اشک های بی صدا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

عرضه ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام بر مخلوقات

18 شهریور 1396 توسط سليمي بني

 

  عرضه  ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام بر مخلوقات

 حضرت امام رضا علیه السلام ضمن حدیثی طولانی در خصوص فضیلت روز  غدیر فرمودند:

  و فی يوم الغدير عرض الله الولاية على أهل السماوات السبع
 خداوند متعال در  روز غدیر،  ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام را بر ساکنان طبقات هفتگانه آسمان عرضه نمود.

  پس اول کسانی که به ولایت امیرمومنان علیه السلام ایمان آوردند، ساکنان طبقه هفتم آسمان بودند. خداوند ( به علت این عمل آنان) آسمان هفتم را به عرش خودش آراست.

  پس از آن، ساکنان طبقه چهارم به ولایت امیرمومنان علیه السلام اقرار کردند. خداوند آسمان چهارم را هم به بیت المعمور زینت بخشید.

  سپس ساکنان آسمان دنیا به امامت امیرمومنان علیه السلام ایمان آوردند. خداوند آسمان دنیا را به ستارگان مزین کرد.

  سپس ولایت امیرمومنان علیه السلام را بر زمین ( هفت طبقه زمین ) عرضه کرد.

  اول جایی که به ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام اقرار نمود، سرزمین مکه بود. پس خداوند آن را به وجود کعبه آراست.

  سپس سرزمین مدینه ایمان آورد، ‌پس آن سرزمین را به وجود پیامبر صلی الله علیه و آله آراست.

  سپس سرزمین کوفه به ولایت امیرمومنان علیه السلام اقرار کرد. خداوند آن را به وجود امیرالمؤمنین علیه السلام آراست.

  سپس خداوند ولایت امیرمومنان علیه السلام را بر کوهها عرضه کرد، پس اولین کوه هایی که به ولایت ایشان شهادت دادند سه کوه عقیق، فیروزه و یاقوت بودند.

 بحار الانوار، ج ۲۷، ص۲۶۲

 
 

 نظر دهید »

حکایتی آموزنده؛به روایت شیخ بهایی

18 شهریور 1396 توسط سليمي بني

حکایتی آموزنده؛به روایت شیخ بهایی

 

 روزى شاه عباس صفوی به شیخ بهایى گفت: دلم می ‏خواهد ترا قاضى القضات کشور نمایم تا همانطور که معارف را نظم دادى، دادگسترى را هم سر و سامانى بدهی، بلکه حق مردم رعایت شود.
شیخ بهایى گفت : من یک هفته مهلت می ‏خواهم تا پس از گذشت آن و اتفاقاتى که پیش خواهد آمد، چنانچه باز هم اراده ی ملوکانه بر این نظر باقى بود دست به کار شوم و الا به همان کار فرهنگ بپردازم…
شاه عباس قبول کرد و فردا شیخ سوار بر الاغش شده و به مصلای خارج از شهر رفت و افسار الاغش را به تنه درختى بست و وضو گرفت و عصای خود را کنارى گذاشت و براى نماز ایستاد، در این حال رهگذرى که از آنجا می ‏گذشت، شیخ را شناخت، پیش آمد و سلام کرد.

شیخ قبل از نماز خواندن جواب سلام را داد و گفت: اى بنده خدا من می ‏دانم که ساعت مرگ من فرار رسیده و در حال نماز زمین مرا مى بلعد!!!..
تو اینجا بنشین و پس از مرگ من الاغ و عصاى مرا بردار و برو به شهر به منزل من خبر بده و بگو شیخ به زمین فرو رفت و لیکن چون قدرت و جرات دیدن عزرائیل را ندارى چشمانت را بر هم بگذار و پس از خواندن هفتاد مرتبه قل هو الله احد مجددا چشم هایت را باز کن و آن وقت الاغ و عصاى مرا بردار و برو !!!

مرد با شنیدن این حرف از شیخ بهایى با ترس و لرز به روى زمین نشست و چشمان خود را بر هم نهاد و شیخ هم عمامه خود را در محل نماز به جاى گذاشته ، فوراً به پشت دیوارى رفت و از آنجا به کوچه ‏اى گریخت و مخفیانه خود را به خانه خویش رسانیده و به افراد خانواده خود گفت: امروز هر کس سراغ مرا گرفت بگوئید به مصلا رفته و برنگشته ، فردا صبح زود هم من مخفیانه می روم پیش شاه و قصدى دارم که بعداً معلوم می شود…
شیخ بهایى فردا صبح قبل از طلوع آفتاب به دربار رفت و چون از نزدیکان شاه بود، هنگام بیدار شدن شاه اجازه حضور خواست و چون به خدمت پادشاه رسید عرض کرد: اعلیحضرت، می خواهم کوتاهى عقل بعضى از مردم و شهادت آنها را فقط به سبب دیدن یک موضوع، به شاه نشان دهم و ببینید مردم چگونه عقل خود را از دست می دهند و مطلب را به خودشان اشتباه می فهمانند ؟!!
شاه عباس با تعجب پرسید: ماجرا چیست؟
شیخ بهایى گفت: من دیروز به رهگذرى گفتم که چشمت را هم بگذار که زمین مرا خواهد بلعید و چون چشم بر هم نهاد من خود را مخفى ساخته و به خانه رفتم و از آن ساعت تا به حال غیر از افراد خانواده ام، کسى مرا ندیده و فقط عمامه خود را با عصا و الاغ در محل مصلى گذاشتم، ولى از دیروز بعدازظهر تا به حال در شهر شایع شده که من به زمین فرو رفتم و این قدر این حرف تکرار شده که هر کس می گوید من خودم دیدم که شیخ بهایى به زمین فرو رفت!!! حالا اجازه فرمایید شهود حاضر شوند!
به دستور شاه مردم در میدان شاه و مسجد شاه و عمارت‏هاى عالى قاپو و تالارها و عمارت مطبخ و عمارت گنبد و غیره جمع شدند، جمعیت به قدرى بود که راه عبور بسته شد، لذا از طرف رئیس تشریفات امر شد که از هر محلى یک نفر شخص متدین و فاضل و مسن و عادل براى شهادت تعیین کنند تا به نمایندگى مردم آن محل به حضور شاه بیاید و درباره فقدان شیخ بهایى شهادت بدهند…

بدین ترتیب 17 نفر شخص معتمد و واجد شرایط از 17 محله ی آن زمان اصفهان تعیین شدند و چون به حضور شاه رسیدند ، هر کدام به ترتیب گفتند : به چشم خود دیدم که چگونه زمین شیخ را بلعید!
دیگرى گفت: خیلى وحشتناک بود ناگهان زمین دهان باز کرد و شیخ را مثل یک لقمه غذا در خود فرو برد.
سومى گفت: به تاج شاه قسم که دیدم چگونه شیخ التماس می کرد و به درگاه خدا گریه و زاری می نمود.
چهارمى ‏گفت: خدا را شاهد می گیرم که دیدم شیخ تا کمر در خاک فرو رفته بود و چشمانش از شدت فشارى که بر سینه ‏اش وارد می آمد از کاسه سر بیرون زده بود!!!
به همین ترتیب هر یک از آن هفده نفر شهادت دادند.
شاه با حیرت و تعجب به سخنان آنها گوش می کرد و عاقبت شاه آنها را مرخص کرد و خطاب به آنها گفت : بروید و مجلس عزا و ترحیم هم لازم نیست زیرا معلوم می شود شیخ بهایى گناهکار بوده است!
وقتى مردم و شاهدان عینى رفتند، شیخ مجدداً به حضور شاه رسید و گفت: قبله ی عالم! عقل و شعور مردم را دیدید؟
شاه گفت: آرى، ولى مقصودت از این بازى چه بود؟
شیخ عرض کرد: به من فرمودید، قاضى القضات شوم.
شاه گفت: بله ولى این موضوع چه ارتباطی به آن دارد؟
شیخ گفت: من چگونه می توانم قاضى القضات شوم با اینکه می دانم مردم هر شهادتى بدهند معلوم نیست که درست باشد، آن وقت حق گناهکاران یا بى گناهان را به گردن بگیرم. اما اگر امر می فرمایید ناچار به اطاعتم !
شاه عباس گفت: چون مقام علمى تو را به دیده ی احترام نگاه کرده و می کنم لازم نیست به قضاوت بپردازى، همان بهتر که به کار فرهنگ مشغول باشى !!!

 نظر دهید »

حديث اميرالمومنين

18 شهریور 1396 توسط سليمي بني

  شیعه و سنی روایت کرده اند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به  علی (علیه السلام) فرمودند:

  اگر عده ای از امت من درباره تو سخنانی شبیه به آنچه مسیحیان در مورد عیسی بن مریم گفتند، بر زبان نمی آوردند، امروز درباره تو سخنی می گفتم که از کنار هر جمع مسلمانی که می گذشتی، از خاک پا و باقیمانده آب شستشویت برداشته و برای شفا پیدا کردن از آن استفاده کنند.
  ولی همین مقدار برای تو کافی است که تو از من و من نیز از تو بوده، تو از من ارث برده و من نیز از تو ارث می برم.

 المراقبات  ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي

 

 نظر دهید »

حضرت امام هــادی(ع) کدام دعا را بسیار می‌خواندند؟

14 شهریور 1396 توسط سليمي بني

دُعـا کردن بالذّاته گفتگو نمودن با خُـداوند و درخواست و ابراز نیـاز کردن به درگاه خـالق یکتاست. از آنجا که انسان موجودی ضعیف در گرایش دادن تقدیرات به سمت مطلوب خویش است و این امر از طریق و مسیر اراده ی الهی صورت می پذیرد، لذا لازم است که رضایت خـالق برای برگرداندن تقدیر و یا اجابت خواسته های بشری بوجود آید و یکی از راههای بدست آوردن این نوع رضایت، دُعـا و التجـاء به درگاه رُبوبی می باشد. انسان به هنگام دُعـا تمام توجه خود را به عالی ترین درگاه نزول رحمت و مغفرت و بلند مرتبه ترین ینابیع و سرچشمه های فیّاض برکات معطوف میسازد و با اذعان قلبی و زبانی به ربوبیّت باریتعالی و نیز با درک موقعیت بسیار ضعیف و ناچیز خود درخواستش را از والاترین، قدرتمند ترین و بخشنده ترین منبع فیض در هستی طلب مینماید. اظهار عجز و ناتوانی در پیشگاه خـالق یگانه و اقرار به خطاها از سوی بنده، آثـار دُعـا را برایش مُضاعف میسازد و موجبات تعالی روح و نتیجتاً وصول به مقام قُرب الهی را فراهم می آورد.


حضرات ائمه معصومین علیهم السلام همواره در آموزشهائی که به افراد، بویژه به شیعیان و مُحبّین داده اند، آموزش دُعـاهای مُتفاوت با موضوعـات مُختلف را در برنامه های خود داشته اند و بر لزوم دُعـا کردن مُسلمین به عنوان یکی از عناوین عبـادات و پیوستگی عباد با ذات رحمانی خُـداوند و با تعبیری چون سلاح مؤمن تأکید فرموده اند. آموزش دُعـای معروف کُمیل توسط حضرت امیرألمؤمنین علی علیه السلام به کُمیل بن زیاد نخعی یمانی، یا دُعـای معروف عرفه که توسط بُشر و بشیر فرزندان غالب اسدی از ناحیه ی حضرت سیّد ألشهداء علیه السلام نقل گردیده است و همچنین صحیفه ی سجّادیه ی حضرت امام علی بن الحُسین علیهما السلام نمونه ی بارز و کاملی از دُعاهائی است که آن بزرگواران برای آموزش بهتر بندگی برای عباد خُـدا و بهره برداری مُحبّین از فیوضات آن مضامین پر برکت از خویش به یادگار گذاشته اند. پر واضح است که دُعـاهائی که توسط معصومین علیهم السلام به بنـدگان خُـدا توصیه میشود، به لحاظ مُحتوای معنائی بالا و مضامین فوق العاده ایکه فقط میتواند از ناحیه ی آن بزرگواران صادر گردیده باشد دارد، از حیث اثر گذاری و اجابت نیز قطعاً در نقطه ی مرکزی سیبل اجابت قرار خواهد گرفت و بهره های وافرش عباد خداوند را در میپوشاند.

مُحمّد بن احمد نقل کرده است که عموی پدرم ابو موسی(1) برایم تعریف کرد: روزی خدمت امام علیّ ألنقی علیه السلام رسیدم و به آن حضرت(ع) عرض کردم: ای سرور من، این مرد ( مُتوکل عبّاسی خلیفه ی جائر در آن زمان) مرا از خود دور نموده و روزی مرا قطع کرده و مرا ملول و دلتنگ نموده است و همه ی اینها به خاطر آنست که میداند من وابسته و مُلازم درگاه شما هستم و چون میدانم که اگر شما به او سفارشم را بفرمائید، حتماً قبول می کُند. لذا تقاضا دارم لطفی بفرمائید و از او درخواست کنید در کار من تجدید نظری نماید.


امام هادی علیه السلام فرمودند: إن شاءَ ألله به خواسته ات خواهی رسید.

هنگامیکه شبانگاه فرا رسید، فرستاده های مُتوکل یکی پس از دیگری به سوی خانه ی من آمدند و مرا به نزد مُتوکل دعوت کردند. وقتی به دربار او رفتم، فتح بن خاقان را دیدم که کنار درب ایستاده و گویا که منتظر من بوده است. تا مرا دید به من گفت: ای مرد؛ چرا شب در خانه ات آرام نمیگیری؟! مُتوکل امشب چقدر برای دسترسی به تو اصرار ورزید و مرا خسته کرد. سپس وارد دربار مُتوکل شدیم و دیدم که او در جایگاه خود نشسته و همینکه مرا دید، صدا زد: ای ابوموسی؛ مـا بخاطر شُغل فراوان از تو غفلت می کنیم. چرا تو یادآوری نمی کُنی و خودت را از خاطر ما می بری؟ اکنون بگو چه حقوقی از تو نزد ما باقی مانده است و پرداخت نگردیده؟

من چند مورد را که می‌دانستم و در خاطرم بود نام بردم. مُتوکل دستور داد تا دو برابر آنچه گُفتم به من پرداخت کردند و مرا راهی نمود. هنگام خارج شدن به فتح بن خاقان گفتم: آیا امام هادی علیه السلام اینجا تشریف داشتند؟ او پاسخ داد: نه، به اینجا نیامدند. دوباره پرسیدم: آیا نـامه ای فرستاده است؟ گفت: نه. پس از این گفتگو بیرون آمدم و به سمت خانه روان شدم و فتح بن خاقان نیز در پی من بیرون آمد و به من گفت: هرگز شک ندارم که تو از مولایت امام هادی علیه السلام تقاضای دُعـا کرده ای و آن حضرت(ع) برای تو دُعـا نموده است. لذا از تو خواهش دارم از آن امام(ع) تقاضا کُنی تا برای من هم دُعـا نماید.

هنگامی که خدمت مولایم حضرت امام هـادی علیه السلام شرفیاب شدم، آن سرور گرامی به من فرمودند: ای ابو موسی؛ چهره‌ات را چهره ی خوشنود و رضا می‌بینم. عرض کردم: و این به برکت شُمـا بوده است ای سرور من. ولی به من گُفتند که شُما نزد مُتوکل نرفته بودید و از او نیز درخواستی نکرده اید !

امام(ع) فرمودند: خُـداوند تبارک و تعالی می داند که مـا هرگز در اُمور مُهم خود جُز به او پنـاهنده نمی شویم و در سختی ها و بلاها جُز به او اعتماد نمیکُنیم و مـا را چنین عـادت داده است که هر گاه از او درخواست کُنیم اجابت فرماید و میترسیم از او روی بگردانیم و او هم از مـا روی بگرداند.

عرض کردم: فدایت شوم؛ فتح بن خاقان به من چنین و چنان گفت.

حضرت(ع) فرمودند: او به ظاهر مـا را دوست میدارد ولی در واقع از مـا دوری مینماید. دُعـا برای دُعـا کُننده وقتی اثر خواهد داشت که با شرایط آن همراه باشد.(2) هنگامیکه تو در اطاعت فرمان الهی اخلاص ورزیدی، و به پیـامبری رسول خُـدا صَلّی أللهُ عَلیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم و حق مـا اهل بیت ( علیهم السلام) اعتراف کردی و آنگاه از خُـداوند چیزی را درخواست نمودی، تو را محروم نمی فرماید.

عرض کردم: ای سرور من؛ دوست دارم از میان دُعـاها، دُعـای مخصوصی را به من بیاموزی.

امام هادی علیه السلام فرمودند: دُعـائی را که خواهم گُفت، من آن را بسیار می خوانم و از خُـدا تقاضا کرده ام هرکس بعد از من نزد قبرم بخواند، او را نا اُمید نفرمـاید. و آن دُعـا این است: « یـا عُدَّتیِ عِندَ ألعُدَد، وَ یا رَجـائیِ وَ ألمُعتَمَدِ، وَ یـا کَهفیِ وَ ألسَّنَدِ، وَ یـا واحِـدُ یـا أَحَدُ وَ یا قُل هُوَ أللهُ أَحَدٌ، أسألُکَ أللّهُمَّ بِحَقِّ مَن خَلَقتَهُ مِن خَلقِکَ، وَ لَم تَجعَل فِی خَلقِکَ مِثلَهُم أَحَـداً، أن تُصَلّیَ عَلَیهِم وَ تَفعَل بیِ کَیتَ وَ کَیتَ. ای سرمـایه و ذخیره ی من نزد ذخیره ها، و ای اُمید و تکیّه گاه من، و ای پناهگاه و پُشتوانه ی من، و ای یگانه و ای یکتـا، ای کسی که به پیامبرت فرموده ای: بگو او خُـدای یگانه است. خُـداوندا، از تو درخواست می کُنم به حقّ کسانی که آنها را آفریدی و در میان آفریدگانت هیچ کس مـانند آنها نیست، که بر ایشان درود فرستی و با من چنین و چنان کُنی(طلب حاجات بنما). (3)


پی نوشت:
1.ابو موسی عموی پدر مُحمّد بن احمد، از مُحبّین حضرت امام هادی(ع) بوده که ظاهراً از کارکنان دربار مُتوکل بوده است.
2.علّامه ی مَجلسی رحمة الله علیه در بیان این جُمله فرموده است: معنایش این است که هر کس خُـدا را بواسطه ی او بخواند دعایش مُستجاب میشود و یا آنکه دُعـا تابع حال دُعـا کُننده است و اگر شرایط دُعـا برای دُعـا کُننده فراهم نباشد دُعایش مُستجاب نمیگردد . پس جُمله ی بعدی از کلام امام(ع) یعنی « وقتی اخلاص ورزیدی» تفسیر ماقبل است و این قول ظاهراً بهتر است.
3.ألقطـره، آیة الله علّامه سیّد احمد مُستنبط(ره)، ج 1، ص692 – امالی شیخ طوسی(ره)، ص285، ح2، مجلس 11 – بحار ألانوار علّامه مجلسی(ره)، ج50، ص127، ح5 – مدینة ُالمَعاجِز علّامه سیّد هاشم بحرانی(ره)، ج7، ص436 – مناقب ابن شهر آشوب مـازندرانی(ره)، ج4، ص410

 نظر دهید »

برای مسلمانان میانمار دعا کنید

14 شهریور 1396 توسط سليمي بني

میانمار کجاست؟

میانمار Myanmarکشوری است در آسیای جنوب شرقی. میانمار از شمال شرقی با چین، از شرق با لائوس، از جنوب شرقی با تایلند، از غرب با بنگلادش و از شمال غربی با هند مرز مشترک دارد و از جنوب غربی با خلیج بنگال و از جنوب با دریای آندامان محصور است. میانمار با مساحت ۶۷۸۵۰۰ کیلومتر مربع دومین کشور بزرگ آسیای جنوب شرقی است. این کشور ۱۹۰۰ کیلومتر مرز آبی دارد. در سال ۱۸۲۴ برمهBurmaتوسط بریتانیا اشغال و ضمیمه حکومت هند، مستعمره بریتانیا شد. در سال ۱۹۳۷ بریتانیا برمه را به همراه منطقه «آراکان» (Arakan) که اکنون به آن راخین Rakhineنیز می‌‎گویند، مستعمره‌ای جدا از حکومت هند خواند و آن را برمه بریتانیا نام نهاد. تا اینکه در سال ۱۹۴۸ بریتانیا اجازه داد تا برمه استقلال یابد و از آن زمان به «میانمار» تغییر نام یافت. میانمار طبق آخرین آمار بدست آمده از جمعیتی بالغ بر ۵۵ میلیون نفر برخوردار است. ۷۰درصد میانمار بودایى هستند. در سال ۱۹۸۲ قانون حقوق شهروندی به تصویب رسید که به واسطه این قانون از میان ۱۴۴ اقلیت موجود در میانمار ۱۳۵ اقلیت حق شهروندی دریافت کردند و ۹ دسته از اقوام اقلیت از حق شهروندی محروم شدند که بزرگ‌ترین این اقلیت‌ها، قوم روهینگیا Rohingyaاست. روهینگیا ۴% جمعیت میانمار را تشکیل می‌دهند و بیشتر در ایالت راخین در سواحل غربی میانمار ساکن هستند. آمار رسمی جمعیت روهینگیا ۶ میلیون نفر است اما طبق آمار غیر رسمی جمعیت این قوم که صد در صد آن‌ها مسلمان هستند به ۸ میلیون نفر می‌رسد.

ورود اسلام به میانمار

تاریخ گسترش اسلام در میانمار به قرن اول هجرى برمى‏گردد. بعد از ظهور اسلام و گرایش اعراب و ایرانیان به اسلام، دریانوردان عرب و ایرانى مسافرت‏هاى دریایى خود را انجام مى‏دادند و در مسیر خود همچنین دست‏به تبلیغ و دعوت مردم‏ به اسلام مى‏زدند. بعد‌ها بازرگانان مسلمان از مسیرهاى زمینى که از منطقه غربى ‏میانمار و ایالت آراکان این کشور مى‏گذشت ‏به مناطق غربى چین سفرمى‏کردند. بسیارى از این افراد در منطقه حاصلخیز و مستعد ساحلى‏ آراکان، اقامت کردند و اولین مناطق مسلمان نشین را ایجاد کردند. تاجران چینى در نوشته‏هاى خود از مناطق ایرانى‏نشین‏ در مرزهاى بین میانمار و یونن (ایالتى در جنوب غربى چین) در قرن‏سوم میلادى یاد کرده‏اند. امروز در حدود ۸ میلیون در میانمار هستند و یک زبان محلی به نام روهینگیا دارند که در واقع مسلمانان میانمار را امروز به همین نام می‌شناسند و این زبان هم ترکیبی از عربی، فارسی و ترکی است که نشان دهندۀ این است که اسلام از منطقۀ آسیای غربی به آن منطقه رفته است.

چگونگی آغاز بحران حاضر

موج جدید درگیری‌های میان آن‌ها از دو ماه قبل و به بهانه کشته شدن یک زن بدست مسلمانان آغاز شده است. ابتدا در ماه مه ۲۰۱۲ (۱۱ اردیبشهت تا ۱۱ خرداد ۱۳۹۱) ۱۱ مسلمان بی‌گناه به دست نظامیان کشته می‌شوند. پس از آن خبری منتشر می‌شود مبنی بر اینکه یک زن بودایی مورد هتک حرمت سه مرد مسلمان قرار می‌گیرد و کشته می‌شود. این سه مرد دستگیر می‌شوند و یک نفر از آن‌ها در زندان نظامیان می‌میرد و دو نفر دیگر اعدام می‌شوند.

در ماه ژوئن (۱۱ خرداد تا ۱۱ تیر) یک اتوبوس حامل مسلمانان مورد حمله بودائیان قرار می‌گیرد. این بار یک بودایی می‌میرد. متعاقب آن شبه نظامیان تندروی بودایی که «ماگ» خوانده می‌شوند، به مناطق مسلمان نشین در استان راخین حمله می‌برند و بیش از ۲۰ روستا و حدود ۲۰۰۰ واحد مسکونی را به آتش می‌کشند.

روز دهم ژوئن (۲۱ خرداد) آقای «تین سین Thein Sein» رئیس جمهور میانمار در استان راخین وضعیت فوق العاده اعلام می‌کند. حملات بودائیان تندرو به مسلمانان از این پس تحت حمایت ارتش آغاز می‌شود؛ ۱۰۰۰ نفر از مسلمانان بی‌گناه کشته، ۵۰۰ نفر زخمی و ۳۰۰ نفر ربوده شدند. این کشتار کماکان ادامه دارد. ولی از آنجا که دولت به هیچ خبرنگاری اجازه حضور در منطقه راخین را نمی‌دهد، کسی از ابعاد فاجعه باخبر نیست. البته تصاویری که در اینترنت قرار گرفته است، صحنه‌های دلخراشی را روایت می‌کنند. کشتار فجیع زنان و کودکان خردسال و یا نمایش صد‌ها جسد سوخته شده در محوطه یک مدرسه از جمله این صحنه‌ها و تصاویر است.

دولت میانمار برای رفع اختلافات و مشکلات میان مسلمانان و بوداییان، سیاست کوچ اجباری کل ۶ میلیون مسلمان روهینگیایی را از منطقه آرکان اتخاذ کرده است. به واسطه این سیاست اتخاذ شده از جانب دولت قریب به ۱۵۰ هزار نفر از مسلمانان آرکان به بنگلادش، ۵۰ هزار نفر به تایلند و ۴۰ هزار نفر به مالزی و تعداد قابل توجهی به دیگر کشورهای آسیایی مهاجرت کردند. در آخرین اظهار نظر رییس جمهوری میانمار بیان شده است که ۸۰۰ هزار نفر از این قوم را باید از میانمار اخراج کرد تا تنش‌ها پایان یابد.

شمار زیادی از مسلمانان آواره (از ۹۰هزار نفر تا ۳۰۰هزار نفر) هم اکنون در اردوگاه‌های مناطق مرزی نزدیک به بنگلادش به سر می‌برند، اما از ظلم نظامیان میانمار و خشم طبیعت در امان نیستند؛ از یک طرف در اردوگاه‌هاى مرزى که در آن‌ها غذا به اندازه کافى یافت نمى‏شود، گرسنگی، باران‌های موسمی و بیماری‌های واگیر آن‌ها را آزار می‌دهد و از طرف دیگر، به گفته نشریه انگلیسى «ساندى تایمز» Sunday times، نظامیان مردم مسلمان را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند، به زنان در جلوی چشم دیگران تجاوز می‌کنند و هر کسی را که دلشان می‌خواهد به قتل می‌رسانند. آن‌ها اگر با قایق به بنگلادش فرار کنند، پذیرفته نمی‌شوند چون دولت داکا می‌گوید گنجایش پذیرش بیش از ۳۰۰ هزار آواره میانماری را ندارند. اگر به تایلند بگریزند، به دریا برگردانده می‌شوند تا بر اثر گرسنگی و تشنگی بمیرند و یا امواج اقیانوس آن‌ها را ببلعد. به همین خاطر، در سرزمین مادری خود می‌مانند و منتظر مرگ می‌نشینند؛ مرگی که یا به دست بودائیان متعصب و تحریک شده رقم می‌خورد و یا بر اثر خشم طبیعت، باران‌ها و گردبادهای موسمی و بیماری‌های واگیر و خطرناک از راه می‌رسد.

… دکتر «محمد عزمی» فعال حقوق بشری و عضو اتحادیه تشکل‌های اسلامی مالزی با بیان اینکه کاروان دریایی کمک به مسلمانان میانمار در حال شکل‌گیری است، گفت: اکنون قریب به ۲۰۰ هزار مسلمان آواره در میانمار وجود دارند و آمار کشته‌ها به ۵۲ هزار نفر رسیده است و این در حالی که بیش از ۵۰ روستا و ۲۶ مسجد کاملا به آتش کشیده و ویران شده‌اند. متاسفانه خواهران و برادران مسلمان منطقه آرکان عملا در محاصره قرار گرفته‌اند و هیچ راه زمینی یا دریایی‌ای برای ارتباط منطقه آرکان با بیرون وجود ندارد. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از النشره، سازمان عفو بین الملل Amnesty internationalبا اذعان به قتل عام مسلمانان میانمار که با اطلاع کامل دولت این کشور صورت می‌پذیرد، در گزارشی اعلام کرد: تعداد کشته شدگان در جریان حملات بوداییان به مسلمانان به ۲۰ هزار نفر رسیده است.

سابقه‌ی ظلم و خشونت میانمار علیه مسلمانان

تقریباً تا سال ۱۷۷۴ میلادی مسلمانان در آنجا مشکل نداشتند، در آن مقطع یک بودایی به نام بوداپایا در آن منطقه به قدرت می‌رسد و با مسلمانان بنای ناسازگاری می‌گذارد و اجرای قوانین اسلامی را ملغی می‌کند. از آن زمان به بعد اختلافات مسلمانان میانمار با دولت شروع می‌شود. از آن زمان است که حقوق مسلمانان نادیده گرفته می‌شود، تبعیض‌ها تشدید می‌شود و مسئله مسلمانان به تدریج به عنوان یک معضل مطرح و کشورهای منطقه متوجه این موضوع می‌شوند و حتی به سطح بین المللی نیز می‌رود و تا امروز نیز از موضوعات حقوق بشری در سطح بین الملل است. در این مدت تعدادی از مسلمانان گروه‌های چریکی تشکیل دادند و مبارزاتی هم داشتند و برخی برای اینکه از این وضعیت‌‌ رها بشوند، به کشورهای هند و بنگلادش مهاجرت کردند و در آنجا زندگی می‌کنند.

ارتش ظالم میانمار، روهینگیا را در ۱۹ عملیات نظامی از سال ۱۹۶۲ تاکنون مورد هدف قرار داده است. عملیات در حال اجرای ناساکا، رفتار غیر انسانی با جمعیت روهینگیا داشته و مردم آن را قتل عام و شکنجه می‌کند. درسال ۱۹۷۸ در عملیاتی به نام ناگامین (شاه اژد‌ها) حدود ۲۰۰ هزار نفر به بنگلادش فرار کردند. دولت در سال ۱۹۸۲ تابعیت مسلمانان را لغو کرد و آن‌ها را تحت فشار قرار داد به طوری که تا سال ۱۹۹۲ حدود ۳۰۰ هزار مسلمان مجبور به مهاجرت از کشور و فرار به بنگلادش شدند و اکثراً اعدام، دستگیر و یا مورد تجاوز واقع شدند. بار‌ها مسلمانان به بنگلادش و تایلند فرار کرده‌اند ولی در ساحل این دو کشور اجازه ورود نداشته و کشتی آن‌ها را غرق کرده‌اند. در سال ۲۰۰۸ گردباد «نارجیز» میانمار را درنوردید. دولت نیز با ممانعت از رسیدن کمک‌های بین المللی به اقلیت‌های غیربودایی (مسلمانان و مسیحی‌ها) مرگ شمار زیادی از آن‌ها را رقم زد.

حال به برخی از ظلم‌ها و ستم‌هایی که در حق این مردم روا داشته می‌شود و نهادهای رسمی بین المللی از جمله سازمان ملل آن‌ها را اعلام کرده است، اشاره می‌گردد:

•رژیم میانمار از صدور کارت هویت برای مسلمانان امتناع می‌کند و به همین خاطر این مردم نمی‌توانند در داخل کشور تردد کنند. علاوه بر آن، دولت برای مسلمانان گذرنامه صادر نمی‌کند و لذا آن‌ها از مسافرت‌های خارجی محروم هستند؛

•دولت میانمار به مسلمانان روهینگیا اجازه سفرنمی دهد و اگر آن‌ها بخواهند از یک روستا به روستای دیگر بروند باید مبلغی را به عنوان مالیات به دولت بپردازند.

•تحصیل در دانشگاه‌ها برای مسلمانان ممنوع است؛

•مسلمانان نمی‌توانند در ادارات دولتی استخدام شوند؛

•مسلمانان بدون کسب مجوز نمی‌توانند ازدواج کنند و برای گرفتن این مجوز هم باید مالیات بدهند و پس از ازدواج نیز نمی‌توانند بیش از دو فرزند داشته باشند؛

•بالغ بر ۴۰ هزار نفر از کودکان روهینگیا در غرب میانمار به این خاطر از هرگونه تحصیل و سفر و… محروم هستند که والدین مسلمان آن‌ها بدون اجازه دولت ازدواج کرده‌اند و خودشان جزو فرزندان سوم و یا چهارم هستند. این کودکان شناسنامه ندارند؛

•خانواده‌های مسلمانان میانمار مجبور هستند تا در هر سال یک عکس خانوادگی را که شامل تمامی اعضای خانواده آن‌ها باشد به دولت تحویل بدهند و در صورتی که نوزاد جدیدی در خانواده آن‌ها متولد شده و یا یکی از اعضای خانواده آن‌ها درگذشته باشد باید مبلغی را به عنوان مالیات به دولت بپردازند.

•آن‌ها اغلب برای بیگاری (کار اجباری) برده می‌شوند و از آن‌ها به زور اخاذی می‌شود؛

•خدمات عمومی مثل خدمات بهداشتی و آموزش و پرورش از مسلمانان روهینگیا دریغ می‌شود و بی‌سوادی در میان آن‌ها تا ۸۰ درصد است و در واقع، هیچ نهادی وجود ندارد که مشابه دولت آن‌ها را سرپرستی نماید؛

•این مسلمانان حق مالکیت بر زمین را نیز ندارند. این آزار‌ها و شرایط ضدانسانی بسیاری از بومیان روهینگیا را وادار می‌کند که از زادگاه خود به سمت کشورهای بیگانه مثل بنگلادش، تایلند و مالزی بگریزند، اما اغلب جان خود را از دست می‌دهند و یا به جای اول بازگردانده می‌شوند.

•مسلمانان روهینگیا اجازه تعمیر و نوسازی مساجد و یا مدارس خود را بدون مجوز دولت ندارند و هر کسی که اقدام به نوسازی این بنا‌ها کند زندانی می‌شود و از همین رو به مدت ۲۰ سال است که در این منطقه مسجد و یا مدرسه جدیدی ساخته نشده است.

•اگر مسلمانی در میانمار قصد دایر کردن فروشگاهی را داشته باشد باید با یک بودائی شریک شود. فرد بودائی در این شرکات هیچ سهمی را نمی‌پردازد اما از سود حاصل از این فروشگاه بهره‌مند می‌شود.

•دولت ژنرال «نی وین Ne Win» ‏ پس از روی کار آمدن در ۱۹۶۲ رفتن مسلمانان ‏به حج را ممنوع اعلام کرد تا آنکه در ۱۹۸۰ پس از گذشت ۱۸ سال به‏ هفتاد نفر از مسلمانان اجازه داده شد، جهت انجام فرایض حج ‏به ‏مکه مشرف شوند و متعاقب آن عده‏اى از مسلمانان نیز جهت ‏شرکت در کنفرانسهاى مختلف اسلامى اعزام شدند.

•«تین سین»، رئیس‌جمهور فعلی میانمار جمعیت ۸۰۰ هزار نفری مسلمان روهینگیا در این کشور را قومیتی خارجی دانست و گفت: مسلمانان شهروند میانمار نیستند یا باید در اردوگاه‌های آوارگان متمرکز یا اخراج شوند.

•خانم «آنگ سان سوچی» Aung San Suu Kyiرهبر مخالفان دولت میانمار و رهبر حزب «ان. ال. دی» (اتحاد ملی برای دموکراسی) National League for Democracyنیز که به تازگی (پس از ۲۱ سال) از حبس خانگی آزاد شده است و اخیرا در یک تور اروپایی با اغلب رهبران اتحادیه اروپا دیدار و گفتگو داشته و همچنین مورد تمجید بسیاری از همین رهبران به خاطر ژست‌های حقوق بشری خود قرار گرفته نیز تاکنون هیچ موضع‌گیری و اظهار نظری درباره کشتار فجیع مسلمانان به دست هم کیشان خود نکرده است و حتی اعلام کرده است که این افراد میانماری نیستند.

این درحالیست که پخش تصاویر کشتار مسلمانان میانمار به دست بودائیان طی روزهای اخیر که به طرز مشکوکی از جانب رسانه‌های اصلی جهان نادیده گرفته شده است، لزوم توجه جدی و همت کشور‌ها و سازمان‌های اسلامی برای حمایت از مسلمانان فراموش شده میانماری را می‌طلبد. یک ماه اخیر در کنار بعضی از پایگاه‌های اینترنتی، رسانه‌های اندونزی، مالزی، شبه قاره و تلویزیون‌های پاکستان و ایران تحولات ایالت راخین را پوشش می‌دادند. با این حال، هنوز رسانه‌های تأثیرگذار بیین المللی مثل «سی ان ان»، «بی‌بی‌سی» و «الجزیره» در قبال تحولات غرب میانمار ساکت هستند. شیخ «عبدالمعروف» یکی از رهبران دینی میانمار در ارتباط با عمق مظلومیت هموطنان مسلمان خود گفت: مسلمانان برمه در سایه سکوت کشورهای مسلمان کشتار می‌شوند. هیچ ملتی تاکنون این گونه در میان این درجه از خونسردی و سکوت بین المللی و بی‌خیالی سرکوب نشده بود! «تون خین» رئیس سازمان «روهینگیا» می‌گوید: جامعه جهانی باید یک اقدام فوری در رابطه با وضعیت موجود در میانمار انجام دهد.

میانمار عضو سازمان آسه آن (کشورهای آسیای جنوب شرقی) (ASEAN: Association of South-East Asian Nations) است. در آ سه آن چند کشور مهم مسلمان وجود دارند مثل اندونزی، مالزی، برونئی و یک بخش زیادی از مسلمانان در فیلیپین و تایلند زندگی می‌کنند. باید با این کشور‌ها رایزنی صورت گیرد تا سازمان آسه آن نیز موضع قوی در ارتباط با این موضوع بگیرد.

علل و ریشه‌های بحران در میانمار

۱. تبعیض نژادی

به گفته «سلکوم کولاک اوغلو» کار‌شناس ترک حاضر در سازمان تحقیقات استراتژیک بین الملل آنکارا، دولت میانمار از زمان استقلال این کشور، یک سیاست حذفی را در قبال مسلمانان بکار گرفته تا کشوری را براساس آئین بودا تشکیل دهد. در این زمینه سایر مذاهب و گروه‌های قومی یا مجبور به همسان شدن با بودائیان شده‌اند و یا آنکه به اجبار دست به مهاجرت زده‌اند. این سیاست با هدف کاهش نفوذ گروه‌های مختلف دینی در میانمار انجام شده است. محمد الماسری می‌گوید که «یو نو» U Nuاولین رییس جمهور میانمار مسئول رسمی کردن آیین بودایی در میانمار بود. بعد از عزل وی در ۱۹۶۲، ژنرال «نی وین» General Ne Winتمام سربازان مسلمان را از ارتش اخراج کرد. میانمار در حال حاضر شاهد پاک سازی نژادی تمام عیار هست، مثل چیزی که در میانه دهه ۱۹۹۰ در بوسنی و هرزگوین جریان داشت و یا صهیونیست‌ها در حق فلسطینی‌ها انجام داده‌اند. هیچ بعید نیست که در مورد مسلمانان میانمار هم مثل فلسطین و بوسنی معامله پشت پرده‌ای میان غرب و دولت نظامیان میانمار صورت گرفته باشد.

۲. منافع آمریکا و چین و…

آمریکا ولع سرمایه گذاری در میانمار را دارد و بقیه مسائل حاشیه‌ای محسوب می‌شوند، هرچند پای کشتار فجیع هزاران انسان در میان باشد. «سیت (سعید) دمیر» از صندوق کمک‌های انسان دوستانه ترکیه (IHH) نیز در این باره می‌گوید: قدرت‌های اصلی منافع مشخصی را در میانمار دارند و به دلیل این منافع در قبال وضعیت موجود در این کشور سکوت کرده‌اند. دمیر در ادامه افزود: میانمار همچنین منابع طبیعی مهمی دارد در نتیجه سیاست‌های آمریکا و چین در میانمار درگیر هستند. و هر دو یعنی پکن و واشنگتن به دولت میانمار چشم دوخته‌اند. خانم «هیلاری کلینتون» نیز دو هفته قبل به میانمار رفت و در دیدار با «تین سین» رئیس جمهور این کشور، وعده داد که سرمایه گذاران آمریکایی را روانه میانمار کند. سیاست آمریکا در مورد میانمار (و دیگر کشورهای جنوب شرق آسیا) این است که خود کنترل اقتصادی و سیاسی این کشور را در دست بگیرد و میانمار را در مقابل چین قرار دهد؛ سیاستی که دولت به شدت غربگرای آتی تحت رهبری سوچی و حزبش، آن را محقق خواهد کرد. این سرمایه گذاری‌ها قطعاً نوعی گشایش در اقتصاد درحال رکود آمریکا محسوب می‌شود و البته اعتراض به کشتار مسلمانان، ممکن است این فرصت تازه را از آمریکایی‌ها بگیرد. ضمن اینکه پاکسازی و سرکوب مسلمانان به نفع آمریکا هم هست و کاخ سفید در نبود آن‌ها می‌تواند موقعیت خود را در میانمار بهتر تثبیت کند.

۳. شرایط سیاسی داخلی ویژه

مسلمانان میانمار قربانی یک شرایط سیاسی ویژه شده‌اند؛ نهاد نظامی از سر اجبار می‌خواهد قدرت را به نهادهای دموکراتیک واگذار کند و دراین بین، با اعلام وضعیت فوق العاده در ایالت راخین، می‌خواهد اهمیت و جایگاه خودش را در مملکت داری به رخ سوچی و چهره‌های غیرنظامی بکشد و بگوید که کشورداری چندان هم آسان نیست. در ماه مه سال ۱۹۹۰ دولت پس از حدود ۳۰ سال نخستین انتخابات آزاد را برگزار کرد و در این انتخابات حزب «اتحاد ملی برای دموکراسی» تحت رهبری خانم «آنگ سان سوچی» توانست ۳۹۲ کرسی از مجموع ۴۸۹ کرسی مجلس را تصاحب کند. اما دولت نظامی پس از مشاهده شکست حزب خود، این انتخابات را باطل کرد. در سال ۲۰۱۱ دولت میانمار تحت فشارهای داخلی و خارجی مجبور شد که به برگزاری انتخابات آزاد تن دردهد. خانم «آنگ سان سوچی» نیز پس از ۲۱ سال از حبس خانگی آزاد شد و اخیرا به غرب رفت و جایزه صلح نوبل که قبلا برنده شده بود را دریافت کرد. اکنون ۴۲ کرسی پارلمان را در اختیار دارند.

۴. سیاست وحدت ملی

در این سرزمین نه چندان وسیع ۱۳۵ اقلیت قومی و مذهبی زندگی می‌کنند که مسلمانان با چهار درصد جمعیت بعد از بودایی‌ها قرار می‌گیرند و پس از مسلمانان نیز مسیحی‌ها قرار دارند. به هر حال تا یک سوم جمعیت این کشور را اقلیت‌ها تشکیل می‌دهند. برخی از آن‌ها سال هاست که با ارتش می‌جنگند و شماری از این اقلیت‌ها هم درگیر تولید موادمخدر هستند. نظامیان خود را ضامن وحدت ملی می‌دانند و طی دهه‌های اخیر از این طریق سلطه خود را بر مردم توجیه می‌کنند.

۵. اسلام هراسی جهانی

آن‌ها همسو با غربی‌ها، در چارچوب یک سیاست جهانی هدفمند، اسلام هراسی را در همه جا تبلیغ می‌کنند و کشتار میانمار در اصل، یکی از محصولات همین اسلام هراسی است.

۶. سیاست تلافی جویانه بودایی‌ها

میانمار از وقتی که طالبان مجسمه‌های بودا را در افغانستان تخریب کرده، صحنه آشوبهای ضد مسلمان بوده است. تعصب، تعصب به دنبال دارد. آشوب دیگری نیز به علت تخریب مجسمه‌های بودا توسط افراد نا‌شناسی در ماندالیا Mandalayایجاد شد. ۲. شدید‌ترین درگیری‌های میان بودایی‌ها و مسلمانان از دو ماه قبل و به بهانه تجاوز و کشته شدن یک زن بودایی به دست ۳ مرد مسلمانان آغاز شد. به دنبال آن ماجرای اتوبوس و کشتار‌ها و تجاوز به زن‌ها و تبعید‌ها پیش آمد.

منابع:

1.http: //widgets. farsnews. com

2.http: //www. islahweb. org

3.http: //www. mehrnews. com/FA/NewsDetail. aspx؟ NewsID=۱۶۵۶۱۳۷

4.http: //www. mehrnews. com/FA/NewsDetail. aspx؟ NewsID=۱۶۵۵۵۳۹

5.http: //fa. azadnegar. com/hamidvelayati/news/۱۵۶۱۷۲. html

6.http: //www. ghasednews. ir/fa/news/۲۸۲۳۷

7.http: //dehnavi۱۳۴۱. blogfa. com/post/۱۴۷۱

8.http: //muslimnews. blogfa. com/post-۴۸۹۴. aspx

9.http: //www. defence. pk/forums/world-affairs/۱۸۹۲۰۰-۲۰-۰۰۰-muslims-killed-burma-police. html#post۳۰۸۵۱۲۵

10.http: //strategicreview. org

۱۱٫ http: //dehnavi۱۳۴۱. blogfa. com/post/۱۴۷۱ اینجا میانمار است قتلگاه مسلمانان (فخرالدین دهنوی):

۱۲٫ http: //egyptian/index. php the tragedy of Burmese Muslims (By Mohamed Elmasry – The Egyptian Gazette)

۱۳٫ http: //www. mehrnews. com/FA/NewsDetail. Aspx

 نظر دهید »

ثواب افطار یک میلیون پیامبر!!!!!!!!!!!!!

14 شهریور 1396 توسط سليمي بني

غدیر
این حدیث از امام علی(ع) در کتاب مصباح المجتهد منتشر شده است.

ثواب افطاری یک میلیون پیامبر در عید غدیربه گزارش حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ متن این حدیث از کتاب مصباح المجتهد منتشر می‌شود.


«مَنْ فَطَّرَ مُؤْمِناً فِی لَیْلَتِهِ فَکَأَنَّمَا فَطَّرَ فِئَاماً وَ فِئَاماً یَعُدُّهَا بِیَدِهِ عَشَرَةً فَنَهَضَ نَاهِضٌ فَقَالَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَ مَا الْفِئَامُ قَالَ مِائَةُ أَلْفِ نَبِیٍّ وَ صِدِّیقٍ وَ شَهِیدٍ فَکَیْفَ بِمَنْ تَکَفَّلَ عَدَداً مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَات‏ ِ وَ أَنَا ضَمِینُهُ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى الْأَمَانَ مِنَ الْکُفْرِ وَ الْفَقرِ»

حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمود: هر کس مؤمنى را در غروب روز غدیر افطار دهد، مثل این است که یک میلیون پیامبر و صدّیق و شهید را افطار داده است. حالا اگر یک نفر، چند نفر از مومنین و مومنات را افطاری دهد دیگر چند میلیون می‌شود؟ و من از سوى خداى متعال، ضامنم که از کفر و فقر، در امان باشد. (مصباح المتهجد، ج2، ص758)

 نظر دهید »

تحلیل فرهنگی مسابقه خودنمایی؟!

14 شهریور 1396 توسط سليمي بني

 
 تحلیل فرهنگی مسابقه خودنمایی؟!


 استفتاء ازرهبر انقلاب درمورد خانمهایی که درشبکه مجازی با هدف ترویج حجاب عکسهای خود راباحجاب منتشرکنند:

 پاسخ : اگراین تصاویر موجب سوء استفاده قرارگیرد یا تحریک آمیز باشد یامفسده ای برای خانم داشته باشد جایز نیست.

********************************

 لطفا این قسمت را بادقت بخونید:

 عکس سلفی، آوردن «خود» از حاشیه است به کانون توجه؛ هم توجه خود و هم دیگران. فرد منتشر در تاریخ امروز ما هرقدر بیشتر بی مایه می شود بیشتر «خود» را به رخ می کشد.

وسوسه ی «خودنمایی» اینستاگرام ابتدا زنان مومنه را در «لانگ شات» قرار می دهد و آرام آرام به چشم بیننده نزدیک می کند. خاصیت جلوه فروشی اینستاگرام بتدریج بر دختران غلبه می کند و کشف حجابی تدریجی رخ می دهد .

یعنی زنان محجبه در تلگرام و اینستاگرام
اول پشت به دوربین می کنند و عکسشون رو میذارند

بعدش کم کم عکس از دستشون و انگشتر عقیق میذارند
سپس دستشون رو شبیه قلب می‌کنن و عکسش رو میذارند

سپس از رو برو عکس میذارند که خورشید از پشت سر میزنه و چهره شون شفاف نیست
این روند کم کم ادامه پیدا می‌کنه تا اینکه کم کم اونام مجبور می‌شوند برای جلوه نمایی و خودنمایی اجتماعی به قاب های دوربین لبیک بگند
لذا بین عفیف بودن و عطش خودنمایی در فضای مجازی پارادوکس ایجاد میشه

 سوال مهم اینکه:حالا آیا واقعا با پخش کردن عکس باحجاب خواهران نقشی دراشاعه فرهنگ حجاب خواهیم داشت؟!

 بایدتوجه داشت که این اقدامات یک نوع زنگ خطر به حساب می آید

 باید آگاه سازی صورت بگیره خدای ناکرده وضع جامعه مون ازهمینی هم که هست بدترنشه

 

 نظر دهید »

وحشت ضدانقلاب از طوفان شهیدوالامقام محسن حججی

14 شهریور 1396 توسط سليمي بني

 وحشت ضدانقلاب از طوفان شهیدوالامقام محسن حججی


 خدای متعال درسوره حجرات آیه6 میفرماید:

 يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ
ﺍﻯ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻤﺎﻥ ! ﺍﮔﺮ ﻓﺎﺳﻘﻰ ﺧﺒﺮﻯ ﺑﺮﺍﻳﺘﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩ ، ﺧﺒﺮﺵ ﺭﺍ ﺑﺮﺭﺳﻰ ﻭ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﻛﻨﻴﺪ ﺗﺎ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺍﺯ ﺭﻭﻯ ﻧﺎﺁﮔﺎﻫﻰ ، ﮔﺮﻭﻫﻰ ﺭﺍ ﺁﺳﻴﺐ ﻭ ﮔﺰﻧﺪ ﺭﺳﺎﻧﻴﺪ ﻭ ﺑﺮ ﻛﺮﺩﻩ ﺧﻮﺩ ﭘﺸﻴﻤﺎﻥ ﺷﻮﻳﺪ.

 خدای متعال بااین آیه تکلیف مارا درمورد مطالب آدمها و کانالهای منحرف وضدانقلاب مشخص کرده

 ابتدا اینکه نباید بدون تحقیق باورکنیم سخنان ضدانقلاب وفاسقان را..
وقتی ما اول خودمان باقاطعیت قبول نکنیم هرحرف منحرفی را


 بعدخدا خودش کمک میکند اگه نیاز به جواب دادن باشد قدرت جواب رابیابیم….

 درثانی بایدبدانیم وقتی ضدانقلاب روی کسی یاچیزی مانور میدندباید بدانیم که آن کس یا مورد خیلی مهم است واین نشانه ترس آنهاست از الگوشدن این اشخاص

 اینکه ضدانقلاب مطرح میکند که چرا باید مبادله صورت گیردبین جنازه شهیدحججی وصدها داعشی!!!

 بایدگفت اولا معلوم نیست دقیقا چه جور تبادل صورت گرفته؛درثانی هرچه باشد؛مهم این است که یک سرباز ایرانی ارزشش ازصدها وهزاران داعشی بالاتر است.

 اما پاسخ به شبهات دیگرضدانقلاب از نوشته آقاجانی بخوانیم :

  اخیراً بابک داد که از خبرنگاران اصلاح طلب فراری و ضدانقلاب است که برای شبکه های معاندی مثل صدای آمریکا تحلیل میکند، مطلبی تنظیم کرده است که رسانه های ضدانقلابی مانند آمدنیوز آن را منتشر کرده اند، او در این مطلب، ادعاهایی میکند و سپس بر پایه آنها، نتایجی میگیرد که برخی از این ادعاها از اساس غیرمستند و غلط هستند که در ادامه به دروغهای این مزدور دشمن پاسخ میدهم:

1️. از جمله این که او مدعی است که غیر از شهید محسن حججی، 40 نفر ایرانی دیگر هم در محل اسیر و شهید شدند در صورتی که هم براساس بیانیه ای که توسط گردانهای سیدالشهدا وابسته به الحشد الشعبی عراق منتشر گردید و هم با توجه به پرچمهای این گروه که در کلیپهای منتشر شده از محل درگیری مشخص است، موقعیت مربوط به نیروهای بسیج عراق است و 7 نفر از شهدای حاضر در موقعیت، مستشاران ایرانی بوده اند وبقیه شهدا، عراقی بوده اند.

2️. از جمله ادعاهای دیگر بابک داد این است که میگوید ایران و حزب الله، به صدها نفر از داعشییها درازای تحویل گرفتن 3 پیکر از جمله پیکر شهید حججی و 5 گروگان اجازه خروج از محاصره را داده است در صورتی که او نمیگوید داعشیها طوری از مردم به عنوان سپر انسانی استفاده میکنند که کشتن آنها در موقعیتهایی که محاصره شده اند به منزله کشتار گسترده ساکنان غیر نظامی این منطقه است لذا با هدف آزاد کردن منطقه بدون کشتار ساکنان غیرنظامی مناطق، معمولاً داعشیها در ازای امتیازاتی از منطقه خارج میشوند که این عمل هم کاملا حکیمانه است و هم کاملا انسانی.

3️. یکی دیگر از دروغهای بابک داد این است که ایران، پیکر سایر شهدای ایرانی را رها کرده است و تنها بابت پیکر شهید محسن حججی را دست به معامله زده است در صورتی که همرزمان ایرانی محسن حججی در همان محل شهید شدند و پیکرهای مطهرشان به کشور منتقل و تشییع شد در صورتی که شهید محسن حججی خیلی سریع از موقعیت منتقل شد و بعدا در موقعیت دیگری شهید شد، به عنوان مثال یکی از شهدایی که همراه محسن حججی بود، شهید مرتضی حسین پور شلمانی بود که در 19 مرداد در گلزار شهدای این شهر تدفین شد

 4. از دیگر ادعاهای بابک داد این است که شهادت این شهدا ناشی از ضعف فرماندهی نیروهای ایرانی بود در صورتی که او اصلا اشاره نمیکند داعشیها در این تک، صرفا به دلیل بمباران سنگین آمریکا آن هم برخلاف توافقاتی که به عمل آمده بود، در پیرامون نیروهای مقاومت توانستند این تک موفق را سامان دهند! در واقع اگر این مزدور چیز دیگری میگفت باید تعجب کرد، او باید هم به بهای تخریب نیروهای سپاه، به تطهیر وجهه شیطان بزرگ که هم بانی داعش بوده، هم حامی داعش است و هم امروز، مقر اصلی داعش را پشتیبانی میکند، بپردازد.

 به نظر میرسد آنچه که باعث شده است تا ضدانقلاب اینچنین نسبت به تشییع شهید محسن حججی برآشفته شود، اثری است که در آن میبیند، ضدانقلاب ابتدا بسیار کوشید تا شخصیت مدافعان حرم را تخریب کند اما کلیپی که از شهید حججی منتشر شد، دقیقا برخلاف آن هدف عمل کرد و کار به جایی رسید که خون شهید حججی به محور وحدت ایرانیان درخصوص مبارزه با داعش تبدیل شد و امروز که نقشه های ضدانقلاب نقش بر آب شده است
 میکوشد با انواع روشها اعم از دروغ و جنگ روانی، از شدت اعجاز خون شهید که با تشییع او، نمودوبروزی صدچندان خواهد داشت، بکاهند.

 

 نظر دهید »

علت آوازه شهید محسن حججی چیست؟

14 شهریور 1396 توسط سليمي بني

 علت آوازه شهید محسن حججی چیست؟

 اول اینکه باید باورکنیم که عزت دست خداست؛خداست که اراده کرده به پاس زندگی عاشقانه والهی این شهید عزیز نام او را چون نگینی درخشان پرآوازه کند…

 قطعا زندگی وشهادت پرافتخار این شهید برای دلهاوجانهای ما و همچنین کشورما ثمراتی داردکه خدا اینچنین دراین برهه اززمان؛ نام این شهید رااینچنین طنین انداز کرده است.

 گویی شهید حججی به عنوان سرباز جان برکف” سیدعلی خامنه ای” قرار است هویت واقعی سربازان سیدعلی ومنتظران مهدی عج را به رخ جهانیان بکشد.

 امام خامنه ای فرمودند:شهید حججی حجت خداست ..

 خیلی حرف دراین کلام نهفته است؛ برداشت من این است که این شهید حجت را برای همه تمام کرده بهانه ها را برداشته!
وهمین باعث ترس ضدانقلاب شده..

 این شهیدمیتواند الگوی تمام عیاریک جوان مومن انقلابی برای نسل امروز باشد چراکه با این همه تبلیغات ورسانه های گمراه کننده واغواگر این جوان دهه هفتادی آن قدر همت بلند دارد
که یکبار
 1- درعرصه ترویج کتاب حاضرشده یعنی کارفرهنگی به گونه ای که یکی از اعضای فعال موسسه شهیدکاظمی بوده

 2-یک بار درعرصه جهادی خدمت به مناطق محروم میکند.

 3-یکبار دیگر برای امنیت کشورش وبه خاطر داشتن غیرت دینی اش اجازه نمیدهد که به حرم خانم زینب سلام الله علیها جسارت شود؛ این بار به عنوان مدافع حرم لباس رزم برتن میکند وواردمیدان رزم میشود

 و دراین میان عشق وآرزوی شهادت طلبی اش از حرم امام رضا گرفته تا خود لبنان وسوریه طنین انداز میشود…

 وصیت نامه اش نیز به همسر وفرزندش علی پیامهای فراوان دیگری برایمان دارد..

 و به نظرم نقطه اوج زندگی اش هم اسارت بااقتدار وزینب گونه اش میباشد که باعث ماندگاری نام او درمیان عاشقان حضرت زینب سلام بشود.

 والبته شهادت حسینی اش نیز مارا یاد کربلا وغربت امام حسین ع می اندازد.

 تمام زندگیش این شهید برای ما دارای درس است اسارت وشهادتش نیز درسی صدچندان داشت…

 وقطعا تشییع جنازه او نیز دلهایی راهمراه قافله زینب کبری (س) خواهدکرد.

 ومزار او نیز همچون دیگر شهدا میعادگاه عاشقان خواهدبود…

 چراکه که امام راحل فرمودند:همین تربت پاک شهیدان است که تاقیامت مزارعاشقان وعارفان ودلسوختگان خواهدبود.

 محمدعلی علوی

 

 نظر دهید »

اگر غدیر فراموش نمیشد ،عاشورا اتفاق نمی افتاد

14 شهریور 1396 توسط سليمي بني

 

 اگر غدیر فراموش نمیشد ،عاشورا اتفاق نمی افتاد
 

 یکی از کارهای معاویه لعنة الله در بدنام کردن امیرالمومنین علی(ع) این بود که در شام به بچه های شامی «بره »هدیه میکرد و میگفت این بره از جانب معاویه است
 زمانی که بچه های شامی با بره ی خودشون انس میگرفتند و بزرگتر میشدند،عمال وکارگزاران معاویه آن بره رو که گوسفند شده بود از بچه ها میگرفتند و میگفتند این کار از جانب علی است و ما به فرمان علی این گوسفند رو از شما میگیریم.
 در واقع با همین حیله ها کینه حضرت علی(ع) و بچه های حضرت علی(ع) رو در دل مردم شامی کاشت تا جاییکه بعد از واقعه کربلا و اسارت اهل بیت،وقتی از امام سجاد پرسیدند سخت ترین لحظات اسارت برای شما کجا بود؟ ایشون سه بار فرمودند:الشام الشام الشام…

 دشمنان اهل بیت(ع) برای دشمنی آن حضرت نقشه ها کشیده اند و خرج ها کرده اند. حال از خود بپرسیم ما به عنوان محب اهل بیت(ع) برای ایجاد حب در کودکانمان چه کردیم و چقدر خرج کردیم؟

 
 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 52
  • 53
  • 54
  • ...
  • 55
  • ...
  • 56
  • 57
  • 58
  • ...
  • 59
  • ...
  • 60
  • 61
  • 62
  • ...
  • 117
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

اشک های بی صدا

کد شامد:1-1-695173-64-4-1
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • ثواب گریه

Random photo

رابطه شب قدر با حجت زمان و امام عصر (عج)

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس