اشک های بی صدا

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

آیا طاها از القاب امام زمان هست؟

12 مهر 1394 توسط سليمي بني

البته طاها از حروف مقطعه قرآن است و با توجه به این که پس از کلمه «طه» خداوند میفرماید: ما قران را بر تو نازل نکردیم که خود را به تعب و رنج بیاندازی مراد از آن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) است و لذا طه یکی از نام های مبارک ان حضرت است.

نام ها و القاب آقا امام زمان (علیه السلام):

نام ها و القابی كه ابتداي آن با حرف «آ - ا» شروع مي شود:
1 - آمر: فرمانده2 - ابوالقاسم: كنيه اي براي حضرت مهدي عليه السلام3 - ابوصالح: كنيه اي براي حضرت مهدي عليه السلام، كه در هنگام فرياد خواهي بكار مي رود4 - ابوعبدالله: كنيه اي براي حضرت مهدي عليه السلام5 - احسان: نيكي6 - احمد: ستوده تر7 - اصل: بنيان8 - امرالله: فرمان خداوند9 - اميرالامره: فرمانرواي فرمانروايان10 - امين: امانتدار11 - ايدي: دستها، كنايه از نعمت و قدرت الهي12 - ايزد شناش: نامي براي حضرت مهدي عليه السلام در تورات.

نام ها و القابی كه ابتداي آن با حرف «ب» شروع مي شود:
1 - باب الله: در [رحمت] الهي2 - باسط: گسترنده3 - باطن: نهان4 - بدرالتمام: ماه شب چهارده5 - برهان الله: راهنماي الهي6 - بقيه الاخيار: يادگار خوبان7- بقيه الانبياء: يادگار پيامبران8 - بقيه الله: يادگار خدا9 - بلدالامين: سرزمين امن10 - بوار [الكافرين]: نابوده كننده كافران11 - بهرام: نامي براي حضرت مهدي عليه السلام، نام سياره اي است.

نام ها و القابی كه ابتداي آن با حرف «پ» شروع مي شود:
1 - پرويز: نامي براي حضرت مهدي عليه السلام.

نام ها و القابی كه ابتداي آن با حرف «ت» شروع مي شود:
1 - تالي [كتاب الله]: همتاي كتاب خدا2 - تاييد: نيرو بخشيدن3 - تقوي: پرهيزگاري4 - تقي: پرهيزگار، پرواپيشه5 - تلادالنعم: نعمتهاي ديرين و كهن6 - تمام: بي كاستي، تمام كننده خلافت الهي در زمين.

نام ها و القابی كه ابتداي آن با حرف «ث» شروع مي شود:
1 - ثابت: پايدار2 - ثائر: كينه خواه [از دشمنان].

نام ها و القابی كه ابتداي آن با حرف «ج» شروع مي شود:
1 - جابر: ترميم كننده2 - جامع الكلم: گردآورنده اديان [بر يك دين]3 - جعفر: نامي براي حضرت مهدي عليه السلام4 - جمعه: گرد آمده به نزد او، روز آخر هفته، روزي كه در آن ظهور امام زمان عليه السلام را انتظار مي بريم5 - جواد [الكنس]: ستاره هايي كه در برابر شعاع آفتاب پنهان مي شوند.

نام ها و القابی كه ابتداي آن با حرف «ح» شروع مي شود:
1 - حاشر: نامي براي حضرت مهدي عليه السلام، اين نام در صحف حضرت ابراهيم عليه السلام آمده است2 - حاصد [فروع الغي]: دروگر [شاخه هاي گمراهي]3 - حاضر: موجود4 - حافظ الاسرار: نگاهبانان رازها5 - حامد: سپاسگزار6 - حجاب: پوشش7 - حجاج: سو، جانب، [ناحيه مقدسه]8 - حجه: دليل9 - حجه الله: دليل خدا10 - حجه المعبود: دليل خداي مورد پرستش11 - حق: راستي12 - حق الجديد: راستي نوين13 - حليم: بردبار14 - حمد: سپاس:

نام ها و القابی كه ابتداي آن با حرف «خ» شروع مي شود:
1 - خائف: ترسان [از دشمنان دين]2 - خاتم الائمه: پايان بخش پيشوايان3 - خاتم الاوصياء: پايان بخش جانشينان4 - حازن: گنجينه دار5 - خسرو: فرمانروا6 - خلف: جانشين7 - خلف السلف: جانشين پيشينيان8 - خليفه الله: جانشين خدا9 - خليل: دوست، خالص10 - خنس: سياراتي كه پس از گردش باز مي گردند11 - خير: نيكوكار12 - خير [من تقمص]: [فردي كه جامه پوشيده است]13 - خيره الله: برگزيده الهي.

نام ها و القابی كه ابتداي آن با حرف «د» شروع مي شود:
1 - داعي [الله]: دعوت كننده [ بسوي خدا]2 - دليل: راهنما3 - ديان: داور دين.

نام ها و القابی كه ابتداي آن با حرف «ذ» شروع مي شود:
1 - ذات انتقام الله: انتقام گيرنده الهي2 - ذوالبر: دارنده نيكيها3 - ذوالحلم: شكيبا4 - ذوالسيف: دارنده شمشير5 - ذوالفقار: دارنده شمشير دو دمنام ها و القاب حضرت مهدي كه ابتداي آن با حرف «ر» شروع مي شود 1 - الرحمه الواسعه: رحمت گسترده2 - رب الارض: مالك گيتي3 - رباني: دانشور [الهي]4 - رجاء الامه: اميد امت5 - رشيد: كمال يافته6 - رضي: بسيار خشنود.

نام ها و القابی كه ابتداي آن با حرف «ز» شروع مي شود:
1 - زكي – پيراسته.

نام ها و القابی كه ابتداي آن با حرف «س» شروع مي شود:
1 - سابق: سبقت گيرنده2 - ساعه: قيامت3 - السبب المتصل: واسطه پيوسته4 - سبيل: راه [راه الهي]5 - سترالله: پوشش الهي6 - سدره المنتهي: لقبي براي حضرت مهدي عليه السلام7 - سديد: استوار8 - سراج: چراغ فروزان9 - سرالله: راز الهي10 - سروش ايزد: نامي براي حضرت مهدي عليه السلام در كتاب زرتشت، نواي غيبي الهي11 - سفينه النجاه: كشتي نجات12 - سناء: بلند مرتبه13 - سيد: سرور14 - سيدالامه: سرور امت15- سيدالخلق: سروار آفريدگان16 - سيف الله: شمشير خدا17- السيف الشاهر: شمشير از نيام كشيده.

نام ها و القابی كه ابتداي آن با حرف «ش» شروع مي شود:
1 - شافع: شفاعت كننده2 - شاهد: گواه3 - شريد: رانده شده بي پياه4 - شكور: بسيار سپاسگزار5 - الشمس الطالعه: خورشيد فروزان6 - شمس الظلام: خورشيد تاريكيها.

نام ها و القابی كه ابتداي آن با حرف «ص» شروع مي شود:
1 - صابر: شكيبا2 - صاحب: دارنده3 - صاحب الدار: لقبي خاص براي حضرت مهدي عليه السلام4 - صاحب الدين: اختيار دار آيين5 - صاحب الرجعه: لقبي براي حضرت مهدي عليه السلام6 - صاحب الزمان: اختيار دار زمان7 - صاحب الشرف: آبرومند8 - صاحب الصمصمام: دارنده شمشير تيز9 - صاحب العصر: اختيار دار دوران10 - صاحب الغيبه: دارنده نهان زيستي11 - صاحب الناحيه: لقبي براي حضرت مهدي عليه السلام12 - صاحب يوم الفتح: اختيار دار روز پيروزي13 - صالح: شايسته14 - صدرالخلائق: برترين آفريدگان15 - صدق: راستي16- صراط: راه17 - صمصام الاكبر: بزرگترين شمشير بران.

نام ها و القابی كه ابتداي آن با حرف «ض» شروع مي شود:
1 - ضحي: ميانه روز [نهايت روشني خورشيد]2 - ضرغامه: دلاور3 - ضياء: روشني.

نام ها و القابی كه ابتداي آن با حرف «ط» شروع مي شود:
1 - طالب: جوينده [ي خون شهيد كربلا]2 - طالب التراث: ميراث خواه3 - طاوس اهل الجنه: طاووس بهشتيان4 - طاهر: پاك5 - طريد: رانده شده6 - طيب: پاكيزه.

نام ها و القابی كه ابتداي آن با حرف «ظ» شروع مي شود:
1 - ظاهر: روشنگر، آشكار2 - ظفر: پيروزي3 - ظهر: پشتوانه.

نام ها و القابی كه ابتداي آن با حرف «ع» شروع مي شود:
1 - عابد: پرستشگر2 - عاقبه الدار: لقبي براي حضرت مهدي عليه السلام3 - عالم: دانا4 - عائذ: پناهنده5 - عبدالله: بنده خدا6 - عدل: دادگري7 - عزالموحدين: سربلندي يكتا پرستان8 - عزه: آبرو9 - عصر: زمان10 - عصمه الدين: حافظ آيين [از لغزشها]11 - عصمه العباد: بازدارنده بندگان [از لغزشها]12 - عقيد العز [عقيد عز لا يسامي]: وابسته به عزتي كه هم طرازي ندارد، لقبي براي حضرت مهدي عليه السلام13 - العلم المنصوب: درفش بر پا شده14 - العلم النور: درفش نور15- علم الهدي: درفش هدايت16 - عماد: ستون17 - عين: چشم [خدا]18 - عين الحيوه: سرچشمه زندگاني.

نام ها و القابی كه ابتداي آن با حرف «ف» شروع مي شود:
1 - فاتح: پيروز2 - فاتق: گشايشگر3 - فاضل: دانشمند4 - فتح: پيروزي5 - فجر: سپيده صبح6 - الفرج الاعظم: گشايش برتر7 - فرج المومنين: گشايش ايمان داران8 - فردوس الاكبر: بزرگترين بهشت9 - فريد: بي همتا10 - فطره الانام: آميخته باسرشت مردمان11 - فقيد: از دست رفته12 - فيذموا: نامي براي حضرت مهدي عليه السلام در تورات13 - فيروز: پيروزمند.

نام ها و القابی كه ابتداي آن با حرف «ق» شروع مي شود:
1 - قائم: ايستاده2 - قائم الزمان: قيام كننده دوران3 - قابض: گيرنده4 - قاصم: شكننده5 - قاطع: بران6 - قرآن: خواندني7 - قسط: دادگري8 - قصر مشيد: كاخ بر افرشته9 - قطب: محور10 - القمر الزاهر: ماه درخشان11 - قوام: استواري12 - قوه: توان، نيرو13 - قيم الزمان: سرپرست زمان.

نام ها و القابی كه ابتداي آن با حرف «ك» شروع مي شود:
1 - كاشف الغطاء: برطرف كننده پوشش2 - كتاب مستور: نوشته پوشيده3 - كريم: بخشنده4 - كلمه الله: كلمه الهي5 - كلمه المحمود: كلمه ستوده [ي الهي]6 - كمال: فرزانه.

نام ها و القابی كه ابتداي آن با حرف «ل» شروع مي شود:
1 - لسان الله: زبان خدا2 - لسان الصدق: زبان راستي3 - لواء اعظم: درفش شكوهمند.

نام ها و القابی كه ابتداي آن با حرف «م» شروع مي شود:
1- ماشع: نامي براي حضرت مهدي عليه السلام در تورات عبري2 - مامور: فرمان يافته3 - مامول: آروز شده4 - مامون: ايمن يافته5 - مبدءالايات: آغازگر نشانه ها6 - مبطل: باطل كننده7 - مجاهد: تلاشگر8 - مجتهد: كوشا9 - مجدد: تجديد كننده10 - مجلي الظلمه: روشني بخش11 - مجهول: ناشناس12 - محسن: نيكوكار13 - محفوظ: ايمن14 - محقق: تحقق بحش15 - محمد: بسيار پسنديده16- محيط: فراگير17 - محيي: زندگي بخش18 - مخبر: خبر دهنده19 - مخزون: نهان شده20 - مدارالدهر: چرخ گيتي21 - مدبر: تدبير كننده22 - مدخر: ذخيره شده23 - مدرك: يابنده24 - مذكر: يادآور25 - مذل: خوار كننده26 - مرابط: مرزبان27 - مرتجي: مركز اميد28 - مرتقب: مراقب29 - مرشد: به رشد رساننده30 - مرضي: خشنود31 - مستتر: پنهان ساز32 - مستنصر: ياري خواه33 - مستودع الحكمه: جايگاه حكمت34 - مستور: پنهان35 - مشتهر: مشهور36 - مشهود: آشكار37 - مشيد: استوار كننده38- مصباح الدجي: چراغ فروزان در تاريكي39 - مصدرالامور: سرآغاز كارها40 - مضطر: درمانده41 - مطاع: پيروي شده42 - مطهر: پاكيزه43 - مظهر الفضائح: آشكارگر رسوايي ها [اي دشمنان]44 - معاذ: پناهگاه45 - معبر: تعبير كننده46 - معد: مهيا47 - معدن العلوم: گنجينه دانشها48 - معز: عزت بخش49 - معلن: آشكارگر50 - مفرج الكرب: گشاينده غمها51 - مفزع: پناه52 - مفضل: بخشنده53 - مقتصر: قانع54 - مقدره: توانايي55 - مقدم: جلودار56 - مقيم: اقامت يافته57 - ملاذ: پناه58 - منبه: هشدار دهنده59 - منتصر: ياور60- منتظر: انتظار برده شده61 - منتقم: انتقام گيرنده62 - منصور: ياري شده63 - منعم: نعمت بخش64 - منقذالامه: نجات بخش امت65 - منيرالحق: روشنگر راستي66 - موتور: ستمديده67 - موجود: حاضر68 - موعود: وعده داده شده69 - موفق: توفيق يافته70 - مهتدي: هدايت يافته71 - مهدي الامم: هدايت يافته امتها72- مهدي: هدايت يافته73 - مهذب: پاكيزه74 - ميزان الحق: ترازوي راستي75 - موتمر: گردآورنده76 - موتمن: امانتدار77 - مولف الشمل [شمل الصلاح… [: گرد آورنده جامه شايستگی]78 - مومل: آرزو شده79 - مويد: توان بخش.

نام ها و القابی كه ابتداي آن با حرف «ن» شروع مي شود:
1 - نازخ: دور افتاده2 - ناشر: پخش كننده3 - ناصح: خير خواه4 - ناصر: ياور5 - ناطق: گويا6 - ناظر: بيننده7 - نجم: ستاره8 - نضره الايام: خرمي روزگاران9 - نظام الدين: سامان بخش آيين10 - النعمه الباطنه: نعمت پنهان11 - نفس: لقبي براي حضرت مهدي عليه السلام12 - نقي: خالص13 - نور ابصار الوري: روشني ديدگان مردمان14 - نورالاتقياء: روشني پرواپيشگان15 - نورالارض: روشني زمين16- نورالاصفياء: روشني برگزيدگان17 - نورالانوار: روشني روشناييها18 - نورالباهر: روشني خيره كننده19 - نورالله: روشني الهي20 - نورالهدي: روشني هدايت21 - نور: روشني22 - نهار: روز23 - نيه الصابرين: نيت بردباران.

نام ها و القابی كه ابتداي آن با حرف «و» شروع مي شود:
1 - وارث: ميراث بر2 - وارث الانبياء: ميراث بر پيامبران3 - وتر: يكتا4 - وجه الله: رخ الهي5 - وحيد: بي همتا6 - وصي الاوصياء: جانشين جانشينان7 - وعدالله: وعده الهي8 - وقايه الله: سپر الهي9 - ولي: اختياردار10 - ولي الامر: زمامدار11 - ولي الله: اختيار دار الهي12 - وهاج: بسيار تابنده.

نام ها و القابی كه ابتداي آن با حرف «ي» شروع مي شود:
1 - يمين: قسم.

منبع: كتابخانه تخصصی حضرت مهدی موعود (علیه السلام). یاحقّ.

 

 نظر دهید »

تسلیت بخاطر حوادث اخیر مکه

02 مهر 1394 توسط سليمي بني

در این ایام که مصادف با موسم حج ابراهیمی است و قلوب مسلمانان بیش از پیش معطوف به سرزمین وحی است؛ بی شک این حادثه دلخراش موجب تألم خاطرجامعه حوزوی است.ضمن همدردی با خانواده های آسیب دیدگان، طلب مغفرت برای جان باختگان، آرزوی سلامتی و شفای عاجل برای مجروحان داریم.

 نظر دهید »

تسلیت بخاطر حوادث اخیر مکه

02 مهر 1394 توسط سليمي بني

در این ایام که مصادف با موسم حج ابراهیمی است و قلوب مسلمانان بیش از پیش معطوف به سرزمین وحی است؛ بی شک این حادثه دلخراش موجب تألم خاطرجامعه حوزوی است.ضمن همدردی با خانواده های آسیب دیدگان، طلب مغفرت برای جان باختگان، آرزوی سلامتی و شفای عاجل برای مجروحان داریم.

 نظر دهید »

دعا برای فراهم شدن زمینه ازدواج

22 شهریور 1394 توسط سليمي بني

دعا براى فراهم شدن زمينه ازدواج با همسري شايسته از کارهاي مستحب و مورد ترغيب خداوند است چرا كه قبل از اقدامات شخصى و تصميم گرفتن بر اساس فهم و شناخت فردى به خداوند روى آورده و از او خيرخواهى نموده‏ايد و از اوهدايت جسته‏ايد لذا در روايات متعدد حضرات ائمه (عليه السلام) ما را به دعا كردن و نماز خواندن براى دست يافتن به يك ازدواج موفق توصيه و سفارش نموده‏اند. كافى است با حسن اعتماد و قلب پاك رو به درگاه الهى آوريد و دعا كنيد. در ادامه، برخی از دعاهای موجود در متون دینی در زمینه ازدواج را تقدیم نگاهتان می کنیم:

1. براي امر ازدواج هم به توصية حضرت آيت الله بهجت (ره) نماز جعفر طيّار را بخوانيد. دستور اين نماز در آداب روز جمعه مفاتيح الجنان آمده است.
2. از اميرالمؤمنين نقل شده كه هر كس قصد ازدواج داشته باشد دو ركعت نماز گذارد در هر ركعت پس از حمد سوره ياسين بخواند پس از اتمام نماز حمد و ثناى پروردگار گذارد.
3. دو دعا را نيز زياد بخوانيد در قنوت نماز، بعد از هر نماز، در سجده يا هر وقت ديگر:
الف. «اللهم اغنني بحلالك عن حرامك و بطاعتك عن معصيتك ؛ خدايا مرا بي نياز كن با حلالت از حرامت و با فرمانبرداريت از نافرمانيت». برخي از بزرگان توصيه کرده اند اين دعا 114 مرتبه در يک مکان مقدس مانند مسجد يا زيارتگاه خوانده شود.
ب. «ربِّ انّي لِما أنزلتَ اليّ مِن خيرٍ فقيرٌ؛ خدايا! بي ترديد من به خيري كه تو بر من فرو مي فرستي نيازمند و محتاجم».(قصص، آيه 24) قرآن مجيد مي فرمايد كه وقتي موسي گرسنه و تنها و بي سرپناه اين دعا را خواند به لطف خداي عالي حضرت شعيب دختر خود را به سوي او فرستاد و او را به دامادي برگزيد.
4. برخی به حسب تجربه خواندن و مداومت بر تلاوت آيه 21 سوره روم را برای اين منظور کارساز و مفيد می دانند و آن آيه چنين است: وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (21) و از نشانه‏هاى خداوند اين است كه همسرانى از جنس خود شما براى شما آفريد، تا در كنار آنها آرامش يابيد، و در ميانتان مودت و رحمت قرار داد، در اين نشانه‏هايى است براى گروهى كه تفكر مى‏كنند.
5. دعاي «معراج» و «نادعلي» براي گشايش همه گرفتاري ها مفيد است.
6. امام صادق(عليه السلام) به ابوبصير مي فرمايند: هرگاه خواستي ازدواج كني ابتدا دو ركعت نماز بجا بياور سپس حمد و سپاس خداوند نما و بعد بگو «اللهم أني اُريد أن أتزوّج، اللهم فاقدر لي مِن النساء اعفهن فرجا، و احفظهن لي في نفسها و في مالي، و اوسعهن رزقا و اعظمهن بركه، و اقدر لي منها ولدا طيبا تجعله خلفا صالحا في حياتي و بعد موتي»؛ خداوندا! من مي خواهم ازدواج كنم، خداوندا! براي من پاكدامن ترين زنان را مقرر فرما و كسي كه خويشتن دار از همه نسبت به خود و نگهداري كننده ترين فرد در مالم باشد، كه به واسطه آن نفسم (حالم) و مالم محفوظ بماند، كسي كه فراخ ترين روزي و بيشترين بركت را در زندگي داشته باشد، و از وي براي من فرزندي طيب در نظر بگير كه جانشيني شايسته در حيات و ممات من باشد.
7. دعاى زير در اواخر جلد 103 بحارالانوار كتاب النكاح باب «الدعاء عند التزويج» از اميرالمومنين(عليه السلام) نقل گرديده است اين حديث ضمن آنكه درخواست از خداست خود بيانگر عالى ترين معيارها در گزينش همسر نيز هست : هر كه قصد ازدواج داشته باشد دو ركعت نماز گذارد در هر ركعت پس از حمد سوره ياسين بخواند پس از اتمام نماز حمد و ثناى پروردگار گذارد و اين دعا را بخواند: « أللّهُمَ ارْزُقْنى زَوْجاً صالِحاً، وَدُوداً، شَكُوراً، قَنُوعاً، غَيُوراً، اِنْ اَحْسَنْتُ شَكَرَتْ، وَإِنْ اَسَأْتُ غَفَرَتْ، وَاِنْ ذَكَرْتُ اللّهَ تَعالى اَعانَتْ،وَاِنْ نَسيتُ ذَكَرَتْ، وَاِنْ خَرَجْتُ مِنْ عِنْدِها حَفِظَتْ، وَاِنْ دَخَلْتُ عَلَيْها سَرَّتْ، وَاِنْ اَمَرْتُها اَطاعَتْنى، وَاِنْ اَقْسَمْتُ عَلَيْها اَبَرَّتْ قَسَمى،وَاِنْ غَضَبْتُ عَلَيْها اَرْضَتْنى يا ذَالْجَلالِ وَ الاْكْرامِ هَبْ لى ذلِكَ فَإِنَّما أَسْأَلُكَ وَ لا اَجِدُ الا ما قَسَمْتَ لی»
8. در هر شبانه روز، يك بار زيارت عاشورا و دعاى توسل به نيت اين حاجت قرائت شود.
9. در شب جمعه غسل كنيد (غسل مستحبى) و بعد از نيمه شب، نماز امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) را بخوانيد (كيفيت آن در مفاتيح الجنان در ضمن اعمال شب جمعه آمده است).
10. خوب است در صورت توانايي سه روز چهارشنبه، پنج شنبه و جمعه را روزه بگيريد.
11. سوره های ناس و فلق را زياد بخوانيد.
12. به هنگام ورود به منزل سه بار سوره توحيد بخوانيد.
13. هرچند احتمال وجود سحر و بستن بخت بسيار ضعيف است اما اگر بر فرض موردى پيدا شد كه سحرى در كار بود، مى‏توان از راه‏هاى زير براى بطلان آن استفاده نمود:
1. استعاذه به خداوند و خواندن سوره‏هاى فلق و ناس.
2. خواندن و نوشتن آيات 75 تا82 سوره يونس و همراه داشتن آن.
3. دعا و تضرع به درگاه خداوند.
4. درخواست دعا از اولياى واقعى خداوند.
6. صدقه دادن .
مطمئن باشيد اگر به خداوند متعال توكل كنيد و تمام امور زندگى خود را به او واگذار كنيد، خداوند به بهترين وجه و شكل به آن رسيدگى خواهد كرد زيرا او خير و صلاح بندگانش را بهتر از آنها مى‏داند. در قرآن كريم آمده است: «چه بسا چيزى را خوش نداشته باشيد حال آن كه خير شما در آن است و يا چيزى را دوست داشته باشيد حال آنكه شر شما در آن است و خدا مى‏داند و شما نمى‏دانيد».( بقره/216)
خواهر محترم؛ راه رسيدن به خوشبختي دنيا و آخرت، جز با توشه عقل و دين و رضايت به تقدير الهي، پيمودني نيست.
منتظر مکاتبات بعدی شما هستیم.
نويسنده: غلامرضا مهرانفر

 نظر دهید »

يك ازدواج عجيب

16 شهریور 1394 توسط سليمي بني

ابوحمزه ثمالى مى گويد: در خدمت امام باقر عليه السلام نشسته بودم كه خادم حضرت آمد و براى مردى اجازه ورود خواست ، و امام نيز اجازه داد وارد شود. مرد تازه وارد سلام كرد و حضرت جواب داد و خوش آمد گفت و او را نزديك خود جاى داد و از حالش جويا شد. مرد تازه وارد گفت : فدايت شوم ، من دختر فلانى را خواستگارى نموده ام ولى او به علت چهره زشت من و فقر و غربتم ، دست رد به سينه ام زده و مرا شايسته دامادى خود نمى داند، به طورى ياءس از زندگى و غصه و اندوه قلبم را فشرده است كه مرگ خود را از خداوند خواسته ام .
حضرت فرمود: خودت به عنوان فرستاده من مى روى نزد او و مى گويى : محمد بن على بن الحسين بن على بن ابيطالب عليه السلام مى گويد: دخترت را به منجح بن رباح تزويج كن و جواب رد به او مده !
منجح يعنى همان مرد شادمان شد و با شتاب به عنوان فرستاده حضرت امام باقر عليه السلام براى خواستگارى مجدد روانه خانه پدر دختر گشت …
بعد از رفتن او امام محمد باقر عليه السلام رو كرد به حضار و فرمود: مردى از اهل يمامه (1) به نام جويبر به منظور جستجوى آئين اسلام به حضور پيغمبر صلى الله عليه و آله وسلم شتافت و با اشتياق اسلام آورد و ديرى نپائيد كه از خوبان اصحاب پيغمبر به شمار آمد.
جويبر مردى سياه پوست و فقير بود، قامتى كوتاه و چهره اى زشت داشت . پيغمبر به ملاحظه اينكه وى مردى غريب و برهنه بود، او را مورد تفقد قرار داد و فرمود دو پيراهن به طرز پوشش آن روز به وى بپوشانند و روزانه يك من خوراك برايش مقرر دارند؛ و در مسجد سكونت كند، ولى شبها را بيدار بماند.
كم كم افراد غريب و حاجتمند كه مانند او به شرف اسلام فائز مى گشتند و از روى ناچارى در مدينه مى ماندند، رو به فزونى گذاشت و مسجد پيغمبر براى سكونت آنها تنگ شد.
در اين هنگام خداوند به پيغمبر صلى الله عليه و آله وسلم وحى فرستاد كه آنها را از مسجد خارج سازد، و آن مكان مقدس را همچنان براى عبادت پاك و پاكيزه نگاهدارد.
همچنين پيغمبر صلى الله عليه و آله وسلم ماءمور شد تمام درهاى خانه هائى را كه به مسجد باز مى شد و ساكنان آن از مسجد آمد و رفت مى كردند، جز در خانه على عليه السلام و دخترش فاطمه زهرا عليه السلام را ببندد و كارى كند كه نه شخص جنب از آنجا بگذرد و نه غريبى در آن به سر برد.
پيغمبر هم دستور داد صفه اى (سكوئى ) در جنب مسجد براى اسكان اين عده ساختند و آنها را در آن محل جاى دادند. به همين جهت اين عده از فقرا و غرباى تهى دست كه در صدر اسلام و روزگار تنگدستى مسلمين با اين وضع رقت بار و شرائط طاقت فرسا مى سوختند و مى ساختند به اصحاب صفه يعنى (ساكنان سكو) معروف گشتند.(2)
چون پيغمبر صلى الله عليه و آله وسلم از مشاهده آنان متاءثر مى گرديد، شخصا از آنها دلجوئى مى نمود و فردفرد آنها را مورد تفقد قرار مى داد، و هر قدر ميسور بود نان و خرما و مويز به آنها مى رسانيد.
مسلمانان متمكن هم از آن حضرت پيروى نموده به مقدارى كه توانائى داشتند از آنها دستگيرى مى كردند.
روزى پيغمبر در آن جمع با كمال راءفت و حالى رقت بار به جويبر نگريست و فرمود: جويبر! چه خوب بود كه همسرى اختيار مى كردى تا شريك زندگيت گردد و در امور دنيا و آخرت با تو همكارى كند!
جويبر عرض كرد: اى پيغمبر خدا پدر و مادرم فدايت شوند، كدام زن حاضر است به همسرى من تن در دهد؟
من كه نه حسب و نسب و نه مال و نه جمال دارم چه زنى رغبت مى كند با من ازدواج نمايد؟ پيغمبر فرمود: اى جويبر: خداوند جهان به بركت دين حنيف اسلام آنكس را كه در جاهليت شرافت داشت ، پست نمود، و كسانى را كه پست بودند، شرافت داد، و آنها را كه سابقا ذليل بودند عزيز گردانيد، و آن همه نخوت جاهليت و تفاخر و باليدن به قبيله و نسب را كه ميان آنها مرسوم بود، به كلى برانداخت .
امروز ديگر همه مردم : سفيد، سياه ، قريش ، عرب و عجم برابرند. همه فرزندان آدم هستند و آدم را هم خداوند از خاك آفريد!!
در روز قيامت محبوب ترين مردم در پيشگاه خداوند فقط پارسايان و پرهيزكارانند.
من امروز كسى را نمى بينم كه نسبت به تو فضيلتى داشته باشد، مگر اين كه پرهيزكارى و تقواى او در پيشگاه خداوند از تو بيشتر باشد!
سپس پيغمبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود: اى جويبر! هم اكنون بى درنگ مى روى نزد زياد بن لبيد كه شريفترين مردم قبيله بنى بياضه است ، و مى گوئى رسولخدا مرا فرستاده و دستور داده است كه دخترت ذلفا را بعقد همسرى جويبر در آورى !
وقتى جويبر وارد خانه زياد بن لبيد شد زياد با گروهى از بستگان خود نشسته و سرگرم گفتگو بود، جويبر اجازه ورود خواست و بعد از آنكه به مجلس درآمد سلام كرد، آنگاه زياد را مخاطب ساخت و گفت : من از جانب رسول خدا آمده ام و براى انجام كارى حامل پيامى مى باشم ، آنرا به طور آشكار بگويم يا خصوصى و پنهانى ؟
زياد نه ! چرا پنهانى ! آشكار بگو! من پيام رسول خدا را موجب فخر و شرافت خود مى دانم !
جويبر - پيغمبر صلى الله عليه و آله وسلم پيغام داده كه دخترت ذلفا را به عقد همسرى من در آورى !!
زياد - پيغمبر تو را فقط براى ابلاغ اين پيام فرستاده ؟
جويبر - آرى ! من سخن دروغ به رسول خدا نسبت نمى دهم .
زياد - ما مردم مدينه ، دختران خود را به اشخاصى كه همشاءن ما نيستند تزويج نمى كنيم ! برگرد و عذر مرا به سمع مبارك پيغمبر صلى الله عليه و آله وسلم برسان .
جويبر ناراحت شد و در حاليكه مى گفت : به خدا قسم اين دستور قرآن مجيد و گفته پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم نيست ، مراجعت كرد.
ذلفا دختر زياد سخنان جويبر را شنيد. كسى فرستاد و پدرش را به اندرون خواست و پرسيد: پدر جان ! چه گفتگوئى با جويبر داشتى ؟
زياد - جويبر مى گفت : پيغمبر مرا فرستاده كه دخترت ذلفا را به من تزويج نمايى .
ذلفا - به خدا جويبر دروغ نمى گويد، بفرست تا پيش از آنكه او به نزد پيغمبر صلى الله عليه و آله وسلم مراجعت كند برگردد.
زياد فرستاد جويبر را از ميان راه برگردانيده و مورد تفقد و احترام قرار داد، سپس گفت : اينجا باش تا من برگردم .
آنگاه خود به حضور پيغمبر شرفياب شد و گفت : پدر و مادرم فدايت گردد، جويبر پيامى از جانب شما آورده ولى من پاسخ او را به نرمى ندادم . اينك شخصا به حضور مباركت شرفياب شده و عرض مى كنم كه ما طايفه انصار دختران خود را جز به افراد همشاءن خود تزويج نمى كنيم .
پيغمبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود: اى زياد: جويبر مردى باايمان است . مرد مؤمن همشاءن زن مؤمنه و مرد مسلمان همشاءن زن مسلمان است ، دخترت را به همسرى جويبر در آور و از دامادى او ننگ مدار!
زياد برگشت به خانه و آنچه پيغمبر فرموده بود به اطلاع دخترش ‍ رسانيد.
دختر گفت : پدر جان اين را بدان كه اگر از فرمان پيغمبر صلى الله عليه و آله وسلم سرپيچى كنى كافر خواهى شد، با صلاحديد پيغمبر خدا جويبر را به دامادى خود بپذير!!
زياد هم چون چنين ديد بيرون آمد و دست جويبر را گرفت و به ميان بزرگان قوم خود آورد و ذلفا دخترش را به وى تزويج نمود، مهريه و جهيزيه عروس را نيز شخصا به عهده گرفت !
از جويبر پرسيدند: خانه اى دارى كه عروس را به خانه ات بياوريم ؟ گفت : نه ! به دستور زياد خانه اى با وسائل و لوازم زندگى تهيه ديدند، و به وى اختصاص دادند. عروس را نيز آرايش كرده و خوشبو نمودند و به جويبر نيز لباس دامادى پوشانيدند.
بدين گونه ذلفا دختر زيباى يكى از بزرگترين اشراف مدينه و قبيله معروف خزرج به همسرى مرد سياه پوست از نظر افتاده اى كه فقط به زيور ايمان و معرفت آراسته بود، در آمد.
لحظه اى بعد جويبر را به حجله آوردند. وقتى اتاق خلوت شد، و نگاهش به رخسار زيباى عروس افتاد، و خود را در خانه اى ديد كه همه چيز دارد، و غرق در زينت و عطر است ، برخاست به گوشه اى رفت و تا سپيده دم مشغول قرائت قرآن و نماز و عبادت شد!
وقتى صداى اذان شنيد برخاست و براى اداى نماز در پشت سر پيغمبر صلى الله عليه و آله وسلم از خانه بيرون رفت . ذلفا نيز وضو گرفت و نماز گزارد.
روز بعد كه ماجراى شب را از ذلفا پرسيدند گفت از سر شب تا بامداد يا قرآن مى خواند، يا در ركوع بود، و يا سجده مى نمود! شب بعد نيز همين طور گذشت ، ولى چون شب سوم بدين گونه سپرى شد و زياد هم از موضوع اطلاع يافت ، به حضور پيغمبر صلى الله عليه و آله وسلم رسيد و عرض كرد: يا رسول الله ! امر فرمودى جويبر را به دامادى انتخاب كنم ، با وجودى كه همشاءن ما نبود، به فرمان مباركت گردن نهادم و دخترم را به همسرى او در آوردم .
پيغمبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود: خوب مگر چه شده ؟ زياد ماجراى سه شب گذشته را به عرض رسانيد و اضافه كرد كه جويبر تاكنون با عروس سخن نگفته ، و اصولا شايد ميلى به جنس زن نداشته باشد! سپس گفت اكنون هر طور صلاح مى دانيد اطاعت مى كنم . اين را گفت و از حضور پيغمبر مرخص شد.
بعد از رفتن او پيغمبر صلى الله عليه و آله وسلم جويبر را احضار نمود و فرمود: جويبر! مگر تو ميل به زن ندارى ؟
جويبر عرض كرد: يا رسول الله ! براى چه ؟ اتفاقا علاقه من به جنس ‍ زن بيش از ديگران است !
پيغمبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود: من عكس اين را شنيده ام . مى گويند: خانه وسيعى با تمام اثاث و لوازم زندگى برايت فراهم نموده و تو را به آنجا برده اند، ولى تو اصلا به عروس زيبا و خوشبوى خود توجه نكرده و تاكنون با او سخن نگفته و به وى نزديك نشده اى ، علت اين بى اعتنائى چيست ؟
جويبر عرض كرد يا رسول الله ! من چون خود را در خانه اى وسيع و فرش ‍ كرده و پر از لوازم زندگى و عطر و زينت ديدم ، به وضعى كه سابقا داشتم انديشيدم ، و بيكسى و نيازمندى و تنگدستى خود را با غريبان و بيچارگان به ياد آوردم !
از اينرو خواستم قبل از هر چيز شكر نعمت را به جاى آورده و بدين گونه به ذات مقدس باريتعالى تقرب جويم ، شبها را تا صبح به عبادت و قرائت قرآن پرداختم و روزها را به همين منظور روزه گرفتم . در عين حال آن را در مقابل آنچه خداوند به من ارزانى داشته ناچيز مى بينم !
ولى قول مى دهم كه امشب را با عروس خود به سر برم و رضايت كسان او را جلب كنم !
پيغمبر صلى الله عليه و آله وسلم فرستاد و جريان را به اطلاع زياد بن لبيد پدر عروس رسانيد، و آنها هم خشنود شدند. جويبر نيز در شب چهارم همان طور كه گفته بود عمل كرد.
چيزى نگذشت كه جويبر در ركاب پيغمبر صلى الله عليه و آله وسلم بعزم جنگى از مدينه خارج شد، و در آن جنگ شربت شهادت نوشيد. بعد از شهادت او ذلفا خواستگاران زيادى پيدا كرد، به طورى كه هيچ زنى در مدينه نبود كه مانند او آن همه خواستگار داشته باشد، و در راهش آن اندازه اموال فراوان صرف كنند!!(3)

(1) - يمامه نقطه اى در حجاز بوده است .
(2) - در بعضى از كتب صوفيه ، نوشته اند، صوفى منسوب به اصحاب صفه است ، در صورتى كه غلط است ، و اگر چنين بود مى بايد صفوى باشد. صوفى يعنى پشم پوش ، چون سران اوليه آنها مانند ابوهاشم كوفى لباس پشمى مى پوشيده است .
(3) - كافى ، طبع جديد جلد پنجم ص 239 - باب ان المؤمن كفوالمؤمنه

 

 نظر دهید »

راه ویژه آیت‌الله بهجت برای‌گشایش‌در زندگی

10 شهریور 1394 توسط سليمي بني

بخشش گناه و از میان بردن اثرات سوء آن از ناحیه پرودگار عالم همواره برای مؤمنان موجب ایجاد گشایش‌های معنوی و مادی بوده است.

اکثر گرفتاری‌هایی که انسان به آن مبتلا می‌شود، به واسطه گناه است، زیرا به کار نگرفتن نعمت‌هاى خداوند در مسیرى که او مى‌پسندد و صرف کردن آن‌ها در معصیت خداوند نشانه کفران نعمت‌ها است.

خداوند راه توبه و استغفار را برای همه باز گذاشته است و می‌فرماید: «وَ تُوبُوا اِلَى اللهِ جَمیعاً اَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»، اى مؤمنان! همگى با هم به سوى خدا توبه کنید و باز گردید شاید رستگار شوید.(۱)

همچنین راه بازگشت به سوى خویش را به بندگانش آموخته است و ابتدا دستور عذرخواهى و استغفار، سپس فرمان به توبه مى‌دهد: «وَاسْتَغْفِرُوا اللهَ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا اِلَیْهِ»؛ از الله، پروردگارتان طلب آمرزش کنید، پس از آن توبه کرده و به سوى او باز گردید.(۲)

با این وجود در آیاتی دیگر به اثرات استغفار در دنیا اشاره شده است مانند: «اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفّاراً/یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً/وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوال وَ بَنینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنّات وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهاراً»؛ از پروردگار خویش آمرزش طلبید که او بسیار آمرزنده است (اگر چنین کنید) او (باران) آسمان را پى‌درپى بر شما فرو مى‌فرستد و شما را با اموال و فرزندان بسیار کمک مى‌کند و باغ‌هاى سرسبز و نهرهاى جارى در اختیارتان قرار مى‌دهد.(۳)

بنابراین دستور به استفغار از خود قرآن گرفته شده و در روایات نیز تأکید شده است.

*اثرات ذکر استغفار در روایات

ذکر استغفار در کلمات نورانى اهل بیت(ع) با تعابیر گوناگون آمده است و روایات در این زمینه متعدد و موثق هستند.

رسول خدا(ص):

-«مَنْ أَکْثَرَ الإِسْتِغْفارَ جَعَلَ اللهُ لَهُ مِنْ کُلِّ هَمّ فَرَجاً وَ مِنْ کُلِّ ضیق مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لایَحْتَسِبُ»؛ کسى که زیاد استغفار گوید و از خدا عذرخواهى کند، خداوند از هر غصه‌اى برایش گشایشى قرار دهد و از هر تنگنایى راه فرارى پیش پایش گذارد و او را از جایى که گمان ندارد روزى مى‌دهد.(۴)

- «أَکْثَرُوا مِنَ الإِسْتِغْفارِ، فى بُیوتِکُمْ وَ فى مَجالِسِکُمْ وَ عَلى مَوائِدِکُمْ وَ فى أَسْواقِکُمْ وَ فى طُرُقِکُمْ وَ أَیْنَما کُنْتُمْ فَاِنَّکُمْ لاتَدْرُونَ مَتى تَنْزِلُ الْمَغْفِرَةُ»؛ زیاد استغفار کنید، در خانه‌ها و مجالستان، سر سفره‌ها و در بازارهایتان، و در مسیر رفت‌و‌آمدهایتان و هر جا که بودید(استغفار کنید)، چرا که شما نمى‌دانید آمرزش خداوند چه زمانى نازل مى‌شود.(۵)

امیرالمؤمنین(ع):

-«تَعَطَّروا بِالإِسْتِغْفارِ، فَلا تَفْضَحَنَّکُم رَوائِحُ الذُّنُوبِ»؛ با استغفار و آمرزش‌خواهى از خداوند خود را معطّر کنید تا بوى بد گناهان شما را رسوا نکند.(۶)

امام باقر(ع):

-از پدرانش نقل مى‌کنند که پیامبر(ص) فرمود: «خوشا به حال آنکه روز قیامت در نامه عملش زیر هر گناهى استغفر الله باشد».(۷)

*شرایط تحقق استغفار حقیقی

البته واضح است که صرف لقلقه زبان موجب گشایش درهای بخشش خداوند نمی‌شود و عزم بر ترک گناه و نداشتن اصرار بر تکرار گناه از عوامل مهم در تأثیرگزاری ذکر استغفار است.

در نهج البلاغه آمده است: کسى در حضور على(ع) مى‏‌گفت: استغفرالله، حضرت فرمود: مادرت بر تو بگرید، آیا مى‏دانى «استغفار» چیست؟ استغفار درجه «علیین» و نامى است که بر شش معنا اطلاق مى‏‌شود:

۱-پشیمانى از گذشته،

۲- عزم بر ترک و بازگشت از آن براى همیشه،

۳- اداى حقوق دیگران، تا خدا را پاک ملاقات کنى و بر (ذمه) تو بدهکارى نباشد. (حق الناس، خمس، زکات و…)،

۴-هر فریضه که ضایع کرده‌‏اى، ادا کنى (مثل نماز، روزه و نذر واجب و…)،

۵-گوشتى که از حرام بر بدن تو رویده، با حزن و اندوه آب کنى تا پوستت به استخوان بچسبد و گوشت تازه میان آن‌ها بروید. ممکن است کسى از راه درآمد، حرام به عیش و نوش و تن‏پرورى بپردازد و یا بر اثر هر لذت حرامى، چاق و فربه شود، در این صورت حزن و اندوه گناهان گذشته باید به گونه‌‏اى بر وجود او آتش زند که خواب و قرار را از وى بستاند، البته این حال براى هر توبه کننده‏اى حاصل نمى‏‌شود و این در واقع مرتبه‌‏اى از مراتب کمال توبه و استغفار است.

۶- سختى طاعت را بر بدنت بچشانى، چنان که شیرینى گناه را به آن چشاندى، طاعت حق و طوق بندگى مولا، سختى‏‌ها و محدویت‌‏هایى دارد، زیرا یک سلسله اوامر و نواهى هست که بر نفس اماره ناخوشایند است، در مقابل انجام گناه بر وفق مراد نفس اماره همسو با راحتى جسم است، پس همان گونه که نفس بر وفق مراد خود و بدن بر حسب طبعش، در راحتى و آسایش به سر مى‏‌برد و لذت گناه را مى‏‌چشید، باید سختى طاعت و مشقت پذیرش قید و بندهاى الهى و دینى را نیز بچشد.

وقتى تمام این شرایط تحقق یافت آنگاه بگو: استغفرالله. (۸)

*بهترین زمان برای استغفار/راه‌حلی برای گشایش در زندگی+پاسخ آیت‌الله بهجت

توصیه شده است که بهترین وقت استغفار، سحرگاهان به ‌ویژه سحر شب جمعه است تا جایی که استغفار کنندگان در سحرگاهان مورد مدح خداوند عالمیان قرار می‌گیرند.

همچنین طبق روایات ذکر استغفار از جمله تعقیبات نماز صبح و نماز عصر است که مرحوم حاج شیخ عباس قمی در کتاب مفاتیح الجنان به آن اشاره کرده است.

آیت‌الله محمدتقی بهجت آن عارف بالله در پاسخ به سؤال فردی که در امور مختلف از جمله اشتغال و ازدواج دچار گرفتاری شده بود، این چنین بیان کردند: زیاد از روی اعتقاد کامل بگویید: «أستغفر الله»، هیچ چیز شما را منصرف نکند غیر از ضروریات و واجبات تا کلیه ابتلائات رفع شود، بلکه بعد از رفع آن‌ها هم بگویید، برای اینکه امثال آن‌ها پیش نیاید و اگر دیدید رفع نشد، بدانید یا ادامه نداده‌اید، یا آنکه با اعتقاد کامل نگفته‌اید.(۹)

*پی‌نوشت‌ها:
۱-نور/۳۱
۲-هود/۳
۳-نوح/۱۰ تا ۱۴
۴-وسائل الشیعه،ج ۷، ص ۱۷۶
۵-مستدرک الوسائل،ج ۵،ص ۳۱۹
۶-مستدرک‌الوسائل،ج ۵،ص ۳۱۸
۷-وسائل الشیعه، ج ۱۶،ص ۶۹
۸-نهج‌البلاغه،کلمه ۴۱۷
۹-برگرفته از سایت مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیت‌الله بهجت

 نظر دهید »

چند رهنمود ویژه از آیت الله بهجت(ره)

10 شهریور 1394 توسط سليمي بني

برای آرامش دل

از آیت الله بهجت (ره) پرسیده شد: کدام ذکر برای آرامش دل موثرتر است؟ فرمودند «احساس حضور خدا در همه حال، همه مسائل را حل می کند.»

یکی دیگر از بزرگان می‌فرمود: دست راست را روی قلب نهادن و قرائت سه بار سوره انشراح، برای آرامش دل، مفید است.

برای رسیدن به تمرکز

آیت الله بهجت (ره) از کسی نقل کردند که در وادی السلام نجف، در کنار مرقد حضرت هود و حضرت صالح، پیرمردی را دیدم که نشسته و دست هایش را به حالت خاصی گذاشته است. پرسیدم چرا چنین کرده؟ اطرافیان پاسخ دادند که وی برای تحصیل تمرکز، چنین ریاضت می کشد.
ایشان در ادامه افزودند: نیازی به این کارها نیست. همین که انسان توجه پیدا کند که {خداوند} محیط بر همه چیز است، کافی است «اولم یکف بربک انه علی کل شی شهید/ الا انهم فی مریه من لقاء ربهم الا انه بکل شیء محیط» فصلت. آیه 53 و 54
مطلب تا این حد سهل و آسان است: «و هو معکم این ما کنتم» حدید آیه 4

برای تشرف به محضر ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه)

در یکی از دیدارها از ایشان دستورالعملی برای تشرف به محضر امام عصر(عجل الله تعالی فرجه) خواستم. ابتدا نفرمودند. عرض کردم که گویا شما به فلانی، دستورالعملی داده اید! فرمودند: آری.تقاضا کردم که در صورت امکان بفرمایید.

فرمودند: ماهی که نخستین روز آن جمعه باشد، بعد از نافله صبح و نماز صبح، در اول وقت، 256 بار آیه نور را خواندن تا پانزده روز. پس از آن تا پانزده روز دیگر، 256 بار گفتن ذکر «لا اله الا الله»…
آیت الله بهجت افزودند: این ختم از شیخ عباسعلی قزوینی واعظ از شاگردان میرزا حبیب الله رشتی نقل شده…

اینجانب پس از پایان مطلب از آیت الله بهجت(ره) پرسیدم که آیا شما این ختم را گرفته اید؟
در پاسخ اشاره کردند که: نپرس!
*
در یکی از دیدارهایم با آیت الله بهجت(ره) به ایشان عرض کردم که نقل شده که امام خمینی(ره) در جوانی، همراه با سید محمدصادق لواسانی، در مشهد با شیخ حسنعلی نخودکی دیداری داشته اند و ایشان به وی دستورالعملی داده که بعد از هر نماز واجب سه بار توجید بخواند و سه بار صلوات بفرستد و سه بار آیه « و من یتوکل علی الله فهو حسبه ان الله بالغ امره قد جعل الله لکل شیء قدرا» (طلاق آیه دوم) را بخواند. آیا این مطلب صحیح است؟
ایشان ضمن تایید اصل مطلب فرمودند: دوست همراهشان آقای سید احمد زنجانی بوده نه سید محمدصادق لواسانی.
*
آیت الله بهجت توصیه کردند که این دعا را در هر صبح و شام ترک نکنید:
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی دِرْعِکَ الْحَصِینَةِ الَّتِی تَجْعَلُ فِیهَا مَنْ تُرِیدُ…
فرمودند به دیگران هم توصیه کنید بخوانند.

*
فرمودند: یکی از کسی، کیمیا خواسته بود. گفته بود: بگو اللهم اغننی بحلالک عن حرامک؛ اما راست بگو.(یعنی: خدایا! با حلال خودت، مرا از حرام هایت بی نیاز کن.)

 نظر دهید »

رهنمود های مقام معظم رهبری پیرامون قرآن کریم

10 شهریور 1394 توسط سليمي بني

. در مراتب وصول به دریای ژرف معنویت قرآن، تجوید و ترتیل پایه‌ای اصلی و پلکانی اولی می‌باشد قرآن را باید آموخت، خواند و عمل کرد و خواندن آن نیز باید موزون با طبیعت لطیف آن دلنشین و صحیح به گونه‌ای باشد که گویا از زبان روح الامین قرائت می‌شود. در این رابطه است که تلاش‌هایی که شما قراء و حفاظ محترم در فراگیری و یاددهی و حفظ و آموزش قرآن می‌کنید همچنین کوشش‌هایی که در جهت تشویق و تقدیر از مقام والای شما به عمل می‌آید همگی در پیشگاه خدای تعالی از جایگاهی بلند و اجری وافر برخوردارند و من اکنون با استفاده از این محفل قرآنی شریف که به ذکر و تلاوت قرآن و به حضور تالیان و قاریان و حفاظ و مقریان مفتخر است به همه ملت‌های اسلامی و به همه پیروان قرآن اعلام می‌کنم که کلید بهشت آزادی روی آوردن به قرآن و بازگرداندن آن به فضای زندگی است. از قرآن دستور بگیرید. وضع جامعه‌ی خود و تکلیفی را که در مواجهه با این وضع بر عهده‌ی شماست در قرآن بیابید، به آن عمل کنید تا قرآن نیز کلید آن بهشت دلنشین را به شما عطا کند.
(12 فروردین 1362)

ملت‌های مسلمان محتاج به این هستند که قرآن به میان آنها برگردد و این جز با عمل به قرآن امکان پذیر نیست.

ما باید بدانیم که سیاست‌های بزرگ جهانی به قرآن به چشم یک دشمن سرسخت نگاه می‌کنند و در صدد هستند نگذارند قرآن کارگردان صحنه‌ی زندگی انسان‌ها شود و مبارزه‌ی بزرگ همه‌ی مسلمانان جهان باید برای احیای دوباره‌ی قرآن و مطرح کردن قرآن در متن زندگی انسان‌ها باشد این حق مسلمان‌هاست که این را بخواهند و برای آن مبارزه کنند.

انقلاب ما بر محور قرآن بود و طبیعی بود که ما را 180 درجه به طرف قرآن برگرداند یکی از مظاهر بازگشت ما به قرآن، اقبال مردم ما به مسائل قرآنی از قبیل تلاوت، تفسیر، تجوید و چیزهایی از این قبیل بوده و درست و به جا هم هست.

حفظ قرآن مهم است، من از نوجوان‌ها خواهش می‌کنم که قدر سنین فراگیری و حفظ را که الان در آن هستند بدانند و قرآن را حفظ کنند بنده اگر از موجودی‌های معنوی چیزی داشته باشیم که ندارم چیز، اگر می‌داشتیم حاضر بودم بدهم و حفظ قرآن را در مقابل بگیرم. حفظ قرآن یکی از بزرگ‌ترین نعمت‌های الهی است. کسی که قرآن را در ذهن خود دارد همیشه با قرآن همراه است باید به خاطر این نعمت بزرگی که خدا به او داده، خدا را بسیار سپاسگزار باشد.

امروز زمینه آماده است برای نوجوانان و بچه‌های ما که قرآن را حفظ کنند. این جلسات را گرامی بدارید و این را یک پایگاه و سکوی پرشی قرار بدهید برای رسیدن به سرزمین‌های دیگر. و همانطور که گفتم این تنها یک قدم می‌باشد، قدم‌های فراوان دیگری باید در راه زنده کردن و احیای قرآن در جامعه‌ی اسلامی برداریم
(12 فروردین 1363)

1. مایه‌ی افتخار است که روز به روز گرایش به قرآن و اهتمام به فراگیری و عمل به قرآن در جامعه‌ی ما به صورت همه جانبه‌ای بیشتر می‌شود. مسابقه‌ی بین‌المللی قرائت قرآن کریم کمکی است برای گرایش بیشتر به قرآن و این یک جنبه‌ی سمبلیک دارد که حاکی از این است که در نظام جمهوری اسلامی مسابقه نسبت به چه اموری انجام می‌شود.

در هر جامعه‌ای که قرآن به عنوان دستور زندگی و مقررات بین مردم قرار نگیرد در آنجا قرآن به معنای واقعی مهجور است. البته وجود قرائت قرآن در میان مردم یک کشور نعمت بزرگی است ولی این کافی نیست و استعمارگران برای تحقق این وضع سرمایه گذاری‌های بسیاری کرده‌اند. ما با جرأت می‌توانیم ادعا کنیم که در هیچ جای دنیا احکام قرآن مانند نظام حکومتی ما اعتبار و ضمانت اجرایی ندارد رهنمود های (12فروردین 1365)

1. یکی از کارهای دشمن تهاجم فرهنگی و توطئه‌ی خباثت آمیز بر علیه وجود مقدس پیامبر عظیم الشان اسلام است که نمونه‌ای از ان در کتاب موهن «آیات شیطانی» تجلی یافت، لذا اهتمام بیش از پیش به امر قرآن ضرورت دارد. پیروزی انقلاب اسلامی، قرآن را به ما بازگرداند و راه قرآن را به روی ما باز کرد و ما باید عقب ماندگی‌های خود را در فراگیری جامع این کتاب الهی جبران کنیم و علاوه بر متن قرآن با ترجمه‌ی آن نیز کاملا آشنا شویم.

توجه عمیق به ترجمه صحیح قرآن کریم هم یک ضرورت است و تعدد ترجمه‌های صحیح قرآن برا یجامعه مفید خواهد بود.
(12 فروردین 1368)
من باید از برداران عزیزی که این مراسم و تشکیلات و دعوت و مسابقات و تشویق عمومی را برای ملتمان فراهم کردند و نیز از برادران عزیزمان در حج و اوقاف که به این مساله اهتمام ورزیدند، صمیمانه تشکر کنم. این اهتمام، جای تقدیر و شکرگزاری دارد؛ اما حتی از این هم بیشتر و وسیع‌تر، باید نسبت به امر قرآن اهتمام ورزید؛ زیرا قرآن همه چیز ماست.

ما باید علاوه بر خواندن متن قرآن، ترجمه‌ی آن را هم یاد بگیریم. امروز، بحمدالله جوان‌های ما قرآن خوان هستند و خوب هم می‌خوانند. در سرتاسر کشور، ما قرای با ارزش و ممتازی داریم که وقتی در مسابقات جهانی شرکت می‌کنند، گوی سبقت را از بقیه‌ی کشورها می‌ربایند و بحمدالله از این گونه قراء کم هم نداریم.
(8 اسفند 1368)
قرآنی شدن به این است که ملت با قرآن آمیخته بشود، به قرآن عمل کند، معرفت قرآنی را به طور کامل به دست بیاورد. ما امروز در دنیای اسلام این را کم داریم. اسم اسلام همه‌جا هست، تفاخر به اسلام همه جا هست،ُ ادعای مسلمانی همه جا هست، آنچه ما به آن نیاز داریم، ان آمیخته شدن به معارف قرآن و به عمل قرآن است، که این مسلمانی واقعی است. ما می‌خواهیم که ملت ما قرآن را بتوانند درک کنند و از آن استفاده کنند. هدف از همه‌ی این تشریفات و این مسابقه‌ها و این وقت گذرانی‌ها و این تشویق‌ها و این زحمت‌هایی که آقایان می‌کشند، هدف این است که ملت ما با قرآن آشنا بشوند. ما دوریم از قرآن، ما دوریم از قرآن. اگر یک ملتی با معرفت قرآنی آشنا بشود، بسیاری از کارها برای او آسان خواهد شد. حرکت برای او آسان خواهد شد. شما ملاحظه کنید، همین مقداری که ملت ما درهای قرآن را به روی خود باز کرد، که این به برکت انقلاب شد، ببینید چه تحولی در ملت ما به وجود آمد. ببینید چه عظمت و چه عزتی ملت ما پیدا کرد، به همین مقدار اندک حرکتی که به سمت قرآن کردیم. قرآن این جور است اگر حرکت به سمت قرآن به شکل کاملی انجام بگیرد. آن وقت این ملت همان چیزی خواهد شد که قرآن کریم خبر داده است. تاریخ را مسلمان‌ها عوض کردند به برکت قرآن.
(5 بهمن 1371)

یکی از برکات قرآن کریم و این مسابقات همین است که بین ملت‌ها و کشورها تفاهمی در سطوح مردمی به وجود بیاید. امروز دست‌های خطرناکی تلاش می‌کنند برای جدا کردن کشورهای مسلمان از یکدیگرف این دست‌ها هرچه قوی باشند نمی‌توانند بر ملت‌ها مسلط بشوند، اما بر دولت‌ها چرا. متأسفانه دست‌های قدرت استکباری دشمنان خیلی زود بر دولت‌های بریده از ملت‌ها مسلط می‌شوند. و لذا این فرصت مغتنمی است برای کسانی که می‌خواهند اراده الهی را که فرموده است: «و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لا تفرقوا» تحقق پیدا کند و از این راه اعصممام به حبل الله را به دست بیاورند.

شما از این مسابقات و از این گردآمدن بر محور قرآن که مورد احترام و تکریم آحاد مسلمین است برای تحکیم اعصتمام به حبل الله استفاده کنید.

توصیه‌ی ما به پدر و مادرها این است که به آموزش قرآن در خانه نسبت به بچه‌ها اهمیت بدهند، بنده از پدر و مادر نوجوان‌هایی که قرآن را حافظ‌اند، یا بعضی از قرآن را حفظ‌اند صمیمانه تشکر می‌کنم و خواهش می‌کنم پدر و مادرها قرآن را به فرزندان کوچکشان یاد بدهند و در این راه اهتمام بورزند، برای درس قرآن اهمیت ویژه قائل بشوید تا این نوجوان چه دختر و چه پسر به قرآن گرایش پیدا کند، بخصوص در سن کودکی بایدق ران را حفظ کند و قرآن در سینه‌ها باشدتا در دل‌ها نفوذ کند و در محیط جامعه تحقق پیدا کند، قرآن ضامن سعات ما و ضامن بقای جمهوری اسلامی است، قرآن همه چیز ماست، خوشا به حال ملت ما اگر قرآن و عترت را با هم داشته باشند. کوشش کنید قرآن و عترت را با هم داشته باشید. خدا کند ملت‌های دیگر هم گرایش پیدا کنند به قرآن و عترت که این هر دو از هم جداشدنی نیستند.
(22 دی 1372)
1. افتخار ما در مقابل همه‌ی مکاتب و نظام‌های بشری با آن «مانیفیست»های ساخته‌ی ذهنیت‌های حقیر و محدود وابسته، این است که کتاب انقلاب ما قرآن کریم مجیدی است که از وحی حکیم خبیر منشا گرفته و در اختیار عامی و عالم، بزرگ و کوچک بوده و قابل فهم و استفاده همگان است.

ما در طول مبارزات خود همواره خطوط اصلی حرکت خود را از قرآن دریافت کرده و آن را همچون شعارهای همیشگی انقلاب خود مطرح ساخته‌ایم.

تا وقتی عموم مردم با ظاهر قرآن آشنا نشوند تحقق بخشیدن به نظام قرآنی در متن جامعه آسان و ممکن نمی‌نماید و اینجاست که ارزش قاریان و حافظان قرآن و معلمان و مقریان آشکار می‌شود.

می‌دانیم که تلاوت و ترتیل و حفظ قرآن و صدر اسلام به عنوان وظایفی ارزشمند معمول بوده‌اند.

سنت تلاوت قرآن که توصیه‌ی رهبران اسلامی است، بزرگ‌ترین سهم را در گسترش فرهنگ قرآنی و آکنده شدن فضای اجتماعی به معارف این فرهنگ دارا می‌باشد قرآن را تلاوت کنند. آهنگ تلاوت قرآن را در فضا سر دهند و قرآن را نه یک بار، نه دو بار که در همه عمر بخوانند. نور قرآن را بدینوسیله در دل خود و در فضای جامعه بپراکنند.
(16 بهمن 1360)

 نظر دهید »

سن مناسب ازدواج

09 شهریور 1394 توسط سليمي بني

اهمیت ازدواج در سن مناسب از دو دیدگاه قابل بررسی است:

1.جنبه ی روانی

انسان در فرایند رشد، در سنین گوناگون ویژگی های گوناگونی  دارد.منحنی رشد عقلی و روانی دختر و پسر در سنین گوناگون ویژگی های گوناگون دارد و مرحله آماگی برای ازدواج در خوشبختی آینده دختر و پسر نقش عمده ای ایفا می کند.

2.جنبه فیزبولوژیک

رابطه زناشویی مسئولیت ها و نقش هایی را به عهده فرد می گذارد که بر آمدن از پی آن ها یکی از پایه های دوام و قوام ازدواج است.

بطور کلی مهم نیست فرد در چه سنی بلوغ جسمانی می یابد بلکه مهم این است که پسر و دختر از نظر جسمی و روانی به ازدواج نیاز داشته باشند.

اهمبت اختلاف سنی مناسب برای ازدواج

محققان دانشگاه ملی استرالیا با مطالعه ی زندگی حدود 2500 زوج استرالیایی خوشبخت ،به مدت 6 سال فاکتورهای سازگاری و بحران در روابط زناشویی را بررسی کرده اند.یکی از این فاکتورها سن است.

نتابج :زنان بهتر است با مردانی ازدواج کنند که حداکثر هشت تا نه سال ا ز آن ها بزرگتر یا در نهایت دو تا سه سال از آن ها کوچک تر باشند.این اختلاف سنی تا حد چشمگیری پدیده طلاق را کاهش می دهد.همچنبن هم سن بودن باعث مب شود زن و شوهر از دلبستگی های مشابهی در موسیقی ،سیاست و مسائل مربوط به یک نسل برخوردار باشند.

منبع:کتاب معجزه صمیمیت از حمبدرضا غلامرضایی

 نظر دهید »

شعر زیبا برای امام مهربانی ها

04 شهریور 1394 توسط سليمي بني

زائری   بارانی ام    ،  آقا  به  دادم  می رسی؟

بی پناهم خسته ام ، تنها ، به دادم می رسی؟

گر  چه   آهو   نیستم   اما   پر   از    دلتنگی ام

ضامن   چشمان   آهوها  ، به   دادم  می رسی؟

از   کبوترها   که   می پرسم  نشانم    می دهند

گنبد و   گلدسته هایت  را ،  به  دادم می رسی؟

ماهی     افتاده   بر   خاکم    لبالب     تشنگی

پهنه    آبی ترین    دریا  ،  به   دادم   می رسی؟

ماه    نورانی   شب های    سیاه    عمر    من

ماه من  ، ای  ماه  من ،   آیا به دادم می رسی؟

من   دخیل  التماسم  را به   چشمت   بسته ام

هشتمین    دردانه    زهرا   ، به دادم  می رسی؟

باز    هم   مشهد ،   مسافرها  ، هیاهوی   حرم
یک   نفر    فریاد   زد  :     آقا به دادم می رسی؟

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 104
  • 105
  • 106
  • ...
  • 107
  • ...
  • 108
  • 109
  • 110
  • ...
  • 111
  • ...
  • 112
  • 113
  • 114
  • ...
  • 117
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

اشک های بی صدا

کد شامد:1-1-695173-64-4-1
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • ثواب گریه

Random photo

photo_2017-03-09_10-05-05.jpg

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس