این حدیث از علوم  دقیقی است که صدور مثل این حدیث از غیر از ائمه ما در این عصر سابقه نداشته  است.”

منبع: آغاز و انجام با  تعلیقات علامه حسن زاده،صفحه 79، (بدون ترجمه

 نظر دهید »

آیاکم و زیاد کردن تعداد ذکر اثر آن را از بین می برد؟

18 مرداد 1394 توسط سليمي بني
آیاکم و زیاد کردن تعداد ذکر اثر آن را از بین می برد؟

 

 

معمولا همه ی ما روزانه اذکاری را به تعداد معین به زبان جاری  می کنیم مانند تسبیحات حضرت فاطمه زهرا. اما سوالی که در اینجا پیش می آید این است  که اگر این اذکار را کمتر یا بیشتر از حد معین بگوییم، چه می شود؟ در این باب  حکایتی مضحک نقل شده است:

“عالمی به مسجد وارد شد. دید یک نفر می  گوید (لا سبحان الله لا سبحان الله)! عالم از او پرسید: این چگونه ذکری است؟ گفت:  من می خواستم سی و سه مرتبه بگویم سبحان الله، اما اشتباها چهل مرتبه گفتم. اکنون  آن هفت مرتبه زیادی را برمی گردانم!”

حال سوال اینجاست، زیاد و یا کم گفتن ذکری با عدد معین  اشکال دارد یا خیر؟ و آیا به اثر آن ذکر لطمه می زند؟

پاسخ:حروف  اذکار مانند یک شبح اند اما حقیقت و روح ذکر تعداد آن است که (الحروف اشباح و  الاعداد ارواح). برای روشن شدن موضوع نکته ای بسیار مهم از کتاب هزار و یک نکته  حضرت علامه حسن زاده می خوانیم:” باید بدانی که  الاعداد ارواح و الحروف اشباح و العدد کاشنان المفتاح، اذا نقصت او زادت لا یفتح  الباب و الزیاده علی العدد المطلوب اسراف و النقص منه  اخلال”

(معنی: اعداد ارواح و حروف اشباح  هستند، و تعداد هر ذکر مانند دندانه های یک کلید است، اگر آن دندانه ها کم یا زیاد شوند در باز نمی  شود، و زیادی بر تعداد ذکر اسراف و کم کردن از تعداد ذکر اخلال  است.)یکی از مشایخ روایت می کرد که:  در سوره یس اسمی هست که بر طرف می شود به برکت آن کوری مادر زاد و پیسی. او را  گفتند که آیا اگر کسی تمام سوره را بخواند نفعی از این مقوله که می گویی به او  خواهد رسید؟ جواب داد:  هر گاه حکیم یک دوا را  برای مرضی مقرر کرده باشد و آن دوا در دکان عطاری باشد و مریض برود تمام ادویه ی  دکان او را بخورد، آیا نفعی به او خواهد رسید؟” (1)

با توجه به نکاتی که در بالا آمد مشخص می شود  که اذکار بدون اعداد مقرر شده، کالبدی بی روح هستند و تصدیق می کند آن که بی  روح است نمی تواند زنده کند و اثری بگذارد.

پس نتیجه می گیریم باید اذکار به همان تعدادی  که دستور آن داده شده است، گفته شوند، بدون یک عدد زیادی یا کم، مثلا تسبیخات حضرت  فاطمه زهرا باید به همان تعداد وارد شده در روایت (34 الله اکبر، 33 الحمدلله، 33  سبحان الله) گفته شود. نکته مهم این است که مبادا دقت در رعایت کردن تعداد  اذکار سبب وسواس یا مانع حضور قلب شود.
پی  نوشت: 1. هزار و یک نکته، نکته 170

 نظر دهید »

تکفیری یعنی چه؟

18 مرداد 1394 توسط سليمي بني

 

همه ما روزانه لغات و کلمات زیادی را می شنویم و خیلی از کلمات  به خاطر اینکه زیاد برای ما تکرار شده اند، دیگر به معنای اصلی آن توجه نمی کنیم و  مفهومی کلی از آن در ذهنمان پدیدار می شود، در حالی که باید در تک تک الفاظ و کلمات  دقت کنیم. این روزها نام تروریست های تکفیری و وهابیت تکفیری و امثال این ها را  زیاد می شنویم و همان طور که گفتم مفهومی عام از این کلمه به ذهنمان می آید و شاید  معنای وهابی های کافر و بی دین را از این کلمه برداشت  کنیم، اما تا به حال به معنای لغوی و عمیق این کلمه توجه نکرده ایم.

برای فهم معنای کلمه “تکفیر” باید مطلبی را از ادبیات عرب نقل  کنیم:

در زبان عربی (علم صرف) ابواب مختلفی برای ساخت افعال وجود  دارد. وقتی ریشه ای را از یک باب به باب دیگر می بریم معنای آن ریشه، مطابق با آن  باب تغییر می کند. “تکفیر” از ریشه ی “ک، ف، ر” است و  به باب تفعیل برده شده است و معنای مختص این باب را گرفته است. این باب چند معنا  دارد اما معنایی که مورد نظر ماست و در عرب برای این کلمه استعمال می شود معنای  “نسبت” است.

توضیح بیشتر:

در کتاب شرح تصریف که از کتب متقن علم صرف است، در معانی باب  تفعیل آمده است:

“… و لنسبه المفعول الی اصل  الفعل، نحو فسّقته ای: نسبته الی الفسق”

مفهوم این جمله است که یکی از معانی باب تفعیل، معنای نسبت است،  یعنی ریشه فعل را به شخص یا چیز دیگری نسبت می دهیم. مثلا وقتی می گوییم “فسّقتُه"  یعنی به او نسبت فسق دادم یا می گوییم"کذّبته” یعنی به او نسبت دروغ دادم.

ریشه “ک، ف،ر” هم وقتی به باب تفعیل می رود، معنای نسبت را به خود می گیرد، “کفّرته” یعنی به او نسبت کفر  دادم. و تکفیر که مصدر این باب است به این معناست: نسبت کفر را به کسی دادن.

نتیجه:

تکفیری یعنی کسی که به شخص یا  اشخاصی نسبت کفر و بی دینی می زند و چون وهابیت ملعون به شیعیان نسبت کفر می  دهند به آنان تکفیری گفته می شود.

پس ترجمه و فهم دقیق عبارات عربی و در مرتبه  بالاتر ترجمه آیات قرآن کار راحتی نیست و نیاز به سال ها غواصی در کتب  ادبیاتی و عرفانی و… دارد.

برگرفته از ghasedoon.blog.ir

 نظر دهید »

کدامم علم را باید یاد گرفت ولو در چین؟

18 مرداد 1394 توسط سليمي بني

 

از پیامبر و امام علی علیه السلام منقول  است:اطلبوا العلم  و لو بالصین و هو علم معرفه النفس و فیه معرفه الرّب.

علم را طلب کنید، اگر چه در  چین باشد و آن علم، علم معرفت نفس (و خودشناسی) است و در آن معرفت پروردگار  است.

منبع روایت: شرح مصباح الشریعه، صفحه 384  - بحار الانوار، جلد 2 ، صفحه 32

برگرفته از ghasedoon.blog.ir

 نظر دهید »

ذکری جهت لذت بردن از نماز

11 مرداد 1394 توسط سليمي بني
 

شخصی از حضرت آیت الله بهجت پرسید :
نماز برایم مانند جریمه دادن است چه کنم ؟
ایشان فرمودند : زیاد بگویید :

« وَ رَبُکَ الغَنیُّ ذوالرّحمه – سورۀ انعام،آیۀ 133 » ،

یعنی : « و پروردگار تو بی نیاز و رحمتگر است ».

منبع : گوهرهای حکیمانه،ص17 و ذکرهای نجات بخش،ص45-

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 105
  • 106
  • 107
  • ...
  • 108
  • ...
  • 109
  • 110
  • 111
  • ...
  • 112
  • ...
  • 113
  • 114
  • 115
  • ...
  • 117
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

اشک های بی صدا

کد شامد:1-1-695173-64-4-1
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • ثواب گریه

Random photo

مناظره عقل و عشق

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس